فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۹۲٬۴۷۹ مورد.
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
1 - 38
حوزههای تخصصی:
قدیمی ترین و اصلی ترین پیوند روستایی- شهری، پیوند در زمینه تأمین غذا بوده است به طوری که تداوم تولید محصولات غذایی در نواحی روستایی پیراشهری به عنوان استراتژی های امنیت غذایی، تأثیر مثبتی بر تنوع و امنیت غذایی شهرها داشته است؛ ازاین رو تدوین سناریوهایی که زمینه تحقق پیوندهای روستایی - شهری مؤثر در امنیت غذایی را فراهم می سازد، باید مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی سناریوهای اثرگذاری پیوندهای روستایی- شهری بر امنیت غذایی نواحی پیراشهری شهر دهدشت می باشد که با مشارکت مدیران، مسؤلان و خبرگان دانشگاهی، ابتدا پیشران های اثرگذاری پیوندهای روستایی- شهری بر امنیت غذایی نواحی روستایی شناسایی و سپس سناریوهای مؤثر بر امنیت غذایی تدوین گردید. این پژوهش همچنین از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) بود. با بررسی منابع علمی، 76 عامل تأثیرگذار بر پیوندهای روستایی- شهری مؤثر در امنیت غذایی شناسایی و در 4 بعد دسته بندی شدند. درمجموع، 25 نفر از مدیران سازمان های مرتبط و متخصصان دانشگاهی مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تکنیک های آینده پژوهی انجام شد، ازجمله تحلیل ساختار و تحلیل اثرات متقابل با استفاده از نرم افزارهای (Micmac وScenario wizard). نتایج نشان دادند که 12 سناریو با سازگاری ضعیف و تنها یک سناریو با سازگاری قوی و پایدار (ناسازگاری صفر) وجود دارد. سناریوی اول که یک سناریو با جهت مثبت است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 665 و ارزش سازگاری 5 است. درحالی که سناریوی دوم که سناریوی نامطلوب است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 94 و ارزش سازگاری 1- است. سناریوی سوم (پابرجا) نیز دارای ارزش سازگاری 1- بوده و با مجموع امتیاز اثر متقابل 36 می تواند یکی از سناریوهای محتمل برای آینده پیوندهای روستایی- شهری مؤثر بر امنیت غذایی باشد.
بررسی عوامل موثر بر نرخ تورم با تاکید بر نوسانات نرخ ارز در اقتصاد کشور عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طبق ادبیات اقتصادی تورم بیش از حد (بیشتر از سطح پایدار تورم)، قدرت خرید را از بین می برد، تصمیم گیری اقتصادی را مخدوش می کند و منجر به عدم اطمینان عوامل اقتصادی شود، در حالی که کاهش تورم (کمتر از سطح پایدار تورم) می تواند منجر به کاهش هزینه ها (مصرف) و سرمایه گذاری شود و به طور بالقوه رشد اقتصادی را متوقف کند. هدف این تحقیق استفاده از نتایح بدست آمده از بررسی عوامل موثر بر نرخ تورم به منظور افزایش کارایی سیاست پولی و کنترل تورم می باشد.روش شناسی: در این پژوهش از تکنیک های اقتصادسنجی سری زمانی(مفاهیم ریشه واحد و مانایی، مدل های تغییرپذیری و الگوی خودرگرسیون با وقفه های توزیعی؛( ) استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا با اجرای آزمون های ریشه واحد کلاسیک و غیرخطی با لحاظ شکست ساختاری مانایی متغیرها بررسی می شود. در ادامه رابطه بلندمدت بین متیغرهای تحقیق توسط آزمون کرانه ها بررسی شده و سپس کشش های بلندمدت و کوتاه مدت استخراج شده است.همچنین نوسانات نرخ ارز نیز توسط مدل های ناهمسانی شرطی (GARCH) استخراج شده و سپس این متغیر ها بصورت متغیر توضیحی جدید وارد الگوی خودرگرسیون با وقفه های توزیعی( ) خواهد شد.یافته ها و نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده دو متغیر شاخص نوسانات نرخ ارز و درجه باز بودن تجاری مهمترین عوامل تعیین کننده نرخ تورم در عراق در بلندمدت هستند. درحالی در کوتاه مدت شاخص نوسانات نرخ ارز بر نرخ تورم موثر نیست. نوسانات نرخ ارز می تواند بر تجارت و سرمایه گذاری بین المللی تأثیر بگذارد، زیرا عدم قطعیت در نرخ ارز می تواند سرمایه گذاری خارجی را متوقف کند و بر رقابت پذیری صادرات تأثیر بگذارد و همچنین باعث افزایش تورم واردتی گردد. افزایش درجه باز بودن تجاری باعث می شود که تورم جهانی کامودیتی ها به سرعت اقتصاد عراق را متاثر کند و باعث افزایش هزینه های مصرفی شهروندان عراقی گردد. همچنین بر طبق نتایج ضریب تصحیح خطا منفی بوده و برابر 36/0- است. بنابراین در هر سال 36/0 عدم تعادل نرخ تورم در یک دوره، در دوره بعد تعدیل می شود. می توان گفت که تعدیل به سمت تعادل با کندی انجام می گیرد که وابسته به محیط اقتصاد کلان عراق دارد.
اعتبارسنجی تفسیر عینی مبتنی بر ظهور لفظ، در برابر تفسیر شخصی متکی بر قرائن گمان آور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر» در اصطلاح، پرده برداری از معنای مراد گوینده است، به طوری که مراد او آشکار گردد. در علم حقوق، تفسیر قانون را به معنای «کشف مقصود قانون گذار از طریق کاربست قواعد و مقررات ادبی، منطقی و یا استفاده از سوابق تاریخی» دانسته اند. هر نوع تبیین معنای لفظ، متضمن عمل تفسیر در معنای لغوی آن است، چه اینکه خود لفظ پرده ای است میان مخاطب و مراد گوینده؛ مخاطب از طریق لفظ صادر شده از گوینده است که معنای موردنظر او را می فهمد. اگر مخاطب نتواند از پلِ لفظ عبور کند، مآلاً نمی تواند به مقصود گوینده پی ببرد، لذا در این جستار تفسیر در معنای عام لغوی آن به کار رفته است. پرسش مقاله پیش رو آن است که «آیا برای فهم معنای مراد گوینده از متن، روشی وجود دارد که تنها یک معنا را به گوینده منتسب کند، یا اینکه هر فردی بر اساس دانش و شرایط ذهنی خویش، برداشتی گوناگون از متن خواهد داشت؟ آیا تفسیر، عملی ذهنی است که به طور نسبی از فردی به فرد دیگر نتیجه متفاوتی خواهد داشت، یا عملی است که به شرط اعمال درست روش تفسیر، نتیجه واحد و عینی خواهد داشت؟» در این مقاله که ضمن روش توصیفی تحلیلی با نقد و بررسی آراء و اندیشه علمای اصول فقه در خصوص تعریف «ظهور لفظ» صورت گرفته، نشان داده شده است که تفسیر متن بر اساس معنای ظاهر، تفسیری عینی خواهد بود که از فردی به فرد دیگر تغییر نخواهد کرد.
The New Interpretation of the Scene of “Šābuhr Killing Deer” on the Sasanian Silver Plate from the British Museum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۷, January ۲۰۲۵
35 - 58
حوزههای تخصصی:
The silver plate from the British Museum (inv. 124091) usually attributed as depicting “Šābuhr killing deer”does not have a direct parallel in Sasanian iconography. The attempts were made to explain the image in perspective of relation to Mithraism, however no detailed analysis was done. The plate represents features typical for the Sasanian silver but, at the same time it is modelled upon Mithraic tauroctony. This makes the scene a possibly important argument in discussion regarding the very existence of Iranian Mithraism. The fact that the scene is not a direct copy of the Roman tauroctony arguments for association with Iranian imagery. The scene had to be understood in Iranian terms, despite referring to Roman depictions. This supports the view of Iranian, pre-Zoroastrian Mithraic cult.
بررسی روش یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی، توسعه مهارت های ذهنی و کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان با میانجیگری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۱۵۳-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: یادگیری مشارکتی به معنای افزایش توانایی هدایت کاوشگرانه و کاوش علمی است که می تواند با مهارت های اجتماعی، اضطراب و آمادگی ذهنی دانش آموزان مرتبط باشد. این در حالی است از آنجا که بر این متغیرها تأثیرگذار است ممکن است به وسیله برخی از ویژگی های شخصیتی معلم و دانش آموزان تسهیل کننده یا تعدیل گر باشد. بنابراین بررسی روابط این متغیرها برای تعیین نقش هر کدام یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی، توسعه مهارت های ذهنی و کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان با میانجیگری هوش هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان شهر میسان تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 171 نفر از دانشجویان شهر میسان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش ازپرسشنامه یادگیری مشارکتی کریمی (1391)، هوش هیجانی از گولمن (2001)، مهارت های اجتماعی از گرشام و الیوت (1990)، مهارت های ذهنی از انجمن دانشکده ها و دانشگاه های آمریکایی(2007) و اضطراب اجتماعی از لاجرکا (1999) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که ضریب مسیر مستقیم یادگیری مشارکتی و هوش هیجانی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی معنی دار است (05/0≥P). همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم یادگیری مشارکتی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی از طریق هوش هیجانی نیز معنی دار است (05/0≥P). نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان گفت که با آموزش یادگیری مشارکتی به دانش آموزان می توان مهارت های اجتماعی و ذهنی آن را ببهبود بخشید و سطح اضطراب اجتماعی را با انجام فعالیت های مشارکتی کاهش داد. و
Assessing the Impact of Nanotechnology on the Well-being of Human Life(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nanotechnology, at the intersection of science and engineering, holds immense promise for revolutionizing various aspects of our lives. This study employs the Partial Least Squares Structural Equation Modelling (SEM AMOS) algorithm to comprehensively analyze the effects of nanotechnology on the future living standards of society. We examine how nanotechnology innovations in fields such as medicine, energy, materials, and electronics are poised to reshape our quality of life. Through an extensive review of existing literature and empirical data, we provide insights into the potential benefits and challenges associated with the widespread adoption of nanotechnology. Our findings suggest that nanotechnology has the potential to significantly enhance future living standards by enabling advancements in healthcare, sustainable energy solutions, and cutting-edge materials. However, we also identify key considerations, including ethical and safety concerns that must be addressed to ensure the responsible development and utilization of nanotechnology. This research contributes to a better understanding of the multifaceted impacts of nanotechnology on society, offering valuable insights for policymakers, researchers, and stakeholders seeking to harness its transformative potential for the benefit of humanity.
بررسی پراکندگی و کارکرد ارجاعات درون متنی در مقالات چاپ شده به زبان فارسی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی ارجاعات درون متنی در مقالات علمی به زبان فارسی و طبقه بندی کارکردهای آنها و معرفی شیوه های صحیح استفاده از ارجاعات درون متنی است. در این پژوهش به طور خاص کیفیت ارجاعات و کارکرد آنها در درون متن مقالات علمی پژوهشی رشته های علوم انسانی مورد مطالعه قرار گرفت. روش مطالعه تلفیقی و شامل کدگذاری کیفی ارجاعات و بررسی کمی آنها بود. پیکره ی زبانی مورد مطالعه شامل مقالات نشریات علمی پژوهشی چهار رشته ی ادبیات فارسی،علوم دینی، علوم تربیتی و روانشناسی بود که به شیوه تصادفی انتخاب شد و حجم نهایی پیکره شامل 60 مقاله کامل از مجلات مندرج در فهرست نشریات معتبر وزرات علوم بود. کدگذاری ارجاعات مورد استفاده در مقالات بر اساس چارچوب نظری توسط پژوهشگران متخصص این حوزه انجام گرفت. داده های استخراج شده وارد برنامه نرم افزاری SPSSشده و جداول فراوانی برای بررسی کمی شکل و کارکرد ارجاعات و آمار استنباطی برای بررسی تفاوتهای بین رشته ای بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که: 1- بیشترین فراوانی استفاده از ارجاعات مربوط به رشته های علوم دینی است.2- ارجاعات کامل اسمی دارای بیشترین فراوانی هستند. 3- کارکرد ارجاع ها از نوع ارجاع ایده به مرجع اصلی، و تقویت ادعای نویسنده اند و از سایر کارکردها ارجاع مانند تعیین هویت با فعل گزارشی و مقایسه یافته های نویسنده با یافته های تحقیق دیگران کمتر بهره برده شده است. نتایج این تحقیق نکات ارزشمندی در راستای درک گفتمان علمی و تناسب کارکرد ارجاعات با بافت گفتمانی مقالات و نکات کلیدی قابل ملاحظه در تدوین مطالب و آموزش نگارش دانشگاهی دربر دارد.
نابرابری نشاط و ارتباط آن با میزان توسعه یافتگی در مناطق شهر تهران (مقایسه موردی مناطق 3، 13 و 17 شهر تهران)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: شاخص نابرابری تعدیل شده نشاط (IAH) شاخص جدید و مناسبی برای نشان دادن وضعیت نشاط در کشورها یا مناطق مختلف است که از ترکیب آماره های میانگین و انحراف استاندارد به دست می آید و علاوه بر میزان نشاط، نابرابری آن را نیز نشان می دهد. مقاله حاضر درصدد است با ترکیب رویکرد مساوات گرایان و مطلوبیت گرایان تصویری از "نشاط" و "نابرابری تعدیل شده نشاط"در شهر تهران براساس میزان توسعه یافتگی مناطق ارائه و تفاوت آن ها را براساس سطوح توسعه یافتگی این مناطق تبیین کند. بدین منظور مناطق شهر تهران به سه خوشه با سطح توسعه یافتگی بالا، متوسط و پایین تقسیم و از هر خوشه یک منطقه برای مطالعه انتخاب شده است. آنچه در این مقاله از آن به عنوان نشاط یاد می شود ارزیابی سراسری افراد از زندگی خویش است. همین ارزیابی فردی وقتی به شکل جمعی تحلیل شود می تواند ایده بسیار خوبی برای تحلیل وضعیت توسعه و دستیابی به توسعه پایدار در یک محدوده را به دست دهد.روش: مقاله حاضر متکی بر داده های تحقیقی است که دو شاخص اصلی آن میزان و نابرابری نشاط در میان مناطق انتخاب شده با روش کمی از نوع پیمایش به صورت پهنانگر و مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش را جمعیت 18 سال و بالاتر در شهر تهران تشکیل می دهد که حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 600 نفر برآورد شده است. جمعیت نمونه براساس نسبت جمیعت بین مناطق مختلف بدین صورت تقسیم شد که منطقه 3 برابر با 230 نفر، منطقه 13 برابر با 177 و منطقه 17 نیز 193 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه در حجم نمونه 600 نفری از سه منطقه شهر تهران با سطوح توسعه یافتگی متفاوت و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است. دو نوع مقیاس پرکاربرد برای اندازه گیری نشاط به روش گذشته نگر در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. اول پرسشنامه آکسفورد است و فرم نهایی آن با 29 پرسش 4 گزینه ای آماده شده که در هر پرسش فرد درباره خود از احساس ناشادی تا احساس شادی بسیار زیاد، قضاوت می کند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spssو برای محاسبه شاخص IAH از فایل اکسل محاسبات این شاخص استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، همان طور که در سطح کلان و در بین کشورها میزان نشاط و نابرابری نشاط بر حسب میزان توسعه یافتگی متفاوت است، در سطح مناطق شهری نیز این امر صادق است؛ بدین معنا که در مناطقی که توسعه یافتگی بالاتری دارند، وضعیت نشاط بهتری دارند. وضعیت بهتر هم بر حسب میزان و پراکندگی نشاط سنجش می شود؛ یعنی جایی که میزان نشاط بالاتر و نابرابری پایین تری دارد، وضعیت آن بهتر از مناطق دیگر است. برای نشان دادن سطح و میزان نابرابری نشاط از شاخص نابرابری تعدیل شده نشاط استفاده شد. مناطقی که نمره IAH آن ها بالاتر است وضعیت نشاط آن ها بهتر است و این براساس سطح توسعه یافتگی متفاوت خواهد بود. در میان مناطق مورد مطالعه منطقه 3 با میانگین 6.85 بالاتر از دیگر مناطق است و منطقه 13 و 17 نیز به ترتیب دارای میانگین 6.33 و 5.59 هستند. نکته قابل توجه این است که در هر سه منطقه میانگین نشاط بالاتر از حد متوسط (یعنی 5) است. از طرف دیگر بررسی انحراف استاندارد نشان می دهد که میزان نابرابری نشاط (یا ارزیابی کلی افراد از وضعیت زندگی خویش) در منطقه 17 بالاتر از دیگر مناطق است و منطقه 3 نیز از منطقه 13 و 17 نابرابری کمتری دارد. بدین ترتیب، منطقه 3 با بالاترین میانگین و کمترین میزان نابرابری نشاط نسبت به دیگر مناطق از وضعیت نشاط بهتری برخوردار است. نمره نابرابری نشاط، که در یک طیف 0 تا 100 نمره ای محاسبه شده، در منطقه 3 برابر با 57.52، منطقه 13 برابر با 52.55 و منطقه 17 برابر با 42.45 و در شهر تهران، به طور کلی، معادل 50.32 است. مقایسه همین اعداد با یکدیگر کاملاً ارتباط بین نابرابری نشاط و سطح توسعه یافتگی مناطق را تایید می کند. همان گونه که در پژوهش های متعدد انجام شده بین کشورها، کشورهایی که از رتبه بالاتری از لحاظ سطح توسعه یافتگی برخوردار هستند از نظر نابرابری نشاط دارای شرایط بهتری هستند.نتیجه: نتایج پژوهش نشان داد که در سطح مناطق شهری "نشاط" و "نابرابری تعدیل شده نشاط" با سطح توسعه یافتگی رابطه دارد؛ بدین معنا که در مناطق با توسعه یافتگی بالاتر میانگین نشاط بالاتر و نابرابری نشاط کمتر است. در مناطقی که توسعه یافتگی بالاتری دارند به دلیل بهبود در شرایط زندگی اعم از برطرف شدن نیازها و خواسته ها افراد قضاوت بهتری نسبت به شرایط زندگی خود دارند. از آنجا که نشاط در اینجا به عنوان ارزیابی کلی فرد از شرایط زندگی سنجش شده، یافته ها نشان می دهد که بهبود شرایط زندگی اثر مستقیمی بر نشاط دارد.
کاربردتکنیک های داده کاوی در بهبود مدیریت نرخ تورم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
113 - 144
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اقتصاددانان و جامعه شناسان معتقدند اهمیت نرخ تورم بیشتر از دیگر شاخص های اقتصادی می باشد چرا که تورم آثار متعددی برجنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه دارد. با این رویکرد، مطالعه حاضر به شناسایی کالا های گلوگاهی در زنجیره اقلام کالاهای اساسی در کشور می پردازد. جهت دستیابی به این هدف، 12 گروه کالاهای اساسی کشور که کالاهای اصلی تشکیل دهنده شاخص بهای کالاهای مصرفی (CPI) می باشد در ساختار یک گراف کامل جمع آوری شد. برای هر گره که نشانگر یک گروه از کالاهای اساسی می باشد پنج ویژگی در نظر گرفته شد. تورم سالیانه مربوط به هرگروه، میزان تاثیرگذاری در افزایش شاخص کل، تعداد زیرگروه های هرگروه اصلی، میزان وابستگی 12 گروه اصلی نسبت به هم و اولویت (میزان تقاضا) پنج ویژگی هر گروه می باشد. سپس با اجرای الگوریتم فروشنده دوره گرد بر روی این گراف به مسیری دست یافتیم که گروه خوراکی ها و آشامیدنی ها، همان گره گلوگاهی پژوهش می باشد. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان می دهد، مدیریت قیمت گذاری اقلام این گروه می تواند در طول زمان بر تورم سایر گروه ها نیز تاثیر داشته باشد.
Application des textes écrits ou oraux des œuvres d’art contemporaines: De la base théorique de Zugganzes à l’hypothèse de l’ontologie appliquée(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article présent, nous ne projetons en aucune façon d'établir ou de définir ce qu'est l'art, dont l'œuvre d'art en ontologie. Ce n'est pas notre préoccupation aujourd'hui, et non plus davantage de la plupart des artistes contemporains. À la recherche d'une ontologie bien particulière sur l’œuvre d’art contemporain, Roger Pouivet, le philosophe contemporain français, l'appelle « l'ontologie appliquée ». Il s’agit de considérer l'œuvre en tant que telle, sans se préoccuper des catégories fondamentales qui la possèdent. À ce stade, il paraît nécessaire de parler du changement de paradigme dans le champ d’arts plastiques, qui résulte de l'apparition des œuvres des textes écrits ou oraux.
En ce qui concerne le concept de « Zugganzes » de ’Heidegger, il faut bien comprendre, quoi qu'il en soit, le cumul des éléments nécessaires jusqu’à ce que l’établissement d’un système s’achève. Cela veut dire que pour un processus de créer une œuvre d'art contemporain il explique qu’à la fois chaque élément a son rôle clé, même indispensable, et une mission pour compléter le rôle des autres éléments.
Au fur et à mesure de cet article, nous répondrons aux questions de recherche : 1) Comment peut-on mettre en avant un processus de détermination d'une œuvre d'art qui s'enrichit des textes écrits ou oraux, en époque contemporaine ? 2.) Pourquoi et pour quelle raison a-t-on choisi de mettre en lien les deux concepts de « Zugganzes » et de l'hypothèse de « l'ontologie appliquée » dans ce travail de recherche ?
Cette recherche essaye de nous montrer que: les œuvres d'art contemporaines qui sont considérées comme des textes visuels enrichissent des textes écrits ou oraux. En effet, cet acte vise à attirer l'attention des spectateurs en tout temps et en tous lieux. À la fin, on comprendra qu’il est possible de créer visuellement des textes symboliques en pratiquant simultanément les textes écrits ou oraux comme des éléments visuels et en profitant de leurs contextes.
تحلیل حقوقی-اقتصادی دکترین نامعقول در عقود مشارکتی بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
425-445
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از موارد شروط ضمن قرارداد در قراردادهای بانکی صرفاً با هدف تضمین منفعت بانک صورت می پذیرد و این شروط به صورت غیرمنصفانه حق هرگونه چانه زنی از مشتری را سلب نموده و مشتری را در شرایطی قرار می دهد که برای او در مسیر دریافت تسهیلات ، اضطرار به پذیرش مفاد قرارداد ایجاد گردد. با توجه به پژوهش، از جمله این شروط «شرط الزام به خرید حصه بانک «بود . مطابق این شرط، بانک شریک را ملزم می کرد که صرف نظر از ماحصل مشارکت ، حصه بانک را به قیمت اصل سهم الشرکه و سود آن خریداری نماید. شرط دیگر، «شرط تضمین سرمایه» بود . براساس این شرط بانک فارغ از نتیجه ی مشارکت واقعی ، شریک را ملزم به صلح سرمایه اولیه بانک به علاوه سود ابراز می نمود. شرط سوم، «شرط تضمین سود» بود که چنین شرطی در قرارداد مشارکت در مخالفت با اثر اصلی عقد بود و بانک را در یک مشارکت با سود ثابت وارد می کرد. در حالی که اشاعه طرفین در سود و زیان ناشی از مشارکت اثر اصلی مشارکت است و قرارداد تاب مقاومت در برابر چنین شرطی ندارد. برای مقابله با این شروط غیرمنصفانه باید از تدابیر منبعث از دکترین نامعقول بهره گرفت. چراکه این دکترین در برابر هر شکل سوءاستفاده از قدرت نابرابر معاملاتی، اعم از ماهوی و شکلی، از فرد حمایت می کرد و هدف آن جلوگیری از «ستم» و «غافل گیری ظالمانه» بود. با توجه به اینکه در حقوق ایران توجه چندانی به حقوق مشتریان در مقابل شروط غیرمنصفانه و نامعقول نشده بود لزوم پژوهشی در این زمینه حائز اهمیت بود. بدین منظور در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی سعی در تحلیل حقوقی-اقتصادی دکترین نامعقول در عقود مشارکتی بانکی شد.
واکاوی جایگاه آموزش در پرتو رهیافت های سیاست جنایی بین المللی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در جامعه ی بین المللی پذیرفته شده است که تهدیدات زیست محیطی نیز صلح و امنیت بین المللی را به خطر می اندازند. سازمان ملل متحد نیز به عنوان مهم ترین سازمان جهانی عهده دار مسئولیت صلح و امنیت بین المللی با تصویب اسناد الزام آور، اسناد ارشادی و غیره به ترسیم یک سیاست جنایی بین المللی شده مبادرت ورزیده است. در قلمرو سیاست جنایی جهانی، یکی از حوزه هایی که می تواند مورد واکاوی علمی قرار گیرد، نقش «آموزش» در قبال محیط زیست است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدین نتیجه مهم دست یافته است که آموزش کنشگران و فعالان نظام حقوقی در حوزه محیط زیست جایگاهی والاتر از آموزش هایی صرفاً در قالب درک مندی و اخلاق پذیر نمودن جوامع دارد. سیاست جنایی بین المللی سبز مجموعه تدابیر و اقدامات سازمان ملل متحد به عنوان مهم ترین کنشگر بین المللی در قبال محیط زیست است. در سیاست جنایی بین المللی شده که در دودسته کنشی و واکنشی قابل تصور است، آموزش هم در قبال شهروندان جهت مدیریت سیاست جنایی کنشی پیشگیرانه (استفاده از پیشگیری های اجتماعی و ابزار رسانه سبز، الزامی نمودن درس حقوق محیط زیست برای تمامی رشته ها) و هم در قبال سیستم قضائی جهت مدیریت سیستم جنایی واکنشی (به کارگیری ضابطین آموزش دیده سبز و افزایش موارد ضابطین خاص و آموزش های مستمر تخصصی به آنها، استفاده حداکثری از قضات با تحصیلات تکمیلی در رشته های حقوق محیط زیست، حقوق انرژی و غیره) جایگاه دارد که نظام حقوقی ایران نیز در برخی از این حوزه ها دارای چالش های جدی است که با برطرف نمودن این چالش های آموزش مدار می تواند به مقابله و مبارزه با پدیده بزه ضد سبز گام بردارد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر قیمت نفت در ایران با تأکید بر عدم قطعیت سیاست اقتصادی، ریسک ژئوپلیتیک جهانی و عدم قطعیت جهانی با استفاده از روش NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفت یکی از مهم ترین مواد اولیه در جهان است که در بسیاری از صنایع کاربرد دارد. در این مطالعه به بررسی عدم قطعیت سیاست اقتصادی، ریسک ژئوپلیتیک جهانی و عدم قطعیت جهانی بر نوسانات قیمت نفت با استفاده از روش NARDL پرداخته شده است. نتایج برآورد مدل نشان داد قیمت نفت با یک دوره وقفه زمانی، شوک مثبت عدم قطعیت سیاست اقتصادی با یک دوره وقفه و شوک منفی عدم قطعیت جهانی با یک دوره وقفه بر قیمت نفت در ایران تأثیرگذار است. همچنین عدم قطعیت جهانی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت بر قیمت نفت در ایران تأثیرگذار است. همچنین مقدار ضریب ECM نشان می دهد که هر سال 75 درصد شوک های وارده در کوتاه مدت به سوی مقادیر تعادلی بلندمدت تعدیل می شود و کمتر از دو دوره طول می کشد تا نوسان به وجود آمده در الگو به سمت مقادیر تعادلی بلندمدت نزدیک شود.
طراحی مدل ریسک های راهبردی در صنعت پتروشیمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از بخش های مهم سیستم توزیع، تولید و اقتصاد انرژی کشور و با در اختیار داشتن مسئولیت اجرایی احداث واحدها و توزیع و بهینه سازی مصرف و همچنین با توجه به برخورداری از دانش فنی و تأثیرگذاری این صنعت بر درآمدهای ارزی کشور، می تواند یکی از پیشران ها در حصول اهداف اقتصاد مقاومتی باشد. اما صنعت پتروشیمی که حلقه اتصال بین صنعت نفت و صنایع دیگر هست با جریان رو به رشدی از ریسک های راهبردی مواجه بوده است. ازاین رو، در این پژوهش به منظور درک جامع عوامل مؤثر بر ریسک ها از رویکرد نظریه داده بنیاد نظام مند استفاده شده است. یافته ها بیانگر این است که پنج دسته عوامل «تحولات سیاسی، تحولات اقتصادی، عدم اطمینان بیرونی، ریسک های سازمانی، ریسک های سطح مدیریت راهبردی و ریسک تحریم های مالی» شرایط علّی 97 ریسک شناسایی شده در این پژوهش هستند. مهم ترین آن ها، ریسک های وقوع جنگ و ناآرامی، تحریم سرمایه گذاری و تحریم فروش محصولات پتروشیمی است. راهبردهای «تحلیل و شناسایی ریسک، ارزیابی ریسک، پاسخ به ریسک، کنترل و نظارت بر ریسک، یادگیری و بهینه سازی و امنیت سرمایه گذاری» به دسته پیامدهای «نقش تأثیرگذار در بازار، دستاورد سازمانی، سودآوری، بهبود اعتبار و دستاورد ملی» می انجامند. شرایط زمینه ای اثرگذار بر راهبردها «ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسک مدیریتی، ریسک های مالی زنجیره و ریسک بازار» هستند و دسته عوامل «ساختار دولتی، ریسک سازوکار تصمیم گیری و ریسک سرمایه گذاری» به عنوان شرایط مداخله ای شناسایی شدند
ارزیابی شاخص ترکیبی خشکسالی «MCDI» بر اساس توزیع مشترک چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
105 - 132
حوزههای تخصصی:
خشکسالی، مشکلی چالش برانگیز است اما با دیدگاه های چندمتغیره و ترکیبی می توان آن را ارزیابی کرد. تاکنون مطالعات کمی درخصوص مکانیسم و عملکرد شاخص ها به صورت ترکیبی انجام پذیرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر برای ایجاد شاخصی جامع که دربر گیرنده همه جنبه های هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی باشد، از سه شاخص: «SPI»، « PDSI» و «SRI» با هدف تحلیل سه متغیره خشکسالی(شدت، مدت، فراوانی) برای 10 ایستگاه هواشناسی ایران برای بازه آماری 2021-1990 انجام شد. ابتدا با آنالیز مؤلفه های اصلی «PCA» و مدل غیر خطی توزیع احتمال توأم مبتنی بر کاپولا برای ساخت شاخص ترکیبی «MCDI» پرداخته شد. سپس با قابلیت توابع مفصل کلایتون، فرانک و گامبل جهت ایجاد توزیع توام سه متغیره مورد آزمون قرار گرفت. بهترین تابع کاپولا برای هر ایستگاه از طریق آزمون « کلموگرف- اسمیرنوف» (K_S) تعیین گردید. نتایج نشان دهنده برتری تابع گامبل در بیشتر ایستگاه ها بود. منحنی های دوره بازگشت به ازای . نشان از فرکانس طولانی مدت خشکسالی با شدت بیشتر برای دوره های 50 و 100 ساله بود. کمترین مدت دوره بازگشت 50 ساله با برتری تابع کلایتون مربوط به تبریز و با برتری تابع گامبل مربوط به تهران با مدت 10 ماه و بیشترین مدت، مربوط به مشهد با برتری تابع گامبل، 30 ماه بود که به ترتیب با شدت 53/6، 95/8 و 26/34 همراه بود. برای دوره بازگشت 100 ساله کمترین مدت با برتری کلایتون مربوط به تبریز با 13 ماه و شدت 75/13 و بیشترین مدت با برتری تابع گامبل متعلق به کرمان با مدت 48 ماه و شدت 56/42 بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از شاخص ترکیبی چندمتغیره «MCDI» با بهره گیری از توابع مفصل، امکان ارزیابی جامع تر و دقیق تر از خشکسالی را فراهم می آورد. این رویکرد با در نظر گرفتن همزمان همه جانبه خشکسالی، ابزاری کارآمد برای مدیریت منابع آب و برنامه ریزی استراتژیک در مواجهه با خشکسالی در مناطق مختلف ایران ارائه می دهد.
بررسی تولید گرد و غبار ناشی از سیل: تحلیل «GEE» با داده های «OLI» و «Sentinel-1» مطالعه موردی: سیل انار- رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
157 - 174
حوزههای تخصصی:
امروزه وقوع روزافزون طوفان های گرد و غبار، یکی از مهمترین مخاطرات زیست محیطی است که گریبان گیر بسیاری از مناطق به ویژه مناطق بیابانی و خشک شده است. از آن جایی که یکی از عوامل مهم در به وجودآمدن این پدیده، جنس خاک و وجود رسوبات ریز دانه به عنوان منبع گرد و غبار می باشد و با عنایت به این که پدیده سیلاب، نقش مهمی در جابجایی خاک ها و رسوب گذاری آن ها در مناطق سیل زده ایفا می کند؛ این پژوهش با بررسی و تحلیل این موضوع به واکاوی نقش سیلاب های فصلی در ایجاد منابع جدید احتمالی گرد و غبار پرداخته است. در این راستا از تصاویر سنجنده «OLI» و «سنتینل1» استفاده شد. تحلیل ها در محیط سیستم «GEE» و نرم افزارهای «ENVI» و «SNAP» انجام گرفت. با اعمال روش آستانه گذاری طیفی بر روی تصاویر سنتینل 1 مربوط به سیل 5 مرداد 1401 شهرستان های رفسنجان- انار، مناطق سیل زده مشخص شد. با پردازش تصاویر «OLI» رسوبات رسی ته نشین شده در نتیجه سیلاب بارزسازی شد. ترسیم نمودار میانگین ماهانه «AOD» در طول 10 سال نشان از روند افزایشی توده های گرد و غبار دارد. همچنین بررسی این نمودار و مقایسه نقشه توده های گرد و غبار با نقشه مناطق رسوب گذاری شده در نتیجه وقوع سیلاب 5 فروردین در منطقه مورد مطالعه، تأییدی بر نقش سیلاب مذکور در ایجاد منابع جدید و محلی در منطقه مورد مطالعه است.
چارچوبی برای کارکرد رسانه های اجتماعی در ورود کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
253 - 289
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از رسانه های اجتماعی در کسب وکارهای کوچک و متوسط به یک الزام رقابتی تبدیل شده است. برخی پژوهشگران، کارآفرینی را فرایندی اجتماعی و چند مرحله ای می دانند. به همین دلیل است که کسب وکارها تلاش می کنند در طول این مراحل و با هدف بقا یا توسعه کسب وکار از مزایا و منافع رسانه های اجتماعی به بهترین شکل ممکن بهره مند شوند. ورود کارآفرینانه یکی از مهم ترین مراحل فرایند کارآفرینی محسوب می شود که کسب وکارها می توانند با بهره گیری از مزایای رسانه های اجتماعی این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که چارچوب نظری کارکرد رسانه های اجتماعی را در ورود کارآفرینانه کسب وکارهای کوچک و متوسط صورت بندی کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر پژوهشی اسنادی- فراترکیب است. این پژوهش با محوریت 1608 مقاله پایگاه علمی اسکوپوس طی سال های 2016 تا 2023 صورت پذیرفته است. پس از غربال گری اولیه به 47 مقاله و در نهایت به 15 مقاله محوری برای استخراج یافته ها دست یافتیم. در روش فراترکیب چهار سازه اصلی همراه با 11 مفهوم شناسایی و سازمان دهی شد. نتایج این پژوهش می تواند به مثابه نقشه راهی برای کارآفرینان و فعالان کسب وکار در طول فرایند کارآفرینی و به ویژه مراحل اولیه راه اندازی کسب وکار عمل کند. از سوی دیگر چارچوب پیشنهادی می تواند مبنایی نظری برای پژوهش های آتی در بسط کاربردهای رسانه های اجتماعی در فرایند کارآفرینی قرار گیرد.
ارزیابی شاخص های کیفیت مسکن با استفاده از فرایند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۳۴۳-۳۲۶
حوزههای تخصصی:
مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته می شود. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمی گیرد توجه به شاخص های کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینه های دستیابی به شهرپایدار را مهیا می سازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیت گرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مسئله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، می تواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخص ها و مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخص ها و مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن به رتبه بندی و اولویت بندی این شاخص ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف موردنظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به منظور تعیین وزن و اولویت بندی هریک از شاخص ها و مؤلفه های کیفیت مسکن استفاده گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخص های موردبررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، هم جواری با کاربری های سازگار (0.142)، استحکام مسکن (0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که امپراتوری ها و کشورهای بزرگ افول می کنند، دلایل مختلفی برای آن وجود دارد که میان آن ها ارتباط وجود دارد. امپراتوری به عنوان یک قدرت نظم دهنده در جهان محسوب می گردد که با مطالعه تاریخ می توان پی به وجود چندین امپراتوری مهم در دورانهای مختلف برد. باتوجه به اینکه امپراتوری در ارتباط با دانش ژئوپلیتیک و مفاهیم تشکیل دهنده آن (قدرت، سیاست و فضا) قرار دارد بنابراین از این منظر می تواند مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوریها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی درصدد بررسی عوامل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوری ها (پارس، رم، بیزانس، عثمانی، بریتانیا، روسیه، اسپانیا و عرب) است. جامعه آماری 50 نفر از متخصصین و خبرگان در حوزه مطالعات ژئوپلیتیکی می باشند. برای آزمون مدل مفهومی تحقیق از روش دیمتل بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیرهایی مانند بی کفایتی و هوسرانی حاکمان، فروپاشی اقتصاد داخلی، فزونی خواهی و فساد دولت مردان، ستمگری و برده داری، شورش های داخلی و ... نشان دهنده تعامل بالا و ارتباط سیستمی قوی با سایر متغیرها هستند. یعنی مادامی که کشوری از منظر نیروی انسانی و حکمروایی با این چالش ها مواجه شده است نتوانسته است در برابر سایر مشکلات ناشی از این عوامل دوام آورد و این عوامل زمینه ساز بروز بحران و فروپاشی امپراتوری گردیده است.
جهانی سازی، تنوع صادراتی و آثار زیست محیطی در کشورهای حوزه خلیج فارس با رویکرد پانل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
113 - 138
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار در کنار جلوگیری از تخریب محیط زیست، همواره مسئله ای جدی برای سیاستگذاران بوده است. جهانی سازی و تنوع بخشی به صادرات، از مهم ترین عوامل مؤثر در این موضوع می باشند. در این مطالعه، به بررسی تأثیر متغیرهای جهانی سازی و تنوع صادراتی بر محیط زیست 7 کشور منتخب حوزه خلیج فارس با استفاده از داده های پانل طی دوره 2020-1995 با رویکرد پانل فضایی پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد که جهانی سازی، باعث کاهش تخریب محیط زیست می شود، همچنین با توجه به اثر منفی تولید ناخالص داخلی و اثر مثبت مجذور تولید ناخالص داخلی، نتایج نشان می دهد که ارتباط بین انتشار CO2 و رشد اقتصادی به شکل U است. علاوه بر این، اثر تنوع صادراتی بر تخریب محیط زیست مثبت می باشد که خود بیانگر مبتنی بودن توسعه اقتصادی یک کشور بر تخصصی شدن و تنوع بخشی به محصولات و ساختار تجارت است. بااین حال، تنوع صادرات می تواند به طور مؤثر هدف توسعه اقتصادی را محقق کند و به طور غیرمستقیم، باعث انتشار کربن شود. ازاین رو، لازم است سیاست های محافظه کارانه و بدون آلودگی انرژی در کشورهای مورد بررسی دنبال شود. یافته های این مطالعه، می تواند در سیاست گذاری پیرامون ساختار کلی انرژی، انتشار کربن و روندهای جهانی شدن در کشورهای منتخب حوزه خلیج فارس، مد نظر باشد