مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
دوره اول ابتدایی
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۴۱
125-152
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی بدفهمی های دانش آموزان در علوم تجربی دوره اول ابتدایی و نقش آموزگاران در شناسایی و اصلاح این بدفهمی ها بوده است که به روش تحقیق ترکیبی طرح اکتشافی انجام شده است. نمونه مورد مطالعه از میان مدارس ابتدایی استانهای آذربایجان شرقی، تهران، خراسان جنوبی و همدان انتخاب شده است. آموزگاران مدارس نمونه در یک دوره آموزش کوتاه مدت در مورد اصول بدفهمی شرکت کردند. اطلاعات پژوهش را آموزگاران در طول یک سال تحصیلی و با تکمیل کردن پرسشنامه مرتبط با بدفهمی در پایه های تحصیلی اول تا سوم به طور مجزا گردآوری کردند (336 گزارش). یافته های پژوهش نشان دادند که بدفهمی های واژگانی، مفهومی و پیش پنداشته شایع ترین بدفهمی های دانش آموزان دوره اول ابتدایی در درس علوم تجربی بوده اند و آموزگاران این بدفهمی ها را از طریق به کارگیری راهبردهای فعال یاددهی-یادگیری در کلاس علوم تجربی، همچون پرسش و پاسخ، مشاهده حین آزمایش، انجام دادن فعالیت عملی و شنیدن مکالمات درون-گروهی دانش آموزان شناسایی کردند. در حدود نیمی از راهبردهای به کارگرفته شده از سوی آموزگاران برای اصلاح بدفهمی ها راهبردهای معمولی تعاملی مانند انجام دادن فعالیتهای عملی، مقایسه و نتیجه گیری، مباحثه و نتیجه گیری و کاربرد چندرسانه ای ها بوده اند که دانش آموزان خود را به طور فعال درگیر اصلاح سازه های ناقص یا غلط ذهنی خود کرده اند. در مجموع نتایج پژوهش بیانگر توانایی قابل قبول آموزگاران مشارکت کننده در طرح برای شناسایی و اصلاح بدفهمی های دانش آموزانشان است.
تدوین استانداردهای مهارت گوش دادن و سخن گفتن در دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۸
107 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی و تدوین استانداردهای مهارت گوش دادن و سخن گفتنِ دوره اول ابتدایی است. اجرای این تحقیق کیفی است در دو بخش انجام شد: ابتدا با مطالعه پیشینه برنامه درسی سایر کشورها استاندارد مهارت های زبانی استخراج شد. سپس با برگزاری جلسات گروه کانونی استاندارد آموزش مهارت های زبان فارسی تدوین شد. محتوای مورد بررسی، برنامه درسی کشورهای پیشرفته بود و برنامه درسی واشنگتن، جرجیا و انگلستان انتخاب شد. نتایج طرح نشان داد در آموزش زبان فارسی با توجه به سه مؤلفه ساختار، محتوا و کاربرد کریستال (1987) و لاهی (1988)، می توان مهارت زبانی گوش دادن و سخن گفتن را به خرده مهارت های پردازش شنیداری، دستورآگاهی، گفتمان و التذاذ ادبی تقسیم کرد. با آموزش این خرده مهارت ها در پایان دوره اول ابتدایی دانش آموزان به توانش ارتباطی دست خواهند یافت؛ به بیان دیگر کسب این توانایی به معنی ایجاد توانش دستوری، توانش اجتماعی و توانش راهبردی هایمز (1972) و کنل و سواین (1980) خواهد بود.
ارزشیابی برنامه درسی فارسی دوره اول ابتدایی در سطح برنامه درسی اجراشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
141 - 176
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی اجرا شده فارسی دوره اول ابتدایی، سطح دوم از ارزشیابی دوره ای برنامه درسی فارسی ابتدایی است که پس از ارزشیابی برنامه درسی قصد شده، هدفش تعیین شایستگی ها و نارسایی های برنامه درسی اجرا شده در پایه های اول تا سوم دوره ابتدایی است. برای انجام ارزشیابی چهار هدف ویژه دنبال شده است: الف- تبیین ویژگی هایِ وضع مطلوب اجرای برنامه درسی فارسی، ب- تبیین ویژگی های برنامه درسی اجراشده، ج- مقایسه بین ویژگی های وضع مطلوبِ اجرای برنامه درسی و ویژگی های برنامه درسی اجرا شده و د- بررسی انسجام عمودی برنامه درسی اجرا شده. برای پاسخ به سوالات پژوهش، از پیمایش میدانی و ابزارهای مختلف در گرداوری داده ها شامل اجرای پرسش نامه ویژگی های وضع مطلوب اجرای برنامه درسی، شش دور مشاهده از کلاس های درس، گزارش های هفتگی معلمان گزارشگر، نگرش سنج، و مصاحبه با معلمان منتخب استفاده شده است. یافته های بدست آمده، از چالش ها و کاستی های قابل توجهی از نظر ویژگی های محتوایی، روش آموزش، موقعیت های یادگیری، ارزشیابی از آموخته ها، کاربرد مواد و منابع آموزشی، زمان بندی، مکان و فضای آموزش، و بستر اجرایی حکایت می کند. از نظر آموزش خط تحریری و محتوا و روش آموزش در مناطق دوزبانه نیز، موانع و کاستی های قابل توجهی در برنامه درسی اجراشده دوره اول ابتدایی مشهود است.
واکاوی تجارب والدین دانش آموزان دوره اول ابتدایی از چالش های آموزش مجازی با شبکه های اجتماعی در زمان شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
74-101
حوزه های تخصصی:
به دنبال شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش در سال تحصیلی، معلمان ناگزیر از ارائه آموزش در شبکه های اجتماعی گردیدند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته والدین دانش آموزان دوره اول ابتدایی از چالش های آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه مصاحبه نیمه ساختمند بود. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، والدینی که فرزندان آنان حداقل یک ماه از آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی استفاده نمودند، انتخاب شدند و بر اساس اشباع نظری نهایتاً 16 نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، محاسن و معایب آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی در پنج مقوله آموزشی (محاسن: جلوگیری از عقب ماندگی تحصیلی و ایجاد فرصت خلاقیت؛ معایب: عدم تمایل به انجام تکالیف کلاسی و کاهش پایبندی به مقررات نظم و انضباط کلاسی)، اجتماعی (محاسن: آزادی عمل دانش آموزان و نظارت بیشتر والدین؛ معایب: حذف فعالیت گروهی و تنبلی و حواس پرتی دانش آموزان)، فرهنگی (محاسن ورود آموزش مجازی به عرصه نظام تعلیم و تربیت و ایجاد تجربه جدید؛ معایب: حذف کاریزمای حضور معلم و خستگی و بی حوصلگی برخی از والدین)، اقتصادی (محاسن کاهش هزینه ایاب و ذهاب و صرفه جویی در زمان ایاب و ذهاب؛ معایب: وقت گذاری جهت آموزش های تکمیلی و هزینه تهیه سخت افزار لازم) و فنی (ارتقاء سواد رسانه ای والدین به عنوان حسن؛ معایب: عدم جذابیت بصری ویدئوها و عدم تسلط به فن آوری اطلاعات) طبقه بندی شدند با توجه به مشکلات و معایبی که توسط والدین عنوان گردید، طراحی زیرساخت های منسجم و اثربخش جهت ارائه آموزش مجازی ضرورت می یابد.
ارزشیابی بسته برنامه درسی قصد شده فارسی دوره اول ابتدایی براساس معیار های مرجع زبان آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴۷
۱۰۰-۷۷
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی بسته برنامه درسی قصدشده فارسی دوره اول ابتدایی، با طی کردن روندی ارزشیابانه و باتوجه به معیارهای برنامه درسی مرجع زبان آموزی در نگاهی جامع و متکی به مبانی نظری، به تبیین شایستگیها و نارساییهای برنامه درسی قصد شده فارسی دوره اول ابتدایی می پردازد و همخوانیها و تفاوتها، کاستیها و نقاط قوت و ضعف برنامه درسی تدوین شده فارسی را در پایه های اول تا سوم مشخص می کند. برای پاسخ به سؤالات پژوهش، از روش بررسی کتابخانه ای، اجرای پرسشنامه حضوری از متخصصان فارسی دوره ابتدایی، تحلیل محتوای مفهومی و مقایسه و استنتاج قیاسی میان برنامه درسی مرجع و برنامه درسی قصد شده استفاده شده است. بسته برنامه درسی فارسی تدوین شده شامل کتابهای خوانداری، نوشتاری و کتاب معلم، براساس ویژگیهای اصلی برگرفته از چارچوب برنامه درسی مرجع زبان آموزی دوره اول ابتدایی، پس از اعتبار سنجی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نظر به گستردگی و حجم قابل توجه یافته های ارزشیابی برنامه درسی قصدشده فارسی دوره اول ابتدایی، خلاصه نتایج به دست آمده درقالب مؤلفه های اصول و هدفهای اساسی، ویژگیهای محتوایی، رویکرد و روش آموزش، موقعیتها و فعالیتهای یادگیری و ارزشیابی از آموخته ها ارائه شده است. یافته های به دست آمده حاکی از کاستیها و ضعف مشترک در تمام مؤلفه های پنجگانه بسته برنامه درسی قصدشده فارسی است. روند گذشته نیاز به بازنگری دارد و تولید راهنمای برنامه درسی و تدوین درسهای زبان آموزی باید براساس مطالعات کافی روی مبانی نظری و تجربیات زبان آموزی در نگاهی جهانی، انجام آسیب شناسیها و نیازسنجیهای لازم، توجه به تجارب گذشته و طی کردن روندی آزمایشی، قبل از تعمیم برنامه درسی در سطح ملی صورت گیرد.
نقش کتاب فارسی بخوانیم دوره ابتدایی در هویت ملی (با تأکید برفرهنگ و میراث فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
115 - 131
در روزگار کنونی که انبوه اطلاعات گوناگون از دروازه های اطلاعاتی مختلف ورود می کند؛ اوّلین جامعه ی رسمی آموزشی برای کودکان، مدرسه و کتاب های درسی است. آموزش کودکان برای شناخت هویت و حفظ و ارتقای هویّت ملّی مهم است، زیرا کودکان سرمایه ها و آینده سازان کشور هستند. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های هویت ملی با تأکید بر فرهنگ و میراث فرهنگی در متون درسی کتاب «فارسی بخوانیم» دوره اوّل ابتدایی است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه ی آماری این تحقیق متون کتاب های «فارسی بخوانیم» دوره اوّل ابتدایی (پایه اوّل تا سوم) آموزش و پرورش سال 1394-1393 است و داده های تحقیق با بهره گیری از آمار توصیفی تحلیل شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد میزان توجه متون کتاب فارسی به مؤلفه ی هویّت ملّی در سه پایه ی بررسی شده یکسان نیست و بیشترین فراوانی این مؤلفه را پایه اوّل دبستان به خود اختصاص داده؛ درحالی که در کتاب فارسی پایه سوم ابتدایی، با این که کودک تسلّط بیشتری بر خواندن و نوشتن دارد و قدرت تحلیل و استنباط او نسبت به سال اوّل بیشتر شده، توجّه به مضامین مرتبط با هویّت ملّی تقلیل یافته است. هم چنین یافته های این پژوهش در بررسی میزان فراوانی شاخص های فرهنگ و میراث فرهنگی در کتاب های یاد شده حاکی از این است که از مؤلفه ی آشنایی با فرهنگ و روش زندگی اسلامی بیش از سایر شاخص ها در متون استفاده شده است.
جایگاه مؤلفه های آداب و مهارت های زندگی اسلامی (طرح کرامت) در کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که به منظور بررسی جایگاه مؤلفه های آداب و مهارت های زندگی اسلامی (طرح کرامت) در کتاب های درسی دوره اول ابتدایی انجام شده، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع تحلیل محتواست که به روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون انجام شده است. جامعه آماری کتاب های دوره ابتدایی و نمونه آماری پژوهش شامل کتاب های درسی پایه های اول، دوم و سوم (دوره اول) ابتدایی است که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، سیاهه محقق ساخته تحلیل محتوای آداب و مهارت های زندگی اسلامی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین ضریب اهمیت در پایه اول مربوط به مهارت ارتباط با خدا با ضریب اهمیت 161/0، در پایه دوم مربوط به مهارت ارتباط با خدا با ضریب اهمیت 118/0 و در پایه سوم مربوط به مهارت ارتباط با خدا و همدلی با ضریب اهمیت 127/0 است. در پایه اول به مهارت های شرافت و خودآگاهی، پایه دوم به مهارت های عزت نفس و خودآگاهی و در پایه سوم به مهارت های مدیریت هیجانات و خودآگاهی توجهی نشده است.
بررسی آموزش مجازی و نقش آن در تحقق برنامه درسی دوره اول ابتدایی
حوزه های تخصصی:
آموزش در فضای مجازی صرفاً به معنای انتقال اطلاعات آموزشی نیست آنچه اهمیت دارد انتقال صحیح و تأثیرگذار مطالب آموزشی است. اصل اول در آموزش برقراری ارتباط مؤثر بادانش آموزان است به ویژه دانش آموزان مقطع ابتدایی دوره اول به دلیل آنکه حکم زیر بنایی را در ساخت تعلیم و تربیت دارد، دبستان اولین و مؤثرترین محل برای یادگیری دانش آموزان و پرورش استعداد و شکل گیری شخصیت آن ها هست. لذا با تعطیلی مدارس در شرایط فعلی، آموزش مجازی در مدارس به ویژه مقطع ابتدایی بسیار موردتوجه قرارگرفته است، اولین آموزش ها همیشه تأثیرگذارترین هستند، ازاین جهت که وقتی فرد مطلبی را برای اولین بار آموزش می بیند، آن را به همان گونه ای فرامی گیرد که به او تعلیم داده اند. در این پژوهش به این نتیجه رسیده ایم که دانش آموزان از طریق تعامل و برقراری ارتباط با اطرافیان و محیط است که بسیاری از مطالب و مفاهیم آموزشی را فرامی گیرند، به طورمعمول در کلاس های درس حضوری دانش آموزان از این تعامل برخوردار هستند اما در کلاس های مجازی این طور نیست. لذا آموزش در فضای مجازی نیازمند بستری مناسب هست تا منجر به شکل گیری ارتباط و تعامل شود تا از طریق آن بتوانند محتوای آموزشی را فراگیرند. هدف تحقیق انجام شده بررسی آموزش مجازی و نقش آن در تحقق برنامه درسی قصد شده دوره اول ابتدایی بود برای این منظور از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
تحلیل محتوای فیلم های آموزشی شبکه شاد و کتب علوم تجربی دوره اول ابتدایی بر اساس آموزش حفاظت محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
117 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای فیلم های آموزشی شبکه شاد و کتب علوم تجربی دوره اول ابتدایی به لحاظ توجه به آموزش های حفاظت محیط زیست بود. روش پژوهش کمی و از نوع تحلیل محتوای توصیفی بر اساس مقوله های حفاظت محیط زیست و نیز جامعه ی آماری شامل 52 فیلم آموزشی شبکه شاد و کتب علوم تجربی جدیدالتألیف دوره اول ابتدایی در سال تحصیلی1399-1400 بود. نمونه ی آماری برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. نمونه بر اساس 9 مقوله اصلی و 33 مقوله فرعی، به شیوه ی کدگذاری قیاسی، بررسی شد. ابزار پژوهش چک لیست مقوله های آموزش حفاظت محیط زیست بود، به گونه ای که چک لیست اولیه ابتدا از پژوهش کرامتی و احمدآبادی (2018) انتخاب گردید و روایی آن توسط صاحب نظران تأیید گردید. جهت تأمین پایایی ابزار اندازه گیری، از فرمول هولستی استفاده و درصد توافق 1/78% حاصل گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در محتوای موردبررسی، به آلاینده های طبیعی و مصنوعی خاک و آلاینده های نوری، پرداخته نشده است و در مقایسه پایه ها، توجه فیلم های شبکه شاد و کتب علوم تجربی به مقوله های آموزش محیط زیست، در پایه سوم ابتدایی نسبت به دوپایه دیگر، به صورت قابل توجهی کمتر بود و این محدودیت در پایه سوم، به عنوان نوعی ضعف برای محتوای آموزشی در این پایه، محسوب می شود. همچنین به طورکلی، فیلم های شبکه شاد در مقایسه با کتب علوم دوره اول ابتدایی، آموزش حفاظت محیط زیست را بیشتر موردتوجه قرار داده بود. اصول توالی و مداومت نیز در تدوین محتوای موردبررسی، در دوره اول ابتدایی مشاهده نشد.
ارزشیابی برنامه درسی قرآن دوره اول ابتدایی در سطح برنامه کسب شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۸
۹۸-۷۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی برنامه درسی قرآن دوره اول ابتدایی در سطح برنامه کسب شده (اهداف مهارتی شامل روخوانی و روان خوانی قرآن) است که با سنجش میزان تحقق پذیری اهداف برنامه، اثربخشی آن در پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی تعیین می شود. جامعه آماری شامل دانش آموزان کل کشور است که با توجه به وسعت جامعه آماری، نمونه گیری به صورت خوشه ای هدفمند انجام شد و 738 دانش آموز از چهار استان تهران (مرکز و برخوردار)، خراسان رضوی (نیمه برخوردار)، هرمزگان (کم برخوردار) و آذربایجان غربی (از مناطق دوزبانه) انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون عملکردی روخوانی (بخش خوانی) و روان خوانی بود که روایی محتوایی آن طی چند مرحله با استفاده از کارشناسان آموزش قرآن و اجرای پایلوت در گروه نمونه مورد توجه قرار گرفت و اعتبار آنها تأیید شد. یافته ها نشان دادند که میانگین بخش خوانی کلمات در پایه اول 11/87، پایه دوم 12/62 و در پایه سوم 15/03 است. این نتیجه نشان می دهد که برنامه درسی قرآن در هدف بخش خوانی کلمات قرآنی در پایان دوره اول ابتدایی موفقیت نسبی داشته است، اما هدف روان خوانی نتایج خوبی ندارد و میانگین روان خوانی در پایه اول 3/06، پایه دوم 5/15 و در پایه سوم 9/96 است. به بیان دیگر این برنامه نتوانسته است تا پایان دوره اول ابتدایی دانش آموزان را به مهارت روان خوانی برساند. اگر در دوره اول ابتدایی بخش خوانی را روشی برای رساندن دانش آموز به روان خوانی بدانیم و انتظار برود در پایان دوره این هدف محقق شود، با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که برنامه درسی قرآن در کسب مهارت روان خوانی در دوره اول ابتدایی موفق نبوده است.
عنصر محتوا در برنامه درسی قرآن دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
151 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزشیابی عناصر محتوا شامل کتاب درسی، کتاب گویا، لوحه آموزشی مقوایی و کتاب راهنمای معلم در برنامه درسی آموزش قرآن دوره اول ابتدایی است. جامعه آماری پژوهشْ دانش آموزان، معلمان، کلاس های درس و مدارس دوره ابتدایی کل کشور است و با توجه به وسعت جامعه آماری روشِ نمونه گیری خوشه ای هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه عبارت بودند از: چهار استان، 16 مدرسه، 48 کلاس درس، 353 معلم، 32 سرگروه آموزشی، 295دانش آموز. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه کمّی نظرسنجی معلمان، فرم مصاحبه نیمه ساختارمند معلم، فرم مصاحبه ساختارمند با دانش آموز و فرم سؤال های جلسات هم اندیشی معلمان بود و در تحلیل داده ها از الگوی مثلث سازی استفاده شد. طبق یافته های این پژوهش، محتوای آموزش قرآن همسو با برخی اصول و اهداف مدنظر آموزش قرآن نیست. درواقع با توجه به اینکه در اصول برنامه درسی بر جذابیت محتوا تأکید شده، در تألیف کتاب های قرآن دوره اول ابتدایی این مسئله موردتوجه قرار نگرفته است که حاصل آن تحقق نیافتن هدف انس و علاقه به قرآن است. معلمان در هر سه پایه اول تا سوم ابتدایی به بخش های مختلف محتوا (کتاب درسی، کتاب گویا، راهنمای معلم، لوحه آموزشی) نمره زیر میانگین داده اند. درواقع ازنظرِ معلمان محتوای ارائه شده با وضع مطلوب فاصله دارد و نیاز به بازنگری اساسی دارد.
بازنمایی آموزه های دینی در کتب درسی؛ تحلیل محتوای کلیه کتب دوره اول ابتدایی براساس مؤلفه های آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
7 - 28
هدف از این پژوهش تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی براساس میزان توجه به آموزه های دینی بود. روش مطالعه از نوع تحلیل محتوای کمّی و جامعه پژوهش شامل تمامی کتا ب های درسی دوره ابتدایی پایه های اول تا سوم بود که در سال تحصیلی 1399−1400 در مدارس ابتدایی مورد استفاده قرار گرفتند. بر این اساس 22 عنوان کتاب با 423 درس، 2455 صفحه و 2469 تصویر به صورت تمام شماری، بررسی و تحلیل شدند. واحد زمینه در فرایند تحلیل محتوا، صفحه و واحد ثبت، تصویر و مضمون بود. فرایند کدگذاری به شیوه قیاسی و براساس مؤلفه های آموزه های دینی (آموزه های اعتقادی، آموزه های اخلاقی−ارزشی، آموزه های مناسکی−عملی، آموزه های عاطفی) مستخرج از مبانی نظری و مشورت با 7 تن از اساتید تربیت دینی، انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (مجذور خی) و برای مطالعه پایایی، از شیوه بازآزمایی بهره گیری شد که میزان توافق محاسبه شده به عنوان معیاری برای پایایی کدگذاری، 79٪ محاسبه گردید. یافته ها نشان داد مؤلفه ارزش های اخلاقی−ارزشی بالاترین فراوانی و آموزه های عاطفی کمترین فراوانی را در بین مؤلفه ها دارا هستند. کتاب های هدیه های آسمان، فارسی و قرآن بیشترین برخورداری از آموزه ها را دارند و کمترین میزان در کتب علوم تجربی مشاهده می شود و همه کتاب ها در آموزش آموزه های دینی مضمون محور هستند.
بررسی شادکامی دانش آموزان دوره اول ابتدایی در بستر سبک مدیریت کلاس
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف گفتمان سازی در باب سنجش عواطف و احساسات دانش آموزان ابتدایی و بررسی رابطه سبک های مدیریت معلم با میزان شادکامی ان ها انجام شد. جامعه آماری، کلیه کلاس های دوره اول مقطع ابتدایی نواحی سه، چهار و شش مشهد و حجم نمونه، 28 کلاس که دانشجویان کارورز در آن جضور داشتند، به روش در دسترس انتخاب شدند، بود. به منظور سنجش سبک مدیریت کلاس، پرسشنامه محقق ساخته، برمبنای پرسشنامه ولفگانگ و گلیکمن که توسط یزدی و همکاران به زبان فارسی برگردانده شده است و جهت سنجش میزان شادکامی، پرسشنامه شادکامی آکسفورد که توسط ارگیل تهیه شده است، مبنای کار قرار گرفت. روایی محتوایی، هر پرسشنامه به صورت جداگانه توسط 3 متخصص مورد تایید قرارگرفت. همچنین پایایی هر پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای سبک مدیریت کلاس 86/ 0 و برای شادکامی 82 /0 محاسبه و تایید شد. در نتایج حاصل بین سبک مدیریتی کلاس درس و جنسیت، همچنین بین سبک مدیریتی کلاس درس و سابقه کار معلم رابطه معناداری مشاهده نشد، اما بین سبک مدیریت کلاس درس و شادکامی دانش آموزان همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد. همچنین سبک مدیریت مداخله گرایانه معلمان در کلاس درس، کاهش شادکامی دانش آموزان را نشان می دهد. نوآوری این پژوهش در انتخاب سن دانش آموزان و نحوه پاسخگویی به پرسشنامه ها، از شیوه خوداظهاری به شیوه دیگراظهاری بود. در نهایت به متولیان اسناد بالادستی، صاحب نظران و تعلیم و تربیت، پژوهشگران آتی و معلمین پژوهشگر توصیه های جدی برای ارتقا شادکامی و خلق فرصت های جدید ارائه گردید.
تبیین ارتباط سواد دیداری با گسترش دامنه ی واژگان در دانش آموزان اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
171 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تصویر بر پیشرفت نوآموزان در گسترش واژگان در مدارس غیرانتفاعی شهر کرمان در چارچوب نظریه رمزگذاری دوگانه پاویو (1986) است و با روش های آماری توصیفی تک متغیره، پیشرفت نوآموزان در گسترش واژگان مقایسه می شود. دو مدرسه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و سپس شصت آزمودنی انتخابی پیش آزمون و پس آزمون واژگان می دهند. پس از انتخاب دو کتاب داستان و مطالعه برای سه گروه در شرایط مختلف و انجام آزمون، داده های به دست آمده نشان می دهد گسترش واژگان در گروه اول (دیدن تصویر و تأکید بر آن) نسبت به گروه دوم (دیدن تصویر در زمان روایت) و سوم (گروه کنترل (ندیدن تصویر)) در مدرسه «الف» 03/4 با سطح معناداری 002/0 و در مدرسه «ب» 52/2 با سطح معناداری 02/0 بالاتر بوده و دیدن تصویرو تأکید بر آن اثربخشی قابل توجهی در گسترش واژگان نوآموزان خواهد داشت.
مدل ساختاری کیفیت زندگی براساس اجتناب تجربی و معنای زندگی با میانجیگری سلامت معنوی در مادران کودکان نابینا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تبیین مدل ساختاری کیفیت زندگی براساس اجتناب تجربی، معنای زندگی با
میانجی گری سلامت معنوی در مادران کودکان نابینا و ناشنوا انجام شد.
روش: پژوهش حاضر، یک پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی مادران
کودکان نابینا و ناشنوای شهرستان خرم آباد در سال 1400 بود که با توجه به میانگین پژوهش های قبلی و نیز تعداد متغیرها،
جمعاً نمونه ای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درنظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل
پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت - فرم کوتاه ) 2005 (، پرسشنامه اجتناب تجربی ) 2011 (، پرسشنامه معنای
زندگی ) 2006 (، پرسشنامه سلامت معنوی ) 1982 ( بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و نسخه 24 نرم افزار
AMUS و با استفاده از روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری ) SEM ( انجام شد.
یافته ها: متغیرهای سلامت معنوی، معنای زندگی، اجتناب تجربی دارای تأثیر معنادار در پیش بینی کیفیت زندگی مادران
کودکان نابینا و ناشنوا داشتند ) 001 / P=0 (. همچنین سلامت معنوی رابطه بین اجتناب تجربی، معنای زندگی و کیفیت زندگی
مادران کودکان نابینا و ناشنوا را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند.
نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری متغیرهای مورد مطالعه بر پیش بینی کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا و ناشنوا، باید
برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت های مناسب به منظور بهبود کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا و ناشنوا به عمل آید.