مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رهبری
حوزه های تخصصی:
پس از تکوین حکومت اسلامی و یا همراه تکوین حکومت اسلامی که با حضور پیامبر و به رهبری ایشان صورت گرفت، آن حضرت علاوه بر وظیفه قانونگذاری، وظایف دیگر حکومتی از جمله رهبری سیاسی جامعه را پس از خویش به حسب زمان و مکان بیان داشت و بارها به طور شفاف و روشن حضرت علی (ع) را به عنوان ادامه دهنده خط نبوت که همان امامت و رهبری جامعه بود معرفی فرمود. در این مقاله سعی شده است از طرق شیعه و اهل سنت ثابت شود که رسول مکرم اسلام )ص( بارها پیروان علی(ع) را به عنوان شیعه معرفی نمود و در زمان حیات آن حضرت همچنان که اسلام تکون یافت شیعه هم تحقق پیدا کرد؛ یعنی پیدایش شیعه همزمان با پیدایش اسلام میباشد و این دو در واقع یک مسیر بودند.
بررسی رابطه بین تئوری هوش هیجانی وتئوری های رهبری
حوزه های تخصصی:
امروزه علم، به قدرت و نفوذ هیجانات در حیات ذهنی انسان پی برده است و در حال کشف و تبیین جایگاه هیجانات واحساسات در فعالیت ها، رفتارها ، حرکات و سکنات انسانی است. در حوزه ی مطالعات هوش، سیر مطالعات از هوش منطقی که برپایه ی شناخت استوار است، به سمت هوش هیجانی حرکت کرده است. هوش هیجانی، موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانات و احساسات در توانمندی های انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبرانی اثربخش هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایت مندی و تعهدکارکنان محقق می سازند و رویکردشان به کنترل از نوع خود کنترلی مبتنی بر خودآگاهی است. این مقاله برای بررسی رابطه بین تئوری هوش هیجانی و تئوری های رهبری ، مروری برپژوهش در مورد هوش هیجانی و اهمیت آن برای رهبری دارد.
تبیین جو یادگیری اثربخش بر اساس مولفه های مدیریت کلاس درس در مدارس مدارس راهنمایی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش تبیین جو یادگیری بر اساس کارکردهای مدیریت کلاس درس است. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان دوره راهنمایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 86-85 هستند. حجم نمونه 40 کلاس درس با معلم ثابت است که در طی سال تحصیلی هر دو یا سه هفته یکبار و در مجموع 12 جلسه به طور مستقیم مشاده شده اند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست مشاهده بوده که به صورت عینی و مصداقی تهیه شده است. یافته های پژوهش نشان داد که معلمان دوره راهنمایی شهر ارومیه کارکرد طراحی و سازماندهی، رهبری و نظارت را کمی بالاتر از حد متوسط و کارکرد ارزشیابی را پایین تر از حد متوسط محقق کرده اند. جو یادگیری کلاس نیز بالاتر از حد متوسط توصیف شده است.
نتایج تحقیق نشان داد که، هر کدام از کارکردهای مدیریت به طور جداگانه با یکدیگر و با جو یادگیری همبستگی مثبت و معنی داری دارند. ضریب همبستگی چندگانه 857/0 و ضریب تعیین 735/0 بوده است بنابراین، در مجموع 5/73 درصد واریانس مربوط به جو یادگیری بوسیله کارکردهای مدیریت کلاس درس تبیین می شود
"
کیفیت در نظام تعلیم و تربیت «بخش چهارم»: شاخص های کیفیت در نظام تعلیم و تربیت (سطح خرد)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر زمینه اجتماعی سازمان بر ارزیابی عملکردکارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکردکارکنان تحت تاثیر بافت اجتماعی سازمان قرار دارد. بافت اجتماعی از دو متغیر دور و نزدیک ساخته میشود. متغیر دور متشکل از ساختار سازمانی، ارزشها و فرهنگ است. متغیر نزدیک به دو دسته فرعی یعنی متغیرهای ساختاری و فرایندی تقسیم میشود. متغیرهای ساختاری شامل مستندسازی ارزیابیها، اهداف سیستم ارزیابی، استانداردهای عملکردی و تعداد ارزیابیها است. متغیرهای فرایندی نیز در برگیرنده تعهد سازمانی، انسجام و همبستگی، رابطه رئیس و مرئوس و رهبری است. تحقیق حاضر به بررسی رابطه عوامل فرایندی با سیستم ارزیابی عملکرد میپردازد. نتایج این تحقیق که حاصل جمعآوری اطلاعات از یک نمونه 98 نفری در شرکت محورسازان ایران خودرو است نشان میدهد در جامعه مورد بررسی درخصوص عوامل فرایندی در شرایط موجود و مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این در سطح 99 درصد ارتباط میان رهبری و رابطه رئیس- مرئوس با سیستم ارزیابی عملکرد تایید میشود. لیکن رابطه معنی داری میان تعهد کارکنان و انسجام و همبستگی با سیستم ارزیابی عملکرد مشاهده نمیشود. بطور کلی رابطه معناداری میان مولفههای اجتماعی (فرایندی) سازمان شامل ارتباط رئیس- مرئوس و رهبری با سیستم ارزیابی عملکرد وجود دارد. این نتایج در مطالعات دیگر نیز تایید شده است.
ارایه الگوی شکلگیری رهبری کاریزماتیک در سازمان از دیدگاه مدیریت برنامهریزی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای سازمانی نوین، مهمترین شاخص تأثیرگذار، مدیریت است که شکل مطلوب آن مدیریت همراه با رهبری است. یکی از نظریههای مربوط به رهبری، که دارای بیشترین میزان تاثیر است، رهبری کاریزماتیک میباشد که کمتر مورد توجه واقع شده است. بهطور کلی رهبری کاریزماتیک یعنی برقراری رابطهای که اثرپذیری و اثرگذاری در آن بدون اعمال زور یا پاداشهای مالی صورت میگیرد. این مشکل تا حدی به فقدان یک چارچوب فکری منظم نسبت داده میشود. در این مقاله سعی شده است مؤلفههای این نوع رهبری در قالب ارایه یک الگوی کاربردی از چگونگی ظهور شخص در سازمان به عنوان یک رهبر کاریزماتیک، با توجه به فرآیند برنامهریزی راهبردی مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور پرسشنامهای طراحی شده است که به عنوان مقیاسی برای نشان دادن جایگاه شخص در فرآیند و میزان موفقیت وی در کسب مؤلفههای رهبری کاریزماتیک و پذیرش وی به عنوان رهبر کاریزماتیک از سوی کارکنان در شرکت صنعتی بهمن موتور مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی رابطه ساختار سازمانی انگیزش نیروی انسانی در سازمان اقتصادی شهر و روستا
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ما به دنبال آن هستیم که بدانیم آیا بین ویژگی های یک سازمان و انگیزش نیروی انسانی رابطه ای وجود دارد یا خیر؟ و اگر جواب مثبت است و رابطه وجود دارد رابطه به چه شکلی است. سازمان مورد نظر در این تحقیق سازمان اقتصادی شهر و روستا می باشد. با توجه به آن که موفقیت هر سازمان به دو عامل مهم ساختار سازمانی و نیروی انسانی بستگی دارد این تحقیق بسیار حائز اهمیت است. هر کجا که سازمان به وجود می اید ابتدا ساختار ( شکل) آن به وجود می اید و سپس نیروی انسانی آن تأمین می شود و نیروی انسانی با استفاده از شکل و ساختار موجود ، سازمان را به سمت اهداف از پیش تعیین شده رهنمون می باشد. پس از تحقیقاتی که در سازمان اقتصادی شهر و روستا انجام دادیم معلوم شد که بین ساختار سازمانی و انگیزش نیروی انسانی رابطه نزدیکی وجود دارد که این رابطه به صورت معکوس و قوی می باشد . به این ترتیب که هر قدر ساختار سازمانی دست و پاگیرتر و پیچیده تر باشد انگیزش نیروی انسانی پایین تر می اید و بالطبع عملکرد و بهره وری نیز کاهش می یابد ، چون فرد خود را اسیر قوانین خشک سازمان می بیند و فکر می کند که در سازمان هیچگونه اختیار و آزادی ندارد. پس او انگیزه ای برای کار کردن ندارد و عملکرد او پایین می اید و باعث می شود که سازمان از رسیدن به اهداف خویش دور بماند ولی اگر سازمان به گونه ای باشد که موافق میل اغراد بوده و دارای پیچیدگی و رسمیت زیاد نباشد، انگیزش آنها بالا رفته و سعی می کنند که تمام تلاش خود را برای رسیدن به اهداف سازمان به کار گیرند و حتی در بعضی اوقات از جان خود مایه گذارند. بنابراین برای آن که سازمان بتواند به اهداف خود نایل شود باید سعی و تلاش کند که در افراد انگیزش ایجاد کند و تا حد امکان از عدم تمرکز در سازمان استفاده نماید تا افراد نیز تا حدودی اختیار و ازادی عمل داشته باشند و همچنین از رسمیت و پیچیدگی سازمان بکاهد.
سنجش و اثربخشی سبک رهبری مدیران
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف مدیریت ایفای نقش مؤثر در رهبری سازمانی است. این موضوع در جوامع صنعتی زمینه پژوهشی فراوانی داشته و به دستاوردهایی با کاربری های مفید انجامیده است. در متون فارسی در ارتباط با رهبری مطالب نسبتاً زیادی موجود است. لیکن در خصوص روش های تشخیص رفتار رهبری از طریق ابزارهای کاربردی کاستی زیادی احساس می شود. با توجه به نیاز مبرم به توسغه مدیریت به خصوص در فعالیت های تحقیقاتی و ابداع معیارهای علمی و کمی در سنجش و اندازه گیری مفاهیم کیفی ، در این مقاله یک نمونه ابزار تشخیص و بهبود اثر بخشی رفتار رهبری ارائه می شود تا انشاءا... مورد عنایت مراکز و مؤسسات علمی تحقیقاتی قرار گیرد و پژوهشگران و مدیران اجرایی کشور از اثرات آن برخوردار گردند.
رهبری و مدیریت در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
نظام های آموزشی و بخصوص نظام آموزش عالی، به مرور پی می برند که شرایط پیچیده امروز، بدون مدیریت و رهبری مؤثر قادر نخواهد بود که پاسخگوی مسئولیت های فزاینده خویش باشند.زیرا با آشکارشدن اهمیت آموزش عالی در جامعه، مردم روزبروز نسبت به مسایل مرتبط با آموزش عالی حساسیت بیشتری پیدا می کنند و شیوه های سنتی مورد تردید واقع می شوند. در این مقاله سعی شده است که به طور خلاصه فضای حاکم بر دانشگاه ها و شیوه رهبری و هدایت آنها ترسیم گردد.لذا پس از اشاره ای کوتاه به ماهیت و نقش آموزش عالی،ابعاد مدیریت و رهبری دانشگاهی مورد اشاره قرار گرفته و ضمن مطرح کردن آثار منفی اعمال قدرت در دانشگاه ها و اداره کردن آنها به عنوان سازمان های بوروکراتیک و اینکه استادان و اهل علم در فضای بوروکراتیک نمی توانند خلاق و نوآور باشند، به مزایای مشارکت و توسعه فرهنگ مشارکتی در دانشگاه ها پرداخته شده است. روش تحقیق حاکم بر این پژوهش توصیفی و روش گردآوری اطلاعات میدانی و مصاحبه بوده است. یافته ها مبین این نکته می باشند که در حال حاضر بیشتر ساختار حاک بر دانشگاه ها بوروکراتیک بوده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. در حالی که روشی که می تواند به نیازها به گونه ای بهتر پاسخ دهد مشارکتی است. برای استقرار این نظام می باید عامل و یا عنصر حاکم سیاسی بر سازمان دانشگاه ها، به سوی اعتماد بیشتر به اعضاء هیأت علمی کشیده شود و اصطلاحات لازم در آن انجام پذیرد.
رهبری مدیریت کیفیت جامع در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ضرورت ایجاد تغییر در آموزش عالی مطرح می گردد. تغییر نگرش و استفاده از منابع سرشار و با ارزش انسانی در دانشگاه ها در طی چند سال اخیر ، بر اثر عنایت خاص به رهبری نتایج بسیار سود مندی را در کشورهای مختلف به وجود آورده است. در این مطالعه اهمیت رهبری دانشگاهی و چالش های مربوط به اجرای مدیریت کیفیت جامع در سیستم دانشگاهی بر ساس تجربیات اندوخته شده تشریح خواهد شد.
مقدمه ای بر راهکارهای ایجاد سازمان های یاد گیرنده در ایران
حوزه های تخصصی:
نظریه ی سازمان های یادگیرنده، یک نظریه جدیدمدیریتی است که توسط "دکتر پیتر سنگه" از استادان انستیتوی فنی ماساچوست ارایه شده است. سنگه معتقد است در دنیای کنونی که دنیایی است پیچیده و با تغییرات سریع، سازمانها در صورتی می توانند مزایای رقابتی خود را حفظ کنند که به صورت موجودیتی واحد و یکپارچه قادر به یادگیری سریع تر نسبت به رقبا باشند.قابلیت های شخصی، آرمان مشترک، مدل های ذهنی، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی، پنج اصلی هستند که سنگه، ایجاد سازمان های یادگیرنده را مشروط به تحقق همزمان آنها می داند. مقدمات راهکارهای ایجاد سازمان های یادگیرنده را باید در شناسایی موانع این راه، و رفع آن ها جست و جو کرد. در ادبیات موضوع، موانع حرکت به سوی سازمان های یادگیرنده به سه دسته تقسیم شده است: 1- موانع آغاز حرکت 2- موانع تداوم حرکت 3- موانع تثبیت حرکت. ولی در یک نگاه عمیق تر، می توان موانع آغاز حرکت به سوی سازمان های یادگیرنده را به دو دسته تقسیم کرد: 1-موانع ایجاد عزم و انگیزه حرکت: موانعی که "جلوی تقاضا" برای حرکت را می گیرند. 2-موانع ایجاد اندازه و تکانه ی حرکت: موانعی که از "تحقق حرکت" جلوگیری می کنند. در این تحقیق، " موانع تقاضا برای حرکت"، موانع زیر بنایی نامیده شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادمه براساس روش دلفی و با نظرخواهی از صاحب نظران، موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در ایران مورد مطالعه قرار گرفت که منجر به شناسایی چهار مانع به عنوان مهم ترین موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در ایران گردید.
طراحی مدل مفهومی جهت سنجش الزامات تحقق مدیریت کیفیت فراگیر در سازمانها و ارتباط آن با رضایت مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق مدیریت کیفیت فراگیر بهعنوان یک فرهنگ و مجموعهای از اصول راهبردی برای بهبود مستمرآن در سازمانها، نیازمند نهادینه شدن اصول موضوعه دمینگ، بهعنوان سه ویژگی اصلی (تعهد، دانش علمی و درگیر شدن) بیان و بر نقش راهبردی رهبری برای پیادهسازی مدیریت کیفیت فراگیر نیز، تأکید شده است. این تحقیق، به میزان تأثیر این الزامات چهارگانه بر مدیریت کیفیت فراگیر در سازمانهای ایران و ارتباط آن با رضایت مشتریان پرداخته و تلاش نموده تا مدلی مفهومی جهت سنجش این ارتباط با توجه به شرایط سازمانهای کشور و رضایت آنها با مشتریان، طراحی گردد. بدین منظور براساس مبانی نظری و مصاحبههای اکتشافی، پرسشنامهای برای سنجش آن الزامات در شش بخش طراحی و توسط اساتید، مدیران وکارشناسان آشنا به مدیریت کیفیت فراگیر، بهکار گرفته شده است. ابتدا، عوامل تحقیق با استفاده از روشهای تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم بررسی و سپس مدل سنجش و معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) و چگونگی تعامل با این عوامل، از نتایج تحقیق بهدست آمده است. براساس نتایج، متغیر دانش علمی، دارای بالاترین و دیگر متغیرها بهترتیب: درگیرشدن، رهبری و تعهد، دارای اثر مستقیم بر روی مدیریت کیفیت فراگیر ودر نهایت آن نیز، اثر مستقیمی بر رضایت مشتریان دارد
هوش عاطفی و رهبر سازمانی
حوزه های تخصصی:
هوش عاطفی، عاملی برای تمایز مدیران عالی و میانی است. پایه و اساس هوش عاطفی، خودآگاهی است. هوش عاطفی مجموعه گسترده ای از مهارت ها و خصوصیات فردی را در برمی گیرد. افراد با داشتن این آگاهی ها می توانند عواطف و رفتار خود را بهتر کنترل کنند، دیگران را به خوبی درک کنند، و با آن ها ارتباط بگیرند. تحقیقات نشان می دهند، مدیران عالی اجرایی مؤثر، قابلیت های عاطفی بیشتری نسبت به سایر مدیران دارند. ارتباط بسیار خوبی با مدیران، کارکنان و سایرین برقرار می کنند و از اعتماد به نفس و نفوذ زیادی برخوردارند. هم چنین، مدیران دارای استعداد بالا از دید همکاران و سرپرستان خود نمرات بهتری می گیرند، در حالی که از دید کارکنان شایستگی چنین نمراتی را ندارند. تفاوت هایی در مدیران زن و مرد نیز در این خصوص دیده می شود. در مورد هوش عاطفی و تفاوت های شغلی، نتیجه مستندی به دست نیامد. نتایج حاصل از این تحقیق در انتخاب و بهبود عملکرد مدیران کاربرد دارد.
ارایه الگوی پویای مدیریت و توسعه منابع انسانی در نظام های پیمانکاری سازمانها
حوزه های تخصصی:
امروزه ترکیب و ماهیت فعالیت های تولیدی و صنعتی ایجاب می نماید با تعیین معیارها و شاخص ها بخشی از فعالیت ها و فرآیندهای کاری سازمان از طریق برون سپاری انجام شود. فلسفه به پیمان سپاری این است که مجموعه سازمان بهتر سیاست گذاری و کیفیت تولید را تضمین کند برای رسیدن به مزیت رقابتی و توسعه پایدار لازم است مجموعه فعالیت های ریز و درشت سازمان اعم از آنهایی که برون سپاری شده و آنهایی که به صورت فعالیت های سازمانی توسط کارکنان سازمان انجام شود در قالب یک نظام یکپارچه تحت مدیریت قرار گیرد، برای تولید کالا یا خدمات متناسب با نیاز مشتری حتما بایستی پیمانکاری قوی، توانمند، دانش مدار وجود داشته باشند معمولا در سازمانهای صنعتی و تولیدی برای کارکنانی که فعالیتهای مشخص شده را انجام می دهند نظام مدیریت ،توسعه و بالندگی وجود دارد ولی نظام های پیمانکاری از داشتن چنین سیستم های زیر بنایی به لحاظ نیاز به سرمایه گذاری محروم و در نتیجه شکاف مدیریتی ،فنی ،مهارتی و سیستمی بین کارکنان سازمان و کارکنان پیمانکاری به وجود می آید این امر یکپارچگی فعالیت و فرآیند را خدشه دار می نمایند. جهت تحق این امر بایستی برای نظام پیمانکاری بتوانند هم سطح با کارکنان به کار و فعالیت بپردازند. بر این اساس و با توجه به نقش و اهمیت مدیریت و توسعه کارکنان پیمانکاری در کمک به تحقیق اهداف سازمان در این مقاله سعی برآن است الگوی جامع و پویای مدیریت و توسعه منابع انسانی در پیمانکاری ارایه که این مدل مشتمل برنظام های زیر است: - نظام جذب کارکنان در پیمانکاری. - نظام نگهداری کارکنان در پیمانکاری. - نظام پرورش منابع انسانی در پیمانکاری. - نظام به کار گیری موثر کارکنان پیمانکاری.
رهبری و مدیریت اسلامی
حوزه های تخصصی:
بحث رهبری که یک بحث معنوی است؛ امروز جایگاه وسیعی در فرهنگ مدیریت پیدا کرده است. کشورهای پیشرفته اصولا مدیریت را به فراموشی سپرده و روی به رهبری معنوی در دنیای صنعتی امروز آورده اند که بارزترین شاخص آن نیز برگزاری کنگره هزاره ادیان در سازمان ملل متحد است. در این مقاله سعی شده است به موضوع رهبری معنوی از دیدگاه اسلام و مقایسه آن با ارزشهای معنوی که در فرهنگ مدیریت غرب تحت عنوان نظریه های عمومی رهبری مطرح شده است، پرداخته شود.
جنبه انسانی چابکی سازمانی
منبع:
مدیرساز ۱۳۸۲ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
ممکن است چابکی سازمانی به عنوان ترکیب فرآیندها، مشخصه های سازمانی و اعضای سازمان با فناوری پیشرفته در نظر گرفته شود. چابکی توانایی سازمان در تهیه محصولات و خدمات با کیفیت خوب را افزایش می دهد و بنابراین برای افزایش توان رقابت سازمان مهم است. در این مقاله دیدگاههای تولیدی عملیاتی، مدیریت عمومی و اجتماعی فنی به منظور توسعه مدلی از چابکی سازمانی عرضه می شود. .....
رابطهی بین مدیریت دانش با سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: بین رهبری و دانش افراد باید ارتباط پویایی وجود داشته باشد. این ارتباط از راه تشویق، برانگیختن استنباطها و نگرشهای افراد برای کسب دانش صورت میگیرد. هدف این مقاله، تعیین رابطهی بین مدیریت دانش با سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضای هیات علمیدانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که جامعهی آماری آن را کلیهی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل میدادند. به منظور نمونهگیری، پس از برآورد آماری و مشخص شدن حجم نمونه، تعداد 170 نفر از اعضای هیات علمی با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از دو پرسشنامهی مدیریت دانش و سبکهای رهبری چندگانه استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسشنامهی مدیریت دانش و سبکهای رهبری از روایی محتوایی و صوری استفاده گردید و از نظر انطباق سؤالهای پرسشنامه، موضوع و اهداف پژوهش مورد تایید متخصصان قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامهی مدیریت دانش و رهبری چندگانه از فرمول
Cronbach’s alfa استفاده شد که مقدار آنها به ترتیب 92/0 = α و 89/0 = α برآورد شد. تحلیل دادهها توسط آمار توصیفی و استنباطی با آزمونهای آماری مناسب انجام شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که بین مؤلفههای مدیریت دانش با سبک رهبری تحولی، رابطهی معنیدار وجود دارد، ولی بین مدیریت دانش با رهبری تبادلی و رهبری عدم مداخلهگر، رابطهی معنیدار وجود ندارد.
نتیجهگیری: برخورداری مدیران گروههای آموزشی علوم پزشکی اصفهان از سبک رهبری تحولی، ارتباط و مشارکت بیشتر را بین اعضا و تبادل دانش را در بین بخشهای مختلف سازمان میسر نموده است."
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش ویژگیهای سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بسیاری از نظریهپردازان مدیریت، سازمان یادگیرنده را سیستمی زنده و رو به تکامل میدانند که بهطور مداوم از طریق دستیابی به دانش، عملکرد خود را بهبود میبخشد. دو عنصر «اندیشیدن به آینده یا آیندهسازی» و «افزایش ظرفیت یادگیری» نقطه مشترکی است که همه نظریهپردازان سازمانهای یادگیرنده بر آن تأکید دارند. در هزاره جدید، سازمانهایی قادر به حفظ و ادامه حیات خواهند بود که یادگیرنده باشند و سازمانی که یادگیری مولد نداشته باشد، نخواهد توانست در عصر حاضر به حیات خود ادامه دهد.
مدیران سازمانها، برداشتهای متفاوتی از میزان یادگیرنده بودن سازمانهای خود دارند و برای اینکه بدانند سازمان تحت مدیریتشان تا چه اندازه از ویژگیهای سازمان یادگیرنده برخوردار است، نیاز به ابزار اندازهگیری دارند. در این مقاله، شاخصهای اندازهگیری پنج دسته ویژگی اصلی سازمان یادگیرنده، شامل ویژگیهای رهبری، نیروی انسانی، طرح سازمانی، فرهنگ سازمانی و مأموریت/استراتژی، استخراج و روایی محتوی، روایی سازه و روایی همگرا و واگرای آن با استفاده از روشهای دلفی، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل متغیر سنجیده شده است.
شاخصهای تأییدشده در این مقاله، اجزای تشکیلدهنده ابزار سنجش ویژگیهای سازمان یادگیرنده است که میتواند در اندازهگیری میزان یادگیرنده بودن شرکتها و سازمانهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد."
ارزیابى عملکرد رهبرى در بیمارستانهاى خرمآباد براساس سیستم خودسنجى – 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
شواهد حاکى از عدم استفاده مدیران بیمارستان های کشور از ابزاری استاندارد برای سنجش عملکرد رهبری و شناسایی نقاط قوت و ضعف جهت طراحی پروژه های بهبود است. هدف این پژوهش آن است سنجش عملکرد رهبری در بیمارستان های خرم آباداست؛ تا به ترویج استفاده از سیستم خودسنجی جهت افزایش بهره گیری از پتانسیل رهبری به عنوان مهمترین عامل بهبود کیفیت خدمات بیمارستانی کمک کند. روش بررسی: پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی است. جامعه ى پژوهش بیمارستان های خرم آباد و دو رده مدیران ارشد و میانی آنها بود. برای جمع آوری داده ها از روش کارگاهی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد Simply Better بوده و از اعتبار و روایى لازم برخودار است. از هر یک از بیمارستان های دانشگاهی، خصوصی و تامین اجتماعی، یک بیمارستان با استفاده از روش نمونه گیری ساده در نمونه ى پژوهش گنجانده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی ارایه شد. یافته ها:میانگین امتیازات بیمارستان هاى دانشگاهى، تامین اجتماعى ، و خصوصى در بًعد «رهبرى سازمانی»به ترتیب 26درصد، 32درصد و 21درصد ؛ در بًعد «مسوولیت عمومى و شهروندی» به ترتیب 29درصد، 39درصد و 18درصد ؛و در بعد «خلاقیت، مخاطره و نوآوری» به ترتیب 26درصد، 32درصد و 22درصد بود. نتیجه گیری: بیمارستان هاى دانشگاهی و خصوصی پیشرفت و بهبود مداوم را در تعداد کمی از فرایندهای رهبری خود آغاز کرده اند. در حالى که بیمارستان تامین اجتماعی پیشرفت و بهبود مداوم را در طیف گسترده ای از فرایندهای رهبری اجرا کرده است. با توجه به این که رهبرى نیروى محرکه و پیشبرنده سایر عوامل دستیابى به کیفیَت مى باشد، پیشنهاد مى شود بیمارستان ها نسبت به مستندسازی فرایندهای رهبری، تدوین شاخص هایی برای اندازه گیری میزان پیشرفت آنها، پایش شاخص ها به طور مستمر، شناسایى نقاط قوت وضعف و زمینه هاى بهبود و اجراى پروژه هاى بهبود اقدام نمایند. کلید واژه ها: