مطالب مرتبط با کلیدواژه

اکهارت


۱.

گفتگوی اسلام و مسیحیت از دیدگاه ابن عربی و اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام مسیحیت توحید تثلیث تسامح ابن عربى اکهارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۳۹
ادیان بزرگ ابراهیمى امروز در برابر هجوم اندیشه‏هاى الحادى قرار گرفته‏اند و باید پاسخگوى انتظارات بشر این عصر از دین باشند. از این رو گفتگوى آنها براى رسیدن به مواضعى واحد اجتناب‏ناپذیر مى‏نماید. این مقاله بر آن است که راه گفتگو را باید در باطن دین جستجو کرد و در این میان عرفا بیشترین سهم را مى‏توانند، داشته باشند. نگارنده در راستاى گفتگوى بین اسلام و مسیحیت، ابن عربى و اکهارت را که بزرگترین عرفاى نظریه پرداز اسلام و مسیحیت اند برگزیده و از دیدگاه آنان بحث را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. تسامح دینى و فرق آن با پلورالیسم، وحدت ادیان و اختلاف شرایع و نیز موانع کلامى گفتگوى بین اسلام و مسیحیت و راههاى رفع آنها از دیدگاه این دو عارف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
۲.

معنای ظاهری و باطنی قرآن در نظر مولوی و کتاب مقدس در آرای اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اکهارت قرآن کتاب مقدس مولوی مثنوی معنای ظاهری معنای باطنی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان تأویلی
تعداد بازدید : ۲۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۸۷
مولوی و اکهارت هر دو به فراتر رفتن از معنای ظاهری و درک معنای باطنی کتب دینی خود یعنی قرآن و کتاب مقدس باور دارند. اکهارت گاه از وحدت معنای ظاهری سخن می گوید اما به کثرت آن معتقد است ومولوی ظاهرا به وحدت معنای ظاهری اعتقاد دارد. مولوی تفسیر کلام حق از حق را توصیه می کند و از نظر اکهارت معنی و حقیقت کتاب مقدس را باید با روحی که با آن گفته و نوشته شده جستجو کرد و البته با سخن مولوی درباره قرآن تفاوت می یابد. البته مولوی بر غالب نبودن هوای نفس بر مفسر تاکید دارد.
۳.

بررسی و نقد دیالکتیک تعالی و حلول

کلیدواژه‌ها: اکهارت مولانا الهیات سلبی دیالکتیک حلول و تعالی دیالکتیک عروج و درون بود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۶۴۳ تعداد دانلود : ۸۱۳
در سنّت ادیان ابراهیمی، آثار عارفان را با رویکردهای الهیاتی گوناگونی بررسی می توان کرد. یکی از مهم ترین و پررونق-ترین رویکردهای الهیاتی در الهیات جدید، رویکرد سلبی (Apophatic approach) است. در مقاله حاضر، به یکی از درون مایه های اصلی الهیات سلبی، یعنی رابطه خدا و نفس، و دو رابطه دیالکتیکی ذیل بحث خدا و نفس، یعنی دیالکتیک حلول و تعالی، و دیالکتیک عروج و درون بود، در آثار دو عارف بزرگ مسلمان و مسیحی، مولانا و مایستر اکهارت، میپردازیم. رابطه خدا و نفس و به دنبال آن دیالکتیک حلول و تعالی، و دیالکتیک عروج و درون بود، ذیل بُعد هستی شناختی الهیات سلبی بررسی شده است
۴.

بررسی و نقد دیالکتیک تعالی و حلول از دیدگاه مولانا و مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکهارت مولانا الهیات سلبی دیالکتیک حلول و تعالی دیالکتیک عروج و درون بود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۸۲۹
در سنّت ادیان ابراهیمی، آثار عارفان را با رویکردهای الهیاتی گوناگون میتوان بررسی کرد. یکی از مهم ترین و پررونق ترین رویکردهای الهیاتی در الهیات جدید، رویکرد سلبی است. در مقاله حاضر، به یکی از درون مایه های اصلی الهیات سلبی، یعنی رابطه خدا و نفس، و دو رابطه دیالکتیکی ذیل بحث خدا و نفس، یعنی دیالکتیک حلول و تعالی و دیالکتیک عروج و درون بود، در آثار دو عارف بزرگ مسلمان و مسیحی، مولانا و مایستر اکهارت، میپردازیم. رابطه خدا و نفس و به دنبال آن دیالکتیک حلول و تعالی و دیالکتیک عروج و درون بود، ذیل بُعد هستیشناختی الهیات سلبی بررسی شده است .
۵.

الهیات ایجابی و سلبی درنظر مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکهارت خدا الهیات ایجابی سلبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۲۴۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۹۰
بحثِ «الهیات ایجابی و سلبی»، دو جریان متقابلی که در طول تاریخ تفکرِفلسفی در باب خدا هر یک متفکران بزرگی را از آنِ خود کرده اند، بحث از یکی از مهم ترین وجوه رابطة معرفت شناختی انسان و خداست. مقالة حاضر به بحث از تلقی ""مایستر اکهارت"" (Meister Eckhart) (حدود1260-1328م)، عارف بزرگ مسیحی، در باب این دو رویکرد ایجابی و سلبی می پردازد. در این مقاله، در ابتدا باتوجه به تعابیر اکهارت هر دو الگوی سلبی و ایجابی در منظومة فکری این متفکر اجمالاً برجسته می شود. سپس برای هماهنگ کردن این دو سنخ تعبیر متعارض پیشنهاداتی طرح و مورد ارزیابی قرار می گیرد. پس از آن، از آنجا که جمع شایستة میان این تعابیر متعارض تکلف آمیز می نماید، هر دو الگو در منظومة فکری اکهارت به رسمیت شناخته شده، و سپس در دو بخش بعدی مقاله هر یک از این دو رویکرد سلبی و ایجابی تفصیلاً مورد بحث و ارزیابی انتقادی قرار می گیرد. پس از آن در بخش «جمع بندی و خاتمه» از وجهه نظر تبیینی دیگری برای تبیین این تعارض ها از طرقی مانند تفکیک تاریخی و تفکیک میان مقام های بحث تلاش می شود. در پایان نیز به آبشخورهای فکری مختلف و علائق و تعلقات متفاوتی اشاره می شود که ازجمله این دو رویکردِ متعارض اکهارت ریشه در آن ها دارند.
۶.

اصول و مبانی انسان شناختی اکهارت در امکان خداگونگی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان خداگونگی اکهارت روح خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۴۴۱
با توجه به آن که الهیات اکهارت را الهیات سلبی دانسته اند که بر ناشناختنی بودن خداوند و تعالی وجودی او از ممکنات تأکید می کند، مسأله خداگونگی انسان از منظر اکهارت امری ناممکن و ناشدنی به نظر می رسد. لذا این سوال مطرح می شود که چگونه اکهارت به خداگونگی انسان معتقد است؟ مبانی و اصول وی در این مسأله چیست؟ خداگونگی انسان از منظر اکهارت بر اصول و مبانی انسان شناختی وی استوار است. این پژوهش به تحقیق درباره چهار مولفه انسان شناختی که اکهارت در این مسأله از آن ها بهره برده است می پردازد. این چهار مولفه عبارتند از: تولّد الهی در روح، قوه عقل، مشابهت و همانندی ذات خدا و ذات نفس و مقام لایقفی انسان. اکهارت بر اساس این اصول و مبانی، بر این باور است که انسان دارای ظرفیت و توانی است که می تواند به بالاترین مرتبه ممکن ارتقا یافته و خداگونه شود. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به آثار اکهارت، می کوشیم تا اصول و مبانی انسان شناختی وی را در امکان خداگونگی انسان روشن سازیم.
۷.

بازخوانی عشق بمثابه مؤلفه یی تأثیرگذار در خداگونگی انسان از منظر مایستر اکهارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق خداگونگی روح اکهارت ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
اکهارت و ملاصدرا از عشق بعنوان یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در خداگونگی انسان نام میبرند. اکهارت ذات نفس را با ذات خداوند یکسان و واحد میداند و نتیجه میگیرد که عشق به خداوند، در ذات انسان نهفته است و با تأکید بر دو ویژگی عشق، یعنی انحصارگرایی و شبیه سازی، معتقد است عشق به خدا سبب میشود دیگر عشقها فراموش شوند و در عشق به خداوند خلاصه گردند؛ تنها عشق موجود، عشق به خداوند است. عشق بمثابه محرکی درونی، کشش و جذبه یی در روح ایجاد میکند که آرام و قرار را از فرد میگیرد و او را وامیدارد تا خود را شبیه معشوق کند. ملاصدرا نیز مانند اکهارت بر عنصر شبیه شدن عاشق به معشوق تأکید میکند و معتقد است عشق الهی در تار و پود وجود انسان تنیده شده است. در این مقاله، با توجه به شباهتهای یادشده، میکوشیم با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تأثیرگذاری عشق در خداگونه شدن انسان را با استناد به آثار اکهارت و ملاصدرا روشن سازیم.
۸.

ارزیابی نقش فقرگزینی در خداگونه شدن انسان از منظر مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وارستگی فقر خداوند اکهارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۲۳۴
پژوهش حاضر با توجه به آثار اکهارت و با روش توصیفی تحلیلی به نقش فقر گزینی در خداگونه شدن انسان پرداخته است اکهارت بر این باور بوده که مهمترین راه برای خداگونه شدن، وارستگی است و فقر بهترین راه برای رسیدن به وارستگی است. تعریف سه مؤلفه ای که وی از فقر ارائه می دهد عبارت است از : «هیچ نخواستن»، «هیچ ندانستن» و «هیچ نداشتن» . مراد از مؤلفه اول همان اِعراض از تمام مخلوقات حتی از خویشتن است. وقتی انسان بتواند هیچ نخواستن را در خود جاری سازد و غیر حق را از خود برهاند به وصال خداوند دست می یابد. مقصود از مؤلفه دوم، رهایی و آزادی ذهن از تمام تصورات است. با تحقق این مؤلفه، انسان وارد قلمروی جهل شده که در آن تنها خدا را یافته و پذیرای او خواهد بود. با مؤلفه سوم، انسان به نیستی می رسد و چیزی از هویت خلقی او باقی نمی ماند در این صورت با خداوند اتحاد پیدا کرده و با پذیرش فقر به مقام وارستگی که همان خداگونه شدن است نائل می گردد. پس از ارزیابی می توان به این نتیجه دست یافت که دو مؤلفه ی هیچ نخواستن و هیچ نداشتن ، با آموزه های مسیحیت و نظام کلیسایی، ناسازگار است. و با وجود برخی افتراقات می توان وجوه مشترکی بین آموزه های اسلامی و دیدگاه های اکهارت دست یافت.
۹.

نقدی بر کتاب عرفان شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۱۹۷
کتاب اوتو با عنوان عرفان غربی- شرقی Mysticism, East and West)) از مهمترین نمونه های مطالعات تطبیقی عرفان در سطح جهان است. بحث درباره شرق و غرب و نحوه رابطه آن دو با هم، یکی از ارکان فلسفه دین اوتوست که در این کتاب منعکس شده است. اوتو عرفان را مبنای خویشاوندی شرق و غرب می داند. این نگاه شرقی- غربی را بیش و پیش از هرچیزی خود ِاصطلاح اوتویی «نومینوس/ امر قدسی» ممکن می کند چرا که با آن می تواند به ورای تاریخ و جغرافیای ادیان رود. سرشت ش رقی غ ربی فلسفه دین تطبیقی اوتو نخست در سال 1923 و در قالب کتاب ایده مقدس: تحقیق در باره عامل غیرعقلانی در ایده الوهیت و نسبت آن با عامل عقلانی انتشار یافت و پس از آن در کتاب عرفان غربی- شرقی اش که در سال ۱۹۲۶ منتشر شد بازتاب عمیق تر و گسترده تری پیدا کرد. این کت اب که عنوانش با تداعی دیوان غ ربی- ش رقی گوته پای در بحث قدیمی و آشنای شرق و غرب می گذارد، عرفان را همچون پدیداری مورد مطالعه قرار می دهد که ش رقی- غ ربی است. در این کتاب اوتو برای تبیین این پدیده شرقی غربی، شنکره را به نمایندگی از عرفان هندی و اکهارت را به نمایندگی از عرفان غربی مورد مقایسه قرار می دهد و می کوشد الگ ویی برای فهم حقیقت دین و مقایسه متفکران دینی به دست دهد._x000D_ The book “Mysticism, East and West” by Rudolf Otto, is one of the most important examples of comparative studies of mysticism in the world. The discussion of the East and the West and how they relate to each other is at least for Otto one of the pillars of the philosophy of religion that has been reflected in this book. Otto sees mysticism as the kinship of the east and west. The term “Nominus/ Sacred”, more than anything else, makes it possible for the Eastern-Western look to be used because it can go beyond the history and geography of religions. The nature of the western-eastern philosophy of the comparative religion of Otto first appeared in 1923, in the form of the book of the Holy Idea: The study of the irrational factor in the idea of the divinity and its relation to the rational, and then published more widely and deeply in the Mysticism, East and West, published in 1926. The book, reminding Johann Wolfgang von Goethe’s famous book titled West–östlicher Divan (West–Eastern Diwan), discusses mysticism as a phenomenon that is East-West in its nature. Explaining this Western-Eastern phenomenon, Otto compares the Hindu Mystic Shankara to represent eastern mysticism and the Christian Mystic Eckhart to represent western mysticism and seeks to provide a model for understanding the truth of the religion and comparing religious thinkers.
۱۰.

وارستگی از دیدگاه اکهارت و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکهارت مولوی وارستگی نیستی وحدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۸۱
هدف نوشتار حاضر پژوهشی تحلیلی درباره «وارستگی» از دیدگاه اکهارت و مولوی،دو عارف بزرگ مسیحی و مسلمان است؛ که با استفاده از منابع کتابخانه ای، مفهوم و ویژگی های وارستگی مورد بررسی قرار گرفته است. وارستگی یکی از محوری ترین آموزه های عرفان در میان همه عرفا و مکاتب عرفانی است. وارستگی در نظر اکهارت و مولوی چنان منزلتی دارد که همگان را به این راه دعوت می کنند. وارستگیدر نزد اکهارت و مولوی عبارت است از عدم تعلق، حریت و ترک؛ حالتی که فرد کاملاً از خویش و همه چیز بیرون رفته و به اتحاد با خدا نایل می شود. حالتی است که فرد کاملاً ازخویش و همه چیز بیرون می رود. هیچ ندانستن، هیچ نداشتن و هیچ نخواستن سه پیشنهاد اکهارت برای رسیدن به وارستگی است، به همان ترتیب ترک علم، ترک تعلق و ترک اراده برای رسیدن به وارستگی از دیدگاه مولوی ضروری است.