مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مهدی اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
معنا، زبان و تصویر در شعر «آخر شاهنامه» از مهدی اخوان ثالث (م. امید)
حوزه های تخصصی:
«آخر شاهنامه» نام شعری است از سروده های اخوان ثالث که در مجموعه ای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سروده های دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سال های 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. می توان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شاعر دانست. از این رو در این مقاله برآنیم که شعر آخر شاهنامه را -که یکی از بهترین شعرهای این مجموعه است- بررسی و تحلیل کنیم؛ بنابراین، ضمن بیان مقدّمهای درباره شعر و عناصر مهم سازنده آن و اشاراتی به برخی از نظریات مطرح در رویکردها ی نقد ادبی، به تناسب زبان، موضوع و وجوه و لایه های معنایی و ساختاری شعر یاد شده، آن را با استفاده از ترکیبی از رویکردهای نقد ادبی ، بررسی و با توجّه به تأثیر متقابل سه عنصر اصلی و ساختاری شعر یعنی معنا، زبان و تصویر (خیال)، تحلیل و تأویل خواهیم کرد.
مقاله به زبان عربی: هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسفر رسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف (بررسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) علی سلیمی* رضا کیانی** حواس پنجگانه نقشی مهم و متمایز در تشکیل تصاویر بلاغی دارند و ابعادی فنی وهنری به شعر می افزایند که در تعمیق نگرشی که شاعر سعی در انتقال آن دارد، سهیم است. در این راستا، از بین رفتن موانع نفسی و معنوی میان حواس، به شاعر این مجال را می دهد که از دو یا چند حس بهره گیرد، و به او اجازه می دهد که احساساتش را از سطح آشنا و متعارف به سطحی هنجارگریز و نامتعارف انتقال دهد؛ یعنی حواس پنجگانه گاهی وظایف معهود خود را رها کرده، به وظایفی ناآشنا که از نظر منطقی، جزء وظایف متعارفشان نیست، روی می آورند تا بدین وسیله به اهدافی دست یابند که ترکیبات عادی از رسیدن به آن اغراض عاجزند. این مقاله درصدد آن است که «حس آمیزی» یا «کاربرد مجازی حواس» را به عنوان ابزاری ساختاری در استحکام دنیای شعر شاعر ایرانی، مهدی اخوان ثالث، و شاعر عراقی، سعدی یوسف، بررسی نماید. سؤالاتی که در اینجا مطرح می شود، عبارتند از: 1- مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف چگونه مکانیسم حس آمیزی را در شعرشان به کار برداه اند؟ 2- میزان تکامل حواس پنجگانه در توجیه معنا ضمن تجربه ی این دو شاعر تا چه حدّ است؟ نتیجه این پژوهش گویای آن است که عدول از زبان معیار و گرایش به هنجارگریزی معنایی در نزد این دو شاعر، توانایی خیالی شان را در کاربرد توان تعبیری نهفته در لغات عادی به منصه ی ظهور می رساند، و از این جهت ترکیبات از کاربرد واقعی و منطقی شان دور می شوند و سیاق متعارف شان را در هم می شکنند. کلید واژگان: هنجارگریزی معنایی، حس آمیزی، تصاویر تغییر یافته، مهدی اخوان ثالث، سعدی یوسف.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در سروده های دهه ی سی مهدی اخوان ثالث با تکیه بر کودتای 28مرداد سال1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودتای28 مرداد1332تأثیرگذارترین رویداد تاریخ معاصر است که بر ذهن و زبان و بیان شاعران تأثیرات آشکار به جا گذاشت. مهدی اخوان ثالث از نوپردازان معاصر است که شعرش آیینه ی تمام نمای تجلّی این رویداد و پیامدهای آن در جامعه ی ایران است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، چگونگی انعکاس پیامدهای کودتا را در سروده های پس از کودتا تا1340مهدی اخوان ثالث بررسی کرده است.
نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از وزن و بحر عروضی مناسب، جمله های کوتاه، تکرار فعل ها، استفاده از قیدهای کثرت، شک و تردید و افعال منفی، پیامدهایی نظیر سقوط دولت مصدّق، زندان، اعدام، کشتار و پناه بردن به افیون و باده را با زبانی نمادین و با رویکردی اجتماعی و نو در سروده های خود نشان داده است.
نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از وزن و بحر عروضی مناسب، جمله های کوتاه، تکرار فعل ها، استفاده از قیدهای کثرت، شک و تردید و افعال منفی، پیامدهایی نظیر سقوط دولت مصدّق، زندان، اعدام، کشتار و پناه بردن به افیون و باده را با زبانی نمادین و با رویکردی اجتماعی و نو در سروده های خود نشان داده است.
دغدغه های سیاسی در شعر بدر شاکر سیاب و مهدی اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «نوستالژی» یا همان «غم غربت» و «دلتنگی» در دوره ی معاصر و به دلیل رویدادهای سیاسی و اجتماعی، رنگی دیگر به خود گرفته است. سیّاب و اخوان ثالث، به دلیل مواجه شدن با ناکامی های سیاسی مشترک، نوعی دلتنگی سیاسی در سروده های آن دو سایه افکنده است؛ و ناامیدی سیاسی، از بن مایه های اصلی شعر این دو سراینده به حساب می آید. استفاده از نمادهای طبیعی و اسطوره ها، از ابزارهای دو شاعر در ترسیم نوستالژی سیاسی است. آن دو اسطوره را از فضای اسطوره ای خود خارج نموده و به عنوان نمادی تأثیرگذار در صحنه ی سیاسی و اجتماعی، از آن بهره گیرند. پناه بردن به آرمانشهر، از دیگر ابزارهای دو شاعر برای کاستن از دغدغه های سیاسی خویش است. افزون بر آن، احساس شکست و نومیدی سیاسی در شعر اخوان، نمود بارزتری نسبت به شعر سیّاب دارد؛ اما در نهایت، هر دو شاعر، نگاهی امیدوارانه به فردایی بهتر و روشن تر دارند.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در سروده های مهدی اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
بازتاب رویدادهای تاریخی دهه سی با توجه به اهمیت ویژه آن در تاریخ معاصر ایران ازجمله مسائلی است که همواره ذهن روشنفکران، آگاهان و شاعران متعهد این دهه را به خود مشغول ک رده است. سیطره کم سابقه و فراگیر اختناق از سوی حکومت مهم ترین علت رویکرد شاعران متعهد این دهه به بیان نمادین است.
با اینکه نیما پیشرو نمادگرایان معاصر محسوب می شود، مهدی اخوان ثالث از شاعران متعهدی است که بیشترین توجه را به این طرز بیان داشته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد ک ه او برای بیان رویدادها و انتقال آن به نسل های بعدی از نمادهای عمومی و شخصی بهره گرفته است. بسامد بالای نمادهای شخصی به کاررفته در اشعار اخوان ثالث مبین حس شاعرانه و دغدغه ذهنی شاعر در بیان مسائل اجتماعی است.
پژوهش به شیوه توصیفی و داده ها به روش سندکاوی و کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است.
مقایسة سمبولیسم اجتماعی در سروده های نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث پس از کودتای 28 مرداد 1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسة تطبیقی میزان نمود ویژگی های اصلی سمبولیسم اجتماعی در سروده های دهة سیِ دو شاعر بنام این جریان، نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به روش کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد که رویکرد نیما به سمبولیسم، تحت تأثیر سمبولیسم اروپایی و با هدف تعالی کیفیت و ارتقای جنبة هنری شعر بوده است؛ به عبارت دیگر، نیما از دو جنبة شاخص سمبولیسم اجتماعی بیشتر به جنبة نمادین و رمزگرایی آن توجّه دارد، در حالی که اخوان به هر دو جنبة تعهّد اجتماعی و نمادگرایی توجّه دارد. بخش اعظم این تفاوت، ناشی از نگرش های اجتماعی متفاوت آن هاست.
بررسی نقش نشانه های سجاوندی در شعرهای نیمایی مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه های سجاوندی از ابزارهای نسبتاً جدید رسم الخط فارسی هستند که در گفتار مکتوب جایگزین لحن و دیگر اشاره های شبه کلامی در گفتار شفاهی می شوند. جستار حاضر نشانه های سجاوندی را در شعرهای نیمایی مهدی اخوان ثالث (م. امید) مورد بررسی قرار می دهد و در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که علائم سجاوندی چه نقش و کاربردی در شعر اخوان دارد. نگارنده به منظور پاسخ گویی به سؤال پژوهش با بهره گیری از شیوه ی استقراء تام، نشانه های سجاوندی را از شش دفتر شعر نیمایی اخوان استخراج کرده، سپس با استفاده از شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی داده های پژوهش پرداخته است. نتیجه ی پژوهش بیانگر آن است که نشانه های سجاوندی در شعرهای نیمایی اخوان دو کاربرد عمده دارد: الف) کاربرد زبانی به منظور دلالت بر آواهای زبرزنجیری، تفکیک ساختار جمله و ایجاد انسجام در متن؛ ب) کاربرد هنری به منظور تصویرسازی، القاگری و برجسته سازی که اخوان از این کاربردها برای تقویت وحدت پیکره ی شعری خود استفاده کرده است.
تحلیل گفتمان اوصاف طبیعت و احوال اجتماع در اشعار مهدی اخوان ثالث بر اساس رویکرد ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشمکش سیاسی اجتماعی در شعر خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
123-144
حوزه های تخصصی:
بیان نمایشی یکی از انواع تمهیدات ادبی به شمار می رود. شاعر معاصر به منظور عینیت بخشیدن به افکار خویش از شیوه های مختلف نمایشی بهره می گیرد.کشمکش از اساسی ترین شگردهای این فن است، زیرا به اثر ادبی بعدی دو سویه می بخشد و ارتباط آن را با زمان، جامعه و هستی میسر می کند، همچنین میان نگرش غنایی و موضوعی پیوند برقرار می سازد. وجود مشابهت های فراوان میان خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث از جمله زیستن در شرایط سیاسی اجتماعی یکسان، بهره گیری از بیان نمادین و شیوه های مختلف نمایشی ، سبب شد از منظر برون متنی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی چگونگی به کارگیری شگرد کشمکش سیاسی اجتماعی توسط این دو شاعرهمچنین تفاوتها و شباهتهایشان در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. بررسی اشعار حاوی و اخوان ثالث نشان می دهد که هر دو شاعر به شکل ضمنی و با عنایت به نمادهای مکانی، زمانی و طبیعی شگرد کشمکش را در مقوله های سیاسی اجتماعی به کار گرفته اند . تفاوتشان در زمینه به کار گیری این شگرد، غالبا در ارتباط با مصادیق نمادها می باشد.
حیرت عصیانی اعصار (اعتراض و عصیان خیامی در شعر م.امید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملات یا اندیشه های خیامی از زمان رودکی تا دوره ی معاصر در شعر فارسی رواج داشته است. شک و پرسش های فلسفی، اعتراض و عصیان، تأکید بر ناپایداری عمر و ناگزیری مرگ، استحاله و دعوت به اغتنام فرصت و شادخواری در تمامی دوره های ادبی، کم و بیش دیده می شود؛ با این حال به دلیل توجه خاص خیام به این اندیشه ها، از آنها با عنوان تأملات خیامی یاد می شود. تأملات خیامی در اندیشه، شخصیت و شعر مهدی اخوان ثالث جایگاه ویژه ای دارد. نارضایتی اخوان از اوضاع نابسامان جامعه در دوره ی پهلوی دوم، به ویژه در دهه ی سی، زمینه ساز عصیان فلسفی او می گردد و نهایتاً گله ی شاعر از تقدیر، اعتراض و عصیان فلسفی را به ویژه در مرثیه های اخوان پدیدار می نماید. با این حال، اخوان در بسیاری موارد نسبت به خیام لحنی صریح تر، تندتر و تلخ تر دارد و اعتراض ها، شکایت ها و عصیان های فلسفی او گاه یادآور شطحیات برخی عرفاست. مقاله ی حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با تأملی در سروده های اخوان، طی دوره های گوناگون زندگی اش، اعتراض و عصیان خیامی و زمینه های آن را در دو بخش سیاسی اجتماعی و فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
بررسی انواع آشنایی زدایی درآثار مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۹
190 - 159
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی یکی از اساسی ترین مفاهیم مطرح در نظریه فرمالیست های روس است که هدف آن، بررسی جنبه هایی از زبان است که منجر به آفرینش ادبی می شود. تمهیدات ادبی به سبب کاربرد فراوان تکراری می شوند و توانایی ایجاد غرابت را از دست می دهند. در یک تعریف گسترده آشنایی زدایی، عبارت از تمام شگردها و فنونی است که نویسنده یا شاعر از آن ها بهره می برد تا جهان متن را به چشم مخاطبان خود بیگانه بنمایاند. هنرمندان با ایجاد تغییرات در تمهیدات کهنه و تکراری، باعث برجسته شدن فرم و به وجودآمدن زبان ادبی می شوند. از طریق آشنایی زدایی، شاعر دریافت های عادی خواننده را تغییر می دهد که به این نوع کار، «تکنیک ادبی» نیز می گویند. در این مقاله، با عنوان «آشنایی زدایی و برجسته سازی در آثار مهدی اخوان ثالث» تلاش شده است با تکیه بر دیدگاه های فرمالیست ها در زمینه آشنایی زدایی و برجسته سازی، اشعار این شاعر توانای ادب فارسی از جنبه های مختلف زبانی، بیانی، زیبایی شناسی و «آشنایی زدایی» که هدف اصلی این پژوهش است، تحلیل و بررسی شود. بررسی های به عمل آمده در این مقاله نشان می دهد که اخوان از روش آشنایی زدایی بسیار بهره برده است و بدین طریق، زبان شعری خود را برجسته نموده است.
مؤلفه های معناباختگی در شعر کتیبه مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
31 - 50
حوزه های تخصصی:
یکی از جریان های ادبی که متأثر از اتفاقات سیاسیِ اروپای قرن بیستم است، معناباختگی است. این جریان، نخست در تئاتر فرانسه پدید آمد و به سرعت در اروپا منتشر شدو بعداز مدتی بر دیگر گونه های ادبی تأثیر گذاشت. روشنفکران نوگرای ایرانی تقریباً هم زمان با رواج آن در اروپا، به آن علاقه مند شدند و در قالب ترجمه، شاهکارهای آن را به جامعه ی ایران شناساندند. تحت تأثیر رویدادهای سیاسی دهه های سی و چهل خورشیدی، شرایط جامعه در ایران نیز به گونه ای پیش رفت که آثاری با رویکرد معناباخته پدیدار شدند. یکی از شاعرانی که در آن دوره به این رویکرد علاقه مند شد، مهدی اخوان ثالث است. در این مقاله ابتدا به زمینه های فکری و بستر تاریخی معناباختگی در ادبیات غرب پرداخته ، معنای واژه ی (absurd) و مفهوم و مصداق آن را در ادبیات اروپا بازبینی کرده ایم؛ سپس مؤلفه ها و مبانی کارکردی این مکتب را در ادبیات برشمرده ایم. در قسمت بعدی مقاله سراغ شعر کتیبه اخوان رفته ایم و شرایط اجتماعی- سیاسی ایران را در دهه های سی و چهل به عنوان زمینه ی تاریخیِ سرودن این شعر بررسی کرده ایم و در قسمت پایانی مؤلفه های جریان معناباختگی را در شعر کتیبه برشمرده و به شرح تفصیلیِ آن پرداخته ایم. بازنگری هانشان می دهد اخوان ثالث در زمان سرودن کتیبه با این جریان آشنا بوده و تقریباً همه ی مؤلفه های آن را به کار برده است.
مفهوم «زمان اساطیری» در شعر شاملو و اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته ایرانیان، چرخه هستی را زمانی دوازده هزارساله می دانسته اند و این دوازده هزارسال را به چهار بخش تقسیم می کردند؛ در آغاز، جهان روشنی و تیرگی از هم جدا بود تا اینکه، اهریمنان به سرزمین روشنی تاختند و آن را به تباهی کشیدند و نیکی را با بدی درآمیختند. در دوره پایانی، قرار است که آفرینش دوباره به سمت پالودگی و پیراستگی برود و آلودگی و بدی از دنیا رخت بربندد. باور به این چرخه چندهزارساله در ذهن و ضمیر ناخودآگاه ایرانیان باقی مانده و بازتاب این اعتقاد را در آثار شاعران و نویسندگان به شکل های مختلف می توان دید. از جمله این شاعران، احمد شاملو (1379 – 1304) و مهدی اخوان ثالث (1369- 1307) هم گاهی در اشعارشان، به مناسبت های مختلف، اعتقاد خود را به این چرخه، نشان می دهند. شاملو و اخوان نیز به گذشته ای نیک که در آن بدی و آلودگی وجود نداشت، معتقدند و همچنین به آینده ای که در آن بدی وجود ندارد و همه چیز خوبی است، چشم دوخته اند. آنان از حال تکراری می نالند و در انتظار آن آینده همه خوبی هستند؛ در دوره سه هزارساله دوم که هنوز نیکی و بدی با هم آمیخته نشده، گذشته، نیک است. این امر، در ذهن شاعران رسوخ کرده و بر زبان آنان جاری می شود؛ دوره سه هزارساله سوم که بدی و نیکی درآمیخته اند و دنیا خاکستری شده، زمان و زبانِ حالِ شعرِ شاملو و اخوان است و امید به آینده ای نیک و پالوده از هرگونه بدی، سه هزارساله پایانی این چرخه دوازده هزارساله است که از ناخودآگاه شاعران بر زبان آنان جاری می شود. در این تحقیق، به شیوه تحلیلی توصیفی، بازتاب باورها و اعتقادات شاملو به این چرخه اسطوره ای، بررسی شده و نشان داده شده است که در برخی موارد، شاملو تحت تأثیر اساطیر بابل و اخوان تحت تأثیر اساطیر ایرانی است؛ در برخی موارد نیز هر دو تحت تأثیر فضای ذهنِ اسطوره ایِ مشرق زمین اند، و در مواردی نیز اسطوره های حاکم بر ذهن آنها جهانی است و متعلّق به هیچ قومیّت و ملّیّتی نیست.
نقش ارتباط های غیرکلامی شعر اخوان ثالث در القای اندیشه یأس و ناامیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲ (پیاپی ۸۷)
257-284
حوزه های تخصصی:
برقراری ارتباط شامل تمام راه هایی است که بشر برای تأثیرگذاری بر دیگران به کار می بندد، این عمل نه تنها شامل سخن گفتن یا نوشتن، بلکه شامل تمام رفتارهای انسان در حالت های مختلف می شود، بنابراین، دو دسته از نشانه های ارتباطی وجود دارد که بشر در برقراری ارتباط از آنها استفاده می کند: نشانه های کلامی و نشانه های غیرکلامی. در علم ارتباطات به چگونگی تأثیرگذاری نشانه های غیرکلامی در انتقال پیام توجه ویژه شده است. تحقیقات نشان داده است بخش بزرگی از پیام ها از طریق نشانه های غیر کلامی به دیگران منتقل می شود. در شعر نیز هنرمند از نشانه های کلامی و غیرکلامی بهره می برد تا در ارتباط با مخاطب تأثیرگذارتر باشد، اما اغلب در تحلیل شعر تمرکز بر نشانه های کلامی است. مهدی اخوان ثالث یکی از شاخص ترین شاعران روایی معاصر است که ویژگی خاص روایی شعرش بستری مناسب برای استفاده از نشانه های غیرکلامی فراهم می آورد. در این پژوهش به چگونگی استفاده اخوان ثالث از نشانه های ارتباط غیر کلامی در شعر در جهت پاسخ به این پرسش ها پرداخته شده است: اخوان ثالث در تصاویر شعری اش از کدام نشانه های ارتباط غیرکلامی استفاده کرده است؟ نشانه های ارتباط غیرکلامی در شعر اخوان ثالث چه معانی ای را به مخاطب القا می کنند؟ آیا بین نشانه های ارتباط غیرکلامی و اندیشه غالب اخوان ثالث در شعرش ارتباط معناداری وجود دارد؟ این پژوهش نشان داد اخوان ثالث در شعرش برخی از مفاهیم و پیام ها را با تصویرکردن نشانه های غیر کلامی مربوط به چشم، دست، پا، سر و گردن، لب و دهان و... منتقل کرده است. بسامد استفاده از این نشانه ها در شعرهایی که ویژگی داستانی و روایی دارند بیشتر است. پیام های منتقل شده از این نشانه ها اغلب حزن، اندوه، ترس، نگرانی، اضطراب، عدم اطمینان و ناامیدی است. بسامد بالای لبخندهای دروغین و استفاده مکرر از پیام های آوایی آه و سکوت نشان می دهد تزویرها، دورویی ها و ناراستی ها فضای فکری اخوان ثالث را، در بیشتر شعرهایش، آکنده از اندوه و ناامیدی کرده اند. استفاده از این نشانه ها به شاعر این امتیاز را داده است که به جای توضیح و تفسیر یک احساس یا تلاش برای انتقال یک پیام، در کلامی موجز، شعری پویا و تأثیرگذار به مخاطبان ارائه دهد.
نبراتُ الحزن والاغتراب فی شعر مهدی أخوان ثالث ومظفر النوّاب «دراسه مقارنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
مهدی أخوان ثالث ومظفر النّواب شاعرانِ کبیرانِ دخلا المعترک السّیاسی إبّانَ شبابهما وکرّسا حیاتهما الشّعریه فی نضال مستمر وکفاح مریر ضدّ الأنظمه الاستبدادیّه؛ فالتشابه فی الظروف السّیاسیّه والتجارب المریره التی عاشها الشاعرانِ فی العراق وإیران حینذاک أدّى إلى بروز حاله نفسیّه مشترکه أثّرت فی أشعارهما، و یمکن تفسیر هذه الحاله الشّعوریه بأنّها شعور الحزن والاغتراب الذی یُفرز حاله من الخیبه والتشاؤم. من هذا المنطلق، یهدف هذا البحث بالاعتماد على المنهج التطبیقی وفی ظلّ المدرسه الأمیرکیه إلى تطبیق ما یختلج بداخل الشاعرینِ من هاجس الاغتراب ومن ثمّ یسلّط الضوء على نبرات الحزن الصّارخه فی أشعارهما، منتهیاً إلى نتائج تدّل على أنَّ المضامین المشترکه فی شعر أخوان ثالث والنّواب ناجمه عن إحساسهما المشترک تجاه الظروف المریره التی عاشاها فی المجتمع وخاصه فی السّجن. السؤال الذی یُطرح هنا یلخص فیما یلی: ما هی أهمُّ النماذج المشترکه التی تحثّنا للمقارنه بین هذین الشّاعرین فی مجال الحزن والاغتراب؟ هذا ما سنحاول الإجابه عنه من خلال استعراض وجوه التشابه فی أعمالهما الشعریه.
استعاره های توصیفی و بصری در اشعار نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث (با رویکرد گفتمان انتقادی فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
396 - 426
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های فن بیان، کاربرد استعاره به معنای کلی آن؛ به کار بردن یک واژه یا عبارت به جای عبارت دیگر بر اساس شباهت بین آن ها است. کاربرد استعاره به عنوان پدیده ایی زبانی ب ه ط ور ع ام و در زب ان ادبی به طور خاص نیست، بلکه پدیده ایی شناختی و ذهنی است و آنچه در زبان ظ اهر م ی ش ود، ص رفا نم ودی از ای ن پدیده ذهنی است. از طرف دیگر، این بیان شناختی و ذهنی از افکار را می توان در چارچوب گفتمان انتقادی و نقد زبانشناختی تحلیل و تفسیر کرد. کاربرد استعاره های توصیفی و بصری در اشعار نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث می تواند یکی از نمونه های رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی از دیدگاه فرکلاف باشد. بر این اساس، اگرچه که رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رابطه زبان، قدرت، ایدئولوژی و گفتمان را در اولویت قرار می دهد، اما ادبیات ملت ها را نیز می توان در چارچوب گفتمان انتقادی و نقد زبان شناختی تحلیل و تفسیر کرد. در این پژوهش ک ه به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ایی انجام شده، پس از مطالعه غزلی ات این دو شاعر، م وارد اس تعاره ه ای توصیفی و بصری اشعار مشخص شده و از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته شده است. در نهایت، از تطبیق اشعار نیما و اخوان می توان چنین نتیجه گیری کرد که کاربرد استعاری از وضعیت و شرایط سیاسی و اجتماعی غالب در اشعار اخوان ملموس تر است. با توجه به تحلیل بینامتنی ذکر شده، هر دو شاعر متاثر از شرایط حاکم بر فضای اجتماعی و سیاسی بوده اند. اما، در اشعار اخوان این نگاه آشکارتر است.
بررسی و تحلیل ابعاد تأثیرپذیری مهدی اخوان ثالث از آیات قرآن کریم با رویکرد به نظریه بینامتنی ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، در عرصه نقد ادبی نظریه ای تحت عنوان نقد بینامتنی رواج پیدا کرده است که بر اساس آن، هیچ یک از متون دارای هویت مستقل نیستند و تحت تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم آثار پیش از خود خلق شده اند. چهارچوب های نقد بینامتنیت برای نخستین بار از سوی ژولیا کریستوا تبیین گردید، ولی با آراء ژرار ژنت به اوج رسید، به طوری که امروزه نظرات ژنت به عنوان الگو در بررسی های میان متنی در نظر گرفته می شود. او بینامتنیت را به سه دسته «آشکار، ناآشکار و ضمنی» تقسیم کرده است که همه متون خلق شده ذیل آن جای می گیرند. یکی از زیرمتن هایی که شاعران به آن توجه می کنند، نویسه های دینی است که در گستره ادب فارسی معاصر، اخوان ثالث در زمره شاعرانی قرار دارد که مسائل دینی را در اشعار خود منعکس کرده اند. او با استناد به مهم ترین متن دینی اسلامی یعنی قرآن، بخشی از ذهنیات خود را شرح داده و با مخاطبان به اشتراک گذاشته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، ابعاد تأثیرپذیری اخوان ثالث از آیات قرآن در چهار لایه محتوایی، واژگانی، ساختاری و داستان های آیینی بررسی و کاویده شده است تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که: الف) اخوان ثالث در چه سطوحی از آیات قرآن تأثیر پذیرفته است؟ ب) کاربرد کدام یک از ترازهای نگره بینامتنی در شعرهای اخوان ثالث بیشتر بوده است؟ برای پرهیز از پراکنده گویی از مبانی نظریه بینامتنی ژنت استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعر، برای تبیین مفاهیم سیاسی، اعتقادی، توصیفی، اعتراضی- فلسفی، اخلاقی و غنایی از متن متقدم، یعنی قرآن استفاده کرده است.
بدبینی شاعران بعد از کودتای 28 مرداد، بر اساس شعر اخوان ثالث و فروغ فرّخ زاد
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
27 - 47
حوزه های تخصصی:
بدون تردید یکی از سه حادثه مهمّ سیاسی و تأثیرگذارِ یک صد سال اخیر تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد سال 1332 است. انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، دو حادثه دیگر این قرن به شمار می روند. مسأله اصلی این پژوهش، نحوه برخورد فرهیختگان و نخبگان فرهنگی ایران از جمله شاعران با این حادثه بزرگ و شیوه انعکاس آن در آثارشان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و شعرای منتخب، مهدی اخوان ثالث و فروغ فرّخ زاد هستند. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که انعکاس این رویداد در اشعار شاعران مذکور بیشتر در حوزه درو ن مایه هایی مانند: عدم اتّحاد و همدلی در میان آدم ها، دخالت بیگانگان در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اعتراض به جوّ اختناق زده و ناامن جامعه، روحیه یأس و ناامیدی، شکست و تردید و پوچی در شخصیّت ها و توصیف فضای استبدادی و تیره جامعه است که این موضوع، بازتاب کودتا را در اشعارشان نشان می دهد.
تأملات فلسفی و هستی شناسانه در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بر خلاف نگاه معمول که اخوان را شاعری بی اعتنا به مباحث فلسفی- معرفتی معرفی می کند و شعر او را صرفا در ستایش ایران و اسطوره های ملی خلاصه می کند، تأمل در اشعار او نشان می دهد که وی از زمره شاعران اندیشه گری است که مقولات دینی و تأملات هستی شناسانه از اصلی ترین دل مشغولی های او در طول حیات بوده، اما بسامد بالا و گستردگی مضامین میهن پرستانه، جنبه های ایدئولوژیک و معرفتی شعر او را تحت الشعاع قرار داده است. دقت در برخی سروده های اخوان، بخصوص دفترهای واپسین وی، بسیاری از دغدغه های فکری و هستی شناسانه او آشکار می کند. اگر چه این اظهارات را نمی توان تماماَ در مکاتب فلسفی شناخته شده و معهود گنجاند و نحوه ورود و خروج او در این مباحث، فیلسوفانه نیست امّا حکایت از روح جستجوگری دارد که به دنبال یافتن راه حلّی برای معمّای هستی است. در اشعاری چون نماز، ماجرا کوتاه، و ندانستن، درخت معرفت، روی جاده نمناک، او هست هست، صدا یا خدا، ای خدا خوانده خود آ و سروده هایی از این دست، با نوعی تأملات فیلسوفانه یا به تعبیری نیم فیلسوفانه مواجهیم. هستی و هستن، مفهوم خدا، فلسفه زندگی، زروان، مرگ اندیشی و پوچ گرایی موضوعاتی هستند که در این نوشتار بررسی شده اند.