فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایران، پس از چین، پرهمسایه ترین کشوردنیا است، امادرسال های اخیر با کمترین تعامل اقتصادی با این کشورها، از مزایای آن، در سایه سنگین و میراث گفتمان واگرایی با بیشتر کشورهای همسایه محروم مانده است. ماهیت سیاست خارجی تک بعدی ایران پساانقلابی در بعد سیاست همسایگی از آن جهت مورد انتقاد است که به ناکامیها و نومیدی ها در مناسبات فرامرزی کشور افزوده است؛ به ویژه آنکه، توسعه را از دسترس دور کرده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در شرایط حساس کنونی، کدام راهبرد جامع را برای سیاست همسایگی ایران می توان تدوین نمود. این پژوهش با این فرض که در سطوح جغرافیای سیاست خارجی لازم است با انتخاب سطح همسایگی از میان سطوح چهارگانه جغرافیایی(همسایه، منطقه، فرامنطقه، بین الملل) سیاست خارجی را از نو بنیان نهاد، به بازآفرینی مفاهیم سیاست همسایگی اقدام نموده است. چارچوب نظری پژوهش بر اساس مفاهیم سیاست همسایگی شامل مفاهیم جغرافیایی و سیاسی توسط خود پژوهشگر تدوین شده است. این پژوهش بر مبنای روش تحلیل راهبردی مرحله ای با اتکا بر مدیریت راهبردی دیوید استوار است. الگوی راهبردی سیاست همسایگی برای ج.ا ایران از عوامل زیر تاثیر می گیرد: منابع و راهنمای استخراج راهبرد، تلفیق منابع در طراحی الگویی برای سیاست همسایگی، تبیین شاخص های راهبردی سیاست همسایگی
بررسی و تحلیل قدرت هوایی آمریکا، چالش های پیش رو و تاثیر آن در قلمروهای نفوذی این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
7 - 36
حوزههای تخصصی:
نیروی هوایی آمریکا از سال 1990 تاکنون بطور مستمر در بحران های فراوانی در اقصی نقاط جهان به انجام عملیات پرداخته است؛ این روند از یکسو باعث خستگی و فرسودگی ناوگان فعلی نیروی هوایی شده و از سوی دیگر، گرایش نیروی انسانی با کیفیت به خدمت در نیروی هوایی آمریکا کاهش یافته و فرماندهان این نیرو را بر آن داشته است که در جهت فائق آمدن به این مشکل، اقدام به نوسازی ناوگان های هوایی با هواپیماهای پیشرفته «اف-35» و «اف-22»، جایگزینی سوخت رسان های «کِی سی-135» و «کِی سی-10» با «کِی سی-46» و بمب افکن های «بی-1» و «بی-2» با «بی-21» نمایند و با سیاست تعدیل استعداد نیروی انسانی، عمده اعتبارات را به سمت پروژه های پروازی سوق دهند. این مقاله به دنبال کشف چالش ها و مشکلات فراروی قدرت هوایی امریکا به روش توصیفی- تحلیلی در قالب کتابخانه ای(اسنادی) و پیمایشی- میدانی به کمک آمار و اطلاعات مستخرجه و منتشر شده از منابع گوناگون طی سال های 2021 – 2019 با تاکید بر برنامه های بودجه ای تخصیصی به نیروی هوایی و همچنین برگزاری جلسات خبرگی و توزیع پرسشنامه در یک جامعه متخصص و خبره در حوزه هوانوردی (به تعداد80 نفر) است. نتایج حاصل از تحلیل تحقیق نشان می دهد که عوامل اثرگذاری همچون؛ قدمت بالا و هزینه بَر بودن نگهداری و تعمیر ناوگان فعلی، پروژه های در حال توسعه، عدم تامین اعتبار به موقع، طولانی شدن روند تولید محصولات و در نهایت عدم تحقق برنامه های نوسازی، نیروی هوایی این کشور را در یک وضعیت پُراسترس و تنگنای راهبردی قرار داده و ضمن ایجاد شرایط مُبهم و چندگانه، توان رزمی نیروی هوایی آمریکا را بشدت کاهش داده است.
بحران ها و تهدیدات فرامنطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر آمریکا و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
69 - 96
حوزههای تخصصی:
سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی برای نخستین بار شیعیان در جهان صاحب قدرت و حکومت شدند. همین امر جهان را شگفت زده کرد و نگاه پژوهشگران عرصه فرهنگ، تمدن و سیاست را به جمهوری اسلامی ایران معطوف ساخت. نقش حساس ایران در دهه های اخیر در منطقه و همچنین به وجود آمدن اتحاد شیعیان با محوریت ایران منجر به افزایش چشمگیر قدرت ایران در منطقه شده است و همین زمینه ای فراهم آورده که آمریکا و غرب، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان بزرگ ترین تهدید خود به حساب آورده اند و در جهت مقابله با نفوذ ایران، تهدیدهای پرشماری را با همکاری کشورهای هم پیمان خود بکار بسته اند ( مسأله ). این مقاله با استفاده روش توصیفی– تحلیلی ( روش ) در پی پاسخ به این پرسش است که آمریکا و غرب چگونه برای ایران به عنوان یک تهدید فرامنطقه ای محسوب می شود؟ ( پرسش ) بر پایه یافته های پژوهش آمریکا با ایجاد تهدیدهای ترکیبی در پی آن است تا با متوقف سازی روند پیشرفت و نفوذ ایران در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای، به اهداف ژئوپلیتیکی خود در مناطق استراتژیک غرب آسیا، قفقاز و آسیای مرکزی دست یابد. همچنین، تحریم های اقتصادی آمریکا زمینه ای برای شکنندگی اقتصادی ایران در یک دهه اخیر از طریق مسدودسازی دارایی های خارجی ایران و عدم ورود سرمایه گذاری خارجی به این کشور، شده است ( یافته ).
دولت صفویه و بازپیکربندی جامعۀ ایران؛ تحول و میراثِ نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری حکومت صفویه در ایران به دگرگونی عمیقی در بنیادهای آرایش سیاسی و پایه ریزی نهادهای تازه ای در پیکره جامعه انجامید. این نهادهایِ جدید، با دنبال کردنِ فرایندی پویا و خود تقویت شونده در توالی های تاریخی بعدی توانستند الگوهای کنش ورزیِ جدیدی در پیکربندی نهادی جدید شکل دهند. این مقاله برخلاف رویکرد نظری غالب در تبیین مناسبات دولت و جامعه در ایران - که بر عاملیت انحصاری دولت و غیاب نیروهای اجتماعی در تحولات جامعه تأکید دارد- درصدد است با الهام از رویکرد نهادگرایی تاریخی و تبیین های زنجیره ای (روایت علّی تاریخی)، روایت بدیلی از مناسبات جامعه و دولت در ایرانِ عصر صفوی و تداوم میراث نهادی ماندگارِ حاصل از تحول نهادی در این برهه تاریخی ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد در پیکربندی نهادی دوره صفویه، جامعه مفهومی ایستا نیست و آرایش سیاسی عمیقاً تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی است. دیگر اینکه شکل گیری حکومت صفویه بر پایه های متکثر قدرت، پیکربندی نهادی جدیدی را بازتولید نمود که بر شبکه نسبتاً پیچیده ای از روابط متقابل میان نهادهای کلیدی قدرت در این دوره یعنی دولت، ایلات، روحانیت و بازار استوار گشت که این امر منجر به شکل گیری میراث نهادی ویژه ای شد که تا سده ها پس از سقوط صفویان تداوم یافت. روش ِپژوهش حاضر جامعه شناسی تاریخی و با توجه به مسئله، هدف و چارچوب نظری آن، در چارچوب راهبرد تاریخی-تحلیلی قرار می گیرد.
تحلیلی تطبیقی و انتقادی از عقل عربی جابری و عقل اسلامی آرکون و دلالت های سیاسی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۷
183 - 206
حوزههای تخصصی:
برخی متفکران جهان اسلام درصدد همسازی سنت و مدرنیته ازطریق پالایش سنت و ارائه الگوی حکومتی متناسب با زیست مدرن و متکی به امر سنت برآمده اند. محمد عابد الجابری و محمد آرکون دو متفکر جهان اسلام، این موضوع را ذیل دو انگاره عقل عربی و عقل اسلامی مورد تأمل قرار داده اند. سؤال مطرح این است که چرا محمد عابد الجابری و محمد آرکون در مواجهه با عقلانیت برساخته سنت اسلامی، از دو انگاره متفاوت عربی و اسلامی برای این عقل سخن گفته اند؟ این دوگانگی چه تأثیری بر امر سیاسی و نمود حکومتی آن خواهد داشت؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که محمد عابد الجابری در مواجهه با سنت، آن را در چارچوب فرهنگی و عناصر هویتی ای چون زبان، ساختارهای اجتماعی و مناسبات قدرت در جامعه عربی می بیند، در حالی که آرکون این نگرش را در بستر تمدنی و تلاش های اقوام، فرهنگ ها و تعاملات با دیگران ازیک سو و مرجعیت دین و مبانی اسلامی آن ازدیگرسو مورد خوانش قرار می دهد.
تحلیل قدرت موّلد فوکویی از منظر گفتمان (مطالعه موردی: تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فوکو قدرت را مساوی با کردار و عمل دانسته و در همین راستا تحلیلات قدرت را به جای نظریه قدرت قرار می دهد. قدرت زمانی می تواند تبدیل به کردار شود که بتواند دانش و گفتمان ایجاد نماید. در واقع بدون برقراری رژیم حقیقت یعنی گفتمان، قدرت نمی تواند به صورت کردار تبلور یابد. قدرت می تواند انقیاد، سلطه، استراتژی به هنجارسازی و یا قدرت مشرف بر حیات شود. قدرت، گفتمان را می سازد تا سوژه و ابژه خلق کند. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چگونه توانسته است برای حصول به منافع ملی حداکثری، از دو امر اساسی قدرت و گفتمان در وجه مطلوب خود بهره برداری لازم را به عمل آورد؟ در مقام پاسخ فرضیه جستار بدین صورت قرارمی یابد که: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، یک سیاست خارجی با رویکرد های زمانی متفاوت، بر اساس گفتمان اسلام سیاسی است. اِعمال این سیاست در عصر پست مدرن، نیازمند به قدرت و دانش و اجرای یک گفتمان غالب برای تاسیس یک رژیم حقیقت در نظام بین الملل است». سیاست خارجی ج.اایران بر اساس موازین گفتمانی قابل صورت بندی و مفصل بندی است. برای تحلیل این مبانی از دو روش دیرینه شناسی و تبارشناسی در بافت خوانش گفتمانی میشل فوکو و با اتخاذ مفاهیم کاربردی بهره گرفته می شود.
اقتصاد سیاسی رانت و خصوصی سازی در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مهمی که در سال های اخیر در کشور مورد توجّه کارشناسان سیاسی و اقتصادی و همچنین مردم قرار گرفته است موضوع عدم موفقیت خصوصی سازی در کشور و تحقق نیافتن واگذاری اموال دولتی به بخش خصوصی (مردم) و انتقال گسترده اموال ملی به بخش موسوم به شبه دولتی است. نگاهی به روند خصوصی سازی در ایران پس از گذشت سی سال، نشان می دهد پس از چند سال کشمکش بر سر کوتاه کردن دست دولت از اقتصاد نه تنها مردم مالکیت شرکت های بزرگ اقتصادی کشور را برعهده ندارند؛ بلکه اداره آن ها از دست دولت نیز خارج شده و در کنار بخش دولتی و خصوصی، بخش قدرتمندی به نام شبه دولتی شکل گرفته است. در این مقاله سعی گردیده با روش تحلیلی- توصیفی و براساس نظریه «خشونت و نظم های اجتماعی» داگلاس نورث، جان جوزف والیس و باری وینگاست که بر مبنای توزیع آگاهانه رانت در میان فرادستان در نظم دسترسی محدود بنا شده است به این سؤال پاسخ دهد که علت انحراف خصوصی سازی و واگذاری اموال دولتی که سرمایه ملی محسوب می گردند به بخش شبه دولتی (نهادهای عمومی غیر دولتی و نظامی) به چه علت بوده است. بر این اساس می توان گفت در نظم های دسترسی محدود ائتلاف غالب برای کنترل نظم اجتماعی و جلوگیری از نارضایتی اعضای خود (کنترل خشونت) مجبور به اعطای امتیازات سیاسی و اقتصادی (رانت) به این اعضا هستند. در نظریه نورث و همکارانش رانت به معنای منفی آن مد نظر نبوده و آن ها معتقدند در نظم دسترسی محدود، اعطای رانت و کنترل خشونت می تواند زمینه ساز توسعه و رشد اقتصادی گردد. بر این اساس در ایران نیز واگذاری اموال به بخش هایی که نه دولتی محسوب می شوند و نه خصوصی در چارچوب نظم دسترسی محدود رخ داده است.
ارایه مدل تاثیر روندهای بلند مدت بازار سرمایه، انرژی، کشاورزی و جمعیت برروند تغییرات پنجاه ساله درآمد خانوار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، ارایه مدل تاثیر روندهای موثر بر درآمد خانوار ایران می باشد. درآمد خانوار عبارتست از وجوه و ارزش پولی کالاها و خدماتی که در برابر کار انجام شده یا سرمایه به کار افتاده یا از طریق منابع دیگر مانند حقوق بازنشستگی و درآمد حاصل از دارایی، به خانوار تعلق گرفته باشد. توزیع درآمد روی متغییرهای مهم اقتصادی، اجتماعی نیز تأثیر می گذارد. و یکی از دغدغه های اساسی برنامه ریزان اقتصادی کشور بوده و تاثیر بسزایی در توسعه پایدار و ارتقاء رفاه اجتماعی خواهد گذاشت. در پژوهش حاضر با بررسی ادبیات موضوع، شاخص هایی که با درآمد خانوار ایران در ارتباط هستند شناسایی گردیدند و سپس با استخراج داده های سرشماری 50 سال گذشته آنها از مرکز آمار ایران، روندهای تغییرات شاخص های مذکور شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزارSMART PLS2، مدل تاثیر روندهای مرتبط با درآمد خانوار کشور ارایه گردید. در این پژوهش، از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی برای آزمون فرضیه ها و برازندگی مدل استفاده شد. آزمون فرضیه ها نشان می دهد که درآمد خانوار ایران در دوره 50 ساله گذشته متاثر از روند تغییرات حوزه کشاورزی و تغییرات بازار سرمایه بوده است و بین روند تغییرات انرژی و روند تغییرات درآمد خانوار ارتباطی وجود ندارد. روند رشد جمعیتی ایران نیز بر اساس داده های به دست آمده متاثر از روند تغییرات درآمدی بوده است. همچنین شاخص سلامت نیز بر این روند موثر بوده است.
A Comparative Study of the Social Function of Religion from the Latin American Revolutionary Church and the Social Theology of the Imam Khomeini Movement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Imam Khomeini's reformative movement in the twentieth century with the support of the Iranian awakening is considered the most significant religious revolution of its time. In the face of this spiritual revolution, formed a theological movement in the Latin American region. The struggle against public oppression in Latin American society, social and economic injustice, the exploitation and colonisation of nations by international imperialism were the essential aim of the Latin American Revolutionary Church for its movement. But it failed to implement the goals of its action in establishing social justice and eradicating poverty and oppression in society. The present study primary question is ‘What are the commonalities and differences between the Latin American Revolutionary Church and the social theology of the Imam Khomeini movement in the social function of religion?’ The hypothesis is the most critical goal of Imam Khomeini's movement is to bring man to true happiness, and the only strategy to achieve it is creating justice in a monotheistic society. Despite aligning with its ultimate goals and operational plans, the Latin American Revolutionary Priests Movement has failed to produce the grounds for a human awakening in the Latin American region due to its disbelief in the expansion of justice in the context of monotheistic society and its school subscription with Marxism and Nationalist parties. Belief in the two components of religious democracy and Vilayat-e Faqih formed a vital strategy called the Islamic Republic for Iranian people that the followers of the Revolutionary Church can fill their vacancy through this strategy. The present study, with a descriptive-analytical method and based on library resources, has been done.
The Roots of Cultural Policy in the Islamic Republic of Iran : In the speech of three scholars of Iran Islamic Revolution in 1979 (Shariati, Motahari and Fardid)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to identify the roots of cultural policy making in the IRI. Having a historical approach this article has used a thematic content analysis with a “content coding technique” to review the works of three Islamic revolutionary scholars whose views have been frequent reference to many cultural policy makers before and after the revolution. In this regard there have been “thirty headlines” identified as policy making headings which are divided into: ten headlines from Ali Shariati’s book called “Returns”, eight headlines from "The Future of the Islamic Revolution" a book by Morteza Motahari, and twelve headlines from a series of Seyyed Ahmad Fardid’s lectures, titled as "Hereafter Conquest and Meetings of Farahi". According to the results of this research, the sharing feature of these three views, albeit from different origins of ideas, is the two following lines "Confrontation with Being Westernized" and "the Priority of Reform, and the Development of Thought and Culture". Another result of this research indicates the influence of the document "Principles of cultural policy of the country" through the views of these scholars. At the end of this article, it is claimed that the Islamic Republic of Iran's cultural policies, both elective and compound, are rooted in the cultural theorists of the revolution, and it cannot be accepted that the Islamic Republic of Iran, in its forty-year lifetime, departed from the first designed cultural principles. It is a form of early thought that has been recognized and formed as normal
جنگ ترکیبی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به روایت دیپلماسی و مذاکره؛ از دیپلماسی اجبار تا بازدارندگی اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری که هژمونی امریکا و بلکه نظام سلطه حاکم بر روابط بین الملل را به چالش کشیده و منتقد جدی و فعال مناسبات ظالمانه و ناعادلانه حاکم بر جهان است، همواره یکی از اهداف استراتژیک و اصلی امریکا در جنگ ترکیبی و دیپلماسی اجبار در عرصه سیاست خارجی بوده است که با روش ها و ابزارهای متفاوت مثل تحریم تسلیحاتی، فشار سیاسی، تحریم اقتصادی و تلاش برای انزوا و تنگ تر کردن حلقه محاصره انقلاب اسلامی، خواستار تسلیم جمهوری اسلامی و دنباله روی از سیاست های منطقه ای و جهانی امریکایی ها بوده است. با توجه به اینکه در کنار ابزارهای متعارف و نامتعارف جنگ ترکیبی اعم از جنگ اقتصادی، جنگ اطلاعاتی، جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، عملیات روانی، حملات سایبری، ناامنی و بی ثبات سازی داخلی، «دیپلماسی» و «جنگ دیپلماتیک» نیز یکی از محورهای اصلی و مهم این نوع جنگ ترکیبی است، این مقاله به دنبال بررسی و تحلیل ماهیت و ابعاد جنگ ترکیبی امریکا علیه جمهوری اسلامی به روایت دیپلماسی و مذاکره است. ....
بررسی مقابله ای زمان مندی روایت در فیلم نامه های برتر جشنواره مقاومت دفاع مقدس بر اساس دیدگاه ژرار ژنت (مورد مطالعه: فیلم نامه " ویلایی ها و دیده بان")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم نامه ویلایی ها و دیده بان درمورد افرادی است که با موقعیت های دشوار محیط زندگی، نبرد می کنند. این افراد اگرچه فاقد تشخص فردی هستند اما بسان رودهایی با مسیرهای جداگانه در نقطه خودشناسی و خودسازی، حول محور زمان متمرکز می شوند و شباهت کلی میان این افراد از سرگذراندنِ فرایند انتظار و گام نهادن در وادی معرفت و معنویت است.این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی (براساس دیدگاه ژرار ژنت) به بررسی کارکردهای زمان در دو فیلم نامه برتر جشنواره مقاومت -دیده بان و ویلایی ها- پرداخته است. برآیند این مطالعه نشان می دهد در این فیلم نامه ها، زمان به مثابه بستر وقوع روایت و ابزار حرکت در روایت محسوب می شود. فعل مضارع اخباری، زمان روایت در هردو اثر است که هم مناسب نقل داستان و وقایع است و هم برای بیان استمرار داشتنِ مبارزه در راه حق می باشد. زمان حسی، اغلب سرعت روایت فیلم نامه ها را کم کرده و لحظاتی را برای همذات پنداری با شخصیت های مهم و کلیدی فراهم می کند. نویسندگان برای تصور دغدغه ها، عواطف و زندگی شخصی افراد از صحنه های تأثیرگذار و پر از تعلیق و تداعی بهره برده اند و این موضوع نشان می دهد که نویسندگان از این دلالت های زمان روایی غافل نبوده و عامدانه آنها را در آثار خود به کار برده اند.
Analysis the Position of Cognitive Components of Media Literacy in the Optimal use of Social Media (Case study: adolescents in Tehran)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the status of cognitive components of media literacy in the optimal use of social media in adolescents in Tehran. The study method is a survey and the statistical sample is 425 adolescents in Tehran in the eleventh and twelfth grades. Our statistical sample was selected as a cluster and randomly from schools in five areas of Tehran (north, south, west, east, and center), and the data using they were designed from a questionnaire and analyzed using SPSS and AMOS software. Findings showed that according to the level of significance and statistical value of t, media cognition on technological cognition and epistemological cognition, content production has a positive and significant effect on cognitive and technological cognition and media cognition, as well as epistemological cognition on technological cognition. Friedman found that technological knowledge has the highest and media knowledge has the lowest in terms of the desired situation.
ماهیت حقوقی قراردادهای نفتی ایران(IPC) از منظر حقوق بین الملل و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
177 - 196
حوزههای تخصصی:
قراردادهای نفتی ایران (IPC) چندی است در قراردادهای نفتی مورد بحث قرار گرفته و ابهامات بی شماری را در خصوص ماهیت حقوقی آنها با توجه به نوع قرارداد و شرط مالکیت، برای حقوقدانان ایجاد کرده است. عده ای معتقدند این قراردادها بیع متقابل هستند، در حالی که از منظر ماهوی به دلیل عدم رعایت شروط قانونی بیع، نظیر عدم وجود عین خارجی، موضوع قرارداد، طراحی و ساخت در زمان انعقاد عقد نمی توان چنین فرضی را پذیرفت. پرسش محوری این است که « چرا نمی توانیم قراردادهای IPC را در یکی از نهادهای حقوقی مانند بیع، معاوضه،جعاله و اجاره قرار داده و ماهیت داخلی در نظر بگیریم یا اینکه صرفا ماهیت بین المللی بدهیم؟» نتیجه کلی مقاله که با اتخاذ روش تحلیلی و تطبیقی بدست آمده، نشان می دهد که سه دیدگاه در مورد ماهیت قراردادهای IPC مطرح می گردد،1-قراردادهای اداری و تحت نظر قوانین و مقررات داخلی کارفرما یا همان دولت میزبان 2- ماهیتی خصوصی براساس ماده10 قانون مدنی و در آخر، خصیصه ای بین المللی با نگرشی فراملی، که هر کدام توجیهات قانع کننده ای برای خود دارند. از منظر حقوق داخلی نیز اینگونه قراردادها خصوصیات ویژه ی خود را دارند و در مقام انطباق با سایر قراردادهای معین در قانون مدنی، وجوه اشتراکی و افتراقی با نهادهای حقوقی مانند بیع، معاوضه، جعاله و اجاره دارند، اما هیچ یک از این نهادها نیستند. از این منظر هدف پژوهش، تبیین ماهیت حقوقی این گونه قراردادها از منظر حقوق ایران و حقوق بین الملل می باشد.
واکاوی دو رویکرد «ساختارگرایی» و «اهمیّت گرایی» در شناسایی «تعهدات عام الشمول» حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
219 - 246
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم کلیدی که در توسعه حقوق بین الملل نقش مهم داشته است، مفهوم تعهدات عام الشمول بوده است. این تعهدات از آن جهت که از ارزش های بنیادین جامعه بین المللی حمایت می کنند، از سایر تعهدات حقوق بین الملل متمایز بوده و برخلاف تعهدات دوجانبه و متقابل حقوق بین الملل، به تمامی دولت ها تعلق داشته و براین اساس تمامی دولت ها در رعایت آنها دارای منفعت حقوقی هستند. علیرغم اینکه درباره مفهوم تعهدات عام الشمول به عنوان بخشی از بدنه حقوق بین الملل، کمتر تردید شده است، ضوابط شناسایی و محتوای آن همواره محل بحث بوده است؛ از این رو، چیستی این تعهدات و ارائه راهکاری دقیق برای شناسایی آن یکی از مسائل مناقشه برانگیز و دشوار حقوق بین الملل به شمار می آید. این مقاله در پی پاسخگویی به این سؤال است که «با توسل به چه رویکردهایی می توان تعهدات عام الشمول را در پهنه حقوق بین الملل مورد شناسایی قرار داد؟». روش بررسی این پژوهش، تحلیلی-توصیفی می باشد و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. با هدف زدودن ابهامات در خصوص چگونگی شناسایی تعهدات عام الشمول، دو رویکرد «ساختارگرایی» و «اهمیّت گرایی» به عنوان رویکردهای پیشنهادی در این راستا مورد واکاوی قرار خواهند گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد رویکرد «اهمیّت گرایی» با ارائه دو راهکار، نخست شناسایی تعهدات عام الشمول بواسطه قواعدآمره حقوق بین الملل و دوم، شناسایی تعهدات عام الشمول از طریق قواعد عرفی حقوق بین الملل (تعهدات عام الشمول غیرآمره)، برای این منظور مناسب تر است.
مدل های حقوقی حاکمیت قانون با تمرکز بر حق وتو اعضای دائم شورای امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
179 - 194
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادها و مبانی حاکمیت قانون برابری دولت ها در حقوق و تکالیف است، در حالی که حق وتو به رغم قانونی بودن ناقض این اصل می باشد. برقراری صلح و امنیت جهانی و ایجاد همکاری های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از اساسی ترین نیازهای بشر بوده، با تاسیس سازمان ملل متحد، سعی بر این بوده است که از طریق ارکان اصلی این نهاد و با پیشبرد هدف های صلح بین المللی، رفاه عمومی جهانیان، را جامه عمل پوشاند. ولی تا کنون خاصیت سیاست قدرت برخاسته از رهیافت رئالیستی به کندی هرچه بیشتر روند صلح و رفاه بین المللی دامن زده است. حق وتو در اختیار قدرت های بزرگ از جمله ابزارهای موثر سیاست قدرت رئالیستی است و از فعلیت یافتن اهداف حاکمیت قانون ممانعت می نماید. بر همین مبنا، این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی در صدد پاسخگویی به این سوال می باشد که، چه راهکارهای برای محدود کردن حق وتو که حاکمیت قانون را مخدوش نموده، وجود دارد ؟ که برای اطمینان از حاکمیت قانون و حفظ و ترویج چندجانبه گرایی، اصلاحات شورا نه فقط یک گزینه است و نه یک گزینه اختیاری؛ بلکه تنها راه حل است. هدف مقاله مزبور، بررسی راهکارهای است که در زمینه تحدید حق وتو وجود دارند.
رهیافتی نو در شناخت حکمت سیاسی انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با روش تاریخی و منطقی، با قراردادن حکمت سیاسی انقلاب اسلامی در جایگاه حکمت عملی، آن را به لحاظ معرفتی از تزلزل و سیالیّت میان رشته ای به مثابه شاخه ای از فلسفه های مضاف به یک رشته ی اصلی حِکمی درجه اول ارتقاء می دهد. دستاورد مهم نظریه ی حاضر این است که نقش فلسفه ی سیاسی را در جمع میان «تحول و ثبات» و «اصالت و حداثت» و عاملیت الهی برجسته می کند تا با بارورسازی و اشراب جهان بینی توحیدی به دانش های عملی همانند کلام سیاسی، اخلاق سیاسی، فقه سیاسی و فقه حکومتی، انقلاب اسلامی را به سامان برساند. طرح نظریه ی فرآیندی انقلاب اسلامی در قالب مردم سالاری دینی در پنج مرحله ی «نهضت انقلابی»، «نظام سازی»، «دولت سازی»، «جامعه سازی» و «تمدن سازی»، از دستاوردهای انحصاری حکمت سیاسی انقلاب اسلامی است. بازگذاشتن رویکرد فلسفی دوراندیشانه به سوی افق های آینده نگارانه و تمدن سازی تا ظهور حضرت حجت (عج) در هیچ فلسفه ی سیاسی دیگری بیان نشده است
پیش نیازها و شرایط حکمرانی دولت ها در دوران «پسا»ها با تاکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
1 - 27
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پاسخ به این پرسش اصلی به نگارش درآمده است که الزامات و بایسته های حکمرانی دولت ها در«عصر پساها» کدام اند؟ بر کسی پوشیده نیست که امروزه دو تحول عمده یکی در معرفت شناسی و دیگری تغییر بنیادین سیمای ایدئولوژیک جهان، امر سیاسی را دستخوش دگرگونی جدی کرده است. این دو دگرگونی، نهاد دولت و مسئله حکمرانی آن در توسعه را به مهمترین اولویت سیاست ورزی و نظریه پردازی تبدیل کرده است. با این توضیح و در پاسخ به پرسش مطروحه نوشتار در دو بخش تنظیم شده است: در بخش نخست پس از ایضاح منطق گذار به عصر پساها و دلایل اهمیت یافتن مقوله حکمرانی، با بهره گیری از رهیافت هنجاری انتقادی که وظیفه دولت ها را «تمهیدخیرهای بنیادین» میداند، مهمترین الزامات حکمرانی توسعه را با تأکید بر شرایط اخلاقی / بومی ایران به عنوان یکی از کشورهای در مسیر توسعه مطرح کرده است. برآیند پژوهش نشان میدهد مسائلی چون بازاندیشی در فلسفه توسعه، توجه به ایده توسعه جایگزین، ارتقای کیفی دولت توسعه گرا و غایت شناسی حکمرانی توسعه با الزامات بومی از جمله مهمترین مواردی هستند که باید به دستور کار دولت های طالب پیشرفت و من جمله دولت در ایران تبدیل شود. مقاله حاضر به دلیل طرح افق پیشِروی حکمرانی دولت ها از چارچوب نظری هنجاری انتقادی استفاده کرده و روش آن توصیفی تحلیلی است.
بازنمایی نقش بازیگران خارجی در فرآیند دولت ملت سازیِ جمهوری آذربایجان با تأکید بر نقش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
259 - 278
حوزههای تخصصی:
دولت ملت سازی ازجمله مباحث راهبردی است که در ایران طی سال های اخیر مورد توجه جدی واقع شده است. پرداختن به این موضوع در جمهوری اسلامی، هنگامی ضریب اهمیت بیشتری می یابد که کشور تازه تأسیس جمهوری آذربایجان با اکثریت جمعیتیِ شیعه، در فضای پیرامونی ایران، در مسیر تحقق این فرآیند بوده و هرگونه تأثیر مثبت و منفی در این روند یا اختلال در آن، به صورت مستقیم بر امنیت جمهوری اسلامی نیز اثرگذار است. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که نقش بازیگران خارجی در فرایند دولت ملت سازی جمهوری آذربایجان تاکنون چگونه بوده و جمهوری اسلامی چه راهبردی را باید در این رابطه اتخاذ کند؟ با یافته های ناشی از تحلیل فرضیه تحقیق، به شیوه ای توصیفی تحلیلی نشان داده خواهد شد که این روند علاوه بر مسائل داخلی، به شدت متأثر از عوامل بیرونی است و قدرت های منطقه ای و جهانی، موجبات تقویت بُعد امنیتی و نظامی علی اف شده و توازن توسعه در سایر ابعاد سیاسی و اقتصادی دچار اختلال شده است. در این بین، روسیه با هدف حفظ نفوذ در حیاط خلوت خود؛ آمریکا با راهبرد کنترل جهان؛ ناتو و اروپا در امتداد سیاست های آمریکا به جهت کنترل روسیه؛ اسرائیل با هدف حضور مستقیم در نزدیکی مرزهای ایران؛ ترکیه با اهداف نوعثمانی گری و عربستان با نیت گسترش ایدئولوژی وهابیت در منطقه، روند دولت ملت سازی را در این جمهوری مختل کرده اند. در این بین جمهوری اسلامی ایران، با پیروی از اصول سیاست خارجی خود مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت، سعی در تنش زدایی و همگرایی در منطقه داشته ولی در نزاع بین دو همسایه (جمهوری آذربایجان و ارمنستان) به دلیل منازعه کلان غرب و شرق در این منطقه از یک سو و شیطنت های پان ترکی و صهیونیستی ازسوی دیگر، در کنار مواجهه رسانه ای جهانی با انقلاب اسلامی، به جانبداری متهم شده و نتوانسته است در عمل، حُسن نیت خود را به روابط راهبردی و پایدار با جمهوری آذربایجان تبدیل کند.
تحلیل اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) در چهارچوب دوران و دولت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی از علماء برجسته و سرآمدی است که در حوزه نظر و عمل سیاسی در تاریخ معاصر ایران نمود و ظهور خاصی از خود نشان داده است؛ پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 و تاسیس نظام جمهوری اسلامی از مشخصات این تبلور است. نظر و عمل امام خمینی،در نسبت با دوران مدرن، ترکیبی از همسویی و جدایی با آن قابل مشاهده است.با توجه به پایه گذاری دولتی جدید در ایران، نسبت دیدگاه ها و نظرات امام خمینی با اصول و مبانی دوران و دولت مدرن، بحث مهمی در طراحی، تنظیم و شناخت مسیر حرکت آینده اندیشه ورزی سیاسی است. امام خمینی از یک طرف با طراحی و تأسیس یک نظام سیاسی دینی و البته جدید در قالب «جمهوری اسلامی» تلاش کرد با الزامات دوران نو همراه شود ولی از طرف دیگر با طرح «ولایت فقیه» در رأس حکومت به گونه ای، نقش دین را برجسته کرده و از سکولاریسم جلوگیری می کند.پیچیدگی در نحوه همگرایی میان الزامات و شرایط جدید با سنت دینی است.در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نسبت دیدگاه ها و نظرات امام خمینی با اصول و مبانی دولت و دوران مدرن پرداخته می شود