مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوران گذار


۱.

جریان شناسی تحولات سیاسی فکری در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاحات دفاع مقدس سازندگی دوران گذار اصولگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۰۷ تعداد دانلود : ۳۲۹۶
نویسنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که جریانات سیاسی کشور طی ادوار پنج گانه گذار، دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی چه تحولات فکری سیاسی را پشت سر گذارده است؟ در این راستا به جریان شناسی تحولات فکری سیاسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته، طیف بندی ها و چالش های عمده جناح های سیاسی حاکم را بررسی و تحلیل کرده ایم. این مقاله می کوشد ضمن ارائه نمایی از تحولات سیاسی فکری و چالش های فراروی جریانات سیاسی در هر دوره سیاسی، نقاط عطف و چرخش های فکری سیاسی جریانات سیاسی درون نظام را بررسی و تحلیل کند.
۲.

رهنمودهای ناظر بر خط مشیِ گذار به اقتصاد دانش بنیان در ایران: کاربست علم سودمند در جهت الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۶۲۹
اقتصاد دانش بنیان، تولید و کاربرد دانش را منشأ اصلی ایجاد ثروت می داند. کارایی این نظام اقتصادی، در گرو تعریف ساز و کارها و شناخت عوامل مؤثر بر تولید و به کارگیری دانش است، به طوری که از ارتباط این عوامل با یکدیگر، زمینه افزایش عملکرد سایر بخش ها نیز فراهم شود. بی تردید دسترسی به اهدافی همچون جایگاه برتر اقتصادی، رقابت مند شدن اقتصاد، رشد و توسعه پایدار و پرشتاب که در اسناد بالادستی و خط مشی های کلان کشور مورد تأکید قرار گرفته است، مستلزم درک شرایط محیطی اقتصاد نوین و توجه به ملزومات آن است. از سوی دیگر، با توجه به نارسایی های موجود در مدل ها و الگوهای توسعه و اصولی چون اصل وابستگی به مسیر، پسینی بودن مطالعات و عقلانیت محدود مطرح در اقتصاد تکاملی، الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت به منزله اصلی ترین و کلان ترین سند راهبردی کشور، مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر، ضمن بررسی عوامل قابل توجه و ارائه ملاحظات ناظر بر خط مشی، گذار به اقتصاد دانش بنیان در ایران را با رویکرد الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت مد نظر قرار می دهد. رویکرد پژوهش، استقرایی و نحوه انجام آن، کیفی بوده و بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد (رویش نظریه ها)، ابعاد قابل توجه در این رابطه استخراج و ملاحظات مربوط به خط مشی ارائه شده اند. یافته ها نشان می دهند که این رویکرد باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
۳.

گذار در ساختار اقتصاد جهانی؛ رفتار اقتصادی قدرت های بزرگ در دوره گذار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۵
اقتصاد همواره به عنوان یکی از اصلی ترین مبانی تعامل میان بازیگران جهانی مطرح بوده است. تاکید بر نقش محوری اقتصاد در سیاست خارجی قدرت های بزرگ موجب شده است تا در شرایط مختلف، هندسه ساختاری قدرت و به دنبال آن جایگاه ساختاری کشورها دچار تغییر و تحول شود. این جابجایی ها منجر به ایجاد تغییرات جدی در میزان تاثیر و نفوذ بازیگران، و تلاش فراگیر از سوی قدرت های نوظهور برای بازتعریف هنجارها، قواعد و ترتیبات نهادی متداول گردیده است. دوران گذار، مقطعی سیال برای فضای اقتصاد جهانی محسوب می شود که الگوهای رفتاری منحصر بفردی را برای اصلی ترین بازیگران ساختار جهانی به همراه خواهد داشت. براین اساس، پرسش کلیدی مقاله آن است که در دوران گذار، مجموعه کنش ها و واکنش های قدرت های جهانی نسبت به تحولات ساختار اقتصادی جهان از چه مولفه هایی برخوردار خو.اهد بود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که موج فراگیر انتقال جریانات سرمایه ای و تجاری از حوزه اقتصادهای غرب محور (به رهبری ایالات متحده) به سایر جهات (چین، برزیل، هند، روسیه و ...) در حال پراکنش می باشد که موجب شده تا بتوان دو نوع الگوی رفتاری را مشاهده کرد. از یک سو برای ممانعت از آسیب پذیری و نیز ترمیم نقایص ساختار فعلی، اقدامات قابل توجهی از سوی ایالات متحده در حال پیگیری است. و از سوی دیگر، واکنش ها و رغبت بازیگران نوظهور برای بنای نظم نوین اقتصادی زمینه اصطکاک حداکثری را در ساختار نظام بین الملل فراهم آورده است.
۴.

گذار به نظم جدید جهانی؛ نشانه ها و فرآیندهای کنش راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظم جهانی دوران گذار امنیت نسبی قدرت نسبی ایدئولوژی نسبی ظهور دیگران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۹۸
درباره ی نشانه ها و شکل بندی ساختاری نظام جهانی در حال گذار، رویکردهای مختلفی ارائه شده است. هرگاه ادبیات راهبردی بازیگران تغییر پیدا کند، نشان می دهد که تحولات سیاسی وجود دارد که زمینه ی شکل گیری تغییرات ساختاری و کارکردی را به وجود می آورد. چنین نشانه هایی را می توان به عنوان شاخص های تحول و دگرگونی کنش بازیگران در حال گذار دانست. ویژگی های اصلی دوران گذار را می توان در افول نسبی بازیگران مؤثر در سیاست جهانی، گسترش منازعه میان کشورهای منطقه ای و همکاری های تاکتیکی بازیگران برای نیل به اهداف و منافع ملی دانست. واقعیت های موجود سیاست جهانی و منطقه ای، تمامی نشانه های یادشده را منعکس می سازد. تغییر در مزیت نسبی آمریکا در حوزه ی اقتصاد جهانی، افول نشانه هایی از ایدئولوژی نسبی، قدرت نسبی و امنیت نسبی آمریکا را می توان در زمره ی شاخص های افول نسبی بازیگران مؤثر نظام جهانی در فضای تغییر و دگرگونی ساختاری دانست. بسیاری از نشانه های یادشده را می توان در ساختار سیاسی، اقتصادی و راهبردی نظام جهانی مشاهده کرد. به همین دلیل است که گذار در نظم جهانی واقعیتی است که به گونه ای تدریجی شکل می گیرد و تحت تأثیر نیروهای مرکز و حاشیه قرار خواهد گرفت. هرگاه تغییراتی در سیاست بین الملل ایجاد شود، طبیعی است که توانمندی بازیگران نیز دگرگون خواهد شد. بنابراین محیط منطقه ای و بین المللی را می توان تابعی از سازوکارهایی دانست که تحت تأثیر قابلیت ابزاری و ساختاری قرار می گیرند. هرگونه تغییر و دگرگونی در قابلیت ابزاری کشورها تأثیر خود را در فرآیندهای ساختاری به جا می گذارد. بنابراین لازم است تا در مرحله ی اول این موضوع مورد توجه قرار گیرد که قابلیت های بازیگران چه تغییراتی پیدا کرده است؟ در مرحله ی دوم تأثیر قابلیت ها بر ساختارها مورد بررسی قرار می گیرد و در مرحله ی سوم، توانمندی بازیگران را می توان در محیط راهبردی تحلیل نمود.
۵.

سناریوهای آینده نظم بین المللی برپایه ساختار و راهبرد بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوران گذار نظام بین الملل قدرت های نوظهور منافع و راهبرد بازیگران سناریونویسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
سیاست جهانی، پس از فروپاشی نظام دوقطبی، به مرحله نوینی از زیست خود گام نهاده است که به دلیل پیچیدگی و افزایش عدم قطعیت های محیط بین المللی، شکست یکجانبه گرایی و افول نسبی هژمونی، تنوع در کنشگران رسمی و غیررسمی، چرخش های نظری، مفهومی، و معنایی در روابط بین الملل و پیدایش قدرت های نوظهور، بر آشوبناکی این محیط بیش از پیش افزوده شده است. تأمل و تفکر درباره اینکه آینده نظم بین المللی پس از سپری کردن دوران گذار به چه سویی خواهد رفت و کشورها و قدرت های نوظهور در آن چه جایگاهی خواهند داشت، به یکی از مسائل و مباحث نظری مهم در میان اندیشمندان و سیاستمداران تبدیل شده و همه کشورها، خواهان دستیابی به جایگاه مطلوب تر و سهم بیشتری برای نقش آفرینی در آینده نظام بین الملل هستند. پژوهش حاضر، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «براساس چشم اندازها و روایت های مطرح شده درباره آینده نظم جهانی و برپایه همگرایی و واگرایی میان قدرت های نوظهور و سنتی نظام بین الملل، چه نظم هایی در آینده نظام بین الملل، از مطلوبیت بیشتری برخوردار خواهند بود؟» و «سناریوهای برتر آینده نظم بین المللی، چه سناریوهایی هستند؟» پژوهش حاضر، دارای رویکرد آینده پژوهی بوده و از روش تحلیل ساختار و راهبرد بازیگران استفاده کرده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار مکتور انجام شده و جامعه آماری پژوهش، تعداد 25 نفر از خبرگان دانشگاهی را که به صورت نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده اند، دربرمی گیرد. یافته های پژوهش، بیانگر این است که اگرچه آینده نظم بین الملل، به دلیل پیچیدگی و سیال بودن محیط و عدم قطعیت های پرشمار، دچار ابهام است، اما برپایه کنشگری قدرت های نوظهور در تعامل و رقابت با قدرت های سنتی، تمایل بازیگران به وقوع نظام چندقطبی، چندمرکزی، و جهان مناطق، بیش از سایر چشم اندازها است.