مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
سیمون دوبووار
حوزه های تخصصی:
تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است که وجه ممیزه آن تمرکزش بر کشف و آشکارسازی روابط نابرابر قدرتِ جاری میان زنان و مردان در مناسبات و نظم های اجتماعی است. مقاله حاضر پیشنهاد می کند که نظریه سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم در باب چگونگی شکل گیری هویت جنسیتی و سوژه مؤنث، زمینه نظری مناسبی برای تلفیق میان فمینیسم و تحلیل گفتمان فراهم می سازد. جنس دوم به رغم تقدم زمانی چشم گیری که بر مطالعات گفتمانی دارد، از بسیاری جهات سازگاری قابل توجهی با مفروضات فلسفی (معرفت شناختی، هستی شناختی) غالب رویکردهای تحلیل انتقادی گفتمان دارد. در این پژوهش، جنس دوم از حیث دید انتقادی، مفهوم سازی از قدرت و ایدئولوژی، نسبت آن با برساخت گرایی اجتماعی، نگاه انتقادی به دانشِ پذیرفته شده، ارزیابی تحول تاریخی و نقش نهادها و نظم های گفتمانی در شکل گیری سوژه بررسی شده است
تحلیل تطبیقی رمانهای بینالقصرین نجیب محفوظ و زن درهم شکسته سیمون دوبووار براساس نقد فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان فمنیسم جنبشی سازمان یافته است که در اوایل قرن بیستم میلادی برای دفاع از حقوق زنان و حفظ موقعیت آنان دربرابر نظام مستبدانه مردسالاری و ازبین بردن سیطره تبعیض جنسیتی به وجود آمد. در سراسر جهان، پژوهشگران زیادی به فعالیت در این حوزه و دفاع از حقوق زن پرداختند. از میان این روشن فکران، نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبیات، و سیمون دوبووار، نویسنده مشهور فرانسوی بودند که در آثارشان از ظلم بر زنان و مظلومیت آنان دربرابر فشارهای زندگی مردسالاری سخن به میان آورده اند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، جریان نقد فمنیسم در رمان های بین القصرین از نجیب محفوظ و زن درهم شکسته از سیمون دوبووار بررسی و وجوه اشتراک و افتراق این دو نویسنده درخصوص توجه به حقوق زنان بیان شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که هر دو نویسنده به نقد رفتارهای زنان و تن دادن به فرودستی، تسلیم آنان دربرابر نظام مردسالاری، فقر و فساد زنان و نیز تباه شدن حق و حقوقشان پرداخته اند. شخصیت زن در هر دو رمان، صرف نظر از تفاوت های موجود در شیوه زندگی شان، ضعیف، احساساتی، شکننده، وابسته و فرمان بردار ترسیم شده است که به راحتی تسلیم نظام مردسالاری می شود و به فرودستی تن می دهد. نظام مردسالاری در رمان بین القصرین با مشخصه هایی نظیر رفتار خشک پدر، مخالفت با ازدواج فرزندان با همسر مورد علاقه شان، اجازه ندادن به همسر و دختران برای خروج از خانه و... نمود پیدا می کند. در رمان زن درهم شکسته هم، اختیار کردن همسر و معشوق دوم بدون اطلاع همسر اول، منع فرزندان از ازدواج، عدم حضور زیاد در خانه و کنار همسر و... از نشانه های بارز نظام مردسالاری است. هر دو نویسنده ضمن انتقاد از نظام مردسالاری، جایگاه مقدس مادر و منزلت والای زن را به مخاطب معرفی می کنند.
نقد و بررسی «ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریات فمینیستی به ویژه نظریه اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار، نه تنها در جوامع غربی، که در جامعه ما نیز تأثیرگذار بوده است. تعریف دوبووار از زن که «زن زاده نمی شود؛ زن می شود»، در حکم بیانیه ای است که موضع کلی هستی شناختی فمینیست ها را پیرامون زنان بیان می کند. در این تعریف، وی ماهیت و چیستی زن را ساختگی و محصول جامعه می داند و زنانگی را امری تاریخی و فرهنگی تلقی می کند، نه برآمده از سرشتی الهی. این تعریف از زن با مبانی و آموزه های دینی و فرهنگی ما تضادهای فراوانی دارد که مورد غفلت واقع شده است. این مقاله بر آن است تا با پاسخ به این پرسش که «ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیسمی سیمون دوبووار چیست؟» نقد و بررسی آن را از دیدگاه اسلامی مورد نظر قرار دهد. بر حسب یافته های تحقیق دوبووار با انکار وجود طبیعت و سرشتی ثابت برای زنان، نقش های مربوط به طبیعت و بیولوژی زن همچون مادری و همسری را ساختگی، فرهنگی و تاریخی می داند. درحالی که ادله او برای ساختگی و جعلی بودن نقش های زنانه کافی نیست، وجود این تفاوت ها در طول قرن ها خود نشانی از سرشت ثابت در انسان هاست. این تحقیق، پژوهشی است ژرفانگر که با روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی و به شیوه اسنادی صورت گرفته است.
نقد تطبیقی دیدگاه فمینیستی سیمون دوبووار، ویرجینیا وولف و سیمین دانشور در آثار داستانی
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی حوزه ای از پژوهش های ادبی است که درآن آثار دو یا چند نویسنده ازدو زبان وملیت متفاوت با یکدیگرمقایسه می شوند.دراین مقاله آثار داستانی سه نویسنده زن، یعنی «ویرجینیا وولف»، «سیمون دوبووار» و «سیمین دانشور» از زاویه دید ادبیات فمینیستی و مکاتب فکری تأثیر گذار بر اندیشه آنان بررسی شده است. مطالعه و تحلیل آثارشان نشان می دهد که وجه مشترک ادبیات فمینیستی، تلاش برای احیای حقوق و نمایاندن مظلومیت زنان و شناساندن هویّت و جایگاه زن در نظام مردسالاری با توجه به نوع نگرش به هستی و انسان است. سیمین دانشور با تفکر ایرانی-اسلامی در پرتو ارزش های دینی و اخلاقی حقوق زن و مرد را برابر می داند، امّا سیمون دوبووار با دیدگاه سکولاریستی (اگزیستانسیالیستی) ویژگی های فطری زنان چون ازدواج، تشکیل خانواده و مادرشدن را مانعی در مسیر پیشرفت آنان می یابد. و ویرجینیا وولف، زنان را به کسب استقلال مالی وکوشش برای داشتن امتیازات همسان با مردان توصیه می کند.
شخصیت زن در سبک فکری نظامی بر اساس دیدگاه سیمون دوبووار (مطالعه موردی: خمسه نظامی طهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
169 - 187
حوزه های تخصصی:
زن به عنوان یکی از اعضای جامعه بشری که نقش مهمی در بقای جوامع داشته است، در آثار ادبی و هنری مختلفی موضوع بحث و بررسی بوده است. یکی از شاعرانی که به این مضمون پرداخته است، نظامی گنجوی است. این اثر بعدها توسط هنرمندان دوره صفوی مصور گردید. بررسی و بازشناسی شخصیت زن در این اثر ادبی و هنری می تواند روشنگر نقش و جایگاه زن در این مقطع تاریخی باشد. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مقایسه با معاصران و مقتضیات زمان، زن در سبک فکری نظامی جایگاهی نسبتاً متعالی و قابل احترام داشته است. این مسئله در برخی زمینه ها با دیدگاه سیمون دوبووار قابل مقایسه و در برخی زمینه ها نیز کاملا ً با دیدگاه دوبووار متفاوت است؛ نظامی و دوبووار از این نظر که برای زن شخصیتی مستقل و آزاد قائل هستند، دارای اشتراک فکری هستند اما در برخی زمینه ها ازجمله بحث تأکید بر جنسیت و بُعد جسمانی و همچنین بُعد معنوی شخصیت زن، تفاوت های معناداری میان سبک فکری نظامی و دیدگاه سیمون دوبووار وجود دارد. دوبووار در همه زمینه ها برای زن آزادی مطلق قائل است و در عین حال، نیازهای زن را به بُعد جنسی و جسمی محدود می کند اما در سبک فکری نظامی، زن دارای ارج و مقامی والاست که می تواند شخصیتی رشدیافته داشته باشد و به والاترین مراتب اجتماعی و عرفانی ارتقا یابد؛ بنابراین در مجموع، نظامی در اثر بهره مندی از آموزه های اسلام و عرفان اسلامی، برای زن جایگاهی متعالی تر از دوبووار قائل است و تقریباً تمامی جنبه های شخصیتی زن را مورد توجه قرار داده است؛ اما سیمون دوبووار در اثر تأکید بر حضور صرف زن در جامعه و توجه به بُعد جسمی و جنسی او، صرفاً نیازهای مادّی و دنیوی او را در نظر گرفته است. اهداف پژوهش واکاوی شخصیت زن در اندیشه نظامی و سیمون دوبووار. بررسی شخصیت زن در خمسه نظامی طهماسبی. سؤالات پژوهش مهم ترین مشخصه های زن در دیدگاه نظامی و سیمیون دوبووار چیست؟ 2 . مهم ترین مشخصه های زن در خمسه نظامی چیست؟
بررسی تطبیقی قدرت در اندیشه فمینیستی و رویکرد اسلامی (بر اساس دیدگاه های سیمون دوبووار و شهید مطهری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
184 - 211
حوزه های تخصصی:
موضوع قدرت و توزیع عادلانه آن میان زن و مرد، از جمله موضوعات مهم و مناقشه برانگیز در عصر حاضر به حساب می آید و توجه بسیاری از نظریه پردازان را به سوی خود جلب کرده است. به نظر می رسد مفهوم قدرت در اندیشه فمینیستی و رویکرد اسلامی، دارای تفاوت های مبنایی و چشمگیری باشد؛ بنابراین، بررسی تطبیقی و مقایسه ای دو اندیشمند که یکی نماینده تفکر فمینیستی و دیگری مبین رویکرد اسلامی است، در تبیین خوانش متفاوت آن ها از بحث قدرت، سودمند است. در این مقاله، پس از بررسی آثار سیمون دوبووار و شهید مطهری، با استفاده از روش تطبیقی، آرای دو متفکر در مفهوم قدرت با هم مقایسه شده است. یافته ها حاکی از آن است که سیمون دوبووار قدرت را مفهومی انسان محور می داند و برای آن اصالت ذاتی قائل است، اما بازخوانی اسلام از قدرت، معطوف به هدف الهی و توجه به وحی در شئون اجتماعی است. به بیان بهتر، در رویکرد فمینیستی، قدرت به مثابه امری انسانی، اما در رویکرد اسلامی به مثابه امری الهی است. نتیجه تفکر فمینیستی این است که زنان باید تا حد امکان از قدرت بیشتری برخوردار باشند، اما در رویکرد اسلامی با درنظرگرفتن تفاوت های ذاتی میان زن و مرد، جایگاه آنان در نظام قدرت مشخص می شود.
جایگاه زن به مثابه شر در سینمای کیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
133 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی جایگاه زن در سینمای کیمیایی باتوجه به اهمیت جایگاه مسعود کیمیایی در سینمای ایران و نظر به اهمیت نقش مردانگی و رفاقت در آن، به بررسی و ریشه یابی دلایل رویکرد زن ستیزانه در سینمای مردسالار کیمیایی و تبدیل زنان به شخصیت های درجه دو در سینمای موردنظر، هدف این تحقیق می باشد.
روش :در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و با توجه به رویکرد کیمیایی به زنان با استفاده از تحلیل و دسته بندی ویژگی های کاراکتر زن فیلم در 20 فیلم کیمیایی و بررسی 29 کاراکتر زن به بررسی تأثیر منفی زنان آثار مذکور بر زندگی قهرمان مرد پرداخته شده است. سؤال اصلی این است که چرا زنان در سینمای کیمیایی دارای نقش حاشیه ای اند و به عنوان نماد شر تصویر می شوند؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که کیمیایی با ارائه سه تصویر از زنان یعنی هوس باز و فتنه انگیز، معشوقه بی وفا و ناموس تجاوز پذیر، ایشان را عامل اصلی تباهی و مرگ همچون شری گریزناپذیر برای قهرمانان مرد فیلم هایش تصویر کرده است.
یافته ها: طی بررسی سینمای کیمیایی می بینیم در آن سوژه زنانه همگی به مانند زنان اسطوره ای هستند که مردان را به سوی شر و نیستی و مرگ هدایت می کنند؛ همچنین قهرمانان فیلم های کیمیایی، مردانی نیستند که زندگی پرارزش خود را فدای عشق به یک زن کنند؛ بلکه در راه آرمان ها و ارزش هایی که قهرمانان فیلم بالاتر می دانند که همانا مردانگی است جان فشانی می کنند؛ چراکه حضور زنان در زندگی آنان بدون اصالت بوده و حتی تجربه رهاشدن از یک عشق زنانه، گاهی آنان را پخته تر و ستایش برانگیز تر کرده است؛ بنابراین در این تحقیق تلاش داریم به واکاوی هرچه بیشتر نقش زنان در فیلم های مهمی همچون قیصر ، سرب ، اعتراض. و .. بپردازیم.