رمضان حسن زاده

رمضان حسن زاده

رتبه علمی: استاد گروه روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۹ مورد.
۱.

اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی در افراد دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر

کلیدواژه‌ها: هیپنوتراپی تحلیلی شناختی عزت نفس سازگاری تنظیم هیجانی اختلال اضطراب فراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر اغلب عزت نفس پایین، الگوهای مشکل ساز واکنش هیجانی و سازگاری پایان در موقعیت های جدید دارند. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی در افراد دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: روش پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 3 شهر تهران در سال 1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های نگرانی، عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجان قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش هیپنوتراپی تحلیلی شناختی را در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای به صورت دو بار در هفته دریافت کردند و در این مدت گروه کنترل هیچ نوع درمانی را دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس جهت مقایسه میانگین های پس آزمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر تاثیر داشت (01/0P< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر افزایش عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر موثر بود؛ لذا می توان هیپنوتراپی تحلیلی شناختی را به عنوان مداخله ای مناسب برای اختلال اضطراب فراگیر پیشنهاد نمود.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد هیپنوتیزم درمانی درد تنظیم هیجان کیفیت زندگی اختلال ملال پیش از قاعدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
مقدمه: درمان های روان شناختی، با تأکید بر منابع درونی فرد در مقابله با بیماری های روانی، تدابیر درمانی مناسبی برای کمک بیماران، به خصوص زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی فراهم نموده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش - پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی شهر ساری بودند. ۳۶ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش، آزمایش و گواه تقسیم شدند و گروه های آزمایش، ۸ جلسه درمان دریافت کردند. ابزارها شامل پرسش نامه های تنظیم هیجان گارنفسکی، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، درد محمدیان و غربالگری سمپتوم پیش از قاعدگی بود. داده ها با روش کوواریانس چند متغیره، آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمرات میانگین درد، کیفیت زندگی و تنظیم هیجان در اثر درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری تفاوت معناداری وجود ندارد. هر دو درمان با توجه به ماهیت روان شناختی اختلال ملال پیش از قاعدگی باعث بهبود کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و درد شدند. نتیجه گیری: درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی مؤثر است. پیشنهاد می شود برای درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی از آن استفاده شود.
۳.

اثربخشی درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پردازش شناختی نشخوار فکری ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۲۲۱
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که خیانت زناشویی می تواند پیامدهای جبران ناپذیری برای زوج ها در پی داشته باشد و موجب نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی در زنان خیانت دیده شود. با وجود مطالعات متعدد در مورد خیانت زناشویی، پرداختن به درمان های مؤثر در کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده مورد غفلت قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده نیازمند دریافت خدمات مشاوره ای شهر بندرعباس در نیمه دوم سال 1401، بودند. از بین تمامی مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بندرعباس 30 نفر از زنانی که به علت خیانت همسر به 10 مرکز مشاوره مراجعه کرده بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نشخوار فکری (هوکسما، 1991) و ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983)، استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه درمان پردازش شناختی (رسیک و همکاران، 2007) را دریافت کردند. داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که درمان پردازش شناختی منجر به کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان گروه آزمایش شد (0/01 >p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت درمان پردازش شناختی بر نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده اثربخش بودند. ازاین رو آگاهی متخصصان حوزه های روان شناسی، مشاوره و سلامت از این درمان ها جهت کاهش نشخوار فکری و ترس از ارزیابی منفی زنان خیانت دیده کمک کننده است.
۴.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال های یادگیری

کلیدواژه‌ها: اختلال یادگیری کنترل عواطف فرزندپروری ذهن آگاهی شفقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۵۷
مقدمه: آموزش پذیری سخت کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری باعث شده است که تجارب عاطفی ناخوشایند یکی از مشکلات مادران این کودکان در تعامل با آنها باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه ﻛﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بود که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران (1997) بود. گروه های آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار مداخله را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و اثربخشی فرزندپروری شفقت محور بیشتر بوده است (05/0>P). نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون کاهش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P)، اما مرحله پیگیری در مقایسه با پس آزمون افزایش معناداری داشته است (01/0=P). نتیجه گیری: نتایج بیانگر اثربخشی بیشتر فرزندپروری شفقت محور برای بهبود کنترل عواطف مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری بود.
۵.

The Effectiveness of Choice Theory-Based Parenting Education on Distress Tolerance, Family Cohesion, and Maternal Parenting Self-Efficacy in Mothers of Children with Oppositional Defiant Behaviors(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Choice Theory-based parenting Distress tolerance Family Cohesion maternal parenting self-efficacy oppositional defiant behavior

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۳
Objective: The present study aimed to examine the effectiveness of Choice Theory-based parenting education on distress tolerance, family cohesion, and maternal parenting self-efficacy in mothers of children exhibiting oppositional defiant behaviors. Method: This quasi-experimental study employed a pre-test, post-test, follow-up, and control group design. The sample population included all mothers of children aged 7-12 years with oppositional defiant behaviors covered by the Imam Khomeini Relief Committee in Sari during the 2021-2022 academic year. Using purposive non-random sampling based on scores from the Distress Tolerance Scale (Simons & Gaher, 2005), the Family Cohesion Scale (Shakeri, 2003), and the Parenting Self-Efficacy Questionnaire (Dumka, 1996) at pre-test, 30 eligible mothers were selected. These mothers were then randomly assigned into two groups of 15 each (experimental and control groups). Data were analyzed using repeated measures ANOVA with the assistance of SPSS version 27 software. Findings: Results indicated that Choice Theory-based parenting education significantly improves distress tolerance, family cohesion, and maternal parenting self-efficacy in mothers of children with oppositional defiant behaviors. Conclusions: Given these results, the use of this educational approach is recommended to enhance distress tolerance, family cohesion, and maternal parenting self-efficacy in mothers of children with oppositional defiant behaviors.
۶.

اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر واکنش هیجانی و شرم درونی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی واکنش هیجانی شرم درونی زنان خیانت دیده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها نشان می دهد که بی وفایی و خیانت زناشویی بیشترین آسیب را به رابطه همسران وارد می کند و علاوه بر بروز تعارضات زناشویی، حتی می تواند رابطه را نابود کند، از این رو پژوهش در این زمینه حائز اهمیت است. با وجود مطالعات متعدد در مورد درمان خیانت زناشویی، در مورد بررسی اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر واکنش هیجانی و شرم درونی زنان خیانت دیده شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر واکنش هیجانی و شرم درونی زنان خیانت دیده انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده نیازمند دریافت خدمات مشاوره ای شهر بندرعباس در نیمه دوم سال 1401 بودند. از بین تمامی مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بندرعباس 30 نفر از زنانی که به علت خیانت همسر به 10 مرکز مراجعه کرده بودند، به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های واکنش پذیری هیجانی (ناک و همکاران، 2008) و شرم درونی (کوک، 1993) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش تحت 10 جلسه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل ون وریسکویجک و همکاران (2015) را دریافت کردند. همچنین داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر واکنش هیجانی و شرم درونی زنان خیانت دیده اثربخش بو (01/0 >P). هم چنین یافته ها نشان داد که این روش بیشترین تأثیر را بر شرم درونی داشته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان این گونه استدلال کرد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر واکنش هیجانی و شرم درونی زنان خیانت دیده اثربخش است و می توان از این مداخله درمانی به منظور تعدیل واکنش هیجانی و شرم درونی زنان خیانت دیده در مراکز مشاوره استفاده کرد.
۷.

مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور برامیدواری درکودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت آموزش ذهن آگاهی کودک محور امیدواری کودکان سرطانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۹۵
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری در کودکان سرطانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به انواع سرطان که در سال 1400 تا خرداد 1401 در بیمارستان بوعلی سینای ساری تحت درمان بودند، انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 60 کودک مبتلا به سرطان که به روش نمونه گیری هدفمند برحسب معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه 20 نفری، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایشی اول به مدت 10 جلسه تحت آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و گروه دوم آزمایش دوم نیز 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور قرار گرفتند. ابزار استفاده شده پرسشنامه ی امیدواری کودکان (اسنایدر و همکاران، 1996) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش آموزش در افزایش امیدواری کودکان سرطانی با اثربخشی معناداری همراه بودند .اما در مقایسه این دو رویکرد درمانی، آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت نسبت به ذهن آگاهی کودک محور اثر گذراتر است. بحث و نتیجه گیری: آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری کودکان سرطانی مؤثر است و می تواند زمینه افزایش ارتقا سلامت و امیدواری در کودکان سرطانی شود.
۸.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری ذهن آگاهانه فرزندپروری شفقت محور انسجام روانی اختلال یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۶
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بودند که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انسجام روانی (SOC) آنتونوسکی (1993) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله فرزندپروری شفقت محور را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و بین اثربخشی دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). بررسی نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P). نتایج نشان می داد که هر دو درمان، احتمالا درمان کارآمدی برای بهبود انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است.
۹.

اثربخشی زندگی درمانی بر بهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روان شناختی و امیدواری نشانگان روده تحریک پذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۶۳
مقدمه: یکی از شایع ترین بیماری های مزمن دستگاه گوارش، نشانگان روده تحریک پذیر است که می تواند فرایندهای شناختی، هیجانی و روان شناختی بیماران را متأثر سازد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زندگی درمانی بر بهزیستیروانشناختی و امیدواری بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیربود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود.جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعه کننده با شکایت علائم نشانگان روده تحریک پذیر به مطب های خصوصی فوق تخصص گوارش شهر ساری در سال 1400 بودند که تعداد 30 نفر با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و همکاران(1980) و امیدواری (1999) و پروتکل زندگی درمانی حسن زاده (1399) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره و نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (001/0=P). به طور کلی زندگی درمانی موجب افزایش نمره کلی بهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد زندگی درمانی منجر به افزایش یهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شد. لذا می توان از زندگی درمانی در کنار درمان های دارویی به عنوان یک مداخله کمکی، حمایتی و توان بخشی در راستای بهبود توان بخشی و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود.
۱۰.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش و تعهد تحمل پریشانی تنظیم شناختی هیجان اختلال اضطراب فراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر می باشد. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانه های سلامت مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بود. نمونه شامل 30 زن دارای اختلال اضطراب فراگیر بودند که با آزمون اضطراب فراگیر و دارا بودن ملاک های ورودی به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای؛ ""مقیاس تحمل پریشانی"، "پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان" و "مقیاس اضطراب فراگیر"، استفاده شد. گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد و یک دوره پیگیری بعد از سه ماه انجام گرفت. داده های جمع آوری شده در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد به صورت معنادار تحمل پریشانی را بالا برده، راهبردهای انطباقی تنطیم شناختی هیجان را به صورت معنادار افزایش و راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی را به صورت معنادارکاهش داده است و اختلاف معنا داری در هر دو متغیر بین پیش آزمون و پس آزمون و همچنین بین پیش آزمون و دوره پیگیری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر تاثیر می گذارد و تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان را در آنها بهبود می بخشد. توصیه می شود درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر به کار گرفته شود.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در بیماران کرونری قلب تحت مداخله پرکوتانئوس کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی_رفتاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در بیماران کرونری قلب انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی ابا طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران آنژیوپلاستی شده مراجعه کننده به کلینک قلب فاطمه زهرا (س) ساری در سال 1400 بود. تعداد 45 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه ) گمارش شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول 10 جلسه درمان شناختی رفتاری و شرکت کنندگان گروه آزمایش دوم 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند. پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 (ویر و شربورن، 1992) به عنوان ابزار پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر سه گروه اجرا شد. تحلیل یافته ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پبش آزمون بین میانگین پس آزمون کیفیت زندگی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد اثربخشی درمان شناختی رفتاری نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی بیشتر است 0002/0= p). بنابراین، در حوزه درمان و مشاوره بیماران مبتلا به کرونری قلب، درمان شناختی رفتاری کارآمد به نظر می رسد.
۱۲.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن شفقت ورز و رفتار درمانی دیالکتیک بر نارسایی های شناختی، نقص پردازش های هیجانی و تکانشگری سربازان 18 تا 20 سال دارای رفتارهای پرخطر

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت رفتار درمانی دیالکتیک نارسایی های شناختی پردازش هیجانی تکانشگری رفتارهای پرخطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۶۶
زمینه و هدف: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن شفقت ورز و رفتار درمانی دیالکتیک بر نارسایی های شناختی، نقص پردازش های هیجانی و تکانشگری سربازان 18 تا 20 سال دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سربازان 18 تا 20 ساله مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران در سال 1399 بودند. فرایند انتخاب نمونه در پژوهش حاضر شامل دو مرحله بود: مرحله اول به شیوه نمونه گیری هدفمند پرسشنامه رفتارهای پرخطر به منظور غربال سربازان مراجعه کننده به مرکز درمانی ولیعصر تهران انجام شد و از میان آنهایی که نمره بالاتر از غربال را کسب کرده بودند به روش هدفمند 50 نفر و براساس تکیمل فرم رضایت شرکت در پژوهش و همچنین معیارهای ورود و خروج 45 نفر (15 نفر گروه آزمایش اول و 15 نفر گروه آزمایش دوم و 15 نفر در گواه) انتخاب و به شیوه تصادفی در 3 گروه تخصص یافتند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نارسایی های شناختی، ناگویی خلقی تورنتو و مقیاس تکانشوری استفاده شد. یافته ها: بررسی مقایسه ی زوجی بین دو گروه درمانی نشان داد که نارسایی های شناختی در دو گروه درمان شفقت (20/7=I-J؛ 01/0>P) و رفتاردرمانی دیالکتیک (66/8=I-J؛ 01/0>P) برخلاف گروه گواه معنی دار (56/1=I-J؛ 05/0<P) بود؛ همچنین بررسی نقص پردازش هیجانی نشانگر آن است که تنها در گروه رفتاردرمانی دیالکتیک (73/12=I-J؛ 01/0>P) معنی دار بود. همچنین بررسی تکانشگری در گرو ه های درمانی نشانگر آن است که تنها درمان شفقت در کاهش تکانشگری اثربخش بود (66/7=I-J؛ 01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد با تمرین های مشفقانه و افزایش هیجان های مثبت خزانه ی رفتاری-فکری فرد گسترش پیدا می کند که می تواند زمینه را برای حل مسئله مناسب و کاهش تعارض های هیجان های درون فردی و بین فردی و در نتیجه کاهش تکانشگری و رفتارهای پرخطر را فراهم ساخت.
۱۳.

اثربخشی درمان راهبردهای نظم جویی هیجان بر رفتار اجتنابی و برانگیختگی در زنان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان اختلال استرس پس از سانحه رفتاراجتنابی برانگیختگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان راهبردهای راهبردهای نظم جویی هیجان بر رفتار اجتنابی و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 انجام شده است. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی چندخط پایه ای بود. جامعه آماری شامل افرادی که به علت بیماری کوید 19 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان مسیح دانشور تهران بین سالهای 1399تا 1400 بستری بودند و به اختلال استرس پس از سانحه دچار گشته اند بود. سه زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه درمان راهبردهای نظم جویی هیجان گمارش شدند. سپس سه آزمودنی پروتکل 8 جلسه ای درمان راهبردهای نظم جویی هیجان (گروس -2008) دریافت کردند. پرسشنامه های تاثیر رویداد- ویرایش شده (گرمر، 2003) به عنوان ابزار پژوهش در چهار مرحله خط پایه ، چلسه سوم و ششم و بعد از درمان اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جمع آوری شده به روش تحلیل اندازه گیری های مکرّر و تحلیل داده ها به کمک رسم نمودار تجزیه و تحلیل شدند. از فرمول درصد بهبودی (اوگلز ، 2001) قضاوت درباره میزان بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 شد. میزان درصد بهبودی اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری برای بیماران بین 52 تا 68 درصد بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 می شود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران کووید-19 استفاده کرد.
۱۴.

اثربخشی زندگی درمانی بر اشتیاق به زندگی، امید به زندگی و کیفت زندگی در زنان نابارور

کلیدواژه‌ها: زندگی درمانی اشتیاق به زندگی امید به زندگی کیفیت زندگی زنان نابارور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۶۳
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زندگی درمانی بر اشتیاق به زندگی، امید به زندگی و کیفت زندگی در زنان نابارور می باشد.این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک تخصصی زنان و زایمان در شهرستان ساری در سال 1401 با تعداد 37 نفر بود. برای انتخاب نمونه 30 نفر از این افراد که تشخیص ناباروری را دریافت کرده بودند با روش نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره گواه و آزمایش قرار گرفتند سپس هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های اشتیاق به زندگی ، امید به زندگی و کیفیت زندگی در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها نشاد دادند زندگی درمانی در زنان نابارور به ترتیت برای متغیر های اشتیاق به زندگی ( 000/0 p=،045/20 F=) ،امید به زندگی ( 000/0 p=،190/31 F=) و کیفیت زندگی ( 001/0 p=،556/12 F=) اثر بخش بود از همین رو می توان نتیجه گرفت زندگی درمانی بر افزایش اشتیاق به زندگی، امید به زندگی و کیفت زندگی در زنان نابارور تاثیر دارد.
۱۵.

اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: هیپنوتراپی تحلیلی شناختی تنظیم هیجانی خودکارآمدی اختلال اضطراب فراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۷
زمینه و هدف: اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع می باشد و درمان های روان شناختی همچون هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر اختلالات مشابه آن اثرگذار بوده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به خانه مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه گیری به صورت در دسترس و ۳۰ نفر از افرادی که بیشترین نمره را در پرسشنامه نگرانی (۱۹۹۰) کسب کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، ۱۵ نفر به گروه آزمایشی و ۱۵ نفر به گروه کنترل به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی تخصیص داده شدند. گروه آزمایشی، به مدت ۸ جلسه، هفته ای دو بار و به مدت ۶۰ دقیقه تحت هیپنوتراپی تحلیلی شناختی قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا (۱۹۹۰)، خودکارآمدی شرر (۱۹۶۱) و تنظیم هیجان گراس (۲۰۰۳) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر در مرحله پس آزمون موثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از مداخله هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر افزایش تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر، را می توان پیشنهاد نمود.
۱۶.

مقایسه اثربخشی روش درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و روش درمانی-آموزشی (TEACCH) بر بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در کودکان مبتلا اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل رفتار کاربردی روش درمانی - آموزشی تیچ مهارت های اجتماعی درک کلامی اختلال طیف اوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۲۲
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روش درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و روش درمانی- آموزشی (TEACCH) بر بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در کودکان مبتلا اختلال طیف اوتیسم بود. روش: مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا از نوع درون گروهی (تک آزمودنی) است. در این پژوهش از طرح چند خط پایه ای با استفاده از روش و افراد مختلف استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در دوره ابتدایی استان مازندران در سال تحصیلی 1397- 1398 تشکیل می دهند. گروه نمونه شامل چهار نفر در دو گروه و در هر گروه دو نفر عضو هستند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و مقیاس وکسلر کودکان بود. آزمون های آماری در این پژوهش عبارت بودند از تحلیل دیداری و آماری و نیز بررسی روند تغییرات در آزمودنی. روش مداخله به صورت مشاهده خط آزمودنی در خط پایه و آموزش بسته مداخلات و نیز پیگیری روند تغییرات بود که در مدت دو ماه زمان برد. یافته ها نشان داد، که تأثیر روش درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) و روش درمانی- آموزشی (TEACCH) بر بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم متفاوت است و با توجه به شاخص های بهبود (83/8 و 15/13 برای مهارت اجتماعی) و (نمرات 160 و 100 برای درک کلامی) روش درمانی- آموزشی (TEACCH) سهم بیشتری دارد. نتیجه گیری: مطالعه نشان داد روش درمانی TEACCH با توجه به ماهیت ساختارمند نسبت به روش درمانی ABA در بهبود مهارت های اجتماعی و درک کلامی در دو آزمودنی مؤثرتر بود.
۱۷.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و اکت بر دلزدگی زناشویی و تنظیم هیجان در پرستاران دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی درمان پذیرش و تعهد دلزدگی زناشویی تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی رویکرد زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و اکت بر دلزدگی زناشویی، تنظیم هیجان در پرستاران دارای تعارضات زناشویی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آزمایشی است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران مشغول به خدمت در بیمارستان دولتی امام سجاد شهرستان رامسر در سال 1399 بود. از این بین تعداد 30 زوج (90 نفر) به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی (زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و اکت) و یک گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 زوج در هر گروه). سپس 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و اکت (لیو و مک کی، 2017) در گروه های آزمایشی انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (۱۳۷۹)، پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و اکت بر دلزدگی زناشویی (001/0>P، 53/13=F) و تنظیم هیجان (001/0>P، 86/49=F) در پرستاران دارای تعارضات زناشویی اثربخش است. نتیجه گیری: باتوجه به اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر طرحواره و اکت در پرستاران دارای تعارضات زناشویی، پیشنهاد می شود درمانگران از این رویکرد درمانی و آموزشی استفاده نمایند.
۱۸.

بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی پریشانی روان شناختی درمان فعال سازی رفتاری عملکرد اجرایی معلولین جسمی-حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
زمینه و هدف: از مشکلات شایع در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی، نقص در عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی است که موجب به وجود آمدن پیامدهای منفی متعددی برای این افراد می شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه معلولین جسمی-حرکتی خفیف تا متوسط دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان بابل در سال ۱۴۰۱ بود. از بین آن ها تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش و کنترل (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش درمان فعال سازی رفتاری (۸ جلسه) و هر هفته یک جلسه و به مدت ۹۰ دقیقه دریافت نمودند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد اجرای بارکلی (۲۰۱۱)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه آشفتگی روان شناختی لاویبوند و لاویبوند (۱۹۹۵) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری در افزایش عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: یافته ه ای پژوه ش حاض ر می توان د در انتخ اب و طراح ی مناس ب ترین رویک رد درمان ی منطب ق ب ا نیازه ای معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی مورداستفاده ق رار گیرن د. تازه های تحقیق رمضان حسن زاده: Google Scholar, Pubmed
۱۹.

اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر تحریف های شناختی و اسنادهای علّی در دانشجویان دختر پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت تحریف های شناختی اسنادهای علّی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر تحریف های شناختی و اسنادهای علّی در دانشجویان دختر پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت دانشگاه های آزاد واحد گیلان در سال 1400 بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش (طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت در 10 جلسه 90 دقیقه ای براساس بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تحریفات شناختی الیس (1986) و پرسشنامه سبک اسنادی پیترسون و همکاران (1982) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر تحریف های شناختی (59/3=F و 035/0=P) و اسنادهای علّی (30/40=F و 001/0>P) دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت اثربخش است. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورها و افکار در اضطراب سلامت پیشنهاد می شود که درمانگران، طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت را در کاهش علائم تحریفات شناختی و اسنادهای علّی مدنظر قرار دهند.
۲۰.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس ادراک شده اضطراب آینده دانش آموزان تیزهوش درمان شناختی رفتاری رضایت از زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
مقدمه: افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب و استرس در دانش آموزان تیزهوش از اهمیت بالایی برخوردار است. بدین منظور می توان روش های درمانی مختلفی را به کار برد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده در دانش آموزان تیزهوش بود. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل یکی از دبیرستان های دخترانه استعدادهای درخشان فرزانگان متوسطه اول و متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 در مازندران بود که تعداد آنها 187 نفر بود. تعداد 30 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان، پرسشنامه رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل Mahasneh (۲۰۲۲) دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری در گروه آزمایش، باعث افزایش رضایت از زندگی در پس آزمون و مرحله پیگیری نسبت به پیش آزمون شده است (0/05>P). همچنین میانگین نمرات اضطراب آینده و استرس ادراک شده در پیش آزمون به نسبت به پس آزمون و مرحله پیگیری در گروه آزمایش، کاهش یافت (0/05>P). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری در دانش آموزان تیزهوش، با افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب آینده و استرس ادراک شده همراه بود. نتایج این پژوهش می تواند به سازمان های آموزشی کمک کند تا از طریق گنجاندن مفاهیم مداخله شناختی رفتاری در کتب درسی دانش آموزان تیز هوش منجر به بهبود سلامت روان شناختی آنان گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان