مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
نارسایی شناختی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه استعداد خستگی شغلی به عنوان متغیر پیش بین با عاطفه مربوط به شغل، نارسایی شناختی و قیود سازمانی به عنوان متغیرهای ملاکمورد بررسی قرار گرفت.
روش: آزمودنی های این تحقیق 400 نفر از کارکنان یکسازمان صنعتی بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و سپس ابزارهای پژوهش (پرسشنامه استعداد خستگی شغلی، پرسشنامه نارسایی شناختی در محل کار، پرسشنامه قیود سازمانی و پرسشنامه سلامت عاطفی مربوط به شغل) را تکمیل نموده اند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که روابط مثبت و معناداری بین استعداد خستگی شغلی و حیطه های آن با متغیرهای ملاکوجود دارد. بعلاوه ادراکزمان و بی قراری از ابعاد خستگی شغلی بیشترین نقش را در پیش بینی واریانس متغیرهای ملاکداشته اند.
نتیجه گیری: استعداد خستگی شغلی می تواند ادراککارکنان را از وجود قیود سازمانی و عاطفه منفی نسبت به شغل تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر آن استعداد خستگی شغلی می تواند در افزایش نارسایی شناختی نقش مؤثری ایفا کند.
رابطه برون گردی و نوروز گرایی با نارسایی های شناختی: ارزیابی نقش واسطه ای فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد شخصیتی برون گردی و نوروز گرایی با نارسایی های شناختی و نقش فراشناخت به عنوان متغیر واسطه ای در این رابطه بود.
روش: 200 دانشجوی دختر دانشگاه تربیت مدرس، فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک، پرسشنامه نارسایی های شناختی و پرسشنامه فراشناخت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مؤلفه های فراشناخت شامل باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی و باورهای منفی درباره عدم کنترل افکار در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی تا اندازه ای واسطه شده اند. همچنین رابطه مستقل معناداری بین نوروز گرایی و نارسایی های شناختی وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش از واسطه شدن فراشناخت و برخی مؤلفه های آن در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی حمایت می کند.
نیمرخ نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش-آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی مدارس عادی و اختلال یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 1393 می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان این مدارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند (40 نفر برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها ازمقیاس نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که بین دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص در نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). به عبارت دیگر نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بیش تر از دانش آموزان عادی است. این نتایج نشان می دهد که متغیرهای شناختی و هیجانی با ایجاد شکاف بین تفکر و هیجانات فرد و هم چنین اجتناب از پذیرش آن، می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص را با موانع مهمی روبرو سازند؛ بنابراین توجه به عوامل مربوطه از سوی مسئولین در جهت پیشگیری از این اختلالات در این دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر کاهش نارسایی شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال یادگیری ویژه ، یک اختلال عصبی تکاملی است. دانش آموزان مبتلا به این اختلال سطح بالایی از مشکلات شناختی دارند که منجر به افت تحصیلی آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر کاهش نارسایی شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم تا ششم دارای ناتوانی یادگیری شهر کرمانشاه بود که نمونه ای به حجم 28 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نارسایی شناختی برادبنت، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو(CLDQ) و آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه 4 بود. برنامه توانبخشی شناختی Captain’s Log به مدت 12 جلسه 50-60 دقیقه ای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه توانبخشی شناختی Captain’s Log موجب کاهش نارسایی شناختی این کودکان شده است (001/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای می تواند به عنوان روشی مناسب در کاهش نارسایی شناختی کودکان به کار رود.
نیمرخ روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولد کودک عقب مانده ذهنی به عنوان یک بحران، می تواند به شکل عمیق بر ارتباط ها و کنش های خانواده اثر بگذارد و خانواده هایی می توانند با بحران ها به خوبی سازگار شوند که روابط باز، مؤثر و دائمی داشته و در نقش هایشان انعطاف پذیر باشند. این مطالعه با هدف نیمرخ روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی شهر یاسوج انجام شد. این مطالعه از نوع مقایسه ای می باشد. جامعه آماری، مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی مدارس شهر یاسوج بودند، ۱۴۰ نفر شامل؛ ۷۰ نفر مادران کودکان عقب مانده ذهنی و ۷۰ نفر مادران کودکان عادی پس از کسب رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت نمودند، نمونه گیری به روش آسان و با مراجعه به دبستان کودکان استثنایی و یک دبستان کودکان عادی که به تصادف از مدارس دولتی یاسوج انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه پذیرش و عمل، مقیاس نارسایی شناختی و مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. از دانش آموزان مورد مطالعه را 89 نفر(64 ٪) پسران و 51 نفر(36 ٪) دختران بودند. یافته ها نشان داد نمرات مادران دارای کودک عقب مانده در متغیرهای نارسایی شناختی نارسایی هیجانی، ابعاد آنها و اجتناب تجربی از مادران دارای کودک عادی بالاتر است(01/0≥P). نتایج مطالعه نشان داد که بین مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی از لحاظ نارسایی شناختی و نارسایی هیجانی و اجتناب تجربی تفاوت معنی داری وجود دارد. ﻣﺎدران کﻮدکﺎن عقب مانده ذﻫﻨی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔ ﺮوه دیگر از شیوه های ﻣﻨﻔی و ﻧﺎکﺎرآﻣﺪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻓﺸﺎر رواﻧی ﺑﻪ ﻣیﺰان ﺑیﺸﺘﺮی اﺳﺘﻔﺎده می کنند. ای ﻦ ﻣ ﺎدران ﺑ ﺎ ﺑ ﻪ ک ﺎر ﺑ ﺮدن شیوه های ﻣﻨﻔی و ﻧﺎکﺎرآﻣﺪ، فشار روانی را در ﺧﻮد اﻓﺰایﺶ می دهند.
رابطه باورهای فراشناختی، نارسایی شناختی و تحمل ابهام با تنظیم شناختی هیجان در زنان وابسته به مواد
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۹
91-110
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای فراشناختی، نارسایی شناختی و تحمل ابهام با تنظیم شناختی هیجان در زنان وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زنان وابسته به مواد در کمپ ترک اعتیاد و کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان تبریز در سال 1396 بود. از این جامعه آماری تعداد 100 زن وابسته به مواد با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نارسایی شناختی، پرسش نامه تحمل ابهام، پرسش نامه باورهای فراشناختی و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تحمل ابهام با راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت معنادار و با راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی معناداری داشت. متغیرهای نارسایی های شناختی و باورهای فراشناختی رابطه منفی معناداری با راهبردهای سازگارنه تنظیم شناختی هیجان نشان دادند. نارسایی های شناختی و باورهای فراشناختی رابطه مثبت معناداری با راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان داشتند. نارسایی های شناختی (به طور منفی) و تحمل ابهام (به طور مثبت) به شکل معناداری راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند . تحمل ابهام راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را به طور منفی و معناداری پیش بینی می کند . با توجه به این نتایج می توان گفت باورهای فراشناختی، نارسایی های شناختی و تحمل ابهام نقش مهمی در تنظیم هیجان دارند.
ارزیابی تأثیر آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر نارسایی شناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
25 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر نارسایی شناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند با موضوع پژوهش، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و سپس مصاحبه بالینی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه های افسردگی بک- ویرایش دوم و نارسایی شناختی برادبنت و همکاران بود. گروه آزمایش طی 4 جلسه، یک ساعت و نیم، تحت آموزش اختصاصی سازی خاطرات قرار گرفت. و بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون و مجدداً یک ماه بعد، پیگیری به عمل آمد. داده-ها با استفاده از آزمون آماری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر نارسایی شناختی و مؤلفه های آن(حواس پرتی، مشکلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوی و عدم یادآوری اسامی) تأثیر معنی داری داشت. این نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد. باتوجه به تأثیر آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر کاهش میزان نارسایی شناختی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این آموزش جهت پیشگیری و درمان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی ضروری به نظر می رسد.
نقش نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی سلامت اجتماعی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تأکید سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت سلامت اجتماعی در کنار سلامت فیزیکی، سبب شده تا سلامت اجتماعی به دغدغه مشترک جامعه شناسان و برنامه ریزان اجتماعی جوامع تبدیل شود . پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی سلامت اجتماعی سالمندان انجام گرفت. روش: این مطالعه، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، 118 سالمند مرد بالای 60 سال شهر اردبیل است که در سال 1396 به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و سلامت اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین نارسایی شناختی (0/47- r= ) ، نارسایی هیجانی (0/51- r= ) و انعطاف پذیری شناختی (0/41 r= ) با سلامت اجتماعی در بین سالمندان، رابطه معناداری وجود داشت (0/05 p< ) . نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد نارسایی شناختی 0/35-، نارسایی هیجانی 0/39- و انعطاف پذیری شناختی 0/25 سلامت اجتماعی سالمندان را پیش بینی می کند (0/05 p< ) . نتیجه گیری: نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و انعطاف پذیری شناختی در زمره متغیرهای مرتبط با سلامت اجتماعی سالمندان بوده و توانایی پیش بینی آن را دارد.
نارسایی شناختی، نشانه های شخصیت مرزی و تکانشگری در دانشجویان معتاد و غیرمعتاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به دلیل کاربرد وسیع اینترنت، پدیده اعتیاد به اینترنت و عوامل موثر در پدیدآیی آن توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه نارسایی شناختی، تکانشگری و شخصیت مرزی در دانشجویان معتاد و غیرمعتاد به اینترنت است. روش: در این پژوهش علی-مقایسه ای 300 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ انتخاب شدند و به پرسشنامه اعتیاد به اینترنت پاسخ دادند و از میان آنان دو گروه 60 نفری از کسانی که نمره اعتیاد به اینترنت آنان یک انحراف استاندارد پایین تر و بالاتر از میانگین بود به عنوان کاربران عادی و کاربران دارای اعتیاد به اینترنت انتخاب شدند و به پرسشنامه تکانشگری، مقیاس شخصیت مرزی و پرسشنامه نارسایی شناختی پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج : کاربران معتاد به اینترنت در مقایسه با کاربران عادی به گونه معناداری دچار نارسایی شناختی، نشانه های شخصیت مرزی و رفتار تکانشگرانه می باشند. نتیجه گیری: عوامل زیستی و روانشناختی، فرد را مستعد اعتیاد به اینترنت می کند. شناسایی این عوامل به متخصصان کمک می کند از اعتیاد به اینترنت پیشگیری کنند.
مداخله های آموزشی کارکردهای اجرایی برای کودکان با نارسایی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکردهای اجرایی، اصطلاحی جامع تر و وسیع تر از مفهوم شناخت هستند و طیف گسترده ای از فرایندهای مرتبط، که مسئول رفتار معطوف به هدف هستند را یکپارچه می کنند. نتایج اغلب پژوهش های مداخله ای، فواید اثربخش و پایدارِ آموزش کارکردهای اجرایی در عملکرد تحصیلی را تأیید کرده اند. اغلب این پژوهش ها به نقش محوری حافظه کاری و توجه در شناخت و ارتباط قوی این دو مؤلفه با پیشرفت تحصیلی تأکید شده است. در مداخله های آموزشی کارکردهای اجرایی برای کودکان با نارسایی شناختی، ترسیم نیمرخ شناختی در ابعاد گوناگون، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کارکردهای اجرایی به خوبی می توانند هم پیشرفت تحصیلی را قبل از دبستان پیش بینی کند و تقویت آن ها در طول تحصیل، باعث بهبودی عملکرد تحصیلی دانش آموزان می شود. در این مقاله، مداخلاتی که کارکردهای اجرایی جامعه هدف آن ها کودکان با نارسایی شناختی بوده، مورد بررسی قرار گرفته و تمرین هایی که باعث تقویت مهارت های اجرایی در آن ها می گردد، ارائه شده است.
تاثیر القای تنیدگی بر نارسایی شناختی و حافظه کاری: نقش انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر القای تنیدگی بر نارسایی شناختی و حافظه کاری، با توجه به نقش انعطاف پذیری شناختی بود. در این پژوهش از طرح شبه تجربی پیش آزمون پس آزمون دوگروهی استفاده شد. جامعه پژوهش دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین بودند که 100 نفر آنان به صورت دردسترس انتخاب و 44 شرکت کننده (22 شرکت کننده با انعطاف شناختی بالا و 22 شرکت کننده با انعطاف شناختی پایین) وارد تحلیل نهایی شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون حافظه کاری (دانیمن و کارپنتر، 1980)، پرسشنامه نارسایی شناختی (برادبنت، کوپر، فیتزجرالد و پارکز، 1982 ) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از القای تنیدگی بین دو گروه دارای انعطاف پذیری شناختی بالا و انعطاف پذیری شناختی پایین از نظر عملکرد بخش پردازش ذهنی حافظه کاری و سه بعد از نارسایی شناختی شامل حواس پرتی، مشکلات مربوط به حافظه و اشتباهات سهوی تفاوت معنادار دیده شد، اما در شرایط تجربه تنیدگی از نظر اندوزش ذهنی و ناتوانی در یادآوری اسامی تفاوتی بین دو گروه دیده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تجربه تنیدگی بر پردازش ذهنی حافظه کاری و اکثر ابعاد نارسایی های شناختی تاثیرگذار است، اما تأثیر آن وابسته به سطح انعطاف پذیری شناختی است.
نقش بی رمقی زناشویی، بی ثباتی زناشویی و نارسایی شناختی در پیش بینی میل به طلاق زوجین
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه خانواده مهم ترین نهاد جامعه و منشأ جامعه ی سالم است، وارد شدن هر آفت و زوالی به این نهاد و کارکردهای آن از امور مهم و شایسته ی کنکاش تحقیقات است. هدف این مطالعه بررسی نقش بی رمقی زناشویی، بی ثباتی زناشویی و نارسایی شناختی در پیش بینی میل به طلاق زوجین بود. پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل 120 نفر زن و 120 نفر مرد در سال 1398 بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس بی رمقی زناشویی پاینز (1996)، بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و آلن (1987)، پرسشنامه نارسایی های شناختی برادبنت، کوپر، فیتزجرالد و پارکز (1982) و پرسشنامه میل به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طلاق و بی رمقی زناشویی ( 01/0> P ؛ 86/ 0 r = ) و بین طلاق و بی ثباتی زناشویی (01/0> P ؛ 79/ 0 r = ) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، ولی بین طلاق و نارسایی شناختی (01/0> P ؛ 006/ 0 r = ) رابطه ای برقرار نیست. نتایج ضریب رگرسیون نیز نشان می دهد بی رمقی زناشویی (67/26= t ؛ 01/0> p ) و بی ثباتی زناشویی (89/19= t ؛ 01/0> p ) می توانند طلاق را پیش بینی کنند، ولی نارسایی شناختی (11/0= t ؛ 01/0> p ) قادر به پیش بینی طلاق نیست. ازاین رو با توجه به یافته های پژوهش از کاهش بی رمقی و افزایش ثبات زناشویی می توان برای غنی سازی روابط بین فردی همسران و کاهش میل به طلاق استفاده کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان دارای اختلال افسردگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی با پیامدهای مختلفی مانند ناگویی هیجانی و نارسایی شناختی همراه است که رفع آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی– تجربی (پیش آزمون و پس آزمون) با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی (سال ۱۳۹۷) شهر خرمآباد بود. ۳۰ زن مراجعه کننده به کلینیک اعصاب و روان صدیق شهر خرم آباد که طبق تشخیص روان پزشک و مصاحبه بالینی پژوهشگر تشخیص افسردگی اساسی دریافت کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های افسردگی بک (BDI-II)، ناگویی خلقی (-۲۰TAS) و نارسایی شناختی (CFQ) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) سگال، ویلیامز و تیزدل (۲۰۰۰) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، موجب کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی شده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (۰/۰۰۰=P). نتیجه گیری: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی زنان دچار افسردگی اثربخش است و می تواند در کنار مداخلات دارویی مورد توجه قرار گیرد.
اثر القای استرس بر سیستم بازداری، پردازش/اندوزش ذهنی و نارسایی شناختی زنان: نقش تعدیل گر فرونشانی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
21 - 32
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر اثر القای استرس بر سیستم بازداری، پردازش/ اندوزش ذهنی و نارسایی شناختی، با توجه به نقش تعدیل گر فرونشانی هیجان را بررسی کرد. روش پژوهش شبه تجربی و دارای طرح عاملی آمیخته (2×2) بود. جامعه ی پژوهش زنان شهر آباده بودند، که 112 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و طبق نمرات فرونشانی، در دو گروه فرونشانی پایین و بالا قرار گرفتند. هر گروه در دو مرحله (عدم استرس و القای استرس)، با استفاده از مقیاس پنج عاملی جکسون، آزمون حافظه فعال، و پرسشنامه نارسایی شناختی ارزیابی شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها نشان داد میانگین بازداری در گروه فرونشانی بالا بیشتر از گروه پایین است. بعد از القای استرس میانگین پردازش و اندوزش و نارسایی شناختی کاهش یافت؛ به نحوی که میانگین پردازش در گروه فرونشانی پایین، میانگین اندوزش در گروه فرونشانی بالا، و میانگین نارسایی شناختی در هر دو گروه فرونشانی، کاهش یافت. بنابراین، فرونشانی می تواند پیامدهای منفی را برای سیستم بازداری داشته باشد، ولی استرس حاد می تواند ابعاد حافظه فعال را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال، استرس و تعامل آن با فرونشانی می تواند به بهبود نارسایی شناختی کمک کند.
اثربخشی بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بر بهبود نارسایی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۱
61 - 90
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی یکی از دوره های تحولی مهم است و فرد در این دوران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که هر کدام از این چالش ها به نوبه خود می تواند استرس و اضطراب را در زندگی نوجوان ایجاد کند. یکی از رایج ترین مشکلات روانپزشکی در دوران نوجوانی اختلالات اضطرابی است که ازجمله شایع ترین آن ها اختلال اضطراب فراگیر می باشد ؛ بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بر بهبود نارسایی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اجرا گردید. با توجه به اینکه پژوهش از نوع کاربردی ونیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود، 30 نفر نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مراکز روانشناسی و مشاوره شهر کرمان در سال1400 به روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره ی آزمایش و گواه تقسیم شدند وبا استفاده از پرسشنامه نارسایی شناختی (برادبنت، 1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور انجام مداخلات مربوط به پژوهش و آموزش بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بر روی گروه آزمایش، از نرم افزار کاپتان لاگ که در 20 جلسه ی 45 دقیقه ای و هر هفته 2 روز اجرا گردید، استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها نیز در بخش آمار توصیفی ازمیانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از مدل تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار spss-22 بهره برده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که نمرات مولفه های نارسایی شناختی در طی انجام مداخلات مرتبط با بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر به طور معناداری کاهش یافت ، بنابراین می توان این طور استنباط کرد که بازتوانی شناختی مبتنی بر کامپیوتر بربهبود نارسایی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (p<0.005) مؤثر و کابردی است. در نتیجه به روانشناسان و مشاوران توصیه می شود تا از این مداخله درمانی برای درمان اختلال اضطراب فراگیر بر روی نوجوانان استفاده کنند.