مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اتحادیه اروپایی
حوزه های تخصصی:
اتحادیه اروپایی در سیاست های اعلامی خود رعایت حقوق بشر را شرطی ضروری در مناسبات داخلی و خارجی اش خوانده و برای نمونه پیوستن کشورهای اروپایی به اتحادیه، بهره مندی از امکانات آن و حتی انعقاد معاهده با سایر کشورها را منوط به احترام به حقوق بشر می کند. در این مقاله، جایگاه مقوله دفاع از حقوق بشر در نظام حقوقی اتحادیه اروپایی مورد بررسی قرار می گیرد. رژیم دفاع از حقوق بشر در اتحادیه از چهار مجموعه اسناد تشکیل شده است: 1) معاهدات دوگانه شکل دهنده اتحادیه، 2) منشور حقوق بنیادین اتحادیه اروپا، 3) رویه قضایی دیوان دادگستری اروپایی و 4) کنوانسیون اروپایی حقوق بشر که پیوستن به آن توسط پیمان «لیسبون» ضروری شمرده شده، ولی تا کنون تحقق نیافته است. با توجه به اهمیت سند چهارم، تسریع در روند پیوستن اتحادیه اروپا به کنوانسیون اروپایی حقوق بشر لازم به نظر می رسد. هر چند که کنوانسیون در حال حاضر نیز در نظام حقوقی اتحادیه و به ویژه رویه قضایی دیوان دادگستری اروپایی مورد استناد قرار می گیرد، اما پیوستن اتحادیه به کنوانسیون، جایگاه آن را در نظام حقوقی اتحادیه نهادینه خواهد ساخت و نیز نظارت بر رعایت حقوق بشر در فعالیت های اتحادیه را، برای تضمین بیش تر بر عهده نهادی خارج از اتحادیه (یعنی دادگاه اروپایی حقوق بشر) قرار خواهد داد. با این حال، همچنان خلائی در زمینه حقوق بشر در نهادهای اتحادیه اروپایی وجود دارد و به عنوان نمونه، توجه مکفی به حقوق اقتصادی و اجتماعی نشده است. به علاوه لازم است که اسناد مختلف تضمین کننده رعایت حقوق بشر در این اتحادیه در قالب یک نظام یکپارچه حقوقی عمل کنند.
اعمال فراسرزمینی مقررات رقابت اتحادیه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
677-695
حوزه های تخصصی:
در عصر جهانی شدن و درهم تنیده شدن حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ارتباط میان افراد و کشورها نیز گسترده تر و نزدیک تر می شود. این نزدیکی در روابط به خصوص در حوزه های اقتصادی، سبب برخورد، تقابل و تعارض قوانین کشورها می شود؛ قوانینی که اعمال آنها بر منافع کشورها گره خورده است. گاهی این منافع در خارج از مرزهای یک کشور واقع شده اند. اعمال قوانین بر مسائلی که در خارج از مرزهای یک کشور قرار دارد، با موانع فراوانی روبه روست. جدای از تعارض حوزه های قضایی دو یا چند کشور، حاکمیت کشورها از موانعی است که از اعمال قانون یک کشور در کشوری دیگر جلوگیری می کند. از طرفی قوانینی مانند قوانین رقابت که با حوزه های اصلی منافع اقتصادی و نظم عمومی و اقتصادی یک کشور گره خورده است، از چنان اهمیتی برخوردارند که اگر در خارج مرزها نقض شوند، دولت ها به سادگی از آن نخواهند گذشت. در این نوشتار با روش تحلیلی، توصیفی و تطبیقی رویه اتحادیه اروپایی در اعمال فراسرزمینی حقوق رقابت در محدوده حاکمیت دولت ها در جلوگیری از اعمال فراسرزمینی قوانین این قانون، نحوه صدور رأی و آثار مترتب بر آن و همچنین چگونگی اجرای آنها بررسی می شود.
چالش های حقوقی تعهدات انفرادی و مشترک دول عضو اتحادیه اروپایی در قبال پناهندگان و مهاجران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
23 - 38
حوزه های تخصصی:
اتحادیه اروپایی در تلاش جهت مدیریت بحران پناه جویان سوری، با تدوین نظام مشترک پناهندگی کوشیده است رویکرد دولت های عضو را به این پدیده انسجام بخشد و از طریق سیاست برون سپاری بخشی از بار مسئولیت این امر را به دولت های ثالث واگذار کند. در مقاله توصیفی- تحلیلی پیش رو، ضمن تعریف و بررسی مفاهیم نظری مرتبط با پناهندگی، معاهدات بین المللی و اروپایی و اصول حقوقی نشأت گرفته از آنها، به منزله مبنای حقوقی نظام حمایت از پناهندگان بررسی می شود. همچنین رویه قضایی دادگاه های اروپایی در تفسیر این حقوق بررسی خواهد شد از استقرا در منابع پیش گفته چنین برمی آید که واکنش دولت های اروپایی به این بحران اغلب به دلیل تأثیر متغیرهای کمی و کیفی از جمله تعداد، سن، جنسیت و وضعیت های خاص پناه جویان، متفاوت و در مواردی متعارض است. ازاین رو اعمال اصلاحات اساسی در نظام حقوقی و سیاسی اتحادیه و دول عضو، از جمله ایجاد نظام قانونی مشترک بر مبنای معیارهای حقوق بشر، تسریع فرایند بررسی درخواست پناهندگی و تسهیل اعطای آن، و خودداری از اعمال رویه دولت های امن جز در موارد خاص، ضروری می نماید.
مسئله مهاجرت به اتحادیه اروپایی 2008-2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستورکار جدید روابط بین الملل تغییر کرده است. به عبارتی دیگر مسائل اساسی جهان در قرن بیست ویکم در مقایسه با قرن بیستم عبارتند از: پناهجویی و مهاجرت، بیماری های واگیردار، تغییرات آب و هوایی، دولت های ورشکسته، تروریسم. در این میان مسئله مهاجرت و پناهجویی به خصوص با توجه به وضعیت آن در اتحادیه اروپا به عنوان مسئله ای که جغرافیا، تاریخ، هویت، اقتصاد، فرهنگ و سیاست را تحت تاثیر قرارداده است، از زوایای مختلف نظری و عملی مورد توجه پژوهشگران، تصمیم گیران و سیاستگذاران قرارگرفته است. این مسئله چالش هایی را برای رویکردها و نظریه های موجود در روابط بین الملل در تبیین، فهم و تحلیل به وجود آورده است؛ به شکلی که تغییر ماهیت این مسائل و وضعیت های پیش آمده ضمن روشن کردن محدودیت های تبیینی-تحلیلی نظریه های موجود، ضرورت به کارگیری ابزارهای نظری و مفهومی جدید برای فهم و تبیین این مسائل را اجتناب ناپذیر کرده است. از این رو در این مقاله نگارندگان فراتر از کنوانسیون ها مقررات و قوانین نهادهای بین المللی، به دنبال مشخص کردن نوعی از مفهوم پردازی از مسئله مهاجرت در ابعاد بین المللی توسط یک رهیافت جدید در نظریه انتقادی روابط بین الملل، به معنای خاص آن هستند. روش پژوهش مقاله توصیفی – تفهمی - استدلالی است. گردآوردی داده های نظری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است. یافته های مقاله نشان می دهد که توسل به رهیافت آدورنویی در فهم مسئله مهاجرت، می تواند ضمن نشان دادن محدودیت های جریان های نظری در روابط بین الملل، ابعاد ناگشوده و تازه ای از آن مسئله را برای پژوهشگران، تصمیم گیران و سیاستمداران اتحادیه اروپایی روشن کند.
سیاست خارجی آلمان در پرتو مسئله مهاجرت، پناهندگی و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی 2008 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۵۳)
285 - 301
حوزه های تخصصی:
بحران های اتحادیه اروپایی (به خصوص بحران یونان، اکراین، مهاجرت و خروج بریتانیا) نگاه ها را متوجه رفتار و جهت گیری سیاست خارجی آلمان کرده است. در این شرایط از سویی قدرت های بزرگ قاره ای و فراقاره ای، آلمان را مهمترین گزینه برای رهبری اتحادیه اروپایی می دانند زیرا این کشور بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپایی را دارد و آنگلا مرکل رهبری قابل احترام در این اتحادیه و جهان به شمار می رود. اما از سوی دیگر در این مسئولیت پذیری و پذیرفتن نقش رهبری از سوی آلمان تردیدهای اساسی وجود دارد. در همین رابطه مهم ترین سوالی که در ذهن نخبگان و کارشناسان آلمانی، پژوهشگران بین المللی و از همه مهمتر رهبران سایر کشورها در دو سال گذشته وجود دارد این است که ابهام موجود در جهت گیری سیاست خارجی آلمان در قبال اتحادیه اروپایی ناشی از چیست؟ این نوشتار از رهگذر توجه به دو مسئله مهم در اتحادیه اروپایی یعنی مهاجرت و خروج بریتانیا، ابهام در پذیرش نقش رهبری توسط آلمان را تبیین و دلایل آن را تشریح می کند.
تعارض تعهدات سند موسس سازمان های بین المللی و تصمیمات شورای امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۷
39 - 70
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان های بین المللی در راستای اجرای تصمیمات شورای امنیت، نقش مهم و تأثیرگذاری ایفا می کنند. در این راستا ممکن است میان تعهدات دولت ها در سازمان های بین المللی و تصمیمات شورای امنیت تعارض وجود داشته باشد. دو دیدگاه در این زمینه مطرح شده است: 1- دیدگاه اتحادیه اروپایی مبنی بر تقدم حقوق داخلی سازمان های بین المللی بر قطعنامه های شورای امنیت، 2- دیدگاه تقدم قطعنامه های شورای امنیت با استناد به ماده 103 منشور ملل متحد. این که چه مقامی در راستای تفسیر این تقدم و برتری مسئله را بررسی کند، نقش مهمی در اتخاذ این دو رویکرد دارد. همچنان که دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در راستای حفظ ارزش های اتحادیه اروپایی و در مقابله با آن دسته از تصمیمات شورای امنیت که مغایر با آن ارزش ها هستند، نگرش اول را انتخاب کرده است و رویه سازمان ملل متحد نشان از برتری نگرش دوم می دهد. نگرشی که به موجب آن تصمیمات شورای امنیت را بخشی از تعهدات منشور می داند.
خرق حجاب شرکتی در قوانین و رویه اتحادیه اروپایی در خصوص تحریم شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
43 - 60
حوزه های تخصصی:
تحریم های هسته ای اتحادیه اروپایی، مجموعه ای از اقدامات محدودکننده بود که آثار سوء آن، بیش از هر بخش دیگری از کشور، در صنعت نفت ایران که صنعت اصلی کسب درآمد کشور است، نمایان شد. این اقدامات محدودکننده تا بدان جا پیش رفت که شرکت های مشمول تحریم ها، نه تنها از انجام هرگونه معامله و سودآوری در حوزه صلاحیت اتحادیه منع شدند، بلکه تمامی دارایی ها و منابع آن ها نیز توقیف شد. مقاله پیش رو، می کوشد با بررسی قوانین و رویه قضایی شکل گرفته از دعاوی تحریمی، معیارهای حقوقی تحت شمول تحریم قرار گرفتن را استخراج کرده و با وضعیت شرکت های مورد نظر تطبیق دهد تا تصویر روشنی از چرایی تحریم شدن شرکت های نفتی ایرانی در اتحادیه اروپا ترسیم شود.
رویکرد امنیت انرژی اتحادیه اروپایی نسبت به مسئله نارکوتروریسم در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
ذخایر انرژی آسیای مرکزی توجه بازیگران مهم بین المللی را به سمت خود جلب کرده است. با این حال، ایجاد امنیت مسیرهای انتقال انرژی و تامین آن به منظور بهبود کارایی شریان صنعت و اقتصاد نیز از جمله مهم ترین دغدغه های این بازیگران محسوب می شود. نارکوتروریسم یا به عبارت دیگر تهدیدهای ناشی از فعالیت قاچاقچیان موادمخدر در آسیای مرکزی موجب شده تا امنیت این منطقه با مشکلات جدی مواجه شود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی تأثیرات نارکوتروریسم بر امنیت انرژی اتحادیه اروپایی انجام شده و اطلاعات لازم را از منابع کتابخانه ای جمع آوری کرده است. سوال اصلی مقاله آن است که، نارکوتروریسم چگونه امنیت انرژی اتحادیه اروپایی را با مشکل جدی روبرو می کند؟ و مهم ترین راهبرد اتحادیه اروپایی در قالب تأمین امنیت انرژی در آسیای مرکزی چیست؟ فرضیه مقاله آن است که گروه های افراطی در آسیای مرکزی به منظور تقویت نیروها و خرید تسلیحات، از قاچاق موادمخدر به عنوان یک منبع درآمد مستمر استفاده کرده و امنیت این منطقه را با مشکلات جدی مواجه کرده اند. در سوی مقابل واکنش اتحادیه اروپایی در مقابل این تهدیدها به منظور تأمین امنیت مسیر انتقال انرژی آسیای مرکزی به اروپا از طریق طرح هایی همچون همکاری با شورای اروپایی، ناتو، سازمان همکاری های اروپا از کارایی لازم برخوردار نبوده است.
رویکرد اتحادیه اروپایی به ابتکار کمربند و راه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابتکار کمربند و راه، طرحی که در سال 2013 توسط چین ارائه شد، بزرگ ترین طرح سرمایه گذاری است که توسط یک کشور ارائه شده و سه قاره و حدود هفتاد کشور را از طریق جاده، راه آهن و راه دریایی به هم پیوند می دهد. ازآنجایی که این طرح می تواند ناحیه گسترده ای را در برگیرد و در زمینه های گوناگون در قاره های آسیا، اروپا و آفریقا تأثیر بگذارد، مطالعات زیادی بر روی آن انجام شده و موقعیت احتمالی چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان را در آینده مورد بحث قرار داده اند. پرسش اصلی این مقاله در رابطه با بررسی رویکردها و دستاوردهای اتحادیه اروپایی در همکاری با چین در قالب ابتکار کمربند و راه از سال 2013 است. اتحادیه اروپایی در هردو صورت، یعنی اینکه همکاری در این زمینه را قبول کند یا خیر، می تواند با مشکلات و تهدیدات بیرونی و درونی گوناگونی روبه رو شود و نیاز است که این موضوع از جوانب گوناگون سنجیده شود. بر پایه یافته های این نوشتار، همکاری اروپا در این پروژه به عنوان یکی از شرکای اصلی چین، فرصتی است برای این اتحادیه تا نقش مهم تری در آسیا بازی کرده و از منافع اتحادیه و اعضایش در برابر دیگر قدرت های جهان پشتیبانی نماید و نقشی پررنگ تر در عرصه سامانه بین المللی بازی کند.
اثر مستقیم موافقت نامه های بین المللی در حقوق اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 16
حوزه های تخصصی:
اصل اثر مستقیم قوانین اتحادیه اروپا در حقوق داخلی دولت های عضو توسط آرایی چون ون جندلوس و کاستا در رویه دیوان دادگستری اتحادیه اروپایی نهادینه شد. این اصل که به صورت اجرای قوانین اتحادیه در حقوق داخلی کشورهای عضو و امکان استناد به آنها در دادگاه های کشورهای عضو اتحادیه بروز کرد، به موافقت نامه های بین المللی نیز تسری پیدا کرده است؛ به این معنا که مفاد موافقت نامه های بین المللی که اتحادیه اروپایی منعقد می کند، در حقوق داخلی کشورهای عضو قابل استناد است. البته برای اینکه موافقت نامه های بین المللی واجد اثر مستقیم در حقوق اتحادیه اروپا شوند، مستلزم شروطی است. ابتدا اتحادیه اروپا باید به آن موافقت نامه ملتزم و متعهد باشد و سازمان طبق صلاحیت های تفویض شده در معاهدات مؤسس آن موافقت نامه را منعقد کرده باشد؛ در آن موافقت نامه مستقیماً برای افراد حقوقی در نظر گرفته شده باشد. عبارات موافقت نامه در اعطای آن حق دقیق و بی قیدوشرط باشد؛ قواعد موافقت نامه با قواعد اولیه و حقوق بنیادین اتحادیه در تعارض نباشد؛ آن موافقت نامه دیوان دادگستری اروپایی را از صلاحیت بررسی اثر مستقیم خود منع نکرده باشد و در نهایت اثر مستقیم با هدف و موضوع موافقت نامه در تعارض نباشد.
فرصت های انقلاب شیل برای مجموعه امنیتی منطقه ای انرژی اتحادیه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش و اقتصادی شدن استفاده از فناوری استحصال از منابع نامتعارف انرژی یا به عبارتی انقلاب شیل ظرفیتی جدید در عرصه بین المللی است که می تواند وضعیت فعلی روابط اقتصادی و امنیت انرژی در جهان را دست خوش تغییر سازد. این تحول جدید فرصت هایی را پیش روی اتحادیه اروپایی برای تقویت امنیت انرژی خود قرار داده است. این مقاله با هدف شناسایی فرصت های مترتب بر انقلاب شیل برای اتحادیه اروپایی و هم چنین ارزیابی ظرفیت های اتحادیه برای بهره برداری از این فرصت ها نگاشته شده است. سؤال اصلی آن است که انقلاب شیل چه فرصت هایی را برای تقویت امنیت انرژی اتحادیه اروپایی فراهم می آورد. فرضیه این پژوهش آن است که استفاده از منابع شیل از امکان امنیتی شدن انرژی در درون مجموعه امنیتی منطقه ای انرژی اتحادیه اروپایی می کاهد. با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی این نتیجه حاصل شد که بهره برداری از ذخایر شیل در داخل اتحادیه اروپایی حداقل در کوتاه مدت امکان پذیر نیست. اما بهره گیری از منافع تولید شیل در سایر کشورها، از طریق ایجاد تنوع در مبادی و منابع انرژی وارداتی، از امکان امنیتی شدن انرژی در درون مجموعه امنیتی منطقه ای انرژی اتحادیه اروپایی می کاهد و نیز از طریق ایجاد ثبات در قیمت جهانی به واسطه افزایش عرضه امنیت انرژی و اقتصادی اتحادیه را تقویت می کند.
آتیه ی حقوق بین الملل در آینه ی خروج بریتانیا از اتحادیه ی اروپا
منبع:
تعالی حقوق زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
29 - 65
حوزه های تخصصی:
بریتانیا در پی رفراندومی سرنوشت ساز در ژوئن 2016، سرانجام تصمیم قطعی به خروج از اتحادیه ی اروپا گرفت و این تصمیم در واپسین روزهای مارس 2017 به اتحادیه ی اروپا اعلام شد. بدون تردید، جدایی بریتانیا از اتحادیه ی اروپایی تأثیرات عمده ای در ابعاد سیاسی، حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در داخل سرزمین های هریک از طرفین، روابط آنها با یکدیگر و با سایر دولت های جهان خواهد گذاشت و قطعاً این جدایی اثر عمیقی بر نظم حقوقی بین المللی خواهد داشت که گریز از آن میسر نیست. این مقاله با هدف بررسی مسأیل حقوقی ناشی از این جدایی، بر آن است که تبعات و پیامدهای حقوقی خروج بریتانیا از اتحادیه ی اروپا را بر حقوق بین الملل به بررسی نهد. روشن است که جدایی بریتانیا از اتحادیه ی اروپا شاخه های مختلف حقوق بشر، حمایت از محیط زیست و حقوق حاکم بر آن، حقوق سرمایه گذاری و بازار مشترک اروپایی و قراردادهای تجاری را تحت الشعاع قرار می دهد و همچنین این جدایی از نقطه نظر هنجارسازی و قانونمندی نیز تعهدات قراردادی اتحادیه اروپا را دچار دگرگونی می کند و در نهایت به نظر می رسد خروج بریتانیا از اتحادیه ی اروپا تأثیرات قابل توجهی بر جامعه ی جهانی و حقوق بین الملل بطور کل داشته باشد
بررسی تطبیقی اعمال اصل خاک در حقوق ایران، انگلستان و کشورهای عضو اتحادیه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
161 - 184
حوزه های تخصصی:
اعطای تابعیت به اشخاص بر اساس اصل خاک (محل تولد شخص مربوطه) قدیمی ترین اصل در تدوین قواعد تابعیت در نظام های حقوقی بوده است. به نظر می رسد که تدوین کنندگان قانون مدنی ایران در وضع قواعد و مقررات تابعیت کاملاً تحت تأثیر قانون فرانسه بوده و مقررات تابعیت آن کشور را ترجمه کرده اند. قواعد ناظر به تابعیت همچون بسیاری دیگر از مسائل اجتماعی، می بایست تابع شرایط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر کشوری وضع شود. دو سؤال اساسی این پژوهش آن است که موارد اشتراک و افتراق در پذیرش گونه ها و شیوه های مختلف اعمال اصل خاک در نظام حقوقی ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و انگلستان کدام ها هستند؟ همچنین بهره گیری از کدام شیوه و الگوی اعمال اصل خاک، منافع ملی ایران در حوزه تعیین اتباع را بهتر تأمین می کند؟ فرضیه نگارنده آن است که قانون مدنی ایران به تقلید از فرانسه، بسیاری از گونه های اعمال اصل خاک را وارد مقررات تابعیت ایران کرده است که قبول برخی از آن گونه ها با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران لازم نیست. پژوهش حاضر با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی تطبیقی مقررات تابعیت کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، پیشنهاد های لازم را جهت استفاده قانون گذار در اصلاح قواعد مربوط به اصل خاک در مقررات قانون مدنی ارائه داده است.
رژیم تحریم های حقوق بشر اتحادیه اروپایی الگوی از قانون ماگنیتسکی آمریکا
حوزه های تخصصی:
اتحادیه اروپایی با ارزیابی عناصر قدرتی که در اختیار دارد به این استراتژی رسیده است که از ابزار رژیم های تحریمی در پیشبرد اهداف حوزه سیاست خارجی خود استفاده کند. توجه به این نکته که اتحادیه اروپایی حدوداً از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی تحریم های حقوق بشری خود را، ذیل ۴۰ عنوان «اقدامات محدودکننده»، با هدف ایجاد تغییر در رفتار دولت ها و یا افرادی که ناقض حقوق بشر علیه حداقل ۳۶ کشور و چند نهاد و سازمانی که این اتحادیه آنها را در فهرست تروریستی قرار داده است، استفاده کرده اهمیت موضوع را روشن می کند.در این راستا، اتحادیه اروپایی در نظر دارد «نسل» جدیدی از رژیم تحریم های حقوق بشری را، با الهام از « قانون جهانی ماگنیتسکی» آمریکا، به مرحله اجرا بگذارد. این رژیم حقوق بشری در بسته وسیع تری قرار می گیرد که براساس آن قرار است تصمیم گیریها در حوزه های مشخصی در ارتباط با سیاست خارجی و امنیتی مشترک این اتحادیه، سریعتر و مؤثرتر اتخاذ و اجرا شوند. این رژیم جدید، دو ویژگی دارد؛ افراد را به جای دولتها تحریم می کند و مراحل تصویب تحریم ها از گذشته ساده تر خواهد بود.
چالش حقوق بشر در روابط اتحادیه اروپایی با جمهوری اسلامی ایران از نگاه اسناد اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
در طول نزدیک به سه دهه اخیر، اتحادیه اروپایی همواره موتور محرکه تهیه پیش نویس، گردآوری امضا و بسیج همه امکانات جهت تصویب قطعنامه های حقوق بشری علیه ایران در کمیسیون حقوق بشر، کمیته سوم مجمع عمومی و مجمع عمومی بوده است. از سال 2006 به این سو نیز در تمامی اجلاس شورای حقوق بشر و همچنین فرایند مربوط به بررسی گزارش دوره ای همگانی جمهوری اسلامی ایران در سال2010، رویکرد تقابلی خود نسبت به ایران را با درجاتی متفاوت، اما همواره خصمانه و منتقدانه حفظ کرده است. این اتحادیه معتقد است گرچه ایران طی سال های اخیر، تغییرات مثبتی به وجود آورده، ولی سابقه حقوق بشر این کشور (در زمینه هایی چون موقعیت زنان، ادعاهای مربوط به استفاده از شکنجه، تحت تعقیب قراردادن برخی اقلیت های خاص، سرکوب آزادی مطبوعات وغیره) هنوز موجب نگرانی است. اتحادیه باید به عنوان بخشی از تلاش خود برای توسعه روابط نزدیک تر با ایران در گفت وگوهای نزدیک با این کشور، خود را درگیر این مسائل سازد. این مسائل باعث شده است که ادعای نقض حقوق بشر همواره در روابط سیاسی دوجانبه تأثیر منفی داشته باشد و این مسئله حتی بر دیگر جوانب روابط نیز تأثیرگذار بوده، تاآنجا که اتحادیه اروپایی گسترش روابط تجاری با جمهوری اسلامی ایران را به چالش های سیاسی از جمله حقوق بشر منوط کرده است. این مقاله درصدد است چالش های روابط دو طرف در زمینه حقوق بشر را با توجه به اسناد درجه یک اتحادیه اروپایی بررسی کرده است و به این سؤال پاسخ دهد که با تکیه بر اسناد، اتحادیه اروپایی چه نگاهی به مسائل حقوق بشر در ایران دارد؟ درمجموع موارد ادعایی نقض حقوق بشر در ایران از سوی اتحادیه اروپایی بر چند موضوع متمرکز است که عبارتند از ادعای وجود شکنجه و مجازات های خشن (اعدام، سنگسار وغیره) و نقض حقوق کودک، ادعای نبود کافی آزادی سیاسی و اجتماعی و نهایتاً ادعای نقض حقوق اقلیت ها و تبعیض علیه زنان. روش ما در این مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوای اسناد است. استخراج، ترجمه و دسته بندی و تحلیل اسنادنهادهای اتحادیه اروپایی از لابه لای سایت های این اتحادیه، کاری بس حجیم و سنگین بود که در این مطالعه صورت گرفته است.
فرهنگ استراتژیک و سیاست خارجی آلمان؛ ریشه ها، کاستی ها و لزوم بازبینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۳)
149 - 180
حوزه های تخصصی:
آلمان به عنوان یکی از بزرگ ترین و مهم ترین قدرت های اروپایی با موقعیت جغرافیایی ویژه در قلب قاره سبز، همواره از بازیگران موثر این قاره بوده و در شکل گیری بسیاری از تحولات جهانی در یک سده اخیر، نقش بسیار پررنگی ایفا کرده است. اینک، سی سال پس از اتحاد مجدد آلمان و با روند تحولات شگرف و عمیق جاری در نظام بین المللی، نقش و جایگاه واقعی آلمان به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار و یک رهبر اروپایی کماکان هم در داخل و هم در خارج از آلمان مورد سوال و تردید است و دولت مردان آلمانی به شکلی روزافزون به اتخاذ یک سیاست خارجی و امنیتی ناپیوسته و باری به هر جهت، بدون راهبرد و بینش مشخص و متناسب با مقتضیات دنیای امروز و تنها بر پایه مدیریت بحران های مستحدثه متهم می شوند. مقاله حاضر با اتکا به مشاهدات و مطالعات میدانی نگارنده با روش توصیفی- تحلیلی و عمدتا با استفاده از منابع دسته اول، این سوال را در نظر دارد که فرهنگ استراتژیک آلمان چگونه بر شکل گیری سیاست خارجی این کشور تاثیر می گذارد و با توجه به تحولات چند دهه اخیر و مقتضیات دنیای امروز، چه کاستی هایی را به دنبال داشته است. در پایان، این فرضیه مطرح می شود که فرهنگ احتیاط و انفعال بیش از حد آلمان در نتیجه دو جنگ جهانی، یک سیاست خارجی کند و منفعل و تا حدی آرمان گرایانه را برای آن کشور به ارمغان آورده است. بر اساس یافته های این مقاله؛ آلمان با توجه به قدرت فزاینده اقتصادی- سیاسی و ارتقاء جایگاه بین المللی خود و هم چنین با توجه به بستر آماده، تقاضا و فشار جامعه بین المللی بر این کشور برای پذیرش مسئولیت بیشتر، در آغاز یک دوره جدید در جهت ایفای نقش یک بازیگر تاثیرگذار در عرصه بین المللی قرار دارد. با این همه، سرعت این روند، در بسیاری اوقات بسیار کند و اخیرا بیش از حد تند ارزیابی می شود.
سیاست مدیترانه ای اتحادیه اروپایی و چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۳ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
860 - 876
حوزه های تخصصی:
با گذشت بیش از یک سال از تأسیس اتحادیه مدیترانه ای، اینک ارزیابی کارنامه و جایگاه این اتحادیه در سیاست جهانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. نخستین اجلاس این اتحادیه که در13 ژوئیه سال 2008 درپاریس برگزار گردید با دیپلماسی نمایشی گسترده ای همراه بود. اما تشتت، واگرایی و فقدان اجماع سیاسی میان دولت های ساحل جنوبی با ساحل شمالی دریای مدیترانه به ویژه در قبال تحولات خاورمیانه، خوشبینی های اولیه اروپایی ها را در سایه قرار داده و چالش ها و موانع پیش روی سیاست مدیترانه ای اروپا را به فاصله اندکی نمایان ساخت.به همین سبب، اتحادیه مدیترانه ای که بازیگر جدیدی در روابط بین الملل محسوب می شود، تاکنون دستاورد چشمگیری نداشته است. ناکامی در برابر مدیریت بحران غزه نخستین آزمون برای نشان دادن میزان کارآمدی سیاسی این اتحادیه بود که با تعلیق نشست های آن از سوی کشورهای عربی عضو، در اعتراض به حملات رژیم صهیونیستی به غزه، فعالیت های این نهاد نوظهور را با رکود و بن بست روبه رو ساخت. بررسی، نقد و ارزیابی جایگاه، چالش ها و چشم انداز این اتحادیه محور نوشتار حاضر را تشکیل می دهد که طی آن موضوعات و مباحثی مانند جایگاه مدیترانه در سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، آغاز و انجام فرایند بارسلون، فلسفه وجودی اتحادیه مدیترانه ای ، اجلاس پاریس و پیامدهای آن، اهداف سیاست مدیترانه ای فرانسه و اتحادیه مدیترانه ای و چالش های پیش رو بررسی و تحلیل خواهد شد.
روابط چین و اتحادیه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
481 - 514
حوزه های تخصصی:
اتحادیه اروپا با جمعیتی بالغ بر 500 میلیون نفر، تولید ناخالص داخلی بالا، پول واحد و تجارت گسترده در عرصه جهانی، یکی از بزرگ ترین بازیگران در صحنه جهانی محسوب می شود. در مقابل، جمهوری خلق چین با حدود یک میلیارد و سیصد میلیون جمعیت، اولین صادرکننده جهان با رشد اقتصادی چشمگیر و دارا بودن کرسی دائم شورای امنیت، از نقش و جایگاه جهانی قابل توجهی برخوردار است. اتحادیه اروپا و چین ازجمله بازیگران محوری در عرصه سیاست بین الملل در دهه های اخیر بوده اند. این فرایند خصوصاً پس از فروپاشی بلوک شرق به گونه ای جدی تر مطرح بوده است. اگرچه چین یکی از کشورهای وابسته به ایدئولوژی جناح چپ بوده اما با این حال توانسته خود را با نظام بین الملل همراه کند و به عنوان یک قدرت اقتصادی و سیاسی بزرگ در عرصه جهانی مطرح شود. در کنار چین، اتحادیه اروپا به عنوان قدرتمندترین نهاد مبتنی بر اتحاد بین دولت ها در نیم قرن اخیر، توانسته هم بر قطب های قدرت حاکم بر سیاست بین الملل و هم بر بینش پژوهشگران سیاست جهانی تاثیر بگذارد. به طور کلی، اختلاف جدی بین اتحادیه اروپا و چین وجود ندارد و هیچ یک از طرفین همدیگر را تهدیدی جدی نمی دانند. تقویت و افزایش روابط با اتحادیه اروپا بخش مهمی از سیاست خارجی چین را شکل می دهد. اروپا نیز حامی و علاقمند به ادغام چین در اقتصاد جهانی بوده است و از ورود چین به سازمان تجارت جهانی حمایت نموده و آن را در راستای منافع خود می داند. در این مقاله سعی می شود به تحلیل روابط دو طرف طی سه دهه اخیر پرداخته شود. این تحقیق در تلاش است نشان دهد که چه عوامل و عناصری در روابط اتحادیه اروپا و چین تأثیرگذار است و کدام یک از آن ها از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. همچنین، مقاله حاضر به دنبال بیان واکنش اتحادیه اروپا در قبال ظهور اقتصادی و سیاسی چین به عنوان یک بازیگر مهم عرصه جهانی است و اینکه اتحادیه اروپا در این زمینه، چه استراتژی و راهبردی را اتخاذ کرده است.
مسأله حقوق بشر در روابط ایران و اتحادیه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
515 - 544
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی تأثیر مسأله حقوق بشردر روابط ایران و اتحادیه اروپایی پرداخته و درصدد است تا علاوه بر نشان دادن تأثیرات مسأله حقوق بشر بر روابط ایران و اتحادیه اروپایی، بررسی نماید که این مسأله خود تابع چه متغیرهایی بوده است. این مقاله بر این باور است که هر چند حقوق بشر به ظاهر از مبانی وجودی اتحادیه اروپا عنوان گردیده و کشورهای اروپایی سعی می نمایند تا نقشی سنتی برای خود در پی ریزی و طرح این مسأله در عرصه بین الملل تعریف نمایند اما در روابط با ایران پس از انقلاب اسلامی بهره گیری اتحادیه اروپایی از حقوق بشر بیشتر تابع منافع آنان و به عنوان ابزاری در جهت فشار علیه ایران بوده و عوامل متعددی در روابط حقوق بشری ایران و اروپا مؤثر می باشد.
تعهدات حقوقی بین المللی اروپا درخصوص آزادی حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
147 - 170
حوزه های تخصصی:
ایده برخورداری از آزادی اندیشه و دین یک هنجار و نُرم پذیرفته شده جهانی است که در اسناد حقوقی بین المللی متعدد و همچنین قوانین اساسی بسیاری از کشورهای جهان متبلور است. طبق میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، حتی در شرایط اضطرار همگانی یا جنگ فسخ آزادی وجدان و مذهب مجاز نیست. هر دین و مذهبی نیز علاوه بر اندیشه و اعتقادات خاص درونی خود، متضمن برخی رفتارها و نمادهایی است که جنبه بیرونی داشته و در اجتماع بروز و ظهور خواهد داشت، لذا تضمین آزادی مذهبی باید توأمان در حوزه اندیشه و رفتار صورت پذیرد. آزادی ابراز دین یا عقیده شامل طیف وسیعی از اعمال از رژیم غذایی خاص تا پوشیدن لباس، متفاوت می شود.هرچند «افراد» و «حقوق» از کلیشه های اصلی و مورد توجه در ادبیات حقوقی اروپا به شمار می روند، اما افزایش سریع تنوع فرهنگی در جوامع اروپایی چالش های جدیدی برای حمایت از حقوق بشر از جمله حق اظهار علنی دین و عقیده به وجود آورده است. طی سال های اخیر, حجاب زنان مسلمان به موضوع بحث و جدل روزافزون در برخی از کشورهای اروپایی بدل شده است. گسترش این روند به برخی کشورهای دیگر (همچون جمهوری آذربایجان) و همچنین تعمیق روند مذکور برای غیر شهروندان (پیشنهاد دولت فرانسه برای منع برقع برای جهانگردان خارجی) ضرورت بررسی حقوقی تعهدات بین المللی کشورها برای فراهم نمودن بستر آزادی پوشش مذهبی و استفاده از نمادهای دینی را روشن می سازد. این مقاله سعی دارد با استفاده از منابع غربی و به استناد تعهدات بین المللی که کشورهای حوزه اتحادیه اروپایی خود را مقید و پایبند آن اعلام می دارند، مغایرت محدودیت های ایجاد شده علیه پوشش اسلامی زنان مسلمان را به چالش کشیده و لزوم تأمین حق آزادی پوشش مذهبی را تبیین سازد.