مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حیات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مورخین محلی به دلیل محدودیت حیطه جغرافیایی حوزه تحقیقات خود، فرصت بیشتری دارند که در جزئیات دقیق شده، با بررسی همه جانبه آن، تصویری شفاف تر از موضوع پژوهش خویش به دست دهند. از سوی دیگر زیستن در محیط جغرافیایی تحقیق، به آنها این امکان را می دهد که بتوانند بر روی هر پدیده ای که توجه آنها را جلب می نماید، به دقت نظرافکنده، به ثبت و ضبط آن اقدام کنند. بدین سبب خاطر عرصه تاریخ محلی میدان تاخت و تاز ذهن و چشم برای شکار موضوعات گوناگون است. گاه این تنوع موضوعات است که به شکار مورخ محلی می پردازد. موضوعاتی که بعد از دهه ها و سده ها، یادگارهای سودمند و کم و بیش عینی را از دیروز در اختیار دیگران قرار می دهد. از جنبه های گوناگون و متنوع حیات اجتماعی، از رفت و آمد حکام و وزیران و مستوفیان محلی گرفته تا ساخت کوچه پس کوچه های شهر و روستا و آنچه در آن است. مقاله حاضر با مراجعه به منابع تاریخ محلی قاجار، که بطور عمده می توان گفت یکی از اعصار شکوفایی این نوع تاریخ نگاری در قالب سنت پیش مدرن است، می کوشد تا موضوعات متنوع در این کتاب ها را استخراج و در طبقات مشخص برای تحقیقات بیشتر دسته بندی نماید. در واقع پیش فرض این مقاله این است که: دوره قاجار به عنوان آخرین مرحله رشد سنت تاریخ نگاری محلی و «دوره گذار»، نمای بسیار رنگارنگی از موضوعات این عرصه را نمایش می دهد.
قلة حرکت انسان و مقصد رشد اخلاقی معنوی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد تبیین مقصد رشد، و ارزش انسان در حیات فردی و اجتماعی است. انسان دارای یک هویت فردی و یک هویت اجتماعی است. مقصد رشد و ارزش انسان در حیات فردی، با دو عنوان «قرب به خدا» و «حیات طیب» مشخص شده است. قرب به کمال مطلق، به معنی کامل تر شدن است. انسان هرچه کامل تر شود، به خدا نزدیکتر میگردد. هرکس به خدا وابسته تر و فقیرتر باشد، کامل تر و به خدا نزدیکتر است.
متکلمان حیات را به ترکیبی از «ادراک» و «قدرت» معنا کرده اند. موجود زنده، موجودی است که شعورمند و توانا، دارای قدرت شناخت و تصرف است. «حیات» در موجودات زنده دارای درجه بندی و مراتب است. هر چه انسان از این دو ویژگی بیشتر بهره مند باشد، به معنای حقیقی حیات، نزدیکتر است.
در بعد اجتماعی نیز، ارزش انسان بر اساس خدماتی است که ارائه میدهد؛ هرچه این خدمات ارزنده تر و گسترده تر باشد، تأثیر وجود شخص بیشتر و در بعد اجتماعی موفق تر است.
مناسبات خلفای اموی با مسیحیان ذمّی و نقش آنان در پیشرفت علوم مسلمانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انتخاب دمشق به عنوان مرکز خلافت در دوره اموی، زمینه ارتباط مستقیم خلفا را با مسیحیان فراهم کرد. از آنجا که قشر عظیمی از جامعه شام را مسیحیان تشکیل میدادند خلفا ناگزیر از اتخاذ سیاست تسامح و تساهل در برابر مسیحیان شدند. تسامح و تساهلِ اغلب خلفای اموی در برابر مسیحیان و عدم اعمال محدودیت در زمینه های اجتماعی و دینی بر آنان، به قدرت گیری مسیحیان در دوره اموی منجر شد. مسیحیان در دوره اموی به علت بیاطلاعی نومسلمانان از تشکیلات دیوانی مناطق مفتوحه، بر نهادهای اداری مسلمانان مسلط شده و همچنین به علت مهارت در علم پزشکی و تسلط بر زبان سریانی و یونانی نقش مهمی در پیشرفت علوم در عصر اموی در شاخه های پزشکی و ترجمه کتاب ها ایفا کردند. بر این اساس، در مقاله حاضر، ابتدا اوضاع اجتماعی، اقتصادی، دینی و سیاسی مسیحیان ذمّی در عصر اموی، مطالعه شده، سپس نقش آنان در پیشرفت علوم مسلمانان مورد بررسی قرار گرفته است.1
بررسی حیات سیاسی، اجتماعی و دینی مسیحیان ذمّی (در عصر خلفای نخستین و امام علی(ع))(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بعد از ظهور اسلام چگونگی مناسبات مسلمانان با اهل کتاب بر اساس نصّ صریح قرآن مشخص شد. اهل کتاب طبق آیة 29 سورة توبه، میتوانستند در صورت تمایل، به دین خود وفادار مانده و در برابر زندگی در جامعه اسلامی مالیات سرانه ای به نام جزیه بپردازند. پیامبر طبق این آیه، روابط خود را با مسیحیان مشخص کرد. بعد از فتح مناطق مسیحینشین در عصر خلفای نخستین، بر تعداد مسیحیان ذمّی در جامعه اسلامی افزوده شد. افزایش تعداد ذمّیان در قلمرو اسلامی باعث شد تا مباحث جدیدی در مورد چگونگی مناسبات اجتماعی ـ سیاسی و دینی مسیحیان ذمّی با مسلمانان مطرح شود، از این رو، تدوین و اجرای احکام جدیدی درباره تعیین پایگاه اجتماعی ـ سیاسی و دینی ذمّیان در جامعه اسلامی ضروری گردید. در این مقاله سعی شده است حقوق اجتماعی ـ سیاسی و دینی ذمّیان در عصر خلفای نخستین بررسی شود.
تأثیر استفاده از رسانه ها بر احساس جوانان نسبت به حیات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به ارزیابی نقش رسانه ها در تکوین و تغییر احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی می پردازد. به این معنا که نوع و میزان استفاده از رسانه ها تا چه اندازه بر احساسات جوانان درباره دنیای پیرامونشان وجهانی که در آن زندگی می کنند نقش دارند. هدف اصلی تحقیق، شناخت نقش رسانه ها در تغییرات احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری آن کلیه جوانان (15 الی 29 ساله) ساکن شهر گرگان بوده اند؛ و حجم نمونه 400 نفر تعیین شده، که بر اساس چارچوب نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده نشان می دهد که نوع استفاده از رسانه ها با احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی رابطه معنی داری دارد؛ به طوری که هرچه اولویت نوع استفاده جوانان از رسانه های مدرن بیشتر باشد، احساس آن ها نسبت به حیات اجتماعی منفی تر می شود. همچنین بررسی رابطه میزان مصرف رسانه ای با احساسات جوانان نسبت به حیات اجتماعی نشان داد که میزان استفاده از رسانه ها با احساس جوانان نسبت به حیات اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد.
مطالعه تطبیقی حق حیات زن از دیدگاه اسلام و غرب (با تأکید بر اسناد بین المللی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق حیات ازجمله مهم ترین حقوق موضوعه برای انسان است که در ادیان الهی و اسناد بین المللی معاصر موضوعیت مربوط به خود را داشته است. علاوه بر این، حق حیات ازجمله مهم ترین اصول حقوق فطری است و دفاع قانونی از این حق و تأمین زیرساخت های امنیتی لازم برای آن از ضروریات اجتماعی تلقی می شود. در ادیان الهی، به ویژه دین اسلام نیز، حق حیات به مثابة موهبت الهی برای همة انسان ها، اعم از زن و مرد، به رسمیت شناخته شده است و ضمن محکومیت دخترکشی، زن و مرد را از یک نفس شناخته، کشتن به ناحق انسان ها را جنایت علیه بشریت معرفی می کند. در دوران معاصر، برخی از نظام های حقوقی دنیا، ازجمله حقوق جهانی بشر، از دیدگاه غرب کرامت انسانی را، که از جلوه های حق حیات است، در کرامت ذاتی محصور کرده اند و از کرامت ارزشی سخنی به میان نمی آورند؛ حیات انسان را در بعد مادی نگریسته اند و حیات معنوی را نادیده انگاشته اند. در این مقاله، پس از مرور مستندات حق حیات در اسناد بین المللی غرب معاصر، با رویکردی تطبیقی به حوزة معناییْ موضوع، قلمرو، و دامنة حق حیات برای زنان از دیدگاه اسلام و اسناد بین المللی مشخص شده، سپس مقایسه و مقابله شده است.
پیامدهای امنیتی ناشی از تمرکزگرایی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حل هر مسئلة اجتماعی و انسانی نیازمند بررسی همه جانبة آن است و ریشه یابی مسئله مهم ترین گام در این زمینه محسوب می شود. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت موضوع، به روش کتاب خانه ای انجام گرفته است زیرا مطالعات کتاب خانه ای امکان درک بهتر موضوع را برای محقق فراهم و ساده سازی واقعیت و استناد به مبانی پذیرفتنی را برای او امکان پذیر می سازد. در این پژوهش، ابتدا کلیات موضوع بررسی شده است و سپس مهم ترین نظریه های برنامه ریزان شهری در ارتباط با جرم و جنایت و همچنین پیامدهای امنیتی آن در کلان شهر تهران مورد بحث قرار گرفته است. بررسی همه جانبة پدیدة تمرکز جمعیت در کلان شهر تهران نشان می دهد که بسترهای جرم خیزی با پدیدة جذب جمعیت همراه شده و به وقوع ناامنی دامن زده است. از این رو، حل مسئلة حاد ناامنی در کلان شهر تهران نیازمند بهبود شرایط زندگی مهاجران، با هدف جذب جمعیت در مبدأ و جلوگیری از تمرکز جمعیت، در این شهر است.
نظریه اجتماعی در انگاره اجتماعی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با طرح مفهوم «انگاره اجتماعی» و «نظریه اجتماعی» و بیان نسبت میان آن ها تلاش میشود تاریخ اندیشه اجتماعی معاصر ایران مورد بازخوانی انتقادی قرار گیرد. آنچه اندیشه اجتماعی دوران معاصر ایران را از پیش از آن متمایز میسازد، واردشدن تأملاتی نظاممند درباره «امر اجتماعی» است که بسیار متفاوت با اندیشههای اجتماعی پیشین در تاریخ اندیشه ایران بوده و به همین اعتبار از آن با عنوان «نظریه اجتماعی» نام برده میشود. نظریه اجتماعی حدود یک سده پیش، از غرب و توسط اندیشهورزان ایرانی و از راه ترجمه وارد فضای بیناذهنی ایرانیان شده است؛ فضایی که مختصات آن با کمک مفهوم «انگاره اجتماعی» ترسیم خواهد شد. در این مقاله تلاش میشود تا به نسبت میان نظریه اجتماعی و انگاره اجتماعی معاصر ایران پرداخته شود.
نظریه اجتماعی محصول لحظهای است که امر اجتماعی موضوع تفکر واقع شد و از این رو است که در توضیح نظریه اجتماعی توجه به این لحظه ضروری است؛ لحظهای که امری به عنوان امر اجتماعی متمایز میشود و در استقلال خود مورد تأمل نظاممند قرار میگیرد. هر نظریه اجتماعی درباب یک امر اجتماعی زمانمند و مکانمند است و بدین ترتیب میکوشد آن امر اجتماعی را به روشی معلوم و مشخص بفهمد. انگاره اجتماعی شیوه اى است که توسط آن افراد جامعه خود را در تاریخ جاى مى دهند تا انتظارات معطوف به آینده، میراث سنتهاى گذشته و ابتکاراتشان را در زمان حال به یکدیگر پیوند بزنند. انگاره اجتماعی تنها مجموعهای از ایدهها نیست، اما از ایدهها برساخته شده است و در فضای بیناذهنی افراد جامعه جریان دارد و افراد به کمک آن به معنابخشی اعمال خود و جامعه در کلیت آن دست میزنند.
دوران معاصر تاریخ ایران، دوران مواجهه انگاره اجتماعی ایرانیان با انواع نظریههای اجتماعی سنتهای مختلف غربی است. نظریههایی که در کوشش برای توضیح دادن امر اجتماعی زمانمند غرب تدوین شدهاند توسط اندیشهورزان ایرانی وام گرفته میشوند تا امر اجتماعی اکنون ایران را به فهم درآورند. این وامگیری با قطع ارتباط میان حیات ذهنی و حیات اجتماعی، توهم توضیح و تبیین حیات اجتماعی را ایجاد کرده و در این مقاله به پیامد این وامگیری که در قالب اندیشه اجتماعی معاصر ایران قابل پیگیری است، برای انگاره اجتماعی معاصر ایران پرداخته میشود. بازخوانی انتقادی این اندیشه میتواند با به دست دادن توضیحی از وضعِ حالِ اندیشه اجتماعی به طور خاص و انگاره اجتماعی به طور عام، راه را برای گذار به تدوین نظریه اجتماعی ناظر بر امر اجتماعی اکنون ایران هموار گرداند.
حیات اجتماعی و فرهنگی قبایل و عشایر عرب عراق؛ قرون 17 تا 19 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، مقدمه ای است در شناخت حیات فرهنگی ـ اجتماعی قبایل و عشایر عرب کشور عراق، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده ی ترکیب جمعیتی این سرزمین، که به رغم گذشت قرون متمادی، تغییر چندانی نکرده است. با این پیش فرض، که برخی از آداب و رسوم قبایل و عشایر عراق، به دلیل آغاز مهاجرت و استمرار آن از شبه جزیره ی عرب، در تاریخ این سرزمین ریشه دارد و گذشت زمان، نتوانسته آن را از میان بردارد.
مسئله ی اصلی مقاله، چگونگی حیات فرهنگی ـ اجتماعی قبیله و واحدهای تشکیل دهنده ی آن به عنوان عاملی در تداوم و پایداری هویت قبیله است که به رغم تحولات بسیار در این کشور، همچنان پای بند ساختار درون قبیله ایی می باشند. دستاوردهای پژوهش ضمن شناخت مناسبات فرهنگی ـ اجتماعی قبایل و عشایر عراق، در قرون هفدهم تا نوزدهم به این موضوع اشاره دارد که نهایتاً با چنین بافت قبیله ایی، دولت عراق در دوره معاصر تاسیس و تثبیت شده است. توجه به این موضوع در فهم عملکرد این دولت بسیار موثر و مفید خواهد بود.
همکاری تاریخ و زبان شناسی
حوزه های تخصصی:
مقوله های مختلفِ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تاریخ، ذیل «حیات اجتماعی» تعریف می شوند. «قدرت» و «جامعه» جزو مهم ترین بخش های «حیات اجتماعی» هستند. بخش عظیمی از روایت تاریخ به «قدرت» و نهادهای معطوف به آن اختصاص دارد. مقاله ی پیش رو سعی دارد با کمک دانش «زبان شناسی» نسبتِ این نوع از «تاریخ نگاری» و شناختِ «حیات اجتماعی» را توضیح دهد. و با ایضاح پیوند «تاریخ» و «زبان شناسی» بر اهمیتِ تاریخ و «همکاری هایِ میان رشته ای» جهت فهم بهتر تاریخ تأکید کند. حاصل این پژوهش شناخت چراییِ توجه مورخان به بخش خاصی از «حیات اجتماعی» و ارائه یِ روشی در «پژوهش تاریخی» است که به مدد آن، «پژوهش های تاریخی» از عمق و دقت بیشتری برخوردار شوند.
حیات اجتماعی شیراز عصر فتحعلی شاه قاجار به روایت وارینگ
حوزه های تخصصی:
دوره حکومت قاجاریه(1304ـ 1175ش/ 1925ـ 1795م)، ایران به دلیل موقعیت مهم جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی اش، در کانون توجه و رقابت میان قدرت های بزرگ اروپایی قرار گرفت و گروه های مختلفی از آنان در قالب مامورین و مسافرین خارجی با اهداف و انگیزه های گوناگون به ایران سفر کردند. حیات اجتماعی شیراز از جمله مواردی است که در کانون توجه این سفر نامه نویسان قرار گرفته است. ادوارد اسکات وارینگ، از سفرنامه نویسانی است که در دوره فتحعلی شاه قاجار به ایران و شیراز سفر کرد. این پژوهش در صدد بررسی بازتاب حیات اجتماعی شهر شیراز در سفرنامه وارینگ است. این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی روایت های این مسافر انگلیسی و همچنین بر مبنای اهداف و انگیزه های این سفرنامه نویس، نوع پایگاه اجتماعی، شغل و ماموریت وی در شیراز عصر قاجار، خواهد پرداخت.
فرایند معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه «از منظر جهان بینی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین ماهیت و الگوی مناسبات میان فرد و جامعه، یکی از مباحث بنیادین علوم اجتماعی است که قدمتی طولانی دارد. محقق امیدوار است که در پرتو این تحقیق، به تبیین چگونگی اتخاذ «رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی از سوی کنشگر، در پرتو فرایند کشف معنای واقعی زندگی»، پرداخته و در این راستا الگوی مناسبی از مناسبات فرد و جامعه را تحصیل و ارائه کند. بدین منظور تحقیق حاضر به دو بخش تقسیم می شود. ابتدا جهت رسیدن به یک مفهوم عملیاتیِ روشن از عنوان تحقیق، به ترسیم چارچوب مفهومی بحث پرداخته و سپس به تبین« فرایند» معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه»، می پردازد و در پایان با توجّه به اثبات وجود فرایند معناجویی در انسانی، قرار گرفتن وی در قلمرو «حیاتی معنادار» و انطباق با آموزه ها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را خروج وی از تسلسل سئوالاتی از قبیل: «چگونه زیستن در حیات دنیوی در عین فنا پذیری آن » و نیز «اتخاذ رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی» را فراهم می آورد. این واقعیت، ضرورت زندگی معنادار مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات می کند.
دگرگونی حیات اجتماعی فرارود تحت سیاست روسی سازی (1917 1864)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات اجتماعی فرارودیان، طی سیر نزولی خود، در قرن 19 میلادی/13 قمری بار دیگر شاهد هجوم اقوامی بیگانه بود. نویسنده در این نوشتار، ضمن بازسازی روایت حیات اجتماعی مسلمانان این سرزمین و با استفاده از پردازش داده ها و روش توصیفی، زمانی را مد نظر قرار می دهد که فرارود مستعمرة روسیه شد و روس ها، با تغییر ترکیب قومی و جمعیتی، مسئول ادارة هفت میلیون مسلمان شدند؛ این سلطه با اتخاذ سیاست «روسی سازی» پی گرفته شد.
سؤال اصلی تحقیق این است که «در نتیجة سیاست روسی سازی چه تغییراتی در حیات اجتماعی مسلمانان این سرزمین ایجاد شد؟» بررسی داده ها مؤید آن است که روس ها حین اجرای سیاست روسی سازی، که در پی نزدیک ساختن جامعة فرارود به فرهنگ و اجتماع روس ها بود، با تبدیل شدن به شهروندان و حاکمان جامعة اسلامی، شکل جدیدی از اجتماع استعمارزده را ایجاد کردند. حاصل پژوهش عمق بیش تری به پاسخ آغازین می بخشد و به این جمع بندی منتهی می شود که استعمارگران روس، با تغییر ترکیب قومی و نفوذ در تشکیلات دینی و قوانین مدنی و ایجاد شهرهای روسی، نوع نوینی از اجتماع استعمارزده را بنا نهادند.
کارکرد علم انساب در تبیین حیات اجتماعی طالبیان عهد سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش انساب یا نسب شناسی از علوم مورد توجه مسلمانان بوده که به منظور پرهیز از خطا در شناخت نسب افراد به وجود آمد. در اسلام، شناسایی نسب به جهت شناسایی افراد و آثار حقوقی آن مورد توجه قرار گرفته است. عباسیان که براساس اعتبار نسبی روی کار آمده بودند، به نسب شناسی به ویژه شناسایی نسب خاندان پیامبر (بنی هاشم) اهمیت دادند. آنان در همین راستا، نهاد نقابت را در قرن سوم پی ریزی کردند تا حقوق بنی هاشم را حفظ کند و به رتق و فتق امور سادات هاشمی بپردازد. این مسئله خودبه خود نیاز حیاتی و اساسی به نسب شناسان خبره را ایجاد کرد و زمینه ای برای گسترش و رشد دانش نسب شناسی شد. اوج شکوفایی این علم را می توان در دوره سلجوقی جستجو نمود؛ دوره ای که جایگاه اجتماعی طالبیان (شاخه ای از بنی هاشم) بهتر شد و نسب شناسی طالبیان مورد توجه قرار گرفت. در این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی پس از تبیین جایگاه طالبیان در عصر سلجوقی و آثار نسب شناسی، ارتباط دانش نسب شناسی با حیات اجتماعی طالبیان مورد بررسی قرار گرفته و تأثیر این دانش بر گسترش دامنه نفوذ اجتماعی آنان تبیین شده است.
تبیین رابطه کثرت حیات اجتماعی و ظهور مقامات انسان کامل با تمدن مهدوی، بر اساس مبانی عرفان و فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
در این نوشتار، تلاش شده است با استفاده از مبانی عرفان و فلسفه اسلامی در قالبی نوین اما برهانی، اثبات شود که تحقق تمدن مهدوی در بستر حیات اجتماعی، به ظهور حداکثری مقامات انسان کامل به عنوان غایت آفرینش خواهد انجامید و در حقیقت، عمیق ترین افق در ارزیابی دستاورد های تمدن مهدوی، افقی است که در آن، ظهور حضرت حجت(عج) از منظر ظهور تامّ مقامات انسان کامل مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور، ابتدا تبیینی مختصر از جایگاه انسان کامل در هندسه نظام آفرینش ارائه شده است تا از این منظر عمیق، مبانی مورد نیاز برای تبیین نسبت میان مهدویت و غایت آفرینش فراهم آید و آن گاه در ادامه در تبیین چگونگی رابطه ظهور کثرت و وحدت در قوس نزول آفرینش، اثبات شده است که با ظهور کثرات در قوس نزول آفرینش و پدیدار شدن تزاحمات و تصادمات میان آن ها، طلبی وجودی برای ظهور وحدت در میان این کثرات پدید خواهد آمد که مقدمه ظهور وحدتی انسجام بخش بین کثرات خواهد بود. سپس با افزودن این مقدمه مهم که اوج کثرت در قوس نزول آفرینش، از آنِ حیات اجتماعی بشر است، این نتیجه به نحو برهانی حاصل شده است که اوج وحدت نیز _ که از آنِ مقام انسان کامل است _ در همین بستر اجتماع امکان ظهور می یابد. به بیان دیگر، ظهور کمالات و مقامات انسان کامل به عنوان غایت آفرینش، ضرورتاً نیازمند بستر حیات اجتماعی است که در تمدن مهدوی فعلیت کامل می یابد و از این منظر، نقش و جایگاه تمدن مهدوی ظهور تفصیلی مقامات انسان کامل خواهد بود.
حیات اجتماعی اقلیت های دینی در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت آل بویه در سه حوزه جغرافیای متفاوت با تشکیلات درباری و دیوانی، فضای تساهل و تسامح، فرصتی را برای فعالیت تمام اقشار مختلف اجتماعی، از جمله سایر ادیان بزرگ الهی که تقریبا در اکثر مناطق ایران این دوره به صورت پراکنده بودند، فراهم آورد. حاکمان آل بویه از اقلیت های دینی به ویژه گروه نخبه و برگزیده حمایت کرده و از آنان با توجه به تخصص و کارایی شان در بخش های مختلف سیاسی- اجتماعی، در مناصب اجرایی در دربار و دیوان استفاده کردند. به طوری که، مسیحیان بیشترشان به فعالیت های علمی مانند کاتبی و طبابت، یهودیان به امور تجاری و صرافی، زرتشتیان در زمینه کشاورزی و دامداری و صابئیان اکثرا به حرفه های کارگاهی و علمی پرداختند. با وجود مشارکت اقلیت های دینی در عرصه های مختلف و تلاش حاکمان برای حمایت و احقاق حقوق آنها، در برخی مواقع، حقوق اقلیت ها به شکل های مختلف مانند غارت، مصادره اموال، ویران شدن خانه ها و مغازه های شان، پایمال می گردید. در نتیجه مانند ادوار قبل و بعد، بتدریج به حاشیه رانده شده و از بسیاری امتیازات سیاسی- اجتماعی به علل مختلف محروم می شدند. با عنایت به آنچه گفته شد، مساله این است که، واکنش و نحوه برخورد اقلیت های دینی در قبال تساهل و تسامح آل بویه به چه شکل بوده است؟ مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی نقش اجتماعی اقلیت های دینی در این دوره بپردازد.
تاریخ مندی جنبش مشروطه؛ بررسی رابطه تحولات اجتماعی ایران معاصر با جنبش مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح دو مفهوم تاریخ مندی و حیات اجتماعی، درصدد تحلیل نسبت دو مفهوم مزبور با تحولات اجتماعی ایران معاصر است. این نوشتار در صدد تبیین تأیید بنیادین جنبش مشروطه از طریق خلق تاریخ مندی و سپس ایجاد حیات اجتماعی نوین بر تحولات اجتماعی ایران معاصر است. رهیافت نوشتار، برگرفته از نظام روابط اجتماعی (نظام کنش) و روش نوشتار مبتنی بر جامعه شناسی تاریخی است. برمبنای تحلیل و تبیین ارائه شده در نوشتار، جنبش مشروطه حیات اجتماعی مردم ایران را در سه ساحت ذهنی، کنشی و ساختاری تغییر داد. در بُعد ذهنی، حق حاکمیت ملی به مثابه حق تعیین سرنوشت به مردم واگذار شد. در بُعد عینی (کنشی)، زمینه های کنش گری فردی و جمعی شکل یافت، و در بُعد ساختاری، بافت های نهادی جدید ایجاد شد. در واقع با وقوع جنبش مشروطه، امکان تحقق امر سیاسی در جامعه ایرانی فراهم شد.
آموزه های معماری منظربرای مسکن مهر (کارآمدی معماری منظر رهیافتی برای برون رفت از وضع موجود) نمونه موردی: مسکن مهر تهرانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
48 - 57
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهر به عنوان عظیم ترین پروژه انبوه سازی مسکن کشور، با استفاده از تجربه ساخت و ساز های انبوه مسکن در کشورهای غربی پس از جنگ جهانی و با الگوبرداری از پروژه های مسکن ارزان قیمت و سریع ساخت، جهت تأمین مسکن اقشار ضعیف و متوسط جامعه در حجمی گسترده کلید خورد. این حجم انبوه ساختمان های بزرگ مقیاس، موجب شکل گیری بافت های شهری نوظهوری شد که علی رغم وجود تمایزات کالبدی، در بعد معنایی و فضایی دارای شباهت های بسیاری بودند. این بافت های شهری جدید، عمدتاً به واسطه برداشت کالبدی از مفهوم مسکن و محدود کردن مفهوم آن به سرپناه پدید آمدند. نتیجه آن که نادیده گرفتن حیات اجتماعی ساکنان به عنوان کاربران اصلی فضا، این گونه مسکن را عاری از هرگونه کنش و هم زیستی اجتماعی-کالبدی کرده و خود سرآغاز پدیدآمدن آسیب های فراوانی شد. این پژوهش با بررسی ابعاد آسیب شناسانه طرح مسکن مهر و تجربه یک دهه حیات آن و انطباقش با نمونه مورد مطالعه، از دریچه نگاه دانش منظر و اقدامات عملی آن، درصدد است راه حلی برای برون رفت از وضع کنونی ارائه کند. حیاتی که با ایجاد بستری مناسب جهت تعامل بهینه و حداکثری و تکیه بر آن، از دریچه دانش منظر و توجه به در دستور کار قرارگرفتن کیفیتی به نام منظر شهری، سعی در ارتقای مسائل اجتماعی محیط دارد. این مهم از طریق مورد توجه قرار دادن اصل تنوع-تکثر در جهت تقویت روح اجتماعی مکان و ایجاد فضاهایی در راستای تقویت ارتباط انسان با محیط و شکستن ساختارهای صلب و یکنواخت ایجادشده به دست خواهد آمد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با درس گرفتن از تجربه ده ساله مسکن مهر و آن چه بر معماری این پروژه گذشته است، با تکیه بر تدوین راهکارهای منظرین به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های پیش رو جهت برون رفت از وضع کنونی و ایجاد شرایط مسکن کلان اجتماعی مطلوب بهره جست؟رویکردی که با تکیه بر کل نگری مدل مفهومی خود را به حل تمام جوانب ابعاد آسیب شناسانه معطوف می کند.
نقد و برر سی زندگانی سیا سی و اجتماعی ساری تقی وزیر
حوزه های تخصصی:
با تأسیس دولت صفوی و به رسمیت دادن مذهب تشیع دوازده امامی – به عنوان تنها مذهب رسمی کشور – در سال 907 ه. ق. در ایران تحولی شگرف و رنسانس گونه به وجود آمد که در راستای به ثمر رسانیدن آن علما و وزرا و مبلغان مذهبی زیادی نقش داشتند. یکی از این افراد وزیر کارکشته و پیر این عصر ساری تقی (مقتول به سال 1055 ه.ق. در عصر شاه عباس دوم) بود که به عنوان اعتماد الدوله یا وزیر سه پادشاه در عصر صفوی خدمت می کرد. مقاله حاضر نقد و بررسی بی طرفانه ایست از زندگانی سیاسی و اجتماعی این وزیر سیاست مدار صفوی که همواره زمینه ساز سخت گیری ها، اختلافات، تهدیدات و توطئه های دربار علیه سایر وزرا و دست اندرکاران دولتی بوده که نهایتاً به قتل او خاتمه پذیرفت.
جایگاه اجتماعی زنان کُرد از سده شانزدهم تا اواخر سده نوزدهم میلادی/ سده نهم تا سیزدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بازکاوی عرصه فعالیت زنان کُرد در زمینه های گوناگون اجتماعی و اقتصادی، نه تنها از زبان خود کُردها، بلکه از زبان ناظران بی طرف پرداخته می شود و مقایسه ای تطبیقی میان عرصه اجتماعی زنان کُرد و زنان دیگر مناطق ایران و آسیای میانه صورت می گیرد. مسئله اساسی پژوهش این است که آیا می توان میان جایگاه و وضعیت اجتماعی زنان کُرد در مقایسه با مناطق پیرامون تفاوتی قائل شد؟ و چه عواملی بر حضور زنان کُرد در عرصه های اجتماعی اثرگذار بود؟. روش مورداستفاده در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی است. مؤلفه های موردنظر حضور زنان در مراسم خاص و لباس زنان بود. برای گردآوری اطلاعات هم از روش کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که در جامعه سنّتی کُرد سه عامل محیط زندگی، نحوه معیشت و آداب قبیله ای بر نحوه حضور زنان کُرد در عرصه های اجتماعی اثرگذار بود. همچنین بر اساس شواهد تاریخی و از نگاه سیاحان اروپایی زنان کُرد در مقایسه با بسیاری از دیگر مناطق پیرامون از جایگاه اجتماعی بهتری برخوردار بوده اند.