مریم افشار طهرانی

مریم افشار طهرانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی مفهوم عشق، عزلت و وحدت وجود در نگاه مولوی و اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود عشق عزلت مولوی اکهارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۴
وحدت وجود، اساس و بنیان همه مکاتب عرفانی است. عارف در برابر عظمت خداوند، خود را هیچ پنداشته و «نیستی» از منظر عارفان به الهیّات تنزیهی توجه دارد. «هستی» از آنِ خداست و همه پدیده ها، تجلی او است. با توجّه به همین تعریف می توان گفت که شدّت و کمال هستی او موجب «عشق» به ظهور و تجلّی می گردد و انسان اگر به خدا معرفت پیداکند به او «عشق» می ورزد. عشق به خدا هم از راه های گوناگونی کسب می شود که یکی از مهمترین آنها عزلت است. مولانا و اکهارت دو عارف از دو دین مختلف با ریشه مشترک و هر دو در حوزه عرفان صاحب نظرند. وجود این مفاهیم عرفانی از تشابهات بی شمار نظام فکری مولانا و اکهارت است که در دو اثر مثنوی و سؤالات پاریسی به چشم می خورند. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته؛ ابتدا اصطلاحات عرفانی وحدت وجود، عشق و عزلت را در مثنوی مولوی و سؤالات پاریسی دریافته و سپس به بررسی و تطبیق و بیان و شباهت ها و تفاوت های میان آنها از منظر مولانا و اکهارت پرداخته و مشخّص شد که هر دوی ایشان وحدت وجود را اساس وزیربنای عرفان می دانند.
۲.

آموزه های مشترک مولوی و اکهارت درباره وحدت وجود، عشق و عزلت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود عشق عزلت مولوی اکهارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
در این پژوهش برخی از آموزه های مشترک مولانا و اکهارت درباره سه مفهوم وحدت وجود، عشق و عزلت مورد بررسی قرار گرفته است. می دانیم که بنیادی ترین موضوع عرفان «خدا» است و تلاش عارفان برای ایجاد ارتباط معنوی بین خدا و انسان است، مولانای مسلمان ایرانی در قرن هفتم و مایستر اکهارت مسیحی در قرن سیزدهم میلادی که تقریباً با یکدیگر معاصر بودند کوشیده اند با زبانی شیوا به این مهم پرداخته و با نگاهی فراتاریخی و فراجغرافیایی بشریّت را در همه زمان ها و مکان ها به سوی خدا فراخوانند، هر چند که راز ناشناخته ماندن اکهارت به دلیل محکومیّت وی از سوی کلیسایی است که وی را متّهم به شطحیّاتی که اغلب آن ها درباره وحدت وجود است، دانسته و آثار وی را توقیف کردند. از سویی دیگر اساس و بنیان همه مکاتب عرفانی اعم از اسلامی و مسیحی «وحدت وجود» است. مولانا و اکهارت بدان عنایت ویژه ای داشتند و اغلب اندیشمندان از هر دوی ایشان به عنوان عارفان وحدت وجودی یاد می کنند. پر واضح است که عارف با قلب خویش خدا را می شناسد و به مدد عشق به وحدت می رسد و بریدن از خلایق و عزلت گزینی راهی برای عشق ورزیدن به خداست. در این پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است، مفاهیم عرفانی وحدت وجود، عشق و عزلت را در اشعار مولانا و افکار اکهارت دریافته و سپس به تبیین مهم ترین آموزه های مشترک ایشان پرداخته شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان