فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل سازگاری زناشویی بر اساس درستکاری اخلاقی و معنویت، با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و نقش تعدیل گر عمر زندگی زناشویی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام زوجین ساکن تهران در سال 1403 بود. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد و شامل 453 مرد و 453 زن بود. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر (1986)، التزام به اخلاق جعفری روشن (1395)، معنویت شریفی و همکاران (1392)، و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندورال (2010) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-21 و AMOS-7 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود (RMSEA=0.074، GFI=0.952). بین درستکاری اخلاقی و معنویت با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین، درستکاری اخلاقی و معنویت از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری زناشویی اثر غیرمستقیم معناداری داشتند. نقش تعدیل گر عمر زناشویی نیز در روابط بین متغیرها تأیید شد. نتیجه گیری: درستکاری اخلاقی و معنویت از طریق افزایش انعطاف پذیری شناختی، می توانند به بهبود سازگاری زناشویی کمک کنند و این روابط با توجه به طول عمر زناشویی دستخوش تغییر می شوند. تقویت این ابعاد در برنامه های مشاوره ای می تواند در ارتقاء رضایت زناشویی مؤثر باشد.
Impact of a Forgiveness-Based Intervention on Marital Commitment and Trust Restoration(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to evaluate the effectiveness of a forgiveness-based intervention in enhancing marital commitment and restoring trust among married individuals experiencing relational distress. Methods: A randomized controlled trial was conducted with 30 married participants from Indonesia, randomly assigned to either an intervention group (n = 15) or a control group (n = 15). The intervention group received six structured forgiveness-based therapy sessions over six weeks, while the control group received no intervention. Standardized measures of marital commitment and trust were administered at three time points: pre-test, post-test, and five-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance (ANOVA) and Bonferroni post-hoc tests, with SPSS version 27. Findings: Results from repeated measures ANOVA revealed significant time × group interaction effects for marital commitment (F(2, 54) = 17.12, p < .001, η² = .39) and trust (F(2, 54) = 19.68, p < .001, η² = .42). Bonferroni post-hoc analyses indicated that both marital commitment and trust significantly increased from pre-test to post-test (p < .001) and were maintained at the five-month follow-up (p < .001), with no significant decline between post-test and follow-up (p > .05). Conclusion: The therapeutic gains were not only immediate but also sustained over time, supporting the use of structured forgiveness interventions in marital counseling settings. These findings highlight the potential of forgiveness as a valuable tool in relationship repair and emotional healing.
Analyzing Mental Constructs of Communication in Iranian Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study is to examine the sources that shape mental constructs in the minds of the participants and their strategies for bringing their own lives closer to that of a successful marriage. Methods: This study employs a qualitative method. Research data were collected through 30 in-depth interviews with 15 Tehranian couples. The data were coded using MAXQDA software, version 2020. The number of participants was determined upon reaching saturation. In the first stage of coding, a total of 860 codes or initial concepts were extracted from the interview transcripts. Findings: The findings of the study indicate that mental constructs of marriage are acquired, modifiable, and constructed entities that are the result of family upbringing and parental relationships, the dominant society and culture, and personal experiences after marriage. The strategies provided by participants for maintaining or achieving a successful marriage amounted to 51 suggestions and strategies, with the highest levels of agreement and recurrence around concepts such as patience, mutual respect, learning problem-solving skills, self-restraint, and communication. Conclusion: This study highlights that mental constructs of successful marriage are shaped by family, lived experiences, and societal influences, emphasizing the importance of empathy, mutual respect, and communication for marital satisfaction and stability.
اثربخشی یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارت های فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم در سال تحصیلی 401-1400 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم منطقه 2 شهر مشهد بودند که تعداد 112 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. افراد گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت آموزش یادگیری زایشی بر اساس بار شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل آزمون محقق ساخته 20 سوالی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که یکی از آموزش های موثر بر یادگیری ریاضی دانش آموزان، استفاده از روش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی است.
مقایسه کنش های اجرایی و خودمهارگری کودکان با و بدون تجربه پیش دبستانی پایه یکم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
۱۱۶-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روی آوردهای اخیر برای توسعه کنش اجرایی و خودمهارگری در کودکان تأکید بر تأثیر آموزش دارند، این متغیرها در دوره پیش دبستانی با سرعت بسیاری توسعه می یابند، با این وجود تعداد کمی از پژوهشگران سعی در ارزیابی اثرگذاری مستقیم دوره پیش دبستانی بر فرآیندهای کنش اجرایی و خودمهارگری در کودکان خردسال دارند. هدف اصلی این مقاله مقایسه کنش های اجرایی و خودمهارگری کودکان با و بدون تجربه پیش دبستانی پایه یکم ابتدایی بود. روش: طرح این پژوهش، مقطعی با روش توصیفی، علی- مقایسه ای شامل والدین 200 کودک کلاس یکم از مدارس 4 منطقه شهرداری تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کنش اجرایی کولیج (2002)، پرسشنامه خودمهارگری ویلکاکس (1979) توسط والدین برای ارزیابی وضعیت دانش آموزان تکمیل و اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس در محیط SPSS-27 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین کنش های اجرایی (برنامه ریزی، سازمان دهی، و بازداری) و ظرفیت خودمهارگری (خودمهارگری، تکانشگری، و خودمهارگری تکانشگری) در کودکان دبستانی با و بدون تجربه پیش دبستانی تفاوت معنادار دارد. (001/0>p). نتیجه گیری: تأثیر زیاد آموزش پیش دبستانی در وضعیت سلامت روانی کودکان تأیید شد و یافته ها حاکی از آن بود که حضور در مدرسه پیش دبستانی، تأثیر مثبت زیادی بر کنش های اجرایی و ظرفیت خودمهارگری دارد.
رابطه عزت نفس با عدم صداقت تحصیلی با نقش میانجیگری شادکامی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر ایلام
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
28 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و عدم صداقت تحصیلی با نقش میانجیگری شادکامی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر ایلام است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی، جامعه آماری دانش آموزان متوسطه دوم شهر ایلام بود. 371 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب، اطلاعات از طریق پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت، عدم صداقت تحصیلی استفنز و گلباچ و شادکامی آکسفورد جمع آوری، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS22 صورت پذیرفت. روش آماری مورد استفاده تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، بارون و کنی و بوت استرپ بود. نتایج رابطه معنا دار بین عزت نفس و عدم صداقت تحصیلی بر اساس نقش میانجیگری شادکامی در دانش آموزان مورد مطالعه نشان داد. ضریب همبستگی بین عزت نفس با عدم صداقت تحصیلی 66/0-، بین عزت نفس با شادکامی 58/0 و بین شادکامی با عدم صداقت تحصیلی73/0- بود. دستاوردهای پژوهش می تواند به صورت برنامه های مدیریتی مناسب به منظور جلوگیری از عدم صداقت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم طراحی و اجرا شود.
شناسایی علل سازش و انصراف از طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۲۱۹-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: با اینکه طلاق توافقی راهی است که زوجین به شیوه ای صلح آمیز، منطقی و خودخواسته به رابطه زناشویی خود پایان می دهند؛ اما برخی از زوج های درخواست کننده طلاق توافقی، علیرغم تمامی مشکلات موجود و تجارب ناخوشایند؛ همچنان تمایل به حفظ و ادامه زندگی زناشویی خود دارند و در فرایند انجام مراحل قانونی طلاق و مشاوره اجباری که لازمه طلاق توافقی است از تصمیم خود منصرف شده و مسیر سازش انتخاب می کنند. هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی علل سازش و انصراف از طلاق در زوجین متقاضی طلاق توافقی است. روش: روش: روش پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش 18 نفر از زوج هایی که در سال های 1400-1401 در جریان مشاوره طلاق در مرکز مشاوره سلامت غرب تهران از طلاق منصرف شده بودند، به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: تحلیل مصاحبه ها با روش استراوس و کربین (1990)، منجر به استخراج 127 کد ثانویه،31 مفهوم اصلی، 17 مقوله و شناسایی مقوله مرکزی (سازش با شرایط موجود و ادامه زندگی مشترک)، شرایط علی (منابع مالی و اقتصادی، مسئولیت پذیری در قبال فرزندان، فرصت مجدد، ترس از تنهایی و انزوا، عدم وجود حامی و عدم تصمیم قطعی)؛ شرایط زمینه ای (شخصیت وابسته، تعارض با خانواده اصلی، شک و ابهام در تصمیم گیری)؛ شرایط مداخله گر (مسائل فرهنگی و اجتماعی، محدودیت فرصت ها و عدم استقلال فردی) شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها؛ مجموعه ای از عوامل در تصمیم زوجین به انصراف از طلاق توافقی و سازش دخیل هستند؛ اما بهبود کیفیت زندگی و ثبات روابط زناشویی پس از انصراف از طلاق، مستلزم راهکارهایی است که زوجین برای حفظ زندگی زناشویی خود بکار می گیرند.
توانبخشی تصویرسازی ذهنی حرکتی- فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آسیب بینایی فرد را با مسائل و مشکلات زیادی روبرو می کند که زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین عوامل روانشناختی و محیطی می تواند منجر به ایجاد تصویر بدن منفی در افراد با آسیب بینایی شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه مداخلات مبتنی بر تصویرسازی ذهنی حرکتی-فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی است. روش: روش بررسی داده ها در مطالعه فعلی به صورت مروری نظام مند بود. روش شناسی آن مبتنی بر جمع آوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با مداخلات تصویرسازی ذهنی حرکتی- فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی که بین سال های 2010 تا 2023 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، گوگل اسکالر، پابمد، ابسکو، اریک، ساینس دایرکت و همچنین پایگاه های اطلاعاتی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، ایران داک، مگیران، نورمگز با کلیدواژه های مداخلات تصویرسازی ذهنی، توانبخشی حرکتی، ادراک فضایی، تصویر بدن کودکان باآسیب بینایی و کودکان با آسیب بینایی انجام شده است. در جستجوی اولیه 68 مقاله انتخاب گردید و در ادامه 16 مقاله که عنوان آن ها تصویرسازی ذهنی، توان بخشی حرکتی و فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که این مداخله برای بهبود تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی مناسب است. همچنین تصویرسازی ذهنی می تواند باعث بهبود عوامل تأثیرگذار بر تصویر بدن از جمله رسانه ها و شبکه های اجتماعی، تفاوت های جنسیتی، توصیفات کلامی، فعالیت بدنی و قلدری شود. نتیجه گیری: با بررسی پژوهش ها انجام شده می توان نتیجه گرفت که مداخلات تصویرسازی ذهنی حرکتی-فضایی یکی از درمان های مرتبط برای افراد با آسیب بینایی است و می تواند تصویربدن را در این افراد بهبود بخشد.
نقش میانجیگر دلبستگی به خدا در رابطه پریشانی روان شناختی و سلامت روان شناختی با بخشش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
93 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر دلبستگی به خدا در رابطه پریشانی روان شناختی و سلامت روان شناختی با بخشش انجام شد. جامعه آماری را بزرگسالان شهر تهران تشکیل دادند. نمونه شامل ۴۰۷ نفر (339 خانم و 68 آقا) در دامنه سنی ۱۸ ۵۷ سال بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه دلبستگی به خدا (AGS)، مقیاس سلامت روانی (MHI-28)، پرسش نامه اضطراب، افسردگی، استرس (Dass-14) و مقیاس بخشش هارتلند (HFS) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون سوبل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بخشش بر روی سلامت روانی و دلبستگی به خدا و همچنین دلبستگی به خدا بر سلامت روانی اثر مثبت و معنی داری دارند؛ همچنین همبستگی معکوس و معنی دار بین سلامت روانی و افسردگی، اضطراب و استرس نیز دیده شد. بررسی اثر میانجی دلبستگی به خدا بر رابطه بخشش و سلامت روانی نشان داد که دلبستگی به خدا می تواند اثر میانجی معنی داری داشته باشد. شاخص های ارزیابی مدل نیز نشان داد که مدل ساختاری برازش لازم برای هدف تعیین میانجیگری و پیش بینی را داراست و می توان با تقویت دلبستگی به خداوند، رابطه بین بهزیستی روان شناختی و بخشش را تحکیم کرد.
مقایسه سبک دلبستگی، کنترل خشم، تحمل ابهام با میزان تاب آوری در والدین کودکان بیش فعال و عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف "مقایسه سبک دلبستگی، کنترل خشم، تحمل ابهام با میزان تاب آوری در والدین کودکان بیش فعال و عادی" مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق: روش پژوهش از نوع کاربردی و علی-مقایسه ای بود که در آن والدین دارای کودکان بیش فعال و والدین دارای کودکان عادی در خصوص متغیرهای تحقیق مورد مقایسه قرار گرفتند. جامعه آماری: جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی والدین کودکان بیش فعال و عادی شهر تهران در سال 1402 بودند. نتایج حاکی از آن است که کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی از تاب آوری پایین تری نسبت به دانش آموزان عادی برخوردار هستند. تاب آوری می تواند سطوح استرس و ناتوانی را در شرایط استرس زا تعدیل کند و افزایش رضایت از زندگی را باعث شود. تاب آوری روانشناختی به فرآیند پویای انطباق و سازگاری مثبت با تجارب تلخ و ناگوار در زندگی گفته می شود. کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی به دلیل اینکه نمی توانند زیاد تمرکز کنند از تاب آوری پایینی برخوردارند. . ابزار پژوهش: در این پژوهش از پرسشنامه های تشخیصی ADHDکانرز، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید، پرسشنامه پرخاشگری اهواز، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و مقیاس تحمل ابهام مکلین استفاده شد.
بررسی نقش تشخیصی ذهنی سازی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، افراد سیگاری و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
۵۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی نقش تشخیصی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و توانایی ذهنی سازی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، افراد سیگاری و افراد بهنجار پرداخت. روش: این پژوهش علی -مقایسه ای بود که طی آن تعداد 246 نفر شامل سه گروه 82 نفره در بازه سنی 20 تا 60 سال به روش نمونه گیری در دسترس و با رعایت ملاک های ورود و خروج برگزیده شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های فرم کوتاه نظم جویی شناختی هیجان، و کارکرد تاملی استفاده گردید. داده ها با روش تحلیل تابع تشخیصی ارزیابی شد. یافته ها: نتایج تابع تشخیصی با دو متغیر ذهنی سازی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان توانست 4/74 درصد افراد مصرف کننده مواد و 8/48 درصد افراد سیگاری و 5/80 درصد افراد بهنجار را به درستی تفکیک و گروه بندی نماید . به این ترتیب، 9/67 درصد از کل شرکت کنندگان درست گروه بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نقش چگونگی بهره گیری از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سطح برخورداری از توانایی ذهنی سازی افراد، به عنوان متغیرهای تشخیصی، را در اختلال مصرف مواد نشان می دهد و لازم است در برنامه ریزی پیشگیری و درمان اختلال مصرف مواد به این عوامل توجه شود.
ارائه مدل ساختاری رفتارهای پرخطر بر مبنای حس انسجام و شفقت به خود با نقش میانجی خودآگاهی هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
۷۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدل ساختاری رفتارهای پرخطر بر مبنای حس انسجام و شفقت به خود با نقش میانجی خودآگاهی هیجانی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر قم بود که از بین آنها 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ی رفتارهای پرخطر، پرسش نامه ی حس انسجام، پرسش نامه ی خودآگاهی هیجانی و پرسش نامه ی شفقت به خود بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که حس انسجام، شفقت به خود و خودآگاهی هیجانی اثر منفی و معنی داری بر رفتارهای پرخطر داشتند. همچنین، حس انسجام و شفقت به خود نیز اثر مثبت و معنی داری بر خودآگاهی هیجانی داشتند. به علاوه، نتایج نشان داد که حس انسجام و شفقت به خود از طریق نقش میانجی گری خودآگاهی هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر داشتند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر ضرورت توجه به حس انسجام، شفقت به خود و خودآگاهی هیجانی را به عنوان عوامل تاثیرگذار در رفتارهای پرخطر برجسته می سازد.
Strategies and Consequences of Non-Marriage among Men: A Grounded Theory Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study is to examine the strategies and consequences of non-marriage among single men. Methods and Materials: The study was carried out using a qualitative approach and grounded theory methodology. The study population consisted of men whose age ranged between 33 and 45 years, considering the average age of marriage for men in the city of Kazerun in 2023 was 30.9 years. All participants were residents of Kazerun County in Fars Province. Sampling was conducted using purposive sampling based on inclusion/exclusion criteria until theoretical saturation was reached (15 participants). Data were collected through semi-structured interviews and analyzed using Strauss and Corbin's (1998) grounded theory approach, including open, axial, and selective coding. Findings: In the open coding phase, out of 232 identified codes, 33 open codes related to strategies and 56 open codes related to consequences were extracted. These codes were categorized into different concepts during axial coding. Finally, in the selective coding phase, the main categories and related outcomes of non-marriage were identified. The most significant strategies for not pursuing marriage included improving economic conditions, enhancing mental and physical well-being, developing alternative relationships, and seeking emotional or financial bonds. On the other hand, mental and psychological consequences, objective consequences, and environmental consequences were among the major outcomes associated with prolonged singlehood in men. These included negative emotions such as depression, isolation, wasted time and energy, and economic and social problems. Conclusion: This study revealed that the decision not to marry among men is the result of a combination of psychological, social, cultural, and economic factors that influence individual choices. Based on the findings, it is recommended that social and cultural policies aimed at supporting youth and facilitating marriage are essential. Moreover, identifying and thoroughly examining cultural and social barriers to marriage could help reduce the rate of singlehood and increase the willingness to marry among young people.
The Relationship Between Sexist Parenting Style and Cognitive Emotion Regulation Styles in Men With Perpetration of Domestic Violence Against Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the relationship between sexist parenting style, cognitive emotion regulation strategies, and the perpetration of domestic violence against women by married men. Methods and Materials: A correlational design was used involving 300 married men selected through convenience sampling from medical centers in Qazvin. Participants completed the Mohseni Tabrizi Domestic Violence Questionnaire and the Garnefski Cognitive Emotion Regulation Questionnaire. Descriptive statistics, Pearson correlations, and structural equation modeling using LISREL 8.80 were conducted to analyze the data. Model fit was assessed using indices including Chi-square, RMSEA, CFI, and TLI. Findings: Results indicated that sexist parenting style was positively associated with domestic violence perpetration (β = .51, p < .001). Maladaptive cognitive emotion regulation strategies were also significantly associated with increased violent behavior (β = -.39, p < .001). Model fit indices demonstrated a good fit (χ²/df = 1.41, RMSEA = .037, CFI = .97, TLI = .96). Additionally, sexist parenting and emotion regulation interacted positively in predicting violence, suggesting that both factors jointly contribute to abusive behavior. Conclusion: The findings underscore the critical role of sexist parenting and maladaptive cognitive emotion regulation strategies in perpetuating domestic violence against women. These results highlight the need for preventive interventions focusing on gender-sensitive parenting practices and training in adaptive cognitive emotion regulation strategies among men to reduce the prevalence of domestic violence.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و مولفه های اجتناب شناختی دانش آموزان دختر پرخاشگر با تاکید بر بستر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۴
29 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و مولفه های اجتناب شناختی دانش آموزان دختر پرخاشگر با تاکید بر بستر فرهنگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم شهر اهواز در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اجتناب شناختی سکستون و دوگاس (2008) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. گروه آزمایش مداخله ی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، که شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای دو جلسه بود را دریافت کردند و دوماه بعد مرحله پیگیری انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس بااندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری باعث افزایش تاب آوری و کاهش اجتناب شناختی در گروه آزمایش شده است. هم چنین نتایج این مطالعه نشان داد با به کارگیری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و انطباق آن با نیازها و ویژگی های فرهنگی خاص، می توان وضعیت روانی و اجتماعی دانش آموزان دختر پرخاشگر را بهبود بخشید.
پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس سازمان شخصیت با میانجی گری تکانشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
24 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: خیانت های زناشویی از مهمترین دلایل طلاق و از هم پاشیدن خانواده است. بررسی تنوع طلبی جنسی یکی از افق های جدید برای بررسی خیانت های زناشویی هست. پیش بینی مولفه های شخصیتی براساس سازمان شخصیت با میانجی گری تکانشگری از رویکردهای جدید می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی تنوع طلبی جنسی براساس سازمان شخصیت با نقش میانجی تکانشگری در بین زوجین دانشجو دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران بود. روش: روش پژوهش، توصیفی-همبستگی براساس معادلات ساختاری بود. کلیه زوجین دانشجوی دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۳ – ۱۴۰۲، جامعه آماری بودند. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G*power 287 نفر تعیین شد. اما در نهایت 300 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. این افراد به روش نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه های سازمان شخصیت کرنبرگ (2002)، نگرش به خیانت (روابط فرازناشویی) واتلی (۲۰۰۸) و تکانشگری بارت و همکاران (1995) جمع آوری شد. یافته ها: براساس تجزیه و تحلیل، سازمان شخصیت با نقش میانجی تکانشگری، تنوع طلبی جنسی زوجین را پیش بینی کردند. این یافته نشان داد که شاخص های سازمان شخصیت و تکانشگری به صورت معناداری قادر به پیش بینی تنوع طلبی جنسی بودند (05/0p <). نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که سازمان شخصیت، با نقش میانجی گری تکانشگری، بر تنوع طلبی جنسی زوجین تأثیرگذار است. بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که سازمان شخصیت به عنوان یک عامل مهم در پیش بینی تنوع طلبی جنسی زوجین عمل می کند و تکانشگری نقش میانجی را در این رابطه داراست.
اثربخشی آموزش بازسازی شناختی بر دلزدگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش بازسازی شناختی بر دلزدگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر بابل بود. روش شناسی: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی ۱۴۰۲.۱۴۰۳ بود که از میان آن ها ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دلزدگی تحصیلی پکران (۲۰۰۲) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (۱۹۸۴) بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش بازسازی شناختی مبتنی بر مدل بک شرکت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری انجام گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش بازسازی شناختی تأثیر معناداری بر کاهش دلزدگی تحصیلی (F=62.435, p<0.001, η²=0.351) و اهمال کاری تحصیلی (F=58.324, p<0.001, η²=0.210) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، آموزش بازسازی شناختی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش دلزدگی و اهمال کاری تحصیلی در میان دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد و به بهبود عملکرد تحصیلی و سلامت روانی آنان کمک کند.
نقش واسطه ای حساسیت اخلاقی در رابطه بین کمال گرایی مثبت و بی صداقتی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۶
111 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای حساسیت اخلاقی در رابطه بین کمال گرایی مثبت و بی صداقتی تحصیلی دانشجویان دانشگاه یاسوج بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه یاسوج بود که از این جامعه نمونه ای به حجم 365 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های کمال گرایی مثبت Terry Short et al (1995)، حساسیت اخلاقی Narvaez (2001) و بی صداقتی تحصیلی McCabe & Treviño (1996) میان افراد نمونه توزیع گردید. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. در خصوص اثرات مستقیم یافته ها نشان دادند کمال گرایی مثبت بر حساسیت اخلاقی اثر مثبت و معنادار و بر بی صداقتی تحصیلی اثر منفی و معنی دار دارد. همچنین حساسیت اخلاقی بر بی صداقتی تحصیلی اثر معنادار نداشت. دیگر یافته ها نشان داد حساسیت اخلاقی در رابطه میان کمال گرایی مثبت و بی صداقتی تحصیلی نقش واسطه ای ندارد؛ لذا پیشنهاد می شود برای افزایش حساسیت اخلاقی و در نتیجه کاهش بی صداقتی تحصیلیِ دانشجویان، پرورش کمال گرایی مثبت آن ها مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی رواندرمانی گروهی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری، کاهش اضطراب بیماری کرونا وکاهش فرسودگی شغلی پرستاران بخش مراقبت های کرونا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کرونا در سالیان گذشته، مسایل متعددی را باعث شده که حتی پس از بهبود نیز تداوم داشته است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی گروهی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری، کاهش اضطراب بیماری کرونا و فرسودگی شغلی پرستاران بخش مراقبت های کرونا بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه کرونا بیمارستان های قائم و شریعتی مشهد در سال 1400 بود. 26 نفر که معیارهای ورود پژوهش را داشتند، به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه رواندرمانی مثبت نگر (13 نفر) و کنترل (13 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، اضطراب کرونا علیپور، قدمی، علیپور و عبداله زاده (1398) و مقیاس فرسودگی شغلی مسلش (1981) بود. شرکت کنندگان دو گروه آزمایش و کنترل به پرسشنامه ها پیش از آزمون و پس از آزمون پاسخ دادند .گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار مداخله را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری آنکوا استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان مثبت نگر گروهی ، تاثیر معناداری در افزایش تاب آوری (167/614) ، کاهش اضطراب کرونا (5/762) و کاهش فرسودگی شغلی (39/975) پرستاران شاغل در بخش مراقبت های کرونا داشت (P<0/01). نتیجه گیری: رواندرمانی گروهی مثبت نگر در افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب کرونا و کاهش فرسودگی شغلی پرستاران شاغل در بخش کرونا موثر است و این روش درمانی در جهت بهبود این متغیرها در پرستاران پیشنهاد می شود.
تدوین الگوی ارتقاء شادکامی در دوران سالمندی بر اساس نظریه روانشناسی مثبت گرا و مبانی فرهنگ ایرانی و اسلامی: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شادکامی به عنوان تجربه درونی مثبت و یکی از شاخص های سلامت روانی که ناشی از ارزشیابی شناختی و عاطفی افراد از زندگی شان است، موردتوجه روان شناسان بسیاری در دهه اخیر قرار گرفته است. هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی ارتقا شادکامی در دوران سالمندی است. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش نظریه بر خواسته از داده ها بود. تعداد شرکت کنندگان در تحقیق 10 نفر بود که از بین کلیه سالمندان بالای 60 سال که از طریق فراخوان در شبکه اجتماعی اینستا (سن کمال ) در سال 1401 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری و در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و محوری تحلیل شد. یافته ها: پس از بررسی و تحلیل داده ها 94 مضمون، 15 زیر طبقه و 4 طبقه اصلی شناسایی شد. مقولات اصلی شامل اهمیت ارتباط با خویش و دیگران، سلامت روان و جسم خانواده مبدا، ثبات اقتصادی، اجتماعی، معنوی و برخورداری از مهارت های زندگی است. زیر طبقات هم شامل خودشناسی، جمع گرایی، مهرورزی، تربیت خانواده، خاطرات کودکی، تجارب جوانی، عوامل محیطی، عامل شخصیتی، شرایط اقتصادی، سبک زندگی، بعد معنوی، بعد اجتماعی، مهارت های روان شناختی، مهارت های فردی و مهارت های بین فردی بود. نتیجه گیری: باتوجه به اهمیت شادکامی بر سلامت جسم و روان، موضوعات اجتماعی مرتبط با رسیدن به شادکامی، و همچنین تأثیر وضعیت رفاهی بر شادکامی سالمندان نیاز به سیاست گذاری کلان و برنامه ریزی های موثر در راستای ارتقا شادکامی در سالمندان است. این مهم با فراهم کردن بسترهایی جهت تقویت شادکامی در این دوره سنی اهمیت بسیار زیادی دارد.