فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۱۱٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Tasks are as useful devices for identifying learners’ needs and thus for designing specific purpose courses. Hence, the present study aimed at examining the viable effects of three varieties of task manipulation, i.e., oral reproduction, role-play, and group discussion, on the accuracy and fluency components of Iranian EFL learners’ oral speech. For the sake of homogeneity of the participants, 60 L1 Persian EFL students were selected through Oxford Placement Test (OPT) and divided into three 20-participant comparison groups: Oral Reproduction Group (ORG), Role-play Group (RPG), and Group Discussion Group (GDG). Each of the three comparison groups was treated just through a single task. ORG, RPG, and GDG were treated by oral reproduction, role-play, and group discussion tasks, respectively. The participants were pretested and posttested by the speaking part of Preliminary English Test (PET). The three groups were exposed to ten sessions of treatment, each of which lasted one hour and thirty minutes. The results of the study, obtained through ANOVA and Post Hoc analyses, revealed that the three types of task manipulation had significant influence on the fluency and accuracy of the participants’ speech. It was also revealed that GDG, treated through group discussion type of task manipulation, outperformed the other groups in terms of accuracy and fluency achievement. Tasks are hence recommended to be used in EFL teaching and testing contexts in that they are assumed to be effective tools to enhance the accuracy and fluency of English learners’ oral speech.
کاربرد سلاح های بیولوژیک از منظر حقوق بشردوستانه بین المللی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلاح های بیولوژیک، عمدتاً همان سلاح هایی هستند که در عملیات های نظامی کاربرد دارند. تنها فرق این سلاح ها در این است که به جای مواد منفجره از عوامل بیولوژیک استفاده می شود. عوامل بیولوژیک، موجودات زنده و ریزی هستند که زیست موجودات زنده را در معرض خطر قرار می دهند و جدا از شرایط زندگیشان موادی ترشح می کنند که موجب بیماری یا حتی مرگ در انسان ها و حیوانات و گیاهان می گردند. این عوامل، با توجه به ویژگی های منحصربه فردی که دارند کاربردشان تهدید جدی برای سلامت انسان ها و صلح و امنیت جامعه جهانی محسوب می گردد. نتایج این بررسی که با شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته نشان می دهد با توجه به اینکه سلاح های بیولوژیک در زمان ظهور اسلام به شکل امروزی وجود نداشته، ولی مبنای نظری مورد قبول در منع به کارگیری و استفاده از این گونه سلاح ها مبتنی بر قواعد نسبتاً مشابه در نظام حقوق بشردوستانه بین المللی و شریعت اسلام است و برای ممنوعیت به کارگیری این گونه سلاح ها همچنان که ممکن است به اسناد حقوق بشردوستانه بین المللی استناد کرد می توان به آموزه های اسلامی و احکام شریعت توسل جست. احکام و قواعدی که ناظر بر موازین حقوق بشردوستانه و حقوق بشر و منطبق بر شریعت عقلانی و مصالح جامعه بشری است.
A Governance Framework for Digital Transformation in Banking: Unveiling Archetypes through Latent Class Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The banking industry is undergoing a significant transformation driven by digital technologies, evolving customer behaviors, and increasing regulatory pressures. To remain competitive, banks must adopt governance frameworks that integrate digital innovations to enhance operational efficiency and improve environmental, social, and governance (ESG) performance. This study identifies governance framework archetypes essential to digital transformation in banks through a comprehensive research methodology, including a literature review of digital governance frameworks, a comparative analysis of 11 leading digital banks worldwide, and latent class analysis to uncover key archetypes. Our findings reveal nine distinct governance archetypes, categorized into three dimensions: structural, including Centralized, Semi-centralized, and Open Innovation-oriented banks; dedicated processes, comprising Continuous Improvement, Vanguard, and Fast Follower banks; and relational mechanisms, featuring Self-empowering, Explorer, and Relationship-oriented banks. This classification advances the understanding of governance approaches that effectively support banks in their digital transformation journeys. The implications of these archetypes are substantial, offering a framework for banks to align their strategies with digital transformation initiatives. By adopting these governance structures, banks can better navigate the complexities of the digital landscape, foster innovation, and ultimately enhance their service offerings while addressing the evolving demands of customers. This research contributes to the growing body of knowledge on digital governance in banking and provides guidance for financial institutions striving to succeed in an increasingly digital world.
رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در حقوق ایران و عربستان
حوزههای تخصصی:
با گسترش فضایِ مجازی و ظهورِ شیوه هایی نوین تعاملات دیجیتال، جرائم منافیِ عفت نیز وارد مرحله ای نوین و پیچیده شده اند که نظام های حقوقی سنتی در مواجهه با آن با چالش های نظری و فقهی و اجرایی روبه رو هستند. این مقاله با رویکردی تطبیقی، به بررسی نحوه رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در دو نظام حقوقی ایران و عربستان سعودی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش، فقدان چارچوبی منسجم، به روز و کارآمد برای مقابله با اشکال نوپدید این گونه جرائم در زیست بوم دیجیتال است؛ جرائمی که از یک سو تهدیدی برای امنیت اخلاقی و روانی جامعه محسوب می شوند و از سوی دیگر در معرض تعارض با اصول حریم خصوصی و حقوق بنیادین کاربران قرار دارند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از منابع فقهی و حقوقی و مقررات موضوعه دو کشور بوده و ضمن بررسی مستندات قانونی، بر تحلیل تطبیقی ساختارهای دادرسی، ضمانت اجراها، استثنائات رسیدگی و چالش های فنی و قانونی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ایران، با وجود جرم انگاری محدود و پراکنده در قوانین جزایی و رایانه ای، پاسخ نظام کیفری به این جرائم همچنان با خلأهای جدی درزمینه تعریف مفاهیم، اثبات جرم، رسیدگی الکترونیک و حفظ تعادل میان امنیت و حریم خصوصی روبه رو است؛ درحالی که عربستان با تصویب «قانون مبارزه با جرائم سایبری» و رویکرد تعزیری در پاسخ به مصادیق نوظهور، موفق به ایجاد سازوکاری نسبتاً منسجم تر شده است. درنهایت، مقاله پیشنهاد می دهد که تدوین مقررات مستقل، توسعه دادگاه های تخصصی سایبری و تقویت ظرفیت فنی و قضایی، پیش شرط هایی اساسی برای رسیدگی عادلانه و مؤثر به جرائم منافی عفت در فضای مجازی محسوب می شود.
نقش الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های فرزندپروری در پیش بینی خودکشی با میانجی گری افسردگی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
102 - 114
حوزههای تخصصی:
خانواده یک کانون فرهنگی- اجتماعی مهم به شمار می آید و نقش مهمی در پیشگیری از مسائل آسیب زای افراد در آینده دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه ساختاری گرایش به خودکشی، الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های فرزندپروری با میانجی گری افسردگی در زنان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل ۲۳۷ نفر از زنان قربانی خشونت خانگی که به ۳ مرکز بهزیستی، اورژانس اجتماعی و اورژانس اجتماعی صدرا در استان فارس مراجعه کرده بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های فرزندپروری (PSI)، الگوی های ارتباطی خانواده تجدید نظر شده (RFCP)، افکار خودکشی بک (BSSI) و افسردگی بک نسخه دوم (BDI-II) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و AMOS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. طبق نتایج الگوی ارتباطی همنوایی، سبک های فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه از طریق افزایش افسردگی منجر به افزایش گرایش به خودکشی، و الگوی ارتباطی گفت وشنود، سبک فرزندپروری مقتدرانه از طریق کاهش افسردگی منجر به کاهش گرایش به خودکشی می شود. به نظر می رسد تعامل و روش های تربیت ناسازگاری که والدین برای فرزندانشان در نظر می گیرند اثرات مخربی را بر رفتار، انتظارات و افزایش ریسک گرایش به خودکشی در آینده می گذارد.
تبیین جامعه شناختی کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی بر مبنای حمایت های اقتصادی با تأکید بر نقش میانجی سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین کیفیت روابط اجتماعی و خانوادگی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی بر مبنای حمایت های اقتصادی نهادی و غیرنهادی با تأکید بر نقش میانجی سلامت روانی بود. روش پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95درصد و توان آزمون حداقل 80درصد برابر با 147 نفر تعیین شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد در بازه زمانی شهریور تا اسفند 1402 انجام شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و سلامت روانی به ترتیب با استفاده از پرسش نامه های گلومبوک- راست (1985)، پیرس و همکاران (1991)، مقیاس گلدبرگ (1972) سنجش شد. همچنین، متغیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی با استفاده از مقیاس محقق ساخته عملیاتی شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار SmartPLS4 تحلیل شد. براساس نتایج پژوهش، سلامت روانی عمومی در تأثیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط خانوادگی اثر میانجی کامل داشت. اثر میانجی کامل سلامت روانی عمومی در تأثیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط اجتماعی نیز تأیید شد. اثر مستقیم حمایت نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط در هر دو مدل با حضور متغیر میانجی سلامت روانی عمومی تصادفی و غیرمعنادار به دست آمد. این نتیجه بیانگر آن است که حمایت اقتصادی، مستقیماً بر کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی تأثیر نمی گذارد، بلکه ازطریق بهبود سلامت روانی تأثیر خود را اعمال می کند.
سنجش اثر تولید صنعت ورزش بر رشد اقتصادی استان های ایران به روش GMM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف توسعه منطقه ای، تخصیص بهینه منابع مح دود سرمایه فیزیکی و انسانی در جهت دست یابی به رشد اقتصادی است. صنعت ورزش به عنوان یک صنعت نوپدید شامل کلیه فعالیت های مرتبط با تولید و توزیع محصولات ورزشی است که در بازار قیمت گذاری می شود. هدف اصلی این پژوهش برآورد سهم تولید ناخالص داخلی ورزش (GDSP) در رشد اقتصادی استان های ایران در دوره 1390-1400 است. به این منظور پس از محاسبه GDSP به تفکیک استان های ایران، این متغیر به عنوان یک نهاده در تابع تولید کاب-داگلاس به دو عامل دیگر تولید شامل نیروی کار و سرمایه افزوده شد. همچنین امکان تعامل بین دو نهاده اصلی تولید یعنی نیروی انسانی و سرمایه با تولید ناخالص ورزش نیز در مدل برآورد شده لحاظ شد. روش مدل سازی مبتنی برداده های تابلویی، شامل دو روش مدل رگرسیون با اثرات تصادفی و مدل رگرسیون پویا با برآوردگر GMM است. نتایج برآوردها شواهد آماری مبنی بر اثرات مثبت تولید ناخالص ورزش بر رشد اقتصادی ارائه می دهد. 1) اثر تولید ناخالص ورزش بر رشد اقتصادی مثبت و معناداراست بطوریکه هر یک درصد افزایش در GDSP به قیمت واقعی تا 17/0درصد رشد اقتصادی به قیمت واقعی را افزایش داده است. 2) آثار تعاملی دو نهاده نیروی کار و سرمایه با GDSP اگرچه کوچک بوده، به ترتیب به میزان 05/0 و 07/0 درصد، اما مثبت و معنادار بوده و رشد اقتصادی را افزایش داده است. مهم ترین رهیافت این پژوهش ضرورت برنامه ریزی در جهت گسترش سرمایه گذاری در زیرساخت ها و فعالیت های ورزشی با هدف بهره برداری از ظرفیت این صنعت در رشد اقتصادی استان های ایران است.
کتابداری دین در ایران: شناسایی مضامین و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی مؤلفه ها و ارائه پیشنهادهایی برای موضوع کتابداری دین در کشور بود.روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که با رویکرد کیفی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان کتابداری انجام شد که به صورت هدفمند به دلیل تجربه و شناخت از موضوع انتخاب شدند. مصاحبه ها تا زمان اشباع و تکراری شدن اطلاعات ادامه یافت. متن مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون موردبررسی قرار گرفتند. در این فرایند با استفاده از رویکرد ایجاد شبکه مضامین در سه مرحله استخراج مضامین پایه، دسته بندی مضامین پایه و ایجاد مضامین سازمان دهنده و درنهایت ایجاد مضمون فراگیر کدگذاری ها انجام شد.یافته ها: مضامین در چهار گروه اقدامات تخصصی در کتابخانه ها برای توسعه و پژوهش علوم دینی و ترویج دین در جامعه، شرایط تأثیرگذار بر ایجاد تخصص دینی در کتابداری، نقش کتابخانه ها و نهادهای دینی در توسعه و ارتقای تخصص دینی کتابداری و نتایج و فواید فعالیت های تخصصی دینی کتابداری در تقویت مطالعات دینی و ترویج دین داری در جامعه دسته بندی شدند. اقدامات تخصصی ناظر بر ده مضمون پایه است که شامل شناسایی منابع، سازمان دهی، شناخت نیاز مخاطبان و اطلاع رسانی، تولید ابزارهای تخصصی، آموزش کتابداران و لزوم تبیین اهداف و وظایف کتابداری دین است. یازده مضمون پایه شرایط تأثیرگذار بر موضوعاتی چون نفوذ دین در بافتار فرهنگی و سیاسی و موانعی مانند ضعف اطلاعات دینی کتابداران و چالش های دینی جوانان تأکید دارد. پانزده مضمون پایه نقش کتابخانه ها و نهادهای دینی در گروه های نهادهای حاکمیتی، کتابخانه های بزرگ، نهادهای دینی و تشکل های کتابداری ملی و بین المللی و مؤسسات علمی و پژوهشی هستند. سه مضمون پایه جذب مخاطبان کتابخانه ها، ترویج اخلاق حرفه ای اسلامی کتابداری و کمک به توسعه مطالعات دینی از نتایج پرداختن به کتابداری دین در کشور است.نتیجه گیری: بافتار و فرهنگ دینی فارغ از نوع دین و مذهب در جوامع ایجاد و تقویت رویکرد دینی را به عنوان شاخه ای از فعالیت های کتابداری حرفه ای ضروری کرده است و این موضوع از دیرباز در حرفه کتابداری موردتوجه بوده است و نیاز به تقویت دارد. نقش نهادها و تشکل ها در تغییر، تحول و تقویت رویکردهای جدید در حرفه کتابداری از طریق توسعه مبانی علمی و فکری و تقویت دانش این حوزه و افزایش تعاملات و ارتباطات علمی بسیار پررنگ و تأثیرگذار بوده است و در حوزه دین نیز تأثیر مشخص و برجسته ای را از خود نشان داده اند؛ بنابراین توجه به ایجاد تشکل های حرفه ای کتابداری دین و پیوند این تشکل ها با سایر نهادهای مدنی و تشکل های کتابداری دینی در سطح بین المللی به تقویت این مجامع کمک خواهد کرد. ایجاد تشکل کتابداری دین در ایران با حضور نمایندگانی از نهادهای کتابداری و نهادهای دینی از همه گرایش ها و مذاهب دینی رسمی کشور به منظور سیاست گذاری، هماهنگی و برنامه ریزی فعالیت های حرفه ای کتابداری دین در کشور می تواند برای حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی کشور مفید و مؤثر باشد. شاید از این رهگذر افق های گسترده و جدیدی به روی کتابداران و سایر ذی نفعان گشوده شود. بدیهی است چنین انجمنی می بایست زیر چتر حمایتی حرفه ای، معنوی و مادی نهادی بزرگ تر قرار گیرد. این نهاد می تواند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران باشد. ایجاد گرایش کتابداری دین و تدوین دروس و سرفصل های مناسب برای تربیت کتابداران این حوزه در دانشگاه، تدوین اولویت های پژوهشی و انجام پژوهش های نظری و کاربردی کتابداری دین در مؤسسات علمی و پژوهشگاه های تخصصی مرتبط با علم اطلاعات و دانش شناسی از پیشنهادهای این پژوهش است.
تجزیه و تحلیل منطقه ای از مرکز ثقل حکومت ها در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم "حکومت" و "مرز" در تاریخ ایران ، به اندازه طول تاریخ ایران مهم بوده است. از آن جهت که حاکمیت های ایرانی بر این دو مفهوم مداقه کرده و هویت خود را در اعمال اقتدار ،بر این دو مولفه قرار داده اند. شاید از این منظر بوده که برخی محققین قدیمی ، پدیده یا مفهوم "حکومت" را یک اختراع ایرانی می دانند. جغرافیای سیاسی حکومت ها در طول تاریخ ایران، علیرغم ناموزون بودن، بر چند متغییر و شاخص استوار بوده و همگی تابعی از مسائل و مولفه های متنوع و پیچیده ای است که ترسیم یک الگوی ثابت را برای تمام تاریخ ایران مشکل می کند. پژوهش های تاریخی نشان می دهد که نخستین تمدن ایرانی در شرق فلات ایران (که به دنبال ورود آریائیها تشکیل شد) احتمالاً همان کاویانیها (کیانیان) بودند. بنابراین اهمیت جغرافیای سیاسی ایران از فلات شرقی شروع شده، اما بتدریج به غرب و سپس مناطق جنوبی منتقل می شود. بعد از ورود اسلام به ایران، شاهد پراکندگی نامتوازنی در جغرافیای سیاسی حکومت ها هستیم اما مرکز فلات ایران مهمترین نقطه محسوب می شود. در این پژوهش ، به دنبال آن هستیم تا نقشه مفهومی از جغرافیای سیاسی حکومت ها در ایران را تحلیل کنیم.
سیمای نمادین اندام معشوق در عرفان اسلامی (با تکیه بر عاشقانه های نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
241 - 262
حوزههای تخصصی:
محبوب حقیقی و معشوق آسمانی در عرفان، حق تعالی است که قابل وصف نیست اما برای ابراز عاشقی و شیفتگی خود به او، چاره ای جز بهره گیری از وصف های معشوق زمینی نیست. به این ترتیب سیما و اندام محبوب زمینی در ابیات عرفانی نیز راه یافته اند. تصویر نمادین از صورت و سیرت معشوق، از وجوه مشترک بین عشق زمینی و آسمانی است که با هنرمندی نظامی در منظومه های عاشقانه رسمیت می یابد و با حافظ به کمال می رسد. این مقاله با روش تحلیل منطقی و توصیفی و با استناد به منابع اولیه، به این مطلب اذعان دارد که سیمای نمادین اندام معشوق واسطه ابتکاری برای ترکیب عشق الهی و انسانی بوده است و بخش مهمی از این ابتکار را نظامی گنجوی رقم زده است. نماد کامل معشوق، زن با همه ویژگی های دلبرانه اوست که واسطه بین زمین و آسمان می شود، در عرفان «زن سوفیایی» نام می گیرد و رخ و خّد و خال و ابرو هریک نمادی برای شورانگیزی و درک عشق الهی می گردند. کلیدواژه ها: عرفان اسلامی، نمودهای عشق، اندام معشوق، محبوب زمینی و آسمانی، نمادپردازی.
مقایسه تطبیقی عملکرد الگوریتم های CODAS , MABAC در پهنه بندی خطر فرونشست زمین با بهره گیری از شاخص های زیست محیطی (مطالعه موردی: محدوده حریم شهرهای استان البرز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطراتی که طی سال های اخیر در بسیار از مناطق رخ داده، مخاطرات ناشی از فرونشست است . محدوده شهری و مرکزی استان البرز نیز، در طی سال های اخیر با افت شدید سطح آبهای زیرزمینی مواجه بوده که این عامل سبب گردیده تا این منطقه در معرض وقوع مخاطره فرونشست قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهمترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مرکزی و شهری استان البرز و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالا در آینده درگیر فرونشست خواهند شد، با بهره گیری از الگوریتم های چند معیارهMABAC و CODAS است. ضمنا در بحث پهنه بندی به نقش عوامل محیطی (آب های زیرزمینی، کاربری اراضی، افت آب، سطح آب، عمق آب ...) توجه ویژه ای صورت پذیرفته است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیار های عمق آب ، کاربری اراضی و شیب و زمین شناسی با ضریب وزنی 151/0، 147/0، 43/0 و 136/0 مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مورد مطالعه می باشند.با توجه به نقشه پهنه بندی فرونشست با تکنیک MABAC به ترتیب 18/284 و 14/223کیلومتر مربع و تکنیک CODAS 09/236 و 34/512 کیلومترمربع در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. نتایج اعتبار سنجی نشان داده که الگوریتمMABAC ، با سطح زیر منحنی 891/0، در برآورد حساسیت فرونشست محدوده مورد مطالعه نسبت به الگوریتم CODAS با سطح زیر منحنی 714/0، از صحت بیشتر و در نتیجه قابلیت بالاتری برخوردار است. در نهایت می توان گفت مهمترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل فرونشت در محدوده شهری استان البرز، بهره ی بی رویه از آب های زیرزمینی و افت سطح آب است.نتایج مطالعه مدیران سازمانی و برنامه ریزان منابع اراضی و خاک ، در زمینه حفاظت و مدیریت منابع آبی و مخاطرات طبیعی و جلوگیری از تخریب سرزمین کمک شایانی نماید.
مدل سازی پویایی های ریسک سیستماتیک در بازارهای مالی ایران: چارچوب یکپارچه چندرژیمی مبتنی بر ARIMA، DCC GARCH، GMM و مارکوف سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۵بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
138 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، طراحی و ارائه یک چارچوب ترکیبی پیشرفته برای مدل سازی پویایی های ریسک سیستماتیک در بازارهای مالی ایران مد نظر قرار گرفته است. اقتصاد ایران به دلیل ماهیت ساختاری شکننده، نوسانات شدید سیاسی-اقتصادی و تغییرات ناگهانی در سیاست های پولی و ارزی، زمینه ای ایده آل برای بررسی تأثیر متقابل دارایی های مختلف و نحوه انتقال ریسک در رژیم های رفتاری گوناگون فراهم می کند. در چنین بستری، وابستگی ها و شدت انتقال شوک های مالی در دوره های کم نوسان، نیمه بی ثبات و بحرانی کاملاً متفاوت است. بنابراین، هدف اصلی مطالعه حاضر، تحلیل ساختار وابستگی و انتقال ریسک میان سه دارایی کلیدی(طلا، نرخ ارز آزاد (دلار آمریکا) و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران)در قالب یک چارچوب چندسطحی و چندمدلی است؛ به طوری که بتوان با دقت بیشتری رژیم های رفتاریِ پنهان را شناسایی و میزان ریسک سیستمیک را تحت شرایط مختلف بازار اندازه گیری کرد. روش : در گام نخست، سری های زمانی بازده روزانه سه دارایی یادشده با استفاده از مدل های ARIMA پالایش شدند تا مؤلفه های روندی و خودهمبستگی های خطی حذف شوند و سری های باقیمانده تنها متغیرهای تصادفی و غیرخطی را در خود جای دهند. سپس برای هر سری از مدل GARCH(1,1) جهت برآورد و پیش بینی نوسانات شرطی (Conditional Volatility) بهره گرفته شد. در مرحله سوم، به منظور استخراج ماتریس همبستگی های شرطی پویا میان دارایی ها، مدل DCC-GARCH به کار رفت. برای شناسایی تغییرات ساختاری رفتار بازار و جدا کردن دوره های کم نوسان از پرنوسان، دو روش مکمل استفاده شد: اول، مدل مارکوف سوئیچینگ با قابلیت تقسیم بندی زمان به رژیم های نوسان پایین و نوسان بالا بر مبنای احتمال های انتقال (Transition Probabilities)، و دوم، مدل ترکیب گاوسی (GMM) که با تحلیل خوشه ای داده ها، هر مشاهده را به صورت احتمالاتی به چند رژیم رفتاری منسوب می سازد. در نهایت، با محاسبه شاخص ارزش در معرض ریسک شرطی (COVAR) برای هر جفت دارایی در هر رژیم رفتاری، شدت ریسک سیستماتیک و میزان انتقال شوک ها به شکلی جامع بررسی شد. یافته ها: تحلیل داده های روزانه دوره ۱۳۹۴–۱۴۰۳ نشان داد شدت و ساختار انتقال ریسک سیستمیک در بازارهای مالی ایران کاملاً به رژیم رفتاری بازار بستگی دارد. در رژیم های «آرام»، همبستگی های شرطی بین طلا و دلار و نیز میان طلا و شاخص بورس به زیر ۰٫۳ کاهش یافته و متوسط COVARها کمتر از ۰٫۱۵ است، اما با افزایش نوسانات به سطح «نیمه بی ثبات»، این مقادیر به حدود ۰٫۴ تا ۰٫۵ می رسند. در «بحران» ساختار چهاررژیمی، همبستگی طلا–دلار به بیش از ۰٫۸ و طلا–بورس به بیش از ۰٫۳ افزایش یافت و COVAR طلا⇄دلار تا ۰٫۷۸ و طلا⇄بورس تا ۰٫۳۰ بالا رفت که نشانگر پدیده «فرار به ارز» و «فرار به طلا» در اوج تنش هاست. همچنین، روابط دلار⇄بورس و دلار⇄طلا در رژیم های میانی نه تنها سیگنال های هشدار اولیه از افزایش ریسک می دادند، بلکه گاهی در برخی دوره های ظاهراً آرام، COVAR بالاتری نسبت به رژیم های نیمه بی ثبات ثبت می شد؛ پدیده ای که می تواند منعکس کننده انتظارات منفی پنهان یا سیاست گذاری ناپایدار باشد. به طور کلی، ترکیب DCC-GARCH، مارکوف سوئیچینگ و GMM امکان تفکیک دقیق تر رژیم ها و سنجش توانایی ریسک را فراهم ساخت و نشان داد که رفتار غیرخطی و چندلایه انتقال ریسک باید در تحلیل ریسک سیستمیک اقتصادهای ناپایدار مد نظر قرار گیرد. نتیجه گیری: این پژوهش تأکید می کند که در اقتصادهایی با نوسانات ساختاری و سیاسی-اقتصادی شدید، استفاده از چارچوب های رژیم محور و پویا برای تحلیل ریسک سیستمیک الزامی است. این چارچوب نه تنها قابلیت شناسایی زودهنگام دوره های پرخطر و میان بحرانی را دارد، بلکه می تواند به عنوان ابزاری کارا برای سیاست گذاران، نهادهای نظارتی و سرمایه گذاران حرفه ای در طراحی سیاست های کلان، تخصیص بهینه سرمایه و مدیریت ریسک سیستماتیک به کار رود.
بنیان شناسی کنترل های راهبردی با ارائه الگوی طراحی آن در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
295 - 336
حوزههای تخصصی:
تدوین، اجرا و کنترل استراتژیک سه مؤلفه کلیدی و به هم پیوسته در فرآیند مدیریت راهبردی هستند که هماهنگی و توازن میان آن ها برای موفقیت سازمان ها امری ضروری تلقی می شود. با این حال، شواهد موجود نشان می دهد که تنها حدود ۳۰ درصد از اهداف راهبردی در سازمان ها محقق می گردد که یکی از علل اصلی آن، عدم استقرار کامل و مؤثر نظام کنترل راهبردی است. هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین ابعاد گوناگون کنترل های استراتژیک و تحلیل نحوه ایفای نقش آن ها در نظام بانکی کشور است. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیم ساختاریافته با مدیران ارشد و کارشناسان حوزه برنامه ریزی استراتژیک در بانک ها جمع آوری شده است. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل داده ها، هفت نوع کنترل راهبردی به عنوان مضامین اصلی نظام کنترل استراتژیک در بانک ها شناسایی گردید: کنترل تدوین استراتژی، کنترل اجرای استراتژی، کنترل ورودی–خروجی، کنترل فرااستراتژیک، کنترل فرایند استراتژیک، پایش استراتژیک و کنترل تبدیل استراتژی به اجرا. همچنین چهار بعد کلیدی شامل نوع بانک، نوع فعالیت، نوع مشتری و طول دوره مدیریت عالی سازمان، به عنوان عوامل تأثیرگذار بر نحوه اعمال کنترل ها استخراج شد. نتایج نشان می دهد که در نظام بانکی کشور، کنترل تدوین استراتژی، کنترل اجرای استراتژی و کنترل ورودی–خروجی، به ترتیب بیشترین سهم را در فرآیندهای کنترلی دارا هستند. این یافته ها می تواند زمینه ساز طراحی نظام کنترلی متناسب با ویژگی های ساختاری و محیطی بانک ها و بهبود عملکرد راهبردی آن ها باشد.
زیباشناسی درختان و درختچه های مناسب فضای سبز شهرهای کوهستانی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
در طراحی توسعه پایدار فضای سبز شهری، معرفی گونه های مناسب از لحاظ زیباشناختی و همچنین استفاده از گونه های بومی امری ضروری است. هدف این پژوهش نیز تعیین نظر ساکنان شهری در انتخاب گونه های درختی و درختچه ای مناسب برای فضای سبز شهری دیلمان از دیدگاه زیباشناسی بود. برای انتخاب گونه های گیاهی مناسب، فهرستی از همه گیاهان زینتی موجود در سازمان پارک ها و فضای سبز شهری دیلمان تهیه شد. سپس 107 گونه بومی که به صورت تاریخی در منطقه مورد مطالعه وجود داشتند و قابل استفاده در فضای سبز بودند انتخاب و توسط کارشناسان تأئید شدند. از بین گونه های شناسایی شده، تعداد 15 گونه برتر شامل نارون، افرا، توسکا، ممرز، زبان گنجشک، شمشاد هیرکانی، لرگ، داغداغان، بارانک، سرخدار، بلوط، راش، سرو هوریزنتالیس، کاج کریسمس و سرو کشمریانا برای استفاده در فضای سبز شهری بر اساس پاسخ شهروندان انتخاب گردیدند. جامعه آماری این پژوهش ساکنان شهر دیلمان بودند که 371 نفر با استفاده از روش کوکران برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. روایی سوالات پرسشنامه توسط کارشناسان این حوزه مورد تأئید قرار گرفت. همچنین میزان پایایی سوالات با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر با 782/0 بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که پاسخ دهندگان، استفاده از کاج کریسمس را برای حاشیه خیابان ها و پارک ها، سرو هوریزنتالیس را برای بلوارها، داغداغان را برای کنار جاده ها و سرو کشمریانا را برای مجاور مدارس ترجیح می دهند. پاسخ دهندگان به گونه های بومی نسبت به گونه های غیر بومی و گونه های با رنگ غیر سبز نسبت به گونه های با رنگ سبز علاقه بیشتری نشان دادند.
بررسی عوامل موثر بر نرخ تورم با تاکید بر نوسانات نرخ ارز در اقتصاد کشور عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طبق ادبیات اقتصادی تورم بیش از حد (بیشتر از سطح پایدار تورم)، قدرت خرید را از بین می برد، تصمیم گیری اقتصادی را مخدوش می کند و منجر به عدم اطمینان عوامل اقتصادی شود، در حالی که کاهش تورم (کمتر از سطح پایدار تورم) می تواند منجر به کاهش هزینه ها (مصرف) و سرمایه گذاری شود و به طور بالقوه رشد اقتصادی را متوقف کند. هدف این تحقیق استفاده از نتایح بدست آمده از بررسی عوامل موثر بر نرخ تورم به منظور افزایش کارایی سیاست پولی و کنترل تورم می باشد.روش شناسی: در این پژوهش از تکنیک های اقتصادسنجی سری زمانی(مفاهیم ریشه واحد و مانایی، مدل های تغییرپذیری و الگوی خودرگرسیون با وقفه های توزیعی؛( ) استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا با اجرای آزمون های ریشه واحد کلاسیک و غیرخطی با لحاظ شکست ساختاری مانایی متغیرها بررسی می شود. در ادامه رابطه بلندمدت بین متیغرهای تحقیق توسط آزمون کرانه ها بررسی شده و سپس کشش های بلندمدت و کوتاه مدت استخراج شده است.همچنین نوسانات نرخ ارز نیز توسط مدل های ناهمسانی شرطی (GARCH) استخراج شده و سپس این متغیر ها بصورت متغیر توضیحی جدید وارد الگوی خودرگرسیون با وقفه های توزیعی( ) خواهد شد.یافته ها و نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده دو متغیر شاخص نوسانات نرخ ارز و درجه باز بودن تجاری مهمترین عوامل تعیین کننده نرخ تورم در عراق در بلندمدت هستند. درحالی در کوتاه مدت شاخص نوسانات نرخ ارز بر نرخ تورم موثر نیست. نوسانات نرخ ارز می تواند بر تجارت و سرمایه گذاری بین المللی تأثیر بگذارد، زیرا عدم قطعیت در نرخ ارز می تواند سرمایه گذاری خارجی را متوقف کند و بر رقابت پذیری صادرات تأثیر بگذارد و همچنین باعث افزایش تورم واردتی گردد. افزایش درجه باز بودن تجاری باعث می شود که تورم جهانی کامودیتی ها به سرعت اقتصاد عراق را متاثر کند و باعث افزایش هزینه های مصرفی شهروندان عراقی گردد. همچنین بر طبق نتایج ضریب تصحیح خطا منفی بوده و برابر 36/0- است. بنابراین در هر سال 36/0 عدم تعادل نرخ تورم در یک دوره، در دوره بعد تعدیل می شود. می توان گفت که تعدیل به سمت تعادل با کندی انجام می گیرد که وابسته به محیط اقتصاد کلان عراق دارد.
طراحی و تببین الگوی دوره های آموزشی کاربردی در صنعت بانکداری با رویکرد بهبود کیفیت در اجرای دوره های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
111-129
حوزههای تخصصی:
هر سازمانی به منظور دستیابی به هدف یا اهدافی خاصی ایجاد می شود و روابط، هماهنگی ها و تخصیص منابع به منظور تحقق همان اهداف در سازمان شکل می گیرند و این نیروی انسانی است که سازمان ها را به اهدافش نزدیک می کند. با توجه به اینکه نیروی انسانی مهمترین منبع هر سازمان می باشد مدیران باید به آموزش و افزایش دانش و توانمند سازی آنان برای اداره امور سازمان توجه کافی و لازم را مبذول دارند. هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی دوره های آموزشی کاربردی در صنعت بانکداری با رویکرد بهبود کیفیت در اجرای دوره های آموزشی است. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش گردآوری داده ها، پژوهشی آمیخته( کیفی و کمی) می باشد. بر اساس تحلیل های صورت گرفته بر روی داده های کیفی، مضامین دوره های آموزشی کاربردی در صنعت بانکداری با رویکرد بهبود کیفیت در اجرای دوره های آموزشی شناسایی گردید. این ابزارها به صورت یک چارچوب مفهومی در اختیار16 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاه قرار گفت و از آن ها در خصوص تمامی دسته بندی های موجود در این چارچوب به صورت یک پرسشنامه نظرسنجی شد. پس از جمع آوری نظرات خبرگان و استفاده از راهنمایی های آن ها، چارچوب نهایی مورد اصلاح قرار گرفت و مضامین نهایی تأییدشده توسط خبرگان، به صورت پرسشنامه نهایی در آمد و مورد استفاده قرار گرفت.و درمضامین نیاز سنجی ابعاد، نیاز سنجی دانش و نیاز سنجی فردی و سازمانی و همچنین هدف گذاری اموزشی ابعاد ظرفیت سنجی فردی و سازمانی بهمراه اهداف شغلی و سازمانی و نهایتا فرهنگ سازمان یادگیری و در مضامین اجرای امورش و تسهیلات اموزشی و نهایتا ارزشیابی دوره های اموزشی ابعاد ومقوله ها احصا شدند.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی در جامعه ی ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی در جامعه ی ایرانی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد جامعه ی ایران در سال 1403 که اطلاعات مقدماتی در زمینه ی کامپیوتر و هوش مصنوعی داشتند بود که بالای 20 سال سن داشتند و از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 340 نفر (137مرد، 203 زن) انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی، پرسشنامه ی انگیزه های استفاده از هوش مصنوعی و فرم کوتاه مقیاس نگرش نسبت به هوش مصنوعی جمع آوری شدند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی چهار عامل آگاهی ، استفاده ، ارزیابی و اخلاق را برای مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی تأیید کرد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون برای بررسی روایی همزمان (همگرا و واگرا) مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی نشان داد که بین خرده مقیاس های، مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی و خرده مقیاس پرسشنامه ی انگیزه های استفاده از هوش مصنوعی و خرده مقیاس پذیرش هوش مصنوعی در فرم کوتاه مقیاس نگرش نسبت به هوش مصنوعی همبستگی مثبت معنادار و با خرده مقیاس ترس از هوش مصنوعی در فرم کوتاه مقیاس نگرش نسبت به هوش مصنوعی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. همسانی درونی خرده مقیاس های، مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی بر حسب آلفای کرونباخ با ضرایب همبستگی 72/0 تا 82/0 مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مقیاس دانش استفاده از هوش مصنوعی برای سنجش این سازه در نمونه ای از جامعه ی ایرانی از ویژگی های روانسنجی مناسبی برخوردار است و می تواند ابزاری مفید برای پژوهشگران در زمینه ی پژوهش های مرتبط با دانش استفاده از هوش مصنوعی باشد.
چالش در حکمرانی نهادهای بین المللی در قبال بحران غزه 2023 مطالعه موردی: شورای امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای بین المللی نقش قابل توجهی بر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی به طور عام و مسائل حقوقی نظیر مخاصمات، ائتلاف ها، داوری و امور قضایی و کیفری بر عهده دارند. از نهادهای مهم در این زمینه شورای امنیت سازمان ملل متحد است. پژوهش حاضر درصدد بررسی چالش های اعتماد به حکمرانی نهادهای بین المللی و به طور مشخص شورای امنیت در قبال حوادث پس از هفتم اکتبر میان غزه و اسرائیل است. پرسش محوری این است که برحسب وظایف و اختیارات شورای امنیت، چالش های حکمرانی این نهاد بین المللی در جنگ پس از 7 اکتبر شامل چه مواردی است؟ بررسی نشان داده است که شورای امنیت در سه حوزه برقراری صلح و امنیت جهانی، حل و فصل مخاصمات و انجام وظایف محوله (عدم ترک) عملکرد مطلوبی نداشته است. از حیث برقراری صلح و امنیت به دلیل نفوذ اعضای شورای امنیت نظیر امریکا که دارای حق وتو هستند، رویه محافظه گرایانه در پیش گرفته است؛ در حیطه اختیارات برای حل مخاصمات نسبت به جلوگیری از وقوع بحران، اقدامات لازم را انجام نداده است و در حوزه جلوگیری از نقض قواعد جنگی نیز دچار ترک فعل شده است. به همین دلیل باید گفت حکمرانی شورای امنیت در قبال بحران کنونی غزه مطلوب نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده است.
بهینه سازی مسئله برنامه ریزی تولید و زمان بندی ارتباط انسان-ربات در شرایط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
39 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف : برنامه ریزی تولید، زمان بندی و توالی، هسته اصلی عملکرد شرکت های تولیدی را تشکیل می دهد. تقاضاهای جدید و در حال تغییر بازار، تولید را به یک چالش تبدیل می کند، زیرا شرکت ها باید با استفاده از حداقل منابع ممکن، محصولاتی با کیفیت بالا ارائه کنند و به تقاضاهای غیر قطعی بازار پاسخ دهند. بنابراین نیاز به برنامه ریزی، زمان بندی و توالی تولید کارآمد به یک حوزه تحقیقاتی بسیار مهم برای شرکت ها و محققان در دهه های اخیر تبدیل شده است. در این مقاله به مدل سازی و حل یک مسئله برنامه ریزی تولید و زمان بندی ارتباط انسان-ربات در شرایط فازی پرداخته شده است. مدل ارائه شده به دنبال تصمیماتی همچون مقدار بهینه تولید، تخصیص انسان-ربات به تولید محصولات در هر خط، زمان بندی پردازش و تولید محصولات می باشد. برای دستیابی به تصمیمات یکپارچه برنامه ریزی تولید و زمان بندی ارتباط انسان-ربات سه تابع هدف بیشینه سازی ارزش خالص فعلی، کمینه سازی حداکثر زمان اتمام تولید محصولات و کمینه سازی مجموع زمان زودکرد و دیرکرد در نظر گرفته شده است. روش ها : از آنجایی که مقدار تقاضا و زمان پردازش به عنوان پارامترهای غیرقطعی در این مسئله مطرح هستند، از روش برنامه ریزی فازی بدبینانه برای مواجهه با این پارامترها و برای حل مدل سه هدفه از روش اپسیلون محدودیت، الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب 2 (NSGA-II)، بهینه سازی ازدحام ذرات چندهدفه (MOPSO) و بهینه سازی وال چندهدفه (MOWOA) استفاده شده است. از این رو برای حل مسئله در سایز کوچک و تحلیل حساسیت مدل ریاضی از روش اپسیلون محدودیت استفاده شده است و برای حل مسئله در سایزهای بزرگتر از الگوریتم های فرا ابتکاری بهره گرفته شده است. یافته ها : تحلیل مدل ریاضی در شرایط عدم قطعیت نشان می دهد که با کاهش مقدار حداکثر زمان اتمام تولید محصولات، مقدار ارزش خالص فعلی و همچنین مجموع زمان زودکرد و دیرکرد کاهش یافته است. کنترل مدل با استفاده از روش برنامه ریزی فازی و استفاده از نرخ عدم قطعیت نیز نشان می دهد که افزایش این پارامتر، منجربه کاهش ارزش خالص فعلی و افزایش حداکثر زمان اتمام تولید محصولات شده است. با تحلیل مثال های عددی مختلف در اندازه های مختلف نیز مشاهده می گردد که کیفیت جواب های تولید شده توسط الگوریتم های MOWOA، NSGA-II و MOPSO بالاتر از روش اپسیلون محدودیت می باشد. به طوری که در بین این الگوریتم ها، MOWOA بیشترین تعداد جواب کارا را با کمترین شاخه فاصله متریک و فاصله از نقطه ایده آل کسب کرده است. نتیجه گیری : تحلیل ها نشان می دهد که بیشترین مقدار مجموع زمان زودکرد و دیرکرد زمانی رخ می دهد که مقدار نرخ عدم قطعیت برابر با 0.5 باشد. همچنین با انجام تحلیل حساسیت بر روی نرخ بهره بانکی مشاهده گردید که با افزایش 4 درصد در نرخ بهره بانکی، مقدار ارزش خالص فعلی، 15.68 درصد کاهش یافته است. مقدار نرخ بهره بانکی تاثیری بر روش مقدار حداکثر زمان اتمام تولید محصولات و مجموع زمان زودکرد و دیرکرد نداشته است. تحلیل مثال های عددی با اندازه های مختلف نیز نشان داد که روش اپسیلون محدودیت توانایی حل مثال های عددی با اندازه ای بزرگ را نداشته است و کیفیت جواب های حاصل از الگوریتم های فرا ابتکاری بالاتر از روش دقیق بوده است. همچنین تعداد جوب های کارا، بیشترین گسترش و زمان حل در الگوریتم های فرا ابتکاری بهتر از روش اپسیلون محدودیت بوده است. در بین الگوریتم های فرا ابتکاری نیز MOWOA کارایی مناسب تری نسبت به دیگر روش های حل داشته است.
تاثیر مشغله کاری حسابرسان و کیفیت حسابرسی در افشاگری سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
139 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشغله کاری حسابرسان و کیفیت حسابرسی در افشاگری سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی صورت گرفت.
روش: روش اجرای پژوهش از نوع کاربردی و به صورت توصیفی – همبستگی است و در سال 1402 انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 95 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی استان خوزستان است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از 4 پرسشنامه استفاده شد، که روایی و پایایی آن تایید و به منظور تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار معادلات ساختاری(PLS) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها بیانگر آن است که مشغله کاری حسابرسان بر افشاگری حسابرسان تأثیر دارد. همچنین کیفیت حسابرسی بر افشاگری سازمانی تأثیر دارد. مشغله کاری حسابرسان از طریق فرهنگ سازمانی بر افشاگری حسابرسان تأثیر ندارد. و کیفیت حسابرسی از طریق فرهنگ سازمانی بر افشاگری حسابرسان تأثیر دارد.
نتیجه گیری: مطابق نتایج تحقیق، مدیریت مناسب مشغله کاری، ارتقای کیفیت حسابرسی و ایجاد فرهنگ سازمانی حامی افشاگری، از عوامل کلیدی برای افزایش احتمال افشاگری تخلفات توسط حسابرسان است. نتایج پژوهش می تواند به حسابرسان خبره در درک بهتر عوامل مؤثر بر افشاگری و اتخاذ رویکردها و سیاست های مناسب برای افزایش احتمال افشاگری تخلفات کمک کند.