مطالب مرتبط با کلیدواژه

تالستوی


۱.

بررسى کاربردى واژه رستاخیز در رمان "رستاخیز"ل. ن. تالستوى(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اجتماع وجدان تحول درونى رستاخیز تالستوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۹ تعداد دانلود : ۷۰۰
آخرین رمان لف نیکلایویج تالستوى "رستاخیز" یک اثر فلسفى، عقیدتى و اجتماعى است که نویسنده مدت ده سال روى آن کار کرده است. رمان "رستاخیز" اثرى انتقادى شدید درباره شرح حال قهرمان اصلى دمیترى ایوانویج نخلودف است که با توصیف شخصیت او نویسنده مسائل عقیدتى و اجتماعى سالهاى 90-80 قرن 19 روسیه را براى خواننده به تصویر مى کشد. مقاله إبتدا به تاریخچه شکلگیرى رمان که موضوع آن برگرفته از یک جریان واقعى دادگاهى است و همچنین به علت انتخاب نام رستاخیز براى اثر که با وصف طبیعت آغاز شده است مى پردازد. در ادامه ضمن مقایسه شخصیت قهرمان اصلى اثر با قهرمانهاى رمانهاى "جنگ و صلح"،" آنا کارنینا"، "حاجى مرإد" و" "خوشبختى" خانوادگى " به چگونگى تکامل روحى نخلودف که هدف غائى خود را رسیدن به کمالات انسانى و مبناى سعادت را زیستن براى دیگرى و عشق به همنوع قرار داده بود پرداخته مى شود.
۲.

تالستوی و معنای زندگی

نویسنده: مترجم:

کلیدواژه‌ها: تالستوی توقف زندگی معنا رنج مرگ ویتگنشتاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۵۲۸
در مقاله زیر آنتونی فلو (۱۱ فوریه ۱۹۲۳ - ۸ آوریل ۲۰۱۰) فیلسوف تحلیلی انگلیسی و صاحب آرای مهم در مباحث فلسفه دین، به تحلیل مواجهه تالستوی با ابعاد گوناگون مسئله معنای زندگی می پردازد. فلو که خود حیات فکری پر فراز و نشیبی داشت و در اواخر زندگی، از خداناباوری به دئیسم یا خداباوری طبیعی گرایید، از دریچه تحلیل حالات و بیانات شخصیت های گوناگونی از رمان های معروف تالستوی، آنها را بازتابِ ستیز و آویز خود تالستوی با معنای زندگی در مواجهه با رنج و مرگ می داند. این مواجهات در دوره های گوناگونی از زندگی تالستوی، آنگاه که به تعبیر او زندگی دچار «درنگ و توقف می شد»، روی می داد و ذهن او را از پرسش های استفهامی می آکَنْد که ظاهراً پاسخی «عقلی» برای آنها وجود نداشت. فلو همچنین به پاره هایی از حدیث نفس های خود تالستوی نظر دارد و مقایسه ای در خور تأمل میان نگرش های وی و برخی از آرای ویتگنشتاین انجام می دهد. با آنکه نقدهایی بر آرای فلو در این مقاله وارد است، تأمل او بر اندیشه ورزی تالستوی درباره معنای زندگی، خواندنی است.
۳.

مفهوم وحدت وجود در مشرب فکری مولانا و لِف تالستوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی تالستوی عرفان مثنوی وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۱۷۳
وحدت وجود یکی از مفاهیم بنیادین در عرفان نظری و عملی است و در سنت ما نمایندگان بزرگی چون ابن عربی و مولانا دارد. مولانا، عارف بزرگ قرن هفتم، در آثارش به گونه های مختلف و اغلب به صورت تمثیلی به طرح و تبیین این مفهوم می پردازد. چنین تفکری محدود به سنت اسلامی و ایرانی نمی شود و در میان اقوال و آثار اندیشمندان و حکیمان و نویسندگان دیگر ملل هم می توان رد پای این مفهوم را یافت که با توجه به سنت فکری- فرهنگی حاکم بر آنان از جلوه های متفاوتی برخوردار است. نویسنده و اندیشمند مشهور روسی، لِف تالستوی، در جستجوهای معنوی خود برای یافتن معنای زندگی، از حکمت ها، آیین ها و ادیان مشرق زمین بهره ها گرفت. در این میان، یکی از موضوعاتی که همچون رشته نخی نامرئی در تمام آثار تالستوی امتداد پیدا می کند، مفهوم وحدت است. او در داستان «قزاق ها»، در رمان حماسی «جنگ و صلح»، در «مرگ ایوان ایلیچ»، در حکایت های تعلیمی، در مجموعه «راه زندگی» و ... به طرح ایده وحدت وجود می پردازد. در این پژوهش بر آنیم به این پرسش به طور عام پاسخ دهیم که دیدگاه وحدت وجودگرایانه مولانا و تالستوی چگونه در آثارشان بازتاب یافته است؟ با بررسی هایی که داشته ایم، اشارت های تالستوی درباره مفهوم وحدت وجود این قابلیت و ظرفیت را دارند که در پرتو  تلقی مولویانه از وحدت وجود  با روشی توصیفی-تطبیقی مورد بازخوانی و بررسی قرار گیرند. از این رو، ما در این نوشتار با رویکرد ادبیات تطبیقی آمریکایی به طرح و شرح شباهت های موجود میان اندیشه مولانا و تالستوی درباره مفهوم وحدت وجود می پردازیم.
۴.

تالستوی و قصه موسی و شبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی تالستوی قصه موسی و شبان قصه شیر برای خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۱۷۰
لف نیکالایویچ تالستوی، نویسنده حکیم و عارف روسی، علاوه بر خلق آثاری ارزنده و عالم گیر، مجموعه هایی گران بها از گفتارها و آموزه های سرآمدان ادب و حکمت در شرق و غرب عالم از کهن ترین روزگار تا روزگار خویش فراهم آورد. قصه موسی و شبان مولانا یکی از شاهکارهای ادب عارفانه است که تالستوی بدون اینکه سراینده این منظومه را بشناسد، تحت عنوان حکایتی عربی آن را در گزیده های خویش وارد کرد و از آنجا که این قصه را نقد حال خویش یافت، بدان دل بست و علاوه بر مجموعه آثار، در محافل و مراسلاتش آن را مکرر نقل کرد و از آن بهره ها جست. در این گفتار بر اساس روش کتابخانه ای و اسنادی، قصه موسی و شبان مولانا در آثار مختلف تالستوی آثاری که به فارسی در نیامده و به همین سبب ناشناخته مانده اند و مراسلات و مجالساتی که آن را ذکر کرده است، شناسایی و معرفی و بررسی شده ند؛ همچنین سبب دل بستگی او بدین قصه و چگونگی آشنایی اش با آن و اینکه از چه رو به عنوان قصه ای عربی راه به آثار او پیدا کرده است، شرح داده شد و مشخص گشت که تالستوی با این قصه در کتاب نویسنده ای حقوق دان با نام کانستانتین پترویچ پابدانوتسف مواجه شده است. پابدانوتسف در اثر خویش ضمن ارائه ترجمه روسی قصه موسی و شبان از سراینده این قصه با نام جلال الدین، معلم بلندآوازه، یاد می کند که حکایتی از او در منظومه ای به زبان عربی دیده می شود. در اثنای تحقیق درباره مأخذ تالستوی در نقل قصه موسی و شبان اطلاعاتی تازه و نو به دست آمد؛ از جمله آن ها پیدا شدن قصه ای است در ادبیات داستانی روسی که هم از جهت ساختاری و هم از جهت محتوایی، بسیار به قصه موسی و شبان مولانا نزدیک است. این اطلاعات نیز به عنوان دستاوردهای دیگر این پژوهش در اثنای این گفتار ارائه شد.
۵.

نگاهی تطبیقی به داستان قرآنی «موسی و خضر» و داستان «پسرخوانده» از لِف تالستوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تالستوی پسرخوانده موسی و خضر قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
تبیین مسئله: لِف تالستوی، فیلسوف، متفکر دینی و نویسنده روسی، از چهره های برجسته در ادبیات داستانی جهان است. او در آفرینش آثار خود از دستاوردهای فرهنگی ملل مختلف، به ویژه مشرق زمین و آموزه های اسلامی بهره گرفته است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد تالستوی در خلق داستان معروف «پسرخوانده»، از داستان قرآنی «موسی و خضر» تأثیر پذیرفته است. روش نویسندگان در این پژوهش می کوشند با روش توصیفی تطبیقی، تأثیرپذیری تالستوی را در آفرینش داستان «پسرخوانده» از داستان قرآنی «موسی و خضر» بررسی کنند. یافته ها و نتایج: میان این دو داستان یادشده، چه ازنظر ساختاری و چه محتوایی شباهت های عمده ای دیده می شود: در هر دو داستان شخصیت های اصلی نمادین هستند و در نقش مرشد (پدرخوانده، تارک دنیا/ خدا، خضر) و مرید (پسرخوانده/ موسی) ظاهر می شوند؛ خواننده شاهد درآمدی تمثیلی بر متن اصلی داستان ها و رویدادهای سه گانه ای است که در ظاهر ناعادلانه و غیراخلاقی است و اعتراض پسرخوانده/ موسی را به همراه دارد؛ اما با رمزگشایی پدرخوانده/ خضر حقیقت نهفته در ورای این رویدادها آشکار می شود و اینچنین به مخاطبین خود می آموزند که انسان به مقدرات الهی آگاه نیست؛ بنابراین نباید در جایگاه خدایی بنشیند و قضاوت کند و در جریان طبیعی حوادث دست برد؛ بلکه باید به خدا توکل کند و تسلیم تقدیر الهی باشد.