مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بلوغ
حوزه های تخصصی:
ازدواج یکی از حساسترین وقایع زندگی انسان و از مهمترین نهادهای حقوقی جوامع بشری است. لزوم آمادگی و بلوغ جسمانی و رشد قوای عقلانی افراد برای آغاز زندگی مشترک و اقدام به ازدواج تا حدی است که بسیاری از نظامهای حقوقی جهان، حداقلی از سن را برای آغاز این مرحله از زندگی، ضروری دانستهاند. نظام حقوقی ایران از ابتدا تاکنون درخصوص شرط حداقل سن برای اقدام به ازدواج، دستخوش تحولات متعددی شده و مقررات متنوعی را تجربه نموده است. در این نوشتار بعد از تبیین سن نکاح و رشد، به بررسی تحولات نظام قانونگذاری ایران، آثار و تبعات آن پرداخته شده، در نتیجه معلوم می¬گردد فاصله ایجاد شده در قانون بین سن نکاح و رشد باعث مشکلاتی برای زوجین می¬شود؛ لذا پیشنهاد اصلاح ماده 1041ق.م. داده شده است.
سن مسئولیت کیفری اطفال در مقررات حقوق داخلی و بینالمللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در قوانین کیفری بعد از انقلاب، بهویژه در قانون مجازات اسلامی (تبصره 1 ماده 49)، برخلاف قوانین گذشته، نصاب «بلوغ شرعی» بهعنوان حد سن رشد کیفری تعیین گردید. در عمل، مراجع کیفری، بهجای ارائه تعریف «بلوغ شرعی» آنرا محمول بر معانی مندرج در حقوق مدنی، منطبق با بلوغ جنسی فرض کرده و بر این اساس، دختران 9 سال و پسران 15 سال تمام قمری را همانند بزرگسالان مسؤول کیفری تلقی و قابل مجازات دانستهاند. این در حالی است که در اکثر کشورهای جهان، اطفال عموماً تا 18 سالگی فاقد مسؤولیت کیفری بوده، در صورت ارتکاب جرم، مشمول اقدامات تربیتی، آموزشی و سایر تدابیر جایگزین با تمرکز بر بازپذیری اجتماعی قرار میگیرند. مقررات بینالمللی مانند کنوانسیون کودک، مقررات پکن و غیره، اعمال مجازاتهایی مانند اعدام و یا حبس ابد را به لحاظ تعارض آشکار با مقررات مندرج در اسناد حقوق بشر و آثار منفی آن بر محکومٌعلیه نسبت به اطفال زیر 18 سال ممنوع اعلام کردهاند. همچنین در این مقررات با تعیین یک حداقل سنی مشخص، مقرر گردیده که کودکان کمتر از سن مزبور در نزد مراجع قضایی حضور نیافته، موضوع هیچگونه تدبیر کیفری قرار نگیرند.
نتایج این تحقیق حاکی از آن است که سیاست کیفری ایران در قبال مسؤولیت کیفری اطفال بزهکار نهتنها با تمام مقررات بینالمللی و ضوابط پذیرفته شده در اکثر کشورهای جهان در تعارض و تباین است، بلکه از منظر علوم جنایی، بهویژه جرمشناسی و روانشناسی نیز با قواعد و آموزههای علمی سنخیت ندارد.
نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل و بررسی مقایسهای، ایرادات مربوط را تا حد امکان بیان کرده، راهکارهای مناسبی ارائه کند."
مقایسه مشکلات دوره بلوغ دختران نوجوان کم توان ذهنی با دختران نوجوان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات دوره بلوغ (رفتاری و جنسی) دختران کم توان ذهنی و مقایسه آن با مشکلات دوره بلوغ در دختران عادی در شهر تهران است. روش: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مقطعی است. تعاد 90 نفر دختر کم توان ذهنی و 90 نفر دختر عادی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به صورت گروه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای بررسی مشکلات رفتاری در دوره بلوغ از چک لیست رفتاری آخنباخ (فرم CBCL) و برای بررسی مشکلات جنسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله آزمون های آماری t مستقل، یومن ویتنی، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دختران کم توان ذهنی در دوره بلوغ حالت هایی چون گوشه گیری، اضطراب/ افسردگی، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، درونی سازی و مشکلات جنسی در آنها نسبت به دختران عادی بیشتر مشاهده می شود و در مقیاس های شکایت جسمانی، مشکلات تفکر، رفتار بزهکارانه و برونی سازی بین دو گروه، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دختران کم توان ذهنی در مقایسه با دختران عادی با داشتن بهره هوشی پایین و اختلال در رفتار سازشی، در حل مشکلات فردی و اجتماعی نقص عمده دارند؛ بنابراین بلوغ و تغییرات همراه با آن می تواند مشکلاتی را برای این افراد و خانواده های آنها ایجاد کند.
دختران سن رشد و مسئولیت کیفری
حوزه های تخصصی:
احراز رشد در مسئولیت کیفری دختران از جمله مباحث نوظهوری است که بررسی فقهی در این زمینه ضروری به نظر میرسد. زیرا بسیاری از دختران و پسرانی که تازه به سن بلوغ جنسی و شرعی رسیدهاند، از رشد عقلی و فکری لازم در مسائل کیفری برخوردار نیستند. سؤال مهم این است که آیا از دیدگاه فقهی چنین اشخاصی در امور کیفری مانند امور مدنی مورد حمایت حقوقی قرار داشته و فاقد مسئولیت کیفری به شمار میروند؟ مقاله حاضر در ابتدا به تبیین مفهوم رشد و رابطه آن با جنون و بلوغ پرداخته و اثبات میشود که در اصطلاح روایی، رشد تنها به مفهوم خاص مدنی اختصاص نداشته و قابل تعمیم به مسائل غیر مالی از جمله امور کیفری نیز میباشد. در ادامه مقاله مبانی و ادله لزوم احراز رشد از منظر آیات و روایات در مسئولیت کیفری و همچنین ادله عقلی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است و معلوم میشود که معنای کلمه «رشد» و «أشُد» نسبی میباشد و شواهد و مؤیداتی از آیات و روایات بر این مدعا ذکر شده است. در بررسی ادله عقلی معلوم میگردد، مسائل کیفری به مراتب مهمتر از امور مالی میباشد و به طریق اٌولی یا حداقل به وحدت ملاک، رشد، در مسئولیت کیفری شرط است. برای این مدعا از قیاس اولویت در مسأله رشد بهره گرفته شده و سپس به تبیین قید «کمال العقل» و واژه «معتوه» که بر اساس روایات فاقد مسئولیت کیفری میباشند؛ پرداخته شده است؛ بنابراین بازنگری در سن مسئولیت کیفری دختران ضروری به نظر میرسد.
بازتاب آیین راه و رسم آموزی جوامع باستانی در فرهنگ کهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله به بررسی آیین راه و رسم آموزی در جامعه کهن هندو ایرانی می پردازد. در این جامعه با گذشت زمان، زمانه نیز می گذرد و ساختار این آیین را دگرگون می سازد. بدین گونه که پس از گذشت زمانی دراز و جای گیری روایات نوین در داستان های کهن که به روشنی نمایانگر آیین رازآموزی جامعه هندو ایرانی بوده اند. دیگر اکنون دستیابی به عناصر، اجزای ساختار و درون مایه رویداد و نیز بررسی تاریخی این رخداد آیینی دشوار و پیچیده است و به سادگی نمی توان به چگونگی برگزاری این آیین در جامعه کهن هندو ایرانی پرداخت.
از این رو نگارنده، نخست با پژوهش پیرامون آیین در جوامع معاصری که همچنان پای بندی ساختار ساده و نخستین خود هستند به بازآفرینی اسلوب و چگونگی برپایی این آیین در جامعه هندو ایرانی روی می آورد. سپس با بررسی روایات اژدهاکشی رستم و کی گشتاسب در چهار گوشه گیتی از یکسو، و کاخ رودابه و جشنگاه منیژه از دیگر سو، بازتاب آیین راه و رسم آموزی پسران و دختران نوبالغ جامعه هندو ایرانی را به نمایش می گذارد.
هدف این مقاله، بررسی بازتاب آیین راه و رسم آموزی جوامع باستانی در روایات اساطیری، داستان های حماسی و فرهنگ عامیانه ایران است. بخش نخست گزارش آیین رازآموزی پسران نوبالغ و بخش دوم مناسک پاگشایی دوشیزگان نابرنای جامعه را بر دارد."
بلوغ دختران
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر بخشی از رساله نسبتاً مفصلی راجع به مسأله بلوغ دختران است که در آن ضمن طرح کلیاتی درباره مسأله بلوغ، به بررسی نشانههای طبیعی بلوغ دختران، تحت عنوان بلوغ جنسی ؛ مسأله سن، تحت عنوان بلوغ شرعی، و نیز تعارض بین ادله و روایات و بررسی اقوال مختلف پرداخته شده است. قسمت اول این نوشتار به کاوش در روایات وارده در باب سن بلوغ دختران اختصاص دارد که در این شماره تقدیم میگردد. در قسمت دوم که در آینده منتشر خواهد شد به مسأله اساسی تعارض بین روایات و آرا و انظار مختلف خواهیم پرداخت.
ضرورت تغییر موادی از قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استناد به قرآن، سنت، علم روانشناسی و عرف، ابتدا به بحث دربارة حقایق بلوغ و رشد و زمان پیدایش آنها پرداخته، سپس ضمن مقایسة واقعیت دو ماهیت مذکور با نمود آن در قانون مدنی ایران و اثبات عدم تطبیق مقررات قانونی با احکام اسلامی و واقعیت خارجی، حسب مورد اصلاح یا حذف ماده یا تبصره ای را پیشنهاد کرده است.
بررسی بلوغ دختران از دیدگاه آیات و روایات
حوزه های تخصصی:
موضوع مورد بررسى در این مقاله، سن ورود دختران به مرحله بلوغ است که مدت هاست ذهن اندیشمندان اسلامى و روان شناسى تربیتى و اجتماعى را به خود مشغول کرده است. مسئله اصلى این است که چرا در قرآن و روایات اسلامى شرط سنى ورود دختران و پسران به مرحله بلوغ به صورت قطعى و روشن بیان نشده است؟ این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا مى کوشد با مراجعه به آیات و روایات و نظرات اندیشمندان اسلامى، به نقد و بررسى این موضوع بپردازد. با بررسى آیات و روایات استنباط مى شود که ملاک رسیدن به بلوغ، سن نیست، بلکه باید به نشانه هاى آن توجه نمود که در افراد و مناطق مختلف متفاوت است. به همین دلیل، اسلام سن خاصى را براى بلوغ تعیین نمى کند، بلکه آن را به مشاهده نشانه هایى واگذار مى کند که در افراد مختلف و محیط هاى گوناگون متفاوت است.
ارائه مدلی کاربردی برای سنجش بلوغ مدیریت دانش در صنعت نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به هر میزان که سازمان ها دارای فرایندهای دانش بر بیشتری باشند، به همان میزان نیازمند برنامه های واقع گرا و کاربردی برای مدیریت دانش سازمانی به عنوان منبعی راهبردی برای بهبودهای مستمر آتی خواهند بود. در این پژوهش، هدف اصلی پژوهشگران، ارائه مدلی مدون و کاربردی برای شفاف سازی نقش سنجش بلوغ مدیریت دانش و تشریح رویکردی است که توسط آن بتوان مدیریت دانش را به صورت راهبردی و جهت بهبودهای مستمر آینده، مورد ارزیابی و بهبود قرار داد. برای دستیابی به این هدف، مروری مختصر بر ادبیات مرتبط با مدیریت دانش و دیدگاه فکری سرمایه های فکری ارائه شده و سپس، مفاهیم عملکرد دانش محور سازمانی (بر مبنای شاخص های سنجش مدیریت دانش) مورد بحث قرار گرفته اند. سپس، مدلی شامل عوامل و شاخص های تأئید شده در ادبیات موضوعی تحقیق ارائه شده است که در آن، شاخص ها برحسب میزان پیچیدگی و دشواری و طبق ارزیابی و تأئید خبرگان، در سطوح بلوغ توزیع شده اند. در پایان، معتبرترین شرکت تولیدکننده نرم افزار در ایران به عنوان سازمانی دانش محور مورد سنجش قرار گرفته و توسط مدل بلوغ مدیریت دانش، سطح بلوغ آن به صورت دقیق مشخص شده و راهکارهایی نیز جهت بهبود بلوغ مدیریت دانش این سازمان ارائه شده اند تا راهگشای تحقیقات آتی در زمینه سنجش بلوغ مدیریت دانش در دیگر شرکت های تولیدکننده نرم افزار ایران باشد.
نقش سبک های فرزندپروری مادران در بلوغ-اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر طراحی شد تا رابطه ی سبک های فرزندپروری مادران و بلوغ اجتماعی نوجوانان تیزهوش، آهسته گام و عادی بررسی شود. روش: به این منظور 194 دانش آموز دختر و پسر 14 و15سال مدارس تیزهوشان(روش تصادفی ساده)؛ استثنایی(روش سرشماری) و دولتی(روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای) شهرستان قاینات(استان خراسان جنوبی) در سال تحصیلی 90-89 انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری بامریند و بلوغ اجتماعی رائو(RSMS) است. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک اقتدارمنطقی پیش بینیکننده ی مثبت و معنیدار برای بلوغ اجتماعی و ابعاد آن میباشد. هم چنین تفاوت بین گروه های هوشی از لحاظ ابعاد بلوغ اجتماعی معنیدار است. بین گروه های تیزهوش و آهسته گام؛ عادی و آهسته گام در ابعاد بلوغ اجتماعی تفاوت مثبت و معنی دار وجود دارد؛ این تفاوت بین گروه تیزهوش و آهسته گام در بعد کفایت شخصی و اجتماعی و بین گروه عادی و آهسته گام در بعد کفایت میان فردی بیش تراست. بین گروه های تیزهوش وعادی در ابعـاد بلـوغ اجتماعی تفاوت معنی دار وجود نـدارد. نتیجه گیری: بهتـرین سبک فرزنـد پروری مادران برای رسیدن به بلوغ اجتماعی نوجوانان، سبک اقتدارمنطقی میباشد. در رسیدن به بلوغ اجتماعی هوش نقش به سزایی دارد؛ افراد تیزهوش، آهسته گام و عادی در یک سن مشخص به بلوغ اجتماعی نمیرسند.
مسئولیت کیفری اطفال با رویکرد به لایحه قانون مجازات اسلامی
حوزه های تخصصی:
در قانون مجازات اسلامی، عدم مسئولیت کیفری افراد نابالغ مورد پذیرش قرار گرفته، ولی در عین حال در مواردی برای آنان تعزیر وضع شده که منافی فقدان مسئولیت کیفری این افراد است. همچنین درباره افرادی که تازه به سن بلوغ رسیده اند، هیچ فرقی از جهت مجازات با افراد بزرگسال وجود ندارد و رشد کیفری نیز در تعیین کیفر، مورد توجه قرار نگرفته است. از این لحاظ قانون مجازات اسلامی مورد نقد است که در لایحه قانون مجازات اسلامی به این اشکالات توجه شده و قانونگذار به منظور رفع این اشکالات گام های مفیدی برداشته است. در نوشتار حاضر، این موارد همراه با مبانی روایی و فقهی آن مورد بررسی قرار می گیرد.
انگارة زایشی فراگیری زبان؛(تأملی در ماهیت دستور کانونی و روند باز نمایی آن در زبان کودک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف ارزیابی انگارة زایشی فراگیری زبان بر پایة دادهها و شواهد فراگیری نحو زبان فارسی نگاشته شده است. در این پژوهش، نخست ویژگیهای بنیادی زبان کودک را برشمرده و استدلال کرده ایم که کشف این ویژگیها به طور مستقیم یا غیر مستقیم، زمینهساز معرفی انگارة زایشی فراگیری زبان بوده است. پس از معرفی انگارة زایشیِ فراگیری زبان، این سؤال مطرح شده است که دانش زبانیِ ذاتی و زیستی (دستور همگانی)، چه ماهیتی دارد و چگونه در دستور کانونی، نمود مییابد. برای پاسخگویی به این سؤال، نخست دو دیدگاه پیوستگی و بلوغی را دربارة ماهیت دستور همگانی و شیوة باز نمایی آن در زبان کودک، مطرح کرده و سپس شواهدی را از روند فراگیری نحو از سوی یک کودک فارسیزبان، به دست داده ایم تا معلوم شود کدام یک از این دو دیدگاه، بهتر میتواند شواهد را تبیین کند. حاصل بحث، این است که هیچ یک از دو دیدگاه پیوستگی و بلوغی، به تنهایی نمیتوانند ویژگیهای زبان کودک را تبیین کنند. در نهایت، بر این نکته تأکید کرده ایم که انگارة فراگیری زبان نمی تواند صرفاً صوری باشد؛ بلکه باید بتواند گرایش های نقشیِ کودک را نیز تبیین کند؛ آن گاه انگاره ای را برای ترسیم سیمای پیش رفت زبان کودک، پیش نهاد کرده ایم.
تصرفات مالی ممیّز با رویکردی تطبیقی به نظرات امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصرفات مالی نیازمند سطحی از رشد و درک عقلی است، اما آیا رشد به تنهایی موضوع صحت معاملات است و بلوغ مدخلیّتی ندارد یا هم بلوغ و هم رشد از شروط صحت معامله اند یا وجود یکی از دو شرط بلوغ و رشد کافی است و معامله با وجود یکی از این دو صحیح است؟ آیا صغیر ممیّز اهلیّت معامله دارد؟ منظور از محجور بودن صغیر چیست؟ آیا صغیر ممیّز مطلقاً محجور است یا فقط حق مستقل عمل کردن را ندارد؟ منظور از محجور بودن ممیّز، محجور بودن از مستقل معامله کردن است یا محجور بودن از اجرای صیغه یا هر دو؟ اینها سؤالاتی هستند که فقها در آثارشان برای پاسخ به آنها اهتمام ورزیده اند. با مطالعه منابع فقهی می توان به وجود اختلاف فقها در حداقل رشد لازم برای انجام برخی از فعالیت های مالی دست یافت. کافی بودن رسیدن به سن تمییز در برخی تصرفات و عدم نیاز به رشد کامل عقلی از جمله آنهاست. بررسی تفسیر فقها از آیة رشد، به عنوان مهم ترین دلیل مورد استناد، می تواند در روشن ساختن مبنای فقهی آنها راهگشا باشد. کتاب البیع تألیف امام خمینی یکی از مهم ترین منابع در این زمینه به شمار می رود که به تفصیل به تبیین آیة رشد اهتمام ورزیده است.
پژوهشی در ارتباط دختر و پسر در دانشگاه ها و نقد دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است، ضمن توصیف وضعیت موجود در دانشگاه های کشور ـ از طریق انجام تحقیقی میدانی ـ و ارائه برآوردی از نگرش دانشجویان به رابطه با جنس مخالف و میزان پایبندی به آنها باورهای دینی، به بررسی آرای موجود در این خصوص بپردازد. براساس تحقیق میدانی مزبور، نگرش دانشجویان نسبت به رابطه با جنس مخالف و تأثیر باورهای مذهبی آنها، در حد متوسط ارزیابی شد. افزون بر این، سه نظریه مطرح دراین باره، یعنی نظریه های اضطرار، اختلاط و اعتدال یا معروف، بررسی شد که نظریه اعتدال به رغم داشتن نقاط ضعف، با آموزه های دین اسلام مطابقت بیشتری دارد. ازاین رو سعی شد با استفاده از آموزه های دینی، نظریه «اعتدال با رویکرد تقلیل و کاهش روابط زن و مرد» طرح، و راهکارهایی جهت رسیدن به وضعیت مطلوب در روابط دختران و پسران، از جمله کنترل و تعدیل غریزه جنسی در سه محور خویشتن داری، ازدواج و آموزش ارائه گردد.
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانه ی ازدواج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شایعترین مشکل مطرح توسط زوجهای ناراضی، عدم موفقیت در برقراری ارتباط است. یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد و بلوغ عاطفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج بوده است.
روشکار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و
پسآزمون با گروه شاهد است. جامعهی پژوهش شامل تمام دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج (نامزد و عقدکرده) دانشگاههای شهر ابرکوه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. در این مطالعه روش نمونهگیری به شکل تصادفی بود. به این ترتیب که از میان دانشجویان 26-21 ساله در آستانهی ازدواج، آزمون بلوغ عاطفی گرفته شد و سپس از میان کسانی که در این آزمون نمرهای بین 89-106 (نشاندهندهی بیثبات بودن از لحاظ عاطفی) کسب نمودند، به شکل تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد به شکل تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمون در 10 جلسهی90 دقیقهای در برنامهی آموزش مهارتهای ارتباطی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده، مقیاس بلوغ عاطفی (EMS) بود. پس از اجرای آموزش از گروههای شاهد و آزمون، پسآزمون به عمل آمد. دادهها توسط آمارههای توصیفی و آزمون تی مستقل، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای ارتباطی بر بلوغ عاطفی دانشجویان موثر بوده است (001/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی و بلوغ عاطفی در ازدواج جوانان، برگزاری دورههای آموزشی برای جوانان به منظور آگاهی بهتر نحوهی ارتباط با دیگران به خصوص قبل از ازدواج، میتواند مفید باشد.
بررسی ابعاد الزام فرزندان نابالغ به تکالیف دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که تربیت صحیح دینی فرزندان، دغدغه اصلی بسیاری از خانواده های مؤمن درعصر مدرن کنونی است؛ناگفته اهمیت و ضرورت تحقیق پیش رو واضح و مبرهن است. مقاله حاضر پژوهشی در خصوص ابعاد مختلف عبادت کودکان و الزام ایشان به عبادت از سوی والدین و معیارهای این الزام و محدوده آن از جهت زمان اعتبار و اقدامات مجاز و غیر مجاز والدین می باشد. همچنین اقوالی در باب الزام به تکالیف دینی و مشروعیت یا عدم آن بیان شد که نظر منتخب با ارائه اسناد مقبول، نظریه مشروعیت عبادات فرد نابالغ بود که دارای چند اثر می باشد. در این پژوهش مختصر، قرآن و سنت پیامبر اکرمJ و ائمه معصومین A به عنوان منبع اصلی تحقیق بوده و از دلیل عقل در جهت تأکید استفاده شده است که به شناخت زوایای این امر کمک دوچندانی می نماید.
رابطه بلوغ و مسؤولیّت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد کیفری یکی از عناوین نسبتاً جدید در ادبیّات حقوق کیفری به شمار می رود. پر رنگ شدن این بحث در جامعه ی حقوقی بیش از آن که ناشی از یک چالشِ نظری صِرف میان صاحب نظرانِ عرصه ی فقه و حقوق باشد، برخاسته از تنگنایی است که در عمل، از متوجّه ساختن مسؤولیّت کیفری به افرادی به وجود آمده است که وجدان عرفی، هم چنان آنان را کودک می شمرد در حالی که دیدگاه مشهور، مقتضیِ واکنشی برابر با واکنشی است که علیه پدران آنان صورت می پذیرد.
در این نوشتار سعی بر آن است تا مبانی دیدگاه مشهور مبنی بر کفایت بلوغ در مسؤولیّت کیفری مورد بازخوانی مجدّد قرار گیرد. این بازخوانی ما را بدین نتیجه رهنمون می شود که در میان نصوص قرآنی و به خصوص روایی که ستون فقرات نظام حقوقی اسلام را تشکیل داده اند و نیز در کلمات فقهای عظام، شواهد بسیاری بر اعتبار رشد عقلانی به عنوان شرط مسؤولیّت کیفری وجود دارد
بررسی فقهی - حقوقی شرطیت بلوغ و ایمان در شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلوغ و ایمان از جمله شرایطی هستند که به اجماع فقهای امامیه و تصریح قانون در مواد 1313 ق.م. و 155 آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، در صورت استناد به شهادت به عنوان دلیل (نه اماره) در شهود لازم هستند. لیکن:
1. با وجود تصریح فقها و تبصرة 1 مادة 1210 ق.م. به سن بلوغ (پانزده سال قمری تمام بر مرد و نه سال قمری تمام بر زن)، ماده 1314 ق.م. با شرط کردن پانزده سالگی برای شاهد موجب ابهام در مقبولیت شهادت اناث بین نه تا پانزدهساله شده است؛ 2. در فقه، شهادت پسران ممیز ده ساله با شرایطی در قتل و جراحت پذیرفته می شود. در قانون، با وجود اشاره به امکان استثنا در ادامة مادة 1314، موارد استثنا نامشخص است، لذا برخی، برای رفع تعارض تبصرة فوق با مادة 1314، آن را مربوط به اناث بین نه تا پانزدهساله انگاشته و برخی دیگر، با تعریف بلوغ به «توانایی درک اهمیت شهادت» تساوی قانونی اناث و ذکور در امر شهادت را توجیه کرده اند. بهترین راه آن است که بگوییم مهم، تحقق بلوغ و احراز آن توسط قاضی و سن تنها امارة بلوغ است، نه دلیل قطعی بر آن؛ 3. از نظر فقهای امامیه ایمان یعنی شیعه دوازده امامی بودن، اما عدم انحصار ایمان به شیعه دوازده امامی در مواد 1313 و 155 فوق الذکر موجب شده گروهی ایمان را در مقابل کفر بدانند، که با توجه به اساس بودن فقه شیعه در تنظیم مواد قانونی در ایران، صحیح نیست.
تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل (کارسنج پایی در برابر کارسنج دستی) بر عملکرد تنفسی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل تمرینی بر عملکرد تنفسی مردان، متعاقب اجرای پروتکل هوازی پیش رونده بود. از بین مردان سالم با میانگین سنی 7/1±7/12، 9/4±3/34 و 7/5±52 سال، که داوطلب شرکت در این پژوهش بودند، 37 نفر انتخاب شدند. ابتدا کارسنج پایی با تعداد دور ثابت پنجاه دور در دقیقه و با شدت اولیه حدود پنجاه وات شروع و هر 2 دقیقه، 25 وات به آن اضافه شد. پس از یک ساعت استراحت،آزمون کارسنج دستی هم با همان شدت کارسنج پایی انجام و ظرفیت حیاتی اجباری و حجم بازدمی با فشار با روش اسپیرومتری در قبل و بلافاصله پس از اجرای کارسنج ها اندازه گیری شد.
داده ها با استفاده از روش های آماری آنالیز دوطرفه، ANOVA، t زوجی و آزمون تعقیبی توکی در معنی داری (05/0p<) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن و نوع پروتکل بر FVC و FEV1 اثر معنی داری دارد، طوری که سطح FVC متعاقب اجرای کارسنج پایی و دستی، در افراد نابالغ به طور معناداری از سالمند و میان سال کمتر(05/0p<) و میان سال از سالمند بیشتر بود (05/0p<). به علاوه، FEV1 متعاقب اجرای کارسنج ها به طور معنی دار در گروه میان سال از سالمند (05/0p<) بیشتر و نابالغ از سالمند و میان سال کمتر بود(05/0p<). اثر تعاملی هم سن و نوع پروتکل های تمرینی بر روی شاخص های ریوی مشخص شد. به علاوه، روشن شد که اجرای پروتکل کارسنج پایی بر گروه سنی نابالغ، FVC را افزایش و FEV1 را در هر سه گروه سنی بهبود داده است؛ اما در پروتکل کارسنج دستی، تنها FEV1 درگروه های سنی نابالغ و میانسال بهبود پیدا کرده بود.
مربوط بودن دارایهای نامشهود در هر یک از مراحل چرخه عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشخیص تأثیر دارایی نامشهود بر ارزش اطلاعات فراهم شده توسط شرکت ها، به مرور در حال تبدیل شدن به یک موضوع مهم می باشد و این مهم، با توسعه روزافزون مفاهیمی نظیر مدیریت دانش و سرمایه فکری اهمیتی بیش از پیش یافته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط میان چرخه عمر شرکت و مربوط بودن ارزش دارایی های نامشهود می باشد. گردآوری داده های در این پژوهش در سه مرحله انجام شده است، در این پژوهش، نخست مربوط بودن دارایی های نامشهود مورد بررسی قرار گرفته، سپس مربوط بودن این دارایی ها در هریک از مراحل چرخه عمر مورد بررسی قرار گرفته، و در آخر با استفاده از روش آماری تحلیل همبستگی و رگرسیون چندمتغیره و آزمون والد، فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل اولسن (2011) مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده های 25 شرکت طی دوره ی زمانی 1383 تا 1389حاکی از وجود ارتباط مثبت و معنادار بین ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، سود باقیمانده و ارزش دفتری دارایی های نامشهود با ارزش بازار سهام می باشد؛ همچنین، نتایج نشان می دهند که از بین مراحل مختلف چرخه عمر شرکت، مرحله بلوغ و افول، قوی ترین تأثیر را بر روی میزان مربوط بودن دارایی های نامشهود دارد.