مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زیست جهان
بومی کردن نظریه کنش ارتباطی برای تحلیل فرآیند توسعه و مدرنیته در ایران
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک کوشش نظری-پژوهشی است که در آن امکان ارزیابی وضعیت توسعه در ایران از طریق تعدیل مفروضات نظریه کنش ارتباطی هابرماس و انطباق آن با شرایط ایران فراهم می شود. از جمله یافته های این کوشش نظری یکی تغییر نسبت میان عقلانیت و فقدان آن در مفاهیم دوگانه سنت و مدرن است. دومین یافته این مقاله امکان تغییر زیست جهان سنتی حالتی است که در آن نهادهای سنتی مستقر می باشند. تجریه ایران نشان میدهد که نظام باورها به عنوان مبنایی بومی در گسترش کنش ارتباطی در ایران عمل کرده است. این یافته ها نشان می دهد که نظریه کنش ارتباطی می تواند به عنوان یک نظریه توسعه در ایران بومی شود و جریان توسعه در ایران را تبیین کند.
درآمدی بر مطالعه پدیدارشناختی تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر از پدیدارشناسی برای مطالعه تاریخ ایران استفاده شده است. پدیدارشناسی، مانند سایر رویکردها، چشم انداز خاصی در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. نویسنده، در بخش نخست مقاله، اصول و مبانی این روش شناسی را توضیح می دهد، سپس نوع نگاه آن را به تاریخ تشریح و سرانجام، در بخش پایانی فایده مندی آن را برای تجزیه و تحلیل مسایل تاریخ ایران بیان می کند. نگارنده مقاله معتقد است پدیدارشناسی تاریخ در مقایسه با سایر روش شناسی ها، با مقتضیات تاریخ ایران سازگاری و تناسب بیشتری دارد. همچنین در این جستار توضیح داده شده که چرا پدیدارشناسی برای نگارش «تاریخ مردم ایران» قابلیت های استثنایی دارد
منشأ دین از دیدگاه پیتر ال. برگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگر از جمله جامعه¬شناسان بانفوذی است که اعتقاد دارد انسان¬ها در طی قرون کوشیده¬اند از طریق دین، وجود خود و جهان را معنادار سازند. به اعتقاد برگر، انسان به علت ناقص بودن ساختار غریزی¬اش، برای معنابخشی به خود و جهان، دین را می¬آفریند. انسان¬ها تلاش می¬کنند تا زندگی¬شان را معنادار سازند. دین نیز به عنوان یک مقولة پرداخته¬شده توسط انسان، در زندگی به آنها معنا و جهت می¬دهد، خصوصاً در مواقع ضروری و مهم زندگی فردی و جمعی. دین نه تنها واقعیت را مشروع و منظم جلوه می¬دهد، که خطر موقعیت¬های حاشیه¬ای را نیز به حداقل می¬رساند. در عین حال که برگر، در جامعه¬شناسی خود، انسان را بنیان¬گذار دین می¬داند، با توجه به روش¬شناسی¬اش باید، رأی او را، حد میانه¬ای بین نظریات خداگرایانه و انسان¬گرایانة محض قرار داد.
تحلیلی بر اهداف تربیت اخلاقی و اجتماعی از دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از رنسانس آدمی بر آن بود تا با تسلط بر طبیعت به آرامش دست یابد و یا حداقل زندگی راحت تری را تجربه نماید، اما گذر زمان نشان داد که آدمی در دست یابی به آرمان ها و تصوراتی که تفکر مدرن مد نظر داشته، ناموفق بوده است. در این میان عده ای به مخالفت با این روند برخاستند، ولی اندیشمندی چون هابرماس در پی بازسازی آن برآمد. هابرماس با تاثیرپذیری از اندیشمندان مختلف بر آن است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط گشته است، لذا وی با طرح رویکرد معرفت شناختی جدید و نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. در این مقاله محقق با بهر ه گیری از رویکرد تحلیلی برآن است تا اهداف تربیت اخلاقی هابرماس را آشکار سازد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تاکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی، زیست جهان و اخلاق گفتگویی در نظریه کنش ارتباطی اهداف زیر را مطرح می سازد: در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دست یابی به تفاهم مبتنی بر کنش های اخلاقی هدف تربیت اخلاقی است. البته دست یابی به تفاهم هم در زمینه ای از آزادی و برابری صورت می گیرد و هم زمینه ساز رشد فضایلی چون عدالت و آزادی می گردد.
بررسی روش شناسی نظریة «کنش ارتباطی» هابرماس با رویکرد انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت یکی از عناصر اصلی مدرنیته به شمار میرود. هابرماس ازجمله متفکران حلقة انتقادی فرانکفورت است که درواقع، عقلانیت انتقادی را سوار بر عقلانیت ارتباطی میداند. راهکاری که او برای رهایی از تنگناهای مدرنیته ارائه میدهد، عقلانیت ارتباطی است. اما معیار رهایی و ارتباط آزاد او در عقلانیت ارتباطی بنابر محدودیت های معرفتی او نمیتواند چیزی جز فرهنگ عمومی یا عقل عرفی باشد؛ چراکه دست او از معیارهای عقل قدسی که بالاترین مراتب عقل است، خالی است و نمیتواند براساس عقل عملی معیارهای ارزشی و هنجاری براساس بالاترین ارزش ها و آرمان های انسانی ارائه دهد. در مکتب اسلام هم اگر ما نتوانیم بر پایة تعالیم وحی معیاری فراتر از عقل عرفی ارائه دهیم، ناچاریم همان معیارهای مورد نظر هابرماس را برای رهایی از این تنگناها بپذیریم. در این نوشتار ما با استفاده از مبانی معرفتی و هستیشناختی اسلام و براساس روش شناسی بنیادین، به نقد مبنایی نظریة کنش ارتباطی هابرماس میپردازیم و با نگاهی به مبانی نظریة او درصددیم ببینیم این نظریه در دیدگاه اسلام چه جایگاهی میتواند داشته باشد. به عبارتی دیگر، آیا از نظر اسلام معیارهایی که هابرماس در تفکر انتقادی خود از طریق کنش ارتباطی برای رهایی ارائه میدهد، پذیرفته اند یا نه.
معناداری در جهان ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مدنظر است، بررسی وضعیت ارتباطات در جهان امروز و به طور اخص رسانه ها و ارتباط آن با دین است. اندیشمندان مختلفی در حوزه ارتباطات و اطلاعات، رابطه ارتباطات و اطلاعات با مقوله دین را بررسی کرده اند. در این تحقیق سعی شده است که مهم ترین نظریات بعضی از آنها موردتأمل قرار گیرد. چگونگی ارتباط رسانه ها با عامل فرهنگ و همچنین، نقش آنها در شکل دهی به شخصیت انسان ها و نحوه ارتباط انسان ها با یکدیگر از خلال رسانه ها از جمله عواملی بودند که این مقاله دغدغه بررسی آنها را داشت. از آنجایی که جهانی شدن یا به تعبیر بعضی از اندیشمندان، جهانی سازی، خصوصاً در حوزه اقتصاد، مهم ترین ویژگی و مشخصه جهان امروز است، عامل رسانه ارتباط تنگاتنگی در گسترش این مقوله بازی می کند و ازآنجاکه دین به طور قابل توجهی چه به صورت ایجابی و چه به صورت سلبی از جهانی شدن که رسانه نقش کاتالیزور را در آن دارند، تأثیر می گیرد، این مقاله ارتباط بین دین، رسانه و وضعیت معناداری در جهان ارتباطات را بررسی می کند
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و میزان توسعه مناطق شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و سطح توسعه مناطق شهر ایلام است. جهت تبیین این رابطه، تلفیقی از نظریه آنومی و استعمار زیست جهان و برزخ اجتماعی، مورد استفاده قرار گرفته است.
روش تحقیق مقاله حاضر پیمایش و جامعه آماری شامل تمام سرپرستان خانوار در شهر ایلام است که به دلیل گستردگی جامعه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. نمونه آماری این مطالعه بالغ بر 402 نفر است. متغیر وابسته در این تحقیق سطح توسعه مناطق شهر ایلام است که بر اساس درجه توسعه یافتگی به 3 منطقه توسعه یافته ، کم توسعه و توسعه نیافته تقسیم بندی شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که، میزان اعتماد بین فردی در بین پاسخگویان بالاتر از اعتماد عمومی و نهادی است، میزان مشارکت غیررسمی در میان آنان بالا و میزان مشارکت رسمی پایین است. بین میزان همیاری ، اعتماد نهادی و میزان مشارکت سیاسی با سطح توسعه مناطق شهر رابطه وجود ندارد. در نتیجه می توان گفت که در جامعه ایلام با وجود این که از نظر کالبدی در حال گسترش است ، اما بواسطه وضعیت آنومی ک جامعه از یکسو و تخریب زیست جهان اجتماعی از سوی دیگر ، که هر دو از پیامدهای تجربه مدرنیزاسیون است، رابطه توسعه مناطق شهری و سطح سرمایه اجتماعی دچار آشفتگی شده است.
بررسی مناسبات ارزش های زیست جهان زنان با میزان تأخر نظام حقوقی مدنی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مناسبات ارزش های زیست جهان زنان با تأخر نظام حقوقی مدنی و عوامل مؤثر بر این مناسبات از دیدگاه زنان متأهل 18 سال به بالای تهران، با استفاده از روش پیمایش و با گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه آزمون شد. برای بررسی این مناسبات از نظر زنان، 600 نفر از زنان متأهل کل مناطق 22 گانه شهر تهران، براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.
از نظر 48 درصد زنان متأهل تهرانی، میزان تأخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان در حد زیاد و بسیار زیاد است و 52 درصد آنان، میزان تأخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان را در حد کم و بسیار کم ارزیابی کرده اند.
براساس نتایج فرضیه های کلی این مطالعه، عامل سیستمی «نقص در اجرای قانون» با تأخر نظام حقوقی رابطة معنا دار دارد. شش متغیر عامل زیست جهان نیز در تبیین واریانس متغیر تأخر نظام حقوقی از زیست جهان نقش دارند و رابطة این شش متغیر معنا دار است. مذهب به عنوان عامل فرانهادی از نظر زنان دارای ذخیرة دانش حقوقی، بر تأخر نظام حقوقی از زیست جهان زنان تأثیر دارد.
تبیین یک الگوی هویتی ترکیبیِ شهری در جهت پیشرفت و توسعه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود که ابتدا تبیین نظری بر اساس قرار دادن مقوله شهر در چارچوب فرآیند عمومی جهانی شدن انجام بگیرد و درک جدیدی که نسبت به فرهنگ و اولویت آن در برابر رویکردهای فناورانه- اقتصادی به توسعه وجود دارد بیان شود. سپس، شهر اسلامی - ایرانی در سه دوره متفاوت تاریخ ایران، یعنی ورود مدرنیته (مشروطه)، شکل گیری مدرنیته بر اساس الگوی غربی (دوره پهلوی)، و سرانجام بازتعریف مدرنیته مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین ورود ما به نظام جهانی (دوره پسا انقلابی) بررسی و رویکردهای شکلی و صورت گرا برای تبیین این الگو نقد خواهد شد. و سرانجام تلاش می شود الگوی شهری که شاید بتواند آینده ای بهتر و هماهنگ تر را برای شهروندان ما به وجود بیاورد، بر اساس مشخص کردن گروهی از مهم ترین مؤلفه های کنونی جامعه ایران و راهبردهایی برای مدیریت آن ها بر اساس اصل تفاوت و نه تلاش برای یکسان سازی و از میان بردن تکثر، عرضه شود.
سیاست، پایدیا و دولت؛ امر سیاسی و بنیان بیناذهنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که در ارتباط با مفهوم دولت در طول قرن های متمادی مورد بررسی فیلسوفان و نظریه پردازان سیاست بوده را باید در نسبت میان مسئله تربیت و سیاست جستجو کرد. مسئله ای که به یک عبارت، گره گاه اولیه نظریه پردازی درباره سیاست در یونان باستان بوده و هنوز اهمیّت زیادی را در پرداختن به دولت و مسائل مربوط به آن به خود اختصاص می دهد؛ تا جایی که هر پرسشی از چیستی دولت، سیاست و مفاهیمی که این دو با خود ایجاب می کنند، پرسشی است درباره کیفیات مربوط به تربیت در یک جامعه سیاسی. یا به بیان روشن تر، هر شکلی از سلطه سیاسی نسبت مستقیمی با ادعاهای مربوط به دخالت گری دولت در فرآیندهای آموزشی موجود در یک جامعه دارد. ما مقاله یِ خود را با توضیحی درباره چیستی سیاست و هم چنین نسبتی که سیاست با هر کدام از ما به عنوان اصلی ترین موضوعات خودش برقرار می کند آغاز خواهیم کرد. بعد از آن سعی می کنیم تا توضیحاتی درباره چگونگی شکل گرفتن چیزی به نام جماعت در ورای دولت، به عنوان یک بستر متشکل از مردمانی که به نحوی خودانگیخته گرد هم آمده اند و ماجرای دخالت گری سیاست در جهت دار کردن این باهم بودگی خودانگیخته در راستای فراخوانی ویژه حاکمان ارائه دهم. در بخش پایانی نشان می دهیم که چرا تربیت را باید مهم ترین عامل توجیه کننده اشکال مختلف اقتدار سیاسی و عاملی اساسی در ادعاهای دخالت گرانه ی دولت در زندگی روزمره مردم به حساب آورد. برای آغاز کار باید این مسئله را مورد تاکید مجدد قرار دهیم که از نظر نویسنده این نوشتار، نسبتی مشخص میان سیاست و تربیت وجود دارد که مطالعه در آن در واقع مطالعه ای درباب ریشه های شکل گیری مفهوم سیاست در یک جماعت خواهد بود.
طرح علم زیست جهان در اندیشه متأخر هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار به دست دادن فهمی روشن از مفهوم چالش برانگیز «علم زیست جهان» در کتاب بحران علوم اروپایی و پدیده شناسی استعلایی و معنای این طرح نزد هوسرل است. در این خصوص، نخست توجه به تمایز گذاری و در عین حال نسبت میان علم عینی و علم زیست جهان ازاهمیت اساسی برخوردار است و سپس درنگ بر گام های رسیدن به این علم استعلایی از جمله اپوخه علم عینی و اپوخه زیست جهان و تقلیل استعلایی اجتناب ناپذیر می نماید. کانون اصلی بحث، امکان طرح علم زیست جهان با دو رویکرد غیرتاملی و تاملی است که حاصل رویکرد نخست تحقق ساخت های مشترک زیست جهان در قالب هستی شناسی زیست جهان و دستاورد رویکرد دوم با چرخش استعلایی به زیست جهان و نحوه دادگی آن، کشف همبستگی استعلایی میان جهان و آگاهی از جهان است.
نگاهی تأملی به مسأله ی حقیقت در نظام فلسفی هوسرل
حوزه های تخصصی:
مسأله ی حقیقت ریشه در تاریخ اندیشه ی بشر دارد. تلاش اندیشه ی آدمی برای شناسایی و نیل به حقیقت در فلسفه ی سنتی غرب راه به جوهر می برد. فلسفه ی سنّتی غرب، همواره، به دنبال یافتن جوهر یا جواهر حقیقی بوده است. هوسرل از دکارت ، کانت و برنتانو بیش از همه تأثیر پذیرفته است. به عقیده ی هوسرل، دکارت تنها فیلسوفی بود که توانست با روش شک خویش یگانه حوزه ای را که به راستی مخصوص فلسفه است و بنیان حقیقی آن را تشکیل می دهد، مطرح سازد. اساسی ترین مقوله ای که هوسرل از دکارت به ارث برده است ، همانا استوار ساختن علم بر پایه ی بداهتی است که در تجربه ی شهود فاعل شناسایی برای ذهن و عین ظاهر می شود. کانت شناخت نومن را برای بشر ناممکن دانسته و مدعی بود که ما می توانیم صرفاً درباره ی فنومن چیزی بدانیم. هوسرل وارث فلسفه ی کانت نیز بود. او همچون کانت در پی یافتن ویژگیها و تأثیرات فاعل شناسائی بر متعلق شناسائی بود. هوسرل این پرسش اساسی دکارتی را دوباره مطرح می کند و تلاش می کند تا واپسین لحظات زندگی بدان پاسخ دهد: « یک علم العلوم یقین آور که مابقی علوم بر اساس آن بنا شوند چگونه ممکن است؟» روش هوسرل برای دریافت حقیقت روش پدیدار شناسی است. پدیدارشناسی هوسرل رشته ای است که بنا است بر طبق یک روش دقیق پی گرفته شود. این روش فروکاستهایی، هم پدیدارشناسانه و هم آیدتیک، بکار می گیرد.. حقیقت اساساً «عین» نیست که مطلق یا نسبی باشد، حقیقت گونه ای حرکت است که مصدر آن، اگو یا من است.
هویت، سیاست و زیست جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت از غامض ترین و مهم ترین مباحث در حوزه زندگی انسانی است. هویت به مثابه درک آدمی از خویش، ا از سویه ها و رویکردهای مختلفی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. از یکسو هویت به مثابه درک آدمی از خویشتن در رویکردهای ذات گرا، هویت معادل با یک ذات و یک جوهر است، از سوی دیگر برخی با رد رویکرد های ذات گرا، با تأکید بر غیرذاتی و در نتیجه بی بنیانی هویت، آن را یک پدیده برساخته تعبیر کرده و هویت را صرفاً حاصل بازی قدرت و میدان های گفتمانی تعبیر می کنند. در این مقاله از رویکرد دیگری به هویت سخن خواهیم گفت که تحت تأثیر آراء ویتگنشتاین و هوسرل در باره شکل زندگی و زیست جهان، درکی دگرگون از هویت ارائه می کند. درکی که در عین آنکه ذات گرایی را نقد می کند، اما هویت را یک امر بی بنیان و نتیجه قدرت و گفتمان در نظر نمی گیرد و برای آن نوعی از اصالت و بنیان قائل می شود. در ادامه و به صورت کوتاه به تبعات انتقال این بحث از مباحث نظری به کاربست آن در مورد ایران و هویت ایرانی خواهیم پرداخت
«زیست جهان یا نظام؟»، «زیست جهان و نظام؟» (بررسی تلفیق در اندیشه یورگن هابرماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تلفیق در آرای هابرماس مورد بررسی قرار گرفته است. در اندیشه های فلسفی و اجتماعی هابرماس تلفیق نظری در سه موضع اتفاق می افتد: تلفیق میان ذهن و عین، تلفیق میان عاملیت و ساختار و سرانجام تلفیق میان دو نوع دموکراسی مشورتی و قانونی. تلفیق عاملیت و ساختار در اندیشه هابرماس خود در دو سطح رخ می دهد: نخست تولید و بازتولید زیست جهان، حوزه عمومی و جامعه مدنی از طریق کنش ارتباطی و دوم تلفیق میان زیست جهان و نظام. تلفیق در سطوح میان ذهن، عین و عامل و ساختار از نوع تلفیق میان «زیست جهان، حوزه عمومی و جامعه مدنی» دارای ویژگی تولید و بازتولید است، در حالی که تلفیق در سطح «زیست جهان» و «نظام» و «دموکراسی مشورتی» و «دموکراسی قانونی» دارای خصلت کارکرد متقابل دو سوی تلفیق برای یکدیگر است. اندیشه تلفیقی هابرماس نقش پررنگ تری به عاملیت می دهد تا ساختار و همچنین خواهان افزایش نیروی بخش های غیررسمی جامعه در مقابل بخش های رسمی است. هابرماس در تمایز میان زیست جهان و نظام، آنها را بیش ازحد جدا و متمایز می داند. با اینکه تمایز این دو بخش به لحاظ نظری برای فهم و تبیین ضروری به نظر می رسد، در جهان اجتماعی واقعی قرابت و مشابهت زیادی میان آنها دیده می شود.
جایگاه دین در عصر حاکمیت رسانه
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مدنظر است بررسی وضعیت ارتباطات در جهان امروز و به طور اخص رسانه ها و همچنین ارتباط آن با دین است. اندیشمندان مختلفی در حوزه ارتباطات و اطلاعات همچنین رابطه آنها با مقوله دین را مورد بررسی قرار داده اند. در این تحقیق سعی شده است که مهم ترین نظریات بعضی از آنها مورد تأمل قرار گیرد. چگونگی ارتباط رسانه ها با عامل فرهنگ و همچنین نقش آنها در شکل دهی به شخصیت انسان ها و همچنین نحوه ارتباط انسان ها با یکدیگر از خلال رسانه ها از جمله عواملی بودند که این مقاله دغدغه بررسی آنها را داشت. از آن جایی که جهانی شدن یا به تعبیر بعضی از اندیشمندان، جهانی سازی، خصوصاً در حوزه اقتصاد، مهم ترین ویژگی و مشخصه ی جهان امروز را تشکیل می دهد، عامل رسانه ارتباط تنگاتنگی در گسترش این مقوله بازی می کند و از آنجا که دین به طور قابل توجهی چه به صورت ایجابی و چه به صورت سلبی از جهانی شدن که رسانه نقش کاتالیزور را در آن دارند مورد تأثیر و تأثر قرار می گیرد، این مقاله ارتباط بین دین و رسانه و همچنین جایگاه دین در حوزه های مختلف رسانه ای را مورد بررسی و تأمل قرار می دهد.
ناباروری به مثابه مسئله ای اجتماعی-فرهنگی: تجربه زیسته زنان نابارور در جست و جوی درمان در قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ناباروری در ایران، با توجه به برساخت اجتماعی- فرهنگی خاص آن، بعد عمیق تری به خود گرفته است. ناباروری در زمره مسائلی است که به نحوی آثار و پیامدهای چندجانبه ای برای همسران درگیر به همراه دارد. دانش پزشکی برای درمان ناباروری روش های متنوعی را پیشنهاد می کند که ازجمله این روش ها می توان به واگذاری جنین، رحم جایگزین و لقاح آزمایشگاهی اشاره کرد. استفاده از این روش ها علاوه بر اینکه می تواند در کمک به باروری همسران مؤثر باشد، آثار و دلالت های مثبت و منفی متنوعی بر زندگی افراد نابارور دارد. به لحاظ روش شناختی، در این مطالعه از روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری (IPA) استفاده شده است. داده ها با مشارکت 25 زن درگیر با ناباروری و ازطریق مصاحبه عمیق و پدیدارشناختی زنان مراجعه کننده به یک مرکز درمان ناباروری در قزوین با رعایت حداکثر واریانس اجتماعی- فرهنگی و دموگرافیک مشارکت کنندگان به دست آمده است. این مطالعه با هدف تجربه زیسته زنان نابارور در راه درمان انجام شده است. در این مطالعه دوازده درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی استخراج شد که براساس آنها، مفاهیم اصلی این مطالعه به دستآمد. نتایج نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل ایجادکننده پریشانی های روانی و پیامدهای اجتماعی، ناشی از فشار اجتماعی اطرافیان مهم است که آثار مخربی بر آسایش روانی زوج های نابارور دارد. این زنان، در طول فرآیند درمان، پیوستاری از امید و ناامیدی را تجربه می کنند و در این مسیر از استراتژی مواجهه و راهکارهای متنوعی بهره می گیرند.
مدرنیته، شهر و مصرف (بررسی پدیدار مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر در پی بررسی جایگاه مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی هسنیم. در این مسیر بر جایگاه مصرف در منظومه تجارب زیسته شهروندان و نقش آن در شکل دادن به فضاهای شهری تهران و هویت های سیال موجود در این کلانشهر تمرکز نموده و تاثیر مصرف در برساخت هویت شهر و شهروندان را مورد بررسی قرار داده ایم. این تحقیق با استفاده از روش نظریه مبنایی و از خلال مشاهده میدانی مشارکتی و مستقیم و همچنین مصاحبه با 31 نفر از شهروندان تهرانی انجام شده و در نهایت یافته های بررسی در قالب هشت مقوله اصلی و تعدادی مقوله فرعی سازمان یافته اند. پل زدن میان سطوح تحلیلی به جای باقی ماندن در سطح خرد یا کلان و همچنین اتخاذ رویکردی چند وجهی برای بررسی وجوه پارادوکسیکال مصرف، از جمله ویزگی های تحقیق و شیوه بررسی حاضر هستند. تکثر تقلیل ناپذیر نیروهای موثر بر مصرف و هویتهای چند پاره و فضاهای شهری مرتبط، نشانه ای شدن مصرف و استقلال نسبی پرکتیس های مصرفی از عمل مصرف و همینطور وجود رابطه دیالکتیکی میان مصرف و چارچوب های محدود کننده و جهت دهنده به رفتارها و ذهنیت های مصرفی و همزمانی تثبیت و فراگذشتن از این چارچوب ها در قالب دیالکتیک مصرف از یافته های تحقیق حاضر هستند.
تاریخ نویسی افضل الملک؛ تجربه زیسته در دو زیست جهان سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله کنونی بر آن است که روش و نگرش افضل الملک در تاریخ نویسی را با عنایت به تجربه زیسته ی او مورد تتبع قرار دهد. ما برآنیم که تجربه زیسته مورخی چون او به شکلی و نحو دیگر در عرصه تاریخ نویسی متبلور می شود و کانون این تجربه زیسته همانا دوره گذاری است که او را در یک برزخ قرار می دهد. از آن جایی که او در سرآغاز این تغییر می زید سیطره و غلبه زیست جهان نوین که مشروطه نمود و نمادی از آن است، کاملا مشهود نیست و از این رو می توان گفت که افضل الملک بین دو زیست جهان سنتی و مدرن درگیر است و بازخورد این مساله در نوشتارش آشکار است به طوری که گاه مفاهیم متعارضی چون «استبداد» و «مشروطه» و «رعیت» و «ملت» را استعمال می کند و در مواضع مختلف نوشتارش به یک سو گرایش پیدا می کند. او به دلیل تنفس در زیست جهان نوین که با صورتبندی «حوزه ی عمومی» همراه و همبسته است، نوشتاری متفاوت نسبت به تاریخ نویسی های چند دهه قبل از خود خلق می کند. لذا درون مایه بنیادین نوشتار او تحت تاثیر دوره گذار ماهیتی پارادوکسیکال به خود می گیرد و این پارادوکس در برخی مواضع در ساحت دفاع از نظام و تفکر گذشته و در برخی مواضع دیگر در ساحت جانبداری از نظام نوین خودنمایی می کند و خوانندگان خود را در یک دوگانگی قرار می دهد.
زیست جهان و پارادوکس سوبژکتیویته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۶ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
37 - 56
حوزه های تخصصی:
هوسرل با متمایز کردن روش شهودی خود از آن چه روش رجعی کانت می نامد به دنبال رسیدن به یک معرفت استعلایی اصیل است. به نظر هوسرل مقولات کانتی صرفاً منجر به یک معرفت صوری و فاقد محتوای انضمامی درباره ی قلمرو استعلایی می شوند. برای هوسرل تنها راه روشن سازی قلمرو استعلایی برای آن که توضیح دهد سوژه چگونه بخشی از جهان و همچنین دخیل در تقویم جهان است بازگشت به زیست جهان است. این بازگشت او را با پارادوکسی مواجه می سازد؛ اگر سوژه ی استعلایی حقیقت غایی و بنیادین است، پس جهان و هرچه در آن است معنای خود را از آن می گیرد، سوژه ای که از سوی دیگر در جهان است. سوبژکتیویته ی استعلایی چگونه می تواند هم سوژه ای برای جهان باشد و هم ابژه ای در جهان؟ سعی این نوشتار برآن است که نشان دهد چگونه تحلیل هوسرل از معنا و کارکرد زیست جهان، و نحوه های آشکار شدن اگو در جریان اپوخه، قلمرو استعلایی را در انضمامیت تام اش آشکار می کند و به حل این پارادوکس می انجامد.