مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
والدین
حوزه های تخصصی:
بلوغ مرحله¬ای بحرانی است که در گذر از این دوره، زیربنای زندگی بزرگسالی فرد پیریزی میشود. در همة مناطق جهان، با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی میرسند، لذا بین دختران و پسران در آغاز بلوغ تفاوت چشمگیری به چشم میخورد. شناخت تغییرات جنسی، روحی و اجتماعی این برهة حساس از زندگی دختران حائز اهمیت است. بدین لحاظ، این نوشتار با روش مطالعه اسنادی به آسیب¬شناسی بلوغ دختران پرداخته و ناهماهنگی سرعت رشد بلوغ جسمی ـ جنسی با بلوغ فرهنگی ـ اجتماعی و مشکلات اجتماعی این دوره را مورد توجه قرار می¬دهند. مطابق نتایج این پژوهش، مناسب¬ترین شیوه¬های مواجهه با بحران این دوره، رویکرد فرهـنگی ـ تربیتی و ارائه آموزش¬های غیررسمی به خانواده¬ها می¬باشد.
دولت، والدین و تعلیم و تربیت: تحلیل فلسفی - حقوقی حق بر تعلیم و تربیت
حوزه های تخصصی:
"حق بر تعلیم و تربیت، به رغم تردیدهائی که در حق بودن آن وجود دارد، همواره یکی از مهمترین حقوق بشری به شمار می رفته و اغلب اسناد حقوق بشری، بر چنین اذعان داشته و آن را در زمره حقوق بنیادین افراد و علی الخصوص کودکان می دانند. این اسناد تقریبا بالاتفاق حق تقدم در اعمال این حق وتعیین نوع آن را بر عهده والدین نهاده اند ...
"
ارزیابی سلامت روانی والدین کودکان واجد اختلال نارساییتوجه فزونکنشی و پیشنهاد شیوههای مداخلهگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
سلامت روانی والدین دانشآموزان دارای اختلال نارساییتوجه/فزونـ کنشی (ADHD) با والدین دانشآموزان بهنجار مقایسه شد. معلمان 315 دختر و 315 پسر 7 تا 11 ساله فهرست نشانه مرضی کودک CSI-4 (گدو و اسپرافکین، 1994) را تکمیل کردند. دو گروه (در هر گروه 15 دختر و 23 پسر) از دانشآموزان واجد اختلال و فاقد اختلال ADHD انتخاب شدند. سپس والدین تمام 76 دانشآموز به پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که سطح سلامت روانی والدین کودکان واجد اختلال ADHD بهگونهای معنادار (001/0 P <) پایینتر از والدین کودکان بهنجار بود. استلزامهای مرتبط با سیاستگذاری برنامههای پیشگیرانه با هدف ارتقای سطح سطح سلامت عمومی مورد بحث قرار گرفت.
"
بررسی نظرات کودکان، نوجوانان و مادران نسبت به اثرات اجتماعی بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله به «بررسی نظرات دانش آموزان و والدین آنها در خصوص اثرات بازی های رایانه ای» می پردازد که نتایج آن در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست به نظرات دانش آموزان در خصوص اثرات بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانان اختصاص دارد و بخش دوم به نظرات مادران در این خصوص پرداخته است. جامعه آماری این بررسی شامل دانش آموزان و مادران آنهاست که دانش آموزان مقطع پنجم تا سوم دبیرستان در مناطق 19گانه آموزش و پروش را شامل می شوند. مناطق مورد بررسی عبارتند از: 3 و 4 (شمال)، 15 و 16 (جنوب)، 5 و 9 (غرب) و 14 و 8 (شرق). در مجموع نظرات 391 نفر از دانش آموزان گروه آزمایش (کسانی که در هفته 7 ساعت یا بیشتر از بازی های رایانه ای استفاده می کنند) و 386 گروه گواه (کسانی که در هفته 4 ساعت یا کمتر از بازی های رایانه ای استفاده می کنند) مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی از روش پیمایشی استفاده شده و تکنیک جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. همچنین از طریق مصاحبه تلفنی نظرات 107 نفر از مادران از گروه گواه و 112 نفر از مادران گروه آزمایش کسب شده که نمونه به صورت تصادفی از میان مادران دانش آموزان مورد بررسی انتخاب شده است.
"
نظارت بر فرزندان و اثرات آن در خانوادههای کارکنان سپاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: بخشی از فرایند تربیت، نظارت و کنترل والدین بر روی فرزندان است و شیوه های فرزندپروری بر اساس میزان کنترل والدین بر روی فرزندان تعیین می شود. سئوال اصلی پژوهش این است که در خانواده های کارکنان سپاه نظارت و کنترل بر روی فرزندان درمورد چه موضوعاتی بوده، با چه عواملی در ارتباط است و با آسیب پذیری فرهنگی و تربیتی چه نوع ارتباطی دارد؟ روش: روش تحقیق توصیفی و همبستگی بود. تعداد 400 نفر پسر و دختر از بین فرزندان 12 تا 30 سال کارکنان سپاه به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از: پرسشنامه آسیب پذیری فرهنگی، پرسشنامه میزان کنترل و نظارت والدین و پرسشنامه دموگرافیک. اطلاعات حاصل با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آماریt، آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون پسین توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که بترتیب در موارد ساعت بازگشت به منزل، نوع پوشش، انجام فرایض دینی و انتخاب دوست بیشترین نظارت و در زمینه های انجام بازیهای کامپیوتری و مطالعه کتب و مجلات کمترین نظارت وجود دارد. میزان نظارت و کنترل والدین با آسیب پذیری فرهنگی، خود پنداری، مهارتهای اجتماعی، میزان سن فرزندان، میزان روابط بین اعضای خانواده و میزان مشاجرات خانوادگی رابطه معنی داری دارد. نتیجهگیری: در حمایت از خانواده، لازم است نظارت به عنوان یک اصل مورد توجه قرار گیرد. لازم است اعضای خانواده درباره چگونگی نظارت، نوع نظارت و شیوه های آن با هم به توافق برسند. نظارت باید دوستانه و همراه با حمایت، همدلی و صمیمیت باشد. نظارت والدین باید بر بکارگیری ابزارهای مدرن همچون بازی های کامپیوتری، اینترنت، نوار و فیلم توسط فرزندان گسترش یابد. واژههای کلیدی:
"
تعارض ارزشی بین والدین و فرزندان از دیدگاه دانش آموزان شهرستان آمل و عوامل مرتبط با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" طرح بحث: مطالعه تعارض ارزش بین والدین - فرزندان جهت شناخت عوامل مرتبط با آن اهمیت خاصی برخوردار است. وجود تعارض ارزشی بین والدین و فرزندان در جامعه ما به زعم محققان (یوسفی، 1382) اهمیت انجام چنین مطالعه ای را بیشتر نشان می دهد.
از جمله اهداف این تحقیق، شناخت نظام ارزش های دو نسل (پدران و فرزندان)، و تعیین شکاف ارزشی و علل و عوامل مرتبط با آن می باشد.
روش تحقیق: در این تحقیق پیمایشی، برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه به عنوان ابزار تحقیق استفاده شده و پایایی سوالات آن نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان آمل بودند که از میان آنها 240 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند.
یافته ها: این تحقیق نشان داد که از نظر دانش آموزان، بین تشتت ارزشی پرسیده شده بین دو نسل، گروه مرجع بودن پدران برای فرزندان، میزان فردگرایی فرزندان، سبک های تربیتی والدین (مستبدانه، مقتدرانه، سهل گیرانه)، بحران هویت فرزندان، تازگی پیام ارزشی از طرف پدران، وضوح در ارزش های پدران، با تعارض ارزشی بین پدران - فرزندان رابطه معنی داری وجود دارد."
سفری همراه والدین کودکان ناتوان: از تشخیص تا تطابق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به بررسی تجربیات، انتظارات و نیازهای والدین کودکان ناتوان، در ارتباطشان با ارائهدهندگان خدمات تخصصی و همچنین نقش این افراد در روند تطابق والدین با ناتوانی فرزندشان میپردازد. روش بررسی: این مطالعه به صورت کیفی و به شیوه پدیدار شناسانه انجام گرفته است. والدین 9 کودک مبتلا به ناتوانیهای مختلف، به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق قرار گرفتند. مصاحبهها ضبط شده و سپس بهصورت کتبی پیاده شد. دادههای حاصل با استفاده از روش ون مانن تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: تجربیات والدین در رابطه با خدمات تخصصی ارائه شده به فرزندان ناتوان آنها در چهار حوزه قابل طرح و دستهبندی است. این چهار حوزه عبارتند از: خدمات پزشکی، مشاوره، توانبخشی و آموزشی. در حوزه خدمات پزشکی، مهارت برقراری ارتباط، تشخیص بهموقع و بیان واقعیت نمود داشت. خدمات مشاوره مشتمل بر مشاوره حمایتی و آموزشی بود. خدمات توانبخشی، پیشرفت عملکردی کودک، امکان مشاهده و مقایسه دیگر کودکان با شرایط مشابه و نگرش درمانگران را در بر داشت. خدمات آموزشی شامل آموزش کنونی و آینده میگردید. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بر مسائل و چالشهای مختلفی که والدین در زمینه برخورداری از خدمات با آنها مواجه هستند، دلالت دارد. این نتایج نشان میدهد که با تشخیص و مداخله بهموقع، ارتباط همدلانه و مشاوره سودمند، میتوان به والدین در تطابق و کنار آمدن با معلولیت فرزندشان کمک کرد تا بتوانند با ایجاد یک نگرش مثبت به مراقبت و پرورش کودکشان بپردازند.
تأثیر سه روش درمانی بوبت، آموزش نمونشی و آموزش به والدین بر فعالیتهای روزمره زندگی کودکان فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: این مطالعه به منظور مقایسه تأثیر سه رویکرد درمانی بوبت، آموزش نمونشی و آموزش به والدین بر فعالیتهای روزمره زندگی کودکان فلج مغزی 5-3 ساله آموزش پذیر انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی و مداخله ای که به صورت قبل و بعد انجام شد، جامعه هـدف کودکان فلج مغزی 5-3 سال شهر تهران و نمونه های در دسترس کودکان مراجعه کننده به کلینیک های بنیاد توانبخشی ولعیصر(عج) بودند که از بین آنها 45 کودک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، با در نظر گرفتن شرایط همگنی (سن، جنس، هوشبهر و نوع اختلال) به صورت ساده و هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ساده به سه گروه 15 نفره تخصیص یافته و مداخلات درمانی بوبت، آموزش نمونشی و آموزش به والدین بر روی آنها صورت گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمونهای گودیناف جهت تعیین میزان هوشبهر و آمـوزش پـذیر بودن کودکان و گـزارش ارزیابی پیشرفـت مـددجو (CDER) جهت ارزیابی عملکرد فعالیت های روزمره زندگی((ADL بودند. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمونهای آماری ویلکاکسون، کروسکال – والیس و من- ویتنی انجام شد.
یافته ها: هر سه گروه پیشرفت معنی داری در انجام فعالیتهای روزمره زندگی بعد از انجام مداخلات نسبت به قبل از آن داشتند )001/0(P<. تفاوت معنی داری بین سه گروه از لحاظ عملکرد کلADL وجود داشته(001/0P<) و روشهای درمانی به ترتیب اثرگذاری عبارت بودند از: آموزش نمونشی، آموزش به والدین و بوبت. رابطه معنی داری بین اختلاف عملکرد سه گروه، در 13 خرده مهارت از 17خرده مهارت فعالیتهای روزمره زندگی وجود داشت (05/0P<).
نتیجه گیری: رویکردهای بوبت، آموزش نمونشی و همچنین آموزش به والدین موجب پیشرفت مهارتهای فعالیتهای روزمره زندگی می شوند، اما در رویکرد درمانی آموزش نمونشی، تأکید برآموزشهای گروهی به مددجویان، سبب بهبود بیشتر تعاملات اجتماعی و ارتباطی وهمچنین وجود برنامه و آموزشهای عملی، باعث پیشرفت آنها در انجام مهارتهای روزمره زندگی می گردد.
"
مقایسه نظام ارزشی دو نسل؛ فرزندان و والدین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: در طول تاریخ همواره نوعی تعامل بین تغییرات نگرشی خانواده، جامعه و خردهنظامهای مربوط به آن وجود داشته است. نگرش نسلهای مختلف به مقولههای مهم مربوط به خانواده، ملاکی برای بررسی تغییرات و تفاوت نسلی در نظر گرفته میشود. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف مقایسه نظام ارزشی دو نسل انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پسرویدادی است. نمونه مطالعه 200 نفر شامل 50 پدر، 50 مادر، 50 دختر و 50 پسر پایه سوم متوسطه بودند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نظام ارزشی بود. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بهدستآمده از مقایسه ترجیح نظام ارزشی والدین و فرزندان بیانگر تفاوت معنیدار (05/0>p) بین والدین و فرزندان از نظر ارزش فردی بود. نتایج بهدستآمده از مقایسه شدت جهتگیری ارزشی والدین و فرزندان بیانگر تفاوت معنیدار (05/0>p) بین والدین و فرزندان از نظر ارزش خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، هنری و دینی بود.
نتیجهگیری: عدم وجود تفاوت معنیدار از نظر اغلب مقولههای نظام ارزشی بین والدین و فرزندان بیانگر همسانی نظام ارزشی بین دو نسل است. همچنین، بالاتربودن شدت جهتگیری ارزشی والدین نسبت به فرزندان بیانگر ریشهدارتربودن نظام ارزشها در آنها و پایبندتربودن والدین به ارزشها است."
مطالعه ی مورد-شاهدی اضطراب و افسردگی در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: اختلالات اضطرابی از جمله اختلالات شایع در کودکان هستند و می توانند زمینه ساز بسیاری از اختلالات عملکردی باشند. بررسی های مختلف، الگوی خانوادگی اختلالات اضطرابی را تایید کرده اند لذا برآن شدیم تا میزان شیوع اختلالات افسردگی و اضطرابی را در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی با والدین کودکان سالم مقایسه کنیم. روش کار: در این مطالعه ی مورد– شاهدی، والدین 30 کودک 3 تا 12 ساله ی مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان دکتر شیخ مشهد که برای آنها توسط روانپزشک کودکان تشخیص اختلالات اضطرابی گذاشته شده بود و همچنین والدین 30 کودک که اختلال روان پزشکی خاصی نداشتند، توسط مصاحبه ی بالینی و دو آزمون افسردگی بک و اضطراب حالت صفت اشپیلبرگر از نظر اختلالات افسردگی و اضطراب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: شیوع افسردگی به طور معنی داری در گروه مادران بیماران نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (002/0=P) ولی در بین پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. از طرفی شیوع صفت اضطراب به طور بارز و با تفاوت معنی داری بین مادران کودکان بیمار بیشتر از گروه شاهد بود (004/0=P) ولی در پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. هم چنین حالت اضطراب در مادران و پدران گروه شاهد نسبت به والدین کودکان بیمار اندکی بیشتر بود که تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجه گیری: شیوع اختلالات افسردگی و اضطراب در مادران کودکان بیمار بیشتر از مادران کودکان بدون اختلال روان پزشکی است ولی اختلالات افسردگی و اضطراب در پدران دو گروه تفاوت معنی داری ندارد.
"
مقایسه شیوههای فرزندپروری والدین نوجوانان با اختلال سلوک و نوجوانان عادی
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسی شیوههای فرزندپروری در بین والدین دارای نوجوانان با اختلال سلوک و والدین دارای نوجوانان عادی است. در انتخاب نمونه مورد مطالعه به دو روش نمونهبرداری تصادفی و نمونهبرداری انباشته عمل شده است. نمونه مورد مطالعه 282 نفر است که 137 نفر آزمودنیهای با اختلال سلوک و 145 نفر آزمودنیهای عادی میباشد. کلیه آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان ) (CSI- و والدین آنها با استفاده از پرسشنامه شیوههای فرزندپروری رابینسون مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج استخراج شده از پرسشنامهها با استفاده از آزمون مجذورخی و آزمون لگاریتم خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از والدین آزمودنیهای عادی به کار گرفته میشود (001/0 P<). شیوه فرزندپروری مقتدرانه در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک کمتر از والدین آزمودنیهای عادی به کار گرفته میشود (001/0 P<). بین والدین آزمودنیهای عادی و والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک، در استفاده از شیوه فرزندپروری سهلگیرانه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). تضاد بین شیوههای فرزندپروری والدین، در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک، بیشتر از والدین آزمودنیهای عادی است (001/0 P<). آزمودنیهای پسر، تحت تاثیر شیوههای فرزندپروری هر دو والدشان هستند (01/0 P<). در حالی که آزمودنیهای دختر، تحت تاثیر شیوه فرزندپروری مادرانشان هستند (05/0P<). همچنین یافتههای جانبی تحقیق نشان داد که میزان افت تحصیلی در آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از آزمودنیهای عادی است (05/0 P<) و اعتیاد در بین پدران آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از آزمودنیهای عادی است (05/0 P<). در بین سایر متغیرها، تفاوت معنادار یافت نشد.
"
مقایسه بهداشت روانی،رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و عادی در استان آذربایجانغربی
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش بهمنظور بررسی مقایسهای بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامههای بهداشت روانی ( SCL-)، رضایت زناشویی (ENRICH) و ابراز وجود (ASRI) بر روی 414 مورد از والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی اجرا شد. میانگین دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمون t گروههای مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی تفاوت معناداری در سطح (P<0/01) وجود دارد. با توجه به یافتههای پژوهش تشکیل کلاسهای آموزش خانواده با هدف آموزش والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و معلول در مدارس استثنایی و کمک مالی از طرف دولت به این گروه از والدین پیشنهاد میگردد.
"
تحلیل وضعیت سواد اینترنتی دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تهران 1386 - 1385 در مقایسه با مربیان و والدین آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" نوجوانان که اصلی ترین مخاطبان اینترنت به شمار می آیند، در مورد امکانات و شیوه استفاده صحیح از اینترنت آموزش نمی بینند و از سوی دیگر قدرت چندانی در گزینش، انتخاب، پردازش و تجزیه و تحلیل درست اطلاعات و داده های دریافتی ندارند. این مشکل، در آشنا نبودن متولیان آموزش (والدین و مربیان دانش آموزان) با تکنولوژی های نو ارتباطی و اطلاعاتی ریشه دارد. بنابراین آگاهی متولیان برنامه ریزی درسی نسبت به این ضعف و ناتوانی می تواند آنان را به برنامه ریزی دقیق برای کسب آموزش سواد اینترنتی والدین و مربیان سوق دهد.
سواد اینترنتی در سه لایه دارد؛ اول، برنامه ریزی شخصی در شیوه استفاده از اینترنت؛ دوم، شناخت ویژگی های پیام و سوم، تحلیل و نقد پیام. در پژوهش حاضر وضعیت سواد اینترنتی در لایه اول، میان سه گروه دانش آموزان، مربیان و والدین آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه آماری، 359 دانش آموزان دختر و پسر سال سوم دبیرستان هستند که کاربر اینترنت بوده اند. این دانش آموزان از پنج منطقه شهر تهران شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز انتخاب شدند و پرسشنامه ای برای سنجش سواد اینترنتی میان آنها، مربیان(112نفر) و والدینشان (718نفر) توزیع شد. نتایج این پژوهش توصیفی نشان می دهد:
1. در توانایی استفاده از اینترنت میان دانش آموزان، مربیان و والدین آنها تفاوت معنادار وجود دارد.
2. میزان استفاده دانش آموزان از اینترنت بیشتر از مربیان و والدین آنهاست.
3. در اولویت برنامه های مورد استفاده از اینترنت، میان دانش آموزان، مربیان و والدین آنها تفاوت معنادار وجود دارد.
4.در برنامه ریزی شخصی برای استفاده از اینترنت، میان دانش آموزان، مربیان و والدین آنها تفاوت معنادار وجود ندارد.
58/6 درصد دانش آموزان در خصوص استفاده از اینترنت با افراد ذی صلاح مشاوره داشته اند.
44/10 درصد والدین دانش آموزان کاربر اینترنت، فقط قادرند به اینترنت وصل شوند و این میزان در میان مربیان آنها 31/32 درصد است.
تفاوت سطح سواد اینترنتی در میان سه گروه دانش آموزان، مربیان و اولیا نشان می دهد والدین و معلمان نمی توانند در مورد چگونگی استفاده از اینترنت به دانش آموزان آموزش لازم را ارائه دهند و مرجعی برای نوجوانان به شمار نمی آیند.
والدین و به خصوص مربیان باید توانمندی و سطح سواد اینترنتی و رسانه ای خود را افزایش دهند.
"
بررسی رابطه کمال گرایی والدین و اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کمال گرایی والدین واضطراب امتحان دانش؟ آموزان است. چهارصد و بیست ودو دانش آموز (237 دختر و 205 پسر) کلاس سوم نظری رشته علوم انسانی با تکمیل مقیاس اضطراب امتحان و 386 نفر از والدین آنها (212 مادر و 174 پدر) با تکمیل مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، در این پژوهش شکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بین کمال گرایی مثبت والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی منفی و بین کمال گرایی منفی والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی مثبت وجود دارد. کمال گرایی مثبت والدین از طریق انتظارات واقع بینانه و مطابق با امکانات و محدودیت های فرزندان، تقویت عزت نفس فرزندان و سبک تعاملی مثبت والدین – فرزندان، کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان را توجیه می کند. کمال گرایی منفی والدین، برعکس، از طریق انتظارات یر واقع بینانه و معمولا فراتر از امکانات و تواناییهای تضعیف عزت نفس و سبک تعاملی تعارضی والین – فرزندان، با افزایش اضطراب امتحان در ارتباط قرار می گیرد.
رابطه فعالیت تحصیلی، انگیزه پیشرفت، هوش هیجانی و متغیرهای بافتی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرزندسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابتدا مفهوم سازی های اولیه فرزند سالاری و مفاهیم مرتبط با آن را در ادبیات جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد و پس از اصطلاحات الگوهای کنشی و بالاخص الگوهای ساختاری میان کنشگران- که خود متاثر از الگوهای کنشی هستند- فرزند سالاری را تعریف می کند و در مرحله آخر، تعریفی عملیاتی از فرزند سالاری ارائه میدهد تا به برخی سوالات جواب دهد: آیا پدیده ای که در جامعه ما به عنوان فرزند سالاری وجود دارد همان پدیده ای است که درغرب به عنوان فرزند محوری از آن یاد شده است؟ علل موجده فرزند سالاری کدامند؟مقاله حاضر نتیجه یک بررسی میدانی است که در شهر تهران انجام شده است. این پدیده، براساس مطالعات و اطلاعات محقق، تنها در ایران خود را نمایان ساخته و به این صورت درهیچ جای دیگر دیده نشده است. این تحقیق، در این زمینه گام نخست به حساب می آید و مطالعات دیگر لازم است تا این پدیده در سایر شهرها و از ابعاد دیگری روشن شود.
رابطه بین تحصیلات والدین، جمعیت خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد با الگوهای شخصیتی اسکیزوتایپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی فرستی ویژه برای بررسی شاخص های زیستی، شناختی و اجتماعی آسیب پذیری به اسکیزوفرنیا بدون اثرات مغشوش کنندگی ناشی از موسسه ای شدن، مداخلات دارویی و نشانه های روان گسستگی شدید فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی از مولفه های جمعیت شناختی از قبیل تحصیلات والدین، تعداد اعضای خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد بر شخصیت اسکیزوتایپی می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفر گروه مذکر و 369 نفر گروه مونث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب و با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی (STA) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که صفات شبه روان گسستگی اسکیزوتایپی در بین فرزندان متعلق به والدین با تحصیلات پایین، خانواده های پرجمعیت و فرزندان آخر خانواده بیشتر دیده می شود. همچنین، سن و تاهل با اسکیزوتایپی رابطه ای نشان ندادند. این یافته ها در ارتباط با پژوهش های قبلی و نیز در ارتباط با ویژگی های جمعیت شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به بحث گذاشته شدند. بنابراین، شناسایی تفاوت های جمعیت شناختی در شیوع اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی در تشخیص عواملی که سیر و سبب شناسی آن را تحت تاثیر قرار می دهند، کمک کننده می باشد.
مطالعه رابطه بین استرس والدین دانش آموزان ابتدایی شهر تهران و استاندارد خودروهای مدارس در سال 85(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با توجه به نابسامانی روند ایاب و ذهاب خودروهای مدارس، میزان تصادفات دانش آموزان و اهمیت موضوع «رابطه استاندارد های خودرو های مدارس با استرس والدین» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. مقاله از نظر نوع و هدف «کاربردی» و از نظر ماهیت و روش « توصیفی- پیمایشی» است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ای مرکب از 20 سئوال تنظیم شد که توسط آن دیدگاه های والدین نسبت به وضعیت خودروهای مدارس و همچنین میزان استرس آنان مورد بررسی قرار گرفت که از نظر روایی و پایایی در سطح قابل قبولی ارزیابی شد. داده ها از یک نمونه 142 نفری به روش تصادفی خوشه ای گردآوری شده و با استفاده از آمارهای توصیفی تک عاملی و ضریب همبستگی کندال تجزیه و تحلیل شده اند که نتایج آن به شرح زیر است :
- بین میزان استانداردهای خودرو های مدارس و استرس والدین رابطه وجود ندارد.
- بین میزان آگاهی والدین از مسائل ایمنی سرویس مدرسه و استرس آنها رابطه وجود دارد.
- بین میزان اطمینان والدین به سرویس مدرسه و استرس آنها رابطه وجود دارد.
- بین میزان نظم رفت و آمد سرویس مدرسه و استرس والدین رابطه وجود دارد.
- بین میزان رضایت والدین از نحوه رفت و آمد (نوع رانندگی) راننده سرویس مدرسه و استرس آنها رابطه وجود دارد.
بررسی دقیق تر و تجهیز خودرو های مدارس با توجه به استاندارد های جهانی و نظارت بر عملکرد خودرو سازان و رانندگان همچنین ارائه آئین نامه یا دستورالعمل مناسب به منظور ارتقای سطح ایمنی این نوع خودروها توصیه می شود.
مقایسه گرایش ارزشی اولیاء و جوانان خانوارهای شهرستان سنندج در سال 1381
حوزه های تخصصی:
به منظور مقایسه گرایش ارزشی اولیاء و جوانان خانوارهای شهرستان سنندج در سال1381 با عنایت به جنسیت، نسبت فامیلی، سن و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی از میان کلیه خانوارهای دارای جوانان 15 تا 24 سال شهرستان سنندج به شیوه نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی 1600 نفر (800 نفر اولیاء و 800 نفر جوان) از 40 خوشه شهری انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و سنجه دوازده ارزشی اینگلهارت اطلاعات لازم گردآوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که گرایش ارزشی اولیاء مادی و گرایش ارزشی جوانان فرامادی است و بین گرایش ارزشی اولیاء و جوانان تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین یافته ها بیانگر آن است که جنسیت بر روی گرایش ارزشی اثر اصلی و در ارتباط با گروه اثر متقابل معنی داری ندارد. اما نتایج مبین آن است که بین گرایش ارزشی افراد گروه نمونه با توجه به نسبت فامیلی آن ها تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین گرایش ارزشی افراد گروه نمونه با توجه به سن آن ها تفاوت معنی داری وجود دارد. در ضمن نتایج حاکی از آن است که پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بر روی گرایش ارزشی اثر اصلی معنی داری دارد. یعنی گرایش ارزشی طبقات پائین و بالای اجتماعی ـ اقتصادی مادی است در حالی که گرایش ارزشی طبقه متوسط فرامادی می باشد.
مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و غیر عقب مانده ذهنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی پرداخته است . نمونه مورد بررسی شامل 40 زوج از والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر که در مدارس استثنایی شهر اصفهان شاغل به تحصیل بودند و 40 زوج از والدین دانش آموزان غیر عقب مانده دختر و پسر که در مقطع دبستان در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند ، می باشد . روش نمونه گیری برای والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی ، به شیوه تصادفی - خوشه ای و در والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی به شیوه تصادفی ساده بود ...