ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۸۹ مورد.
۱۸۱.

راهکارهای حمایت از قربانیان محیط سایبری در جرایم منافی عفت واخلاق عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جرایم سایبری بزه دیده سایبری حمایت کیفری از بزه دیده سایبری جرایم منافی عفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۲
با فراگیر شدن فضای مجازی و در دسترس همگان قرار گرفتن این تکنولوژی و ظهور و بروز جنبه های حقوق کیفری در آن، لزوم حمایت از بزهدیدگان این فضا از اهمیت و ضرورت برخوردار گردید. بنابراین در این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی تهیه و تنظیم شده است به ارزیابی حمایت کیفری از بزه دیده در قبال جرایم منافی عفت در محیط سایبری پرداخته شده است و مطالب مطروحه حول محور پاسخ به این پرسش اساسی بوده است که اصولاً اثربخشی سیاست تقنینی، قضایی و اجرایی ایران در حمایت از بزه دیده سایبری تا چه اندازه است. نتایج و یافته های پژوهش موید این مطلب است که حمایت های خاصی از بزه دیده در فضای سایبری به عمل آمده است، هم از نظر تقنینی چندین قانون اختصاصی در این حوزه تصویب شده است و هم از نظر اجرایی راهکارهایی نظیر جستجوگر ایرانی، تقویت پلیس فتا و اجرایی شدن راهکارهای پیشگیرانه از طریق اقدامات وزارت ارتباطات و آموزش و پرورش عملی شده است و هم از نظر قضایی راهکارهایی نظر تخصیص قضات مخصوص، وکیل تسخیری، عدم تعلیق و تخفیف به مجرمین خاص پیش بینی شده است. البته اقدامات مذکور هرگز کافی و وافی نبوده است و نتایج تحقیق نشان داد که در این خصوص نواقص و موانعی وجود دارد، از جمله موانع حقوقی و سیاسی نظیر امکان مخفی ماندن مجرم در فضای مجازی و یا اتخاذ سیاست های تشدید کننده وقوع بزه در فضای مجازی، موانع فرهنگی و اقتصادی، نظیر فقدان نظارت کافی والدین بر فعالیت مجازی و سود مالی ناشی از جرایم فضای مجازی که برای رفع این نواقص و موانع پیشنهادهایی نظیر نامناسب جلوه دادن شرایط پیش جنایی، تقلیل خطرات از طریق اقدامات امنیتی، شناسایی عوامل خطر، پیش بینی سیم کارت مخصوص کودکان، پیش بینی فضای مجازی مخصوص کودکان، پیش بینی فیلترینگ، تخصیص کلاس آموزشی در مدارس در رابطه با نحوه استفاده از فضای مجازی، شناسایی کاربران فضای مجازی از طریق منشاء اتصال به اینترنت، واکنش غیرکیفری پلیس فتا در قبال بزه دیدگی در فضای مجازی ارایه شده است.
۱۸۲.

تحلیل جامعه شناختی اصطلاحات خطاب در سریال های تلویزیونی «کیمیا» و «شهرزاد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصطلاحات خطاب جامعه شناسی زبان سریال تلویزیونی سریال نمایش خانگی نظریه چایکا نظریه وارداف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۵
یکی از پدیده های مهم در حوزه جامعه شناسی زبان، «اصطلاحات خطاب» است که اطلاعات اجتماعی-زبانی قابل توجهی را درباره مخاطبان و روابط میان آنها ارائه می دهند. این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی، به مقایسه اصطلاحات خطاب در سریال های نمایش خانگی و تلویزیون ملی ایران با استناد به نظریه های وارداف (2006) و چایکا (1982) می پردازد. داده ها از طریق مشاهده غیرمشارکتی، جمع آوری و اصطلاحات خطاب براساس نوع و کارکرد آنها استخراج شد. براساس داده های استخراج شده، این اصطلاحات، مقایسه و بررسی شد که آیا چهارچوب های نظری موردنظر در تحلیل زبان فارسی کارآمد هستند یا خیر. یافته ها نشان می دهند که از شش نوع اصطلاح خطاب معرفی شده توسط وارداف، پنج نوع در زبان فارسی موجود است. همچنین وجود سه عملکرد مطرح شده توسط چایکا (صمیمیت، قدرت و احترام) در هر دو سریال تأیید شد. به علاوه، کاربرد منفی اصطلاحات خطاب در «شهرزاد» در هر سه مورد، بیشتر از «کیمیا» بود.
۱۸۳.

بازنمایی آرامگاه خیام در شبکه های اجتماعی از منظر گردشگری ادبی

کلیدواژه‌ها: بازنمایی رسانهای آرامگاه خیام بازنمایی مکان گردشگری ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۱
با پیدایش و گسترش وسیع رسانه های نو، بخصوص در عرصه ی فضای مجازی، توجه دوباره به میراث ادبی و بازنمایی آن به روش های تازه و در اشکال نو امری، ضروری است. این رسانه ها قادرند فراتر از وظیفه ی اطلاع رسانی و تبلیغات ساده برای جذب گردشگران، بخصوص در مورد مکان های فرهنگی و ادبی، به منزله ی منبعی تفسیری و اکتشافی، به بازنمایی لایه های معنایی متعدد مکان بپردازند. آرامگاه خیام یکی از مکان های ادبی مهم ایران و از جاذبه های اصلی گردشگری شهر نیشابور است که با توجه به بُعد جهانی شخصیت خیام، می تواند انعکاس جهانی نیز داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی بازنمایی های رسانه ای آرامگاه خیام، محتوای تولید شده در رسانه های اینترنتی با روش تحلیل محتوا بررسی شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که محتوای تولید شده در رسانه ها عمدتاً به بازنمایی بنای آرامگاه و فلسفه ی ساخت آن با رویکرد اطلاع رسانی و بهره گیری از حداقل خلاقیت اختصاص دارد و درصد کمی از بازنمایی ها به تفسیر لایه های معنایی بیشتر این مکان پرداخته است. پیشنهاد این پژوهش توجه جدی تر به ابزار رسانه و امکانات و بلاغتِ رسانه و به کارگیری ایده های خلاق در تولید محتواهای تصویری و ادبی در راستای بازنمایی جذاب تر مکان های ادبی است. 
۱۸۴.

دیدگاه حسابرسان دربارۀ نحوۀ افشای مسائل عمدۀ حسابرسی در گزارش حسابرس مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابهام در تداوم فعالیت اظهارنظر حسابرسی تأکید بر مطلب خاص حسابرسی مستقل مسائل عمده حسابرسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف: از سال ۱۴۰۱ در ایران اجرای استاندارد حسابرسی ۷۰۱ با عنوان «اطلاع رسانی مسائل عمده حسابرسی در گزارش حسابرس مستقل» الزامی شده است و در آن، قضاوت حسابرس درباره آنچه به عنوان مسائل عمده حسابرسی است، اطلاع رسانی می شود. اهمیت قضاوتی بودن افشای مسائل عمده حسابرسی صاحب کار توسط حسابرس و تأثیر آن بر تصمیم های ذی نفعان، از آن جهت است که آیا مسائل مطرح شده در استانداردهای 701، 706 و 570 رای حسابرسان، به حدی واضح و مناسب هستند تا بتوانند مسائل شناسایی شده را مطابق استاندارد حسابرسی به عنوان مسائل عمده حسابرسی، تأکید بر مطلب خاص یا ابهام در تداوم فعالیت طبقه بندی کنند. این پژوهش به بررسی چگونگی و صحت طبقه بندی الزامات استاندارد حسابرسی ۷۰۱ (افشای مسائل عمده حسابرسی) در مقایسه با استاندارد ۷۰۶ (بندهای تأکید بر مطلب خاص و سایر بندهای توضیحی در گزارش حسابرس مستقل) و استاندارد ۵۷۰ (تداوم فعالیت) می پردازد.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و جامعه آماری آن را حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران تشکیل می دهد. این پژوهش از نظر شیوه جمع آوری داده ها پیمایشی و مقطعی و دوره زمانی آن سال ۱۴۰۳ بوده است. با کسب نظر ۱۲۸ نفر از اعضای جامعه با استفاده از پرسش نامه آنلاین و به روش نمونه گیری در دسترس، داده ها استخراج شده و با استفاده از آزمون Z، اختلاف برداشت حسابرسان در تشخیص، تفسیر و طبقه بندی صحیح مسائل گنجانده شده در استانداردهای یادشده، ارزیابی شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که توضیحات فعلی استاندارد ۷۰۱ به اندازه کافی واضح نیست و به برخی از حسابرسان در شناسایی صحیح تمامی مسائل عمده حسابرسی از میان مسائل مختلفی که در طول حسابرسی خود با آن ها روبه رو می شوند، کمک نمی کند. همچنین حسابرسان هنگام طبقه بندی مسائل بند تأکید بر مطلب خاص نیز، دچار اختلاف برداشت هستند؛ با این حال مسائل مربوط به ابهام در تداوم فعالیت را توانسته اند مطابق استاندارد حسابرسی شناسایی کنند. نتایج آزمون های تکمیلی برای تفاوت بین جنسیت حسابرسان، موقعیت شغلی (سرپرست، مدیر و شریک) و تحصیلات حسابرسان، نشان می دهد که به طور کلی تفاوت معناداری در این طبقه بندی ها وجود ندارد.نتیجه گیری: با توجه به تدوین استانداردهای جدید حسابرسی و تغییرات صورت گرفته در ساختار گزارش حسابرسی به منظور افزایش آگاهی بخشی آن ها، نتایج این پژوهش می تواند برای تدوین کنندگان استاندارد و نهادهای ناظر حائز اهمیت باشد. در این رابطه، نتایج این پژوهش، نیاز به بازنگری توضیحات گنجانده شده در استانداردهای ۷۰۱ و ۷۰۶ و همچنین توجه به روابط میان آن ها را نشان می دهد. درج راهنمای کاربردی در پیوست استانداردهای مربوط و به ویژه استاندارد جدید مسائل عمده حسابرسی، می تواند برای کاهش اختلاف برداشت های حسابرسان مؤثر باشد. پژوهش حاضر در ایران، اولین مطالعه ای است که مناسب بودن توضیحات گنجانده شده در استانداردهای مسائل عمده حسابرسی (۷۰۱)، تأکید بر مطلب خاص (۷۰۶) و استاندارد ابهام در تداوم فعالیت (۵۷۰) را مطالعه و نحوه درک حسابرسان از این توضیحات را هنگام اظهارنظر خود درباره صورت های مالی صاحب کاران بررسی کرده است. یافته ها به تدوین کنندگان استاندارد و حسابرسان برای بررسی و اثربخشی و درک بهتر استانداردهای جدید حسابرسی به ویژه استاندارد ۷۰۱ کمک می کند.
۱۸۵.

برآورد شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری و طبقه بندی آسایش حرارتی با استفاده از دمای سطح زمین (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمای سطح زمین (LST) جزیره گرمایی شهری (UHI) شاخص واریانس میدان حرارتی شهری (UTFVI) زون بندی آسایش حرارتی سنجش از دور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۷
با توجه به اهمیت جزایر حرارتی شهری، در این پژوهش شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری و طبقه بندی آسایش حرارتی در شهر ساری مورد مطالعه قرار گرفت. پس از اخذ تصاویر ماهواره لندست 8 برای 11 سال، شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری براساس دمای سطح زمین و میانگین دما استخراج، و آسایش حرارتی براساس آن طبقه بندی شد. نتایج نشان داد میانگین دمای سطح زمین شهر ساری، در تاریخ 17 مرداد 1392 دارای کمترین میزان یعنی1/30 درجه سلسیوس و بیشترین میانگین دما در 21 تیر 1397 به میزان 62/40 درجه سلسیوس می باشد. بنابراین می توان دریافت که، مناطق دارای ساختمان های مسکونی و تجاری و پوشش های مصنوعی بیشترین دما را دارا می باشند. کمترین میزان شاخص واریانس حرارتی محدوده شهری در سطح پیکسل در 10 مرداد ماه 1401 برابر با 352/0- و بیشترین مقدار آن در 17 مرداد 1395 به مقدار 122/0 محاسبه شد. طبقه عالی، خوب و نرمال آسایش حرارتی در 19 تیر 1402 دارای بیشترین پهنه به میزان 49/58 درصد مساحت و کمترین میزان آن در 17 مرداد 1392 یعنی 39/50 درصد مساحت را دارا می باشد. طبقه بد، بدتر و بدترین آسایش حرارتی در 17 مرداد 1392 دارای بیشترین پهنه به میزان 61/49 درصد مساحت و کمترین میزان آن در 19 تیر 1402 به میزان 51/41 درصد را شامل می شود. براساس این نتایج می توان دریافت که، مناطق مرکزی شهر ساری و دیگر مناطقی از شهر که پوشش سبز کمتری دارند یا در آن ها ساخت و سازهای غیراصولی بدون توجه به الگوهای زیست شهری انجام گرفته در طبقه پایینی از آسایش قرار می گیرند.
۱۸۶.

بررسی اثربخشی برنامه آموزش مبتنی بر تجربه زیسته در روابط والد- فرزندی بر همدلی و تنظیم هیجان دختران نوجوان بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه آموزش مبتنی بر تجربه زیسته روابط والد- فرزندی همدلی تنظیم هیجان دختران نوجوان بدسرپرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۹
زمینه: نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های رشدی در روند تحول انسان است. نوجوانان بدسرپرست از حمایت های روانی و عاطفی والد یا والدین خود محروم هستند. نداشتن تنظیم هیجانی و ناتوانی در همدلی از مهم ترین مشکلات و چالش های روانشناختی است که نوجوانان بدسرپرست با آن مواجه هستند. تاکنون پژوهشی به بررسی اثربخشی برنامه درمانی مبتنی بر تجربه زیسته در روابط والد-فرزندی بر میزان همدلی و تنظیم هیجان دختران نوجوان بدسرپرست نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مبتنی بر تجربه زیسته در روابط والد فرزندی بر همدلی و تنظیم هیجان دختران نوجوانان بدسرپرست انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران نوجوان بدسرپرست بود که در بازه زمانی فروردین ماه تا بهمن ماه سال 1402 در مراکز حمایتی دخترانه وابسته به اداره بهزیستی شهرستان سنندج حضور داشتند. نمونه آماری پژوهش نیز شامل 30 نوجوان دختر بدسرپرست بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) گمارش شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودکان و نوجوانان (گروس و جان، 2003) و پرسشنامه همدلی (دیویس، 1983) بود. برنامه آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته روابط والد فرزندی نیز در قالب ۸ جلسه 60 دقیقه ای و به صورت هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش برگزار شد. هم چنین جهت تحلیل داده ها در این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش مبتنی بر تجربه زیسته در گروه آزمایش در نمره کل همدلی و مؤلفه های آن (دغدغه همدلانه، دیدگاه گرایی و آشفتگی شخصی) اثربخشی معناداری نسبت به گروه گواه دارد (05/0 P<). هم چنین این برنامه آموزشی بر راهبرد ارزیابی مجدد شناختی اثربخش بود (05/0 P<) ولی اثربخشی این بسته آموزشی بر راهبرد بازداری هیجانی تأیید نشد (05/0 <P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود، مراکز نگهداری نوجوانان بدسرپرست از برنامه آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان دختر بدسرپرست در روابط والدین و فرزند برای بهبود همدلی و تنظیم هیجانی در این افراد استفاده کنند.
۱۸۷.

مدل یابی معادلات ساختاری عود مصرف مواد بر اساس منبع کنترل درونی و ادراک خطر با میانجی گری باورهای مرتبط با مواد مردان وابسته به مواد مخدر در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک خطر باورهای مرتبط با مواد عود مصرف مواد منبع کنترل درونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۸
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری عود مصرف مواد بر اساس منبع کنترل درونی و ادراک خطر با میانجی گری باورهای مرتبط با مواد مردان وابسته به مواد مخدر در حال ترک بود. روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش مردان وابسته به مواد مخدر در حال ترک شهر سمنان در در بهمن ماه 1402 تا اردیبهشت ماه 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری هدفمند 386 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس پیش بینی عود مصرف (RPS) رایت (1993)، پرسشنامه منبع کنترل(LCS) راتر (1966)، مقیاس ادراک خطر (RPI) بنیتن و همکاران(1993) و پرسشنامه باورهای مرتبط با مواد (DBQ) بک و رایت(1993) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم منبع کنترلی درونی(0/61- =β و 001/0=sig) و ادراک خطر(0/71- =β و 0/001=sig) بر روی عود مصرف مواد معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که باورهای مرتبط با مواد در رابطه بین منبع کنترل درونی(66/0- =β و 0/001=sig) و ادراک خطر(0/57- =β و 0/001=sig) با عود مصرف مواد نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/06=RMSEA، 0/04= SRMRو 0/05>p) و 89 درصد از واریانس عود مصرف مواد تبیین می شود.
۱۸۸.

بررسی اثر بخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله مبتنی بر دلبستگی ابعاد چندگانه اضطراب اضطراب جدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۵۰
زمینه: اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در کودکی است که در صورت عدم درمان موجب اختلالات شدید در بزرگسالی خواهد شد. هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک شهر ساری در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بودند. نمونه پژوهش 30 نفر از کودکان مبتلال به اختلال اضطراب جدایی بودند به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی وگواه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر دلبستگی بر اساس پروتکل قنبری و همکاران (1392)، به مدت 8 جلسه دو ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون وبعد از سه ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ابعاد چندگانه اضطراب مارچ و همکاران (1997) بود. جهت تجزیه وتحلیل دادها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررآمیحته با استفاده از نرم افزار 26 Spss انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی منجر به کاهش ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد (05/0 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب و مؤلفه های آن بر کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش مؤثر بوده و می توان این مداخله را به کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی، روان شناسان و مشاوران کودک توصیه کرد.
۱۸۹.

واکاوی پیامد تغییرات اقلیمی بر ویژگی برف پوشان زاگرس میانی با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم برف پوش سنجش از دور زاگرس میانی سنجنده مودیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
تغییر اقلیم مساله زیست محیطی مهمی است زیرا فرآیندهای ذوب یخچال ها و تراکم برف به تغییر اقلیم حساس هستند. امروزه انواع حس گرهای ماهواره ای از جمله AVHRR,MODIS,GEOS,MERIS برای پایش برف در دسترس اند و به طور گسترده ای برای بررسی و نوسانات و تغییرات پوشش برفی در سطح جهانی مورد استفاده قرار می گیرند . در این بین سنجنده MODIS به دلیل پوشش فضایی جهانی با دقت مکانی مناسب و پوشش مکرر زمانی در مقیاس های مختلف بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو در تحقیق حاضر از محصولات برف این سنجنده استفاده گردید. در این بررسی پس از جمع آوری آمار و اطلاعات مربوط به روزهای همراه با برف در طول دوره آماری (2018-1989) در سطح سه استان کرمانشاه، ایلام و لرستان با استفاده از داده های پوشش برف سنجنده مودیس در زاگرس میانی و همچنین فنون سنجش از دوری پردازش شدند و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در محصولات سنجنده MODIS برای آشکارسازی پوشش برف از شاخص NDSI استفاده شد.بررسی روند تغییرات برف پوش در فصول مختلف با استفاده تصاویر سنجنده مودیس نشان می دهد که بیشتر منطقه مورد مطالعه در این زمینه دارای روند کاهشی معنی دار به ویژه در نواحی مرتفع منطقه مورد مطالعه می باشد و فقط در نواحی غربی و جنوب غربی منطقه مورد مطالعه روند کاهشی مشخصی مشاهده نمی شود. همچنین بررسی روزهای برف پوشان در طول دوره مورد بررسی حاکی از کاهش برف پوشان زاگرس میانی است و این تغییرات در سال های اخیر به ویژه نواحی برفگیر منطقه نیز تشدید شده است .همچنین تغییرات در فصل زمستان و مناطق برف گیر و مرتفع نسبت به فصول دیگر و مناطق دیگر در سطح منطقه مورد مطالعه بیشتر و شدیدتر بوده است.
۱۹۰.

اثر تعدیل کنندگی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخصص حسابرس در صنعت تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل معاملات با اشخاص وابسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
به موقع بودن صورت های مالی یکی از ویژگی هایی است که مربوط بودن آن را به صورت قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد و اهمیت زیادی برای سرمایه گذاران و دیگر استفاده کنندگان دارد. این مشخصه ارتباط نزدیکی با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل دارد. بنابراین تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل می تواند بر محتوای اطلاعاتی صورت های مالی اثرگذار باشد. عوامل متعددی بر تاخیر گزارش حسابرسی مستقل اثر دارد. در این تحقیق رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل و نیز اثر تعدیل کنندگی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی سال های 1390 تا 1400 می باشد. فرضیه های این تحقیق با استفاده از رگرسیون خطی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین معاملات با اشخاص وابسته رابطه منفی بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل را تضعیف می کند.
۱۹۱.

بررسی تعیین کننده های مؤثر بر رضایتمندی سکونتی در توحید شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی سکونتی تعیین کننده-های ذهنی تعیین کننده های عینی توحیدشهر سبزوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۹
خانه و محیط کالبدی و اجتماعی پیرامون آن، بخش عمده ای از زندگی افراد را احاطه کرده است. میزان رضایت افراد از این فضاها، نقشی تأثیرگذار بر رضایتمندی افراد از زندگی شان دارد و بر این اساس، شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر رضایتمندی افراد از محیط مسکونی شان مهم می باشد. در این راستا، هدف این پژوهش بررسی رضایتمندی سکونتی و عوامل تأثیرگذار بر آن در محدوده توحید شهر سبزوار است. شناخت عوامل تأثیرگذار بر رضایتمندی سکونتی، میزان اهمیت هر یک از آن ها و بررسی تأثیر متغیرهای زمینه ای بر رضایتمندی سکونتی، از مهمترین پرسش های پیش روی این پژوهش هستند.  این مطالعه، پژوهشی مقطعی و موردی از نوع کاربردی است که با روش توصیفی– تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی خانوارهای ساکن در محدوده توحیدشهر و نمونه آماری آن برابر با 316 نفر می باشد. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رضایتمندی سکونتی عبارتند از: سرمایه اجتماعی، کیفیت مسکن، امکانات و خدمات، احساس امنیت، خوانایی محیط، حس تعلق به محیط، راحتی داخلی، نما و منظر، بی نظمی محیط، کیفیت محیط، حریم و اشراف و شرایط اقتصادی. این عامل ها 43/60 درصد از تغییرات رضایتمندی سکونتی را تبیین نموده اند. با تفیکیک عوامل به دو گروه تعیین کننده های عینی و ذهنی محیط، نتایج نشان داد که تعیین کننده های ذهنی 02/35 درصد و تعیین کننده های عینی 41/25 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. بررسی ها نشان داد که میان تعیین کننده های ذهنی و تعیین کننده های عینی رضایتمندی سکونتی، همبستگی مستقیم و معنی داری وجود دارد. بر مبنای نتایج، متغیرهای زمینه ای؛ نوع مالکیت و سن، تعداد اتاق در واحد مسکونی، زیربنای مفید واحد مسکونی، مساحت عرصه و اعیان واحد مسکونی و سابقه سکونت در محله، بر رضایتمندی سکونتی افراد تأثیرگذار بوده اند. در تحلیل نهایی از میان این متغیرها، سه متغیر؛ مساحت عرصه و اعیان، سابقه سکونت و سن در تحلیل نهایی در مدل باقی ماندند و توانستند بر روی هم 6/15 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که رابطه بین تعیین کننده های عینی و ذهنی در رضایت از مسکن موضوعی پیچیده است. هر دو نقش حیاتی دارند اما اهمیت آن ها بسته به زمینه و شرایط خاص زندگی متفاوت است.
۱۹۲.

برایند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت جامعه افغانستان شکاف ایدئولوژیک سنت مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۸۳
مبسوطمقدمه و اهداف: با نگاه کلان، فرایند دولت-ملت سازی در افغانستان به عنوان یک چالش تاریخی، در پی تنوع گسترده قومی و مذهبی، دوران پرتنشی از جنگ های داخلی و مداخلات خارجی را پشت سر گذاشته است. این مشکلات ساختاری مانع از تامین امنیت پایدار در کشور شده اند. از سوی دیگر، جامعه افغانستان از جنبه های مختلف، اعم از اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، و همچنین باورها، ارزش ها و نگرش های ذهنی، پیچیدگی های زیادی را تجربه می کند. این پیچیدگی ها به دلیل تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی، در جامعه افغانستان بیشتر شده است. ورود مظاهر مدرنیته، نظیر فناوری های نوین، ایدئولوژی های جدید و ساختارهای اجتماعی مدرن، منجر به بروز مسائلی در هماهنگی این تحولات با ارزش ها و هنجارهای سنتی جامعه گردیده است. به طور کلی، این تحولات باعث شدت گرفتن امواج نزاع آمیز سنت گرایان و مدرن گرایان در میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه افغانستان شده و مدیریت آن را پیچیده تر کرده است. این مقاله به تحلیل امنیت افغانستان از دیدگاه فکری و اجتماعی می پردازد و براین اساس، نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که نزاع سنت و مدرنیته در جامعه افغانستان در قرون اخیر چه پیامدهای در پی داشته و چگونه بر امنیت افغانستان تاثیرگذار بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که با ورود جلوه های تمدن مدرن به افغانستان به ویژه از عصر امان الله خان، تدریجاً این جامعه دچار شکاف ایدئولوژیک گردیده و بر اثر کشاکش مخرب نیروهای مدرنیست و سنت گرا، بنیادگرایی فربه شده است.روش ها: این تحقیق از حیث هدف، توسعه ای بوده و روش پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل اسنادی و ابزار تجمیع اطلاعات، فیش برداری است.یافته ها: داده ها حاکی از آن است که تعارضات ایدئولوژیک میان نیروهای محافظه کار و اصلاح طلب در افغانستان از اوایل قرن بیستم تاکنون، ضمن ایجاد امواج دگرگون کننده، به طور پیوسته بر فرآیند توسعه و ثبات اجتماعی کشور اثرات منفی گذاشته است. این تضاد نظری و عملی میان دو جریان فکری، فرایند دولت-ملت سازی که هدف آن ایجاد هویت ملی یکپارچه بود، تضعیف کرده و در نتیجه، افغانستان به محیطی مملو از تنش های داخلی و تهدیدات امنیتی تبدیل شده است. از یک سو، نیروهای سنتی در تلاش برای حفظ و تقویت هویت های قومی و مذهبی خود هستند و از سوی دیگر، نیروهای مدرن گرا به دنبال پیاده سازی ارزش های جهانی نوین در ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور می باشند. این دیالکتیک هویتی موجب تشدید بحران های اجتماعی و افزایش تنش ها شده و با کاهش کارآیی دولت، شکاف های موجود را عمیق تر می کند. در نهایت، این وضعیت تأثیرات عمده ای بر امنیت ملی افغانستان داشته و نتایج آن در سطوح مختلف جغرافیایی و سیاسی کشور، به ویژه در تقویت گروه های رادیکال و بنیادگرا، به وضوح مشاهده می شود.نتیجه گیری: امواج تعارض آمیز سنت و مدرنیسم، در آینده نیز تداوم خواهد داشت. این تضاد می تواند باعث تشدید بی ثباتی اجتماعی و سیاسی بیشتر در آینده شود، زیرا گروه های مختلف با ارزش ها و باورهای متفاوت قادر به توافق بر سر یک هویت ملی مشترک نخواهند بود. این شکاف ها می تواند فضای مناسبی برای گروه های رادیکال و بنیادگرا فراهم کند تا از این آشفتگی ها بهره برداری کرده و نفوذ خود را گسترش دهند. همچنین، مقاومت های شدید گروه های سنتی در برابر تغییرات مدرن می تواند موجب کندی یا توقف فرآیندهای اصلاحی و توسعه اجتماعی و اقتصادی شود، که در نهایت بر امنیت کشور تأثیر منفی خواهد گذاشت. در نتیجه، این نزاع می تواند افغانستان را در آینده، در معرض تهدیدات بیشتر امنیتی، از جمله تشدید فعالیت های گروه های تروریستی و افزایش بی ثباتی داخلی قرار دهد.واژگان کلیدی: امنیت، جامعه افغانستان، شکاف ایدئولوژیک، سنت، مدرنیسم.
۱۹۳.

تحلیل جایگاه و نقش نفوذ فرهنگی در رشد دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در حوزه تمدنی نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمهوری اسلامی ایران حوزه تمدنی نوروز دیپلماسی اقتصادی نشان (برند) ملی نفوذ فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۹۲
امروزه اهمیت و جایگاه دیپلماسی اقتصادی در سیاست و اقتصاد جهانی بیش از پیش برای همه کشورها روشن شده است. از طرفی دیگر علی رغم ظرفیت های گسترده جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و جنوبی و به طورکلی حوزه تمدنی نوروز که یادآور منطقه تاریخی ایران بزرگ است، حجم مبادلات و تعاملات تجاری و اقتصادی در این منطقه راهبردی در دهه های گذشته همواره بسیار پایین بوده است. نتیجه عدم توجه به استفاده از ظرفیت های کم نظیر حوزه تمدنی نوروز برای ایران آن بوده است که علی رغم همه شباهت های فرهنگی و هویتی هیچ گاه بهره مندی لازم در راستای ارتقای روابط اقتصادی و تجاری صورت نگرفته است. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و دیدگاه سازه انگاری به دنبال فهم آن هستیم که چگونه می توان از ظرفیت های نفوذ فرهنگی ایران در حوزه تمدنی نوروز استفاده کرد که منجر به ارتقای دیپلماسی اقتصادی ایران در این منطقه شود تا بتوانیم از میان اشتراکات و تعلقات فرهنگی پلی به سمت اشتراکات و وابستگی های اقتصادی بزنیم. در این راستا استفاده از ابزارهای نفوذ فرهنگی نظیر برنامه های دیپلماسی فرهنگی و عمومی به منظور تأثیرگذاری بر نشان (برند) ملی که حلقه واسطه و مفقوده میان نفوذ فرهنگی و دیپلماسی اقتصادی است، بسیار حائز اهمیت است.
۱۹۴.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب، باورهای فراشناختی و فراهیجانی زنان چاق مبتلا به اختلال خوردن شهر خمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد اضطراب باورهای فراشناختی فراهیجانی زنان چاق اختلال خوردن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۵
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب، باورهای فراشناختی و فراهیجانی زنان چاق مبتلا به اختلال خوردن شهر خمین است. روش شناسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه های کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری تحقیق را زنان چاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند و براساس معیارهای ورود و خروج بوده که حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Gpower تعیین و به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. پرسشنامه های اضطراب، پرسشنامه باورهای فراشناختی، پرسشنامه باورهای فراهیجانی و پرسشنامه اختلال خوردن در اختیار آزمودنی های گروه تجربی و کنترل به صورت پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفت. ده جلسه درمان پذیرش و تعهد براساس نظریه فورامن و هربرت بر روی آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از تحلیل کوواریانس استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت میانگین نمره های پس آزمون اضطراب، باورهای فراشناختی، فراهیجان مثبت، فراهیجان منفی و اختلال خوردن در دو گروه آزمایش و کنترل معنادار است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب، باورهای فراشناختی و فراهیجانی زنان چاق مبتلا به اختلال خوردن تأثیر دارد.
۱۹۵.

Co-Parenting Quality and Parenting Stress as Predictors of Child Behavioral Adjustment(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Co-Parenting Quality parenting stress child behavioral adjustment Family Functioning

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۱
Objective: This study aimed to investigate the predictive roles of co-parenting quality and parenting stress in relation to child behavioral adjustment among parents in Morocco. Methods: A correlational descriptive design was employed involving a sample of 396 parents selected based on Krejcie and Morgan’s sampling table. Participants completed three standardized instruments: the Child Behavior Checklist (CBCL) to assess child behavioral problems, the Parenting Stress Index–Short Form (PSI-SF) to measure perceived parenting stress, and the Co-parenting Relationship Scale (CRS) to evaluate co-parenting quality. Data were analyzed using SPSS version 27. Pearson correlation coefficients were computed to examine the bivariate associations between the dependent variable and each independent variable. Multiple linear regression was then conducted to evaluate the joint predictive power of parenting stress and co-parenting quality on child behavioral adjustment, with all assumptions for regression analysis thoroughly checked and confirmed. Findings: Results showed a significant positive correlation between parenting stress and child behavioral problems (r = .56, p < .01), and a significant negative correlation between co-parenting quality and child behavioral problems (r = –.42, p < .01). Multiple regression analysis revealed that parenting stress (β = .48, t = 8.60, p < .01) and co-parenting quality (β = –.31, t = –6.75, p < .01) were both significant predictors of child behavioral adjustment. The overall model was significant (F(2, 393) = 129.72, p < .01), explaining 40% of the variance in child behavioral outcomes (R² = .40, Adjusted R² = .39). Conclusion: The findings highlight the critical roles of both relational and psychological parenting factors in child development. Interventions aiming to reduce parenting stress and enhance co-parenting quality may be effective in improving behavioral outcomes in children, especially in non-Western cultural contexts like Morocco.
۱۹۶.

جریان شناسی مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جریان شناسی زبان شناسی سبک شناسی مطالعات قرآنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۴
نوشتار حاضر به روش تحلیل محتوا و با مقایسهٔ آثار، سعی در شناخت جریان های شکل گرفته در مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران دارد و در همین راستا، جریان های موردنظر را از جهت زمان، افراد و ویژگی ها بررسی می کند. حاصل آنکه، دامنهٔ زمانی اواسط دههٔ هفتاد شمسی تا تابستان 1403 نشان می دهد که مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران سه دوره را سپری نموده است: دورهٔ ورود مباحث سبک شناسی، دورهٔ رشد و گسترش این مباحث و دورهٔ ظهور رویکردهای پیچیده تر سبک شناسی در مطالعات قرآنی. این است که دورهٔ اول، از ویژگی هایی چون کلی گویی و مشخص نبودن چهارچوب های مباحث، ابتدایی و غیرکاربردی بودن مطالعات و ضعف در بنیان های نظری برخوردار است؛ دورهٔ دوم، با مشخصه هایی نظیر توجه به بنیادهای نظری، تطبیق مباحث بر آیات قرآن، تکثر پژوهش های صورت گرفته نسبت به دورهٔ اول و نوعاً تکراری و توجه به رویکردهای سبک شناسانهٔ متفاوت شناخته می شود؛ دورهٔ سوم، خصوصیاتی شامل تمرکز بر یک لایهٔ زبانی یا یک مؤلفهٔ خاص از یک لایهٔ زبانی، عمق بخشی به مطالعات، ظهور رویکرد سبک پژوهی انتقادی و ایجاد پیوند میان مباحث سبک شناسی با سایر مطالعات زبان شناسی، ازجمله معناشناسی و کاربردشناسی دارد.
۱۹۷.

نقش ارتکاز متشرعه در اثبات انسداد نیابت خاص(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ارتکاز متشرعه نیابت خاص انسداد غیبت صغری غیبت کبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۷
ارتکاز متشرعه به شعور ناخودآگاه اهل یک شریعت نسبت به برخی امور اطلاق می شود. استنباط حکم بدون دریافت جایگاه حقیقی ارتکاز عقلا، عادات مردم و عرف رایج در میان جامعه ای که حکم در آن اجرا می شود کامل نخواهد بود؛ از این رو فقها در بسیاری از موارد ارتکاز را به عنوان دلیل برای تبیین نوع حکم شرعی به کار برده اند. ارتکاز متشرعه نقشی اساسی در اثبات نیابت خاصه دارد که تاکنون ظرفیت و جایگاه آن در این باره مغفول مانده است؛ از این رو، ضروری است نقش ارتکاز متشرعه در اثبات نیابت خاصه مبرهن گردد تا برهانی قاطع در برابر مدعیان نیابت خاصه در عصر غیبت باشد.پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که معناشناسی ارتکاز متشرعه و نقش آن در اثبات نیابت خاصه چیست؟ یافته پژوهش آن است که بر اساس ارتکاز و ثابتات ذهنی متشرعه، مقام نیابت خاصه تنها به نواب اربعه اختصاص دارد و هیچ فرد دیگری حائز این مقام در دوران غیبت کبری نیست.
۱۹۸.

Space and Identity in Cormac McCarthy's Blood Meridian: A Deleuze and Guattarian Reading(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Cormac McCarthy Blood Meridian Deleuze and Guattari's Geocriticism Space Identity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۱۵۸
Space and Identity in Cormac McCarthy's Blood Meridian: A Deleuze and Guattarian Reading Abstract This study explores the intricate relationship between space and identity in Cormac McCarthy's Blood Meridian, utilizing the geocritical concepts of Gilles Deleuze and Félix Guattari. By examining his novel, the study investigates how the interaction of smooth and striated spaces shapes and reshapes characters' identities. Through the lens of Deleuze and Guattari, the research highlights the fluidity and dynamism of spaces, focusing on the continuous interplay without rigid distinctions between space and place. As the integration of Deleuze and Guattari’s concepts of the war machine, nomad, and rhizome is essential to understanding the influence of space on characters' identity, this study begins with examining these key concepts. The rhizome concept parallels the non-linear, interconnected narrative structures in McCarthy's work in which the nomadic existence of characters underscores their search for meaning and survival in a world of constant flux. Through detailed analysis, this study aims to uncover the ways in which McCarthy's characters grapple with their identities amidst perpetual change, offering a nuanced understanding of the interplay between space and identity in contemporary literature. Keywords: Cormac McCarthy, Blood Meridian, Deleuze and Guattari's Geocriticism, Space, Identity
۱۹۹.

مصر و رقابت های ژئوپلیتیک و استراتژیک در شاخ آفریقا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مصر شاخ آفریقا فرهنگ استراتژیک دریای سرخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸
مصر به دلیل موقعیت جغرافیایی و وابستگی حیاتی به رود نیل، حضور و نفوذ در شاخ آفریقا را بخشی از راهبرد کلان امنیت ملی و ژئوپلیتیک خود می داند. این منطقه که شامل کشورهای اتیوپی، سومالی، جیبوتی، اریتره و سودان است، به دلیل نزدیکی به دریای سرخ و تنگه باب المندب، به یک نقطه محوری در رقابت های استراتژیک میان قدرت های منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است. این پژوهش با روش توضیفی-تحلیلی و با استفاده از چارچوب مفهومی فرهنگ استراتژیک به دنبال پاسخ به این سؤال است چگونه نگرش مصر به عنوان یک قدرت منطقه ای در جهان عرب و آفریقا بر سیاست های این کشور در شاخ آفریقا تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش استدلال می کند که فرهنگ استراتژیک مصر که به نقش این کشور به عنوان یک قدرت محوری در جهان عرب و آفریقا تأکید دارد، این کشور را به سیاست های تهاجمی تر و افزایش حضور در شاخ آفریقا سوق داده تا نقش رهبری خود را تثبیت و نفوذ قدرت های رقیب را محدود کند.
۲۰۰.

میزان انطباق الگوی توسعه روستایی استان لرستان با خصیصه های رویکرد سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه روستایی رویکردهای سنتی رویکرد توسعه سرزمینی مناطق روستایی لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۷۰
مناطق روستایی لرستان رویکردهای برنامه ریزی متفاوتی را تجربه کرده اند. هدف اکثر این برنامه ها، رفع چالش های توسعه ای و پویایی فعالیت های اقتصادی بوده است لیکن در عمل موفقیت چندانی نداشته اند. حال آن که توسعه سرزمینی در نوع خود استراتژی جدیدی به توسعه روستایی است زیرا نگاه آن تحول تولیدی و تغییر نهادی- سازمانی است؛ براین اساس هدف از پژوهش حاضر ارزیابی سطح انطباق الگوی توسعه روستایی لرستان با ویژگی های مورد نظر این رویکرد بوده است تا میزان پوشش نظام برنامه ریزی منطقه از این رویکرد مشخص شود. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی و بعضاً توسعه ای است. ابزار گردآوری آن نیز اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و پرسش نامه بوده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیل آماری (پارامتریک) استفاده شده است. یافته ها نشان از آن است که خصوصیات ساختاری توسعه روستایی این استان به میزان خیلی کمی مطابق با ویژگی های رویکرد توسعه سرزمینی روستایی است؛ بنابراین نوع حاکمیت توسعه در قالب ابعاد ترویج کشاورزی، توسعه یکپارچه، بالا به پائین و پائین به بالا بوده است. در مقابل کمترین توجه این نظام به ابعاد توانمندسازی، بازیگرمحوری، هوشمندسازی و توسعه شبکه ای بوده است؛ لذا پیشنهاد می شود که در برنامه ریزی های آتی توسعه روستایی این استان، در درجه اول چهارچوب توسعه در قالب قلمروها طرح ریزی شود، سپس تأکید و توجه صرف به رفع کمبودهای داخلی، توسعه خدمات و تأمین نهاده های تولید، تأکید بر برنامه ها و طرح های افزایش تولید و از این دست مسائل کاهش یابد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان