مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادراک بیماری


۱.

" تاثیر طبقه اجتماعی بر کیفیت ادراک بیماران آرتریت روماتویید از علایم بیماری و درد "(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه اجتماعی مدل خودگردانی ادراک بیماری آرتریت روماتویید رفتار بیماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۹
"این مقاله به بررسی تاثیر خاستگاه طبقاتی بیماران آرتریت روماتویید بر کیفیت ادارک و تفسیر آن ها از بیماری شان در قالب مدل خود گردانی و دیگران می پردازد. مطالعه حاضر با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. داده های این پژوهش از 146 بیمار سرپایی جمع آوری شد که به صورت تصادفی از میان مبتلایان به بیماری آرتریت روماتوییدی انتخاب شدند و در فاصله زمانی دو ماه در شهر اصفهان به دو مرکز دولتی و خصوصی ارائه دهنده مراقبت های این بیماری مراجعه کرده بودند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه اصلاح شده ادراک بیماری (IPQ-R) نتایج به دست آمده تفاوت معنادار بیماران ارتریت روماتویید را با خاستگاه طبقاتی مختلف در زمینه ادراک بیماری نشان داده است. مقایسه پاسخ های بیماران به 10 بعد از متغیر ادراک بیماری نیز تفاوت معنادار بیماران سه طبقه اجتماعی را در مورد سه بعد کنترل درمان، انسجام بیماری، و کنترل شخصی نشان داده است. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه نیز نشان داده که متغیر محل اقامت (متغیر اجتماعی- دموگرافیک) در مرحله اول، وضعیت بیمه بیماران آرتریت روماتویید و تعداد دفعات مراجعه به پزشک بر اثر آرتریت روماتویید در مرحله دوم، و خاستگاه طبقاتی بیماران آرتریت روماتویید در مرحله سوم، توانسته اند به ترتیب 4.5 درصد، 17.9 درصد و 2.6 درصد از واریانس متغیر تحت مطالعه ادراک بیماری را تبیین کنند. "
۲.

بررسی نقش ادراک بیماری در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سطح ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس طرحواره ادراک بیماری میانجی میزان ناتوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۰۸
زمینه و هدف: طرحواره ها الگوهای شناختی هستند که تأثیر عمده ای بر ادراک و رفتار دارند. بنابراین بررسی آن ها در تعیین و تغییر رفتارهای مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به MS (Multiple sclerosis) ضروری می باشد. هدف این مطالعه، بررسی نقش میانجی ادراک بیماری در ارتباط میان طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه طرد و بریدگی و سطح ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به MS بود. مواد و روش ها: نمونه متشکل از 104 نفر از بیماران MS مراجعه کننده به کمیسیون MS اصفهان بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه طرحواره Young (YSQ-SF یا Young schema questionnaire-short form) و پرسش نامه ادراک بیماری (Brief-IPQ یا Brief illness perception questionnaire) بود. ناتوانی حرکتی نیز به وسیله مقیاس وضعیت ناتوانی (EDSS یا Expanded disability status scale) ارزیابی شد. همچنین روش مورد استفاده، تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی و آزمون Sobel بود. یافته ها: طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه طرد و بریدگی به طور معنی دار، پیش بینی کننده ادراک بیماری (001/0 ≤ P)، ناتوانی حرکتی (001/0 ≤ P تا 012/0 ≤ P) و ادراک بیماری به طور معنی دار، پیش بینی کننده ناتوانی حرکتی بود (001/0 ≤ P). بنابراین، طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی ادارک بیماری، تعیین کننده سطح ناتوانی حرکتی می باشد. نتیجه گیری: بیماران MS که دارای طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه طرد و بریدگی بودند، ادراک منفی تری از بیماری خود داشتند و ناتوانی حرکتی بیشتری را نیز گزارش دادند. یافته های این پژوهش می تواند برای ارایه خدمات روان شناختی مناسب در جهت بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفتارهای مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به MS سودمند باشد.
۳.

ارتباط کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در میان مبتلایان به بیماری ام- اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی ادراک بیماری ام اس سرمایه روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۰۰
هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایع­ترین و مهم­ترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیت­ستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روان­شناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته­ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفه­های خوش­بینی و خودکارآمدی سرمایه روان شناختی با 29 درصد پیش بینی­کننده های معنا داری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تاب آوری پیش بینی کننده های معنا داری نبودند. (05/0=p). نتیجه­گیری: این یافته­ها بیان می­کند که کیفیت زندگی و مؤلفه­های خوش­بینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینه اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوش­بینی در بیماران ام اس دارد.
۴.

سبک های دلبستگی، ادراک بیماری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع I(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی دلبستگی ادراک بیماری دیابت نوع I

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۱ تعداد دانلود : ۴۹۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ادراک بیماری در رابطه بین سبک های دلبستگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع I انجام شد. نمونه پژوهش شامل 300 نفر (172 دختر و 128 پسر) از بیماران عضو انجمن دیابت ایران بودند. از شرکت کننده ها خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1384)، پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (Brief IPQ؛ بردبنت، پتریه، مین و وینمن، 2006) و مقیاس کیفیت زندگی (D-39؛ بویر و ارپ، 1997) را تکمیل کنند. بین سبک دلبستگی ایمن، کنترل شخصی و شناخت بیماری با کیفیت زندگی رابطه مثبت معنادار و بین سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی دوسوگرا، پی آمدها، ماهیت بیماری، نگرانی و پاسخ عاطفی با کیفیت زندگی رابطه منفی معنادار به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد رابطه سبک های دلبستگی با کیفیت زندگی متأثر از زیرمقیاس های ادراک بیماری است. سبک های دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی و زیرمقیاس های ادراک بیماری در حد قابل قبولی واریانس کیفیت زندگی را در بیماران مبتلا به دیابت نوع I تبیین کردند. نتایج این پژوهش می-تواند در برنامه ریزی های پیشگیرانه و شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات درمانی روان شناختی، مفید باشد.
۵.

ارتباط سرمایه های روانشناختی با ادراک بیماری در افراد متبلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس ادراک بیماری سرمایه های روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۷ تعداد دانلود : ۶۳۹
چکیده\nزمینه وهدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری پیش رونده، از شایعترین ومهمترین اختلالات عصب شناختی است. لذا پرداختن به مسائل روانشناختی و ﺗﺄثیر این بیماری بر افراد مبتلا ضروری می باشد . پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه های روانشناختی با ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس اجرا شد .\nروش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است در این پژوهش 120 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از انجمن ام -اس شهر اهواز با روش نمونه گیری دردسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (بردبنت ، پتریه ، مین ووینمن 2006) می باشد که توسط بیماران تکمیل شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد .\nیافته ها: میانگین نمره کل سرمایه های روانشناختی (39/16±29/2) وادراک بیماری (27/5 ±03/1) محاسبه شد .آزمون همبستگی پیرسون همبستگی مثبت ومعناداری بین نمره کل سرمایه های روانشناختی ومؤلفه های آن با ادراک بیماری نشان داد (001/0P=). درنتایج رگرسیون از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی ، مؤلفه های خودکارآمدی ،خوشبینی وتاب آوری بیشترین همبستگی را با ادراک بیماری نشان دادند .\nنتیجه گیری: افرادی که سرمایه های روانشناختی مطلوبتری دارند با درک عمیق تر بیماری خود این سرمایه ها را برای تقویت و سازگاری با وضعیت بیماری خود به کار می گیرند.
۶.

بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری و شدت بیماری در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ادراک بیماری شدت بیماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۶۸۰
مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است.ام اس که از شایع ترین بیماریهای عصبی انسان است، با عوارض جسمی و روانشناختی فراوانی همراه میباشدکه موجب میشود بیماران شناخت معیوب و باورهای تحریف شده ای درباره بیماریشان داشته باشند،لذا درمقابله مثبت وموثر با بیماری و پذیرش آن به عنوان بخشی از زندگی خوددچارمشکل میشوند.بنابراین اصلاح شناخت وایجاد ادراک صحیح از بیماری،می تواند ضمن کمک به واقع بینانه کردن ادراک بیماران، شدت بیماری را نیز کاهش دهد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری و شدت بیماری در مبتلایان به ام اس می باشد. این پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد.جامعه آماری این پژوهش را 2500 بیمارعضو جامعه ام اس،تشکیل داده اند که ازبین آنها،30 نفربه روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند.ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ادراک بیماری بازنگری شده و مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده بود که توسط بیماران پیش وپس از مداخله تکمیل شدند.داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تحلیل شدند.یافته های این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری تأثیر معنادار داشته و باعث ارتقای سطح ادراک صحیح و واقع بینانه از بیماری شده ،اما بر شدت بیماری (بعد جسمی)تأثیر معناداری نداشته است#,
۷.

طراحی مدل ارتقاء سرمایه روانشناختی در بیماران دیابتی: تبیین نقش کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت کیفیت زندگی ادراک بیماری سرمایه روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۳ تعداد دانلود : ۹۱۰
هدف: سرمایه روان شناختی از مفاهیم نوینی است که از هزاره سوم شده است.از این رو هدف پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای ارتقای سرمایه روان شناختی با محوریت ادراک بیماری بوده است. روش: این پژوهش کمی و از نوع همبستگی است.جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه بیماران شاغل ،مبتلا به دیابت نوع دو و عضو مرکز تحقیقات دیابت مشهد که از این تعداد 80 نفر به روش نمونه های در دسترس انتخاب شدند.داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های ادراک بیماری(IPQ)،سرمایه روان شناختی لوتانر و پرسشنامه کیفیت زندگی ویژه افراد دیابتی گردآوری و با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزارAmos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ادراک بیماری با سرمایه روان شناختی رابطه مثبت اما غیر معنادار دارد،اما وقتی کیفیت زندگی در رابطه بین آنها مداخله می کند،ضریب و شدت همبستگی آنها افزایش پیدا می کند. نتیجه گیری: آزمون برازندگی مدل بیانگر مناسب بودن آن برای بیماران دیابتی است.
۸.

رابطه ادراک بیماری، تجربه انگ و همجوشی شناختی با کیّفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بیماری تجربه انگ کیفیت زندگی مولتیپل اسکروزیس همجوشی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۳۶۵
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک بیماری، انگ و همجوشی شناختی در پیش بینی کیّفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود، بدین منظور 163 نفر از زنان 30-60 ساله مبتلا به مولتیپل اسکروزیس که حداقل 5 سال از تشخیص بیماری شان گذشته و دچار معلولیت حرکتی یا حرکتی- اسفنکتری بوده و به انجمن دفاع از حقوق معلولان زیر نظر بهزیستی شمیرانات استان تهران مراجعه کرده بودند، به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کوتاه شده ادراک بیماری، پرسشنامه انگ در بیماران مزمن، پرسشنامه همجوشی شناختی و پرسشنامه کوتاه کیّفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین ادراک بیماری، انگ و همجوشی شناختی با کیّفیت زندگی ارتباط معنادار منفی وجود دارد. طبق نتایج رگرسیون متغیرهای ادراک بیماری، انگ و همجوشی شناختیبه ترتیب کیّفیت زندگی را پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج حاصل، بررسی مشکلات روان شناختی- اجتماعی مؤثر در وضعیت سلامت این گروه از بیماران در بهبود کیّفیت زندگی و افزایش کارآمدی آن ها می تواند مؤثر باشد.
۹.

روابط ساده و چندگانه نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری با بهزیستی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم جویی هیجان خودکارآمدی درد ادراک بیماری بهزیستی روانشناختی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۳۲۷
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساده و چندگانه نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری با بهزیستی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گردید. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در بهار 1397 بود. متعاقباً 160 زن مبتلا به سرطان پستان تحت درمان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نظم جویی هیجان گراس و جان، پرسشنامه خودکارآمدی درد نیکولاس (PSEQ)، پرسشنامه ادراک بیماری بردبنت و همکاران (IPQ) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RPWS) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی به روش گام به گام  به کمک نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین راهبرد ارزیابی مجدد (20/0)، درک پیامد (16/0)، کنترل شخصی (17/0)، کنترل درمان (16/0) و نمره کل ادراک بیماری (17/0) با بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیر های پژوهش، متغیرهای 1-راهبرد ارزیابی مجدد و 2- درک پیامد بیماری به طور مثبت و معناداری می تواند تغییرات مربوط به بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان را پیش بینی نماید . این دو متغیر بر روی هم قادر به تبیین 8 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که تغییرات در راهبرد ارزیابی مجدد و درک پیامد بیماری با تغییرات در بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان همراه است. از این رو می توان با شناخت و درک عمیق تر از ویژگی های روان شناختی و باورهای مربوط به بیماری در زنان مبتلا به سرطان پستان، گام هایی را برای افزایش بهزیستی روانشناختی آنان با شرایط جدید برداشت.
۱۰.

بررسی رابطه روان آزردگی خویی، نارسایی خود نظم جویی شناختی هیجان، ادراک بیماری و حمایت اجتماعی با نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسم افسردگی روان آزردﮔﯽ ﺧﻮیﯽ ادراک بیماری ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﺧﻮدنظم جویی شناﺧﺘﯽ ﻫﯿﺠﺎن حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۵۵۴
آسم یکی از شایع ترین بیماری های مزمن در سراسر جهان می باشد و عواملی چون ژنتیک، محیط و متغیرهای روانشناختی در بروز و تداوم علائم مشکلات هیجانی و خلقی ناشی از این بیماری، نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. از این رو، پژوهش حاضر، به دنبال بررسی و مطالعه روابط عواملی همچون، روان آزردگی خویی، ادراک بیماری، نارسایی خودنظم جویی شناختی هیجان و حمایت اجتماعی با نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به آسم بوده است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و در قالب طرح رگرسیون گام به گام می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به آسم شهرستان تهران در سال ۱۳۹۵ بوده است که از میان آن ها تعداد ۱۲۰ بیمار با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت (1989)، مقیاس افسردگی بک (1996)، ادراک بیماری (2006)، نقص در تنظیم شناختی هیجان (2001) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده ( 1988 ) به کار برده شد. یافته های حاصل نشان داد که علائم افسردگی بیماران مبتلا به آسم و آلرژی با ادراک بیماری (0/361= r ، 0/001 P< )، روان آزردگی خویی (0/341= r ، 0/001 P< ) و نارسایی در خودنظم جویی شناختی هیجان منفی (0/324= r ، 0/001 P< ) رابطه مثبت و با راهبردهای مثبت خودنظم جویی شناختی هیجان (0/177-= r ، 0/05 P< ) رابطه ای منفی دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که هیچ رابطه معنی داری بین متغیر حمایت اجتماعی و افسردگی در بیماران مبتلا به آسم وجود ندارد. از سوی دیگر، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ادراک بیماری با ضریب0/37 بیشترین سهم در پیش بینی افسردگی بیماران مبتلا به آسم را برعهده دارد. بنابراین به نظر می رسد سطح بالای آگاهی و شناخت افراد از بیماریشان در افزیش بروز علائم افسردگی آن ها مؤثر بوده است.
۱۱.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک بیماری و نگرانی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نگرانی ادراک بیماری اختلال اضطراب بیماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۲۱۷
مقدمه: یکی از مباحث مطرح در روان شناسی نحوه واکنش افراد به بیماری های جسمانی است که می تواند آسیب های همه جانبه ای برای فرد داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی و ادراک بیماری مبتلایان به اختلال اضطراب بیماری انجام گرفت. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون سه گروهی بود. نمونه ای به حجم 45 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب بیماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی (طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). سپس 12 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی و 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در گروه های آزمایشی انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه ادراک بیماری جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS-21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نگرانی و ادراک بیماری مبتلایان به اختلال اضطراب بیماری موثر است (05/0 > P ). اما بین این دو درمان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 < P ). نتیجه گیری: با توجه به نقش باورها و افکار در اختلال اضطراب بیماری پیشنهاد می شود که درمانگران، طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در کاهش علائم نگرانی و ادراک بیماری مد نظر قرار دهند.
۱۲.

نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نظم جویی هیجان خودکارآمدی درد ادراک بیماری خلق منفی سرطان پستان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۳۱۸
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین سرطان در میان زنان سراسر جهان میباشد که از همان ابتدای تشخیص میتواند سبب ترس، ناامیدی و آسیب روانی گردد و همه ابعاد زندگی فرد شامل ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی را به چالش بکشاند. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در بهار ۱۳۹۷ بود. بر این اساس ۱۶۰ زن مبتلا به سرطان پستان تحت درمان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود که شامل˛ ابتلاءء به بیماری سرطان پستان با نظر پزشک متخصص یا وجود پرونده پزشکی مربوطه در مراکز درمانی، دامنه سنی ۶۵-۲۵ سال، داشتن حداقل سواد در حد خواندن و نوشتن، داشتن آگاهی نسبت به بیماری خود، رضایت و حضور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش. هم چنین ملاک های خروج شامل شرایط حاد جسمانی ناشی از بیماری و یا دوره درمانی (شیمی درمانی، پرتو درمانی) و ناتوانی در پاسخ گویی به سؤالات بود انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های نظم جویی هیجان گراس (۲۰۰۳)˛ پرسش نامه خودکارآمدی درد نیکولاس (۱۹۹۵)˛ ادراک بیماری برادبنت و همکاران (۲۰۰۶) و مقیاس خلق منفی لاویبند و لاویبند (۱۹۹۵) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک بیماری (۰۰۱/۰= p۴۶/۰=β)، خودکارآمدی درد (۰۲۱/۰=, p۱۵/۰=β) به طور منفی و معنادار و راهبرد فرونشانی (۰۰۱/۰=, p۲۱/۰=β) به طور مثبت و معناداری میتواند تغییرات مربوط به خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان را پیش بینی نماید. نتیجه گیری: بر طبق نتایج نوع راهبرد نظم جویی هیجان، میزان خودکارآمدی درد و سطح ادراک بیماری بر اختلالات خلقی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معناداری دارد. از اینرو میتوان با شناخت و درک عمیق تر از ویژگی های روان شناختی و باورهای مربوط به بیماری در زنان مبتلا به سرطان پستان، گام هایی را برای افزایش سلامت روانی و بهزیستی آنان با شرایط جدید برداشت.
۱۳.

ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی: با تأکید بر نقش میانجیِ سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل شخصیتی سبک های دلبستگی منبع کنترل راهبردهای مقابله ای استرس ادراک شده ادراک بیماری سبکهای تبادل اجتماعی هموفیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۰
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی، با تأکید بر نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. به منظور اجرای پژوهش از بیماران عضو کانون حمایت از هموفیلی در شهر اصفهان، 450 نفر، به شیوه تصادفیِ ساده انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس سبک های دلبستگی هازن و شیور، مقیاس کنترل راتر، پرسشنامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، پرسشنامه ادراک بیماری و پرسشنامه سبک های تبادل اجتماعیِ لیبمن بود. نتایج پژوهش حاکی از رابطه خطی ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، مسئولیت پذیری، برون گرایی و انعطاف پذیری، دو سبک مقابله ای (هیجان مدار، مسئله مدار و اجتنابی) و سبک دلبستگی ایمن با ادراک بیماری است. همچنین نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برون گرایی، دلپذیر بودن، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری)، سبک های مقابله ای (اجتنابی و هیجان مدار)، سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن دوسوگرا) و منبع کنترل از طریق میانجی گری سبک تبادل اجتماعی انصاف با ادراک بیماری ارتباط دارند. بنابراین به منظور ارائه اقدامات، جهت بهبود ادراک بیمارانِ مبتلا به هموفیلی، لازم است علاوه بر توجه ویژه به ویژگی های شخصیتی، سبک های مقابله ای، سبک دلبستگی، منبع کنترل و استرس ادراک شده، متوجه سبک تبادل اجتماعی انصاف نیز بود.
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سندروم روده تحریک پذیر درمان فراتشخیص درمان پذیرش و تعهد تنظیم هیجان ادراک بیماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
زمینه و هدف: در بین اختلالات گوارشی کارکردی، سندرم روده تحریک پذیر شایع ترین، پرهزینه ترین و ناتوان کننده ترین نوع آن ها است. پژوهش حاضر باهدف مقایسه میزان اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز پورسینای حکیم شهر اصفهان در سال 1398-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 45 نفر بیمار مبتلا بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو مداخله به مدت 8 جلسه (90 دقیقه ای) برای هر دو گروه آزمایش در فاصله زمانی دو ماه اجرا شد. از پرسشنامه های ادراک بیماری برادبنت و همکاران و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج و برگه اطلاعات جمعیت شناختی برای گردآوری یافته ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. نرم افزار مورداستفاده SPSS نسخه 19 بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات درمانی فراتشخیصی و پذیرش و تعهد بر افزایش ادراک بیماری و کاهش راهبردهای غیرانطباقی تأثیر معناداری نداشته است. درمان فراتشخیص و پذیرش و تعهد در افزایش راهبردهای انطباقی تاثیر داشتند (05/0P<). نتیجه گیری: درمانگران می توانند با استفاده از مداخلات مذکور روش های مؤثری جهت بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر اتخاذ کنند که اثربخشی درمان های خود را ارتقاء بخشند.
۱۵.

فوکو و لکان؛ دلالت هایی جامعه شناختی بر ادراک بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بیماری امر نمادین بینامتنیت فوکو لکان هرمنوتیک خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۳۱۰
پژوهش حاضر قسمی مطالعه پساساختارگرایانه بیماری و سازوکارهای ادراک آن بوده که در صدد است شکلی از یک جامعه شناسی پزشکیِ نظری و مفهومی را صورت بندی نماید. به این منظور از ظرفیت های نظری آراء فوکو و لکان برای توضیح ادراک بیماری و فرآیندهای شکل گیری آن بهره گرفته شد. نظریه فوکویی هرمنوتیک خود (سوژه) ، و مفهوم لکانیِ امر نمادین ، دلالت های متفاوتی بر ادراک بیماری و نحوه شکل گیری آن به دست می دهد؛ دلالت هایی که علیرغم تمایزها، بر گزاره های بنیادی مشابهی نیز استوارند. وفق هستی شناسیِ هر دو متفکر، بدن یک ساحتِ نوشتاری ست که توسط دال های فرهنگی، کدنویسی و رمزگذاری شده است؛ لذا ادراک بیماری، چیزی جز شناخت تحلیلیِ حاصل از بازخوانی نشانگان مرضی بر متن بدن نیست. خوانشی که بواسطه متقاطع کردن متن بدن با گفتمان پزشکی و دانش تخصصی به مثابه اَبر متن دربرگیرنده آن صورت می پذیرد. دستاورد نهایی این پژوهش، استنتاج و صورت بندی مکانیسم بینامتنیّت در ادراک بیماری در اندیشه هر دو متفکر است؛ مکانیسمی که به موجب آن متن بدن به واسطه مواجهه با گفتمان پزشکی به مثابه متن پیشینی و در برگیرنده آن، به تفسیر در می آید.
۱۶.

نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در پیوند بین ویژگی های شخصیتی و عماکرد خانواده با ادراک از بیماری در بیماران ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بیماری مولتیپل اسکلروزیس راهبردهای مقابله ای عملکرد خانواده ویژگی های شخصیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
مقدمه: ادراک از بیماری که نقش مهمی در فرایند درمان و پیروی از دستورات بهداشتی دارد تحت تاثیر عوامل مختلف روانشناختی است. هدف پژوهش حاضر  بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و عملکرد خانواده با ادراک از بیماری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) بود . روش: روش پژوهش حاضر توصیفی با طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر و جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مطب های متخصصان مغز و اعصاب و همچنین بیمارستان کاشانی شهر شهرکرد در سال 1399 بود که از میان آن ها تعداد 250 نفر، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده شامل پرسشنامه ادراک بیماری بردبنت و همکاران، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو، مقیاس عملکرد خانواده بیشاپ و بالدوین و پرسشنامه راهبردهای مقابله لازاروس و فولکمن بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS - 24 و Amos - 19 و به روش تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد راهبردهای مقابله ای در رابطه بین روانرنجورخویی، وجدان گرایی، توافق پذیری، تجربه گرایی، برون گرایی و عملکرد خانواده با ادراک از بیماری نقش میانجی دارد . نتیجه گیری: عملکرد خانواده و ویژگی های شخصیتی  می توانند با تاثیرات مثبت بر اتخاذ راهبردهای مقابله ای موثر، ادراک بهتری از بیماری را برای فرد به دنبال داشته باشند.
۱۷.

اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ادراک بیماری در بیماران تالاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بیماری تالاسمی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۵۰
زمینه: ادراک بیماری، بازنمایی های سازمان یافته شناختی می باشد که بیماران تالاسمی از بیماری شان و اثرات آن دارند. پژوهش ها نشان می دهد برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمدیریتی و پریشانی بیماران مؤثر است اما کاربرد این درمان بر ادراک بیماری در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی می باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ادراک بیماری در بیماران تالاسمی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به تالاسمی شهر بهشهر که در سال 1400 عضو انجمن تالاسمی بودند، تشکیل دادند (تقریباً 90 نفر). تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر). ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه ادراک بیماری برادبنت و همکاران (2006) پاسخ دادند (پیش آزمون). سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (2009) قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون نمره مؤلفه های ادراک بیماری در پیامدها، طول مدت، ماهیت، نگرانی، پاسخ های عاطفی و علت بیماری، افراد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری یافته است (0/05 >p) و در مؤلفه های کنترل شخصی، کنترل درمان و شناخت بیماری افزایش یافته است که ناشی از اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ادراک بیماری بود. نتیجه گیری: برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بیماران تالاسمی سبب کاهش نگرانی و تلاش بیشتر آنان در جهت کنترل شرایط بیماری شان گردید و لذا آگاهی و استفاده از این رویکرد جهت ادراک از بیماری در افراد مبتلا به تالاسمی می تواند کمک کننده باشد.
۱۸.

تأثیر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، آشفتگی های روان شناختی و ادراک بیماری پس از جراحی بای پس عروق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان چندبعدی معنوی ادراک بیماری آشفتگی های هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۱
با توجه به اینکه بیماری قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که تحت تأثیر آشفتگی های هیجانی قرار دارد، تعدیل این هیجان ها در بهبودی وضعیت بیمار نقش اساسی دارد، هدف از این پژوهش بررسی اثر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران جراحی بای پس عروق کرونری بود. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون−پس آزمون با پیگیری یک ماهه و سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش بیمارانی بودند که جراحی پیوند عروق کرونر داشتند و به مرکز بازتوانی بیمارستان قلب تهران مراجعه کردند. سی نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه  قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه 21DASS−، کیت کورتیزول بزاقی و ادراک بیماری IPQ−R بود. گروه آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقه ای در معرض متغیر مستقل (مداخله چندبعدی معنوی) قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین میانگین مقیاس های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ادراک بیماری (168/211F=، 001/0>p)، کورتیزول بزاقی (436/89F=، 001/0>p)، استرس (196/251 F=،001/0>p)، اضطراب (896/209F=، 001/0>p) و افسردگی (042/143F=، 001/0>p) تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان ادعا کرد که مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران مؤثر بوده است.
۱۹.

تاثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک بیماری و رفتارهای ارتقاء سلامت زنان و مردان مبتلا به بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: این پژوهش با هدف تاثیردرمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک بیماری و رفتارهای ارتقاء سلامت بیماران قلبی انجام شده است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری مورد بررسی شامل بیماران قلبی (کرونری) مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهرستان تایباد در سال 1399 بود. از بین بیماران قلبی (کرونری) نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در یک گروه آزمایشی (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. (15 نفر در هر گروه). داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای ارتقاء سلامت (والکر و همکاران، 1987) و پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (برادبنت و همکاران، 2009) به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار Spss.22 انجام گرفت. یافته ها: تاثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک بیماری (48/76=F، 001/0>P) و رفتارهای ارتقاء سلامت (89/10=F، 001/0>P) تأثیر داشته است و این نتیجه تا پایان دوره پیگیری ماندگار بود. نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بیماران قلبی، این درمان به عنوان شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی در جهت کاهش علائم روان شناختی و ارتقای سطح زندگی بیماران قلبی هم زمان با دریافت درمان دارویی به کار گرفته شود.
۲۰.

بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی و ادراک بیماری در زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی و ادراک بیماری در زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر شهر اصفهان در سال 1397 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی به یک گروه مداخله به روش درمان پذیرش و تعهد و یک گروه گواه تقسیم شدند که در نهایت پس از ریزش، 28 نفر باقی ماندند (گروه آزمایش 13 نفر و گروه گواه 15 نفر). گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد براساس پروتکل هیز، اورسیلو و روئمر (2010) قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه ادراک بیماری (برید بنت و همکاران، 2002) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) انجام پذیرفت و از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد روش درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی (09/24=F، 001/0>P) و ادراک بیماری (91/10=F، 001/0>P) در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر تأثیر داشته است. همچنین نتایج نشان داد که روش درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر در مرحله پیگیری بادوام بود. نتیجه گیری: ازاین رو بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که روش درمان پذیرش و تعهد، الگویی اثربخش در بیماران مبتلابه سندرم روده تحریک پذیر است و می تواند به عنوان یکی از روش های درمانی و یا آموزشی در برنامه های بیماران به کاربرده شود.