الهه شیروی

الهه شیروی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فلسفه به کودکان انعطاف پذیری شناختی مهارت های استدلالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۸۶
زمینه و هدف: پرورش تفکر فلسفی در کودکان به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی و روانی کودک می انجامد، یکی از برنامه های اساسی تعلیم کودکان به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی دانش آموزان دبستانی بود. روش: روش پژوهش، از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی از شهر کاشان در سال 1400- 1399 بود که با روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، آزمون مهارت های استدلالی (نیوجرسی، 1983) و مداخله آموزشی بر اساس بسته آموزشی رابرت فیشر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر انعطاف پذیری شناختی، خرده مقیاس های آن و مهارت های استدلالی وجود دارد (05/0>p). اندازه اثر برای متغیر انعطاف پذیری شناختی (581/0) و خرده مقیاس های ادراک مهارپذیری (174/0)، ادراک گزینه های مختلف (192/0)، ادراک توجیه رفتار (501/0)، و مهارت های استدلالی (804/0) بود. نتیجه گیری: برنامه فلسفه برای کودکان با ایجاد فرصت کاوشگری جذاب پیرامون موضوعات مختلف، باعث پرورش قدرت تفکر انتقادی، تفکر تأملی، تفکر مشارکتی، و مانع از احساس کهتری کودک می شود. در نتیجه پیشنهاد می شود از برنامه های آموزش فلسفه جهت تقویت مهارت های شناختی، تغییر و تحول نگرش و رفتارهای کودکان در مدارس استفاده کرد.
۲.

نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین تئوری ذهن و تصمیم گیری پر خطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئوری ذهن تصمیم گیری پرخطر نوجوانان هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۰
هدف از پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین تئوری ذهن و تصمیم گیری پرخطر دانش آموزان دختر بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. این پژوهش از لحاظِ هدف در زمره ی پژوهش های کاربردی قرار دارد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مقاطع متوسطه اول و دوم (13 تا 18 سال) شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود که 300 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه-ی هوش هیجانی شات (1998) و آزمون های نرم افزاری خطرپذیری بادکنکی بارت لجئوز و همکاران (2002) و ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون-کوهن و همکاران (2001) جمع آوری شد. در بخش تجزیه و تحلیل آمار استنباطی از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که تئوری ذهن بر هوش هیجانی تاثیر مثبت و معناداری دارد(05/0 p< و با ضریب اثر23/0)، تئوری ذهن بر تصمیم گیری پر خطر تاثیر مثبت و معناداری دارد (05/0 p< و با ضریب اثر 13/0)، هوش هیجانی بر تصمیم گیری پر خطر تاثیر مثبت و معناداری دارد (05/0 p< و با ضریب اثر 0/18) و نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین تئوری ذهن و تصمیم گیری پر خطر معنادار شد (001/0 p< و با ضریب اثر 04/0). نهایتا یافته ها حاکی از آن بود که تئوری ذهن و هوش هیجانی نتوانستند عملکرد تصمیم گیری پرخطر را در نوجوانان بهبود بخشند.
۳.

اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ میانسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفقت به خود بحران هویت اضطراب مرگ میانسالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۷
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ میانسالان شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون– پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل650 زن بازنشسته سازمان بهزیستی شهر اصفهان در رده سنی 40 تا 60 سال در سال۱۳۹۹ بودند که تعداد ۳۰ نفر شامل دو گروه 1۵ نفره جهت گروه های آزمایش و گواه به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بحران هویت میانسالی رجائی و همکاران (1387) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) استفاده شد. ابتدا پرسشنامه های بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ با شرایط یکسان بر روی گروه ها انجام شد. سپس یک دوره آموزش 8 جلسه ای مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر اساس رویکرد شفقت درمانی گیلبرت (2009) بر روی گروه آزمایش انجام گرفت در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام جلسات آموزش پس آزمون بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ از دو گروه به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داده که مداخله مبتنی بر شفقت در گروه آزمایش کاهش معناداری در بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ به وجود آورده است. می توان نتیجه گیری کرد مداخله مبتنی بر شفقت به خود باعث کاهش بحران هویت در میانسالان و رسیدن افراد به یک هویت موفق و کاهش اضطراب مرگ می گردد.
۴.

اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر بهبود اختلال های رفتاری و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مهاجر افغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان مهاجر افغان قصه گویی اختلال های رفتاری مهارت های ارتباطی مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
مقدّمه و هدف: افزایش پدیده مهاجرت در جوامع معاصر، تغییرات اجتماعی گسترده و چالش های تازه ای را در این جوامع به دنبال داشته است. آموزش مهاجران و به ویژه کودکان، یکی از راهبردهای مؤثری است که می تواند از چالش ها و پیامدهای منفی تغییرات اجتماعی پیشگیری نماید. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه قصّه گویی بر اختلال های رفتاری و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مهاجر افغان انجام شد. روش و داده ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی مهاجر شهرستان اردکان تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 24 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) گمارش شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، در جلسات آموزشی مهارت های ارتباطی که به شیوه قصّه گویی ارائه شد، شرکت کردند و گروه کنترل در طول دوره آزمایش هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری فهرست رفتاری کودک (CBCL) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی (SSRS) بود. هر دو گروه، یک بار قبل از اجرای پژوهش، یک بار پس از آن و همچنین یک بار در فاصله دو ماه پس از اجرا، مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: اطلاعات پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس همراه با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اختلال های رفتاری و مهارت های اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش بعد از آموزش به طور معنی داری بهتر از دانش آموزان گروه کنترل شده و این بهبود در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (01/0>p). بحث و نتیجه گیری: این یافته نشان می دهد در صورت آموزش مهارت های ارتباطی به کودکان مهاجر افغان می توان با افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش اختلال های رفتاری در آن ها کمک نمود و زمینه ادغام اجتماعی- فرهنگی آن ها را تسهیل نمود. پیام اصلی: آموزش مهارت های ارتباطی به روش قصّه گویی به عنوان روشی غیردارویی، آسان، مقرون به صرفه، در دسترس و مورد علاقه کودکان برای بهبود اختلال های رفتاری و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مهاجر افغان کاربردی است. با تقویت مهارت های ارتباطی می توان به بهبود مهارت های اجتماعی و رفتاری کودکان مهاجر افغان امید داشت و زمینه لازم را برای ادغام اجتماعی مهاجران در جامعه مقصد فراهم کرد.
۵.

مدل یابی رابطه بین نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ) در نوجوانان: نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری شناختی بازداری پاسخ کارکردهای اجرایی نظریه ذهن هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۹
کارکردهای اجرایی ساختار های مهمی هستند که در کنترل و هدایت رفتار نقش مهمی ایفا می کنند. این پژوهش، با هدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ) انجام شد. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 13 تا 18 سال شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود که 300 نفر از آنان به روش در دسترس برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی (شات و همکاران، 1998)، آزمون های نرم افزاری دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1984)، برو- نرو (هافمن، 1984) و ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم (بارون-کوهن و همکاران، 2001) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزار 24AMOS استفاده شد. یافته ها نشان داد نظریه ذهن با ضریب 233/0 بر هوش هیجانی و بر انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ به ترتیب با ضرایب 133/0 و 218/0 اثر مستقیم مثبت و معنادار داشت (01/0>P)، هوش هیجانی با انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ به ترتیب با ضرایب 144/0 و 337/0 اثر مستقیم مثبت و معنادار داشتند (01/0>P). اثر غیرمستقیم نظریه ذهن بر انعطاف پذیری و بازداری پاسخ با نقش میانجی هوش هیجانی به ترتیب ضرایب 033/0 و 078/0 بود. بنابراین می توان گفت نتایج حاکی از نقش تعیین کننده ی نظریه ذهن و هوش هیجانی، در پیش بینی کارکردهای اجرایی سرد (انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ) بود. نهایتاً با توجه به رابطه بین نظریه ذهن، هوش هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ، با افزایش نظریه ذهن و هوش هیجانی می توان به بهبود مؤلفه های کارکردهای اجرایی کمک کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان