فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
259 - 278
حوزههای تخصصی:
دولت ملت سازی ازجمله مباحث راهبردی است که در ایران طی سال های اخیر مورد توجه جدی واقع شده است. پرداختن به این موضوع در جمهوری اسلامی، هنگامی ضریب اهمیت بیشتری می یابد که کشور تازه تأسیس جمهوری آذربایجان با اکثریت جمعیتیِ شیعه، در فضای پیرامونی ایران، در مسیر تحقق این فرآیند بوده و هرگونه تأثیر مثبت و منفی در این روند یا اختلال در آن، به صورت مستقیم بر امنیت جمهوری اسلامی نیز اثرگذار است. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که نقش بازیگران خارجی در فرایند دولت ملت سازی جمهوری آذربایجان تاکنون چگونه بوده و جمهوری اسلامی چه راهبردی را باید در این رابطه اتخاذ کند؟ با یافته های ناشی از تحلیل فرضیه تحقیق، به شیوه ای توصیفی تحلیلی نشان داده خواهد شد که این روند علاوه بر مسائل داخلی، به شدت متأثر از عوامل بیرونی است و قدرت های منطقه ای و جهانی، موجبات تقویت بُعد امنیتی و نظامی علی اف شده و توازن توسعه در سایر ابعاد سیاسی و اقتصادی دچار اختلال شده است. در این بین، روسیه با هدف حفظ نفوذ در حیاط خلوت خود؛ آمریکا با راهبرد کنترل جهان؛ ناتو و اروپا در امتداد سیاست های آمریکا به جهت کنترل روسیه؛ اسرائیل با هدف حضور مستقیم در نزدیکی مرزهای ایران؛ ترکیه با اهداف نوعثمانی گری و عربستان با نیت گسترش ایدئولوژی وهابیت در منطقه، روند دولت ملت سازی را در این جمهوری مختل کرده اند. در این بین جمهوری اسلامی ایران، با پیروی از اصول سیاست خارجی خود مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت، سعی در تنش زدایی و همگرایی در منطقه داشته ولی در نزاع بین دو همسایه (جمهوری آذربایجان و ارمنستان) به دلیل منازعه کلان غرب و شرق در این منطقه از یک سو و شیطنت های پان ترکی و صهیونیستی ازسوی دیگر، در کنار مواجهه رسانه ای جهانی با انقلاب اسلامی، به جانبداری متهم شده و نتوانسته است در عمل، حُسن نیت خود را به روابط راهبردی و پایدار با جمهوری آذربایجان تبدیل کند.
تحلیل اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) در چهارچوب دوران و دولت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی از علماء برجسته و سرآمدی است که در حوزه نظر و عمل سیاسی در تاریخ معاصر ایران نمود و ظهور خاصی از خود نشان داده است؛ پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 و تاسیس نظام جمهوری اسلامی از مشخصات این تبلور است. نظر و عمل امام خمینی،در نسبت با دوران مدرن، ترکیبی از همسویی و جدایی با آن قابل مشاهده است.با توجه به پایه گذاری دولتی جدید در ایران، نسبت دیدگاه ها و نظرات امام خمینی با اصول و مبانی دوران و دولت مدرن، بحث مهمی در طراحی، تنظیم و شناخت مسیر حرکت آینده اندیشه ورزی سیاسی است. امام خمینی از یک طرف با طراحی و تأسیس یک نظام سیاسی دینی و البته جدید در قالب «جمهوری اسلامی» تلاش کرد با الزامات دوران نو همراه شود ولی از طرف دیگر با طرح «ولایت فقیه» در رأس حکومت به گونه ای، نقش دین را برجسته کرده و از سکولاریسم جلوگیری می کند.پیچیدگی در نحوه همگرایی میان الزامات و شرایط جدید با سنت دینی است.در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نسبت دیدگاه ها و نظرات امام خمینی با اصول و مبانی دولت و دوران مدرن پرداخته می شود
رابطه گفتمان انقلاب اسلامی و هویت ایرانی اسلامی؛ بر پایه الگوی نظری اراده معطوف به هویت؛ با تکیه بر میزان اثرگذاری کتب درس انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: محققان در پژوهش حاضر به بررسی موانع تأثیرگذاری دروس معارف بر دانشجویان با درنظر گرفتن عامل حقارت اجتماعی و بحران هویت پرداختند ومیزان ارتباط دروس معارف با عوامل مذکور را سنجیدند. روش: روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی، در بخش نظری به شیوه بررسی نظریات روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی، بصورت اسنادی وکتابخانه ای و در بخش کمّی، توصیفی (از نوع پیمایشی) است؛ که بر اساس نمونه گیری احتمالی،250 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد تهران مرکز بصورت مساوی دختر و پسر به شیوه هدفمند و با استفاده از پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: موانع تأثیرگذار بر دروس معارف، شامل سه بعد: 1. ضعف در هویت سازی (عدم توجه به نیازسنجی و الگوی حقارت اجتماعی)، 2. ضعف در ارزش گذاری و اقناع مخاطب، 3. ضعف در نوآوری و جذابیت، بوده؛ که برای هرکدام پیشنهاداتی ارائه شده است. نتیجه گیری: توجه به نیازمندی های روانشناختی و جامعه شناختی، نوآوری و خلاقیت در چارچوب اندیشه ها و ارزش های اسلامی، ارزش دادن به علوم انسانی بومی و تقویت بینش دانشجویان و محققان؛ استقبال از رویکردهای نوین در تدریس دروس معارف؛ می تواند موانع تاثیرگذاری دروس معارف بر دانشجویان را کم رنگ سازد. واژگان کلیدی: دروس معارف؛ حقارت اجتماعی؛ هویت ملی؛ روانشناسی اجتماعی
تأثیر رسانه های اجتماعی جدید بر منازعات یمن (2020- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت اجتماعی فنّاوری از جمله نظریات مطرح در حوزه تکنولوژی است که کمتر در تحلیل موضوعات مورد توجه قرار می گیرد. این نظریه به ساخت اجتماعی جوامع و نقش تکنولوژی در این ساخت اجتماعی توجه دارد. خاورمیانه نیز به دلیل تعدد مذهب، قوم و فرهنگ و نیز کنش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، ساخت اجتماعی منازعه آمیزی داشته است و زمانی که تکنولوژی های اجتماعی وارد این منطقه شدند، تحت تأثیر این ساخت اجتماعی منازعه آمیز قرار گرفتند. هدف از پژوهش حاضر، روشن شدن رابطه ساخت اجتماعی تکنولوژی های اجتماعی جدید و منازعات یمن است. یمن ازجمله کشورهای پرتنش منطقه است که پس از برکناری علی عبدالله صالح این تنش ها تشدید شد و در سه سطح ملی، منطقه ای و فرامنطقه ای ادامه دارد. ازاین رو سؤال اصلی این است که تکنولوژی های اجتماعی جدید چه تأثیری بر منازعات یمن داشته اند؟ بر این اساس، این پژوهش با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی درصدد تبیین این فرضیه نوآورانه است که به نظر می-رسد، تکنولوژی های اجتماعی جدید رشد یافته در بستر وب باعث تشدید منازعات در ساخت اجتماعی منازعه آمیز یمن شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با ورود رسانه های اجتماعی به یمن، این تکنولوژی متأثر از ساخت منازعه آمیز یمن در راستای تشدید منازعه به کار گرفته شده است.
دکترین پدافند غیرعامل با رویکرد پدافند هوایی (اصول و الزامات اساسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
149 - 176
حوزههای تخصصی:
پدافند هوایی نقش تعیین کننده ای در پیروزی در صحنه نبرد امروزی ایفا می نماید. در این بین، دکترین پدافند غیرعامل در پدافند هوایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر در پی تبیین دکترین پدافند غیرعامل با رویکرد پدافند هوایی (اصول و الزامات اساسی) مبتنی بر روش آمیخته بوده است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و با استفاده از مطالعه اسناد و مدارک و میدانی انجام شده است. نمونه آماری خبره ی انتخابی به تعداد 11 نفر جهت مصاحبه، از بین صاحب نظران موجود در تخصص های حوزه ی پدافندغیرعامل، پدافندهوایی و دکترین نظامی دارای سابقه ی خدمت در مشاغل راهبردی، فرماندهی و ستادی و در جایگاه شغلی سرلشکری به بالا و همطراز آن در سطوح سازمان های کشوری جایگاه 19 به بالا بوده است. همچنین نمونه آماری برای مرحله پرسشنامه از بین فرماندهان، مسئولان نظامی و غیرنظامی مربوط به پدافند عامل، پدافند غیرعامل در سطح نیروهای مسلح، کشور و سازمان های مرتبط که دارای ویژگی های مشخصی بودند، انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش نظریه پردازی داده بنیاد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. نتایج پژوهش منتج به تبیین هشت اصل دکترین پدافند غیرعامل با رویکرد پدافند هوایی اعم از، اصل آمادگی، چابکی، تاب آوری، مبهم سازی، مصمون سازی، اشراف اطلاعاتی، آمایش دفاعی و بازدارندگی شد. همچنین الزامات اساسی برای هریک از اصول به تفکیک مشخص گردید. نتایج بخش کمی نیز نشان داد، اصل بازدارندگی، اشراف اطلاعاتی و مصون سازی بیشترین اهمیت را در بین سایر اصول دکترین پدافند غیرعامل با رویکرد پدافند هوایی داشته اند.
A Comparative Study of the concept of “Global Justice’ in Imam Khomeini’s Thought and Neo-Gramscianism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The concept of “global justice” is a core concept in Imam Khomeini’s thought which substantially contribute to a profound understanding of his ideas. However, understanding other thinkers’ point of view on this regard, besides that of Imam Khomeini, may result in a more comprehensive understanding of this concept. Among all the various international relations schools of thought, the most emphasis on the concept of global justice has been held by Critical thinkers. Most specifically, Neo-Gramscian theoreticians such as Robert Cox, Stephen Gill, and Mark Rupert deserve more attention, of them, it is crystal clear that, Cox’s views are the most important. Cox has come up with considerable ideas on global justice and challenged the injustice nature of the current global order by proposing power, ideas and institution as three critical components contributing to consolidation of hegemony. The very same challenge is the common approach in Imam Khomeini’s thought and Neo-Gramscian theory. Despite fundamental metatheoretical differences, there is no conflicting matter in terms of an existing challenge. Considering the importance of addressing this challenge, the current article aims to review the approximation of Imam Khomeini’s political thought and that of Neo-Gramscian theoreticians with regard to the concept of global justice. To do so, discussing Imam Khomeini’s and Neo-Gramscian theoreticians’ point of view on international relations, in general, and global justice, in particular, a comparative method is employed to assess the two point of views.
تأثیر جهانی شدن بر ثبات سیاسی در دوران اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
249 - 278
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن، کشورهای در حال توسعه را با چالش های بسیاری مواجه کرده است. یکی از بنیادی ترین این چالش ها مسئله ثبات سیاسی می باشد. با توجه به ارزش ها و هنجارهای حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران، حکومت های مختلف با گفتمان های توسعه سیاسی، عدالت و اعتدال، شیوه های خاصی را در رویارویی با آن برگزیده اند. سؤال اصلی این است که تأثیر جهانی شدن بر ثبات سیاسی کشور طی دوره های اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال گرایی چه بوده است؟ پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده و از نوع همبستگی می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شده است که در آن از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تک و چند متغیره از نوع هم زمان یا توأم (اینتر) بهره گرفته شده است. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن است که جهانی شدن با ثبات سیاسی رابطه معناداری دارد. شاخص ترکیبی جهانی شدن تقریباً 51 درصد از تغییرات ثبات سیاسی را تبیین نموده است. با توجه به مقادیر بتا ابعاد سیاسی و اجتماعی جهانی شدن به ترتیب بیشترین تأثیر منفی و بُعد اقتصادی تأثیر مثبت بر روی ثبات سیاسی داشته است.
توسعه از نظر علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۱۴۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
با توجّه به اتهام هایی که همواره به روحانیت شیعه زده شده و به آن ها نسبت ارتجاع و مخالفت با پیشرفت داده شدند. هدف این نوشتار پاسخ به این سؤال است که در یکصد سال گذشته موضع روحانیت شیعه نسبت به ترقی و پیشرفت همه جانبه جامعه چه بوده برای نیل به این مقصود با استخراج نظریه علما این نتیجه گرفته شد که علما همزمان باروشنفکران عوامل پیشرفت، و عقب ماندگی را مطرح کرده بودند و از قضا در مدلی که از نظرات آن ها برای توسعه استخراج شد هم عدالت وهم رفاه توأمان دیده شده بود ولی از آنجایی که جناح رقیب از هر وسیله ای برای بیرون کردن علما استفاده می کرد تلاش کرد تا علما را مرتجع و عقب گرا نشان دهد و چون رسانه ها وقدرت در دست آن ها بود تا حدّی در این کار موفّق شدند، وبا این حربه توانستند علما را برای یک قرن بیرون از صحنه سیاست نگهدارند.
فراتحلیل رویکرد آسیب شناسانه در پژوهش های سیاست خارجی ج.ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
176 - 217
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای پویا در پژوهشهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، رویکردی آسیب شناسانه است. از منظر این رویکرد، پژوهشگران ضمن شناسایی عوامل آسیب زا که منجر به تصمیمات نادرست و در نهایت، ناکامی در سیاست خارجی می شوند، درصدد ند تا با ارائه توصیه های سیاستی از دامنه این تصمیمات بکاهند. از این رو، مقاله حاضر کوشیده است با فراتحلیل هفده پژوهش منتشرشده در بازه زمانی 1400-1370، رویکرد آسیب شناسانه آنها از سیاستگذاری خارجی ج.ا.ایران را ترکیب و یکپارچه سازی کند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر در پاسخ به این سؤال اصلی تنظیم شده است که «آسیب ها و عوامل آسیب زای سیاستگذاری خارجی ج.ا.ایران بر اساس پژوهشهای منتشرشده در بازه زمانی 1370-1400 کدامند؟ یافته های فراتحلیل حاضر نشان می دهد، در رویکرد آسیب شناسانه پژوهشها، عوامل آسیب زای مؤثر بر سیاستگذاری خارجی ج.ا.ایران در سه دسته: شناختی، نهادی و محیطی شناسایی شده اند. همچنین استنباط فراتحلیل حاضر این است که رویکرد آسیب شناسانه در پژوهشهای مورد تحلیل، تحت تأثیر مفروضات مدل تصمیم گیری سیاست خارجی «کنشگر عقلانی» نظر دارند، بدین معنا که آنها هم در توصیف وضعیت موجود (تشخیص مرض)، هم شناسایی عوامل آسیب زا و نیز ترسیم وضعیت مطلوب (تجویز سیاستی) از مفروضات مدل مذکور که خود، ریشه در بنیانهای هستی- روش شناسانه پارادایم واقع/عقل گرای روابط بین الملل دارد، بهره می گیرند.
"Crimes Against Humanity and Genocide": The Plight of Rohingya Muslims and Iran's Stance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Rohingya people are the native inhabitants of Arakan (Rakhine) land in Myanmar, who have faced a series of crimes by the Myanmar army and government. Based on the norms and regulations of international and customary international law and the principles of international criminal law and considering the incidents that occurred against the religious minority group of Rohingya Muslims, the continuous violation of human rights and the occurrence of the crime of genocide by the Myanmar government are a matter of fact. There are numerous examples of deliberate actions, which prove the governmental steps to eliminate the Rohingya group, and deliberate measures, which cause the international responsibility of the Myanmar government. Iran has raised three specific positions regarding the Rohingya Muslim crisis.The major question of the research is to evaluate the occurrence or non-occurrence of violations of international criminal law, the crimes of genocide, and crimes against humanity by the Myanmar army and government against the Muslim minority in Rakhine state.The hypothesis emphasizes the definite occurrence of violations of humanitarian law and international criminal law, especially committing crimes of genocide and crimes against humanity. The purpose of the research is to examine one of the important cases of violation of Muslim rights in today's world, which has not been noticed by international legal societies. It tries to discuss briefly the Iranian positions on the Issue. The analytical-descriptive research method is based on official docs and undeniable facts, especially the documents issued by the International Criminal Court.
فرصت ها و چالش های حضور انجمن های علمی ایران در مجامع بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
355 - 373
حوزههای تخصصی:
علی رغم خصوصیت جهانی علم و تبعا توسعه علمی، در ایران به طور کلی مفهوم توسعه در قالب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح شده و بر همین اساس انجمن های علمی نیز که در خدمت توسعه علم هستند باید در جهت خصوصیات اسلامی و بومی جامعه ایران باشند. نظر به اشتراکات توسعه به گونه ای که در غرب مطرح شده و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در وجوه مادی مانند رفاه اجتماعی، حضور انجمن های علمی ایرانی در مجامع بین المللی می تواند تسهیل کننده جذب علوم و فنون و تسریع پیشرفت در چارچوب ایرانی اسلامی باشد اما از طرف دیگر در رابطه با حضور انجمن ها در مجامع بین المللی چالش هایی نیز در رابطه با مبانی نظام جمهوری اسلامی، که در اسناد بالادستی از جمله سند چشم انداز بیست ساله انعکاس یافته اند، وجود دارد. از جمله اینکه قرار گرفتن انجمن ها در معرض هژمونی فرهنگ و تمدن غرب در مسیر انتقال علم می تواند این انجمن ها را از چارچوب ایرانی اسلامی خارج کند. در مجموع در اسناد بالا دستی برای جذب علم و فناوری از مراکز تولید آن و در عین حال حفظ خصوصیات بومی جامعه ایران تلاش شده است. این مقاله به نقش انجمن های علمی ایران در انتقال تجارب و دانش متمرکز است، روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
خوانشی جدید از آیات قرآن در دو تفسیر فخر رازی و شیخ مفید از موضوع تقیه با تاکید بر تقیه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
375 - 400
حوزههای تخصصی:
تقیه به عنوان یکی از مسائل پر تنش میان شیعه و سنی که به مثابه شبهه و پرسش همواره مطرح بوده است. در بسیاری از موارد ضرورت ایجاب می کند که انسان عقیده و ایمان خود را پنهان کرده و عمل خود را تغییر دهد. این رفتار که نوعی تاکتیک دفاعی حساب می آید و نه عکس العمل حاکی از ضعف و ترس، تقیه نامیده می شود، در حقیقت خود پیش از اینکه حاکی از ضعف و ترس باشد، به نوعی دفاع از خود یا عقیده و ایمان خویشتن است. مشروعیت تقیه در نظر فقیهان و متکلمان امامیه، مستند به آیات و روایات و امری مسلم است به نحوی که در شرایطی خاص، خود بخشی از ایمان محسوب می شود. التزام به تقیه و رَوایی آن بی تردید انواع، آثار و لوازمی را به دنبال دارد که علی القاعده باید به آنها نیز ملتزم بود. یکی از انواع تقیه و شاید کاربردی ترین آن، تقیه سیاسی است. تقیه سیاسی یکی از سیاست های کاربردی ائمه -علیهم السلام- در زمینه حفظ تشیع واسلام بوده است. تقیه دربرخورد با دولت و خلیفه حاکم، تقیه سیاسی نامیده می شود و در بُعد گفتاری و از طرف اهلبیت علیهم السلام به روایات تقیه سیاسی تعبیر می شود. فرضیه اصلی در این پژوهش این است که تقیه به طور کلی و تقیه سیاسی به طور خاص در حفظ اسلام و تشیع همواره از ابزار مسلمانان بوده است. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی است .
Theoretical Aspects of Prophetic Justice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article mainly undertakes to discuss theoretical aspects in the Noble Prophet's political conduct. In this article, firstly the necessity and importance of political justice has been explained in three parts. Thereafter, we have undertaken to define the essence of justice and to discuss its levels and principles in the Noble Prophet's thought. Equality, as the most important principle of justice in human societies, has also been dealt with. The final discussion focuses on two standards of justice, namely "the syndrome of justice" and "the main criterion of justice". In this discussion political justice from the viewpoint of the Noble Prophet (s) has two principles, three levels, one beginning point and one cardinal standard. The principles of justice are reason and equality, and the levels of justice are the system of being, society and Human being. The beginning point of justice is the epicenter of power at every level of the political system and naturally higher levels have more importance, and the main standard of justice is an indisputable Islamic principle, namely "do unto others what you would like them do unto you". In political justice, "the method of justice" and "the goal of justice" bring society close to the actualization of justice, and avoiding extreme ends is compatible with ease and tranquility, both of which are the ultimate goals of justice, namely Human's felicity and happiness in the world and the Hereafter.
نقش جمهوری اسلامی ایران در تغییر الگوی امنیتی منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا به عنوان حلقه اتصال سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا از مناطق استراتژیک در چرخه قدرت جهانی است و پویش های امنیتی آن همواره از اهمیت استراتژیک برخوردار است. از سویی نقش ایران به عنوان یکی از کشورهای اصلی منطقه در تغییر و تحول نظم امنیتی منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و گرداوری اطلاعات از طریق اسنادی و نیز مصاخبه با 15 تن از صاحبنظران حوزه امنیت منطقه غرب آسیا در پی آن است که ایران خصوصا پس از حمله آمریکا به عراق (2003) نقش برجسته ای در تحولات امنیتی منطقه یافته و الگوی امنیتی منطقه را از موازنه قوا (بین امریکا و شوروی) قبل از انقلاب اسلامی و هژمونی آمریکا پس از فروپاشی شوروی به چالش کشیده و منطقه را از هژمونی مسلط امریکا خارج کرده و به موازنه چندقطبی یا موازنه جبهه ها تبدیل کرده
مسئولیت بین المللی دولت ها و مسئله انتساب حملات سایبری
حوزههای تخصصی:
حقوق بین الملل و حوزههای وابسته به آن، از جمله حقوق جنگ و حقوق بشردوستانه بین المللی دستخوش تغییرات فراوانی شده است که یکی از آن ها تغییر در محیط ارتکاب جرم است. در جهان کنونی، نت جای مکان ها را گرفته است. اعمال و عملیات های سایبری اعم از جاسوسی، اعمال جرم و در حد گسترده تر آن یعنی حملات سایبری، خلاف تعهدات دولت ها در حقوق بین الملل هستند. این اعمال از آنجایی که قابلیت وارد کردن خسارات فیزیکی و صدمات انسانی را دارند، رافع تعهدات دولت ها و نقض مسئولیت دولت ها محسوب می شوند. بررسی اینکه این حملات جزو دسته «حمله» مدنظر کنوانسیون های ژنو قرار می گیرند یا خیر و در صورت اطلاق این عنوان به حملات سایبری چگونه دولت یا ارگان حمله کننده قابل شناسایی است و در صورت شناسایی چگونه رفتار او قابل انتساب به یک دولت است و متعاقباً مسئولیت دولت وفق این انتساب چیست، مسائلی هستند که حقوق بین الملل باید به آن ها پاسخ دهد؛ بنابراین پرسش پژوهش حاضر بدین ترتیب صورت بندی شده است که «آیا و تا چه اندازهای حملات سایبری قابل انتساب به رفتار دولتها هستند؟» برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید به این موضوع توجه کرد که آیا حملات سایبری، ذیل عنوان «حمله» قرار می گیرند یا خیر، لازم است ابتدا در این خصوص تفسیر کارآمدی از ماده 2 (بند 4) منشور ارائه داد و سپس به مسئله شناسایی و سپس انتساب حمله سایبری پرداخت.
تحلیل تاریخی نقش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
129 - 158
حوزههای تخصصی:
ایران در نیمه دوم قرن بیستم درگیر جنگ های مختلف داخلی و خارجی بود. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران همانند هر جنگ دیگری دارای ویژگیهایی همچون شتاب بخشی به تحولات و رقابت در تصاحب فن آوریها است. این مقاله به تحلیل عملکرد وزارت پست، تلگراف و تلفن در پشتیبانی تخصصی و عمومی جنگ در مقطع تاریخی 1359 تا سال 1367پرداخته می شود. روش اصلی پژوهش تاریخی اسنادی و روش تجزیه و تفسیر تحلیل مضمون می باشد که با استفاده از اسناد و منابع دست اول و دوم و روایت مطلعان از نقش پست، تلگراف و تلفن در دوران جنگ تحمیلی صورت گرفته است. به طور خاص این پژوهش بر نقش و عملکرد شرکت مخابرات، شرکت پست و عملکرد مرکز تحقیقات مخابرات در دوران دفاع مقدس تمرکز دارد. نتایج نشان می دهد که شرکت مخابرات، درجهت آماد و تدارکات رسانی به جبهه ها، امداد و نجات مجروحین جنگ تحمیلی، برقراری ارتباط میان رده ها و یگان های نظامی وانتظامی، نصب وراه اندازی سامانه ها، زیرساخت ها وتجهیزات ارتباطی الکترونیکی دفاع مقدس، خدمات دهی راداری و الکترونیکی، بازسازی ساختمان های آسیب دیده مخابرات و برقراری ارتباط تلفنی و تلگرافی رزمندگان دارای برنامه و عملکرد بوده است. شرکت پست نیز در اعزام متخصص و داوطلب جهت ایجاد دفاتر پستی و تلگرافی به جبهه های جنگ، درجهت چاپ تمبرهای دفاع مقدس، خدمات پستی به اسرای جنگ تحمیلی اقداماتی انجام داده است.
هوش مصنوعی و دورنمای آینده پژوهی راهبردی دانشگاه در ایران: تحلیل اهداف و بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
441 - 466
حوزههای تخصصی:
تحقق آرمان ها و چشم اندازهای ملی نیازمند در اختیار داشتن امکان ها و توانمندی هایی است که با تغییرات آینده سازگاری داشته باشد. توانایی بهره مندی از فرصت های هوش مصنوعی و مدیریت مخاطرات آن یکی از استلزامات تحقق آینده مطلوب دانشگاه در ایران است. ازآنجاکه آینده محصول کنش بازیگران است، هدف این مقاله تبیین نقش راهبردی کنشگران و بازیگران عرصه دانشگاه در بهره مندی از هوش مصنوعی است. پرسش اصلی آن است که نقش کنگشران، بازیگران و ذی نفعان در تحقق آینده مطلوب نهاد علم در ایران در سایه پیشرفت هوش مصنوعی چگونه است؟ روش های به کارگرفته شده در این مقاله عبارت اند از: پانل خبرگان به منظور تعیین و اعتباربخشی نقش کنشگران و ذی نفعان؛ روش تحلیل ساختاری تفسیری با استفاده از نرم افزار مَکتُور به منظور شناسایی و تحلیل نقش کنشگران. یافته های اصلی پژوهش عبارت اند از: تحقق آینده مطلوب نهاد علم در ایران در سایه پیشرفت هوش مصنوعی نیازمند داشتن تصویری از آینده مورد انتظار و ترسیم کلان نمای آن است و این موضوع منوط به نقش آفرینی ذی نفعان و بازیگران اصلی و تأثیرگذار است.
راهبرد مقاومت به مثابه ی چرخش ژئوپلیتیکی ایران در عصر بحران های منطقه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحولات تکنولوژیک و دگرگونی های ژئوپلیتیکی را می توان در زمره عوامل اصلی شکل گیری تغییرات راهبردی در حوزه های منطقه ای دانست. ضرورت های شناخت موضوعات امنیتی در محیط راهبردی، بیانگر این واقعیت است که هرگاه نشانه هایی از بحران منطقه ای به وجود آید، به گونه ای اجتناب ناپذیر، زمینه ی شکل گیری تهدیدات امنیتی فراهم خواهد شد. تمامی تحولات یک دهه ی گذشته، بیانگر این واقعیت است که نظام جهانی با نشانه هایی از تغییرات ژئوپلیتیکی روبه رو شده و این امر موازنه ی منطقه ای را دگرگون کرده است. در این راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نشانه های بحران و آشوب در سیاست جهانی چه بوده؟ تحت تأثیر چه مؤلفه هایی شکل گرفته؟ و چگونه می توان آن را مدیریت نمود؟ همچنین پژوهش بر این فرضیه استوار است که «برای مقابله با تهدیدات منطقه ای و ژئوپلیتیکی در عصر بحران و سیاست آشوب زده، می بایست از سازوکارهای چرخش ژئوپلیتیکی برای کنترل محیط منطقه ای بهره گرفت». آزمون فرضیه بر مبنای نظریه ی «دهه ی پرمخاطره و سیاست آشوب زده»ی ریچارد هاس انجام شده است. ریچارد هاس معتقد است که بسیاری از بحران های منطقه ای در حال ظهور، ناشی از معمای افول نظم جهانی است. برای مقابله با تهدیدات راهبردی عصر جدید، کشورهایی همانند ایران، در محیط منطقه ای، نیازمند بهره گیری از سازوکارهای مربوط به چرخش ژئوپلیتیکی هستند. پیش بینی می شود که تحرکات چندجانبه ی بازیگران آسیایی نظیر ایران، چین، روسیه، ترکیه و... به فضای امنیتی محدود نخواهد ماند و در راستای ثبات سازی به سمت افزایش مراودات دیپلماتیک، اقتصادی، تبادل منابع انسانی و... حرکت خواهد کرد. در این فضای عملیاتی جدید، بازیگران می بایست محیط داخلی خود را برای همراه سازی با فرایندهای جدید آماده کنند.
France-U.S. Negotiations on Iran Sanctions during the 1979 Hostage Crisis (Based on France’s Ministry for Europe and Foreign Affairs Declassified Archived Documents)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۶, Issue ۳, summer ۲۰۲۲
411 - 437
حوزههای تخصصی:
One of the most critical issues in Iran's foreign policy is European countries' foreign policy toward the Iran-US crisis. The hostage crisis in Tehran on November 4, 1979 (Aban 13, 1358 SH) was the first Iran-US crisis to affect Iran's relations with Western countries. This study aims to investigate the following question: "What were the French policies toward the hostage crisis, and how were they formed?" To answer this question, the “strategic autonomy” framework was utilized to comprehend France's foreign policy. This research employs a "historical case study" methodology, which critically analyzes historical documents, such as press documents, official reactions, and diplomatic documents. The findings of this study indicate that the French foreign policy of this period can be analyzed using the concept of "strategic autonomy." In its relations with Iran, France adopted the policy of "independently regulating relations with a third country," "independence in foreign policy decision-making," and "ensuring the well-being of citizens," whereas in its relations with the US, it followed the policy of non-interference in the US's reciprocal crisis with the third party and maintaining economic interests.
بررسی تطبیقی تحریم های بین المللی تأثیرگذار بر توسعه صنعت نفت با تئوری تحریم تجمیعی مارگارت داگسی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
117-156
حوزههای تخصصی:
آمریکا همواره از تحریم در راستای تأثیرگذاری بر توسعه صنعت نفت استفاده نموده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و استفاده از چارچوب نظری تحریم مارگارت داکسی ، درصدد پاسخگویی به این سؤال بوده است که وضعیت تحریمهای اعمالشده علیه توسعه نفت ایران چه ارتباطی با تئوری تحریم تجمیعی مارگارت داکسی داشته و چه تأثیری در توسعهیافتگی صنعت نفت ایران است؟ یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که تحریمهای اعمالشده در حوزه نفت علیه ایران منطبق با نظریه تحریم مارگارت داکسی بهطور اعم و تحریم صنعت نفت ایران بهطور اخص از منظر اجرایی هدفمند و از نوع تحریمهای مدرن بوده و با طبقهبندی تحریمهای ارائهشده توسط داکسی تناسب داشته و باهدف کنترل رفتار ایران در حوزه نقشآفرینی در جامعه بینالملل در ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی ، روانی و ایدئولوژیک اعمالشده و علیرغم انتظار تحریم کنندگان در خصوص تأثیرگذاری تحریمها بر شاخصهای اقتصادی، کاهش درآمد و فعالیت شرکتهای بینالمللی حوزه صنعت نفت ، تحریمها به دلایل مشکلات ساختاری کشورهای تحریم کننده از قبیل شکاف سیاسی عمیق بین کشورهای تحریم کننده ، وجود حق وتو و مصون بودن برخی کشورها از پیروی از تحریمهای اجباری از مشارکت لازم بینالمللی بهرهمند نبوده است و همین مهم موجب ناکارآمدی تحریمها از جنبه عملی و اجرایی گردیده است .