مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
قدرت
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان انسان و سیاست از دغدغه های اصلی در فلسفه سیاسی به شمار می رود. ادبیات مربوط به سوژه (فاعل شناسا) به طور عام و سوژه سیاسی به طور خاص، دامنه بسیار گسترده ای را در علوم اجتماعی و انسانی در برمی گیرد، اما مهم چگونگی تبدیل سوژه به سوژه سیاسی در این ادبیات، به ویژه ادبیات قرن بیستم است. در این مقاله به سوژه سیاسی یا ساحت سیاسی سوژه و تحول معنایی و مفهومی آن می پردازیم؛ تصوری سیاسی و فلسفی از سوژه که اشاره به رابطه انسان و سیاست دارد؛ این حقیقت که شخص انسانی (همان سوژه شناسا و فاعل دکارتی و کانتی)، تحت تاثیر امور مطلقی مانند قدرت، فناوری، پدرسالاری، رسانه ها و... از هویت اصلی خود دور شده است.این امر که از منظر مکاتب مختلف پردازش شده درصدد پاسخ به این سوال است که سوژه انسانی و فاعل شناسا چگونه و از طریق چه مکانیسم هایی در قرن بیستم و پس از آن به ویژه پس از 11 سپتامبر 2001، به سوژه سیاسی تبدیل شده است. در این راستا، نظرات و دیدگاه های مکاتبی چون آنارشیست ها، فمینیست ها، اگزیستانسیالیست ها، و متفکرانی چون فوکو، مارکوزه، لوکاچ، آلتوسر و بودریار، بررسی می شوند. در واقع هدف این نوشتار، اندیشه شناسی سیاسی در این زمینه است.
قدرت : بستر ضروری برای صلح و همکاری
حوزه های تخصصی:
اگرچه شمار بازیگران داخلی و بین المللی افزایش یافته است ولی دولتها همواره ماهیت محوری و مرکزی در صحنه بین الملل دارند . همین امر به شکل گیری سیستم بین الملل در پنج دوره تاریخی انجامید . در همه این دوران ، نیازهای بازیگران بین المللی تعیین کننده روشها و فعالیتهای هر دوره بوده است . این تاثیر وابسته به ظرفیت و توانمندی مادی و معنوی بازیگران بوده است . در این زمینه پیاده سازی صلح یا همکاری و یا هر نیت دیگری نیازمند به قدرت است . بدون در دست داشتن قدرت ، حرکت به سوی صلح و همکاری محدود می شود . نویسنده این فرضه را به آزمون میگذارد که نیات خوب و ساختارهای انسانی تصمیم گیری در نظام بین الملل پاسخگو نمی باشند و برای دستیابی به آرمانهای دموکراتیک و مقدس همکاری به انباشت قدرت نیازمندیم...
نظریه پیچیدگی های امنیت منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوزان و وور در کتاب مناطق و قدرتها بحث اساسی خود در زمینه امنیتی ساختن را دوباره بازگو کرده و به بسط آن پرداختهاند . نویسندگان با ارتقای امنیت منطقه ای به وضعیت تحلیلی فراتر ، نقشه ای جهانی از پیچیدگیهای امنیت منطقهای را ارایه می نمایند ، با این هدف که به تجزیه و تحلیل تفکرات «واقعگرایانه» و «سازه انگارانه» نیز بپردازند . با این حال ، نویسندگان با توسل به برداشتی منفی از امنیت ، مفهوم سازی مادی گرایانه از ساختار و مرتبط ساختن روند به سطح واحد ، بیشتر به مقولات نو واقعگرایانه پایبند می مانند و تاثیر عوامل فرهنگی بر زندگی بین المللی را ناچیز میانگارند ...
ضرورت اصلاحات ساختاری در شورای امنیت : چون و چرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ملل متحد مهم ترین نهاد بین المللی است که دامه فعالیت آن از صلح و امنیت بین المللی گرفته تا مقابله با ایدز، سواد آموزی، حقوق بشر و بسیاری از موضوع های خرد و کلان را در سر تا سر جهان در بر می گیرد. شورای امنیت گرچه یکی از شش رکن اصلی سازمان ملل متحد است ولی عملکرد ارکان سازمان ملل طی شش دهه گذشته به ویژه طی دوره پس از جنگ سرد جای هیچ تردید باقی نگذاشته است که شورای امنیت در عمل مهم ترین رکن سازمان ملل متحد می باشد. اما از آنجا که ترکیب کنونی شورای امنیت انعکاس دهنده موازنه قدرت در سال های پس از جنگ .
روابط بین الملل به عنوان موضوعی میان رشته ای، جامعه شناسی و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه، تاریخ و جامعهشناسی هریک اثرگذاری ویژهای بر رشته روابط بینالملل داشتهاند. جوهر روابط بینالملل بهگونهای است که بدون اتکا به دیگر علوم توانایی تبیین و تحلیل واقعیتهای جامعه بینالمللی را نداشت و به همین دلیل از دیگر علوم بهره برد. در میان علوم اجتماعی، نخست فلسفه علم و شناختشناسی و سپس تاریخ و بعد از آن جامعهشناسی بیش از علوم دیگر در تحول دیدگاههای روابط بینالملل مؤثر واقع شدند. جامعهشناسی تا اندازهای در این حوزه مؤثر واقع شد که مدعی گردید بحثهای انحصاری سیاست مانند قدرت، سلطه، دولت و حزب موضوعاتی صرفاً جامعهشناختی بوده و دوام و قوام سیاست و روابط بینالملل بدانها وابسته است. به هر روی آنچه روشن است اینکه هرگاه روابط بینالملل داعیه استقلال صرف خود را داشته است به کمترین مرتبه از نظر قوام و استحکام سقوط کرده است.
از سیاست مدرن تا سیاست پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگارنده درصدد است تا در پرتو تغییراتی که در فضای مفهومی واژگان «سیاست» و «قدرت» از دوران مدرن به پسامدرن صورت گرفت، تاثیرات این تغییرات را بر «جامعهشناسـی سیـاسی تطبیقی»(Comparative Political Sociology) بنمایاند. در این مسیر، پس از مطالعه نظری چگونگی تغییر فضای مفهومی و نظام مدلولی واژگان مورد بررسی، مشخص میشود که به موازات سیاسی شدن پدیده های غیرسیاسی مدرن نظیر امور اجتماعی، فرهنگی و معرفتی در دستگاه نظری پسامدرن(با تاکید بر اندیشه های میشل فوکو)، حوزه «جامعهشناسی سیاسی»(Political Sociology) و بالطبع جامعهشناسی سیاسی تطبیقی هم از حیث گستره و هم از جهت موضوعی بسط یافته و لاجرم استفاده روشهای تلفیقی را در دستورکار خود قرار داده اند. بهعلاوه، گسترش مرزهای سیاست موجب شده که مرز میان حوزههای مورد بحث با سایر حوزههای علمی کم رنگتر شده و آنها را به یکدیگر وابستهتر سازد.
آرمانشهر اطلاعات : دهکده جهانی یا غار شبکه ای
حوزه های تخصصی:
انتقال پیام دو ساختار دارد. ساختار دیالوژیکی و ساختار گفتاری. ساختار دیالوژیکی ساختاری افقی یا تعاملی است و ساختار گفتاری، عمودی، یکطرفه، و همراه با اقتدار است. مقاله حاضر بر ان است که با رویکردی هستی شناختی این دو نوع ساختار را در فرایندهای اطلاعاتی و پیام شناسی به همراه تجلیات...
قدرت و جنسیت در اخلاق و فقه زرتشتی دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه میان قدرت و جنسیت در اخلاقیات منبعث از تفکر مزدایی در ایران پیش از اسلام است. بدین منظور سعی شده تا ضمن اشاره به آرایی درباره رابطه میان قدرت و جنسیت در بعد نظری، این مقولات در قالب آرا و توصیه های اخلاقی و فقهی در ایران پیش از اسلام به ویژه در آرای فقهی و اخلاقی زرتشتی و در قالب مفاهیمی چون مفهوم «اشه» و «خویشکاری» و مسایلی چون طهارت، آداب جنسی، مسایل و احکام مربوط به زن در دوره دشتان (حیض) و احکام مربوط به نحوه رفتار با بیگانگان مورد بررسی قرار گیرد. مطابق این بررسی روشن می شود که مناسبات قدرت در روابط میان زن و مرد در اخلاقیات از مشروعیت برخوردار بوده است. این مناسبات از شکل و قالبی انضباطی برخوردارند که ضمن تجویز آداب ویژه در نحوه برخورد با جسم و جنسیت به درونی کردن و نهادینه شدن کارکردهای انظباطی می انجامند که برآیند آنها فرودستی جنس مونث و تثبیت و تداوم نظام پدر سالار در خانواده و مناسبات اجتماعی بوده است.
بازاندیشی فلسفه اراده نیچه در چالش با حقیقت فرهنگ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داوری درباره نیچه به عنوان منتقد فرهنگ مدرن و آغازگری نو در فرهنگ و اندیشه روزگار جدید، کاری است بس مشکل. ولیکن پرداختن به اسباب نقد اخلاق، فلسفه و فرهنگ دوران گذشته تلاشی است که فریدریش ویلهلم نیچه در قالب فلسفه اراده خویش بدان همت گمارده و بدینسان استلزامات تباهی اراده انسانی و زندگی او را گوشزد کرده است. نیچه در این آغازگری نو، در واکنش به فرهنگ و گفتمان حاکم بر قرون هجده و نوزده میلادی درصدد بازآفرینی نیروهای زندگی (اندیشه و اراده یا عقل و زندگی) در قالب خواست قدرت است تا با تأکید بر خصلت آفرینندگی انسان و آفرینش ارزشهای جدید، انسان مدرن را در جایگاهی قرار دهد که لازمه شناسایی و شناخت اوست. در این مقاله سعی شده تا نشان دهیم کار مهم نیچه در بازنمایی فلسفه ارادهاش، نقد حقیقت و عقلانیت فرهنگ مدرن غربی از زمان سقراط بدینسو از طریق تغییر گفتمان حاکم، و نقد هر نوع اصول فکری عام و بازگشت به عامل اراده و توانایی فرد انسان است.
جهانی شدن و تأثیر آن بر دولت های ملی و اقتدار جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است با بررسی زمینه تاریخی، مفروضات، چهارچوبه ها و ویژگی های نظریه جهانی شدنی و نظریه های مقابل آن و نیز تحلیل نظریه های قدرت و فرهنگ در سطح ملی و جهانی، از یک سو به ارائه تصویر روشن تری از جهانی شدن و قدرت بپردازد و از سویی دیگر نوع تعاملات و تأثیرات این دو را در سطح ملی جهانی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
فساد سیاسی از نظر برخی متفکرین مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله این فرضیه را مورد بررسی قرار می دهد که از نظر برخی از متفکران مسلمان هر نظام سیاسی توسط عده ای از صالحان ارزش گرا، ساده زیست، با صداقت، با شجاعت دارای همبستگی در زمان پیری و فرتوتی نظام سیاسی پیشین شکل می گیرد، اما این مصلحان خود پس از پیروزی به فساد قدرت آلوده می گردند و به واسطه زمینه های روانشناختی و جامعه شناختی به سیاست های استبدادی و تجمل گرایی و تن آسایی روی می آورند و به همین علت دولت آنان نیز به پیری و فرتوتی می رسد و توسط صالحان دیگری سرنگون می شوند.
هژمونیسم تجاری آمریکا: شرایط دوره پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به مشکلات اقتصادی و به ویژه تجاری هژمونی ایالات متحده در جهان پس از جنگ سرد، شاهد موجی نوین از تلاش این کشور برای تقویت و تثبیت شرایط اقتصادی هژمونی اش هستیم. هژمونی اقتصادی یک دولت از یک سو، مستلزم برخورداری از بالاترین قابلیتهای اقتصادی، و از سوی دیگر، مستلزم اراده و توانایی آن دولت برای رهبری امور اقتصادی جهان میباشد که در اینجا نقش قدرت (به مفهم کلی آن) اهمیت مییابد. دولت آمریکا در جهانِ پس از جنگ سرد به پشتوانه قدرت ویژهاش، مجدداً در راستای احاطه بر فرصتهای تجاری و در عین حال مدیریت امور تجاری جهان فعال شده است. گرایش به هژمونی تجاری آمریکا در این دوره، دو مجموعه از سیاست های به هم وابسته داشته است: 1. سیاست های چندجانبه جهانی که در چارچوب آن تقویت سازوکارهای نهادیِ جهانی در قالب گات / سازمان تجارت جهانی تحت رهبری آمریکا پی گیری قرار می شود؛ و 2. سیاست های منطقهای و دوجانبه که به تبع آن آمریکا به توسعه موافقتهای ترجیحی منطقهای و دوجانبه تجارت آزاد میپردازد.
فوکو، اندیشمندی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار با بررسی آرای میشل فوکو، توانایی های انتقادی اندیشه او به نمایش گذاشته می شود. چرا که به اعتقاد نویسندگان مقاله تأکید بر روایتهای ساختگرایانه و نسبیگرایانه و نیز تفسیر هایدگری آرای فوکو مانع از نمودار شدن جنبههای انتقادی اندیشه و به طور کلی درک پروژهی فکری انتقادی او شده است. بر این اساس، استدلال اصلی مقاله این است که فوکو در جایگاهی منحصر به فرد از جریان اندیشهی انتقادی قرار دارد و فارغ از محدودیت های نظریهی انتقادی قبل از خود است، بی آنکه در موضع پسا انتقادی غلطیده باشد. نوآوری های فوکو در بحث های مربوط به نقد و قدرت و پرداختن وی در دوران متاخر، به سوژه و روشنگری، دستاوردهایی قابل توجه برای تفکر انتقادی به همراه داشته است؛ به گونه ای که آرای وی در دوران معاصر مبنای شکل گیری بحث های گوناگون در اندیشه های متفکرانی نظیر ژیل دلوز، جورجو آگامبن
هویت و حوزه های مفهومی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر هویت از جایگاهی مهم در علوم اجتماعی برخوردار شده است. در روابط بین الملل نیز به طور خاص از دهه 1990 تاکنون مباحث متعدد و دامنه دار حول هویت مطرح شده است. سوال اصلی این مقاله این است که هویت یا به بیانی بهتر، نگرش هویتمحور چه تاثیری بر مقوله های بنیادین روابط بین الملل دارد. به این منظور ابتدا در مقدمه بحث به اهمیت هویت در دهه اخیر و مباحث فرانظری و نظری درباره آن در روابط بینالملل میپردازیم. سپس مفهوم هویت را به طور خاص مد نظر قرار داده، میکوشیم دقایق بحث در باره آن را مشخص سازیم.
نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئو اشتراوش و میشل فوکو بررسی شده است. تا قبل از نیچه و تعریف متفاوت وی از قدرت، این مقوله با تمرکز و حاکمیت سیاسی پیوندی تنگاتنگ داشت؛ به گونه ی که فلسفه سیاسی تلاشی برای نیل به حقیقت، نسبتش با قدرت به صورت پاسخ به مساله توجیه حاکمیت اقلیتی حکومتگر بر اکثریت تحت حکومت، یا ایجاد سامان سیاسی نیک تعریف می شد، اما با نیچه و طرح مباحثی چون "اراده معطوف به قدرت" قدرت پراکنده و در همه جا حاضر تلقی شد. این نوشته نیز بر نسبت بین فلسفه سیاسی و قدرت تاکید دارد، اما با دو نگرش متفاوت: نخست، نگرش اشتراوسی به رابطه دو مقوله فوق است که بنا بر تعریفی که از فلسفه سیاسی دارد یعنی تلاش برای جایگزین کردن معرفت نسبت به امور سیاسی (از جمله قدرت)
اثر 4 هفته تمرین ویبریشن بر توان بی هوازی و قدرت دانشجویان مرد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد تمرینات ویبریشن کل بدن (WBVT ) به عنوان یک روش نسبتا جدید تمرین عصبی عضلانی مورد توجه می باشد و به عنوان عاملی برای تحریک مکانیکی قوی در سیستم عصبی عضلانی، بافت استخوانها و عضلات بطور وسیعی در حرفه های پزشکی، ارگونومی و آزمایشات حیوانی مورد مطالعه قرار گرفته است.هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر 4 هفته تمرینات ویبریشن (WBV) بر توان بی هوازی و قدرت دانشجویان پسر ورزشکار بود. بدین منظور 20 نفر از دانشجویان پسر ورزشکار دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران ( میانگین : سن 4/1± 5/20 سال؛ وزن5/5 ± 5/69 کیلوگرم ؛ قد 5/5 ± 175سانتی متر ؛ 4/1± 57/22 = BMI ) که همگی سالم بودند داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 = n ) و کنترل (10 = n ) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و به مدت 5 دقیقه در حالت اسکات 110 درجه به تمرین با دستگاه ویبریشن با فرکانس 30 هرتز و دامنه 10 میلی متر پرداختند. از گروه کنترل خواسته شد که فعالیت بدنی و روزانه خود را در مدت زمان پروتکل تمرینی حفظ کنند و از کارهای قدرتی و تمرین با وزنه خودداری کنند. هر یک از متغیرهای وابسته مورد پژوهش در مراحل پیش و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفت. برای تعیین همگن بودن گروه ها از لحاظ عملکردی از آزمون T مستقل در مرحله پیش آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری T زوجی در سطح معناداری 05/ ≥α تجزیه و تحلیل شد. نتایج افزایش معنی داری در توان بی هوازی و قدرت گروه تجربی نشان داد (002/0 =P و 001/0 =P ). می توان نتیجه گرفت که WBVT باعث بهبود توان بی هوازی و قدرت می شود.
بررسی اثر تداخلی تمرینات ترکیبی (قدرتی و استقامتی همزمان) بر قدرت و توان هوازی بیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج پژوهش های مختلف درباره اثر تداخلی تمرینات ترکیبی بر قدرت و توان هوازی بیشینه (VO2max) متفاوت است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر شش هفته تمرینات ترکیبی بر قدرت بیشینه و VO2max مردان غیرورزشکار بود. به این منظور 34 دانشجوی غیرفعال و سالم (با میانگین سن 18/1± 22 سال، قد 48/6 ±54/173 سانتیمتر و وزن 50/8 ± 01/65 کیلوگرم) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در یکی از چهارگروه استقامتی (10=n)، قدرتی (8 = n)، ترکیبی (8 = n) و کنترل (8 = n) قرار گرفتند.گروه استقامتی، برنامه تمرین استقامتی اینتروال بومپا (3 روز در هفته، 25 – 5/12 دقیقه، 70 – 50 درصد HRR) را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه قدرتی، برنامه تمرینی قدرتی (3 روز در هفته، 3 ست / 6 حرکت، 85 – 70 %RM1) و گروه ترکیبی نیز از تمرینات استقامتی و قدرتی (تمرین استقامتی قبل از ظهر و تمرین قدرتی بعد از ظهر) را اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از برنامه تمرینی آزمون های ارزیابی قدرت (حرکت لیفت با دستگاه) و VO2max (آزمون بروس) را انجام دادند. نتایج تحقیق حاضر با تی وابسته نشان داد، اجرای تمرینات ترکیبی به افزایش معنی دار قدرت (00/0=P) و VO2max (00/0=P) آزمودنی ها منجر شد. به علاوه، با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بین توسعه VO2max در دو گروه استقامتی (18%) و ترکیبی (16%)، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (95/0=P). بین مقدار افزایش قدرت بیشینه در گروه قدرتی (39%) و ترکیبی (31%) به لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد (31/0=P). نتیجه این که اجرای تمرینات ترکیبی هیچ اثر تداخلی در افزایش قدرت و توان هوازی بیشینه نسبت به گروه های قدرتی و استقامتی نداشت.
فضا ، قدرت و امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازمنظرژئوپلیتیک، فضا عرصه چهارم قدرت بعد ازخشکیها ،پهنه آبها و هوا محسوب می شود. براین مبنا موضوع ژئواسپیس(Geospace) به عنوان مهمترین مقوله درتولید قدرت و تامین امنیت درجهان معاصر مورد توجه می باشد. فناوری فضایی نیزدراین راستا یکی ازمهمترین زمینه های رقابتی دربین کشورها شناخته می شود، به گونه ای که میزان دستیابی به اشکال گوناگون فناوری فضایی، مبنای دقیقی برای مقایسه کشورها از نظر تولید قدرت در ابعاد مختلف اقتصادی، صنعتی، سیاسی و نظامی به حساب می آید. بهره برداری از فضا با اهداف مختلفی صورت می گیرد که از آن جمله می توان به اکتشافات علمی، استفاده ازمنابع بیکران فضا، مخابرات، سنجش ازدور، آموزش ازدور، مکانیابی و ناوبری، جاسوسی، دفاعی و نظامی اشاره کرد. با توجه به ویژگیها وکاربردهای منحصر به فرد فناور های فضایی، تصور زندگی بشر بدون استفاده از فضا غیرممکن است، بدین جهت، فضا و فناوری فضایی درشرایط کنونی و بویژه درآینده به عنوان بستر ایجاد قدرت و زمینه تولید امنیت در جهان مطرح خواهد شد. براین اساس، دراین مقاله سعی شده با روش کتابخانه ای و با استفاده ازمنابع اینترنتی جایگاه و نقش راهبردی و بی بدیل فضا در فرایند قدرت سازی و تامین امنیت بیان و توصیف گردد.
جامی و جامعه او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی در میان مردان متصوف جایگاهی ممتاز دارد. او از یک سو با پیش گرفتن نوعی پارسایی پرخلوص، از سلسله صوفیان دروغین بیرون می آید، از سوی دیگر با ابراز دغدغه و نگرانی از معاش و معشیت انسان ها و معضلات و موانع زندگی آنان، تصوف را با زندگی و زمین آشتی می دهد، برخلاف بسیاری از نام آوران این آیین، دامن از درگیری با زمانه خود در نمی چیند! یکایک عوامل و انگیزه های اضمحلال و انحطاط زندگی مردم را در نظر می آورد، بر روی ریشه ها و رخنه گاههای آن انگشت می نهد، و بدین گونه الگویی ارزشمند از صوفی گری را عرضه می دارد که آن از دغدغه های دینی و عارفانه، بدون امعان نظر به دغدغه های روزگار، راه به جایی نمی برد.
بررسی کارکرد قدرت و فرهنگ سیاسی در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه از جنبه های مختلف در تاریخ تمدن هند، ایران و جوامع اسلامی اهمیت داشته است. این کتاب بخوبی نگرش به انسان و اجتماع را در جامعه سنّتی (پیش از عصر بیداری) منعکس می کند. این کتاب به علّت امتزاج با فرهنگ های مختلف شرقی از لایه های متعدد برخوردار است. به طوری که حداقل نقش، سه تمدن بزرگ شرق؛ هند، ایران و عرب در آن قابل مشاهده و بررسی است.
بیشتر داستان های کلیله و دمنه تمثیلی و به زبان حیوانات است. احتمالاً دلیل عمده استفاده از شخصیت های حیوانی، محتوای سیاسی آن است. این شخصیت ها نویسنده را قادر ساخته، مسائلی را بیان کند که طرح آن در قالب شخصیت های انسانی، مشکلاتی را ایجاد می کرد. داستان های کلیله و دمنه غالباً انعکاس هرم قدرت در جامعه شرق (هند، ایران و جهان اسلام) است؛ بنابراین به بهترین وجهی ساز و کار فرهنگ سیاسی، منشأ قدرت و چگونگی رفتار و تأثیر آن را بر طبقات دیگر نشان می دهد. با تجزیه و تحلیل متن می توان ساختار فرهنگ سیاسی و تأثیر آن را بر رفتارهای فردی و اجتماعی کشف و بررسی کرد.
آرا و عقاید نظریه پردازان مدرن و پست مدرن، خصوصاً میشل فوکو این واقعیت را آشکار می سازد که قدرت و فرهنگ سیاسی منشأ بسیار پیچیده دارد و بر تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی تأثیر میگذارد. چگونگی به وجود آمدن قدرت و کنش و تعامل آن با جامعه و نهادهای اجتماعی، موجب بروز رفتارها و اندیشه هایی می شود که در تمایز رفتارهای مردم یک جامعه از دیگر جوامع تأثیرگذار است. به عبارت دیگر در پرتو این نظریه و نظریه های دیگر می توان ادّعا کرد، فرهنگ سیاسی در یک جامعه رابطه معناداری با نوع روابط انسانی دارد. در اینجا با بررسی قدرت، فرهنگ سیاسی و پیامدهای آن در کلیله و دمنه، در حد امکان رفتارها و باورهای انسان شرقی را در این اثر که به تعبیری ملتقای فرهنگ هند، ایران و جهان اسلام است، بررسی خواهیم کرد.