مطالب مرتبط با کلیدواژه

ذهنیت های طرحواره ای


۱.

بررسی نقش ذهنیت های والدتنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی دانشجویان متأهل: نقش تعدیل کننده ی سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت های طرحواره ای سبک های مقابله ای طلاق عاطفی طرحواره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۰۴
امروزه در بسیاری از جوامع شاهد طلاق عاطفی و طلاق رسمی هستیم که می تواند سبب بروز عوارض منفی جسمانی و روانی در زوجین، کودکان آنها و یا حتی اجتماع شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ذهنیت های والد تنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد قم در سال تحصیلی 1399-1400 انجام گرفت. حجم نمونه ای 298 نفری با روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. ابزار مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن و مقیاس مقابله با شرایط پر استرس اندلر و پارکر. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی در قالب نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. همچنین این ذهنیت دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار می باشد. ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ همچنین این ذهنیت دارای رابطه مثبت و معنادار با طلاق عاطفی نیز می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار میباشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مستقیم و مثبت با طلاق عاطفی می باشد.
۲.

تأثیر آموزش روانشناختی ذهنیت های طرحواره ای بر بهبود هیجان های تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت های طرحواره ای هیجان های تحصیلی اختلال های رفتاری و هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۲۳۰
زمینه: اختلال های هیجانی و رفتاری، طیف وسیعی از اختلالات برون نمود، درون نمود و شیوه پایین (پرخاشگری، اختلال سلوک، افسردگی واضطراب، آگروفوبیا، اسکیزوفرنیا و...) را شامل می شوند که به طور قابل ملاحظه ای بر گستره ای از عملکردهای تحصیلی، اجتماعی و شناختی کودکان و نوجوانان تأثیر منفی می گذارند. اگرچه مداخلات درمانی متعددی به بهبود این مشکلات پرداخته اند اما در زمینه تأثیر آموزش های روانشناختی مبتنی بر ذهنیت برای دانش آموزان دارای این اختلال بویژه در زمینه هیجان های تحصیلی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. لذا در این مطالعه به این مسأله که آیا آموزش ذهنیت های طرحواره ای به دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری در بهبود هیجان های تحصیلی آن ها مؤثر است، پرداخته شد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش روانشناختی ذهنیت های طرحواره ای بر بهبود هیجان های تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دارای اختلال های هیجانی و رفتاری (14-15) سال بودند که از این جامعه نمونه ای شامل 50 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران (2002) و بسته آموزشی ذهنیت های طرحواره ای بود. جهت بررسی نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بهبود معناداری برای گروه آزمایش با افزایش هیجان های تحصیلی مثبت (1441/43 F=و 05/0P< و 96/0 =(h2 وکاهش هیجان های تحصیلی منفی(1957/47 F= و 0/05P< و 0/97 = h2 (در مقایسه با گروه گواه وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش روانشناختی ذهنیت های طرحواره ای به دانش آموزان دارای اختلال های هیجانی و رفتاری، بواسطه افزایش هیجان های تحصیلی مثبت و کاهش هیجان های تحصیلی منفی می تواند موجب بهبود هیجان های تحصیلی آن ها و لذا تغییرات مثبت در عملکرد تحصیلی آن ها شود.
۳.

نقش میانجی ذهنیت های طرحواره ای در رابطه ناملایمات کودکی و تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارضات زناشویی ذهنیت های طرحواره ای ناملایمات کودکی نشانه های آسیب شناسی روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهنیت های طرحواره ای در رابطه ناملایمات کودکی و تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افرادی بود که به دلیل تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره روانشناختی شهر تهران در نیمه ی دوم (شش ماه دوم) سال 1401 مراجعه کرده بودند. تعداد 310 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل نسخه تجدید نظر شده چک لیست 90 نشانه ای (SCL-90) دراگوتیس و همکاران (1995)، پرسشنامه ی ذهنیت های طرحواره ای (SMI) یانگ و همکاران (2007)، پرسشنامه تجدید نظر شده تعارضات زناشویی (MCQ-R) ثنایی (1387) و پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ) برنستاین و همکاران (2003) بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که خرده مقیاس های ناملایمات دوران کودکی اثر مستقیم معناداری بر تعارض های زناشویی ندارند (05/0<P)، اما به غیر از سواستفاده جنسی، چهار خرده مقیاس دیگر (سواستفاده هیجانی، سواستفاده جسمی، غفلت جسمی و غفلت عاطفی) به واسطه ذهنیت های طرحواره ای اثر غیرمستقیم معناداری بر تعارض زناشویی دارند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که ذهنیت های طرحواره ای با توجه به نقش ناملایمات دوران کودکی می توانند تبیین کننده تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی باشد.
۴.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار بر سازگاری هیجانی زوج های تازه ازدواج کرده دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت های طرحواره ای درمان هیجان مدار سازگاری هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۳۴
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار بر سازگاری هیجانی زوج های تازه ازدواج کرده متعارض بود. روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون چندگروهی با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل همه زوج های دارای تعارض زناشویی با کمتر از شش سال ازدواج بود که در شش ماهه اول سال 1398 به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی در شهرستان آستارا مراجعه کرده بودند. نمونه گیری به صورت در دسترس و با جایگزینی تصادفی انجام گرفت و از میان متقاضیان مشاوره زوجی،30 زوج به روش نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار به کاررفته در این پژوهش، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007) بود. در این پژوهش، مداخلات گروهی ذهنیت های طرحواره ای طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و درمان هیجان مدار(مدل محکم در آغوشم بگیر) 10 جلسه 120 دقیقه ای و در چارچوب پروتکل مدون، پس از اعلام علاقه مندی اعضا و کسب رضایت از آنها جهت شرکت در جلسات، مطابق برنامه تنظیمی، اجرا گردید و پس از گذشت 3 ماه از پایان مداخلات و انجام پیگیری، فرضیه ها با استفاده از کووا ریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل، مؤلفه های فقدان نظم بخشی (05/0> P) و فقدان امیدواری (01/0> P) را کاهش داده و در حالت کلی نیز سازگاری هیجانی را در همسران تازه ازدواج کرده به صورت پایدار افزایش می دهند و بین اثربخشی این دو شیوه مداخلاتی بر مؤلفه های سازگاری هیجانی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: می توان درمان مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای و درمان هیجان مدار (محکم در آغوشم بگیر) را برای بهبود سازگاری هیجانی زوج های دارای تعارض زناشویی به کار بست.
۵.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی و آموزش با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر تکانشگری و ذهنیت های طرحواره ای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرحواره درمانی رفتارهای تکانه ای ذهنیت های طرحواره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی و دوره ی آموزشی با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر تکانشگری و ذهنیت های طرحواره ای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مراجعه کنندگانِ یک مرکز خدمات روان شناختی در پاییز و زمستان ۱۴۰۲ از طریق فراخوان به تعداد ۳۵۷ نفر بودند و به روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۴۵ نفر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی طی مصاحبه بالینی غربالگری شدند. به دلیل انصراف برخی داوطلبین، داده های ۳۶ نفر در ۳ گروه ۱۲ نفری تحلیل شد. گروه های آزمایشی ۱۰ جلسه مداخله دریافت کردند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس تکانشگری بارت (BIS-11) و پرسشنامه ذهنیت های طرحواره ای (SMQ) بود. تحلیل داده ها با کوورایانس چند متغیری انجام شد. نتایج نشان داد در ذهنیت والد پرتوقع، گروه درمانی اثربخش بود (0.05>P) اما دوره ی آموزشی اثربخشی نداشت (0.05<P). در متغیرهای ذهنیت کودک عصبانی، محافظ بی تفاوت، بزرگسال سالم و رفتارهای تکانه ای، هر دو روش اثربخش بودند (0.05>P) و اثربخشی روش ها تفاوت معناداری نداشت (0.05<P). در متغیر های ذهنیت کودک آسیب دیده، کودک تکانه ای، کودک شاد و والد تنبیه گر، هر دو روش اثربخش بودند (0.05>P) اما گروه درمانی تأثیر بیشتری داشت. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی و دوره آموزشی با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی برای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مفید است، اما گروه درمانی مزایای بیشتری برای این افراد دارد.