مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
فرخی سیستانی
حوزه های تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
جادوی رنگ در حله سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه انسانی مملو از نمادها و نشانه هایی است که هرکدام جایگاهی خاص و مفهومی متفاوت دارد، یکی از این نمادها رنگ می باشد که مفاهیم آن گاه به طور طبیعی و گاه قراردادی در زندگی انسان ها از ابتدا تاکنون حضوری مستمر داشته و علاوه بر انتقال پیام، نشاط وصف ناپذیری به آن می بخشد. تأثیر و حضور رنگ، آن گاه برجسته تر می نماید که شاعری، ذوق لطیف خود را رنگ آمیزی کرده و نقش های بی بدیلی می آفریند اما نکته ی جالب آن که، این نقطه از تاریخ، زمانی است که هیچ علم روان شناسی متولد نشده تا درباره تأثیر رنگ ها نظریه ارائه کند. بنابراین توجیه این که شاعری به نام فرخی، چرا و تحت چه عواملی دیوان خود را انباشته از رنگ می کند، مساله ی اصلی نوشتار حاضر می باشد. سعی بر این است تا با استناد به مباحث روان شناختی رنگ ها و انطباق آن بر ابیاتی که فرخی در آن ها از رنگ های مختلفی بهره گرفته، انگیزه او را از انتخاب رنگ ها تا حد توان دریابیم و برای نیل به این مقصود از شیوه کتابخانه ای و فیش برداری استفاده نموده ایم.
بررسی جشن های تاریخی ایران با تکیه بر نوروز، مهرگان و سده
حوزه های تخصصی:
در ایران، هم زمان با برپایی عیدهای مذهبی و اسلامی هم چون (غدیر، فطر و قربان) توجّه فراوانی به عیدها و جشن های ملّی و باستانی هم چون (نوروز، فروردینگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، مهرگان، یلدا، سده، اسپندگان، چهارشنبه سوری) وجود دارد. که البتّه میزان آشنایی و توجّه به هر کدام از آن ها در مناطق مختلف ایران متفاوت است. با بررسی های انجام شده به شمار 24 جشن ملّی ایرانی بر می خوریم که از بین این جشن ها میزان توجّه شاعران مورد پژوهش ما (ابوالقاسم فردوسی، فرّخی سیستانی، خاقانی شروانی، منوچهری دامغانی) به 3 جشن (نوروز، مهرگان، سده) بیش تر است. که این امر بیانگر اهمّیّت این 3 جشن حتّی بعد از ظهور اسلام است. در این مقاله به ترتیب جشن (نوروز، مهرگان، سده) توضیح داده شده و بعد به عنوان نمونه ابیاتی که شاعر (ابولقاسم فردوسی، فرّخی سیستانی، خاقانی شروانی، منوچهری دامغانی) در آن از این عید نامبرده است. و در نهایت نمودارهایی که نشانگر کمّیّت به کار بردن هر عید در دیوان هر شاعر است.
ضرورت تصحیح دوبارة دیوان فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از تصحیح دیوان فرخی سیستانیشصت سال می گذرد. تصحیح این دیواندر آن روزگار با امکانات و نسخه های در دسترس، کوششی ستودنی است؛ اما ابیات بسیاری در چاپ دبیرسیاقی وجود دارد که به سبب روش تصحیح و دسترسی نداشتن ایشان به نسخه های بهتر و بیشتر، معنای مناسبی ندارد. نویسندگان این جستار به بیش از هفتاد نسخه از دیواناین شاعر بزرگ دسترسی یافتند؛ از میان آنها ده نسخة مهم تر تهیه شد و سرانجام شش نسخه باارزش برای تصحیح دیوانگزینش شد؛ یک نسخه نیز اساس نسبی قرار گرفت. باتوجه به نسخه های به دست آمده و مقابله نسخه ها، دیوان فرخیدوباره تصحیح شد. در این مقاله که نتیجة تصحیح دوبارة دیواناست، نمونه هایی از نادرستی ها و بدخوانی ها و گزینش و گزارش های نادرست دیوان فرخی سیستانیبیان می شود. هم چنین به نکاتی اشاره می گردد که به خوانندگان کمک می کند به شعر اصیل و حقیقی فرخی دست یابند.
مؤلفه های زبان غنایی در تغزلات فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرخی سیستانی یکی از نخستین شاعران زبان فارسی است که تغزل های او به طور گسترده سرشار از کلام عاطفی است. در این مقاله که به شیوه سندکاوی نوشته شده، مؤلفه های زبان غنایی در تغزل های این شاعر توصیف و تحلیل شده است. ساخت نحویساده، زمینه رواییبرخی تغزل ها، کاربرد مَثَلو نداشتن ارجاعِ برون متنی پیچیده، به زبانی ساده انجامیده که گوینده با آن، عواطف و احساسات خود را به روشنی به مخاطب منتقل کرده است. ازسوی دیگر گوینده با جهت دادن پیام به سمت خود، کارکردی عاطفی به زبان می دهد و این ویژگی را با نوعی روایت غنایی و تک گویی درونی، پررنگ تر جلوه داده است. شاعر همچنین در متن تغزل های خود از انواع برجسته سازی زبانی استفاده کرده و آن را در خدمت زبان غنایی درآورده است. از این بین تشخیص،حالات عاطفی گوینده را بیشتر نشان داده است. شاعر همچنین با توازن های گوناگون (نحوی، واژگانی و هجایی) موسیقی زبان متن را تقویت کرده است؛ این موسیقی زبانی که با لحن و درونمایه متن هماهنگ است به تمامیت اثر ادبی و وحدت تأثیر آن انجامیده است. هماهنگی زبانی و محتوایی این تغزل ها بیانگر این است که شاعر در ابراز احساسات خود بسیار صمیمی است.
نقدی بر کتاب ترکان غزنوی و سلجوقی: شعر به عنوان منبعی برای تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله هدفْ بررسی و ارزیابی کتاب ترکان غزنوی و سلجوقی: شعر به عنوان منبعی برای تاریخ ایران است. هدف اصلی مؤلف در این کتاب به کارگیری محتوای شعر فرخی سیستانی در روزگار غزنویان و امیر معزی در روزگار سلجوقیان به منظور تکمیل داده های منابع تاریخ نگاری است. بنابراین در این مقاله پرسش این است که مؤلف تاچه اندازه در دست یابی به این هدف موفق بوده و تاچه حدی اصول علمی را در این زمینه رعایت کرده است. در این مقاله با شیوۀ تحلیلی توصیفی و رویکرد انتقادی نشان داده می شود که مؤلف تلاش ارزنده ای برای نیل به این هدف بسیار مهم انجام داده است، اما ازمنظر روش شناختی و اصول تدوین غفلت هایی نیز ملاحظه می گردد و در این زمینه شیوۀ پرسش برانگیزی در پیش گرفته شده است.
ادب عربی در آینه شعر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
135-158
حوزه های تخصصی:
یکی از جذّاب ترین زمینه های مطالعه و پژوهش در ادبیّات مشرق زمین، پرداختن به تأثیر متقابل آثار ادبی در زبان های پارسی و عربی و به ویژه درون مایه های مشترک دیوان های شعری پارسی و عربی است که از کهن ترین مباحث ادبیّات تطبیقی و در عین حال از دشوارترین زمینه های پژوهش در این عرصه نیز به شمار می رود. در جستار فراروی که به شیوه علمی – پژوهشی فراهم آمده، نگارنده کوشیده است که با روش تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب فرانسه در ادبیّات تطبیقی، تأثیر شعر و ادب عربی را بر دیوان فرّخی سیستانی شاعر پارسی قرن پنجم هجری کاوش نماید. پژوهش حاضر، پس از پیشگفتار و پرداختن به سبک شعری فرّخی، به تأثیر قرآن و واژگان و نام های عربی بر دیوان وی اشاره ای کوتاه نموده، سرانجام به مبحث تفصیلی مقاله، یعنی مقایسه نمونه های متعدّدی از اشعار و امثال عربی با اشعار فرّخی پرداخته و ازجمله به این نتیجه رسیده است که فرّخی، در عین تأثیرپذیری از تعبیرها و تصاویر شعر و ادب عربی، شاعری خلّاق و مضمون آفرین است؛ دیگر اینکه در ادبیّات مشرق زمین و به ویژه شعر فرّخی، فرهنگ غلبه قلم بر تیر و شمشیر که آرزوی انسان های فرهیخته عصر حاضر است، به خوبی جلوه گر شده است. امید، آنکه این کاوش نامه، پیوند دیرین ادب پارسی و عربی را بیش از پیش بنماید و منبعی دیگر به منابع پژوهش های تطبیقی بیفزاید.
تحلیل جامعه شناختی ضعف صمیمیت عاطفی در تغزلات غنایی فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
169 - 186
حوزه های تخصصی:
فرخی سیستانی ازجمله شاعرانی است که تغزلات او دربردارنده ویژگی های چند طبقه مهم اجتماعی است. در این مقاله گزاره هایی که در تغزلات وی رابطه عاشق و معشوق را از نظر عاطفی، کم رنگ جلوه می دهد، نمود «ضعف صمیمیت عاطفی» دانسته شده است. مؤلفه هایی مانند «ترجیح عوامل قدرت بر معشوق»، «ترجیح عاشق بر معشوق» و «نمودهای عشق غیرطبیعی در زبان تغزلات فرخی» باعث ضعف صمیمیت عاطفی شده است که با ساختارهای بنیادین اجتماعی و تاریخی عصر وی پیوند می یابد. عشق در شعر فرخی، عشقی زمینی نانجیبانه و بیمارگونه است. نمود این نوع عشق در زبان شعر او، گاهی باعث به وجود آمدن گزاره هایی می شود که در آن ها صمیمیت عاطفی وجود ندارد. از سوی دیگر گزاره های هنجارستیز اجتماعی در تغزلات فرخی که با قراردادهای شعر غنایی ناهمسان است، تنها به یک رفتار فردی مربوط نیست، بلکه بیان کننده رفتار یک طبقه خاص اجتماعی است که با واقعیت تاریخی و اجتماعی عصر آن طبقه قابل تشریح است. در این مقاله که با روش تحلیل گزاره های شعری به نگارش درآمده، پیوند زبان شعر غنایی فرخی سیستانی با ساختار کلی جامعه عصر او از دیدگاه نظریه های جامعه شناسی ادبیات تشریح شده است.
نقد روانشناسی باورهای خرافی در دیوان فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۲
37 - 46
حوزه های تخصصی:
خرافات معلول زندگی آدمی وعکس العمل او در مقابله با طبیعت و محیط اسرارآمیز پیرامون وی است،که در مواقع حساس و لحظه هایی که عدم اعتماد و اطمینان به آینده وجود دارد حادث می گردد. اغلب خرافه ها در گذشته بخشی از نظام گسترده ی باورهای اجتماعی را تشکیل می دادند به عنوان میراث اجتماعی به افراد رسیده اند . برخی ازعقاید خرافی نیز منشا روانی دارند.این افکار موهوم وخیالی افراد رااز تدبیرمسائل براساس منطق و برنامه ریزی باز داشته و تهدیدی در جهت پیشرفت و توسعه ی جامعه محسوب می شوند ازاین رو باید با برنامه ریزی و بررسی دقیق علل بروز و اشاعه ی این باورهاگامی اساس در کمرنگ کردن خرافات در سطح جامعه برداشت . با توجه به آنچه گذشت، اهمیّت تحقیق و بررسی درباره ی خرافات روشن می شود.بر این اساس در این مقاله تلاش می شود برخی از عقاید خرافی عصر غزنویان که در اشعار فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی بدان ها اشاره شده است از دیدگاه روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته وعلل گرایش به خرافات در این عصر تبیین شود.
بررسی زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
197 - 231
حوزه های تخصصی:
لحن عبارت از نگرش و احساس گوینده و مهم ترین عامل فضاسازی و تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر است و در شناخت و فهم هر متنی، شناختن زبان و لحن آن نقش مهمی دارد. زبان و لحن حماسی برآیند انتخاب کلمات، ترکیبات، صورخیال، صنایع بدیع و انتخاب وزن متناسب با نوع حماسه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در ایجاد زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. فرخی سیستانی با بهره گیری از موسیقی درونی و بیرونی، گزینش واژگان و ترکیبات حماسی، استفاده از آرایه های سازگار با حماسه مانند مبالغه و اغراق و تشبیه و اشارات متعدد به نام پهلوانان و شخصیت های حماسی و اساطیری ایرانی، به قصاید خویش لحن و فضایی حماسی بخشیده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که شاعر ذهنی حماسی اندیش دارد و آن در صورخیال و واژگان و ترکیبات به کاررفته در قصایدش نمود یافته است و این نوع ذهنیت و تخیل با جامعه قرن پنجم و باورها و اندیشه های حاکم بر فرهنگ و ادب آن دوره در پیوند و البته متأثر از آن است.
بازتاب وقایع و شخصیت های تاریخی در شعر سبک خراسانی (ا تأکید بر اشعار فرخی سیستانی و منوچهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۲
219 - 253
حوزه های تخصصی:
شاعران سبک خراسانی به عینیت گرایی علاقه نشان داده اند؛ چنانکه شعر ایشان را می توان مظهر «وقایع تاریخی» و «شخصیّت های مؤثّر» آن عصر دانست. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی بخش عمده زندگی و فعّالیت شاعرانه خویش را در عهد غزنویان طی کردند. برغم آنکه این دو شاعر در سلسله ای واحد و با فاصله زمانی کوتاه، هر دو به سبک خراسانی شعر می سرودند، در شعر ایشان، علاوه بر شباهت های طبیعی در امر واقع نگری که شاهدی بر ادامه نوع خاصّی از رفتارهای اجتماعی است، تفاوت هایی ملاحظه می شود که کمتر مورد توجّه محقّقان واقع شده است؛ به خصوص، تفاوت در توصیف جزئیّات شخصیّت ها و رخدادها که حاصل نوع نگرش شخصی شاعر، زندگی پیشین او قبل از ورود به دربار و برخی ضروریات زمانه است. علاوه بر این، تأمّل در دلایل وصف ممدوحان و مغضوبانی که گاهی رابطه مستقیمی با شاعر ندارند، بلکه تحت تأثیر پسند ممدوح و حتّی انحلال هویّت مدّاح در ممدوح به شعر وارد شده اند، نشان می دهد که صدور احکام کلّی در مورد واقع نگری شاعران خراسانی چندان دقیق نبوده است. از دیگر یافته های این تحقیق، تأثیر برخی مسائل، از جمله حبّ و بغض ها بر واقع نگری و تضعیف آن است، به نحوی که در چنین مواردی لازم است تا محقّقان از طریق تفسیر، تأویل، قیاس و سایر ابزارهای پژوهشی، چیزهای واقعی را از آنچه تحت تأثیر احساسات شاعر به واقعیّت اضافه شده، تفکیک کنند.
بررسی طرح واره های تصوری «عشق» درتغزل های فرخی سیستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
110 - 132
حوزه های تخصصی:
طرحواره های تصوری یکی از مفاهیم مهم در زبان شناسی شناختی است که اصل مسأله آن این است که از ما، در این جهان، اعمال و رفتارهایی بروز می کند و از این طریق، ساخت های مفهومی بنیادینی پدید می آیند که برای اندیشیدن درباره امور انتزاعی به کار می روند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی انواع طرحواره های تصوری (حجمی، حرکتی و قدرتی) موجود در واژه «عشق» در قصاید فرخی سیستانی می پردازد. هدف این پژوهش شناخت این طرحواره ها در تغزل های فرخی و چگونگی عینیت یافتن واژه «عشق» در آن هاست. نتایج حاکی از آن است که در میان سه طرحواره تصوری، طرحواره قدرتی بسامد بیشتری در تغزلات فرخی دارد؛ زیرا فرخی در سروده های خود نشان می دهد که عشق با نیروی فراوان خود عاشق را تحت تأثیر خویش قرار داده است. بعد از طرحواره تصوری قدرتی، طرحواره حرکتی بیشترین بسامد را در تغزلات فرخی به خود اختصاص داده که برای نشان دادن همراهی عشق با عاشق در طی مسیر عاشقی به کار رفته است. طرحواره حجمی پایین ترین بسامد را به خود اختصاص داده است و شاعر به کمک این طرحواره، رنج های عاشق را در مسیر عشق نشان می دهد.
تحلیل ساختار و کارکردهای کلان روایت ها در قصاید مدحی( مطالعه موردی قصاید فرخی سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
47 - 66
حوزه های تخصصی:
متن و معنی قصاید مدحی، در ساختاری روایی ساماندهی می شود. شاعر تلاش می کند تا بر اساس تاریخ، تجربه و علوم مختلف، روایت های خرد را که قدرت نظام سازی ندارند به حاشیه براند یا آنها را در روایتی جامع و واحد که سیاست و مذهب حاکم از آن حمایت می کنند، حل نماید. همین امر موجب شکل گیری کلان روایتهایی مانند آزادی و عدالت، رفاه و توسعه و در نتیجه «سایه خدا بودن پادشاه» در قصاید مدحی است. این روایت های ساخته شده، دیگر نیاز به تایید یا تصدیق علمی و بیرونی ندارد، بلکه بلاغت درونی شعر و قرارداشتن شاعر در ساختار قدرت، مشروعیتی درونی به آن ها می دهد. در این مقاله تلاش شده تا با روشی توصیفی و تحلیلی و با تأسی از اندیشه های فرانسوا لیوتار، به این پرسش پاسخ داده شود که ساختار و شیوه های شکل گیری کلان روایت ها در قصاید مدحی چگونه است؟. می توان کلیت سازی، بدیهی جلوه دادن حقیقت های ایدئولوژیک، مشروعیت بخشی های زبانی، طرد و جذب، گفتمان سازی و نفی تناقضات اجتماعی، از مهمترین پیامدهای زبانی و معنایی شکل گیری کلان روایت در قصاید مدحی دانست.