فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۴) ویژه نامه ادبیات انقلاب اسلامی
28 - 50
حوزههای تخصصی:
: مقاله حاضر بازنمایی نگاه نویسندگان زن به پدیده جنگ در گزیده داستان های کوتاه معاصر ایران است. انتخاب هفتاد داستان کوتاه، از میان ۲۶۲ داستان، که درطیّ چهار دهه در کتب و نشریّات چاپ شده اند، مجالی فراهم می کند تا با استفاده از روشی نظری (حاصل آمیختگی اندیشه های پدیدارشناسی و نشانه شناسی) بتوان تحلیلی جامع در این باره عرضه کرد. نویسنده قصد دارد، با معرّفی روش نشانه پدیدارشناختی، فارغ از پیش فرض ها و فضای حاکم بر فضای سیاسی اجتماعیِ این دوران، داستان ها را به مثابه پدیده (متن) بکاود و اجازه دهد متن چون «پدیداری» خود را بر خواننده عیان سازد. در این مقاله، ضمن تدقیق در نگاه وجودی و هستی شناسانه زنان به موضوعِ سراسر خشونت بار جنگ، درون مایه های روایت آنان از جنگ و میزان تأثیرپذیری شان و همچنین ساختار داستانی و زبان و لحن داستان ها در نظام نشانه ایِ این دوران تحلیل می شود. بی شک، زنان با تأثیرپذیرفتن از جامعه و فرهنگ حاکم بر زمانه خود، جهان شناسیِ ویژه شان را در این داستان ها نمایان و لایه های پنهان و آشکار هویّت زن ایرانی را در این روایتگری افشا می کنند. نگاه ویژه زنان به مقولات بنیادینی چون معنای زندگی و عشق و مرگ در این داستان ها تأمّل برانگیز است. تدقیق جهان شناسی زنان و یافتن درون مایه های مشترک، الگوها و بن مایه های روایت، نظام نشانه ایِ داستان ها در ساختار و زبان نکات درخور توجّه این مقاله است و تعامل وجودیِ زن ایرانی را با رویداد جنگ در آن دوره خاص نشان می دهد.
معرفی و ضرورت تصحیح شرح لمعات عراقی موسوم به معارف الحقایق فی تحقیق الدقایق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
137 - 164
حوزههای تخصصی:
معارف الحقایق فی تحقیق الدقایق در زمره متون عرفانی قرار می گیرد. نویسنده آن فردی به نام میرپادشاه است و در دست نویسش خود را از نوادگان میر حیدر کسبی معرفی می کند که از شیوخ فرقه نقشبندیه است و مزار او امروزه در ولایت نخشب (قرشی کنونی) زیارتگاه است. او از نزدیکان خواجه سعد است و علاوه بر معارف الحقایق، کتاب دیگری به نام ایضاح الاصطلاحات و تفصیل المقامات دارد. معارف الحقایق شرحی بر لمعات فخرالدین عراقی است که در سال 1003 هجری قمری و در زمان عبدالله بهادرخان به تشویق و تحریض فردی به نام میرک صوفی نوشته است. در ابتدای کتاب مؤلف به شرح و توضیح اصطلاحات عرفانی می پردازد و پس از آن ضمن نوشتن کلام عراقی که او را مصنف می نامد، شرح خود را به آن می افزاید. کلام عراقی را به رنگ شنگرف و توضیحات خود را با رنگ سیاه می نویسد. از این نسخه هیچ پیشینه ای اعم از مقاله، پایان نامه و کتاب موجود نیست؛ اما شروح موجود از عراقی به عنوان پیشینه بیان شده است. توضیحات مفصل شارح درباره اصطلاحات عرفانی همچون پیشگفتار در نسخه و پیش از متن اصلی آمده است که در دیگر شروح نیست و نوآوری آن محسوب می شود. این نسخه، بدل ندارد. به خط مؤلف است، افتادگی کمی دارد و خواناست. این شرح به دلیل دارا بودن ویژگی هایی همچون شرح مبسوط متن لمعات به همراه توضیحات مفصل اصطلاحات عرفانی، کلام فاخر و فصیح، استفاده از آرایه های ادبی همچون تشبیه، تناسب، اطناب، تنسیق الصفات و اطلاعاتی از فرقه نقشبندیه و نمونه ای موفق از نثر در دوره موسوم به انحطاط نثر فارسی، حائز اهمیت است. تسلط بر مباحث عرفانی و پیوستگی کلام مؤلف، شرح لاهیجی بر گلشن راز شبستری را به یاد می آورد. از همین رو تصحیح آن ضروری است تا علاوه بر غنای ادب عرفانی، شرحی جامع از لمعات را در دسترس مخاطبان قرار دهد.
بررسی پیوند کواسیر، نوشاکِ اِدایی ایزدان نورس با هئومه و سومَه اوستایی _ودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
87 - 125
حوزههای تخصصی:
در ایزدستان مردمان هند و اروپایی باستان، خدای رازآلودی است که معمولاً به صورت یک گیاه- نوشاک بازنمایی می شده است. این ایزد – گیاه – نوشاک، در متون کُهن ایرانی و از جمله اَوِستایِ نو هَئومه = هوم و در سَنسکریتِ ودایی، سومَه نامیده می شود. اما در فرهنگ های دیگر منشعب از هند و اروپایی آغازین نیز می توان رد او را با نام هایی دیگر و با هویّتی دگرگون شده دنبال نمود. کًواسیر ِاساطیر نورس باستان که وصف او در اِدای اسنوری(یا ادایِ منثور) و هایمسکرینگلا ، هردو ازآثار ایسلندی قرن سیزدهم میلادی نوشته ی اسنوری استورلسون و نیز اشعار اسکالدیک آمده، از آن جمله است. کًواسیر ایزدی است که از سوی خدایان ایسیر و ونیر خلق می شود و سپس در مراسمی آیینی به دست دو دورف قربانی می شود تا با درآمیختن خون او با عسل، آشامه ی مید (یا شرابِ انگبین) به دست آید که استفاده از آن موجب الهام شاعرانه می گردد. به همین خاطر از آن با نام «باده ی انگبینِ شاعرانگی» یاد می شود. نام کواسیر که مشتق از لغت کواس به معنای آبجوی قویِ است، بازنمود آشامه ی سکرآور هئومه/ سئومه است. ازدیگرسو، همانگونه که سومَه را عقابی از ملکوت می آورد و در اختیار اینْدْرَ قرار می دهد، کواسیر را نیز اُدین ، به شکل عقابی، از جایگاه کوهستانی ستونگ می رباید تا آن را به خدایان برساند. نکته ی شایان توجه دیگر اینکه کواسیر همچون سومَه، خدایی است که قربانی می شود تا دیگربار به صورت نوشاکی هستی یابد و آشامه ی خدایان و شاعران حماسه سرا گردد؛ چنانکه هئومه/ سومه نیز قربانی می شود و پاداش قربانی نمودن او...
کردارهای گشتاسپ در منابع اساطیری ایران (اوستا، متون پهلوی و تاریخی و طومارهای نقالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان های اساطیری و حماسی ملّی ایران، ساخت و ابداع بسیاری از نمودهای مدنی زندگی بشر به شاهان و بزرگان نسبت داده شده است. گشتاسپ کیانی، به عنوان پادشاهی که در تاریخ اساطیری ایران شخصیتی دوگانه دارد از این موضوع برکنار نمانده و برخی از جنبه های نوآوری بشری به وی منسوب شده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با بررسی متون مختلف اعم از اوستا، متن های دینی پهلوی، شاهنامه، متن های تاریخی و طومارهای نقالی، نمونه هایی از نوآوری ها و آداب و رسوم زندگی انسان ایرانی که در روزگار گشتاسپ مجال ظهور یافته اند استخراج شده است. در متن اوستا و متون پهلوی، به ندرت نشانه ای از کردارهای مدنی گشتاسپ به دست می آید؛ مگر ساخت آتشکده ها که با توجه به ظهور زردشت در زمان گشتاشب، نسبت دادن این موضوع به گشتاسپ توجیه پذیر می نماید؛ اما در متن های تاریخی، کارهایی چون بنیاد گذاشتن رسم دیوان، آبادگری زمین و... به گشتاسپ نسبت داده شده که به نظر می رسد همگی برساخته دوران اسلامی بوده است. در نتیجه تحقیق خواهیم دید که احتمالاً مورخان و مؤلفان متون تاریخی دوره اسلامی، برای زدودن چهره اساطیری و ارائه تصویری تاریخی از گشتاسپ، برخی نوآوری های تاریخی بشر را به وی نسبت داده اند.
سفر شخصیت افریقایی به مثابه ی فردی الهی به دنیای سیاسی میمون دلالت گر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
215 - 226
حوزههای تخصصی:
African Figure's Journey as a Divine Trickster Character to the Political World of the Signifying Monkey Abstract Esu-Elegbara is repeated throughout black oral narrative traditions and cultures and is a mediator and the messenger of the gods who interprets the will of the gods to man and carries the desires of man to the gods. This significant trickster figure has survived the horrible passage; however, its shape has transformed in Western Black cultures into The Signifying Monkey a political character. This study reveals his change or metamorphosis from a minor role to a major one. This research is a library-based descriptive qualitative one and surveys the diachronic journey of Esu-Elegbara, the divine trickster figure from the Western Coast of Africa to African-American Literature in the United States and its metamorphosis into The Signifying Monkey, a political figure. Keywords: Esu-Elegbara, a trickster figure, African Tradition, Henry Louis Gates, African Literature, divine character
تحلیل نگرش زندگی به مثابه فرصت از منظر عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
102 - 122
حوزههای تخصصی:
آدمی به اختیار خود پا به هستی نگذاشته تا به اراده خود نیز از اینجا رخت بربندد. با اندکی تسامح، تنها اختیاری که در اختیار وی قرار داده شده، فاصله تولد تا مرگ است که از آن به زندگی/عمر تعبیر می گردد. البته برخی این اختیار را در اثر عواملی نادیده می انگارند و برخی نیز که عمدتاً بینش الهی دارند این مجال را «فرصتی» می دانند که باید به درستی درک شود؛ زیرا با اتکا به این رویکرد هم زندگی این جهانی را می توان سامان داد هم زندگی آن جهانی را. اینان معتقدند این زندگی، اندک است و زودگذر، و زندگی دیگر بسیار است و دائمی؛ پس باید بهترین بهره را از آن یافت. این شیوه از زیستن، دارای مؤلفه هایی چون زیستِ آگاهانه، زیست اینجایی، اندیشه آنجایی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، عدم وابستگی و دلبستگی، اراده معطوف به غیر/خویش و هزینه کردِ زندگی در امور شایسته می باشد. آدمی با تکیه بر این مؤلفه ها، زندگی کیفی را تجربه خواهد کرد. اساس این نوع زندگی بر «کیفیت» و «چگونگی» است. به این معنا که طول عمر آدمی مهم نیست، بلکه نوع زیست او اهمیت دارد. آنچه باعث می شود تا نوع انسان ها از این نگاه به زندگی غافل شوند، دو عاملِ تربیت نکردن نفس و عدم توجه به مقوله مرگ است. از این منظر تاکنون به آثار عطار توجه نشده. روش تحقیق، کتابخانه ای و تحلیل محتواست.
اخلاق در آینه اشعار لسانی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
36 - 66
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از دیرباز به اخلاق و انسان مداری اهمیت می دادند. اندرزنامه های به جا مانده از دوره پیش از اسلام و فراوانی حکایات اخلاق محور در متون پیشنیان گواه صادق این مدعاست. از آنجا که تأکید بر آموزه های اخلاقی غالباً برآمده از جامعه های متمدن و خداباور است، محوریت اخلاق و فرهنگ را در دوره پس از اسلام نیز شاهدیم. یکی از مظاهر آشکار آن، مباحث اخلاقی و تعلیمی، در میان آثار شاعران گذشته تا به امروز ماست که بیش و کم همه شاعران در این مقوله مضمون آفرینی و قلم فرسایی کرده اند. لسانی شیرازی شاعر برجسته قرن دهم نیز از شاعرانی است که مباحث اخلاقی و تعلیمی در اشعار او نمودی آشکار دارد. در این پژوهش، در ابتدا مختصری از زندگی لسانی و تعریفی از اخلاق ارائه گردید و در ادامه مکارم و آفات اخلاقی مستخرج از دیوان شاعر به همراه شواهد مثال ذکر گردید. مکارم اخلاقی با یازده بخش و مجموعاً شامل چهل و دو شاهد مثال است و آفات اخلاقی را با دو منشأ عوامل نفسانی و عوامل فکری و ذهنی بیان کردیم که عوامل فکری و ذهنی مبادرت به خطا در سه بخش، با ده شاهد مثال و عوامل نفسانی در شانزده بخش، با صد و نه شاهد مثال ذکر گردیده است.
تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
213 - 243
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با عنوان «تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ»، شعری انتخابی با مطلع «یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نویسنده در این جستار با بهره گیری از روش تحلیل درون متنی و با استفاده از منابع دست اول کتابخانه ای به پرسش های تحقیقاتی مقاله پاسخ داده است. کشف، ارائه و تحلیل هسته مرکزی رمزگان و کدهای تقویت کننده این کانون، تحلیل روابط دال و مدلول ها و تبیین دلالت هر یک، بررسی عوامل ایجاد انگیختگی دال ها مانند، نشستن در جایگاه موصوف در ترکیب وصفی، نشستن در جایگاه مضاف در ترکیب اضافی، نشستن در جایگاه مشبه به در تشبیه اضافی، نشستن در جایگاه وجه شبه در اضافه استعاری، نشستن روی محور همنشینی و بهره گیری از جادوی مجاورت، وجود دلالت های صریح در بیت، پس یا پیش از دال مورد نظر و... تأکید بر تأثیر درهم تنیدگی نشانه ها و تصاویر چند بُعدی در لایه ای شدن معنا و ایجاد سطوح معنایی تازه، باز کردن نقش عناصر رمزگان در ایجاد تخیل شاعرانه و آفرینش کلام هنری و کاربرد زنجیره های متعدد معنایی (مراعات النظیر و تناسب) به عنوان وجه غالب این عناصر نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد تصاویر سه یا چند بُعدی در محور عمودی هر غزل، موضوعات اساسی پژوهش بوده که ضمن استخراج و ارائه یافته ها در راستای هر یک از این محورها در پایان به تفسیری منسجم و کلی از غزل نیز دست یافته است.
مولوی و کازنتزاکیس در ترازوی اندیشه و احساس با تاکید بر ساحت های نفسانی درونی (باورها، احساسات و خواسته ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیلِ تقابل/ تعامل/ تضاربِ اندیشه متفکران و صاحبان تجربه هنری موضوعی است که در مجموعه ساحت هایِ پژوهش های ادبی می تواند بستر و زمینه ساز درک بهتر گفتمانِ فکریِ صاحبان متون - با وجود همه تفاوت های فرهنگی - تلقی شود. در این بستر مولوی و کازنتزاکیس، دو متفکر بزرگ جهان اسلام و مسیحیت هستند که آثار آنها از منظرهای مختلف و در حالت مقایسه ای و با انگیزه های گوناگون قابل تامل است. یکی از مهم ترین این انگیزه ها، نوع اندیشه در باورمندی به ساحت های نفسانی به ویژه ساحت باورها و اعتقادات، احساسات و عواطف، خواسته ها و نیازها است که این مقاله بدان پرداخته است. نویسنده در این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی مهم ترین عناصر مشترکِ فکری این دو متفکر را با تاکید بر پنج ویژگی شخصیتی مشترک از یک سو و بارزترین عناصر و مولفه های فکری، عواطف و خواسته های مشترک از سویی دیگر واکاوی و تحلیل کرده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد با وجود همه نگره های غیرهمسو، هر دو بر اصلِ رسیدن به سعادت و شادکامیِ مستمرِ پایان ناپذیر اهتمام ورزیده اند و با توجه به ذوابعاد دیدن انسان بر ساحت نفسانی در قالب نسخه ها و دستورالعمل های مختلف توجه کرده اند.
نقد و تحلیل کارکرد مفاهیم و مصطلحات صوفیه در دیوان نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدالدّین بن شمس الدّین بن محمّد نزاری قهستانی، از شعرای نیمه دوّم سده هفتم و آغاز قرن هشتم است. خانواده نزاری از اسماعیلیانی بودند که از تهاجم مغول جان به دربردند. در دوره ای که او می زیست، حکومت الموتیان به وسیله مغولان ازبین رفته بود و اسماعیلیّه به خاطر عقایدشان در سختی و تنگنا به سرمی بردند و تحتِ تعقیب و آزار قرارمی گرفتند. نزاری شاعر و کارگزار درباری دو حکومت دست نشانده مغول، یعنی آل کُرت و مهربانی بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نزاری الفاظ و مصطلحات صوفیه را به شیوه ای نمادین و با ظاهر صوفیانه و به منظور نشر افکار اسماعیلی به کارگرفته است یا آنکه عمیقاً تحتِ تأثیر افکار صوفیه قرارگرفته و شاعری صوفی محسوب می شود؟ حاصل تحقیق نشان می دهد نزاری به صورتِ تقیّه، برای حفظ جان خویش در زیر پوشش تصوف می زیست و برای آنکه مجال سخن و نشر عقیده داشته باشد به اصطلاحات عرفانی روی آورد، عرفان در آن روزگار، اندیشه رایج و مقبول بود. مراقبت دائمی نزاری در پنهان داشتن هویّت اسماعیلی خویش از حامیانش که ضدِاسماعیلی بودند، ناگزیر به گونه ای در آثارش انعکاس یافته است؛ بدین ترتیب که شاعر عقاید اسماعیلی خویش را به شیوه ای نمادین و یا تلویحی و به ظاهر با مفاهیم صوفیانه بیان کرده است. مقهور و متهم شدن نزاری در پایان کار نیز بیش از آنکه براثرِ حمایت از افراد اسماعیلی باشد به نوعی انعکاس اندیشه های اسماعیلی در اشعار اوست. خطوط فکری شاعر و تطابق آن با منابع اندیشه اسماعیلی آن دوره، همچنین نمایاندن هنر نزاری برای نشر پوشیده و بادوام عقیده، وجوه اشتراک و افتراق اندیشه او را با افکار صوفیانه نشان می دهد.
بررسی تطبیقی اشعار سهراب سپهری و مِری اولیور از منظر طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
217 - 242
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری و مری اولیور دو شاعری هستند که هردو اشعار ارزشمندی را آفریده اند و تأثیر شگرفی بر شعر سرزمین خود گذاشته اند. این دو شاعر با تفاوت فرهنگ و زبان، در آثارشان به دنبال کمال و حقیقت انسانی بوده اند و به دلیل تجربه های زیستی مشترک، اشعاری با درون مایه نسبتاً مشابه خلق کرده اند که البته این موضوع را می توان، در میان آثار شاعران بسیاری که تفکر و جهان بینی مشابه داشته اند، مشاهده کرد. از همین رو پژوهش حاضر طبیعت گرایی را در اشعار آنها به شیوه ای تطبیقی بررسی کرده است و در چهاربخش صورت شعر، مضامین معنایی، نشانه شناسی و آرایه ها به شیوه ای توصیفی-تحلیلی انجام شده است. به جز صورت شعر، توجه به طبیعت در سه بخش دیگر از اشتراکات این دو شاعر نمایان است. سپهری طبیعت را موجود زنده ای می داند و همه انسان ها را به بازگشت به آن دعوت می کند. از طرف دیگر اشعار اولیور نیز اکثراً دررابطه با طبیعت و الهام از آن سروده شده است. نتایج به دست آمده در بین مؤلفه ها، درصد بیشتر اشتراکات را در مؤلفه مضامین معنایی در شعر اولیور را نسبت به سپهری نشان می دهد.
Narrative of Obsession: Manipulated Identities, Labyrinthine Emotions in Iris Murdoch’s A Word Child(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The theoretical discussion of the present paper is particularly based on the insights of Giorgio Agamben contextualized in Iris Murdoch’s novel, A Word Child (1975), written in the transitional period of the seventies England. It will inspect Agamben’s biopolitical insights to examine how they may contribute to understanding of the dark side of sovereignty considering the figure of a banished individual. Taking the precariousness of the emotional, political and ontological faculties of ‘love’, ‘homo sacer’ and ‘bare life’ allocated to the human being in Murdoch’s novel, A Word Child , this paper offers a different view of Murdoch’s inspirational emphatic love, socio-political abstruse problems in her novel arguing that Agamben’s account of these issues supplies an underlying structure of the form-of-life. It resounds through Agamben’s view as a never-ending struggle of human beings to underpin the messiness and cruelty of life in which characters are emotionally engaged and entrapped in order to examine some potentialities as the escape routes from the prevailing deadlocks of the era and eventually to trace, according to Agamben, a form-of-life that is called a happy life.
بررسی تقابل های دوگانه مکان وکارکردهای معنایی آن در شعر ناجی علّوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
هنرسازه که تحت تأثیر تأملات روانشناسانه است، به منظور بیان مقاصد و احساساتشان مدد می جویند. ناجی علّوش شاعر غربت نشین فلسطینی با به کارگیری ساختار تقابل گونه مکانی توانست شبکه ای از معانی و مفاهیم مورد نظر خویش را به مخاطب القا کند و در پَس همه این جفت واژگان مکانی دغدغه های روانی، سیاسی و اجتماعی اش نهفته است که گویای عواطف و عقاید اوست. از این رو، پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از شیوه توصیفی–تحلیلی به بررسی برجسته ترین مکان های تقابلی در شعر این شاعر معاصر بپردازد تا بتواند به درک درستی از رابطه معنایی میان دو مفهوم متضاد مکانی که نقش بارزی در زیبایی و انسجام متن دارند، دست یابد. یافته های پژوهش بیانگر این است که دوگانه های مکانی نقش مهمی در انتقال احساسات درونی شاعر نسبت به دو مکان متفاوت و تبادل اندیشه و تفکرش داشته است. مهم ترین مکانی های تقابلی به کاررفته عبارتند از: تقابل ارتباط با جدایی، تقابل مکان عربی با مکان غربی-استعماری، تقابل وطن با تبعید و حسّ غربت، تقابل اینجا با آنجا. و این تقابل های دوگانه به ذهن خواننده مفهوم هویت، استعمارستیزی، دغدغه مند بودن شاعر نسبت به وطن خویش و وطن عربی، تبیین احساس درونی اش از اغتراب مکانی را تداعی می کند.
سخاوت در قرآن کریم، حدیث و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
47 - 61
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دیدگاه قرآنِ عظیمُ الشّأن و احادیث ائمه معصومین(ع) در باره سخاوت بررسی شد و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی، مورد مطالعه قرارگرفت. با استفاده از روش کیفی(توصیفی- تحلیلی)، اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای، جمع آوری، تحلیل، تبیین و ترتیب گردید. این تحقیق نشان می دهدکه سخاوت، یکی از اصول اساسی ارزش ها در جامعه اسلامی و انسانی است؛ خداوند بخشایشگر(ج) در قرآن ِ مجید انسان ها را به انجام آن، تشویق و امرکرده است و برای سخاوتمندان پاداشِ بس بزرگ و نیکو قرار داده است: «فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ»«پس برآنانی از شما که ایمان آورده و انفاق کردند پاداش بزرگ خواهد بود» (الحدید/ 7). و هم چنین از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین(ع) احادیث بی شماری در مورد سخاوت و انفاق در کتاب های معتبر نقل شده است. چنان که پیامبر بزرگوار(ص) فرمود: «سخاوت درختی است از درختان بهشت آویخته تا زمین، هرکس به شاخه ای از آن چنگ زند او را به بهشت می کشاند» (ورام، 1369). امام جعفر صادق (ع) فرمود: «برآوردن حوائج و نیازمندی های مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادی هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است» (ابن بابویه، 1400ق). صائب تبریزی با تأثیر پذیری از قرآن کریم و احادیث، به سخاوت، انفاق و همدردی با مستمندان، بی نهایت توجه داشته و او را می توان در زمره شاعران دلسوز، بشردوست و مشوِّق سخاوتمندی قرارداد، زیرا او باور دارد که در جامعه انسانی ضرورت است تا افراد در برابر گرفتاری های دیگران احساس مسئولیت کنند و با نیازمندان رفتار سخاوتمندانه و مهربانانه داشته باشند.
تحلیل گفتمان روش های زبانی ادبی در مرزبندی میان خود و دیگری در «دمی علی کفی» اثر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش و روش های عناصر زبانی در نمایش هویت خودی و مرزبندی خود با دیگری در شعر سمیح القاسم در کتاب «دمی علی کفی» پرداخته است. «دمی علی کفی»، مجموعه ای از اشعار پایداری سمیح است که او در آن تلاش کرده است از طریق شعر، به دفاع از وطن و هموطنان خود بپردازد؛ وطنی که خاک آن میراث اجدادی یک ملت است و به سبب سستی یا خیانت سردمداران وقت به اشغال بیگانگان درآمده است. شاعر در این اثر، شعر را سلاحی می بیند که باید با آن به دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم پرداخت. پژوهش پیش رو درصدد است با بررسی روش های ادبی و زبانی بکارگرفته شده در شعر، نحوه مرزبندی میان خود و دیگری در این اثر را تحلیل و بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که عناصر ادبی و زبانی از چه طریق در مرزبندی طرف خودی با بیگانه نقش ایفا کرده اند؟ و به این نتیجه می رسد که روش هایی چون تکرار و چرخش ضمیر، نقش اساسی در معرفی هویت فلسطینی و ایجاد مرز میان خود و دیگری داشته است.
رد سرانجام مطمئن: تحلیل بحران هویت هندی-آمریکاییان مهاجر در مترجم دردها اثر جومپا لاهیری
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۴
126 - 150
حوزههای تخصصی:
کتاب مترجم دردها اثر جومپا لاهیری مجموعه ای از داستان های کوتاه است که بخش های عمده آن بیان کننده بحران هویت آمریکایی های هندی تبار یا هندیان مقیم آمریکا می باشد، مردمی که بین فرهنگ اجدادیِ خود و فرهنگ مدرن آمریکایی در آمد وشد هستند تا در جامعه هدف هویتی قابل قبول برای خود دست و پا کنند. این بحران فرهنگی بیان کننده کشمکش های بی وقفه آمریکایی های هندی تبار برای بقای هویت خود و اتحاد هندی ها در آمریکا و یکپارچگی فرهنگی آن ها با جامعه آمریکاست. این گفتار، با بررسی سه داستان لاهیری، «موضوع موقت» و «وقتی آقای پیرزاده برای شام می آمد» و «جذاب»، تلاش می کند تا مفاهیم و ایده های مرتبط با مهاجرت از جمله «دوگانگی»، «تلفیق فرهنگی»، و حتی «حاشیه نشینی هندیان مهاجر» را ترسیم و بررسی نموده و بحران هویت مهاجرین هندی-بنگالی را مورد تحلیل قرار دهد. هدف این پژوهش تحلیل انتقادی دوگانگی هویت مهاجران در این سه داستان است که متأثر از ارتباط متقابل دو فرهنگ میهمان و میزبان می باشد. این پژوهش به دو دلیل اهمیت دارد: یکی اینکه توجه به بحران هویت مهاجرین هندی-بنگالی در آمریکا را برجسته می کند، و دیگر اینکه تلاشی است برای جلب توجه پژوهشگران مطالعات پسااستعماری به دوگانگی فرهنگی مهاجرین نسل دوم در آثار لاهیری. شایان ذکر است که روش پژوهش در این مطالعه نیز مطالعات پسا استعمارگری و ادبیات مهاجرت (دیاسپورا) در سایه نظرات منتقدین این حوزه ها می باشد.
نقش اقلیم در مفهومسازی زبان شعر: بررسی استعاره مفهومی «آه» در اشعار فارسی، انگلیسی و ترکی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تأثیر اقلیم بر مفهوم سازی در شعر بررسی تطبیقی می شود. بدین منظور استعاره های مفهومی «آه و ناله» در زبان های فارسی، ترکی و انگلیسی استخراج، و با استفاده از استعاره شناختی لیکاف (۱۹۸۰) تحلیل شد. پیکره زبانی پژوهش حاضر منتخبی از اشعار حافظ، سعدی و عطار در زبان فارسی؛ شهریار، فضولی و واحد در زبان ترکی؛ و شکسپیر، اسپنسر و جان دان در زبان انگلیسی ست. نتایج مطالعه نشان داد که تأثیر اقلیم بر شعر امری زبان محور نیست بلکه موضوعی بین زبانی است . "آه" در ادبیات فارسی «آتش»، در انگلیسی «باد»، و در ترکی «نسیم/آتش» است. با آه فارسی عاشق آتش می افروزد و معشوق را در این آتش می سوزاند. هم چنین، آه و به تبع آن آتش در فارسی ویژگی "بیرونی" دارد؛ ازاین روست که آتشِ آه عاشق دامن معشوق را گرفته و از وی انتقام می گیرد. در مقابل، در ادبیات انگلیسی آه از جنس آب/باد است و عاشق سیل و گاه طوفان به راه می اندازد و معشوق در سیل آه عاشق غرق می شود. هم چنین، باد و آب تولیدشده از آه در انگلیسی ویژگی «درونی» دارد و به دامن معشوق نمی رسد. بنابراین، آه های فارسی آتشین، خشک، سوزاننده و بسیار مؤثرند ولی آه های انگلیسی نمناک و توأم با اشک اند که باعث ایجاد طوفان در دریا می شوند. این خصوصیت منطبق بر اقلیم کشورهای ایران و انگلستان است. همین مسئله در زبان ترکی نیز صدق می کند، با این تفاوت که ادبیات ترکی راهی میانه در پیش می گیرد. آه ترکی گاه ملایم مانند نسیم است و گاه آتشین؛ نه نسیمش طوفان به راه می اندازد و نه آتشش افلاک و کواکب را می سوزاند. از دیگر نکات مهم زمان آه کشیدن شاعر است. در اشعار فارسی و ترکی آه در شب و سحر کشیده می شود اما در زبان انگلیسی زمان خاصی ندارد. شاید بتوان دلیل این کار را در باورها و اعتقادات دینی شعرا جستجو نمود.
طبقه بندی و تبیین واژگان و اصطلاحات مالی و مالیاتی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 135
حوزههای تخصصی:
اغلب شاعران و نویسندگان با توجه به ارتباط گسترده با دربار پادشاهان و حُکام محلی، در آثار خود با بسامد بیشتر یا کمتر، به طرق مختلف به مدح و تعریف آنان می پرداختند و با توجه به میزان یادکردشان، حقوق و مستمری یا وجه نقد، دارایی و... دریافت می کرده اند؛ ازاین رو مسائل مالی به صورت شخصی برای شاعران و نویسندگان مهم بوده است. از سویی دیگر برای اداره هر کشوری، همواره یکی از مهم ترین منابع درآمدی، وضع و جمع آوری مالیات و به کارگیری منابع حاصل شده در کشورداری بوده است؛ لذا نظام های مالیاتی اهمیت قابل ملاحظه ای یافته و به عنوان یک موضوع اجتماعی نقش اساسی در زندگی مردم داشته است. صرف نظر از این که شاعر یا نویسنده را حکومتی یا مردمی بدانیم، شعر و نوشته شان در بسیاری از موارد متأثر از وضعیت جامعه و اجتماع بوده و می توان استنباط کرد که قاعدتاً واژگان و اصطلاحات مالی و مالیاتی در اشعار و نوشته آنان، نمود پررنگی داشته و هر شاعر و نویسنده ای با توجه به دانش و تجربه، به سبک و سیاق خود این واژگان و اصطلاحات را به کار گرفته است. با جست وجو در بوستان سعدی مشاهده شد که 84 واژه مالی و مالیاتی به صورت مجرد و 61 ترکیب ساخته شده از این واژگان، مورد استفاده قرار گرفته که بسامد قابل ملاحظه ای است. همچنین بسیاری از این واژگان و ترکیب ها، به سهولت و تعداد کمی از آن ها با مداقه بیشتر، بر اساس معیارهای مالی و مالیاتی در گروه های جداگانه تخصصی طبقه بندی شد.
Translations and Imitations of the Shahnameh in Turkish Lands(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
9 - 40
حوزههای تخصصی:
Reading and reciting the Shahnameh in Persian was popular not only in Persianate lands, like some parts of the Caucasus and Central Asia, but in Ottoman empire as well. Furthermore, some of the stories of the Shahnameh were known through oral tradition. Copying and making illuminated manuscripts of the Shahnameh was another method of spreading the fame of Ferdowsi. Ferdowsi, like many other poets of Iran, had considerable influence on the Ottoman literature. The present article examines translations and imitations of the Shahnameh in Turkish Lands.
نوآوری در حکایت های تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
123 - 146
حوزههای تخصصی:
کشف الاسرار افزون بر بُعد تفسیری و عرفانی در میان آثار صوفیانه ازنظر ادبی، روایی و هنری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کاربرد گسترده حکایت ها به همراه اظهارنظرهایی - کلی و مبالغه آمیز - درباب داستان پردازی میبدی لزوم پژوهش های دقیق و درخور استناد را یادآور می شود. در این راستا و در پاسخ به مسئله اصلی پژوهش که چگونگی نوآوری و خلاقیت میبدی در داستان پردازی است، به شیوه توصیفی-تحلیلی و به کمک جدول ها و نمودارها به بررسی ویژگی قصه ها و عناصر غالب داستانی در نوبت سوم جلدهای پنجم و ششم کشف الاسرار پرداخته ایم. ظرافت ها و جوانه های این نوآوری در سده ششم چشم اندازی دقیق تر، واقعی تر و اصیل تر از جایگاه، کارکرد و تحول قصه به دست می دهد. نمونه هایی از حضور شخصیت های متعدد، پویا، شخصیت پردازی باورپذیر، حضور مؤثر زنان، کاربرد حدیث نفس و انواع تک گویی، بیان لحن و حالت شخصیت ها در گفت وگو، زاویه دید اول شخص و گاه تغییر زاویه دید، پرداختن به جزئیات صحنه، پیرنگ نسبتاً پیچیده و قوی، پایان پیش بینی نشده، تعدد درون مایه در یک حکایت و کاربرد شیوه داستان در داستان خلاقیت میبدی را در روایت نشان می دهد. در 4 حکایت از 42 حکایت، پرداخت دقیق، عناصر داستانی قصه ها را به ساختار داستان کوتاه نزدیک می کند. ظرافت ها و نوآوری های هوشمندانه میبدی در زمینه ای از عشق و ایمان به حقیقت مانندی قصه ها و همراهی و همدلی خواننده در کشف الاسرار می انجامد.