مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
ادبیات جنگ
حوزه های تخصصی:
ارنست یونگر، مبلغ، نظریه پرداز و پیشرو حرکت ننوناسیونالیسم در آلمان، خط فکر ناسیونالیستى خود را در دهه بیست، در قالب خاطرات جنگ جهانى اول، بعد متافیزیکى بخشید و با ژرف نگرى به پدیده جنگ، پرچمدار شعار "جنگ پدر ناسیونالیسم است،، شناخته شد. اگر چه نگرش گاه بسیار افراطى نویسنده به جنگ و ناسیونالیسم، موج جدیدى از جنبش هاى ملى را در آلمان ایجاد کرد، اما خود اوبا فاصله گرفتن منطقى از احزاب ناسیونالیستى که به مبارزه افراطى با قدرت حاکم- جمهورى وایمار- پرداخته و در صدد سرنگونى آن بودند، تکروى در مسایل سیاسى پیش گرفت و تنها راه مبارزه را مبارزه ایدئولوژیکى دانست. پرداختن به ادبیات جنگ ارنست یونگر در دهه بیست، بیانگر دوران پر تلاطم و حاکى از روح ماجراجویانه و سرکش فردى است که بر علیه نظام خشک و بى روح بورژوازى آلمان دست به شورش مى زند، این شیوه فکرى نمودى عینى در آثار نویسنده در دهه بیست که به ادبیات جنگ مشهور است، داشت.
بازنمایی نقش زنان در ادبیّات جنگ برای کودک از منظر گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سه دهه اخیر تحلیل دقیق زبان و گفتمان و بررسی های انتقادی در علوم انسانی و اجتماعی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. گفتمان شناسی انتقادی از جمله نظریاتی است که تأثیرات منفی کاربرد زبان در ایجاد و حفظ روابط قدرت و سلطه را در جامعه مورد توجه قرار می دهد. از این رو نابرابری های اجتماعی از جمله تبعیض نژادی، مذهبی، سنی، جنسی، موقعیتی از موارد کانونی و مورد توجه در بررسی های انجام شده در چهارچوب این نظریه بوده اند. تحقیق حاضر نیز به طور موردی به بررسی نابرابری جنسی در ادبیات جنگ برای کودک و تأثیر آن بر شکل گیری هویت جنسی کودکان ایرانی می پردازد. برای این منظور ده داستان شامل هفت داستان کوتاه و سه داستان بلند در حوزه ادبیات دفاع مقدس انتخاب شده است. داستان ها چه از نظر تعداد شخصیت ها و چه از نظر نوع فعالیت ها و شرکت و مرتبط بودن با مساله جنگ مردگرا می باشند. زنان یا نادیده گرفته شده و یا در صورت حضور در داستان، منفعل و منفک از مساله جنگ هستند. در این تحقیق با توجه به مفاهیم قدرت، سلطه و برتری جویی( هژمونی) و از طریق بررسی کلیشه ها، پیش فرض ها، حسن تعبیر، سوء تعبیر و سایر راه کارهای گفتمانی که در بررسی های تحلیل گفتمان انتقادی رایج می باشند نشان می دهیم که چگونه بازنمایی منفعلانه و حتی حذف جنس مؤنث در این داستان ها و بازنمایی فعال و پویای جنس مذکر حتی گروه های نوجوان و پیر می تواند با تأثیر گذاشتن بر شکل گیری هویت دختران و پسران به حفظ و ایجاد روابط ناعادلانه قدرت میان زن و مرد که در آن زن در سوی ضعیف و مرد در سوی قوی آن قرار دارد کمک کند.
بررسی سبک شناسانة رمان «ارمیا» اثر رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک در هنر داستان نویسی به مانند سبک در سایر انواع ادبی، فراهنجاری در زبان است که نظام خاص احساسات و اندیشه های نویسنده و شیوة شخصی او را در نگریستن به جهان نمایش می دهد. در دوران معاصر، سبک شناسی اگرچه همانند گذشته مورد استفاده قرار می گرفته؛ امّا از لحاظ کاربرد زبانی و ویژگی های ادبی دچار تغییر و دگرگونی هایی شده است که نویسندگان معاصر را همچون گذشته صاحب سبکی شخصی ساخته است. سبک خاصی که امیرخانی در آثار خود به کار برده از حیث زبانی و ادبی قابل تأمّل است: کاربرد واژگان جنگی، جابه جایی ارکان جمله، استناد به آیات قرآن، جدا نوشتن کلمات متّصل و... از برجستگی های زبانی او به شمار می رود. همچنین کاربرد تشبیه، توصیف و تصویر از موارد دیگر سبکی او به شمار می آید. محوریت غالب فکری او، نشان دادنِ تضاد و تناقضی است که برخی از رزمندگان، پس از بازگشت از جبهه و جنگ به آن دچار می شوند و همین عامل، سبب کناره گیریِ آنان از مردم می شود. روش اتخاذ شده برای بررسیِ سبکیِ رمانِ ارمیا، رویکرد سبک شناسیِ لایه ای است. در این روش، متن داستان در سه لایة زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل سبک شناسانه قرارگرفته است. در سطح زبانی، عناصر لفظی و زبانی پرکاربرد، به عنوان موتیفِ لفظی یا دورن مایه نشان داده شده است. در سطح ادبی نیز عناصر ادبیِ متن که ایجاد کننده تصویر و موسیقی در متن شده اند و در نهایت در سطح فکری نیز، عناصر فکری و محتوایی غالب در متن رمان مشخّص شده اند. در این مقاله کوشیده ایم به بازنمایی سبکیِ این رمان در سه حیطة زبانی، فکری و ادبی دست یابیم.
بررسی مکانیزم های دفاعی روان شناختی در رمان پل معلق
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
7 - 22
حوزه های تخصصی:
در روان تحلیل گری سنتی و جدید بسیاری از مفاهیم و نظریه ها به طور مستقیم با مفهوم ناهشیار ارتباط دارند. در این میان مکانیزم های دفاعی فروید جهت تبیین عملکرد دفاعی دستگاه روانی در برابر اضطراب و تنیدگی معرفی شده اند. این پژوهش به بررسی مکانیزم های دفاعی روان شناختی در رمان پل معلق اثر محمدرضا بایرامی می پردازد. بیشتر آثار بایرامی سبکی رئالیستی دارد. پل معلق که یک رمان جنگی، اجتماعی و روان کاوانه است که براساس تجربه بایرامی از جنگ تحمیلی و برخورد وی با پلی ویران در منطقه تله زنگ در میان کوه های لرستان، نگاشته شده است. این اثر را می توان از جنبه های مختلف از جمله روانکاوی فروید مورد مطالعه قرار داد. از مهم ترین مؤلفه های نظریه فروید مکانیزم های دفاعی است که بیمار در مواقع اضطراب انگیز به آنها متوسل می شود. نظر به اینکه جنگ منبع عظیم استرس، اضطراب و ناکامی است؛ خواه ناخواه این مؤلفه ها در آثار جنگ نیز بروز می یابد. از آنجا که این مهم مورد توجه پژوهشگران حوزه دفاع مقدس قرار نگرفته است، در این پژوهش به تحلیل شخصیت «نادر» براساس نظریات فروید و بهره گیری از انواع مکانیزم های دفاعی در جهت بهبود اوضاع روحی وی پرداخته شده است. با توجه به کمبود مطالعات در مورد رمان های جنگ بالاخص از دیدگاه روانکاوی، این مقاله نشان می دهد که برخی از رمان های جنگ، دارای ظرفیت های بی شماری برای تحلیل های روان کاوی به ویژه در زمینه مکانیزم های دفاعی هستند. در پایان مشخص می شود که نادر، با بهره گیری از مکانیزم های دفاعی مذکور موفق می شود بر روان رنجوری خویش غلبه یابد.
بررسی ویژگی های ساختاری و محتوایی در نامه های آزادگان جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب پایداری و مقاومت یکی از گونه های سرآمد، پذیرفته شده و مقدّس در تمامی کشور هاست. در این میان، ادبیات اسارت که از زیر شاخه های مهم ادب جنگ است، در ادبیات سایر ملل، جایگاه درخشانی دارد. پس از انقلاب اسلامی، این گونه ادبی در ایران مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفت و آثار متعددی در این زمینه خلق و آفریده شد. یکی از وجوه اصلی ادبیات اسارت که تاکنون از دید پژوهشگران مغفول مانده، توجه به شیوه نامه نگاری اسیران جنگ تحمیلی است. این گونه از ادب اسارت، علاوه بر اهمّیت محتوایی از نظر ساختار، سبک و زبان نیز حائز توجه است. در این مقاله، پس از بررسی نزدیک به شش هزار نامه از آزادگان، ویژگی های ساختاری و معنایی آنها به روش تحلیل محتوایی، طبقه بندی و تحلیل می شود. این نوع نامه ها در تقسیم بندی هایی با عناوین سرلوحه دار، بی سرلوحه، الگویی (کلیشه ای) و منحصر به فرد جای گرفته است. در یک نگاه کلّی باید گفت که در ادب فارسی، نامه های اسیران، ادامه دهنده سنّت ترسّلات اخوانی در ادبیات است؛ با وجود این، چنین نامه هایی از نظر ساختار، زبان، محتوا و نوع کارکرد، تمایزاتی با دیگر نامه های اخوانی دارد.
بررسی مؤلّفه های مینی مال جنگ در «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی و واکاوی تطبیقی آن درادبیات مینی مال «دفاع مقدّس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم معاصر، ادبیات داستانی کلاسیک نمی تواند به شکل پیشین خود، بدون دگرگونی در درون مایه و ساختار بر جای ماند؛ از این رو، از اواخر دهه هفتاد قرن بیستم، داستان نویسی در غرب دچار تحوّلاتی در روش کاربرد مؤلّفه های داستانی و حجم داستان ها شد. انبوهی کارها، شتاب زدگی و تنگنای زمان، شماری از داستان نویسان معاصر را به سوی کمینه نویسی و حتی نگارش داستان های سی ثانیه ای ره نمود. این گروه از نویسندگان با درک ضرورت های زمان از حجم داستان ها کاستند و به سوی سادگی بیان و کاربرد کمتر پیچیدگی ها و آرایه های داستانی گرایش یافتند. این سبک داستان نویسی که به دنبال ساده ترین حالت در نوشتن بود، «مینی مالیسم» نام گرفت. از میان نویسندگان آمریکایی، «ارنست همینگوی» نخستین نویسنده ای شناخته می شود که با موضوع جنگ، مینی مال نوشته است. در ایران هم، چندی است نویسندگان، داستان های مینی مال با موضوع جنگ تحمیلی نوشته اند. در این پژوهش، ضمن بیان مؤلّفه های داستان های مینی مالیستی، به بررسی و تحلیل این مؤلّفه ها در داستان مینی مال برگزیده ارنست همینگوی، «پیرمرد بر سر پل» و واکاوی تطبیقی دو نمونه مینی مال ادبیات دفاع مقدّس پرداخته شده است. در بررسی این آثار به این نتیجه می توان دست یافت که «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی، مدل و نمونه کاملی از داستان های مینی مالیستی است که بسیاری از مؤلّفه های آن را داراست؛ در حالی که در مینی مال های منتخب ادبیات دفاع مقدّس، گاهی به سبب تکرار مضامین، احساسی بودن، شعارزدگی و در بعضی موارد ضعف ساختاری، به اصول و مؤلّفه های اساسی این ژانر ادبی کمتر توجه شده است.
نقش زن در ادبیات جنگ تحمیلی
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
18-33
حوزه های تخصصی:
با انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، ادبیات انقلاب و ادبیات مقاومت زاده شد، حضور زن در این ادبیات بسیار پررنگ است چه تصویری که در آثار ادبی که مردان خلق کرده اند چه آثاری که زنان صاحب قلم خود آفرینشگر آن بوده اند. در این پژوهش تصویر دقیق و نسبتاً جامعی از زن در دوره دفاع مقدس ارائه می شود، تصویری که در آینه ادبیات دفاع مقدس اعم از رمان، داستان کوتاه، خاطره نویسی و شعر نمایان می شود و تمامی نقش های زن در قالب مادر، همسر، امدادگر، معلم و غیره با زبان ادبیات جنگ بیان می شود و به بیان مشکلات قشرهای مختلف بانوان می پردازد، زنانی که شاید کمتر دیده شده اند، زنان مهاجر، زنان روشنفکر و غیره. این پژوهش بر پایه این فرضیه استوار است که نقش زن در ادبیات جنگ، زنی متفاوت از ادبیات پیش از جنگ تحمیلی است. زنی که تمامی نقش های زن را در قالب مادر، همسر، امدادگر، معلم و حتی پدر را در یک جا برعهده دارد. با توجه به پژوهش انجام شده در یافته ایم که حجم آثاری که زنان نوشته اند نسبت به دوره های قبل افزایش یافته از نظر کیفی نیز زنان همراه مردان حرکت کرده اند و نگاه و گستره ای نو در ادبیات پدید آورده اند. شیوه پژوهش در این جستار کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است .
بازتاب مسائل اجتماعی در رمان دفاع مقدس دهه ۸۰ و ۹۰ بر اساس نظریه لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش ساختارگرایی تکوینی به عنوان یکی از روش های انتقادی قرن بیستم را نمی توان از توسعه نظریه های ادبی در آغاز همان قرن جدا کرد. در آن زمان، نوعی تضاد میان ساختارگرایی (که بر استقلال آثار ادبی تمرکز دارد) و جامعه شناسی ادبیات (که بر رابطه آثار ادبی با سایر عوامل خارج از اثر ادبی، مانند نویسندگان، جامعه و زمینه تاریخی تمرکز دارد)، وجود داشت. لذا ساختارگرایی تکوینی برای ایجاد پلی میان آن ها پدیدار شد. ساختارگرایی تکوینی توسط لوسین گلدمن، جامعه شناس فرانسوی توسعه داده شد. گلدمن در ایده خود نه تنها نظریه را توضیح می دهد، بلکه روش تحلیل آثار ادبی را نیز ارائه می دهد. بر اساس نظریه لوسین گلدمن، در این مقاله به تحلیل بازتاب مسائل اجتماعی در رمان دفاع مقدس در دهه ۸۰ و ۹۰ (رمان های «آتش به اختیار»، با «جام های شوکران»، «دا»، «سوران سرد»، «من زنده ام» و «فصل جوانی») و جهان بینی نویسندگان رمان های حاضر پرداخته شد. پژوهش به روش کیفی و مطالعه کتابخانه ای، نگاه کل نگرانه و ناشی از جهان بینی نویسنده در ترسیم رخدادهای زمان دفاع مقدس بررسی گردید و این نتیجه حاصل شد که آثار نویسندگان ادبیات دفاع مقدس، با هر نوع نگرش، برآمده از جامعه ای هستند که در آن زندگی می کنند و آثار آن ها مولود و محصول اجتماع است؛ آثار ادبی دوران دفاع مقدس، ترسیم کننده تفکرات کلی جامعه است تا جهان بینی خاص نویسنده. بازنمود فرهنگ عامه، وجود دیدگاه های متفاوت نسبت به جنگ و امور فرهنگی دفاع مقدس وضعیت کل جامعه را در جنگ نشان می دهد. رفتار تک تک افراد در رمان ها انعکاسی از این کلیت جامعه است.
استعاره های جنگ بر بستر فرهنگ (مطالعه موردی کتاب «وقتی مهتاب گم شد»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
171-199
حوزه های تخصصی:
بسترِ فرهنگی استعاره ها یکی از موضوعات مهم در مطالعات استعاری در چند دهه گذشته بوده و همواره در کانون توجه پژوهشگران حوزه استعاره قرار داشته است. در پژوهش حاضر که هدف آن بررسی رابطه میان استعاره و فرهنگ است، نحوه مفهوم سازی استعاری مسائل و موضوعات مرتبط با جنگ در کتاب «وقتی مهتاب گم شد» (حسام، 1394) با توجه به بافت فرهنگی جامعه مورد مطالعه قرار گرفته است. تحلیل استعاره های به کاررفته برای بیان مفاهیمی مانند جنگ، جبهه، شهادت و نیروهای خودی و دشمن در چارچوب نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980، 1999؛ لیکاف، 1993) نشان می دهد که نویسنده از استعاره های مفهومی متعددی برای بیان این مفاهیم استفاده کرده که اغلب آن دارای شالوده فرهنگی و متأثر از نگرش ها و باورهای اسلامی نویسنده هستند. از جمله این استعاره ها می توان به «شهادت، سفر/پرواز/مسیر است»، «شهادت، امتحان است»، «شهادت، مزد است» «جبهه، کربلا است» و «جبهه بهشت/جهنم است» اشاره کرد. این یافته ها همسو با دیدگاه زبان شناسان شناختی نشان می دهد که استعاره ها علاوه بر مبنای جسمانی، مبنای فرهنگی نیز دارند و یکی از راه های شناخت یک فرهنگ، شناخت استعاره های فرهنگی آن است.
کاربست نظریه دریافت بر تحلیل مفهوم جنگ در رمان «هرس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
127-151
حوزه های تخصصی:
«نظریه دریافت یا پذیرش» بر نقش پراهمیّت خواننده در درک اثر و تحلیل آن تأکید می ورزد. ولفگانگ آیزر، از پایه گذاران تئوری دریافت، متن را دارای دو قطب «هنری» و «زیبایی شناسانه» دانسته و از خواننده با عنوان آفرینشگر معنای جدیدِ متن یاد می کند. متون مربوط به حوزه ادبیّات جنگ در ادبیات معاصر فارسی همواره مخاطبان خود را داشته اند؛ با وجود این، رمان «هرس» از نسیم مرعشی، با بهره جستن از درون مایه و ساختاری متفاوت، موفق شده نگاهی جدید و انتقادی به پدیده جنگ داشته باشد. مقاله حاضر، با بهره جستن از آرای آیزر، در زمینه زیبایی شناسی دریافت اثر، در ابتدا به بررسی قطب های دوگانه متن پرداخته، سپس به عناصری که توانسته اند دریافت متفاوتی را از جنگ ارائه دهند، اشاره می کند و در نهایت، به نقش کلیدی خواننده در فرآیند تولید معنای جدید و خوانش خلأهای متن می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رمان هرس با بهره جستن از شیوه های خلاق و نوین داستان نویسی و درهم شکستن کلیشه های مربوط به مفهوم جنگ، توانسته است افق انتظار خواننده ایرانی را در ارتباط با این مفهوم و پیامدهای انسانی آن تغییر داده و پاسخ گوی ذهن پرسشگر خواننده معاصر باشد.
روایت زنانه از جنگ در هرس نسیم مرعشی و زارهای زنی به نام بیروت حنان الشیخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
143 - 169
حوزه های تخصصی:
«نوشتار زنانه»، از رویکردهای مطرحِ نقد فمینیستی، روایت زنانه را متمایز از نوشتار مردان می داند؛ این تفاوت در کاربرد واژگان عاطفی، رنگ واژه ها، سوگندواژه ها، عبارات تعلّلی و مشدّدها و ویژگی های نحوی همچون کاربرد جملات دعایی (نفرین و دعا)، جملات توصیفی، جمله های پرسشی به شکل حدیث نفس، جملات کوتاه و ساده نویسی نمود می یابد. موضوعاتی همچون فراموش شدگی زنان، مردستیزی، خودجویی، دغدغه زیست و غلبه عشق رمانسی نیز از محتواهای زنانه است. نسیم مرعشی در هرس و حنان الشیخ، نویسنده زن لبنانی، در زارهای زنی به نام بیروت، زوایای مختلفی از موقعیت و جایگاه زنان در خانواده و جامعه جنگ زده را ترسیم کرده اند. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، روایت زنانه از جنگ در این دو رمان و تأثیر جنگ بر زندگی زنان و محدودیت های جنسیتی آنان در جامعه مردسالار توصیف و نشان داده شده که نویسندگان زن بیشتر بر عواقب خانمان برانداز جنگ تأکید دارند و براساس روحیات زنانه خود، با بیان عاطفی، غم و فداکاری هایشان در جنگ را روایت کرده اند و هیچ گاه ستایشگر جنگ نبوده اند. هر دو نویسنده، با بهره گیری از تعابیر عاطفی زنانه، ذکر رنگ واژه ها، سوگند و جملات دعایی و عاطفی و پرسشی، ساده نویسی و جملات کوتاه به مضامینی همچون نقد فراموش شدگی زنان، مردسالاری، خودجویی، عشق و... پرداخته اند.