فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۹۶ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
47 - 59
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی همراه است که بر کیفیت زندگی دانش آموزان تأثیر می-گذارد؛ از میان این عوامل می توان به کاهش حافظه شنیداری و اضطراب اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر حافظه شنیداری و اضطراب در دانش آموزان با اختلال یادگیری هست. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل هست. تعداد 30 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پیش آزمون از هر دو گرفته شد و سپس مداخله فقط بر روی گروه آزمایش در 10جلسه 2 ساعته انجام شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس توسط هر دوگروه همان پرسشنامه ها به صورت پس آزمون تکمیل گردید. ابزار گردآوری داده ها خرده مقیاس حافظه شنیداری وکسلر و اضطراب اسپنس بود. جهت تحلیل نمرات از نرم افزار SPSS-24 و تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بربهبود حافظه شنیداری وکاهش اضطراب در دانش آموزان با اختلال یادگیری موثر است. از نتایج این پژوهش می توان در مراکز مشاوره، روانشناسی و توانبخشی استفاده کرد.
اثربخشی تحریک الکتریکی جریان مستقیم فراجمجمه ای (TDCS) بر بهبود سلامت روان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
74 - 61
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (TDCS)بر بهبود سلامت روان زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه بودند که به مراکز مشاوره شهر اردبیل مراجعه کردند. از بین آن ها30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش چک لیست نشانه های اختلالات روانی(R-90-SCL) بود. مداخله با استفاده از دستگاه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر روی اعضا گروه آزمایش به مدت 10 جلسه متوالی ( هر جلسه20 دقیقه) به صورت قرار گرفتن آند در قسمتF3 و کاتد در قسمت FP2 اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه ازنظر سلامت روان و زیر مقیاس های آن ازجمله افسردگی، اضطراب، وسواس اجباری، پرخاشگری و روان پریشی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P). وجود تفاوت معنادار سلامت روان زنان در گروه آزمایش با گروه کنترل در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. شاخص مجذور اتا (اندازه اثر) نشان دهنده اثربخشی بیش تر مداخله در متغیر سلامت روانی کل و مؤلفه های وسواس و افسردگی (80/0≥ Eta) و اثربخشی به نسبت کم تر در مؤلفه های روان پریشی و تصورات پارانوییدی (53/0≥ Eta) است. این نتایج حاکی از اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر سلامت روان زنان مطلقه بود. درمجموع یافته های پژوهش نقش و اهمیت درمان TDCS را در بهبود سلامت روان متذکر می سازد.
بررسی اثربخشی درمان های ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی است. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد. تمامی مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مرکز درمان سوءمصرف مواد سپاهان منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف از بین سوءمصرف کنندگان مواد دارای معیارهای ورود به پژوهش تعداد 36 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در 2 گروه 18 نفری (گروه درمان ترکیبی در سوءمصرف کنندگان مواد محرک، گروه کنترل در سوءمصرف کنندگان مواد محرک) جایگزین شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته، پرسشنامه تجدیدنظر شده افسردگی و پرسشنامه خطر عود مصرف مواد انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آماری، آزمون پیش فرض های آمار پارامتریک و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری Spss-v26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی در آزمودنی های گروه آزمایش دو گروه سوءمصرف کننده مواد محرک بر کاهش میزان عود مصرف و ابعاد آن (قصد مصرف، مشکلات هیجانی، اجبار در مصرف، فقدان کنترل و انتظار مثبت از مصرف مواد) اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: این مطالعه بیش از پیش نقش سازه های روانی-رفتاری را در مبتلایان به سوءمصرف مواد روشن ساخته و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی ترکیبی (شناختی-رفتاری و نوروفیدبک) را به منظور تعدیل علائم در مبتلایان به سوءمصرف مواد آشکار می سازد.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR) و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم (tDCS) بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
15 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه کننده به مراکز تغذیه در بهار 1402 شهر کرج بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس شدت پرخوری(BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس استرس ادراک شده(PSC) کوهن و همکاران(1983) و سیاهه اضطراب بِک(BDI-II) بک و همکاران(1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی(تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش استرس ادراک شده و اضطراب داشته است(05/0>P).
بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی (توافق پذیری- باوجدان بودن) و عملکرد عصب روانشناختی مغز (بخش نقص توجه- بیش فعای و هسته های قاعده ای) در پیش بینی رفتار مخاطره آمیز رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
75 - 86
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر رانندگی نقش پررنگ عامل انسانی در بروز تصادفات و تاثیر آن بر سلامت افراد جامعه به اثبات رسیده است. درباره تاثیر همزمان عوامل شخصیتی(توافق پذیری- با وجدان بودن) و عصب روان شناسی مغز( بخش نقص توجه-بیش فعالی و هسته های قاعده ای) انجام شده است ، پژوهش حاضر ،توصیفی به لحاظ نوع کاربردی و از نظر روش همبستگی است. ازسه پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر (1990) ،پرسشنامه نئو وسنجش سیستم های مغزی آیمن (2003)به جهت بررسی وضعیت عصب روان شناسی رانندگان استفاده شده است.جامعه پژوهش،رانندگان خودروهای سنگین باربری و مسافربری شهرستان نجف آباد می باشد نمونه پژوهش 100 نفر بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است.ویژگی های شخصیتی شامل با وجدان بودن و توافق پذیری با بروز رفتار مخاطره آمیز رانندگان رابطه معنی دار و معکوس داشته است.شدت هم بستگی این ویژگی های شخصیتی با بروز تخلفات عمدی در سطح بالا و با لغزش و اشتباهات و تخلفات غیر عمدی درسطح متوسط می باشد.ویژگیهای عصب روان شناختی لوب فرونتال و هسته های قاعده ای مغز با رفتار مخاطره آمیز رانندگان در بخش لغزش و اشتباهات دارای همبستگی بالایی است در حالی که این همبستگی در بخش تخلفات عمدی و غیر عمدی درسطح متوسط می باشد.مقدار ضریب همبستگی بین عوامل شخصیتی با بروز رفتار رانندگی مخاطره آمیز 753/0 و با ویژگی های عصب روان شناختی 681/0 است.با توجه به نتایج اقدامات پیشگیرانه در زمینه بهبود رفتار رانندگی و کاهش رفتارهای پرخطر از طریق ویژگی های شخصیتی و عصب روان شناختی رانندگان را مبرهن می سازد.
مقایسه یک دوره تمرینات منتخب آمادگی جسمانی با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر زمان واکنش و عملکرد تیراندازی در دانشجویان افسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
33 - 45
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر یک دوره تمرینات منتخب آمادگی جسمانی با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغز بر زمان واکنش و عملکرد تیراندازی در دانشجویان افسری انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان افسری دانشگاه امام علی (ع) بودند. با توجه به نوع و هدف تحقیق، 36 دانشجو به صورت تصادفی به 3 گروه آمادگی جسمانی بدون tDCS (12 نفر)، آمادگی جسمانی با tDCS (12 نفر) و گروه شم (12 نفر) به عنوان نمونه ی پژوهش، تقسیم شدند. مطالعه شامل مراحل پیش آزمون- پس آزمون بود. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان به اجرای10 شلیک با تپانچه و 20 کوشش برای هر یک از زمان های واکنش ساده و انتخابی پرداختند و عملکرد آن ها ثبت شد. دوره تمرینی و تحریک شامل 10 جلسه بود. مرحله پس آزمون مشابه با پیش آزمون و با اختلاف 24 ساعت از همدیگر صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. برای مقایسه زوجی گروه ها از آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرینات آمادگی جسمانی و تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای مغز (tDCS) تأثیر معنیداری بر زمان واکنش ساده و انتخابی دارد، هم چنین آمادگی جسمانی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم مغز تأثیر معنی داری بر عملکرد و دقت تیراندازی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان پیشنهاد کرد که تحریک الکتریکی مستقیم جمجمه (tDCS)، که نوعی تحریک مغزی است، به عنوان تکنیک و مکمل تمرینات آمادگی جسمانی برای افزایش عملکرد و عوامل شناختی- ادراکی در برنامه های نظامی دانشجویان افسری مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز بود که در این میان تعداد 30 نفر با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. دو گروه آزمونهای عملکرد مداوم، ان - بک و آزمون دیداری - حرکتی بندر گشتالت را به عنوان پیش آزمون پسآزمون تکمیل کردند. نوروفیدبک طی 20 جلسه 30 الی 45 دقیقهای (3 بار در طول هفته به مدت هفت هفته) در گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای توجه مداوم (001/0=p) و ادراک دیداری - حرکتی (001/0=p) تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین معنا که آموزش نوروفیدبک بر بهبود توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی موثر بود. نتیجهگیری: استفاده از نوروفیدبک در بهبود توجه مداوم و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص توصیه میشود.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی رفتار توجهی بر حافظه کاری و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کودکان (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی خودتنظیمی رفتارتوجهی بر حافظه کاری، نارسایی توجه و بیش فعالی کودکان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره و روان شناسی منطقه 5 تهران مراجعه کرده و تحت درمان دارویی ریتالین قرار داشتند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. سپس از میان 40 نفر که بیشترین علائم بیش فعالی- نارسایی توجه و کمترین نمره را در حافظه کاری کسب کردند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش جداگانه در 8 جلسه هفتگی 60 دقیقه ای مداخله پژوهش شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) و مقیاس سنجش حافظه کاری آلوی و همکاران (2008) بود. داده های آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته-ها: یافته ها حاکی از آن است که مداخله های خودتنظیمی رفتارتوجهی برحافظه کاری و کاهش نشانگان نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان مؤثر است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های خودتنظیمی رفتارتوجهی تأثیر چشمگیری بر حافظه کاری کودکان ADHD داشت.
بررسی اثر بخشی برنامه ی عصب روانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیم هیجان بر تنظیم هیجان، عزت نفس و عملکرد زبان در کودکان دارای تاخیر تحول زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان دارای تاخیر تحول زبان در مقایسه با همتایان سنی خود، توانایی های زبانی پایین تر از سطح مورد انتظار نشان می دهند و مشکلاتی را در زندگی روزمره خود دارند. لذا هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه ی عصب روانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیم هیجان بر تنظیم هیجان، عزت نفس و عملکرد زبان در کودکان دارای تاخیر تحول زبان بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 کودک 4تا8 سال دارای تاخیر تحول زبان شهرستان یزد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس تنظیم هیجان شیلدز و چیکتی (1995)، پرسشنامه عزت نفس عزیزی مقدم (1386) و آزمون سنجش رشد نیوشا(ملایری و همکاران، 1387) بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل کوریانس چند متغیره و تک متغیره با نرم افزارSPSS-26 انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه ی عصب روانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیم هیجان بر تنظیم هیجان (50.137f=)، عزت نفس(76.701f=)و عملکرد زبان (111.93f=) بگونه ای معنادار اثربخش بوده است(05/0> P). نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی نشان داد که برنامه ی عصب روانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیم هیجان بر تنظیم هیجان، عزت نفس و عملکرد زبان در کودکان دارای تاخیر تحول زبان موثر می باشد و قابلیت ارتقاء عملکرد زبان و مدیریت هیجانات و خودپنداره را در گروه مورد مطالعه دارا می باشد.
مقایسه ی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در دو ناحیه پشتی- جانبیِ پیش پیشانی و گیجگاهی -آهیانه ای بر نظریه ذهن درکودکان مبتلا به نقص توجه - بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
51 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال نقص توجه-بیش فعالی اختلالی شایع در کودکان است که با بی توجهی و تکانشگری مشخص می شود. هدف این پژوهش مقایسه ی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در دو ناحیه ی پشتی-جانبی پیش پیشانی و گیجگاهی-آهیانه ای بر نظریه ذهن درکودکان مبتلا به نقص توجه– بیش فعالی بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دارای نقص توجه-بیش فعالی در شهر تهران در سال1401بود که از بین آن ها ۴۵ نفر با تشخیص اولیه اختلال نقص توجه-بیش فعالی با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه۱۵نفریِ تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در ناحیه پشتی-جانبی پیش پیشانی، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای ناحیه گیجگاهی-آهیانه ای و گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در دو ناحیه ی عنوان شده در۱0جلسه با شدت جریان1میلی آمپر و مدت زمان20دقیقه دردو گروه برای کودکان استفاده شد. برای سنجش نظریه ذهن از پرسشنامه ی استرینمن وآزمون ذهن خوانی از طریق چشم بارون کوهن استفاده گردید. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه سه گروه در نظریه ذهن و در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. هر دو مداخله در سطح001/0معنی دار و بر نظریه ذهن اثربخش بود. تحریک ناحیه گیجگاهی-آهیانه ای نظریه ذهن را افزایش داد اما اثربخشیِ تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در ناحیه ی پشتی-جانبی پیش پیشانی بر نظریه ذهن بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، این مداخلات بر نظریه ذهن اثرگذاربوده ومی تواند به عنوان درمان مکمل برای کودکان دارای نقص توجه-بیش فعالی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمع آوری داده ها از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده ب ه متخصصان روانپزشکی، درمانگاه ها و مراکز تخصصی خدمات روان پزشکی شهر تبریز در سال 1401 (مهرماه تا اسفندماه) بود که از این جامعه، نمونه ای به تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر در هر گروه) به تصادف جایگزین شدند. جهت اندازه-گیری متغیرها، از مقیاس سنجش مانیای یانگ، آزمون دیداری عملکرد پیوسته (CPT-V)، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش)، آزمون برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، فنون توانبخشی شناختی را دریافت نمود و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای اعمال نشد. در نهایت، مرحله پس آزمون به مرحله اجرا گذارده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی اثربخش است. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که در بهبود توانایی های شناختی بیماران دوقطبی، به کارگیری مداخلات توان بخشی می تواند زمینه ساز شرایط مساعد برای سایر مداخلات درمانی باشد.
اثر تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به DCD در هماهنگی حرکات، کندی و عدم دقت در عملکرد مهارت های حرکتی مشکل دارند و به طور کلی در مقایسه با کودکان با رشد معمولی، عملکرد ضعیف تری در تکالیفی دارند که به یکپارچگی بینایی حرکتی نیاز دارند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون - پس آزمون اجرا گردید، 40 دانش آموز 7 تا 10 ساله دارای اختلال هماهنگی رشدی با توجه به معیارهای ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تحریک tDCS و تحریک ساختگی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، به اجرای آزمون یکپارچگی حرکتی پرداختند. مرحله مداخله در 5 روز متوالی انجام گرفت که در هر روز، تحریک الکتریکی مغز از قشر حرکتی (آند C3 و کاتدFp2 ) و تحریک ساختگی انجام می گرفت. در آخرین جلسه، پس آزمون اجرا گردید. یک روز و 42 روز بعد از مرحله پس آزمون، به ترتیب مرحله پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای قشر حرکتی، باعث بهبود معنی دار یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی گردید. دیگر نتایج، حاکی از ماندگاری یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در آزمون های پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت بود. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر بر اثربخشی تمرینات tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان اختلال هماهنگی رشدی تأکید دارد.
بررسی نقش عصب حسابداری در اتخاذ تصمیمات مالی و بودجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در علوم اعصاب تصمیم گیری یک فرایند حسی محسوب شده که در قشر مغز آغاز می شود. در هنگام تصمیم گیری اطلاعات حسی باید تفسیر و به رفتار تبدیل شوند. در همین راستا پژوهش حاضر تلاش کرده است اثرات یک شاخه جدید از علوم اعصاب (عصب حسابداری) بر تصمیمات مالی و بودجه ای را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه بین 245 سرمایه گذار حقیقی فعال در بورس اوراق بهادار تهران گردآوری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش شامل دو متغیر مستقل رله-محرک و شهود (حس درونی) است. متغیرهای وابسته این پژوهش عبارتنداز: (1) پردازش شناختی پویا با چهار زیر سازه: فضای ادراکی چند بعدی، فضای پیامد رفتاری، راه کار (رِزولوشن) و بهینه سازی. (2) خبرگی شامل دو زیرسازه: حافظه و راه کار (رِزولوشن) قبلی است. بنابر یافته های پژوهش متغیرهای رله-محرک و شهود دارای اثرات مثبت و معناداری بر متغیرهای پردازش شناختی پویا و خبرگی است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد دو متغیر مستقل دارای اثر مثبت و معنادار بر شش زیرسازه پژوهش است. درنهایت، در هنگام اتخاذ تصمیمات مالی و بودجه ای، مدیران باید اطلاعات داخلی و خارجی و همچنین پیامدهای انتخاب یک تصمیم مشخص را مدنظر قرار دهند.
پیش بینی اختلال بازی اینترنتی بر اساس ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری (BAS/BIS) در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
35 - 49
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلال بازی اینترنتی براساس ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین 320 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فعال ساز و بازداری رفتاری، پرسشنامه ناگویی هیجانی و پرسشنامه اختلال بازی اینترنتی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ناگویی هیجانی و سیستم بازداری رفتاری با اختلال بازی اینترنتی در نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار و سستم فعال ساز رفتاری و مولفه های ان با اختلال بازی اینترنتی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که ناگویی هیجانی، سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری به ترتیب 17 درصد، 21 درصد و 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کردند. این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کنند. بنابراین، ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری نقش مهمی در پیش بینی اختلال بازی اینترنتی نوجوانان داشتند؛ به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری موجب علائم اختلال بازی اینترنتی گردد. یافته های پژوهش حاضر می تواند تلویحات کاربردی برای روانشناسان در زمینه سبب شناسی و مداخله در مبتلایان به اختلال بازی اینترنی داشته باشد.
طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
67-83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه" صورت گرفت. روش پژوهش شامل 6 مرحله بود. در مرحله اول اطلاعات لازم جهت ساخت بسته از طریق کتاب ها و پیشینه پژوهشی بر پایه رویکرد شناختی جهت بهبود مهارت نوشتن و کارکردهای اجرای گردآوری شدند. در مرحله دوم بر اساس پیشینه پژوهش عمده مشکلات نوشتن در اختلال نوشتارپریشی شناسایی شدند. در مرحله سوم و چهارم، بازی های مربوطه طراحی و ساخته شدند. در مرحله پنجم، بسته جهت اعتبارسنجی در اختیار متخصصان حوزه روان شناسی شناختی و اختلالات یادگیری خاص (1 روان شناس حوزه شناختی، 2 روان شناس حوزه اختلالات یادگیری و 2 معلم پایه ابتدایی باتجربه در حوزه اختلال یادگیری خاص) قرار گرفت. به این منظور از پرسشنامه با طیف 4 درجه ای استفاده شد. نتیجه اعتبارسنجی نشان داد که بسته از اعتبار قابل قبول (85/0 =CVI ) برخوردار است. در آخر، بسته که شامل 40 تمرین بازی محور بود جهت کارآزمایی مقدماتی در اختیار 3 دانش آموز عادی و 2 دانش آموز نوشتارپریش دوره ابتدایی قرار گرفت. از این طریق مشکلاتی که در هنگام اجرای بازی ها وجود داشتند شناسایی و برطرف شدند. بسته پیشنهاد می شود بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین حوزه اختلالات یادگیری، در کنار روش های درمانی دیگر به منظور بهبود مهارت نوشتن و ارتقا کارکردهای اجرایی برای دانش آموزان نوشتارپریش استفاده شود.
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم (tDCS) بر انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و سرعت پردازش مغز در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غلبه بر مشکلات و راه حل دادن به آن ها، و حفظ سلامت روانی و جسمی در زندگی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. با ارتقاء توانایی های شناختی و افزایش سرعت پردازش ذهن، می توان کیفیت و سلامت زندگی را در طول عمر بهبود بخشید. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم (tDCS) بر انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و سرعت پردازش مغز در دانشجویان است. این پژوهش به صورت طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری یک ماهه انجام شد. در این پژوهش، ۳۰ نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش tDCS در طی دو هفته و در ۱۰ جلسه، با شدت جریان ۲ میلی آمپر و به مدت ۲۰ دقیقه، تحت تحریک الکتریکی قرار گرفتند. در ابتدا، پس از اتمام برنامه تحریک، و همچنین یک ماه پس از آن، آزمون های انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و سرعت پردازش مغز از هر دو گروه گرفته شد و نتایج با استفاده از آزمون کوواریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، مشاهده شد که تفاوت بین گروه ها معنادار بوده و نشان دهنده تأثیر مثبت و معنادار تحریک جریان مستقیم فرا جمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و سرعت پردازش مغز است. همچنین، با توجه به مرحله پیگیری یک ماهه، تأثیرات مذکور دارای پایداری می باشند.
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
81 - 94
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی انجام شد. پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که جامعه آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی بین سنین 6 تا 12 سال بودند که به مرکز کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی ویژه کودکان شهرستان اراک مراجعه کرده بودند و از میان آنان 32 کودک بصورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) جایگزین شدند، گروه آزمایش علاوه بر درمان های روتین، برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای را در 7 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه نیم ساعت در مجموع 21 جلسه بصورت انفرادی دریافت کرد و گروه کنترل در این مدت، مداخله ای را دریافت ننمود. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله در آزمون (2020)IVA-2 شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به ADHD موثر بوده است (01/0 p<). توانبخشی شناختی-رایانه ای با استفاده از اثر انتقال و انعطاف پذیری مغزی می تواند مشکلات توجه و کنترل پاسخ را در کودکان مبتلا به ADHD بهبود بخشد.
تدوین و اعتباریابی بسته توانبخشی شناختی یافتن سریع کلمه و اثربخشی آن بر آگاهی واجی کودکان دارای اختلالات یادگیری خاص با مشخصه خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
68 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته توانبخشی شناختی یافتن سریع کلمه و اثربخشی آن بر آگاهی واجی کودکان دارای اختلالات یادگیری خاص با مشخصه خواندن بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) بود. در مرحله کیفی طی مرور نظام مند برنامه فست فورورد بررسی شد و بر اساس آن برنامه در 10 تمرین طراحی و در مرحله کمی روی نمونه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی 7 تا 10 ساله شهرستان شادگان با تشخیص اختلال یادگیری خواندن بود که 30نفر از این دانش آموزان (15نفر گروه آزمایش و 15نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در مرحله پیش آزمون افراد نمونه به آزمون تشخیص آگاهی واجی دستجردی کاظمی و سلیمانی (1384) پاسخ دادند. جهت آزمون فرضیه ها از روش تحلیل واریانس آمیخته در نرم افزار آماری spss23 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد برنامه توانبخشی شناختی یافتن سریع کلمه بر مؤلفه تشخیص تجانس، تشخیص قافیه، ترکیب واجی، شناسایی کلمات واج آغازین یکسان،شناسایی کلمات واج پایانی یکسان، تقطیع واجی، نامیدن و حذف واج پایانی، حذف واج میانی و نامیدن و حذف واج آغازین در سطوح مختلف آن اثرگذار است. به منظور پایداری تغییرات از آزمون زوجی بونفرونی استفاده شد و نتایج نشان داد مؤلفه شناسایی کلمات واج پایانی یکسان و تقطیع واجی تغییرات تا مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله می توان گفت که برنامه شناختی یافتن سریع کلمه می تواند در ارتقای آگاهی واجی و نهایتاً کاهش اختلالات یادگیری اثرگذار باشد.
مقایسه فعالیت نظام های مغزی/ رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
65 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه فعالیت نظام های مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی انجام شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه علی مقایسه ای است که جامعه آماری آن ۴۸۰ نفر از دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد ساری که از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۱۴ نفر به روش طبقه ایی انتخاب می شوند. روش نمونه گیری در این مرحله در دسترس می باشد. همتا بودن دو گروه موردمطالعه ازنظر سن، جنسیت، تحصیلات و تأهل رعایت شده. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استانداردشده اضطراب بک، افسردگی بک، شخصیتی گری ویلسون و سوگیری توجه جهت سنجش استفاده گردید برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss 21 و آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میان فعالیت نظام های مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی تفاوت وجود دارد. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که نظام های مغزی -رفتاری اساس، تفاوت های فردی می باشند و به نظر می رسد افراد مضطرب و افسرده در مقایسه با افراد سالم، تهدیدهای بیشتری را در محیط خود ادراک می کنند همچنین اصلاح سوگیری توجه در تشخیص و درمان اضطراب و یا افسردگی مؤثر است.
اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
41-54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شاملکلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانش آموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسش نامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسش نامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مک کلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها در این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفه های شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج می توان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز می تواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی در دانش آموزان داشته باشد.