فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان مهم ترین رکن نظام آموزش و پرورش کشور هستند. بررسی آموزش های روان شناختی با هدف ارتقای سطح سلامت روان دانش آموزان در تمامی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه موضوعی بسیار مهم در نظر گرفته می شود. بدین ترتیب این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و نشاط ذهنی دانش آموزان انجام شد. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود که از مرداد تا آبان 1403 برای مشاوره به دو مرکز خدمات روان شناختی شهر تهران مراجعه کرده بودند. حجم نمونه تعداد 34 نفر دانش آموز از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس و با رعایت ملاک های ورود و خروج و داوطلبانه انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (17 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه نظریه انتخاب گلسر (1999) به مدت 10 جلسه قرار گرفتند در حالی که گروه گواه این آموزش را دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پایستگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) و پرسشنامه نشاط ذهنی (رایان و فردری ک، 1997) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و با نرم افزار 25SPSS- انجام شد. یافته ها: بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ پایستگی تحصیلی (518/14=F) و نشاط ذهنی (990/5 =F) در سطح 05/0 تفاوت معنادار آماری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به این نتیجه از پژوهش حاضر می توان گفت نظریه انتخاب به دانش آموزان کمک می کند با اتخاذ انتخاب های سازنده تر به میزان بیشتری از پایستگی تحصیلی و نشاط ذهنی دست یابند.
اثربخشی یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارت های فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم در سال تحصیلی 401-1400 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم منطقه 2 شهر مشهد بودند که تعداد 112 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. افراد گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت آموزش یادگیری زایشی بر اساس بار شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل آزمون محقق ساخته 20 سوالی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که یکی از آموزش های موثر بر یادگیری ریاضی دانش آموزان، استفاده از روش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی است.
روابط ساختاری عوامل فراتشخیصی با ابعاد آسیب شناسی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری عوامل فراتشخیصی (تجربه های آسیب زای کودکی، سبک دلبستگی ناایمن، بدتنظیمی هیجانی، مشکلات بین فردی و باورهای ناکارآمد) با ابعاد آسیب شناسی شخصیت انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 531 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت DSM-5 فرم کوتاه پلاس، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنشتاین، پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان، پرسشنامه مشکلات بین فردی بارخام و همکاران، مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان) بودند. تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که ابعاد آسیب شناسی شخصیت با ترومای کودکی(27/0)، سبک دلبستگی ناایمن (51/0)و مشکلات بین فردی(44/0) ارتباط معناداری دارد (p<0.01). در رابطه بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با بدتنظیمی هیجانی و باور ناکارآمد ترومای کودکی نقش میانجی دارد. همچنین نقش سبک دلبستگی ناایمن نیز در ارتباط بین ابعاد آسیب شناسی و مشکلات بین فردی به عنوان میانجی مورد تایید است. بحث و نتیجه گیری: شناسایی ابعاد آسیب شناسی شخصیت و پیشگیری از شکل گیری دلبستگی ناایمن و تجربه های آسیب زای کودکی می تواند افراد را از انواع اختلالات روانی دور کند.
مقایسه اثر بخشی مشاوره پذیرش و تعهد و رویکرد شفقت به شیوه گروهی بر نظم جویی هیجان و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۳۰۵-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناباروری به عنوان یک مسئله استرس زا می تواند تنظیم هیجان و کیفیت روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و شفقت به عنوان رویکردهای نوین روان درمانی مطرح شده اند که هر دو بر بهبود تنظیم هیجان و ارتقای روابط زناشویی تأکید دارند. بااین حال، پژوهش های اندکی به مقایسه اثربخشی این دو رویکرد در جامعه زنان نابارور پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد و رویکرد مبتنی بر شفقت بر تنظیم هیجان و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان نابارور شهر بجنورد در سال 1402 بودند، که از بین آنان 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) جایگزین شدند. مداخلات آزمایشی با رویکرد پذیرش و تعهد و رویکرد شفقت در 8 جلسه 120 دقیقه ای برای گروه های آزمایش به اجرا در آمد. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجانات (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه وضعیت زناشویی (گلوم بوگ راست، 1988) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس به شیوه اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثرات زمان، گروه و اثر متقابل زمان و گروه همگی معنادار بودند (001/0> p). در مقایسه های زوجی تفاوت دو رویکرد پذیرش و تعهد و شفقت با یکدیگر در پس آزمون بازارزیابی هیجانی و تفاوت آن ها در بازداری هیجانی معنادار و گروه پذیرش و تعهد تأثیر بیشتری داشت و در کیفیت روابط زناشویی تفاوت معناداری نداشتند (001/0< p). همچنین هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه در ابعاد بازارزیابی و بازداری هیجانی و کیفیت روابط زناشویی تفاوت معنادار و تأثیر بیشتری داشتند (001/0> p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد به منظور بهبود تنظیم هیجان و کیفیت روابط زناشویی در زنان نابارور، می توان از مشاوره گروهی با رویکرد پذیرش و تعهد و شفقت استفاده نمود تا از عوارض خانوادگی و روانشناختی فقدان توانمندی تنظیم هیجان و همچنین کیفیت پایین روابط زناشویی و احتمال افزایش تعارضات و طلاق جلوگیری شود.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کمال گرایی ناسازگار، باورهای غیر منطقی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۱۳۲-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی افکار خودکشی دانشجویان پزشکی بر اساس کمال گرایی ناسازگار، باورهای غیرمنطقی و فرسودگی تحصیلی بود. روش مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های پزشکی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود که تعداد 150 نفر بر اساس فرمول تاباچینک و فیدل، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مقیاس افکار خودکشی (STS، محمدی فر و همکاران، 1392)، کمال گرایی ناسازگار (MPS، استوبر و رامبو، 2007)، باورهای غیرمنطقی (IBT، جونز، 1986)، و فرسودگی تحصیلی (SBI، سالما آرو و ناتانن، 2005)، جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد افکار خودکشی دانشجویان پزشکی بر اساس کمال گرایی ناسازگار، باورهای غیرمنطقی و فرسودگی تحصیلی قابل پیش بینی است (05/ 0p<) و 4/36 از واریانس افکار خودکشی در دانشجویان پزشکی را تبیین می کنند. در نتیجه کمال گرایی ناسازگار، باروهای غیرمنطقی و فرسودگی تحصیلی می توانند بر افکار خودکشی دانشجویان پزشکی موثر باشند.
آینده روان درمانی: بررسی ادغام و پیامدهای هوش مصنوعی در شیوه های درمانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی ادغام و پیامدهای هوش مصنوعی در شیوه های درمانی معاصر انجام شده است. روش شناسی: در این پژوهش مروری ابتدا جستجوی مقالات انگلیسی و فارسی زبان نمایه شده در فاصله سال های 2015 تا 2025 در پایگاه های اطلاعاتی معتبر ملی و بین المللی شامل SID, PubMed, Science Direct, Web of Science و نیز موتور جستجوی Google Scholarبا استفاده از واژگان کلیدی روان درمانی، هوش مصنوعی، اختلالات روانی،شیوه های درمانی معاصر،اینترنت صورت گرفت. مقالات بازیابی و مرور شدند، سپس پیامدهای هوش مصنوعی در شیوه های درمانی معاصر استخراج و تحلیل گردید. در انجام این مطالعه اسنادی کلیه موارد اخلاقی شامل استناد بی طرفانه، اصالت متون و حفظ امانتداری رعایت شده است. یافته ها: این رویکرد می تواند شکاف موجود در استفاده از فناوری های هوش مصنوعی در مقایسه با سلامت جسمی را پر کرده و نقش مهمی در بهبود سلامت روان ایفا کند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که تحقیقات بیشتری برای ارزیابی عوامل تعدیل کننده و تغییرات روان درمانی با ادغام هوش مصنوعی برای کارایی بیشتر آن مورد نیاز است. لذا، بر اساس مرور انجام شده یک دستور کار تحقیقاتی آینده پیشنهاد می شود تا بستری برای پژوهش های بیشتر در جامعه ایران در این زمینه ایجاد گردد.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس بیگانگی از والدین رولاندز (RPAS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
21 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیگانگی از والدین می تواند زمینه ساز آسیب های روانی برای کودکان گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس بیگانگی از والدین رولاندز (2019) بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و تحلیل عاملی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی که در سال 1403-1402 برای مشاوره طلاق به مراکز مشاوره شهرستان بجنورد مراجعه کرده بودند. تعداد 220 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس بیگانگی والدین رولاندز (RPAS) را پاسخ دادند. برای بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و روش آزمون- باز آزمون و برای بررسی روایی از تحلیل عاملی تأییدی و روایی هم زمان از طریق همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گویه ها همبستگی مناسبی با نمره کل مقیاس دارند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که با حذف گویه 22 و 15 برازش داده ها حفظ شد و ساختار مقیاس برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضریب آلفای کل مقیاس برابر با 86/0 و برای عامل ها بین 67/0 تا 73/0 به دست آمد و ضریب همبستگی آزمون باز آزمون نشان دهنده ی پایایی مقیاس بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مقیاس بیگانگی از والدین رولاندز، از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است که برای پژوهشگران و مشاوران خانواده می تواند مورداستفاده قرار گیرد.
طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها در سازمان های دولتی؛ با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) (مورد مطالعه: سازمان های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها در سازمان های دولتی؛ با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی هستند که تعداد 20 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها با استفاده از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. دراین پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و نرم ا فزار مکس- کیو- دی- ای 2020 و نتایج کمی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری تحلیل شد. یافته های این پژوهش مشتمل بر عوامل موثر بر شکل گیری پدیده ی واماندگی استعدادها و ارائه مدل آن است. نتایج پژوهش مشتمل بر طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها است، مدل واماندگی استعدادها در این پژوهش در چهار سطح اصلی و براساس بسترهای شکل گیری، ابعاد واماندگی استعدادها، عوامل مداخله جو و همبسته آن و پیامدهای واماندگی استعدادها تدوین شده است.درواقع نتایج حاصل از این پژوهش می تواند درک و شناخت مدیران را در خصوص پدیده وامان دگی اس تعدادها و عوامل مؤثر ب ر شکل گیری آن را در س ازمان ه ای دولتی بهبود بخشد و همچنین، مبنایی برای تصمیمات مدیران و برنامه ریزان سازمان های دولتی در راستای مقابله با با این پدیده می باشد
نقش مولفه های سازمان یافتگی شخصیت و روابط موضوعی در پیش بینی سوگیری تفسیری دانشجویان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
12 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش مولفه های سازمان یافتگی شخصیت و روابط موضوعی در پیش یینی سوگیری تفسیری دانشجویان افسرده بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 200 نفر از سه دانشکده فنی، علوم پایه و علوم انسانی (76 پسر و 124 دختر) براساس معیارهای ورود به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سیاهه تجدیدنظر شده افسردگی بک و همکاران (1996)، سازمان یافتگی شخصیت لنزنوگر و همکاران (2001)، روابط موضوعی بل و همکاران (1986)، آزمون سناریوهای مبهم برای افسردگی برنا و همکاران (2011) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین مولفه های سازمان یافتگی شخصیت و روابط موضوعی با سوگیری تفسیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام در گام نهایی نیز آشکار کرد که 55/5 درصد واریانس سوگیری تفسیری به وسیله مولفه های آزمون گری، بی کفایتی، بیگانگی، دلبستگی ناایمن تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سازمان یافتگی شخصیت (مولفه آزمون گری) و روابط موضوعی (بی کفایتی، بیگانگی و دلبستگی ناایمن) نقش مهمی در پیش بینی سوگیری تفسیری دانشجویان افسرده دارند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی براسترس ادراک شده مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی براسترس ادراک شده مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم به اجرا درآمد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر اصفهان در سال 1403 بودند. نمونه پژوهش شامل 26 نفر از مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). ابزارگردآوری شامل پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) بود. مداخله پژوهش شامل 8 جلسه آموزشی 90 دقیقه ای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای گروه آزمایش بود و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره حاکی از این بود که روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش استرس ادراک شده مادران دارای کودک اختلال اوتیسم موثر بوده است (05/0P<). با توجه به یافته ها می توان برای کاهش استرس ادراک شده مادران دارای کودک اوتیسم می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سود جست.
طراحی مدل پیشگیری قلدری سایبری مبتنی بر مشارکت دانش آموز، مدرسه و والدین– رویکرد فراترکیب نظریه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
157 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل پیشگیری قلدری سایبری مبتنی بر مشارکت دانش آموز، مدرسه و والدین بود. رویکرد این پژوهش سنتز پژوهی کیفی، از نوع فراترکیب نظریه ساز بود. بر اساس جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی پرداخته شدو نهایتا 67 مقاله اصیل انتخاب شدند. با تکنیک دسته بندی یافته ها و تکنیک کمی فراچکیده نویسی، ابتدا 66 کد باز استخراج گردیدند و سپس براساس مشابهت ها ارتباط مفهومی و خصوصیات مشترک بین کدهای باز، 17 کد محوری افراد (مانند والدین، مشاوران و...)، برنامه های مداخله ای (شامل برنامه های ویژه دانش آموزان مانند مداخله مبتنی بر هنرهای رزمی، مداخله پیشگیرانه و...) و ویژه والدین (مانند برنامه ویدیویی موردکاوی، برنامه پیشگیری مداخله خانواده و...)، شایستگی ها و توانمندی های دانش آموزان (مانند ترویج و افزایش همدلی، ارتقا رشد شخصیتی و...)، توانمندی های ایجاد شده در سایرین (مانند افزایش آگاهی معلمان و افزایش نقش والدین در نظارت و...)، پیامدهای عاطفی-روانی (مانند ایجاد محیط حمایتی، بهبود حمایت اجتماعی و...) و پیامدهای اجتماعی (مانند کاهش تاثیر قلدری سایبری، کاهش قربانی شدن در قلدری سایبری و...) مشخص شدند و و در مدل نهایی پیشگیری قلدری سایبری مبتنی بر مشارکت دانش آموز، مدرسه و والدین جایابی شدند. با استفاده از تکنیک های اعتبارپذیری و انتقال پذیری، اعتبار یافته های مدل انجام شد. به طور کلی، برای توانمندسازی دانش آموزان در مقابل قلدری سایبری نیاز به آگاهی سازی خود آنان و آگاهی سازی و حمایت والدین و معلمان، مدیران و مشاوران مدرسه در کنار استفاده از برنامه ها و نرم افزارهای ویژه پیشیگیری و آموزش قلدری سایبری است.
اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی کودکان با اختلال نارسایی توجه – فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است که کودکان با این اختلال در هماهنگی با آموزش ها و محیط اجتماعی دچار کام نایافتگی می شوند. بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی کودکان با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی شهرستان خمام در سال تحصیلی 1403 _ 1404 بود. نمونه پژوهش 24 نفر از دانش آموزان جامعه آماری مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه هفتگی در دوره آموزشی برنامه توالی واجی لیندامود به صورت گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه آموزش های معمول مرکز آموزشی خود را دریافت می کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نارسایی در کنش های اجرایی (بارکلی، 2012) و خودپنداشت تحصیلی (چن، 2004) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه توالی واجی لیندامود اثربخشی قابل توجهی بر گروه آزمایش داشت؛ بدین معنا که نمرات کنش های اجرایی (05/0>P، 76/55 =F) و خودپنداشت تحصیلی (05/0>P، 23/45 =F) گروه آزمایش افزایش یافت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد برنامه توالی واجی لیندامود با تقویت دیداری و شنیداری و توسعه تفکر انتقادی و حل مسئله به بهبود کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی منجر شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزشی و درمانی توسط متخصصان و درمانگران اجرا شود.
اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی با رویکرد اسلامی بر اضطراب وجودی و نگرش به مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی با رویکرد اسلامی بر اضطراب وجودی و نگرش به مرگ سالمندان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان مرد عضو خانه سالمندی شهر اردبیل در نیمه دوم سال 1402 بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش 36 نفر بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 10 جلسه ی 75 دقیقه ای مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی با بازنگری رویکرد اسلامی را به صورت هر هفته 1 جلسه دریافت کردند. برای گردآوری داده ها از فرم تجدیدنظر شده نگرش نسبت به مرگ (DAP-R، وونگ و همکاران، 1994) و مقیاس اضطراب وجودی (EAQ، ویمز و همکاران، 2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون اضطراب وجودی و نگرش به مرگ سالمندان در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. با توجه به این نتایج می توان بیان کرد که ارائه روان درمانی معنوی- مذهبی با رویکرد اسلامی تاثیر معناداری بر کاهش اضطراب وجودی و بهبود نگرش به مرگ سالمندان داشت.
نقش باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی در پیش بینی شیفتگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
233 - 208
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی در پیش بینی شیفتگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی دوّم ناحیه ی یک شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود. برای برآورد حجم نمونه از نرم افزار G-Power نسخه 1/3 استفاده شد. با در نظرگرفتن اندازه اثر 15/0، توان 95/0 و آلفای 05/0 حجم نمونه 120 نفر به دست آمد که به منظور افزایش تعمیم پذیری نتایج با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 150 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزشی یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990)، پرسشنامه ی نیازهای اساسی خودتعیین گری دسی و رایان (2000)، پرسشنامه ی بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه ی شیفتگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008)، استفاده شد. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی با شیفتگی تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 68 درصد از واریانس شیفتگی تحصیلی دانش آموزان براساس باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی قابل پیش بینی است (01/0p<). بنابراین می توان نتیجه گرفت که باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی در پیش بینی شیفتگی تحصیلی دانش آموزان نقش دارند و برای افزایش شیفتگی تحصیلی در دانش آموزان ضروری است، مداخلاتی روی باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی صورت گیرد.
هنجاریابی ابزار سنجش هوش ورزشی در نمونه ورزشکاران و غیر ورزشکاران: کاربرد مدل های چندبعدی نظریه سوال پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۲۸۵-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: هوش ورزشی به عنوان توانایی پردازش و واکنش مؤثر به محرک های محیطی نقش کلیدی ایفا می کند.. بسیاری از مطالعات به اهمیت مؤلفه های هوش در موفقیت ورزشی پرداخته اند، اما ابزارهای موجود تنها به ارزیابی جنبه های محدودی از هوش ورزشی پرداخته و به طور جامع توانایی های چندگانه ورزشکاران را در شرایط پویا نمی سنجند. این شکاف پژوهشی نیاز به طراحی ابزاری جامع را برجسته می سازد که بتواند با ارزیابی چندبعدی، درک دقیق تری از توانمندی های شناختی و عملکردی ورزشکاران ارائه دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ارائه هنجارهای ابزار هوش ورزشی در میان ورزشکاران و غیرورزشکاران در سال 1401 بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و از نوع توسعه ابزار بود. جامعه آماری شامل تمامی ورزشکاران و غیرورزشکاران 16 تا 35 ساله استان البرز بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 624 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش علاوه ابزار هوش ورزشی (پژوهشگرساخته، 1403) از آزمون هوش (کتل، 1961) استفاده شد. جهت تحلیل آماری از مدل های چندبعدی نظریه سؤال پاسخ، آلفای طبقه بندی شده، آلفای کرانباخ، رتبه های درصدی و نمرات T استفاده شد و داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه 27، نرم افزار R نسخه 4.0.2 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسی روایی ابزار با مدل های چندبعدی نظریه سؤال پاسخ، پنج عامل ابزار هوش ورزشی تأیید کرد. همچنین همبستگی بین هر یک از ابعاد ابزار هوش ورزشی با آزمون هوش کتل نیز مثبت معنی دار بود (05/0 >P) که نشان داد روایی ملاکی نیز برقرار است. اعتبار ابزار هوش ورزشی با روش آلفای کرونباخ برای هر یک از پنج عامل آن بیشتر از 6/0 محاسبه شد که مطلوب و قابل پذیرش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت ارزیابی هوش ورزشی به ویژه بین نوجوانان ورزشکار، می توان تأیید کرد که ابزار هوش ورزشی، ابزاری مناسب و معتبر برای ارزیابی هوش ورزشی افراد بزرگسال 16 تا 35 سال است و براساس هنجارهای ارائه شده می توان وضعیت فرد را در جامعه تعیین کرد. لذا توصیه می شود از این ابزار برای سنجش هوش ورزشی استفاده شود و براساس آن به تعیین نیازهای آموزشی پرداخته شود.
نقش میانجی همجوشی شناختی در رابطه بین اجتناب شناختی و بدشکلی بدن: مطالعه ای روی متقاضیان جراحی زیبایی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که متقاضیان جراحی زیبایی با مشکلات روانشناختی متعددی روبرو هستند به همین دلیل بررسی عوامل روانشناختی موثر بر این مشکلات از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر نقش میانجی همجوشی شناختی در رابطه بدشکلی بدن با اجتناب شناختی در متقاضیان جراحی زیبایی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل متقاضیان جراحی زیبایی در شهرهای زاهدان، مشهد و بجنورد در سال 1403-1402 بود که از بین آنها 261 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014)، اختلال بدشکلی بدن ربیعی و همکاران (2011) و اجتناب شناختی سکستون و دوگاس (2009) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر به کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و smart PLS نسخه 3 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: اجتناب شناختی تاثیر مثبت، غیر مستقیم و معنی داری بر اختلال بدشکلی بدن (01/0p<) داشت. اجتناب شناختی تاثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر عامل های همجوشی و گسلش داشت (01/0p<). عامل های همجوشی و گسلش تاثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر اختلال بدشکلی بدن (01/0p<) داشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که همجوشی شناختی نقش واسطه ای معنی داری در رابطه اختلال بدشکلی بدن با اجتناب شناختی متقاضیان جراحی زیبایی داشت و پیشنهاد می گردد که تحقیقات بیشتری در این زمینه صورت گیرد تا نتایج دقیق تری به دست آید.
مدل یابی بخشش بر اساس هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با میانجی گری احساس گناه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مدل یابی بخشش بر اساس هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با میانجی گری احساس گناه بوده است. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 10000 دانشجو که در سال تحصیلی 1401-1402 در دانشگاه مشغول تحصیل بوده اند. تعداد نمونه آماری این پژوهش (24*20)، 480 نفر از دانشجویان در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری داده های موردنیاز از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده (1387)، هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، رشد اجتماعی وایلند (1953)، بخشش هارتلند (2005)، احساس گناه گوکلر و جونز (1988) بوده است. آزمون های مورد استفاده شامل تحلیل عاملی تأییدی، نیکویی برازش، ضرایب مسیر و معنی داری، شاخص های نیکویی برازش، آزمون کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و شاخص های نیکویی برازش بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده است: بین هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با احساس گناه رابطه منفی وجود دارد. بین هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با بخشش رابطه مثبت وجود دارد. بین احساس گناه با بخشش رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی به طور مثبت بر بخشش تأثیر دارند، در حالی که احساس گناه نقش میانجی در این رابطه ایفا می کند.
Humor in Families and Stress Reduction: The Mediating Role of Positive Affect(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the relationship between humor and stress in families, with positive affect as a mediating variable. Methods and Materials: The study employed a descriptive correlational design with 409 participants selected from families in South Africa, based on the Morgan and Krejcie sample size table. Data were collected through standardized questionnaires measuring humor, stress, and positive affect. Pearson correlation analysis was conducted using SPSS-27 to explore bivariate associations among variables. Structural Equation Modeling (SEM) was performed in AMOS-21 to test the hypothesized mediation model. Model fit was evaluated using multiple indices, including χ², df, χ²/df, GFI, AGFI, CFI, TLI, and RMSEA. Findings: The results revealed significant correlations between the study variables. Humor was positively correlated with positive affect (r = 0.53, p < .001) and negatively correlated with stress (r = −0.41, p = .001). Stress showed a significant negative correlation with positive affect (r = −0.47, p < .001). The structural model demonstrated acceptable fit (χ²(61) = 124.36, χ²/df = 2.04, GFI = 0.93, AGFI = 0.90, CFI = 0.96, TLI = 0.95, RMSEA = 0.049). Path analysis confirmed that humor had a direct positive effect on positive affect (β = 0.39, p < .001) and a negative effect on stress (β = −0.34, p = .001). Stress negatively influenced positive affect (β = −0.28, p < .001). Positive affect mediated the relationship between humor and stress, with a significant indirect effect (β = 0.09, p = .002). Conclusion: The findings highlight the protective role of humor in family contexts, showing that it reduces stress both directly and through the mediating role of positive affect. Integrating humor into family-based interventions may enhance resilience and emotional well-being.
ساخت و اعتبار یابی مقیاس طرحواره تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: طرح واره ها به معنای الگوها، قالب ها و نمونه های اساسی هستند که در ذهن ما شکل می گیرند و نحوه فکر کردن، احساسات و رفتار ما را تحت تأثیر قرار می دهند. این چهارچوب شناختی که محتوای آن در محیط تحصیل دانش آموز و تحت تأثیر ارتباطات او شکل گرفته است طرح واره تحصیلی نامیده می شود، شناسایی این طرحواره ها و عوامل مؤثر بر آن برای جلوگیری از مشکلات تحصیلی و روان شناختی دانش آموزان ضروری به نظر می رسد. هدف: این پژوهش باهدف ساخت و اعتبار یابی مقیاس طرحواره تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی و مدل تدوین ابزاراست. برای این منظور ابتدا طی یک مطالعه کیفی با تعداد 17 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان شبستر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد، متن مصاحبه ها با استفاده از سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری شد مقوله های به دست آمده از بخش کیف ی پژوهش، ابزاری جهت سنجش طرحواره تحصیلی ساخت و اعتبار یابی شد و بر روی تعداد 450 نفر از آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شبستر در سال تحصیلی 1400-1401 که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند اجرا شد. یافته ها: در نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مقیاس طرحواره تحصیلی حاوی 37 گویه و مشتمل بر 7 عامل تأیید شد، جایگاه دانش آموزی (6 گویه)، ارزش تحصیل (4 گویه)، آینده شغلی (6 گویه)، مقررات مدرسه (7 گویه)، نگرش و رفتار معلم (5 گویه)، سنجش و ارزشیابی (6 گویه) و ارتباط با همکلاسی ها (4 گویه) و شاخص های برازش مدل در تحلیل عاملی تأییدی روایی این مقیاس را مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه شواهدی را برای روایی و پایایی پرسشنامه طرح واره تحصیلی نشان می دهد که می توان از آن به عنوان مقیاسی برای سنجش طرحواره دانش آموزان در حوزه تحصیل که مانع پیشرفت و رضایت تحصیلی می شودمورداستفاده قرار گیرد.
پیش بینی ریاکاری روانشناختی در سازمان بر اساس سواد اخلاقی و سبک های رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۳۰۶-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: منافع و نگرانی های عمومی اغلب برای مدیران مدارس دوراهی ایجاد می کند. به این ترتیب معضلات اخلاقی برای مدارس به عنوان مکان هایی که با تنوع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مشخص شده اند، وجود دارد. لذا بررسی ارتباط سبک های مدیریت و سواد اخلاقی با ریاکاری روانشناختی در سازمان در جهت درک این تنوع ها چندگانه ضروری است. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی ریاکاری روانشناختی در سازمان بر اساس سواد اخلاقی و سبک های رهبری بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران مدارس شهرستان سلماس در سال تحصیلی 1401 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 35 نفر از مدیران مقاطع مختلف تحصیلی شهرستان سلماس بود که به توجه به حجم جامعه محدود به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های سبک های رهبری (سالزمن اندرکولک، 1982)، مقیاس ریاکاری روانشناختی در سازمان (قلیچ اوغلو و یالماز قلیچ اوغلو، 2019) و پرسشنامه سواد اخلاقی (استوکوویچ و بگلی، 2017) استفاده شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار SPSS.26 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های رهبری و سواد اخلاقی با ریاکاری روانشناختی در سازمان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 >P). نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که به ترتیب سبک های رهبری آزادمنشانه 13 درصد، حساسیت اخلاقی 3 درصد و استدلال ورزی اخلاقی 7 درصد از واریانس ریاکاری روانشناختی در سازمان را در مدیران تبیین می کنند. نتیجه گیری: این مطالعه با تأکید بر اینکه کدام متغیرها با ریاکاری روانشناختی در سازمان مرتبط هستند و چه نوع رفتارهایی می تواند در مدارس ایجاد کند، به مدیریت آموزشی، رفتار سازمانی و ادبیات رهبری کمک می کند.