فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۴۱ تا ۶٬۱۶۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
145 - 178
حوزههای تخصصی:
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد طی قطعنامه 14/33، مصوب 29 سپتامبر 2016، تصمیم به ایجاد مکانیسم جدید گزارشگر ویژه حق توسعه می گیرد. مقاله پیش رو، مروری است بر رهیافت ها و راهکار های پیشنهادی آقای سعد فرجی گزارشگر ویژه حق توسعه که در چارچوب گزارش های سالیانه به شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل متحد(2016-2019) و با هدف نزدیک ساختن دیدگاه کشور های حوزه شمال و جنوب پیرامون موضوع بحث برانگیز "حق توسعه"، ارایه گردیده است. از این زاویه، دستور کار 2030 برای توسعه پایدار، چارچوب سندای برای کاهش خطر بلایا (2015-2030)، برنامه اقدام آدیس آبابا در سومین کنفرانس بین المللی تامین مالی برای توسعه و توافق آب و هوایی پاریس، چهار سند سیاستی مهم مورد توافق بین المللی هستند که می توانند بستر همکاری های بین المللی برای ترویج و تحقق حق توسعه و توسعه پایدار را فراهم سازند. همچنین، توسعه همکاری های"جنوب- جنوب" بعنوان مکمل همکاری های شمال-جنوب، توجه کانونی به مفهوم "مشارکت" در پیشبرد چشم انداز کاهش نابرابری ها و تبعیض و پردازش "مکانیسم های الزام آور حقوقی"حق تو.سعه، پارامترهای اجرایی هستند که از نگاه گزارشگر حق توسعه می تواند به امکان تحقق واقعی آن مساعدت نماید.
شاخصه های حکمرانی خوب در نظام امت و امامت
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شاخصه های حکمرانی خوب در نظام امّت و امامت از دیدگاه شهید بهشتی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که ابتنای نظام سیاسی مطلوب بهشتی بر نظریه امت- امامت است، به شکلی که امت و امام دارای رابطه ای متقابل و با اصالت اراده ی اولیه ی شهروندان تعریف می شود. این دو مفهوم با رابطه ی دوسویه، همزیستی استکمالی را طی می کنند و در نهایت الگوی حکمرانی خوب تولید می گردد. در واقع، تئوری امت- امامت مبنای اصلیِ تحلیل مولفه های حکمرانی دکتر بهشتی است که در این نظریه، با پذیرش حقوق ذاتی انسان ها از جمله برابری، آزادی و قانون گرایی به عنوان مهم ترین شاخصه های حکمرانی مطلوب محسوب می شود. بنابراین ضرورت و اهمیت تبیین این الگو در اندیشه آیت الله بهشتی چنان است که اولاً در میزان مشروعیت و کارآمدی نظام اسلامی نقش مستقیم دارد و در وهله ی بعد، روشی مطلوب و مثمر برای بسط و تبلیغ مدل حاکمیتی جمهوری اسلامی است، زیرا که در دوران کنونی، مدل های خالی از این شاخصه ها، تاثیرات چندانی در تبلیغ دین اسلام ندارد.
تبیین مولفه های موثر در اندازه گیری سرمایه فکری با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه فکری در واقع مجموعه ای از دارایی ه ای دان ش مح ور اس ت ک ه ب ه ی ک س ازمان و شرکت اختصاص دارد و به طور قابل ملاحظ ه ای در بهب ود وض عیت مولفه های اخلاقی شرکت ها تاثیرگذار است. از طرفی فراتحلیل، مجموعه ای از تکنیک های آماری است که برای شناسایی و سنجش روابطی که از مجموعه تحقیقات موجود استخراج شده اند، به کار می رود. این روش کمّی، امکان ادغام دقیق یافته های مطالعات قبلی در مورد یک موضوع خاص برای ارزیابی اثر کلی مطالعات موجود و ارزیابی اثر ویژگی های داده های مختلف بر نتایج را فراهم می کند. انجام فراتحلیل استنباطی با استفاده از بسته نرم افزاری فراتحلیل جامع و نرم افزار R صورت گرفت. بر اساس نتایج فراتحلیل استنباطی به بررسی رابطه بین مولفه های سرمایه فکری و مولفه های مولفه های اخلاقی پرداخته شد. نتایج نشان داد که میانگین اندازه اثر برآورد شده بین سرمایه فکری و مولفه های اخلاقی 015/0 و معنی داری و مثبت بوده است. در نتیجه گیری در می یابیم که مطالعه ی سرمایه ی فکری طی سی و سه سال گذشته در ایران پیشرفت های انکارناپذیری داشته و کامل تر شده است. امروزه نه تنها دانشگاهیان از رشته های مختلف، بلکه سایر ذی نفعان مهم اجتماعی (حرفه ای ها، سیاست گزاران، مدیران و غیره) نیز این حوزه را بیشتر می شناسند. محققان می توانند در تحقیقات آتی وضع موجود را به چالش کشیده و روش های ابتکاری و آزمایش چیزهای جدید در مورد سرمایه فکری را به کار ببرند.
بازنمایی ژئوپلیتیکی روسیه در سینمای هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه به مثابه ابزاری قدرتمند و اثرگذار در جهان امروزی شناخته می شود که جریان های تولید قدرت در فضاها را جهت می دهد. سینما و فیلم به عنوان یکی از پایه های مهم رسانه که از نیروی اقناع، برانگیزندگی و جهت دهی بی مانندی برخوردار است، به ابزاری مهم برای رقابت در مقیاس های گوناگون ملی و فراملی تبدیل شده است. از همین رو، پژوهش درباره رابطه میان ژئوپلیتیک و سینما که با رویکردهای پسامدرن و به ویژه با تأثیرپذیری از مکتب فرانکفورت آغاز شد، در پی مطالعه چگونگی بازنمایی کنش و واکنش بن مایه های ژئوپلیتیکی در حلقه های فیلم و تأثیرهای بیرونی آن بر مخاطبان است. در نوشتار حاضر با روش تحلیل گفتمان و تحلیل رواییِ سه فیلم منتخب «رمبو 2 (1985)، آسیب ناخواسته (2002) و سقوط (2012)»، می کوشیم چگونگی بازنمایی بن مایه های ژئوپلیتیکی روسیه در سینمای هالیوود را واکاوی کنیم. نتایج این نوشتار، نشان می دهد که دال های گفتمانی مانند جنگ سرد، غیریت سازی، فضای بی نظم، سه گانه روسیه و چین و ایران و تنش، مهم ترین بن مایه های ژئوپلیتیکی بازنمایی شده از روسیه در سینمای هالیوود هستند. در این فیلم ها، مکان رخدادِ سناریوهای فیلم، همان مکان هایی است که نظریه پردازان کلاسیک ژئوپلیتیک، همچون مکنیدر و اسپایکمن مطرح کرده اند؛ مکان هایی مانند هارتلند و ریملند یا فضاهایی که ژئوپلیتیک متخاصم بازمانده از دوران جنگ سرد را در ذهن تداعی می کند؛ همانند روسیه، کوبا، کلمبیا. هالیوود نیز باید این مکان های راهبردی را به عنوان «ژئوپلیتیک تنش» بازنمایی کند. از دیدگاه ژئوپلیتیک، به نظر می رسد سینمای هالیوود دارای «بازنمایی های هژمونیک» است که در ذهن مخاطبان «اجماعی جدید» و «خوانشی جدید» از نقشه جهان تولید می کند.
گذار پارادایمی، بازآفرینی امر سیاسی و فهم گذارهای پیش روی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
جهان امروز دستخوش دگرگونی های بنیادین است؛ دگرگونی هایی که ناظر بر گذار پارادایمی است. این وضعیت نوپدید با دو پرسش کانونی همراه است: نخست آنکه ویژگی های این گذار چیست؟ و دیگر آنکه تاثیر آن بر ایران امروز را چگونه میتوان تبیین کرد؟ به طور کلی گذار پارادایمی ناظر بر دگرگونی در صورت بندی روابط اجتماعی از یکسو و پیدایی جنبش های اجتماعی جدید از دیگرسو است. گذاری که با شکل دادن به نوع جدیدی از سوژه یعنی «سوژه شخصی» بسترساز بازآفرینی امر سیاسی شده است. اشکال مختلف بازآفرینی امر سیاسی را میتوان در مفاهیمی مانند «سیاست هویت»، «سیاست زندگی» و «فروسیاست» مشاهده کرد. تحول در فرایندهای دموکراسی سازی یکی از مهمترین جلوه های بازآفرینی امر سیاسی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش پارادایمی میکوشد تا با بررسی تحول در صورت بندی اجتماعی و تغییر مناسبات حاکم بر جامعه مدنی بایستگی بازآفرینی امر سیاسی را نشان دهد و از خلال آن تبیینی جامعه شناختی از شرایط ایران ارائه کند. در ایران امروز می توان به روشنی دگرگونی در صورت بندی روابط اجتماعی را مشاهده کرد که با تغییر در نگرش ها، ارزشها و کنشهای نسل جدید ارتباطی مستقیم دارد. همچنین شاهد تضعیف نقش ایدئولوژی ها هستیم که با کانونی شدن مفهوم سیاست زندگی بسترساز بازآفرینی امر سیاسی شده است.
تأثیر متقابل منازعات ملی -منطقه ای بر دولت-ملت سازی ناقص در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
157 - 183
حوزههای تخصصی:
دولت-ملت سازی فرایندی است که از طریق انباشت قدرت مبتنی بر اشباع سرزمینی، ثبات سیاسی-اقتصادی و هم بستگی اجتماعی معنی پیدا می کند. اما این روند درخاورمیانه با نواقصی همراه شد که منازعه های طولانی مدت حاصل از آن، همزمان با تحولات نوین جهانی، این منطقه از جهان را با خطر واگرایی و حتی تجزیه دولت-ملت ها مواجه کرده است. عراق به عنوان یکی از کشورهای این منطقه در آغاز هزاره سوم، علی رغم گذار از نظامی دیکتاتوری به ساختاری دموکراتیک، در احاطه منازعات ملی-منطقه ای قرار گرفته است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با تبیین روند متفاوت دولت-ملت سازی در عراق و بررسی انواع منازعات دامنه دداری که مانع از پیدایش دولتی کارآمد و ملتی منسجم در این کشور شده، به دنبال پاسخ به این سوال است که؛ منازعات ملی-منطقه ای و روند دولت-ملت سازی در عراق چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ نتایج مطالعات نشان می دهد رابطه ای دوسویه و معکوس بین این دو برقرار است. بدین مفهوم که روند ناقص دولت-ملت سازی منازعات متعددی را ایجاد کرده که به تداوم این روند معیوب و نهایتاً به تشدید و گسترش منازعات ملی-منطقه ای منجر شده است.
نسبت میان حاکمیت الهی و حق حاکمیت انسان در پذیرش یا عدم پذیرش اراده ی تشریعی خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی مهم مردم سالاری اسلامی، مقوله ی حق حاکمیت انسان و حق تعیین سرنوشت اوست. مساله ی اصلی پژوهش این است که آیا حق حاکمیت و تعیین سرنوشت انسان در منظومه ی معارف اسلامی این اجازه را به افراد می دهد تا خارج از چارچوب اراده ی الهی و مستند به حق خود، تشکیل حاکمیت دهند؟ بررسی این مساله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تحلیل مفهوم حق نشان می دهد که در نظام حقوقی اسلام، حق، لزوماً در جهت فعلیت دادن به استعدادهای موجود صاحب حق پدیدار می شود و منشأ آن نیز اراده ی الهی است. لذا هیچ حقی، از جمله حق تعیین سرنوشت، نمی تواند با غایت استکمالی عالم معارض باشد. به عبارت دیگر، استیفای حق تعیین سرنوشت نمی تواند نتیجه ای هم چون عدم پذیرش اراده ی الهی و مقررات شریعت را موجب شود. حق حاکمیت انسان ذیل آزادی تشریعی او معنا پیدا می کند نه آزادی تکوینی. اگرچه انسان ها تکویناً آزاد و مختارند تا برای زندگی اجتماعی خود هر جهتی را انتخاب کنند، ولی تشریعاً چنین حقی ندارند.
تحلیل نقش شبکه های اجتماعی مجازی در مذاکرات هسته ای وین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقریباً بیشتر سیاستمداران کشورهای جهان، در شبکه های اجتماعی اینترنتی حضور دارند و در حساب های کاربری شان، متن ها و گزارش های کاری را منتشر می نمایند. نقطه اوج این فعالیت ها را می توان در دوران مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 مشاهده کرد. سؤال اصلی که در اینجا مطرح می شود این است که: نقش شبکه های اجتماعی درروند مذاکرات هسته ای وین چگونه بوده است؟ برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تمام داده ها با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایجی که در پاسخ به پرسش فرعی نخست حاصل شد نشان داد که تعامل با مردم، مدیریت افکار عمومی و استفاده از زبان انگلیسی بخشی از نقاط قوت گروه مذاکره کننده هسته ای ایران در استفاده از شبکه های اجتماعی بوده است و از سوی دیگر، نداشتن راهبرد، بی نظم بودن و نداشتن مشاور رسانه ای را نیز می توان در لیست نقاط ضعف مذاکره کنندگان در استفاده از این شبکه ها جای داد. در بخش دیگری از نتایج و در پاسخ به پرسش فرعی دوم مشخص شد که شکستن انحصار رسانه ای جریان اصلی، بالا بردن سرمایه اجتماعی مردم نسبت به مسئولان و تعامل مستقیم با مردم جهان و سخن رودررو با افکار عمومی از مهم ترین اهدافی است که گروه مذاکره کننده هسته ای با استفاده از شبکه های اجتماعی در پی آن بوده است و اما از دید مصاحبه شوندگان این پژوهش، پوشش رسانه ای، ابزار جنگ روانی، جریان سازی رسانه ای، بسترسازی تحلیل اخبار و مکمل جریان گردش آزاد اطلاعات از مهمترین کارکردهایی است که شبکه های اجتماعی در مذاکرات هسته ای داشتند.
پارلماسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تحول مفهوم دیپلماسی، پارلماسی که از دهه های منتهی به قرن بیست و یکم رشد قابل توجهی داشته است؛ از شاخه های نوظهور دیپلماسی به شمار می رود. با این وجود پارلماسی کمتر مورد مطالعه آکادمیک قرار گرفته است. در سال های اخیر، پارلماسی مجلس شورای اسلامی رشد قابل توجهی داشته است. مذاکرات و مواضع بین المللی ریاست پارلمان، افزایش گروه های دوستی پارلمانی به 123 کشور، حضور مستمر در مجامع بین المللی پارلمانی، و رایزنی های هیئت های پارلمانی را می توان از این دست برشمرد. بنابراین این پرسش مطرح می شود که پارلماسی چه جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در راستای پاسخ به پرسش اصلی مقاله با بهره گیری از روش تحقیق اکتشافی، یافته های این پژوهش بر این اساس است که پارلماسی در زمینه سازی برای "پیشبرد"سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مقوله ای پذیرفته شده و روبه رشد، اما در زمینه "شکل دهی" به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با موانع و چالش هایی روبه رو است. عدم تدوین قانون، فقدان نگاه راهبردی، و عدم تعریف مأموریت برای پارلماسی مجلس شورای اسلامی از جمله این موانع هستند.
اولویت بندی تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران از راه قفقاز جنوبی: راهبردها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره تحول ها و پویش های امنیتی قفقاز جنوبی تأثیر مستقیمی بر منافع و امنیت ملی ایران داشته اند. امروزه جمهوری اسلامی ایران با توجه به همسایگی با فققاز جنوبی و داشتن مرز با دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان از تحول های این منطقه تأثیر زیادی می پذیرد. در سال های اولیه استقلالِ جمهوری های آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، پیدایش چالش های داخلی، دشواری های دوران استقلال، ضعف در دولت سازی و ملت سازی، تنش های مرزی و مناقشه های سرزمینی، سرایت بحران های داخلی به فراسوی مرزها، خلأ ژئوپلیتیکی در چندسال نخست فروپاشی شوروی و ورود قدرت های خارجی پس از یازده سپتامبر، مسائل مهمی از نگاه ایران بودند. در سال های اخیر شکل گیری پویش های نوین امنیتی در حوزه محیط زیست، فرهنگی و اجتماعی، ژئواکونومی و رقابت راهروهای فرامرزی در حوزه انرژی و حمل ونقل، محیط امنیتی قفقاز جنوبی را برای امنیت ملی ایران برجسته تر کرد. برای تصمیم گیری مناسب در برابر تحول های این دو منطقه، تهدیدهای این مجموعه امنیتی باید اولویت بندی شوند؛ آن گاه می توان راهبردها و راهکارهای مناسبی نیز در برابر این تهدیدها اجرا کرد. شناسایی و اولویت بندی مهم ترین تهدیدها در این منطقه را به عنوان مسئله محوری این نوشتار در نظر گرفتیم و تلاش می کنیم با اولویت بندی این تهدیدها در منطقه، راهبردها و راهکارهایی ارائه دهیم. پرسش اصلی این است که«اولویت بندی مهم ترین پویش های تهدیدزای متوجه جمهوری اسلامی ایران از راه قفقاز جنوبی چیست؟» روش نوشتار پیمایش با پرسشنامه است. نتیجه کلی اینکه در قفقاز جنوبی تهدیدهای امنیتی و اقتصادی/ژئواکونومیکی اولویت زیادی دارند و می توان در چارچوب راهبردهای پیشنهادی چالش ها و تهدیدها را مهار کرد.
بررسی علل تعمیق شکاف قبطی-مسلمان در مصر بر پایه نظریه میگدال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
947 - 965
حوزههای تخصصی:
جامعه مسیحیان ارتدکس مصر که با نام قبطی شناخته می شوند، از دهه ۱۹۷۰ به بعد و به ویژه بعد از انقلابی که حسنی مبارک را سرنگون کرد، هدف خشونت و تبعیض بوده اند. هدف اصلی این مقاله درک علل تعمیق شکاف مذهبی بین مسیحیان قبطی و اکثریت مسلمان در مصر معاصر است. در این زمینه، وضعیت قبطیان از زمان به قدرت رسیدن سادات در سال ۱۹۷۰ تاکنون با تمرکز بر موارد اصلی خشونت و حمله به قبطیان بررسی شده است. چارچوب نظری در این نوشتار نظریه «دولت در جامعه» جوئل اس. میگدال برای تبیین علل تعمیق شکاف است. بررسی موضوع مورد مطالعه نشان داد که علت اصلی عمیق شدن این شکاف ها از سال ۱۹۷۰، سستی و ناتوانی دولت مصر در کنترل جامعه و برعکس نیرومند بودن گروه های اجتماعی در مصر و ساختار چندپاره جامعه بوده است. در پنج دهه گذشته رهبران مصر یک سیاست بقا به منظور حفظ قدرت خود در محیط چندپاره را دنبال کرده اند و به جای تلاش برای پرکردن شکاف قبطی-مسلمان، خود در موارد بسیاری سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را در پیش گرفته اند و ازاین رو دولت خود به بخش بزرگی از مسئله قبطی ها تبدیل شده است. به باور نویسندگان، نظریه میگدال می تواند به خوبی علت شکاف های قومی و مذهبی مختلف دیگر در جوامع جهان سوم را هم تبیین کند.
نگرشی بر روند تحولات تکنولوژی و الگوهای فرهنگی از نگاه مردم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
397 - 417
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی کلید فهم مراحل و الگوهای فرهنگی است. در مطالعه پیشرو با تمرکز بر روند تحولات تکنولوژی و الگوهای فرهنگی، روند تکنولوژی به همراه الگوهای فرهنگی در طول تاریخ مطالعه شده است. لذا جهت دستیابی به این هدف، از روش اسنادی بهره گرفته شده است. این پژوهش نشان داد که بر اساس نظریات مردم شناسانی همچون تایلر، فریزر، مورگان، مالینوفسکی، استراس، مارگارت مید، هریس و بودریار، تکنولوژی در پیشرفت فرهنگی تمدن می تواند کارکرد داشته باشد. اما زمانی نیز برخی تکنولوژی ها همچون رسانه ها می توانند موجب دگرگون کردن فرهنگ و یا آسیب رسانی به آن شوند. به طوری که در اقوام شکارگر و کشاورز ابزارهای ساده ای که توسط فرد بومی آن منطقه و برای هدف خاص ساخته می شد این ابزار با کاربردش در اعتقادات و باورها، اخلاقیات و دین و محیط زیست و همکاری موجب پیشرفت و تقویت آن جامعه می شد. حال آنکه در جوامع صنعتی و فرا صنعتی از جهاتی به رفاه انسان کمک شایان توجه ای نموده اما باعث تخریب محیط زیست، از بین رفتن دین و اخلاقیات شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مطابق نظریات مردم شناسان، تکنولوژی می تواند موجب رشد الگوهای فرهنگی شود.
تبیین جایگاه «اصل آزادی» در عدالت اجتماعی با روی کرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصول عدالت اجتماعی، قواعد تحقق بخش عدالت در توزیع مواهب اجتماعی است. اصول متعددی در تعیین جایگاه واقعی هر چیز و هر کس در جامعه مؤثر است که یکی از آن ها «اصل آزادی هدفمند» است. آزادی در قرائت رایج لیبرالیسم به معنای رهایی انسان در تنفیذ خواسته های شخصی، بریده از الزامات انسانی و اخلاقی است که بر مبنای انسان-محوری، ابزاربودن عقل و گسست میان حق و خیر بنا شده است، اما مقتضای آزادی در اسلام بر خلاف لیبرالیسم، فراهم نمودن زمینه های رشد و بالندگی و بروز استعدادهای انسانی و کمالی افراد جامعه است. این معنا بر مبانی یازده گانه ذیل که با تأمل در منابع دین اسلام استنباط شده، مبتنی است: اختیاری بودن ایمان، تفاوت مؤمنان در درجات ایمان، رشد اجتماعی، مشارکت مردم، انفتاح باب اجتهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تفاوت سلیقه ها، رعات تدریج در هدایت، احکام غیر الزامی دین، وابستگی اجرای قوانین به رضامندی عمومی و قاعده عدم سلطه. تبیین شرایط، لوازم و آثار این مبانی با روش توصیفی و تحلیلی، به تفصیل در این پژوهش آمده است تا زمینه تأملات بیش تر عدالت پژوهان را فراهم نموده و روشن گر مجریان عدالت خواه باشد.
الگوی مطلوب دیپلماسی رسانه ای در وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
217 - 241
حوزههای تخصصی:
مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای در وزارت امور خارجه ج.ا.ایران، متولی امر دیپلماسی رسانه ای در دستگاه دیپلماسی کشور است. موضوع پژوهش حاضر، بررسی و پیاده سازی الگوی دیپلماسی رسانه ای در وزارت امور خارجه ج.ا.ایران است. این پژوهش به روش کیفی منتج از مصاحبه عمقی با 19 تن از مسئولین فعلی و سابق این وزارتخانه اعم از سخنگویان فعلی و گذشته، مدیران دیپلماسی رسانه ای و تعدادی از کارشناسان این حوزه که متولی امر دیپلماسی رسانه ای هستند، اساتید دانشگاه و صاحب نظران در حوزه دیپلماسی رسانه ای و است. تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل مضمونی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی دیپلماسی رسانه ای در دستگاه سیاست خارجی، در وهله اول اقدام به رصد اخبار و وقایع در سراسر دنیا می نماید. در وهله دوم از طریق اطلاع رسانی اطلاعات، موضع گیری و جریان سازی، به تحولات پیش آمده پاسخ می دهد. طی این چرخه اقدام به ارزیابی اقدامات نموده، سپس در صورت لزوم به فعالیتهای سلبی رسانه ها، واکنش نشان می دهد. در پایان الگوی مطلوب دیپلماسی رسانه ای مبتنی بر نظرات کارشناسان این حوزه و در راستای رفع محدودیتها و نقطه ضعفها تدوین شده است.
کرونا، اقتدارگرایی دیجیتال و بن بست های لیبرالیسم در فلسفه سیاسی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی در قرن بیست ویک، عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی اغلب مردم جهان را تحت تأثیر قرار داده است. در غرب نیز افزایش نظارت بر شهروندان به بهانه اجرای قانون ازجمله مهم ترین عرصه های دخالت دولت الکترونیک به شمار می رود که ادعای اکثر فلاسفه غرب جدید در رابطه با تضمین آزادی فرد بر اساس پیشرفت های علوم تجربی و ارزش های لیبرال دموکراسی را زیر سوال برده است. با شیوع پاندمی کرونا، استفاده دولت های غربی ازهوش مصنوعی برای کنترل همه گیری و نظارت بر اجرای قوانین مربوط، شکلی از اقتدارگرایی دیجیتال را نمایان ساخت. از جمله مسائل مطرح در این زمینه استفاده دولت های غربی از فناوری هوش مصنوعی برای کنترل رفتار فرد به بهانه پیشگیری و کنترل ویروس کرونا است. بر این اساس مقاله حاضر سعی دارد با به کارگیری روش توصیفی و کتابخانه ای، به این سوال مهم پاسخ دهد که چگونه از طریق عرصه-های دولت الکترونیک، دال مرکزی فلسفه سیاسی غرب یعنی آزادی فردی محدود، و به اقتدارگرایی دیجیتال منجر شده است؟ یافته ها نشان می دهد دولت های غربی با بهره گیری از فن آوری های دیجیتال و تشویق شهروندان به خودسانسوری، کنترل پیش دستانه، نقض اعتبار اجتماعی، دخالت در حوزه خصوصی و مشروعیت بخشی به زندگی ماشینی، فرایند گذار از لیبرال دموکراسی به اقتدارگرایی دیجیتال را تسریع بخشیده-اند.
روابط ارامنه و گرجیانِ قفقاز با ایران، از دوره شیوخ صفوی تا پایان حکومت شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
883 - 905
حوزههای تخصصی:
درگیری های صفویان و عثمانیان ، که هریک ادعای رهبری بخشی از جهان اسلام را داشتند ، بر سر قفقاز (عمدتاً گرجستان و ارّان) از قرن ۱۶ تا ۱۸ میلادی ادامه داشت . نهایتاً رقیب دیگری در منازعات بر سر این خطّه ، در قرن ۱۹ میلادی به جمع کشورهای درگیر افزوده شد که همانا روسیه می باشد . اهمیّت قفقاز نه تنها در حاصلخیزی و رونق مراتع آن در دامنهٔ کوه های قفقاز بلکه به سبب موقعیت ترانزیتی آن در سواحل شرقی دریای سیاه بود ، به علاوه ساکنان این منطقه که از دیر باز نیز خراجگزار ایران بودند ، در تمام طول تاریخ خود تمایل به کسب خودمختاری داشته و در جهت نیل به استقلال اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی شان تلاش می کردند و در زمان مورد بحث ما ، مجدداً تحت نظارت دولت ایران قرار داشتند . در راستای همین واقعیت ، تحقیق ما قصد دارد نشان دهد بی کفایتی دربار صفوی و باورهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و عملکرد سیاسی پادشاهان صفوی ، با آرمان ها و خواسته های ارامنه و سایر مسیحیان منطبق نبوده و تأثیر زیادی در گرایش آنان به سمت عثمانی که در این سالها از نظر قدرت سیاسی در منطقهٔ مورد نظر برصفویان برتری داشته و در سیاست های جهانی نیز رقیب مطرح و قابل توجهی برای قدرت های اروپایی محسوب می شد ، داشته است .
دیپلماسی انرژی و راهبرد موازنه منطقه ای روسیه در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
613 - 642
حوزههای تخصصی:
منطقه خاورمیانه در دوران شوروی اهمیت بالایی برای مسکو نداشت، اما با فروپاشی این کشور از یک سو و بروز تحولات ژئوپلیتیک به ویژه پس از تحولات بیداری اسلامی، اهمیت خاورمیانه برای روسیه به مرور افزایش یافته است. قرابت جغرافیایی حوزه منافع حیاتی این کشور با خاورمیانه سبب شده تا مسکو همواره نسبت به موازنه قدرت در خاورمیانه، حساسیت بالایی داشته باشد؛ همان طور که نقش آفرینی این کشور در بحران سوریه این مهم را به وضوح نشان داد. در سال های اخیر، مسکو تلاش کرده تا با ابزار «دیپلماسی انرژی»، ضمن تقویت بُعد نرم سیاست خارجی این کشور در منطقه، در حفظ موازنه قوا میان قدرت های اصلی در این منطقه، تأثیرگذار باشد. لذا مقاله پیش رو با تکیه بر روش مطالعه موردی کیفی با طرح این پرسش که «روسیه چگونه با رهیافت دیپلماسی انرژی به موازنه در میان کنشگران این منطقه می پردازد؟» به بررسی رفتار این کشور در قبال ایران، عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل می پردازد. فرضیه پژوهش آن است که روسیه با استفاده از ابزار انرژی، می کوشد تا قدرت های منطقه ای را به سمت همکاری با خود سوق داده تا ضمن گسترش حوزه نفوذ در منطقه، افزایش قدرت تأثیرگذاری در بازارهای جهانی و کنترل نفوذ غرب، به برقراری موازنه قدرت در منطقه کمک کند. همکاری این کشور در صنعت گاز ایران، روابط این کشور با عربستان در چهارچوب «اوپک پلاس»، همکاری با ترکیه و حضور در صنعت گاز اسرائیل، نمونه ای از این ابتکارهای دیپلماسی انرژی روسیه در خاورمیانه به شمار می روند که فصل مشترک آن ها، موازنه بخشی میان قدرت های منطقه ای است.
الگوی مطلوب سیاست گذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در مواجه با جنگ رسانه ای آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی رسانه های جمعی نقش مهمی را در حیات سیاسی و فرهنگی جوامع ایفا می کنند ، از سوی دیگر نیز با روند فزاینده توسعه رسانه های جدید در جهان همچون شبکه های اجتماعی، کارکرد آن ها در جنگ رسانه ای افزایش یافته است و بستری در دست قدرت های برخوردار از این فناوری های نوین فراهم آورده اند. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی مطلوب سیاست گذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با جنگ رسانه ای آمریکا می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی بهره جسته ایم و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده کرده ایم. یافته های تحقیق در خصوص الگوی مطلوب سیاست گذاری رسانه ای ج.ا.ا در مواجهه با جنگ رسانه ای آمریکا عبارت است از: ولایت پذیری عملی و تئوری پردازی نظری س اختار م ردم س الاری دین ی، حفظ هویت با تمرکز بر سبک زن دگی ایران ی اس لامی، امیدآفرینی هوشمندانه و منطقی، اثبات کارآمدی نظام اسلامی و اطلاع رسانی مناسب درباره خدمات انجام شده، مقابله با شکاف های قومی و مذهبی، برخورد منطقی با سازمان های مردم نهاد (سمن)، همسان کردن ظرفیت ها و ساختارهای سازمان ه ای امنیت ی کش ور ب ا ماهی ت تهدیدات رسانه ای، تشکیل اتاق های فک ر و ج ذب نخبگ ان رسانه ای، ایجاد شبکه های قوی اجتماعی بومی، حمایت تقنینی، نظارتی و اجرایی از توسعه زیرساخت های جنگ رایانه ای، قانونمند کردن مقابله با جرائم سایبر و تلفن همراه، طراحی و تدوین نظام جامع دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ای ران، آینده نگاری ماهوی تهدیدهای رسانه ای فراروی نظام جمهوری اس لامی ای ران می باشد. واژگان کلیدی: جنگ رسانه ای، سیاست گذاری رسانه ای، ایالات متحده آمریکا.
مقایسه مبانی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و الگوی توسعه غربی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳
60-89
حوزههای تخصصی:
به لحاظ تفاوت های ساختاری و زمینه ای میان جامعه ایران و جامعه غربی و پیامدهای مخرب و غیر کارساز تعمیم الگوهای آن لازم است تا مدل الگوی اسلامی-ایرانی برای پیشرفت به تناسب ضرورت های ساختاری، اجتماعی و فرهنگی ایران طراحی گردد. ضرورت تبیین این الگو به سبب چالش های عمده ای است که می تواند در سطح داخلی و جهانی به رفع نارسایی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فکری در جامعه مبدل گردد. این پژوهش گردآوری شده به روش تحلیلی و توصیفی ضمن بررسی اشتراکات و تمایزات فلسفی غربی و اسلامی به مؤلفه ها و خطوط راهنمای الگوی اسلامی و ویژگی های راهبردی این الگو خواهد پرداخت و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که مبانی و مبانی فکری و فلسفی پیشرفت اسلامی-ایرانی چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به جهان بینی اسلامی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی علاوه بر معیار یپیشرفت مادی شامل معیار معنوی نیز است.
راهبرد بهینه ج.ا.ایران در فرآیند دولت- ملت سازی سوریه با استفاده از روش دانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
به رغم کامیابی ج.ا.ایران در جلوگیری از سقوط نظام سیاسی سوریه در عرصه نظامی، تداوم دستاوردهای کشور در این رابطه نیازمند راهبردپردازی جامع و مبتنی بر ملاحظه نقش آفرینی سایر بازیگران دخیل در بازی سوریه است. این مقاله مدعی است که تداوم دستاوردها نیازمند نقش آفرینی در فرایند دولت- ملت سازی پس از منازعه در سوریه است. نویسندگان با استفاده از روش دانا به عنوان راهکاری برای راهبردپردازی تلاش کرده اند راهبرد بهینه را بر مبنای مدیریت تعارض و تضاد میان بازیگران طراحی کنند. در واقع، این روش به دنبال آن است که منافع ج.ا.ایران را در بازی با حاصل جمع مثبت برای اکثر بازیگران دخیل در سوریه محقق کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که راهبرد بهینه ج.ا.ایران در فرایند دولت-ملت سازی سوریه باید واجد این شاخص ها باشد: پذیرش نظام سیاسی سکولار، پذیرش ناسیونالیسم عربی، تقویت حزب بعث در کنار تشویق تحزب غیرهویتی، تقویت پارلمان در برابر ریاست جمهوری، کاهش نفوذ دستگاه های امنیتی، استقلال قوه قضائیه از حزب بعث، تشویق اقتصاد نیمه سوسیالیستی، جلوگیری از تقسیم قوا بر اساس مدل لبنانی و عراقی و مخالفت با فدرالیسم.