فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پیشایندها و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش اول پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام گرفت. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 20 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتبار یابی داده ها از دو روش بازبینی دو کدگذار و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش، بازگشت به مصاحبه شوندگان استفاده گردید. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان و متخصصان موضوعی در زمینه مدیریت دولتی، آموزش عالی و کارآفرینی به تعداد برآوردی 1200 نفر بود که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 290 نفر به عنوان حجم نمونه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار محتوایی آن تائید شد. داده ها با استفاده از بسته نرم افزاری علوم اجتماعی و آیموس، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی با 190 مقوله کلی در قالب 158 خرده مولفه و 27 مولفه اصلی و 6 بعد شامل پیشایندهای شناختی، پیشایندهای عاطفی، پیشایندهای رفتاری، پیشایندهای اداری و سازمانی، فرهنگ کارآفرینی و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی بود. نتایج بخش کمی نشان داد مدل فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق از برازش مناسب برخوردار است.
بررسی روش یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی، توسعه مهارت های ذهنی و کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان با میانجیگری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۱۵۳-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: یادگیری مشارکتی به معنای افزایش توانایی هدایت کاوشگرانه و کاوش علمی است که می تواند با مهارت های اجتماعی، اضطراب و آمادگی ذهنی دانش آموزان مرتبط باشد. این در حالی است از آنجا که بر این متغیرها تأثیرگذار است ممکن است به وسیله برخی از ویژگی های شخصیتی معلم و دانش آموزان تسهیل کننده یا تعدیل گر باشد. بنابراین بررسی روابط این متغیرها برای تعیین نقش هر کدام یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی، توسعه مهارت های ذهنی و کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان با میانجیگری هوش هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان شهر میسان تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 171 نفر از دانشجویان شهر میسان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش ازپرسشنامه یادگیری مشارکتی کریمی (1391)، هوش هیجانی از گولمن (2001)، مهارت های اجتماعی از گرشام و الیوت (1990)، مهارت های ذهنی از انجمن دانشکده ها و دانشگاه های آمریکایی(2007) و اضطراب اجتماعی از لاجرکا (1999) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که ضریب مسیر مستقیم یادگیری مشارکتی و هوش هیجانی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی معنی دار است (05/0≥P). همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم یادگیری مشارکتی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی از طریق هوش هیجانی نیز معنی دار است (05/0≥P). نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان گفت که با آموزش یادگیری مشارکتی به دانش آموزان می توان مهارت های اجتماعی و ذهنی آن را ببهبود بخشید و سطح اضطراب اجتماعی را با انجام فعالیت های مشارکتی کاهش داد. و
The Mediation Role of Emotional Quotient in the Relationship of Work Gratification And Career Quality of Life
حوزههای تخصصی:
The present research aimed to examine how emotional quotient mediates the link between work gratification and career life quality for employees at Sistan and Baluchestan University in Zahedan, Iran. The statistical population for this study comprised all staff at Sistan and Baluchestan University, and a sample of 155 employees was selected using convenience sampling. Participants completed the Work Gratification Questionnaire created by Brayfield & Rothe (1951), the Emotional Quotient Questionnaire by Chadha (2001), and the Career Quality of Life Scale established by Van Laar, Edwards, & Easton (2007). The results showed that work gratification significantly and positively influenced all dimensions of quality of work life. Emotional quotient did not notably affect the components of career quality of life. Work gratification did not exert an indirect influence through emotional intelligence on the career quality of life. Emotional quotient did not significantly influence the relationship between work gratification and career quality of life for staff in the University of Sistan and Baluchestan.
استفاده از هوش مصنوعی در تعدیل محتوا
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش استفاده از هوش مصنوعی در تعدیل محتوا برای مقابله با افراط گرایی های خشونت آمیز موجود در فضای مجازی، با دیدی انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و در راستای تحقق این هدف از روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای بهره گرفته شد و ابزار گردآوری اطلاعات در این روش ترجمه، تلخیص، نقل قول مستقیم و غیر مستقیم است. در این راستا، تمرکر این پژوهش بر روی اندازه گیری دقت هوش مصنوعی در تعدیل محتوا، موارد وقوع مثبت و منفی کاذب و نقض آزادی بیان و دموکراسی استوار است و به این شکل استدلال شده است که استفاده از تکنولوژی حذف خودکار محتوا اثربخشی محدودی دارد و استفاده از هوش مصنوعی در تعدیل محتوا می تواند منجر به نقض اصولی چون: آزادی بیان و دموکراسی گردد. در این پژوهش تأکید شده است که استفاده از روش پلتفرم زدایی که در آن شناسایی محتوای خشونت آمیز و افراطی، توسط هوش مصنوعی انجام می گیرد ولی تصمیم نهایی حذف از پلتفرم معمولاً توسط مدیران یا مالکان پلتفرم اتخاذ می شود، نسبت به حذف محتوا که در آن شناسایی محتوای خشونت آمیز و افراطی، توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار و بدون تصمیم نهایی مدیران یا مالکان پلتفرم است، جهت مقابله با افراط گرایی خشونت آمیز آنلاین اثربخشی بیشتری دارد.
نقش خودشناسی و هویت اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و تاب آوری (مورد مطالعه: دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مهارتهای ارتباطی از مهم ترین توانایی های فردی است که تقویت تاب آوری در آن، موفقیت افراد را در تمام حوزه های زندگی تسهیل می کند و به عنوان یکی از مهارتهای نرم، از اصول بی بدیل برنامه های توسعه اخلاقی است. از آنجا که آموزه های دینی و اخلاقی با تأکید بر خودشناسی، هماره انسانها را به برخورد شایسته با سایرین فرامی خوانند؛ پژوهش حاضر با هدف دستیابی به نقش خودشناسی و هویت اجتماعی بر مهارتهای ارتباطی و تاب آوری انجام شد. روش: پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، گزاره های دینی، کتب اخلاقی و تمامی دانشجویان دختر سال تحصیلی 1403-1402 دانشگاه یاسوج بود. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان می دهد دو متغیّر هویت اجتماعی وخودشناسی، به ترتیب 33 و36 درصد از واریانس تاب آوری و مهارتهای ارتباطی را تبیین کرده اند؛ بعلاوه، ضرایب غیر استاندارد بتا و همچنین ضرایب استاندارد بتا برای متغیّر پایگاه اجتماعی، 551/0 و برای متغیّر خودشناسی، 161/0 است که نشان می دهد هویت اجتماعی و خودشناسی دانشجویان دختر، تاب آوری آنان را پیش بینی می کند. همچنین، ضرایب بتا برای متغیّر هویت اجتماعی(514/0) و خودشناسی(512/0) نشان می دهد هویت اجتماعی و خودشناسی دانشجویان دختر، مهارتهای ارتباطی آنان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: متغیّرهای پیش بین هویت اجتماعی و خودشناسی، واریانس متغیّرهای تاب آوری و مهارتهای ارتباطی دانشجویان را پیش بینی کرد؛ بنابر این می توان نتیجه گرفت با افزایش مهارت خودشناسی و هویت اجتماعی، مهارتهای تاب آوری و ارتباطی دانشجویان بهبود می یابد.
حکمرانی مشارکت مبنا با گذار از پیمان سپاری به جمع سپاری شهری: نمونه موردی مدیریت اماکن و خدمات شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای فضا و مکان در شهر سال ۱۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
109 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی فضا و خدمات شهری با قابلیت جمع سپاری در شهرداری اصفهان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر کلیه اماکن و خدمات شهرداری اصفهان و کلیه مسئولین برنامه ریزی شهرداری در سطح معاونت و سازمان ها بود. که به صورت هدفمند 70 نفر منتخب و به 7 پانل تخصصی 12 نفره به تفکیک هر معاونت، مشتکل از 2 نفر خبره در تحول سازمانی(اساتید دانشگاه)، 4 نفر متخصص حوزه فرایندی در شهرداری، 4 نفر مالک ستادی و 2 نفر مالک اجرایی، اختصاص یافتند. خبرگان تحول سازمانی و خبرگان حوزه فرایندی به صورت مشترک در کلیه پانل های تخصصی حضور یافتند. خدمات شهرداری اصفهان پس از بررسی در کمیته حقوقی با بهره گیری از فن دلفی و ضریب توافق کندال در گروه های تخصصی سه دور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اماکن و خدمات معاونت های شهرداری، معاونت عمران، معاون شهرسازی، معاونت مالی و معاونت برنامه ریزی قابلیت مردم سپاری نداشته و تنها فضا و خدمات سه معاونت خدمات شهری، معاونت فرهنگی و معاونت ترافیک به ترتیب با ضریب توافق کندال 0.898، 0.962، 0.940 امکان مردم سپاری دارد. در حوزه خدمات شهری 12 خدمت، در حوزه فرهنگی7 خدمت و در حوزه ترافیک 2 خدمت با قابلیت مردم سپاری شناسایی شد. یافته های پژوهش حاضر می تواند در راستای مردم سپاری خدمات شهرداری مورد بهره برداری قرار گیرد.
Transformation in Global Geostrategic Realms: From Maritime Order Fragmentation to Continental Order Transition(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
338 - 355
حوزههای تخصصی:
Geostrategic realms refer to large-scale spatial zones on the Earth shaped by the rivalry among major global powers, forming extensive blocs of confrontation. These realms are structured through a combination of political, cultural, economic, social, military, security, commercial, technological, and media-related factors or a subset thereof and are typically led by a dominant actor assuming a guiding role. At the global level, two primary realms can currently be identified: the maritime realm and the continental realm.
Transformations within geostrategic realms are infrequent and evolve over the long term, as dominant powers strive to preserve their superiority and stability by leveraging the aforementioned variables. In the aftermath of Russia’s invasion of Ukraine, which intensified cohesion among maritime powers, a new geopolitical window has opened for China to strengthen its position within the continental realm. Moreover, the rise of Donald Trump as President of the United States and the resulting transatlantic tensions over the Ukraine war present the potential for reshaping the global geostrategic landscape.
This study investigates these emerging fractures and examines the prospects for realignment among global realms and the rise of new strategic actors. It analyzes geostrategic configurations through the lens of prominent geopolitical theories and interprets the shifting dynamics between the maritime and continental realms in the current global context. The research is primarily based on library and documentary sources and follows a descriptive-analytical methodology.
تأملی در ارتباط فلسفه اخلاق و اقتصاد آدام اسمیت؛ بحثی در مبانی اقتصاد اسلامی
منبع:
آموزه های اقتصاد اسلامی دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
179 - 209
حوزههای تخصصی:
آدام اسمیت در دو کتاب نظریه عواطف اخلاقی و ثروت ملل، رویکردی نوین به فلسفه اخلاق و اقتصاد ارائه می دهد. وی با تمرکز بر مفاهیمی چون همدلی، قوه تخیل و ناظر بی طرف، بنیان های فلسفی اقتصاد خود را شکل می دهد. در مقایسه با رویکرد ارسطو و توماس آکویناس که میان احساسات انسانی و عقل/خداوند گسست قائل بودند، اسمیت و هیوم تلاش کردند مبنای اخلاق را در قلمرو تخیل و همدلی تعریف کنند. این رویکرد اگرچه منجر به نفی حسن و قبح ذاتی می شود، اما نگاهی متفاوت به مفاهیم اخلاقی ارائه می دهد. نقد جان میلبنک به دیدگاه الهیاتی اسمیت و پیشنهاد حکمت متعالیه ملاصدرا با طرح تجرد مثالی، راه حلی برای غلبه بر این گسست ارائه می دهد. تجرد مثالی در دیدگاه ملاصدرا هم برای همه انسان ها قابل دسترس است و هم امکان حفظ حسن و قبح ذاتی را فراهم می کند. این رویکرد می تواند مبنای اخلاقی برای اقتصاد اسلامی باشد، هرچند دست یابی به الگوی عملیاتی، نیازمند پژوهش های بیشتر است.
ارزیابی آثار کلان اقتصادی تکانه نرخ ارز در چهارچوب بانکداری ذخیره جزئی و کامل: رهیافت DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی آثار تکانه نرخ ارز بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران در شرایط بانکداری ذخیره جزئی و کامل است. برای دستیابی به این هدف، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی کینزین های جدید با در نظر گرفتن سیستم بانکداری ذخیره جزئی و کامل (FRB) و با لحاظ واقعیت های اقتصاد ایران، طراحی و سپس به بررسی آثار تکانه نرخ ارز تحت دو نوع بانکداری پرداخته شده است. پس از تعیین مقادیر ورودی الگو و برآورد پارامترها با استفاده از داده های فصلی اقتصاد ایران طی دوره 1401-1370، به روش تخمین بیزین، نتایج حاصل از شبیه سازی متغیرهای مدل ، بیانگر اعتبار مدل در توصیف نوسانات اقتصاد ایران است. نتایج الگو حاکی از آن است که، در اثر تکانه ارز، نرخ رشد پایه پولی و به تبع این حجم پول، تحت تأثیر قرار می گیرد. تحت بانکداری ذخیره کامل به دلیل ذخیره گیری کامل سپرده ها، این امر منجر به افزایش کمتر تورم و هزینه نهایی شده است؛ اما در بانکداری ذخیره جزئی، به دلیل کنترل کمتر سیستم بانکی با وجود در اختیار داشتن دو ابزار کنترل رشد پایه پولی و نرخ ارز اسمی، تورش و نوسانات بالاتری را در نرخ تورم و سایر متغیرهای کلان اقتصادی ایجاد خواهد کرد. به عبارت دیگر، الگوی مطالعه نسبت به الگوی پایه در مواجهه با تکانه ارزی، هم از بعد دامنه و هم، از بعد طول نوسان، اندکی متفاوت بوده است.
<div class="msocomtxt" id="_com_1" language="JavaScript" onmouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">
پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر بزرگ؛ تلاش هایدگر برای عبور از زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
225 - 244
حوزههای تخصصی:
هایدگر معتقد است فهم متافیزیکی از هنر و نظریه های زیبایی شناسانه سایه ای سنگین بر نسبت ما با هنر و آثار هنری انداخته است. این موضوع هم به ساحت فهم و درک آثار هنری (در مقام مخاطب) و هم به ساحت ابداع آثار هنری (در مقام هنرمند) تسری یافته است. راهی که هایدگر برای برگذشتن از زیبایی شناسی و حتی فراتر از آن برای عبور از سوبژکتیویسم ارائه می کند، «پدیدارشناسی هرمنوتیکی آثار هنری بزرگ» است. این راه از نظر او یگانه راه نزدیک شدن به ذات هنر است. او در این مسیر پدیدارشناختی به یک دور می رسد. دوری که یک سوی آن حقیقت هنر است و سوی دیگر آن اثر هنری. این مقاله درصدد بررسی این موضوع است که هایدگر چگونه با تحلیل پدیدارشناختی - هرمنوتیکی برخی آثار هنری بزرگ نشان می دهد که می توان پلی پدیدارشناسانه به ماهیت هنر زد و در مسیر کشف حقیقت هنر قدم برداشت. در همین راستا در تلاش است برخی مقومات ذاتی هنر را تشخیص دهد. «رخداد حقیقت در اثر هنری» و «برافراشتن عالم در پرتو اثر هنری» از جمله این مقومات ذاتی است.
Investigating (Im)Politeness in English Comments on Instagram’s Broadcast Pages: Leech's Grand Strategy of Politeness in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human beings employ different forms of linguistic politeness to ease communication and reduce the likelihood of conflict. With the rise of technology and social media platforms such as Email, Telegram, Twitter, WhatsApp, and Instagram, the concept of politeness has faced new challenges. The present study focused on Instagram comments and analyzed politeness strategies based on Leech’s grand strategy of politeness. The study examined a 20043-word corpus developed based on 696 posts across various topics on Instagram. The results revealed that Instagram users predominantly utilized negative politeness strategies (63.3%). Among the positive strategies, agreement constraints were the most frequently employed (32.7%), while tact constraint violations (32.1%) were the most common within negative strategies. The study utilized repeated measures of ANOVA and Tukey post hoc analysis via SPSS to examine differences among various constraints and their violations. Significant differences were found among most constraints, except for tact and modesty, generosity, and feeling reticence. In terms of constraint violations, no significant differences were observed between approbation and obligation of the speaker to others constraint violation, between agreement constraint violation and generosity constraint violation, between agreement and obligation of others to a speaker constraint violation, between agreement constraint violation and opinion reticence constraint violation, between sympathy and modesty constraint violation, between sympathy and feeling reticence constraint violation. The findings underscore the importance of analyzing language in specific media, providing insights into politeness and impoliteness in a specific medium. The results can enhance students' pragmatic skills and improve their online communication, prompting materials developers to consider such pragmatic dimensions.
The role of critical pedagogy in developing self-regulated IELTS candidates: A mixed methods study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۲ , ۲۰۲۵
106 - 136
حوزههای تخصصی:
This study explored the impact of critical pedagogy training for IELTS teachers on their students’ self-regulated learning. It also examined the relationship between students’ self-regulation and their IELTS performance, as well as how teachers implemented critical pedagogy principles in their classrooms. A mixed-methods research design was used, combining quantitative and qualitative approaches. 30 IELTS teachers and 150 learners from a language school in Tehran were recruited based on non-random convenience sampling technique. Teachers received training in critical pedagogy, after which learners completed a self-regulation questionnaire both before and after the intervention. Language proficiency was assessed using two official IELTS mock tests. Classroom observations and semi-structured interviews with teachers provided qualitative insights into instructional practices. Results showed that learners whose teachers received the training had significantly higher self-regulation scores post-intervention compared to a control group. A positive correlation was found between self-regulation and IELTS performance. Observations and interviews revealed that trained teachers used more dialogic, student-centered methods that promoted autonomy and reflective learning. The findings suggest that critical pedagogy training can effectively enhance both learner autonomy and exam preparedness. These results have implications for improving teacher education and classroom practices in high-stakes language testing environments.
واکاوی ابعاد فردی و اجتماعی ادب و کارکردهای تربیتی آن از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، واکاوی ابعاد فردی و اجتماعی مفهوم ادب در قرآن و کارکردهای تربیتی آن است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش گردآوری داده های کتابخانه ای و از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی و بهره گیری از نظام کدگزاری سه مرحله ای برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در قرآن به صورت کلی به آداب اشاره شده است، ادب فردی در قرآن که ریشه در فطرت وی داشته، با محوریت ارتباط انسان با خداوند قابل تبیین است. این آداب عبارتند از: ادب تشکر از خدا، ادب اطاعت خدا، ادب حضور در مکان های مقدس و رعایت ادب نسبت به زمان خاص. آداب اجتماعی در قرآن نیز عبارتند از: الف. ادب نسبت به اولیاء الهی، ب. ادب نسبت به والدین، انفاق به آنان، اطاعت و کسب اجازه برای ورود به منزل والدین ج. ادب در جامعه مانند ادب مهمانی و میزبانی، ادب گفت وگو، ادب در تعامل با همسایه و استاد. با توجه به مصادیق و موارد کاربرد ادب در قرآن کریم، کارکردهای تربیتی ادب نیز عبارتند از الف. الگوپردازی ب. ارتقاء رابطه انسان با خدا ج. ارتقاء احساس ارزشمندی د. ارتقاء هویت شخصی ه. ارتقاء روابط خانوادگی و. ارتقاء هویت اجتماعی و ی. ارتقاء تعاملات اجتماعی انسان.
روابط فرهنگی و برهم کنش های تمدن های هیرمند و سند در هزاره سوم ق.م. با تأکید بر سفال و مُهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
143 - 160
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناسی ای که درطی قرن بیستم در دو حوزه تمدن هیرمند و سند انجام شده، مواد همگون و همسانی را آشکار ساخته که حکایت از روابط فرهنگی میان شرق فلات ایران و شبه قاره هند در عصر مفرغ دارد. جستار حاضر به بررسی برهم کنش های میان این دو حوزه فرهنگی، از دیدگاه باستان شناسی می پردازد و تلاش دارد با نشان دادن این مشابهت ها، برخی از زوایای تاریک مناسبات فرهنگی و اقتصادی میان سیستان و دشت سند در روزگار باستان را واکاوی کند. برای دستیابی به این هدف، موادی همچون سفال و مُهر- که از کاوش محوطه هایی نظیر شهرِسوخته در دشت سیستان و محوطه های هاراپایی در حوزه سند کشف شده- با همدیگر مقایسه شده و در اثنای انجام این کار نیز کوشش شده تا دیدگاه های جدیدی که برخی از آن ها حاصل کنکاش های ذهنی نگارنده در این باب است، به آن ها اضافه شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سیستان به دلیل قرارگرفتن در موقعیت جغرافیایی ویژه و در امتداد راه های مبادلاتیِ سنگ های نیمه قیمتی همچون لاجورد، به عنوان یک لولای فرهنگی، نقش فعالی را در پیونددادن سرزمین های هم جوار همچون شبه قاره هند، آسیای مرکزی، بخش های جنوب شرق و غربی فلات ایران، سواحل جنوبی دریای مکران و خلیج فارس و میان رودان ایفا می کرده است.
گذار از عدالت اخلاقی به عدالت حقوقی و تعریف جدیدی از دولت سیاسی در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
529 - 549
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگارنده سعی در توضیح امری کمتر دیده شده در اندیشه اخلاقی و سیاسی ارسطو را دارد که همان بعد حقوقی است که ارسطو اتفاقاً بین اخلاق و سیاست در جهت پیوند این دو در فصل پنجم کتاب اخلاق نیکوماخوس بیان کرده است. ارسطو در این فصل از عدالت به معنای اخلاقی فاصله می گیرد و با وارد کردن دیگری در نظریه خود به عدالت به معنای حقوقی تحت نظریه حق طبیعی که خود مبتنی بر نظریه طبیعت یونانی است وارد می شود. با این فصل از کتاب مذکور ارسطو معنای قانون، شهروندی و زندگی ذیل دولت سیاسی را کاملا متحول می کند. به نوعی که کاملا سیاست از این لحظه تحت تأثیر حق یا حقوق غیر سوبژکتیو انسان قرار می گیرد و در اینجا ارسطو میان تدبیر منزل، نسبت خدایگانی و بندگی و وضع سیاسی تفاوت ایجاد می کند و سیاست را مکانی برای تحقق بخشی کسب فضایل اخلاقی و تضمین قوانین مبتنی بر عدالت توزیعی و تصحیحی و سایر حقوق طبیعی شهروندان قرار می دهد.
چرایی نبود جایگاهمندی ژاپن در متون کلاسیک فارسی در سنجش با موقعیت درخشان چین و سیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای تاریخی ایران و شرق دور، به ویژه با چین به روزگار کهن سال برمی گردد. سوای پیوندهای تاریخی و بازرگانی شناخته شده، فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، بهانه تغییر معنادار موقعیت سه سرزمین چین، سیلا و ژاپن در متون فارسی، به ویژه منابع پساساسانی شده است. با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و پناهندگی «پیروز»، فرزند «یزدگرد سوم»، به همراه همراهان و هزاران هنرمند به دربار تانگ، فصلی متفاوت در پیوندهای ایران و شرق دور گشوده شد. امپراتوران تانگ در چین، پیروز را به عنوان شاه قانونی پارس پذیرفتند و بسی حمایت کردند؛ این حمایت تا فروپاشی دودمان تانگ ادامه یافت؛ با فروپاشی شاهنشاهی تانگ، موقعیت بازماندگان ساسانیان از دست رفت و بسیاری از آنان قتل عام شدند؛ در چنین شرایط وخیمی، آنان دست یاری به سوی دو سرزمین هم مرز، یعنی سیلا و ژاپن دراز کردند؛ متون فارسی بسیار گسترده و معنادار بر روی سیلا تمرکز کرده اند؛ نامیدن بسیلا به جای سیلا در متون فارسی نیز بسی معنادار است؛ ژاپن، در سنجش با دو نام کرانمند چین و سیلا، هیچ رنگ و بویی در متون فارسی ندارد؛ گویی ایرانیان نمک شناس با کرانمندسازی جایگاه دو سرزمین چین و سیلا، قدرشناسی خود را بدین گونه نشان داده اند؛ آنجا که این دو سرزمین استوارانه با باورهای دینی زرتشتی، ازجمله «پیدایی نجات بخشان فرجامین جهان» در هم آمیخته اند.
توقف در ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی و نقش بانک مرکزی در احراز آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
215 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها و مؤسسه های مالی به دلیل نقش محوریی که در تأمین مالی و گردش پول و ثروت در جامعه دارند، نیروی محرکه اقتصاد هر کشور محسوب می شوند. هر گونه اختلال در عملیات آنها آثار بسیار مخربی بر نظام مالی کشورها بر جای خواهد گذاشت که می تواند به بحران های پولی منجر شده و تبعات اقتصادی و حتی اجتماعی، سیاسی و امنبتی غیرقابل پیش بینی ای را در پی داشته باشد؛ ازاینرو در نظام های پولی دنیا چگونگی برخورد با این پدیده اهمیت ویژه ای داشته و با حساسیت بسیار انجام می شود. هدف مقاله حاضر، بررسی توقف در ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری و نقش بانک مرکزی در احراز ورشکستگی و عملیات تسویه است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد بانک مرکزی در احراز توقف و تصفیه امور ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی نقش نظارتی دارد و این نظارت استصوابی است. نتیجه: ملاک توقف در ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی آستانه نظارتی است که در مقررات پولی و بانکی تعیین می شود.
From Initial Conditions to Divergent Outcomes: Butterfly Effect and the Unpredictability of Translation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۷, No. ۱, ۲۰۲۵
141 - 154
حوزههای تخصصی:
This research explores translation dynamics through the innovative lens of chaos theory, focusing on how the butterfly effect manifests in linguistic transfer. By challenging traditional linear translation models, the study demonstrates how seemingly minor initial conditions can generate profound, cascading interpretive consequences across textual landscapes. Adopting a complexity science perspective, among others, the research examines translations of Rumi’s Masnavi and Camus’s L’Étranger to highlight translation’s inherently nonlinear and adaptive nature. The theoretical framework integrates insights from complexity science, poststructuralist theory, and translation studies, offering a sophisticated analytical approach that moves beyond reductive binary conceptualizations. Using purposive theoretical sampling, the study traces how subtle translation choices recursively shape semantic and cultural interpretations. By emphasizing translation’s sensitivity to initial conditions, the research contributes to emerging scholarship that views translation as a complex, dynamic system characterized by intricate interactive processes. Methodologically, the study employs qualitative case analyses to reveal the profound complexity of translation.
Comprehensive Review of Writing Assessments in EFL Contexts: A Meta-Synthetic Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Writing assessments in the EFL context today have put a great concern on language acquisition and proficiency testing. However, diverse techniques and practices require a comprehensive synthesis to better understand trends, gaps, and best practices. This study reviews and synthesizes prior research on writing assessments in EFL contexts. It examines the dominant assessment approaches, their effectiveness, and their impact on EFL learners' writing skills holistically. The study employs a meta-synthesis approach. Fifty journal articles indexed by Scopus, ERIC, Crossref, Google Scholar, DOAJ, Copernicus, and other indexing databases between 2018 and 2024 were selected as the data to review in this study. The data selection was conducted to ensure the relevance and quality of the literature reviewed. The results include a variety of assessment practices such as teacher feedback, self-assessment, peer-assessment, blended or collaborative assessment, automated writing evaluation (AWE), and artificial intelligence in EFL writing settings. The study also concludes that, despite the diversity and complexity of writing assessments in EFL contexts, there is a strong need for more standardized and contextually valid assessment practices. Effective assessments align with instructional goals and offer meaningful feedback that supports student learning. The study recommends developing comprehensive assessment frameworks tailored to specific EFL contexts, providing more training for educators in assessment literacy, and conducting further research into the long-term impact of various assessment practices on the writing development of EFL learners.
تحلیل کنش گفتار و گشتارهای آن در معراج نامه های فارسی با رویکرد اقتباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مهر و آبان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
213 - 242
حوزههای تخصصی:
معراج نامه ها متونی روایی هستند که به طور اخصّ به سیر ملکوتی پیامبر (ص) اطلاق می شوند. پدیدآورندگان این متون، آثارشان را با تقلید یا اندکی تغییر از متون متقدّم سروده اند. در این مقاله، با رویکرد کنش گفتار سرل و بیش متنیّت ژنت، و روش تحلیلی توصیفی، به بررسی تأثیر و تأثّر ساختاری و زبانیِ معراج نامه ها می پردازیم. فرض بر این است که ارتباط این متون، بیش متنی است و راویان متأخّر به صورت آگاهانه در سرودن اشعارشان به راویان متقدّم نظر داشته اند. با بررسی 26 پی رفت مشابه به این نتیجه رسیدیم که آثار سنایی و خاقانی با 17 شاعر تابع، پیش متن سایر متون بوده و سنایی، قوّامی، اخسیکتی و مولانا تابع دیگر شاعران نبوده اند. تغییر نسبت به تقلید در شاعران متأخّر بیشتر بوده، گشتار کمّی افزایش از نوع گسترش زیبایی شناختی و گشتار کاربردی از نوع کیفی درونی بسامد بالاتری داشته است. متنوّع ترین کنش های گفتاری از آنِ هلالی و پربسامدترین مربوط به خواجو است. دلایل بسامد بالای کنش های گفتاری در پی رفت های مشابه عبارت اند از: بیان جزئیّات، افزودن آرایه و اپیزود کنشی و کنشگران، توصیف، طرح مباحث تعلیمی و اخلاقی، ایجاد تقابل بین دو مفهوم یا شخصیت، گفت وگوسازی و استفاده از شخصیت های کمکی.