مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بی صداقتی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
بی صداقتی تحصیلی شامل عدول از اصول اخلاقی و قوانین در انجام تکالیف تحصیلی است که برای فرد امتیاز یا اعتبار علمی و آموزشی به همراه دارد. تحول اخلاقی و سطح درونی شدن اخلاقیات ازجمله عوامل تعیین کننده ی بی صداقتی تحصیلی به حساب آمده است. ازاین رو پژوهش حاضر نقش هویت اخلاقی را به عنوان شاخصی از تحول اخلاقی، در پیش بینی ابعاد بی صداقتی تحصیلی (تقلب در آزمون و تقلب در تکلیف) مورد کنکاش قرار داد. شرکت کنندگان پژوهش 352 دانش آموز (65 دختر و 87 پسر) مقطع دوم دبیرستان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس «اهمیت هویت اخلاقی برای خود» آکینو و رید و «پرسش نامه ی بی صداقتی تحصیلی» مک کابی و تروینییو را تکمیل نمودند. با استفاده از ویرایش پنجم نرم افزار WarpPLS متغیرهای پژوهش به صورت مکنون، وارد معادلات رگرسیون چندگانه به روش هم زمان شدند و قدرت پیش بینی ابعاد هویت اخلاقی (درونی سازی و نمادسازی) در ابعاد بی صداقتی تحصیلی (تقلب در تکلیف و تقلب در امتحان)، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد نمادسازی هویت اخلاقی، بعد تقلب در تکلیف را به صورت منفی و معنادار و بعد تقلب در آزمون را به صورت منفی اما در حد مرزی پیش بینی نمود. همچنین، بعد درونی سازی هویت اخلاقی، برخلاف انتظار، تنها بعد تقلب در آزمون را به صورت منفی و معنادار پیش بینی کرد. به بیان دیگر، بعد خصوصی هویت اخلاقی پیش بینی کننده ی گونه ی فردی بی صداقتی تحصیلی، یعنی تقلب در آزمون و بعد عمومی هویت اخلاقی پیش بینی کننده ی گونه ی اجتماعی بی صداقتی تحصیلی، یعنی تقلب در تکلیف بود. بررسی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه ی ابعاد هویت اخلاقی با ابعاد بی صداقتی تحصیلی نشان داد که الگوی رابطه ی بین درونی سازی و ابعاد بی صداقتی تحصیلی در دختران و پسران متفاوت است، بدین صورت که رابطه ی بعد درونی سازی هویت اخلاقی با بعد تقلب در آزمون در پسران کاهش یافت.
مدلی برای تبیین رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و بی صداقتی تحصیلی با میانجی گری باورهای خودکارآمدی تحصیلی و حرمت خودتحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گرایی، توافق پذیری، وجدانی بودن، روان نژندی و گشودگی به تجربه) بر بی صداقتی تحصیلی با میانجی گری باورهای خودکارآمدی تحصیلی و حرمت خودتحصیلی انجام شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش 400 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1395-1394 هستند که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ، باورهای خودکارآمدی تحصیلی پاتریک و همکاران، حرمت خودتحصیلی با الگوگیری از روزنبرگ و بی صداقتی تحصیلی خامسان و امیری بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که بعضی از مسیرهای مستقیم (روان نژندی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی و همچنین وجدانی بودن، روان نژندی و گشودگی به تجربه با حرمت خودتحصیلی) معنادار هستند. همچنین نتایج نشان داد که مسیرهای غیر مستقیم وجدانی بودن، روان نژندی و گشودگی به تجربه از طریق باورهای خودکارآمدی تحصیلی و حرمت خودتحصیلی بر بی صداقتی تحصیلی تاثیر دارند.
ساختار هدفی تبحری و بی صداقتی تحصیلی: نقش میانجی جهت گیری هدف یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : تعیین رابطه ساختار هدفی تبحری و بی صداقتی تحصیلی با توجه به نقش واسطه گری جهت گیری هدف یادگیری بود. روش کار : 385 دانشجوی کارشناسی (شامل 131 پسر و 254 دختر) دانشگاه لرستان به روش نمونه برداری طبقه ای نسبی انتخاب و مقیاس ساختار هدفی کلاس (میگلی وهمکاران،2000)، مقیاس بی صداقتی تحصیلی (خامسان و امیری،1389)، و مقیاس جهت گیری هدف پیشرفت (بوفارد وهمکارن، 1998) را تکمیل کردند روش این پژوهش توصیفی و ازنوع همبستگی بود که در آن رابطه بین متغیرها در قالب تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که ساختار هدفی تبحری پیش بینی کننده منفی بی صداقتی تحصیلی و پیش بینی کننده مثبت جهت گیری هدف یادگیری است. همچنین نتایج تحلیل مسیر، نشانگر نقش واسطه ای جهت گیری هدف یادگیری در بین ساختار هدفی تبحری و بی صداقتی تحصیلی بود. نتیجه گیری : با توجه به اینکه ساختار هدفی تبحری و جهت گیری هدف یادگیری با بی صداقتی تحصیلی ارتباط معکوسی دارد، می توان نتیجه گرفت که حاکم شدن ساختار هدفی تبحری در کلاس و انتخاب جهت گیری هدف یادگیری باعث کاهش بی صداقتی تحصیلی در بین دانشجویان می شود.
جو عاطفی خانواده و بی صداقتی تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در ارتباط بین جو عاطفی خانواده و بی صداقتی تحصیلی بود. شرکت کنندگان پژوهش 209 (96 دختر و 113 پسر) دانش آموز دوره ابتدایی شهر فسا بودند که به شیوه نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، سیاهه خودپنداشت تحصیلی چن و تامپسون (2004) و مقیاس بی صداقتی تحصیلی مک کیب و تروینییو(1996) پاسخ دادند. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که جو عاطفی خانواده از طریق خودپنداشت تحصیلی، پیش بینی کننده بی صداقتی تحصیلی است. یافته های این پژوهش نشان دهنده اهمیت توجه به نقش جو عاطفی خانواده و خودپنداشت تحصیلی در بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان است.
طراحی و آزمون مدل تأثیر چشم انداز زمان بر بی صداقتی تحصیلی از طریق نقش واسطه گری خودمختاری در دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین ابعاد چشم انداز زمان و بی صداقتی تحصیلی از طریق نقش میانجی گری خودمختاری انجام گرفته است. شرکت کنندگان پژوهش 294 دانش آموز دوره متوسطه دوم شهر اهواز بودند که در سال تحصیلی 1397-98 مشغول به تحصیل بوده و به صورت روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق «پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید» و «مقیاس های ارضای نیازهای بنیادین عمومی گینه» و «بی صداقتی تحصیلی ویترسپون، مالدونادو و لیسی» جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. افزون بر این، روایی ابزارها با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد. یافته ها نشان می دهد مدل اولیه برازش مطلوبی با داده ها داشت، اما دو اصلاح از لحاظ نظری انجام گرفت و یک مدل نهایی ایجاد شد. نتایج حاصل از تحلیل های میانجی گری نشان داد ابعاد چشم انداز زمان به طور غیرمستقیم و معنی دار بی صداقتی تحصیلی را از طریق خودمختاری پیش بینی می کند. افزون بر این، گذشته مثبت و آینده هدفمند اثر مستقیم و مثبت معنی داری بر خودمختاری داشتند؛ درحالی که پیش بینی کننده منفی و معنی دار بی صداقتی تحصیلی بودند. همچنین، گذشته منفی و حال منفعل بر خودمختاری اثر مستقیم و منفی معنی داری داشتند و به نوبه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار بی صداقتی تحصیلی بودند. همچنین، حال لذت گرا با افزایش خودمختاری همراه بود؛ درصورتی که خودمختاری اثر مستقیم و منفی معنی داری بر بی صداقتی تحصیلی داشت. در پرتو این یافته ها و اذعان به محدودیت های آن، پیامدهای اساسی نظری و عملی برای محققان آموزشی و نیز معلمان نیز بحث و بررسی شد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس بی صداقتی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس بی صداقتی تحصیلی بشیر و بلا برای سنجش بی صداقتی تحصیلی بود. مشارکت کنندگان پژوهش 452 دانشجو (163 مرد و 289 زن) دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 99-1398 بودند و مقیاس های بی صداقتی تحصیلی بشیر و بلا، منش های اخلاقی خرمائی و قائمی، عدم درگیری اخلاقی بندورا و همکاران، تقلب ریمکوس، وظیفه گرائی گلدبرگ، مسئولیت پذیری تحصیلی آکبی و همکاران و اهمال کاری تحصیلی سواری را تکمیل نمودند. به منظور تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی از روش های تحلیل عاملی تاییدی، همسانی درونی و همبستگی با سایر مقیاس های مذکور استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی شش عامل تقلب در آزمون، پلاجریسم، کمک بیرونی، تقلب پیشین، تحریف و دروغ درباره تکالیف تحصیلی را تایید نمود. نتایج همبستگی با سایر آزمون ها نیز روایی همگرا و واگرای مقیاس را تایید نمود. برای تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که تمامی ضرایب حاکی از همسانی درونی قابل قبول زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس بود. نتایج نشان می دهد که مقیاس بی صداقتی تحصیلی بشیر و بلا از روایی و پایایی بسیار خوبی در دانش جویان ایرانی برخوردار است و کارایی لازم را برای اندازه گیری بی صداقتی تحصیلی در شش بعد مذکور دارد. نتایج بر مبنای شواهد پژوهشی و نظری مورد بحث قرار گرفته است.
شناسایی مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی استان قم
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی استان قم بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی است که به روش کیفی و با روش تحلیل تم انج ام گرفت. جامعه آماری، همه متخصصان تعلیم و تربیت، و صاحبنظران آموزش ابتدایی استان قم بودند که ب ا روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر از آنان انتخاب شدند. معیار انتخاب حجم نمونه و تعداد پاسخگویان، اشباع نظری داده ها بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل تم و کدگذاری انجام گرفت. به منظور گردآوری داده ها و شناسایی مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران، ابتدا، مبانی نظری و پیشینه پژوهش مطالعه شد، همچنین، با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها گردآوری شد. براساس یافته های پژوهش مؤلفه های توسعه حرفه ای در 11 مقوله به دست آمد، که عبارت اند از تقویت مهارت های علمی، متنوع کردن جوّ مدارس، نیازسنجی، توسعه ارتباطات، توانمندسازی کارکنان، بازدیدهای داخلی و خارجی، داشتن برنامه ریزی، تجدید قوا کردن، یادگیری مادام العمر، مدیریت تعارض و ایجاد تعادل بین کار و زندگی. هر یک از این موقله ها نیز دارای کدها و مفاهیمی بود. در نهایت، می توان گفت اگر بتوان با طی کردن مسیر توسعه حرفه ای، مدیران آموزشگاهی حرفه ای تربیت کرد، در واقع، یک تغییر آموزشی مثبت و قدرتمند ایجاد می شود.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش در دوران شیوع کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
33 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف از انحام این پژوهش، بررسی پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش در دوران شیوع کرونا ویروس(کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 200 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، فیدل و اولمن(2007) و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس بی صداقتی تحصیلی(ADS) ویترسپون، مالدونادو و لاسی(2010)، سیاهه مجذوبیت تحصیلی(SEI) سالملا-آرو و آپادایا(2012)، پرسشنامه تجدیدنظر شده اهداف پیشرفت(AGQ-R) الیوت و مورایاما(2008) و مقیاس باورهای ضمنی هوش(ITIS) عبدالفتاح و یاتس(2006) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش با بی صداقتی تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 3/64 درصد واریانس بی صداقتی تحصیلی به وسیله مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش سهم معنادار در پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دارند.
بررسی رابطه باورهای هوشی و بی صداقتی تحصیلی: نقش واسطه گری چالش پذیری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بی صداقتی تحصیلی در بین علم آموزان کشورهای مختلف گسترش زیادی پیدا کرد که این امر سبب پیامدهای نامطلوبی در حوزه ی آموزش وپرورش جوامع مختلف گردید، لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه باورهای هوشی و بی صداقتی تحصیلی: نقش واسطه گری چالش پذیری تحصیلی بود. روش ها: پژوهش از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری تحقیق را همه ی دانشجویان دانشگاه اهواز در سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دادند که تعداد 327 نفر از دانشجویان کارشناسی دختر و پسر این دانشگاه از راه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس باور های ضمنی هوش دویک (2011)، مقیاس بی صداقتی تحصیلی خامسان و امیری (2011) و مقیاس چالش پذیری تحصیلی بنیشک و همکاران (2005) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، بعد باور افزایشی هوش هم به صورت مستقیم (05.p=) و هم با واسطه گری اجتناب از چالش (02.p=) پیش بین معنی دار بی صداقتی تحصیلی بود. باور ذاتی هوش نیز هم به صورت مستقیم (05.p=) و هم با واسطه گری تمایل به چالش (02.p=) پیش بین معنی دار بی صداقتی تحصیلی بود. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که چالش پذیری تحصیلی و باور های هوشی دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی بی صداقتی تحصیلی می باشد.
رابطه بین قضاوت اخلاقی و بی صداقتی تحصیلی با نقش میانجی خودکنترلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین قضاوت اخلاقی و بی صداقتی تحصیلی با نقش میانجی خودکنترلی در دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 10000 نفر بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 380 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون قضاوت اخلاقی و مقیاس های بی صداقتی تحصیلی و خودکنترلی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در برنامه SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 21 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بوده و قضاوت اخلاقی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی گری خودکنترلی پیش بینی کننده منفی و معنی دار بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش بی صداقتی تحصیلی، باید قضاوت اخلاقی و خودکنترلی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.
بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و مولفه های آن با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
591 - 613
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی داریم به بررسی رابطه نشاط اجتماعی و مولفه های آن با اشتیاق تحصیلی دانش آموزان شهر ادیمی بپردازیم. از جامعه آماری معین و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از 85 نفر از دانش آموزان متوسطه اول با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای گزینش نموده و مورد بررسی قرار گرفتند. فرض اصلی پژوهش بر این بود که فرسودگی تحصیلی و مولفه های آن با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان شهر ادیمی رابطه معناداری دارد در این پژوهش برای دریافت اطلاعات فرسودگی تحصیلی از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (برسو وهمکاران ، 1997) و برای دریافت اطلاعات بی صداقتی تحصیلی ازپرسشنامه ﺑﻰﺻ ﺪاﻗﺘﻰ ﺗﺤﺼیﻠﻰ ﻣک کﺎﺑﻰ و ﺗﺮویﻨﻮ (١٩٩٧) استفاده شد.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس رفتارهای آسیب زای تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
27 - 49
پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ساختار عاملی مقیاس رفتارهای آسیب زای تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود و جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی اول شهر بوشهر بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 503 دانش آموز دختر و پسر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای احراز روایی پرسشنامه از روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی سازه ای در نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. شاخص های نیکویی برازش مدل مذکور را تأیید کردند. نتایج پژوهش وجود چهار عامل اهمال کاری تحصیلی، بی صداقتی تحصیلی، نقض قانون تحصیلی و نافرمانی مقابله ای تحصیلی را در این مقیاس مورد تأیید قرار داد. شاخص های آلفای کرانباخ این مؤلفه ها نیز مطلوب محاسبه گردید. در مجموع مقیاس رفتارهای آسیب زای تحصیلی از همسانی درونی مطلوب و روایی مناسبی برخورداراست و می تواند در پژوهش های مرتبط با آسیب های تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه کیفی پدیده بی صداقتی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
145 - 164
حوزه های تخصصی:
بی صداقتی تحصیلی یکی از مسائلی است که امروزه گریبان گیر نظام آموزشی شده است. بدیهی است که ادامه این روند، اعتبار عملکرد نظام دانشگاهی را به چالش خواهد کشاند و اثرات درازمدت آن، نه تنها خود فرد بلکه کل جامعه را در برمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه پدیده بی صداقتی تحصیلی در دانشجویان بود. رویکرد تحقیق با توجه به ماهیت موضوع از نوع کیفی با روش نظریه مبنایی بود. جامعه هدف پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 98-1397 بوده اند. اطلاعات از 16 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند با حداکثر تنوع به دست آمد. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. نتایج تحقیق نشان داد کاربردی بودن دروس، ویژگی های فردی، پیشینه آموزشی، محدودیت زمانی و سنگینی دروس، سیاست های پذیرش دانشجو، حرفه مندی اساتید، و فشار خانواده، سبب شکل گیری مقوله محوری "جهت گیری هدف عملکردی" شده است. همچنین ویژگی های زمینه ای (همچون محیط فیزیکی، جو کلاس و دانشگاه، فناوری، نظارت و برخورد) و شرایط محیطی (محیط فرهنگی- اجتماعی، محیط سیاسی، و محیط سیاست گذاری)، زمینه بروز واکنش های غیراخلاقی دانشجویان را همچون تقلب در امتحان، بی صداقتی در انجام تکالیف، سرقت علمی و بی صداقتی در پژوهش فراهم ساخته است که منتج به اخلال در توسعه فردی، توسعه اجتماعی و توسعه دانشگاهی شده است. در نهایت می توان اذعان داشت که پدیده بی صداقتی تحصیلی، ریشه در جهت گیری هدف فرد دارد عوامل متعدد محیطی و فردی می توانند آن را دستخوش تغییر سازند، لذا تلاش جامع و همه جانبه در جهت اصلاح آن ضروری به نظر می رسد.
تدوین الگوی عوامل پیشایند بی صداقتی تحصیلی در آموزش مجازی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان مقطع متوسطه دوم در دوران گسترش پاندمی کروناویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تدوین الگوی پیشایندهای بی صداقتی تحصیلی در دانش آموزان دختر مدارس تیزهوشان در مقطع متوسطه دوم بود. روش: روش پژوهش، بر اساس ماهیت، توصیفی - همبستگی و بر اساس هدف، بنیادی بود. جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان دختر مدارس تیزهوشان مقطع متوسطه دوم استان لرستان بود. نمونه آماری به منظور پوشش دادن داده های لازم برای تحلیل معادلات ساختاری برابر با 480 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری به صورت دردسترس و پرسشنامه ها به صورت داوطلبانه و به شیوه نظرسنجی اینترنتی تکمیل و در نرم افزار آموس تحلیل شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بی صداقتی تحصیلی ویترسپون و همکاران، ارزش مدرسه تومینن، سوینی و همکاران، اخلاق تحصیلی گل پرور، هویت علمی وینسنت رز و شانن و نظارت والدین سیه، ین و چو بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که اخلاق تحصیلی، هویت علمی و ارزش مدرسه رابطه علّی معنادار با بی صداقتی تحصیلی دارند، ولی نظارت والدین بدون رابطه علّی معنادار با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش بی صداقتی تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان در آموزش مجازی باید بر مؤلفه های فردی و شخصیتی همچون اخلاق تحصیلی، هویت علمی و درک ارزش مدرسه تمرکز کرد و تمرکز بر نیروهای بیرونی مانند نظارت والدین نمی تواند زمینه ساز کاهش این رفتار مخرب در فضای آموزشی مجازی باشد.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد مرغاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
119-127
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرمشهد مرغاب در سال تحصیلی 1402-1401 می باشد که تعداد 260 نفر طبق جدول مورگان و به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس بی صداقتی تحصیلی مک کاب و تریوینو (1996) ، پرسشنامه باورهای هوشی بابایی )١٣٧٧) و پرسشنامه استرس ناشی از انتظارات تحصیلی انگ و هوان (2006) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و از روش ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بی صداقتی تحصیلی بر اساس باور افزایشی هوش در دانش آموزان قابل پیش بینی می باشد. اما بی صداقتی تحصیلی براساس استرس انتظارات تحصیلی (استرس ناشی از انتظارات والدین/ معلمان و استرس ناشی از انتظارات شخصی از خود) در دانش آموزان قابل پیش بینی نمی باشد. به طور کلی از نتایج پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که باورهای هوشی از عوامل مهم برای بررسی و پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان میباشد.
رابطه هیجان تحصیلی امید و بی صداقتی تحصیلی: بررسی نقش واسطه ای کمک طلبی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
388-406
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین نقش واسطه ای کمک طلبی تحصیلی در ارتباط بین هیجان تحصیلی امید و بی صداقتی تحصیلی است. شرکت کنندگان پژوهش 360 نفر از دانش آموزان (177 دختر و 184 پسر) دوره متوسطه اول بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه هیجان تحصیلی امید (پکران و همکاران، 2002)، مقیاس کمک طلبی تحصیلی (ریان و پینتریچ، 1997) و مقیاس بی صداقتی تحصیلی (مککابی و تروینیو، 1996) پاسخ دادند. به منظور بررسی سؤال پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار 22 AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که هیجان تحصیلی هم به صورت مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق کمک طلبی تحصیلی، پیش بینی کننده بی صداقتی تحصیلی است. در مجموع یافته های پژوهش حاضر بیانگر اهمیت توجه به نقش هیجان تحصیلی امید و کمک طلبی تحصیلی در کاهش بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان است.
رابطه منش های اخلاقی با ابعاد بی صداقتی تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای خودفریبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
471 - 489
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین علی ابعاد بی صداقتی تحصیلی در گروهی از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. مشارکت کنندگان 303 نفر (185 دختر و 118 پسر) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز (در سال تحصیلی 99-1398) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند و ابزار های منش های اخلاقی خرمائی و قائمی (1397)، پرسشنامه خودفریبی سیرونت و همکاران (2019) و بیصداقتی تحصیلی بشیر و بلا (2018) را تکمیل کردند. به منظور بررسی فرضیههای پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد و منش های اخلاقی به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق خودفریبی)، پیشبینی کننده ابعاد بی صداقتی تحصیلی است. همچنین بیشترین واریانس توسط بُعد دروغ درباره تکالیف تحصیلی و کمترین واریانس توسط بُعد تقلب در آزمون در مدل تبیین گردید. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر نقش منش های اخلاقی و خودفریبی را در تبیین ابعاد بی صداقتی تحصیلی و به خصوص بُعد دروغ درباره تکالیف تحصیلی نشان می دهند.
الگوی ساختاری بی صداقتی تحصیلی براساس جو عاطفی خانواده و هوش معنوی با میانجیگری خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری بی صداقتی تحصیلی براساس جو عاطفی خانواده و هوش معنوی با میانجیگری خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که تعداد300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند .برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بی صداقتی (ADQ خامسان و امیری،1390)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده (FPQ هیل برن، 1964)، پرسشنامه هوش معنوی (SIQ عبدالله زاده و همکاران، 1387) و پرسشنامه خودپنداشت تحصیلی (ASQ، چن و تامسون، 2004) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین جو عاطفی خانواده و بی صداقتی تحصیلی اثر مستقیم معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بین جو عاطفی خانواده و خودپنداشت تحصیلی از لحاظ آماری معنی دار بود (01/0>p) و بین هوش معنوی و خودپنداشت تحصیلی با سازگاری تحصیلی اثر مستقیم معنادار وجود دارد (01/0>p). علاوه براین بین هوش معنوی با بی صداقتی تحصیلی از طریق میانجی گری خودپنداشت تحصیلی اثر غیر مستقیم معنی دار داشت (05/0<p) و بین جو عاطفی خانواده با بی صداقتی تحصیلی از طریق میانجی گری خودپنداشت تحصیلی اثر غیر مستقیم معنی دار دارد (05/0<p). مدل نهایی نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت خودپنداشت تحصیلی نقش میانجی بین جوعاطفی خانواده و هوش معنوی با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دارد.
رابطه ساختاری خود کنترلی و بی صداقتی تحصیلی: نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی صداقتی تحصیلی، به هرگونه رفتار نادرست در امور و تکالیف تحصیلی اطلاق می شود که پدیده ای نگران کننده و با پیامدهای منفی بسیار است. کارشناسان به منظور جلوگیری از این پیامدها، به بررسی عوامل مرتبط و تأثیرگذار بر بی صداقتی تحصیلی پرداخته اند. خودکنترلی و اهمال کاری تحصیلی به عنوان پیشایندهای بی صداقتی تحصیلی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضراز نوع همبستگی بود و ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکنترلی تانجی، بامیستر و بونه (2004)، پرسشنامه بی صداقتی تحصیلی ﻣک کﺎﺑﻰ و ﺗﺮویﻨﻮ (1997) و پرسشنامه تعلل ورزی سولومون و راثبلوم (1984) بود. روابط بین سازه های مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان اسکو، در سال تحصیلی 1401-1400 با تعداد نمونه 380 نفر بود. شاخص های برازندگی الگوی پیشنهادی مطابق با ملاک های مطرح شده توسط میرز، گامست و گارینو (2006) حاکی از برازش قابل قبولی با داده ها بود. نتایج نشان داد خودکنترلی بر اهمال کاری تحصیلی (01/0= P، 74/0- = ) و بی صداقتی تحصیلی (01/0= P، 36/0- = ) اثر مستقیم و معنادار دارد. ضمن اینکه اهمال کاری تحصیلی نیز دارای اثر مستقیم و معنادار بر بی صداقتی تحصیلی است (05/0= P، 29/0 = ). همچنین نتایج نشان می دهد که اهمال کاری تحصیلی در رابطه بین خودکنترلی دانش آموزان و بی صداقتی تحصیلی آنان نقش واسطه ای ایفا می نماید. بر این اساس پیشنهاد می شود متولیان عرصه تعلیم و تربیت، برنامه هایی در راستای ارتقای مهارت های خودکنترلی دانش آموزان در نظر گیرند.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس محق پنداری تحصیلی و تکانش گری دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محق پنداری تحصیلی و تکانشگری با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود،. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های محق پنداری تحصیلی (چونینگ و کمبل، 2009)، تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1995) و بی صداقتی تحصیلی (مک کابی و تروینیو، 1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام در نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها نشان داد بین محق پنداری تحصیلی (43/0=r) و تکانشگری (50/0=r) با بی صداقتی تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری قادرند 33 درصد از واریانس بی صداقتی تحصیلی را تبیین کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری نقش مهمی را در پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایفا می-کنند. همچنین پیشنهاد می شود که دست اندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامه هایی معلمان و دانش آموزان را از متغیرهای محق پنداری تحصیلی و تکانشگری به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع بی صداقتی تحصیلی کمتر شود.