مطالب مرتبط با کلیدواژه

متغیرهای جمعیت شناختی


۱.

بررسی رابطه ی فرسودگی شغلی با روش مقابله ئی پرستاران در بیمارستان های استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسودگی شغلی پرستاران متغیرهای جمعیت شناختی روش های مقابله ئی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۷۷۶
"فرسودگی شغلی نشانگانی است که در پاسخ به فشار روانی مزمن و بیشتر در حرفه های خدمات انسانی پدید می آید و دارای سه بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، و نبود موفقیت فردی است که تحت تاثیر عوامل گوناگون فردی و موقعیتی پدید می آید. از عوامل مهمی که بر فرسودگی شغلی اثر می گذارد روش های مقابله ای با فشار و متغیرهای جمعیت شناختی است که این پژوهش به بررسی رابطه این عوامل با ابعاد سه گانه فرسودگی شغلی پرداخته است. برای این کار، 200 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای گزیده شدند و پرسش نامه فرسودگی شغلی مازلاک و مقیاس روش های مقابله ای لازاروس برای ارزیابی فرسودگی شغلی و روش های مقابله ای در آنان اجرا شد. یافته ها نشان داد که خستگی عاطفی و مسخ شخصیت، همبستگی منفی معناداری با روش مقابله ای مساله مدار، و همبستگی مثبت معناداری با روش مقابله ای هیجان مدار دارد. همچنین همبستگی موفقیت فردی با روش مقابله ای مساله مدار مثبت و معنادار است، ولی با روش مقابله ای هیجان مدار معنادار نیست. آزمون t نشان داد که پرستاران مرد به گونه ای معنادار بیشتر از پرستاران زن روش مقابله ای مساله مدار را به کار می گیرند، اما تفاوت معناداری میان پرستاران زن و مرد در به کار گیری روش مقابله ای هیجان مدار وجود ندارد. پرستاران مرد به گونه ای معنادار بیش از پرستاران زن فرسودگی شغلی نشان دادند. افزون بر این، پرستارانی که شب ها هم کار می کردند بیش از پرستارانی که کار شبانه نداشتند فرسودگی شغلی داشتند. تفاوت معناداری در میزان فرسودگی شغلی پرستاران همسردار و بدون همسر به دست نیامد. یافته های دیگر نشان داد که متغیرهای سن و پیشینه کاری همبستگی منفی معناداری با فرسودگی شغلی دارد. سرانجام، یافته های آزمون واریانس یک سویه نشان داد که تفاوت معناداری در مسخ شخصیت و موفقیت فردی پرستاران بر اساس نوع استخدام و بخش کاری وجود دارد. "
۲.

بررسی رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی با میزان به - زیستی ذهنی و شادمانی در جمعیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شادمانی متغیرهای جمعیت شناختی زیستی ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۵۵ تعداد دانلود : ۴۲۱۵
به_زیستی ذهنی مفهومی کلی و یکپارچه است و به ارزیابی و ادراک شخصی افراد از کیفیت زندگیشان اطلاق می شود. این ارزیابی شخصی بر اساس میزان رضایت از زندگی و تعادل بین هیجانات مثبت و منفی است. به_زیستی ذهنی دارای دو مولفه هیجانی و شناختی است و یکی از مؤلفه های زندگی خوب و نیز از شاخصهای سلامت روان محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی به_زیستی ذهنی و شادمانی در جمعیت بزرگسال شهر تهران بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی شامل سن، جنس، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و شغل از دیدگاه روان شناسی مثبت نگر است. جامعه آماری شامل افراد بالای 20سال هستند. شمار کل آزمودنی ها، 400 نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس به_زیستی ذهنی و شادمانی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی شفه و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد متغیرهای جنسیت و وضعیت تاهل تفاوت معناداری در میزان به_زیستی ذهنی ایجاد نمی کند . اما متغیرهای تحصیلات، سن و شغل تفاوت معناداری را در سطح 01/0 در میزان به_زیستی ایجاد می کنند اما این تغییرات خطی و یکنواخت نیستند. همچنین نتایج حاکی از این است که متغیرهای جمعیت شناختی مذکور در میزان شادمانی تفاوت معناداری را ایجاد نمی کنند. متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق وارد معادله رگرسیون شدند و به ترتیب اولویت سه متغیر تحصیلات، سن و شغل سهم بیشتری در تبیین به_زیستی ذهنی داشتند. سهم ویژگیهای جمعیت شناختی در تبیین به_زیستی، 08/0در صد بود. یافته های این پژوهش با یافته های مطالعات دیگر، مبنی بر اندک بودن سهم ویژگیهای جمعیت شناختی در میزان به_زیستی همخوانی دارد.
۴.

"ارتباط متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران نوجوان شهر مشهد "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرار از منزل دختران فراری متغیرهای جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۶ تعداد دانلود : ۸۱۴
" مقدمه: در سال های اخیر فرار از منزل به ویژه در دختران نوجوان رو به افزایش است. مطالعات و تحقیقات زیادی پیرامون دختران فراری صورت گرفته است، اما مطالعات در زمینه ریسک فرار از منزل بسیار اندک می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه‎ بین متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران نوجوان بود. روش کار: این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. 500 نفر از دانش‎آموزان دختر مقطع متوسطه و پیش‎دانشگاهی مناطق 2، 5 و 7 آموزش و پرورش شهر مشهد که به شیوه‎ تصادفی طبقه‎ای خوشه‎ای انتخاب شده بودند، با استفاده از پرسش‎نامه‎های ویژگی‎های جمعیت‎شناختی و ریسک فرار از منزل مورد بررسی قرار گرفتند. داده‎ها به کمک همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج: تحلیل داده‎ها نشان داد که بین سن آزمودنی ها (01/0P<)، تعداد اعضاء خانواده (05/0P<)، درآمد والدین (01/0P<)، سن و سطح تحصیلی والدین(01/0P<) با ریسک فرار دختران از منزل رابطه‎ معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه و آزمون شفه حاکی از تاثیر وضعیت تحصیلی(01/0P<)، ترتیب تولد(05/0P<) و نوع سرپرست (05/0P<) بر ریسک فرار از منزل بود. ارتباط سایر متغیرها با ریسک فرار از منزل معنادار نبود.بحث: نتایج بیانگر ارتباط برخی از متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران بود. "
۵.

بررسی میزان شادکامی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی در بین دانشجویان -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شادکامی دانشجویان متغیرهای جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۷۴
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان شادکامی و ارتباط آن بامتغیرهای جمعیت شناختی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزاد شهر بود. روش پژوهش:توصیفی از نوع همبستگی بود و نمونه ای شامل170تن از میان3800 نفر با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. حجم نمونه با مراجعه به جدول تعیین اندازه نمونه مورگان و کرجسی تعیین گردید. داده ها با بهره گیری از پرسشنامه شادکامی آکسفورد جمع آوری و با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمونt برای گروههای مستقل تحلیل شد. یافته ها :تفاوت مشاهده شده بین افراد با سنین مختلف در میزان شادکامی رابطه معنیداری را نشان داد. تفاوت افراد مجرد و متأهل ، زنان ومردان و افراد با مذهب مختلف در نمره شادکامی براساس آزمونt برای گروههای مستقل معنی دار نبود . تفاوت میان افراد در رشته های مختلف تحصیلی و قومیت های مختلف در نمره شادکامی بر اساس آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه معنی دار نبود.
۶.

شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال استرس پس از سانحه متغیرهای جمعیت شناختی پرستاران اورژانس کارکنان آتش نشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۵۸
زمینه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه، یکی از اختلالات اضطرابی است که مواجه شدن با حوادث آسیب زا به عنوان یکی از عوامل سببی در بروز این اختلال مطرح می باشد. از آن جا که پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی بیشتر در معرض حوادث آسیب زا قرار می گیرند، این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در بین این دو گروه تدوین شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش زمینه یابی از نوع مقطعی و همبستگی بود که بر روی 100 نفر از پرستاران اورژانس بیمارستانی و 100 نفر از کارکنان مراکز آتش نشانی شهرستان ارومیه در سال 1387 به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. اعضای نمونه به صورت انفرادی و در محل کار به پرسش نامه اختلال استرس پس از سانحه پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز به وسیله نرم افزار 16 SPSSبا استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس، 14 در صد و در کارکنان مراکز آتش نشانی، 8 درصد بود. متغیرهای جمعیت شناختی و سن به صورت معکوس و تأهل به صورت مستقیم، اختلال استرس پس از سانحه را پیش بینی کردند ولی سطح تحصیلات و جنسیت نتوانستند این اختلال را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد پرستاران اورژانس و کارکنان آتش نشانی در معرض خطر اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند. این امر لزوم آموزش مهارت های مقابله ای برای این افراد را خاطر نشان می سازد.
۷.

بررسی دیدگاه مدیران درباره موانع خلاقیت سازمانی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی (مطالعه موردی: مدیران و سرپرستان واحد عملیات غیرصنعتی پالایشگاه گاز ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متغیرهای جمعیت شناختی موانع خلاقیت سازمانی مدیران و سرپرستان واحد عملیات غیر صنعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۴۷
تغییر و پویایی از ویژگی های مهم دنیای کنونی است. نشانه چنین پویایی را می توان در ورود رقبای جدید، معرفی محصولات و خدمات جدید و معرفی تکنولوژی های جدید در فرآیند تولید محصولات و مواردی از این دست دانست. حال به اعتقاد محققان یکی از ابزارهایی که سازمان ها برای برخورد با این پویایی می توانند بکارگیرند، استفاده از خلاقیت و بالطبع نوآوری های منابع انسانی است. اما بر سر راه این مقوله موانعی جدی وجود دارد که شناسایی و حذف آنها بسیار مهم است. لذا هدف این مطالعه شناسایی و رده بندی مهمترین موانع خلاقیت سازمانی و همچنین ارتباط سنجی موانع مزبور با برخی از متغیرهای جمعیت شناختی از دیدگاه مدیران واحد عملیات غیرصنعتی پالایشگاه گاز ایران است. نتایج این پژوهش نشان داد که مهمترین موانع خلاقیت سازمانی عبارتند از: ریسک گریزی و فشار زمانی و همچنین وجود قوانین دست و پاگیر سازمانی. از سوی دیگر نتایج ارتباط سنجی موانع با متغیرهای جمعیت شناختی حاکی از آن است که مدیران مرد این سازمان نارضایتی بیشتری نسبت به مدیران زن در برابر موانع خلاقیت سازمانی نشان می دهند. همچنین در ارتباط با سطح تحصیلات مدیران، نتایج تحلیل ها مشخص کرد که تفاوت معناداری بین مدیران تحصیل کرده و غیرتحصیل کرده مشاهده می شود
۸.

بررسی میزان آزادی علمی استادان دانشگاه شیراز با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه شیراز متغیرهای جمعیت شناختی استادان آزادی علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۳
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آزادی علمی استادان دانشگاه شیراز است. بدین منظور نمونه ای به حجم 203 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای از بین استادان دانشکده ها انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی محقق ساخته ی بررسی میزان آزادی علمی استادان استفاده شد. در این تحقیق، تأثیر پنج عامل دانشکده، سابقه ی کار، جنسیت، مرتبه ی علمی و میزان آگاهی استادان از قوانین، بر میزان آزادی علمی اعضای هیأت علمی در ابعاد آموزشی، پژوهشی، سازمانی، فکری و اخلاقی- فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که مرتبه ی علمی در چهار بعد آموزشی، پژوهشی، سازمانی و فکری؛ نوع دانشکده در دو بعد پژوهشی و سازمانی و میزان آگاهی استادان از قوانین، در تمام ابعاد آموزشی، پژوهشی، سازمانی، فکری و اخلاقی- فرهنگی بر میزان آزادی علمی استادان تأثیر معنا داری دارد، اما سابقه ی کار و جنسیت استادان تأثیر معنا داری نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که دو عامل مرتبه ی علمی و میزان آگاهی استادان از قوانین، به ترتیب، پیش بینی کننده ی میزان آزادی علمی استادان می باشند، بدین معنی که استادان برخوردار از رتبه ی علمی بالاتر، میزان آزادی علمی بیش تری را احساس می کنند. هم چنین، افرادی که آگاهی بیش تری نسبت به قوانین دانشگاه دارند، بیش تر از سایرین دارای آزادی علمی هستند.
۹.

بخش بندی بازدیدکنندگان مراکز تجاری بر مبنای نوع فعالیت با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل عاملی تحلیل خوشه ای متغیرهای جمعیت شناختی مراکز تجاری بخش بندی فعالیت های بازدیدکنندگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۶ تعداد دانلود : ۸۲۰
شناخت مشتریان مراکز تجاری کمک زیادی به افزایش سودآوری آن ها می کند. یکی از مفیدترین ابزارها برای شناخت بهتر مشتریان بخش بندی آن ها است. هدف این مقاله، بخش بندی بازدیدکنندگان بر اساس فعالیت هایی است که در مراکز تجاری انجام می دهند. این تحقیق در میان بازدیدکنندگان مرکز تجاری میلاد نور انجام شد و 157 پاسخ دهنده به سوالات پرسشنامه پاسخ دادند. تحلیل اطلاعات در سه مرحله انجام گرفت، در مرحله اول با استفاده از تحلیل عاملی تعداد متغیرها به 4 عاملِ، فعالیت های تفریحی و سرگرمی، خرید با برنامه قبلی، کسب اطلاعات خرید و خرید بدون برنامه قبلی کاهش یافت. سپس این عامل ها به عنوان ورودی وارد الگوریتم تحلیل خوشه ای k میانگین شدند و بازدیدکنندگان بر مبنای فعالیت های صورت گرفته به 4 گروه تقسیم شدند، این 4 گروه عبارتند از خریداران سنتی، مشتاقان مراکز تجاری، مشتریان گذری و مشتریان تفریحی. در مرحله سوم، متغیرهای جمعیت شناختی و رفتاری در گروه های شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفت، که گروه ها از نظر توزیع متغیرهای سن، سطح تحصیلات و همراهان در مراکز تجاری نسبت به یکدیگر تفاوت معناداری داشتند ولی از نظر متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل، مدت زمان حضور در مرکز تجاری، شغل و درآمد متوسط ماهیانه همگون شناخته شدند.
۱۰.

پیش بینی اعتیادپذیری دانشجویان بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی، اهمالکاری تحصیلی و متغیرهای بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهمال کاری تحصیلی متغیرهای جمعیت شناختی اعتیادپذیری متغیرهای بین فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۶۷۷
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیادپذیری دانشجویان براساس متغیرهای جمعیت شناختی، اهمالکاری تحصیلی، و متغیرهای بین فردی بود. همچنین، در این پژوهش میزان اعتیادپذیری دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. روش: نمونه ی این پژوهش شامل 500 نفر (260 زن و240 مرد) بودکه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدآبادان انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه های مشخصات فردی، آزمون تشخیص افراد در معرض اعتیاد و اهمالکاری تحصیلی آیتکن مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: باتوجه به نتایج 6/23 درصد از کل دانشجویان مورد بررسی در معرض اعتیاد قرار دارند. مردان بیشتر از زنان اعتیادپذیری نشان دادند. بین اعتیادپذیری و سن ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین، متغیرهای وضعیت اقتصادی، سن و رشته تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی در مجموع 13درصد از واریانس اعتیادپذیری و از بین متغیرهای بین فردی متغیرهای دوستان مصرف کننده و خانواده از هم گسیخته 2/13درصد از واریانس اعتیادپذیری دانشجویان را تبیین کردند. نتیجه گیری: این پژوهش دارای تلویحات کاربردی در پیشگیری از اعتیاد است.
۱۱.

رابطه بین کلیشه های جنسیتی احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه ارتباط زناشویی تقاضا - کناره­ گیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت کلیشه های جنسیتی متغیرهای جمعیت شناختی چرخه ارتباط زناشویی تقاضا کناره گیری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۲۰۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۰۵
مقدمه: چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کناره­گیری یکی از رایجترین الگوهای تعاملی میان زوجین است که در آن یکی از زوجین، خواستار افزایش صمیمیت است و به همسر خود نزدیک شده و از سردی و فقدان ابراز محبت او شکایت می­کند، و همسر دیگر از صمیمت اجتناب کرده، با کناره­گیری و انفعال واکنش نشان می­دهد. این الگوی تعاملی که معمولاً به شکل زن متقاضی – مرد کناره­گیر بروز می­کند، به مرور زمان تشدید و باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی می­شود. با توجه به پیشینه­های موجود، برخی از عوامل اجتماعی مانند کلیشه­های جنسیتی و تفاوت سطوح قدرت میان زنان و مردان، در شکل گیری این الگوی تعاملی نقش مؤثری داشته، زوجین را به سمت این الگو سوق می­دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای جامعه­شناختی و چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کناره­گیری است تا میزان رابطه کلیشه­های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه مذکور تعیین شود. روش: در پژوهش حاضر رابطه متغیرهای کلیشه ­ های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه تقاضا – کناره­گیری با استفاده از روش آمار توصیفی (رگرسیون و همبستگی) بررسی شد. یافته­ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کلیشه­های جنسیتی، احساس قدرت و تعداد فرزندان به طور معناداری قادر به پیش­بینی چرخه مذکور هستند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که افزایش تفکر کلیشه­ای و تعداد فرزندان، باعث افزایش احتمال شکل­گیری چرخه تقاضا – کناره­گیری در روابط زوجین می­شود و احساس قدرتِ بیشتر با «کناره ­ گیری» و احساس قدرتِ کمتر با «متقاضی شدن» همبستگی مثبت دارند. نتیجه­گیری: نتایج فوق اهمیت توجه به متغیرهای مذکور در تحلیل علل و عوامل چرخه مذکور را نشان می­دهد و به دست اندرکاران مسائل خانوادگی و اجتماعی کمک می­کند که با شناسایی عوامل مؤثر بر این چرخه، زمینه بهبود ارتباطات زوجین را فراهم کنند.
۱۲.

عوامل اثرگذار بر نگرش کارآفرینانه ورزشکاران دانش آموز (مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورزشکار نگرش کارآفرینانه متغیرهای جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی کارآفرینی ورزش
تعداد بازدید : ۱۱۲۴ تعداد دانلود : ۶۲۴
امروزه، با در نظر گرفتن کارآفرینی به عنوان یکسری ذهنیات، باید پذیرفت که جدا از زمینه کسب و کار و اقتصاد، هر کسی می تواند به روش کارآفرینانه فکر و عمل کند؛ بنابراین سیاست های «ارتقای کارآفرینی» نباید تنها مختص به آموزش عالی باشند، بلکه باید در مدارس ابتدایی و متوسطه نیز به آن ها پرداخته شود. در این پژوهش به روش توصیفی و با بررسی نمونه ایمتشکل از 406 دانش آموزورزشکار دبیرستان ها و هنرستان های آموزش و پرورش شهر تهران، سطح نگرش کارآفرینانه آنان شناسایی شد و تأثیر برخی متغیرهای جمعیت شناختی بر آن ها بررسی شد. ابزار اصلی این پژوهشترجمهپرسشنامه ATE (نگرش نسبت به راه اندازی کسب و کار کارآفرینانه آتاید) است که صاحب نظران روایی آن را تأیید کرده اند و پایایی آن با انجام آزمون پایلوت و محاسبه آلفای کرونباخ (6/0 =α) برای آزمون اصلی و اجزای آن تأیید شده است. نتایج نشان داد نگرش کارآفرینانه ورزشکاران در همه ابعاد و اجزای مورد بررسی، بهتر از سطح متوسط است. همچنین مشخص شد جنسیت، خوداشتغال بودن پدر، شاغل بودن مادر و هنرستانی یا دبیرستانی بودن تأثیر معنا داری بر سطح نگرش کارآفرینانه ورزشکاران ندارد.
۱۳.

سنجش و تحلیل کیفیت زندگی خانوارهای روستایی با تأکید بر متغیرهای جمعیت شناختی مطالعه موردی: خانوارهای روستایی شهرستان عجب شیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی متغیرهای جمعیت شناختی شهرستان عجب شیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۰ تعداد دانلود : ۵۱۰
کیفیت زندگی مطلوب از دیرباز آرزوی بشر بوده است. در گذشته، این آرزو به بهبود وضعیت های ظاهری افراد از قبیل میزان درآمد، تحصیلات، سلامت جسم و مسکن محدود بود، ولی اکنون به طیف های وسیعی ازجمله متغیرهای کیفی و ذهنی توجه می شود. در این بین ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان بوده، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن هدف اجتماعی توسعه و تدوین آنها در قالب برنامه های توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی درباره کیفیت زندگی در نوشتارهای توسعه و برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشورهای پیشرفته راه یافته استهدف اصلی مقالة حاضر سنجش کیفیت زندگی خانوارهای روستایی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر آن است. برای بررسی موضوع تحقیق، دو پرسش اصلی مطرح شد: «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی چگونه است؟» و «متغیرهای جمعیت شناختی چه تأثیری بر آن دارند؟». تعداد 430 خانوار از 43 روستای شهرستان عجب شیر به صورت نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه بین آنها، کیفیت زندگی با 4 بعد و 7 مؤلفه ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی، امنیت و سلامت، محیط زیرساخت ها و کیفیت محیطی بالاتر از حد متوسط، و متغیرهای کیفیت محیط مسکونی، کیفیت اوقات فراغت، و کیفیت اشتغال و درآمد پایین تر از حد متوسط قرار د ارند. ترکیب های دومتغیری سن-تحصیلات و سن-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارها تفاوت معناداری نشان نداد، اما ترکیب تحصیلات-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارهای روستایی تفاوت معنا داری داشت. ایجاد مراکز آموزشی-فرهنگی، بهداشتی-درمانی، فرصت های شغلی پایدار غیرکشاورزی و استفاده از مصالح مقاوم و بادوام در ساخت وساز واحدهای مسکونی می تواند در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان ناحیه مؤثر باشد.
۱۴.

بررسی نگرش به دوستی با جنس مخالف در بین دانشجویان دختر و پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نگرش متغیرهای جمعیت شناختی دوستی با جنس مخالف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره بزرگسالی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
تعداد بازدید : ۴۱۳۴ تعداد دانلود : ۳۰۲۷
زمینه و هدف؛ شکل گیری روابط نزدیک و عاشقانه یک تکلیف رشدی اجتماعی مهم برای نوجوانان است که در تعامل با بستر فرهنگی هر جامعه ممکن است شکل سالم یا آسیب زا به خود بگیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی فراوانی و نگرش به دوستی دختر و پسر در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور تبریز و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع زمینه یابی است. از بین دانشجویان دختر و پسر پیام نور تبریز 444 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که 3/47 درصد از دانشجویان سابقه دوستی با جنس مخالف را داشتند و این مورد در بین گروه مذکر بیشتر از گروه مونث بود. همچنین، گروه مذکر نگرش مثبت و گروه مونث نگرش منفی تری نسبت به دوستی با جنس مخالف داشتند. افرادی که خود را از نظر باورهای مذهبی در حد کم ارزیابی کرده بودند نسبت به دوستی با جنس مخالف نگرش مثبت تری داشتند. بین میزان استفاده از اینترنت و ماهواره در اوقات فراغت و گرایش به دوستی با جنس مخالف رابطه وجود داشت. دانشجویان معتقد بودند که تجربه دوستی با جنس مخالف نسبت به موفقیت ازدواج در آینده درحد متوسط و کم تاثیر مثبت دارد و در حد متوسط نیز تاثیرات منفی دارد. دانشجویان معتقد بودند که تجربه دوستی با جنس مخالف تاثیرات منفی روانی متوسط تا بیشتر و تاثیرات مثبت روانی اندکی دارد. همچنین معتقد بودند که در صورت قطع احتمالی دوستی، دختران بیشتر آسیب می بینند. نتیجه گیری: این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی و دگرگونی فرهنگی در زمینه روابط با جنس مخالف تفسیر گردید.
۱۵.

بررسی رفتار مصرف کنندگان سبز بر اساس متغیرهای جمعیتی و نگرشی، مطالعه موردی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش ها رفتار مصرفی متغیرهای جمعیت شناختی نگرش ها مصرف کننده سبز کالای سبز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۶۵۳
در این مطالعه رفتار مصرف کنندگان در خرید کالاها و خدماتی که برای تولید و عرضه آن ها به مسائل و موضوعات زیست محیطی توجه شده و تحت عنوان مصرف کنندگان سبز شناخته می شوند، از منظر متغیرهای جمعیت شناختی، ارزش ها، نگرش ها و در کل رفتار مصرفی آنان بررسی شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، پیمایشی و از نوع کاربردی است که به این منظور باتوجه به سؤالات مطالعه، پرسشنامه ای تدوین و به تعداد 323 پرسشنامه بین جامعه آماری این تحقیق که از مناطق شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز کلان شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شده اند، توزیع و جمع آوری شده است. لازم به ذکر است در تحلیل داده ها مطالعه حاضر از روش رگرسیون لجستیک و با استفاده از نرم افزارهای آماری مربوطه، فرضیات تحقیق، بررسی شده است. عمده ترین نتایج آزمون فرضیات این پژوهش از این قرار است که افرادی که به جهان پاک و ایمن اهمیت می دهند، افرادی که معتقدند دوستدار محیط زیست بودن دردسرساز نیست، افرادی که معتقدند شرکت ها مسئولیت پذیرانه در قبال محیط زیست عمل نمی کنند و در نهایت افرادی که خرید خود را با لحاظ مباحث زیست محیطی انجام می دهند، تمایل بیشتری به پرداخت هزینه بالاتری برای خرید محصولات سبز نسبت به محصولات غیرسبز دارند. همچنین بر خلاف انتظار (البته با توجه به نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهای دیگر)، عواملی مانند جنسیت، وضعیت تأهل و داشتن فرزند، تأثیری بر تمایل مصرف کنندگان به پرداخت مبلغ بالاتر بابت تهیه محصولات سبز در شهر تهران ندارند.
۱۶.

بررسی تأثیرات متغیرهای جمعیت شناختی بر چابکی نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متغیرهای جمعیت شناختی چابکی نیروی انسانی ویژگی های نیروی انسانی چابک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۴ تعداد دانلود : ۵۳۲
سرعت و تغییر به عنوان دو ویژگی مهم عصر اخیر، سازمان ها را با چالش های زیادی روبه رو کرده است، تا آنجا که ادامه زندگی در این محیط ناپایدار و غیرقابل پیش بینی، تنها در صورتی ممکن است که سازمان بتواند با تکیه بر چابکی، علاوه بر تطبیق سریع با محیط، این تغییرات را به عنوان یک فرصت، پیش بینی کند و حتی فراتر از آن اینکه خودش تغییر را به وجود آورد. نیروی انسانی- به عنوان مهم ترین سرمایه سازمان- نقش تعیین کننده ای در چابکی سازمان ایفا می کند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر چابکی نیروی انسانی و زیرمجموعه های آن می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه، مدیران و معاونین صنعت بانک و روش نمونه گیری، احتمالی تصادفی و از جامعه محدود بوده و تعداد نمونه 171 می باشد. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود و داده ها با استفاده از آزمون های KS، آزمون میانگین و معادلات رگرسیون تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از بین متغیرهای جمعیت شناختی، سن، سنوات سمت و جایگاه سازمانی بر پیش فعالی مؤثرند و سایر متغیرها، تأثیری بر پیش فعالی نیروی انسانی ندارد. همچنین نتایج، حاکی از آن است که از بین متغیرهای جمعیت شناختی، تنها سن بر انعطاف پذیری نیروی انسانی مؤثر است؛ به علاوه هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی تأثیری بر سازگاری نیروی انسانی ندارند.
۱۷.

رابطه عزت نفس، متغیرهای جمعیت شناختی، تشخیص روانپزشکی و تعداد دفعات بستری با استیگما در بیماران روانپزشکی

کلیدواژه‌ها: استیگما عزت نفس بیماری روان پزشکی متغیرهای جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۳۴۹
هدف: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که به دنبال بررسی رابطه عزت نفس، متغیرهای جمعیت شناختی، تشخیص روانپزشکی و تعداد دفعات بستری با استیگما در بیماران روانپزشکی بود روش: بیمارانی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند و رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق را پر کرده بودند (152 نفر) پرسشنامه ها اطلاعات مربوطه را تکمیل کردند. سایر اطلاعات با مراجعه به پرونده بیماران اخذ گردید. پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ، و مقیاس استیگما مورد استفاده قرار گرفتند. تحلیل نتایج با استفاده از نسخه 20 نرم افزار Spss ، و از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: بین متغیرهای سن، جنسیت، شغل، تشخیص روانپزشکی، طول مدت بیماری و همچنین تعداد دفعات بستری با استیگما ارتباط معناداری وجود ندارد اما بین عزت نفس و استیگما همبستگی منفی معنی دار (42/0-) بدست آمد. نتیجه گیری : بنظر می رسد که استیگما عمدتاً یک متغیر فرهنگی است و ارتباطی اندکی با سایر متغیرها مثل سن، جنس، تشخیص روانپزشکی، مدت بیماری و سایر متغیرهای جمعیت شناختی داشته باشد عوامل دیگری در آن دخیل است که با عزت نفس پایین افراد همراه است.
۱۸.

خودکشی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی و تشخیص روان پزشکی در بیماران بیمارستان قدس سنندج

کلیدواژه‌ها: خودکشی متغیرهای جمعیت شناختی بیماران روانپزشکی تشخیص روانپزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۴۸
زمینه و هدف: خودکشی یکی از معضلات امروزه است که همواره یک متغیر روان شناختی در آن درگیر است. از آنجاییکه یکی از جمعیت هایی که بیشترین توجه را در این زمینه به خود جلب کرده جمعیت بیماران روانپزشکی است، پرداختن به این مسئله و بررسی ارتباط آن با متغیرهای مربوطه در این بیماران اهمیت خاصی دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی و تعداد دفعات بستری، تشخیص روان پزشکی و همچنین طول مدت بستری است مواد و روش ها : تمامی بیمارانی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند و رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق را پر کرده بودند (152 نفر) پرسشنامه ها و سایر اطلاعات مربوطه را تکمیل کردند. سپس با مراجعه به پرونده بیماران و تعیین تشخیص روانپزشکی , وسایر اطلاعات لازم اخذ گردید. علاوه بر داده های جمعیت شناختی و تشخیص و سایر اطلاعات لازم از بیماران و پرونده پزشکی آنان، از پرسشنامه افکار خودکشی بک نیز استفاده شد. برای تحلیل نتایج با استفاده از نسخه 20 نرم افزار Spss ، و از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید. یافته ها : هیچ یک از متغیرهای سن، جنس، شغل، و وضعیت تأهل ارتباط معنی داری با خودکشی را نشان نداند. همینطور متغیرهای تشخیص روانپزشکی، طول مدت و همچنین تعداد دفعات بستری در بیمارستان روانپزشکی هیچکدام ارتباط معنی داری با خودکشی نداشتند. نتیجه گیری : توزیع خودکشی در بیماران گروه نمونه تابع هیچ یک از مؤلفه های جمعیت شناختی و همینطور تشخیص روانپزشکی و تعداد و طول مدت بستری نبود. در این زمینه متغیرهای شناختی ممکن است دخیل باشند که برای روشن شدن بیشتر به مطالعات دیگری نیاز است.
۱۹.

بررسی جمعیت شناختی و فرهنگی - اجتماعی ترجیح جنسیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجیح جنسیتی متغیرهای جمعیت شناختی تحصیلات ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۴۹۷
پژوهش حاضر با رویکردی جمعیت شناختی و اجتماعی - فرهنگی، برخی از مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با مسئله ترجیح جنسیتی را مطالعه و بررسی می کند. جوامع انسانی در دهه های اخیر پیشرفت های مهم و تغییرات شگرفی را تجربه کرده اند که از آنها با نام یک انقلاب اجتماعی به مراتب مهم تر، یعنی «انقلاب در نقش های جنسیتی»، یاد می شود؛ اما پدیده ترجیح جنسیتی مانند قبل به منزله مسئله ای اجتماعی در جوامع انسانی معاصر مشاهده می شود؛ به طوری که بررسی پیشینه و ادبیات پژوهش در این مقاله بیانگر دو اصل عمده است: یکی اصل فراگیر و همه جایی بودن مسئله ترجیح جنسیتی و دیگری، اصل تداوم و همیشگی بودن آن. مباحث تجربی این مقاله مبتنی بر تجزیه وتحلیل های بررسی پیمایشی است که جمعیت نمونه آن را درمجموع تعداد 3667 نفر از مردان و زنان 15 سال و بالاتر ساکن در مناطق شهری و روستایی شهرستان های اسفراین، اهواز، بابلسر، بجنورد، خرم آباد، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان تشکیل می دهد. مطابق نتایج پژوهش حاضر بیشترین نسبت ترجیح های جنسیتی مربوط به کسانی است که ترجیح می دهند به تعداد مساوی فرزندان دختر و پسر داشته باشند؛ اما همین گروه نیز چنانچه به تعداد مساوی فرزندان دختر و پسر دست نیابند، به طور بالقوه تمایل دارند فرزندآوری شان را برای دست یابی به چنین ترجیحی ادامه دهند. همچنین نسبت کسانی که فرزند پسر را ترجیح می دهند بیشتر از کسانی است که فرزند دختر را ترجیح می دهند؛ بدین ترتیب، دوسوم افراد به شکل های مختلف به ترجیح جنسیتی تمایل دارند و تنها یک سوم افراد هیچ گونه ترجیح جنسیتی ندارند. در عین حال، نتایج این پژوهش تأییدکننده وجود رابطه بین این الگوهای ترجیح جنسیتی و سه دسته تعیین کننده های عمده مشتمل بر متغیرهای پایه مانند سن، جنس و تحصیلات، متغیرهای جمعیت شناختی و متغیرهای مرتبط با نگرش جنسیتی است.
۲۰.

مقایسه سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی برحسب متغیرهای جمعیتی (مورد مطالعه: شهر رفسنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکاف دیجیتالی متغیرهای جمعیت شناختی فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی اینترنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۴۱
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی مدل ون دایک شامل دسترسی مادی و فیزیکی، دسترسی انگیزشی، سواد و مهارت دیجیتالی و استفاده متداول است. حجم نمونه شامل 600 نفر از شهروندان شهر رفسنجان بود و داده ها به وسیله پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که متغیرهای جنسیت و وضعیت تأهل بر دو سطح شکاف دیجیتالی تأثیرگذارند. متغیر جنسیت بر دسترسی مادی و فیزیکی و سواد و مهارت دیجیتالی تأثیرگذار است؛ به طوری که دسترسی مادی و فیزیکی و سواد و مهارت دیجیتالی در مردان بیش از زنان است. وضعیت تأهل نیز بر دسترسی انگیزشی و سواد و مهارت دیجیتالی تأثیرگذار است که طبق آن، دسترسی انگیزشی و سواد و مهارت دیجیتالی در افراد مجرد بیش از افراد متأهل است. سایر متغیر های جمعیت شناختی شامل سن، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی و میزان درآمد بر سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی است. افرادی که در محدوده سنی 20 تا 40 سال قرار دارند دارای دسترسی مادی و انگیزشی، سواد و مهارت دیجیتالی و استفاده متداول بیشتری هستند و با افزایش سن دسترسی ها کاهش و شکاف دیجیتالی افزایش می یابد. درخصوص متغیرهای جمعیت شناختی شغل، تحصیلات و درآمد افرادی که پایگاه اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند یعنی تحصیلات بیشتر، درآمد بیشتر و شغل بهتری دارند دارای دسترسی های بیشتری هستند و در واقع شکاف دیجیتالی با افزایش تحصیلات و درآمد افراد کاهش می یابد. یافته ها دلالت بر آن دارند که شهروندانی که به لحاظ سنی جوان تر هستند، دارای شغل بهتر با درآمد بیشتر و سطح تحصیلات بالاتری نسبت به سایر شهروندان به فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی مانند رایانه و اینترنت دسترسی بیشتری دارند و به طور روزمره از این فناوری ها استفاده بیشتری می کنند و در مقابل افراد مسن تر دارای تحصیلات کمتر و درآمد پایین تر دسترسی و استفاده کمتری از فناوری های دارند. در نهایت این گونه می توان نتیجه گرفت که متغیر های جمعیت شناختی در ایجاد و گسترش شکاف دیجیتالی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند.