مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حافظه
حوزه های تخصصی:
" هدف: تحریک عمقی هسته VLتالاموس به عنوان روش درمانی موفقی برای بعضی اختلالات حرکتی در بیماران پارکینسونی مقاوم به دارو گزارش شده است. این امر مشارکت مدارهای قشری - زیر قشری را در کنترل حرکت تایید می کند. در خصوص مشارکت این مدارها در کارکردهای شناختی و بویژه زبان تحقیقات کمی انجام شده و اختلاف نظر وجود دارد. هدف این پژوهش تعیین میزان اثر تحریک عمقی تالاموس چپ و راست، بر پردازشهای زبانی و حافظه می باشد.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع چند مورد پژوهی است که طی آن پردازشهای زبانی و حافظه 6 بیمار پارکینسونی مقاوم به دارو پس از عمل جراحی تحریک عمقی (Deep Brain Stimulation)هسته VLتالاموس، (دو بیمار تالاموس راست، دو بیمار تالاموس چپ، دو بیمار دو طرفه)، در دو وضعیت دستگاه خاموش و روشن با حداقل فاصله زمانی 40 روز بین دو آزمون، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. ابزار تحقیق و روش جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه (تاریخچه بیماری)، آزمون حافظه وکسلر، زیر آزمون درک دستوری و جمله سازی آزمون BAT (Bilingual Aphasia Test) و روانی کلامی بود.
یافته ها: بر اساس نتایج آزمونها، نمره آزمون حافظه و کسلر در گروه تالاموس چپ در حالت تحریک در مقایسه با عدم تحریک افزایش جزیی و درگروه تالاموس راست کاهش جزیی نشان داد. نمره درک جملات پیچیده در هر دو گروه، در حالت تحریک تالاموس در مقایسه با وضعیت عدم تحریک افزایش نشان داد. در نمره روانی کلامی و جمله سازی در حالت تحریک تالاموس در مقایسه با حالت عدم تحریک در هر دو گروه شاهد کاهش نمره بودیم.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد، تحریک عمقی تالاموس باعث بهبود مهارت درک دستوری و کاهش روانی کلامی و ساخت جمله در هر دو گروه شده است که از نظریه مشارکت دو طرفه تالاموس در پردازشهای زبانی حمایت می کند و مغایر با تحقیقاتی است که این تغییر را فقط در اثر تحریک تالاموس چپ گزارش کرده اند.به نظر می رسد تفاوت اثر تحریک عمقی تالاموس چپ نسبت به راست در نمره حافظه تاییدی بر سوبرتری تالاموس چپ باشد."
اثر لیتیوم بر حافظه وابسته به وضعیت مورفین در روش اجتنابی غیرفعال در موش سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات کلرید لیتیوم بر حافظه وابسته به وضعیت القا شده به وسیله مورفین در روش اجتنابی غیر فعال در موش سوری انجام گرفت.
روش: در این مطالعه تجربی، برای ارزیابی حافظه در موش های نر بالغ نژاد NMRI، از روش یک بار آموزش پایین رفتن از سکو استفاده شد.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مورفین (5 mg/kg) 30 دقیقه قبل از آموزش یا آزمایش، از تشکیل حافظه در موش ها جلوگیری کرد. حافظه تخریب شده در اثر تزریق مورفین قبل از آموزش، با تزریق همان مقدار از دارو 30 دقیقه قبل از آزمایش، بازسازی شد. تزریق داخل صفاقی لیتیوم 60 دقیقه قبل از آزمایش نیز، بازسازی حافظه را تخریب کرد. در حیواناتی که قبل از آموزش، مورفین دریافت کرده بودند، تزریق لیتیوم (80 و 160 mg/kg) قبل از آزمایش باعث بازسازی حافظه تخریب شده گردید. استفاده از مقادیر کم لیتیوم (20 mg/kg) قبل از آموزش، نگهداری حافظه را در روش اجتنابی غیر فعال مختل کرد. تخریب نگهداری حافظه القا شده به وسیله لیتیوم به کار رفته قبل از آموزش، با تزریق مورفین قبل از آزمایش بازسازی شد. تزریق همزمان مورفین و لیتیوم قبل از آزمایش در حیواناتی که قبل از آموزش مورفین دریافت کرده بودند، بازسازی حافظه تخریب شده به وسیله مورفین را افزایش داد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج ممکن است بین وابستگی به وضعیت مورفین و لیتیوم تداخل وجود داشته باشد.
تداخل اثر مورفین و نیکوتین بر حافظه موش های سوری حساس شده با نیکوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعات تجربی حیوانی نشان می دهد که آگونیست های نیکوتینی در بهبود توجه و حافظه نقش بسزایی دارند، در حالی که آگونسیت های اوپیوییدی بر حافظه اثر مخرب می گذراند و تجویز این داروها قبل از آموزش موجب کاهش حافظه می گردد. در این مقاله آثار ایجاد حساسیت با نیکوتین روی حافظه وابسته به وضعیت مورفین و تداخل آن با گیرنده های دوپامینی و کولینرژیکی در موش سوری بررسی شده است.
روش: مطالعه از نوع تجربی بود و روی موش های سوری انجام گرفت. برای مطالعه و ارزیابی حافظه حیوانات آزمایشگاهی، زمان توقف موش روی سکو در روش اجتنابی غیر فعال اندازه گیری شد.
یافته ها: تجویز پیش از آموزش مورفین باعث ایجاد اختلال در حافظه شد. این فراموشی در موش های دریافت کننده نیکوتین در روز آزمون و همچنین موش های حساس شده به نیکوتین (موش هایی که سه روز متوالی دوزهای مختلف نیکوتین دریافت کرده و 14 روز بعد هیچ دارویی دریافت نکرده بودند) مشاهده نشد. تزریق دوز روزانه آتروپین 10 دقیقه بعد از تزریق نیکوتین به مدت سه روز متوالی توانست مانع اثر نیکوتین شود، در صورتی که تزریق آنتاگونیست های گیرنده دوپامین نتوانست مانند آتروپین عمل کند.
نتیجه گیری: حساسیت به نیکوتین از طریق سیستم کولینرژیک روی حافظه تاثیر می گذارد، نه از طریق سیستم دوپامینرژیک.
اثر حساسیت زایی مورفین یا آپومورفین بر یادگیری وابسته به وضعیت هیستامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تاثیر متقابل مورفین و هیستامین بر یکدیگر و درگیری سیستم دوپامنیرژیکی در یادگیری وابسته به وضعیت هیستامین در روش اجتنابی غیر فعال انجام شد.
روش: ابتدا با تجویز 3 دوز متفاوت از مورفین به مدت سه روز موش سوری به مورفین حساس شد. سپس 5 روز هیچ دارویی تجویز نشد و در روز نهم تست های حافظه انجام شد و تاثیر هیستامین بر حافظه موش سوری حساس شده به مورفین و موش سوری غیر حساس با هم مقایسه گشت. برای آزمون حافظه از مدل اجتنابی غیر فعال استفاده شد.
یافته ها: حساسیت زایی با مورفین و آپومورفین موجب مهار تخریب حافظه ناشی از هیستامین و در نتیجه، بازگردانیدن حافظه شد. تجویز سولپیراید به عنوان آنتاگونیست گیرنده دوپامینی نوع 2، به همراه آپومورفین تاثیرات بازگردانیدن حافظه تخریب شده ناشی از هیستامین را کاهش داد، اما تجویز 23390 SCH به عنوان آنتاگونیست گیرنده دوپامینی نوع 1، تاثیری در این امر نداشت. تجویز نالوکسان و 23390 SCH و سولپیراید، در ترکیب با مورفین، به طور چشمگیری بازگردانیدن حافظه را کاهش داد.
نتیجه گیری: آپومورفین سیستم نورونی هیستامین را از طریق تحریک رسپتورهای دوپامینی نوع 2 فعال می کند و تقویت و بهبود حافظه در موش هایی که با مورفین حساس شده اند از طریق تحریک رسپتورهای اپیویدی و دوپامینی نوع 1و نوع 2 بوده است.
اثر مهار گیرنده های کولینرژیک ناحیه تگمنتوم شکمی بر حافظه وابسته به حالت مورفین در موش بزرگ آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر، اثرات تزریق دوطرفه آنتاگونیست های سیستم کولینرژیک در ناحیه تگمنتوم شکمی به تنهایی و همراه با مورفین بر به خاطرآوری حافظه و یادگیری وابسته به حالت مورفین در موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بررسی شد.
روش: در این پژوهش تجربی مورفین و سالین به صورت زیرجلدی، و آنتاگونیست های سیستم کولینرژیک به صورت داخل ناحیه تگمنتوم شکمی تزریق شده و سپس به خاطرآوری وابسته به حالت در یک روش اجتنابی غیرفعال آموخته شده، مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مورفین (mg/kg 5) پس از آموزش منجر به خرابی حافظه بازخوانی و ایجاد فراموشی شد ولی تزریق همان دوز مورفین در روز آزمون باعث حافظه (یادگیری) وابسته به وضعیت مورفین گردید. تزریق دوزهای مختلف آتروپین، آنتاگونیست موسکارینی استیل کولین به صورت داخل تگمنتوم شکمی نسبت به گروه شاهد تفاوت معناداری را در بازخوانی حافظه نشان نداد در حالی که تزریق دوزهای مختلف مکامیل آمین، آنتاکونیست نیکوتینی استیل کولین این اختلاف را معنادار کرد. در حیواناتی که در روز آموزش مورفین به صورت زیرجلدی و در روز آزمون دوزهای مختلف آتروپین و یا مکامیل آمین را به صورت داخل تگمنتوم شکمی، همراه با مورفین به صورت زیرجلدی دریافت کرده بودند، به خاطرآوری حافظه به طور معناداری کاهش نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق به نظر می رسد که یادگیری وابسته به حالت مورفین احتمالاً در ارتباط با فعال سازی گیرنده های استیل کولینی ناحیه تگمنتوم شکمی باشد.
مقایسه نیم رخ حافظه کودکان عادی با کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه حافظه کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی، و روخوانی با کودکان عادی پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان.
روش: از بین دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 86-1385، چهار گروه 15 نفری (15 دانشآموز عادی، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در املا، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در ریاضی و 15 دانشآموز دچار ناتوانی در روخوانی) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری حافظه آزمودنیها، خردهآزمون حافظه آزمون هوش وکسلر به صورت انفردی اجرا شد. نتایج به روش تحلیل واریانس و آزمون توکی تحلیل شد.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که بین نیمرخ حافظه کودکان عادی و کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: حافظه دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکل جدی دارد و دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری املا نسبت به دو گروه دیگر حافظه ضعیفتری دارند.
نقش حافظه در فرایند یادگیری زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه جزء اولین کسانی بودند که به حافظه توجه نمودند و سعی در کشف ویژگی ها و ارائه مفهومی روشن از آن داشتند. نگاه فلسفی صرف‘ پاسخگوی سایر سؤالات بشر در خصوص توانایی های حافظه در امور مختلف نبود. از این رو‘ روانشناسی با هدف بررسی دنیای ذهنی انسان ازدرون فلسفه زاده شد و تلاش کرد تا جایگاه حافظه را در فرایند یادگیری‘ بررسی و تبیین کند. بسیاری از شناخت علمی انسان از حافظه خود‘ مبتنی بر یافته های یک قرن و نیم پیش است. در دهه های اخیر ‘ بعداز گذر از مکتب رفتارگرایی و پیدایش مکتب شناخت گرایی‘ تحول عظیمی در شناخت انسان از عملکرد حافظه به هنگام یادگیری ایجاد شد. در پی تحقیقات فراوان‘ بخش های مختلف مغز و حافظه ‘ مانند حافظه کوتا مدت‘ حافظه کاری‘ حافظه بلند مدت‘ حافظه معنایی که ارتباط تنگاتنگی با فرایند یادگیری زبان خارجی دارند‘ شناسایی شدند. در این مقاله‘ نقش حافظه درفرایند یادگیری زبان خارجی بررسی می شود.
تاثیر سازماندهی اطلاعات در بهبود حافظه اسکیزوفرنهای آشفته و پارانوئید
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نارسایی حافظه بیماران اسکیزوفرن و تاثیر سازماندهی اطلاعات در بهبود حافظه این بیماران است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مرد اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان رازی تبریز بودند. 28 بیمار اسکیزوفرن (14 پارانوئید، 14 آشفته) و 14 فرد بهنجار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
آزمودنیهای بهنجار از لحاظ متغیر های سن، تحصیلات و طبقه اقتصادی با گروه بیمار همتا شدند. آزمودنی ها با استفاده از یک تکلیف لیست یادگیری متشکل از دو فهرست واژگان تصادفی و طبقه بندی شده مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که عملکرد افراد بهنجار در آزمون حافظه بهتر از عملکرد بیماران اسکیزوفرن است. همچنین بیماران پارانوئید در آزمون حافظه بهتر از بیماران آشفته عمل کردند. در هر سه گروه، سازماندهی اطلاعات باعث بهبود حافظه شد.
رابطه بین وابستگی یا عدم وابستگی به زمینه و کاربرد راهکارهای درک شنیداری در میان دانشجویان دختر ایرانی در رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی است در مورد رابطه وابسته بودن یا نبودن به زمینه (میدان) و کاربرد راهکارهای درک شنیداری توسط دانشجویان دختر رشته زبان انگلیسی در شهر شیراز. تعداد 138 دانشجوی دختر که از میان 208 نفر براساس نمره آزمون تعیین سطح انگلیسی برگزیده شده بودند و در سطح متوسط از دانش زبان قرار داشتند در مطالعه شرکت داده شدند. براساس آزمون مجموعه اشکال درهم تنیده (ویتکین و دیگران، 1971) شرکت کنندگان به دو گروه وابسته به زمینه و مستقل از آن تقسیم شدند. پرسشنامه راهبردی درک شنیداری (افسرنیا، 1999) هم جهت تعیین فراوانی استفاده از راهکارهای مختلف درک شنیداری به شرکت کنندگان داده شد. با به کارگیری ضریب همبستگی معلوم شد راهکارهای فراشناختی، حافظه ای ، شناختی و اجتماعی با میزان وابستگی به زمینه رابطه معناداری دارند؛ در حالیکه در مورد راهکارهای جبرانی و عاطفی هیچ گونه معناداری دیده نشد. با استفاده از یک سری آزمون تی، میانگین دو گروه در مورد راهکارهای گوناگون مقایسه شد. دانشجویان مستقل از زمینه در مقایسه با دانشجویان وابسته به زمینه تمایل بیشتری به استفاده از راهکارهای فراشناختی، حافظه ای و شناختی از خود نشان دادند؛ در صورتی که دانشجویان وابسته به زمینه در استفاده از راهکارهای اجتماعی نسبت به گروه دیگر برتر بودند.
بررسی حافظه و میزان اطمینان به حافظه در اختلال وسواسی- اجباری و شخصیت وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی میزان حافظه و نیز اطمینان به حافظه در گروه هایی از افراد دارای اختلال وسواسی- اجباری (از نوع وارسی) و افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری در مقایسه با گروه کنترل وسواسی- اجباری از نوع شستشو و نیز گروه بهنجاراست. برای این منظور 4 گروه از آزمودنی ها (یک گروه وسواسی از نوع وارسی؛ یک گروه شخصیت وسواسی- اجباری، یک گروه وسواسی از نوع شستشو و یک گروه سالم) هر کدام به تعداد 20 نفر و جمعا 80 نفر انتخاب گشتند. پرسش نامه های اضطراب بک و سیاهه وسواسی- اجباری مادزلی بر روی آزمودنی ها اجرا شد و سپس برای تایید تشخیص بر اساس ملاک های تشخیصی DSMIV با آزمودنی های بالینی مصاحبه به عمل آمد. حافظه و اطمینان به حافظه از طریق برنامه رایانه ای بررسی شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های پژوهش در آزمون یادآوری تفاوتی با همدیگر نداشتند. گروه وارسی کننده و گروه شخصیت وسواسی- اجباری در میزان اطمینان به حافظه با دو گروه دیگر متفاوت بودند. می توان فرض کرد که بین نوع وارسی اختلال وسواسی اجباری و شخصیت وسواسی- اجباری یک ارتباط ویژه وجود دارد و پژوهش های بیشتر درباره سیمایه شناختی این دو اختلال می تواند به فهم، تشخیص و درمان این حالات کمک شایانی بکند.
عملکرد حافظه بیماران مبتلاء به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
جنگ به عنوان یکرویداد تنیدگی زا دارای پیامد های درازمدت بسیار، از جمله بروز اختلالات روان شناختی نظیر اختلال استرس پس ازسانحه (PTSD) می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد حافظه بازماندگان دفاع مقدس مبتلا به PTSD انجام شده است.
روش: تعداد 30 نفر از بازماندگان جنگ مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه و 30 نفر از بازماندگان جنگ بدون اختلال استرس پس از سانحه و 30 نفر از افراد بهنجار که در متغیرهای سن، هوش و جنس همتا شده بودند، به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک، مقیاس تجدیدنظرشده اثر رویداد و آزمون حافظه وکسلر بود. داده های به دست آمده با روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر تفاوت معنادار بین بازماندگان جنگ با اختلال PTSD ، با دو گروه دیگر در متغیر حافظه بود و افراد مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه از عملکرد ضعیف تری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر در راستای یافته های سایر پژوهش ها می باشد که نشان می دهند افراد مبتلاء به PTSD علاوه بر داشتن مشکلات در بخشهای مختلف حافظه مانند حافظه شرح حال، حافظه مربوط به آینده، حافظه کاری در حافظه کلی نیز از نقص برخوردار است که در بازتوانی ها و درمان باید مد نظر قرار گیرد.
تأثیر کمبود و مکمل عنصر روی در رژیم غذایی موش های مادر بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها با استفاده از ماز آبی موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر دو نوع رژیم غذایی عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی موش های ماده بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها بود. کمبود عنصر روی و مکمل عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی مادر، ممکن است بر حافظه، یادگیری و عملکرد حرکتی نوزادان آنها تاثیر بگذارد. جامعة آماری تحقیق حاضر، موش های صحرایی ماده (نژاد آلبینو – ویستار) خریداری شده از انستیتو پاستور ایران بودند. بعد از مرحلة جفت گیری، 12 مادر باردار انتخاب و به 3 گروه تقسیم شدند و در هفتة آخر بارداری و کل دوران شیردهی رژیم غذایی مورد نظر را مصرف کردند. گروه اول، گروه کنترل بود که از غذای استاندارد استفاده کرد؛ گروه دوم، گروه دریافت کنندة مکمل روی که به مقدار ppm 10 مکمل روی به آب آنها افزوده شد؛ و گروه سوم، گروه کمبود روی که از غذای فاقد عنصر روی استفاده کردند. پس از اعمال متغیر مستقل، برای هر گروه 12 سر موش نر به عنوان نمونة آماری در نظر گرفته شد که در 56 روزگی تحت آزمون حافظه و یادگیری از طریق ماز آبی موریس قرار گرفتند و در 66 روزگی عملکرد حرکتی آنها به وسیلة دستگاه سنجش فعالیت حرکتی (Open Field) اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که کمبود عنصر روی در هفتة آخر بارداری و دوران شیردهی موجب تخریب یادگیری، حافظه و ضعف در عملکرد حرکتی می شود. به علاوه مکمل عنصر روی، سبب بهبود یادگیری و حافظه شد، اما تأثیر معنی داری بر عملکرد حرکتی نوزادان نداشت.
هویت شخصی؛ نگاهی به چند رویکرد رایج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سئوال از هویت شخصی، چیستی آن و شرایط تداوم و استمرار چنین هویتی از جمله پرسش های قدیمی در متافیزیک، فلسفه نفس و فلسفه ذهن اند. مسئله آن است که اولاً، چه چیز هویت شخصی مرا می سازد و مرا از دیگران متمایز می کند و ثانیاً تداوم و استمرار «من» در طول زمان وابسته به چیست. هرگونه پاسخی به چنین پرسش هایی، نتایج و اثراتی در دیگر حوزه های فلسفه، مانند فلسفه حقوق و فلسفه دین خواهد داشت؛ چرا که مسائلی همچون: مجازات (در فلسفه حقوق) و رستاخیز (در فلسفه دین) به مفروض گرفتن گزارشی از تداوم هویت شخصی وابسته اند. در این نوشته، ابتدا ربط هویت شخصی و بدن را بررسی خواهیم کرد و در ادامه به ربط و ارتباط استمرار مغز یا هر بخش فیزیکی دیگری از بدن با تداوم هویت شخصی خواهیم پرداخت و پس از آن به استمرار حافظه و سایر ویژگی های روانی در مقام تعریف کننده هویت شخصی پرداخته و نشان خواهیم داد که چگونه مبتنی کردن هویت شخصی بر امور روان شناختی می تواند به بروز برخی مشکلات بیانجامد.
بررسی نقش عناصر روی و آهن در رشد بدنی حافظه یادگیری و فعالیت حرکتی موشهای صحرایی جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو نوع رژیم غذایی (رژیم غذایی کمبود عنصر روی و کمبود عنصر آهن) بر رشد بدنی حافظه یادگیری و فعالیت حرکتی موشهای صحرایی جوان بوده است. جامعه آماری این تحقیق را موشهای ماده (نژاد آلبینو- ویستار) انستیتو پاستور ایران تشکیل دادند. موشهای مادر طی 28 روز (یک سوم آخر دوره بارداری و دوره شیردهی) رژیمهای غذایی استاندارد کمبود عنصر روی(ppm5/1>Zn>5/0) و کمبود عنصر آهن(ppm6>Fe>2) را دریافت کردند. پس از زایمان نوزادان نر هر گروه تا سن 70 روزگی در سه مرحله بدو تولد (1روزگی) پایان شیرخوارگی(21روزگی) و در آغاز جوانی(70 روزگی) مورد سنجش برخی از شاخصهای آنتروپومتریکی(قد و وزن) رشد مغزی غلظت عناصر روی و آهن سرم خون و حافظه و یادگیری قرار گرفتند. سرانجام فعالیت حرکتی موشها با استفاده از ماز آبی موریس و دستگاه open-field اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0>p نشان داد که علاوه بر نقش مهم عناصر روی و آهن در رشد مطلوب جسمانی مغزی و حافظه و یادگیری این دو عنصر در عملکرد حرکتی مطلوب موشهای جوان نیز مؤثر می باشند. به طور کلی نتایج تحقیق بیان می کنند که عنصر روی از اهمیت بیشتری نسبت به آهن در رشد جسمانی مغزی حافظه یادگیری و فعالیت حرکتی مطلوب برخوردار است.
بررسی تاثیر کاربرد استعاره بر حافظه افراد دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش کوشیده ایم تا تفاوت عمل کرد کلی را در حافظه افراد دو زبانه درباره عبارت های استعاری و غیر استعاری با یکدیگر مقایسه کنیم و بدین منظور، از میان دانشجویان داوطلب دو زبانه آذری زبان، سی نفر را برگزیده ایم. برای بررسی عمل کرد حافظه آزمودنی ها، نخست سی عبارت استعاری و غیراستعاری آذری را در برابر آنها گذاشتیم و از آنها آزمون فرا خوانی آزاد گرفتیم؛ سپس به منظور مقایسه عمل کرد حافظه در زبان های اول و دوم، سی عبارت استعاری فارسی و آذری را در اختیار آزمودنی ها قرار دادیم و از آنان آزمون فرا خوانی آزاد گرفتیم. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون آماری t گروه های وابسته آزموده شده اند.
نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها نشان می دهند که میزان فرا خوانی مواد استعاری، به گونه ای معنا دار، بیش از مواد غیر استعاری است؛ افراد دو زبانه، استعاره های زبان اول را بیش از استعاره های زبان دوم به یاد می آورند و این تفاوت، از نظر آماری معنا دار است.
با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مفاهیم استعاری به سبب برخوردار بودن از خصوصیات خاص شناختی، دارای ویژگی هایی هستند که کاربرد آنها قدرت به خاطر سپردن مواد را افزایش می دهد؛ همچنین در زبان اول، توان انتقال مفاهیم هیجانی، بیش از زبان دوم است و بنابراین، استعاره های زبان اول از اولویت شناختی برخوردارند.
درون نگری، گواهی، و حافظه در نظام فلسفی ملاصدرا و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
یکی از مباحث مهم در معرفت شناسی معاصر سخن از منابع معرفت است. معرفت شناسان پنج منبع معرفت را بر می شمرند: ادراک حسی، عقل، درون نگری، گواهی، و حافظه. نویسندگان در این مقاله سه منبع معرفت، یعنی درون نگری، گواهی، و حافظه را با محوریّت آرای صدرا و دکارت به صورت مقایسه و تحلیل مورد بحث و بررسی قرار داده اند. دکارت و صدرا درون نگری، گواهی، و حافظه را از جمله منابع معرفت می دانند و معتقدند انسان از این راه ها می تواند معرفت کسب کند. آن ها معلومات حاصل از درون نگری را یقینی تلقی می کنند. همچنین هر دو از گواهی به منزله انتقال دهنده، و از حافظه به مثابه نگه دارنده معرفت یاد می کنند.
اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه و مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی یادگیری املا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: یکی از مهم ترین ناتوانی های یادگیری، ناتوانی یادگیری املا (Spelling Learning Disability) می باشد که با مشکلات حافظه و مهارت های اجتماعی همراه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه و مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی یادگیری املا بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه سوم دبستان شهرستان دهاقان (اصفهان) در سال تحصیلی 91- 92 بودند. 40دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری املا، به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه بازی درمانی و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت بازی درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند. ابزار این پژوهش عبارت بودند از، آزمون تشخیص ناتوانی یادگیری املا، آزمون هوش وکسلر و مقیاس مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس و 18 SPSS-استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> p)، و میانگین نمرات حافظه و مهارت های اجتماعی در گروه بازی درمانی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافته است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، بازی درمانی شناختی رفتاری بر بهبود و توانبخشی حافظه و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا اثربخش بوده است .
آسیب مغزی تروماتیک و اثربخشی بازتوانی شناختی در بهبود توجه، حافظه و عملکرد اجرایی بیماران مبتلا
حوزه های تخصصی:
بازتوانی شناختی به مجموعه ای از مداخلات اطلاق می گردد که هدف شان بهبود توانایی فرد در انجام تکالیف شناختی از طریق بازیابی مهارت های از قبل یادگیری شده و آموزش راهبردهای جبرانی است. بازتوانی شناختی با یک ارزیابی عصب- روان شناختی کامل آغاز می گردد تا نقاط قوت و ضعف شناختی و سطح تغییر توانایی شناختی به دنبال آسیب مغزی را تعیین نماید. از نتیجه ارزیابی، برای فرمول بندی طرح درمانی مناسب استفاده می شود. مداخلات عمومی برای بهبود توجه، حافظه و کارکردهای اجرایی مرور شده است. بازتوانی شناختی، برای آسیب های خفیف تا شدید و در هر زمانی پس از آسیب مناسب است. شواهد کافی برای حمایت از اثربخشی بازتوانی شناختی وجود دارد که آن را به درمان انتخابی برای آسیب های شناختی و بهبود عملکرد شناختی و روانی- اجتماعی تبدیل می کند.
معناشناسی «عقل» در روایات «إنّ النساء نواقص العقول»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی منابع حدیثی، گزارش هایی پیرامون نقص عقل در زنان نقل شده است. وجود چنین روایاتی و رفتار نامناسب برخی مردان در جوامع اسلامی با زنان، موجب شده است بهانه ای به دست مخالفان اسلام افتد و ادعا کنند که قوانین اسلام ضدزنان است. بازکاوی دقیق مفاهیم و معانی واژگان چنین روایاتی، موجب رفع شبهات پیرامون اسلام و حقوق زن خواهد شد. اکثر محققان، «نقص» را به معنای کمبود و کاستی، معنا کرده اند. به علاوه، عقل را به معنای عقل نظری یا اجتماعی شمرده اند. اما، «نقص» در این روایات، به معنای ضعیف شدن، و عقل به معنای حافظه است. زنان به دلیل دارابودن برخی ویژگی های جسمی و روحی، احتمال می رود که برخی جزئیات یک رویداد را به حافظه نسپارند. حس بینایی خانم ها در مقایسه با آقایان ضعیف تر است که این حالت نیز در به یادسپاری جزئیات یک رویداد مؤثر است. ایام قاعدگی و یائسگی در زنان، موجب برخی اختلالات، مثل افسردگی و کاهش تمرکز و دقت در آنان می شود. این حالات در ضعیف شدن حافظه آنان مؤثر است.
مقایسه حافظه در افراد مبتلابه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به عنوان شکل خفیفی از اسکیزوفرنیا، متشکل از علائم شناختی، ادراکی و عاطفی است و کارکرد طبیعی بسیاری از توانایی های شناختی را مختل می کند. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجاربود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات علی-مقایسه ای بود. نمونه ای به حجم90 نفر (30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال(با مصرف دارو)،30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (بدون مصرف دارو) با 30 فرد بهنجار از بین مراجعان مراکز درمانی دولتی و خصوصی خدمات روانپزشکی به روش نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند. به منظور بررسی عملکرد شناختی از آزمون های حافظه وکسلر و دو خرده مقیاس گنجینه لغات و فراخنای ارقام آزمون هوش وکسلر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد شناختی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار از لحاظ آماری دارای تفاوت معنی دار می باشد. نتایج بیانگر نمرات پایین تر گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (با و بدون مصرف دارو) از گروه مقایسه در مقیاس های اطلاعات شخصی، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، یادگیری تداعی ها، لیست لغات و حافظه عددی بود. همچنین نتایج نشان داد که گروهها در مقیاس های جهت یابی و حافظه بینایی به لحاظ آماری تفاوت معنادار دارند. به این معنا که نمرات دو گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال(با و بدون مصرف دارو) پایین تر از گروه مقایسه بود؛ اما گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در جهت یابی و حافظه بینایی مشابه بودند. نتیجه گیری: نارسایی شناختی عمده بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در حافظه کاری، حافظه دیداری، حافظه منطقی و توجه و تمرکز است. نکته قابل تأمل در پژوهش حاضر نارسایی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در عملکرد شناختی همچون حافظه و کنترل ذهنی است.