فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
165 - 180
حوزههای تخصصی:
ایجاز از مباحث مهم در دانش معانی است و دو گونه دارد؛ ایجاز حذف و ایجاز قصر. این بحث در متون بلاغی چنان که باید تدوین و تشریح نشده و چارچوب نظری روشنی برای شناخت مفهوم آن به خواننده ارائه نشده است. دقیق نبودن نمونه ها، تداخل مثال های اطناب در ایجاز، درک نادرست از مفهوم «کوتاهی جمله»، محدود و تکراری بودن مثال ها، زیاده گویی و تعدد نابجای عنوان ها، و عربی مآبی و نامأنوس گرایی، از دلایل این امر است. افزون بر آن، بحث حذف در مبحث جمله های خبری نیز آمده است (حذف مسندالیه، مسند)؛ اما درباره نسبت آن با ایجاز حذف سخنی نرفته است. مهم ترین این کاستی ها دقت نکردن در ارائه مثال هاست که بیشتر حاصل تداخل نمونه هایی از هر دو نوع ایجاز، در نظر نگرفتن تمامی موارد حذف یا قصر است. اساسی تر اینکه بلاغت نویسان هر جمله کوتاهی را در زمره ایجاز قصر قرار داده اند، در حالی که دو شرط اصلی برای در زمره ایجاز قصر قرار دادن جمله های کوتاه، مناسبت با تعریف ایجاز گنجاندن معانی بسیار در الفاظی اندک و وجود معانی مختلف و مکمل در جمله های کوتاهِ متعدد و پی درپی است. براین اساس تشریح و نقد این پراکندگی ها ضروری می نماید و می تواند افزون بر رفع کاستی های مذکور، سبب انسجام مبحث ایجاز در متون بلاغی و بهره وری بیشتر از آن شود. در مقاله حاضر کوشش شده است با بازخوانی تحلیلی-انتقادی آثار بلاغت نویسان فارسی در گذشته و امروز، به نقد مباحث مرتبط با ایجاز، پرداخته شود.
مدلسازی نقش فرهنگ سازمانی و انگیزه خودتعیینی بر اخلاق ورزشی ورزشکاران نخبه ایران (مطالعل موردی: لیگ یک فوتبال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۴)
19 - 1
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مدلسازی نقش فرهنگ سازمانی و انگیزه خودتعیینی بر اخلاق ورزشی ورزشکاران نخبه ایران بود.روش پژوهش: روش تحقیق، پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش تمام فوتبالیست های لیگ آزادگان کشور (432 بازیکن)، فصل 1395-1396بودند. نمونه آماری 223 بازیکن به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی، انگیزه ورزشی و اخلاق ورزشی استفاده شد که روایی آنها توسط ده تن از استادان و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 94/0، 79/0و 88/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری به منظور روابط علّی بین متغیرهای مشاهده شده استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین فرهنگ سازمانی و اخلاق ورزشی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین انگیزه خودتعیینی و اخلاق ورزشی، ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر تأییدی حاکی از برازش ارتباط بین فرهنگ سازمانی و انگیزه خودتعیینی با اخلاق ورزشی بود. تمامی بارهای عاملی بین مؤلفه ها و عوامل در سطح معقولی (بیشتر از 4/0) قرار داشت و مدل از برازش مناسبی برخوردار بود و مدل مفهومی تحقیق تأیید شد.نتیجه گیری: در نتیجه بر اساس یافته ها، اخلاق ورزشی بیشتر از طریق ادراک ارزشمندی و تأثیرپذیری مستقیم بازیکنان از تعاملات موجود در فوتبال و اطرافیان متأثر می شود که متولیان فوتبال کشور باید در شناسایی کدهای اخلاق ورزشی، نوع فرهنگ سازمانی و عوامل مؤثر در انگیختگی بازیکنان فوتبال تلاش کنند.
عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی خلاق مبتنی بر میراث فرهنگی ناملموس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۵)
25 - 1
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ورزش های پهلوانی و زورخانه ای به عنوان یک میراث فرهنگی ناملموس ایرانی می تواند ظرفیت ویژه ای را برای توسعه گردشگری ورزشی خلاق در ایران ایجاد کند. ازاین رو هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی خلاق مبتنی بر میراث فرهنگی ناملموس بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است و داده های پژوهش نیز به صورت میدانی جمع آوری شد. همچنین این پژوهش از انواع پژوهش های کیفی است که از روش نظریه داده بنیاد و رویکرد گلیزری بهره گرفته شد. مطالعات کتابخانه ای به همراه مصاحبه روش اصلی جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر بود.یافته ها: بر اساس نتایج عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق مبتنی بر میراث فرهنگی ناملموس در 108 مفهوم (کد)، 13 مقوله و دو بعد دسته بندی شدند. بر این اساس عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فناوری و فناوری، قانونی و حکمرانی و زیست محیطی زیرمجموعه عوامل بیرونی و عوامل مدیریت، منابع انسانی، زیرساخت، آموزش و پژوهش، تعاملات بین الملل، بازاریابی و جاذبه های گردشگری به عنوان عوامل درونی شناسایی شدند.نتیجه گیری: در نهایت می توان نتیجه گرفت عوامل سیزده گانه شناسایی شده در این تحقیق هریک در جایگاه خود نقش بسزایی در توسعه این بخش از گردشگری دارند و مسئولان و تصمیم گیران این حوزه می توانند با بهره گیری از نتایج این تحقیق در راستای توسعه گردشگری به صورت عام و گردشگری خلاق و گردشگری ورزشی به صورت خاص بهره مند شوند.
فرآیند نوین پژوهش اثرگذار در گزارش سیاستی؛ گامی به سوی تحقق حکمروایی دانش مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربست نتایج پژوهش ها و دیدن نتایج عملی آنها در عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری و به دنبال آن، پدیداری نشانه های توسعه در کشور ازجمله دغدغه های مهم پژوهشگران، سیاست گذاران و فعالان عرصه های گوناگون علمی، دانشگاهی و اجرایی است. آنچه طی دو دهه اخیر در کشورمان آشکار است، رشد قابل توجه تعداد مقالات علمی و ارتقای جایگاه ایران در این شاخص در عرصه های بین المللی است؛ اما در کنار آن، موضوع دیگری که خودنمایی می کند، عدم احساس تأثیرگذاری نتایج این پژوهش ها در حوزه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی است. بر این اساس، هدف این پژوهش ارائه فرآیند نوینی برای تهیه گزارش های پژوهشی با تأکید بر گزارش های سیاستی جهت افزایش قدرت تأثیرگذاری آنها و به دنبال آن، بهبود احساس گام برداشتن در مسیر توسعه توسط همگان است. به این ترتیب، پژوهش با جمع آوری داده ها به شیوه اسنادی و روش فراتحلیل و ارزیابیِ فرآیندهای موجودِ انجام پژوهش سیاستی و به دنبال آسیب شناسی شرایط موجود، انجام و درنهایت منجر به ارائه چارچوب جدید انجام پژوهش های سیاستی با تأکید بر اثرگذاری بر تصمیم سازی و تصمیم گیری ازطریق بهبود قابلیت های اجرایی حکومت جهت پیشبرد اهداف توسعه ای شده است. این چارچوب جدید پیشنهادی در 6 فصل تنظیم شده است که عبارتند از 1) کلیات؛ 2) معرفی سیاست، آسیب شناسی وضع موجود و روند پژوهشی؛ 3) روایت روایت ها؛ 4) مبانی نظری و تجارب داخلی و خارجی؛ 5) ارزیابی ایده ها و روایت ها؛ 6) بسته پیشنهادی، پیش نیازها و الزامات.
مرور نظام مند مطالعات انجام شده درباره ی ارتباط برنامه های درسی دانشگاه های فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آگاهی از ارتباط بین برنامه درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار بود. این پژوهش با رویکرد کیفی، از نوع مرور نظام مند، انجام شد. ابتدا از میان 523 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 24 مقاله، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند. به طور کلی سه مضمون تحلیلی "چالش های اشتغال"، "به کارگیرندگان فارغ التحصیلان" و "برنامه درسی دانشگاه فنی وحرفه ای" و شش مضمون توصیفی "موانع استخدام فارغ التحصیلان"، "موانع زیرساختی در آموزش عالی"، "مهارت های اشتغال پذیری"، "مشارکت کارفرمایان و آموزش عالی"، "یادگیری تجربی" و " توسعه و بروز رسانی برنامه درسی" استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین برنامه های درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و دیدگاه افرادی که این فارغ التحصیلان را استخدام می کنند رابطه ای وجود ندارد. رابطه بین ذینفعان مشارکتی نبوده و توازن میان آموزش و بازارکار برقرار نیست.
تأثیر دوران رونق و رکود اقتصادی بر سرعت تعدیل سرمایه در گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۳
43 - 76
حوزههای تخصصی:
مدیریت سرمایه در گردش باعث افزایش عملکرد و کاهش ریسک و درنتیجه کاهش هزینه سرمایه می شود. پژوهش های زیادی در مقوله سرمایه در گردش و همچنین تعدیل سرمایه در گردش به سمت هدف و تأثیر متغیرهای مختلف بر آن انجام شده است؛ اما به تأثیر فضای حاکم بر اقتصاد، ازجمله رونق و رکود، بر سرعت تعدیل هرگز کمتر توجه شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رونق اقتصادی و رکود بر سرعت تعدیل سرمایه در گردش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور، از داده های 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1401 استفاده شده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی است و نوع داده های پژوهش نیز مبتنی بر استفاده از داده های ترکیبی است. روش پژوهش، کمی و همبستگی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش پانل پویا با رویکرد برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران نسبت سرمایه در گردش شرکت را نسبت به سرمایه در گردش هدف تعدیل می کنند. همچنین، سایر یافته های پژوهش نشان داد که سرعت تعدیل سرمایه در گردش شرکت ها در دوره رونق بیشتر از دوره رکود بخش مالی اقتصاد و همچنین بخش واقعی اقتصاد است.
Navigating E-Learning Horizons: Exploring Challenges and Opportunities in Higher Education Integration from the German vs. Iranian EFL Teacher's Lens(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳, N. ۴ , ۲۰۲۴
163 - 206
حوزههای تخصصی:
The e-learning integration has emerged as an alternative strategy, significantly improving teaching and learning experiences in higher education worldwide. However, it has also presented different challenges and opportunities for teachers and students. This comparative, cross-cultural study explored the perspectives of German vs. Iranian EFL teachers on e-learning integration in higher education. The data were collected utilising a mixed-methods design and based on convenient sampling through two questionnaires on challenges and opportunities, semi-structured interviews, and observations from 26 German EFL teachers and 92 Iranian EFL teachers. The study focused on the Technology Acceptance Model and the Unified Theory of Acceptance and Use of Technology. The questionnaire findings revealed that both groups recognised significant challenges and opportunities in e-learning. German teachers appreciated organisational improvements and evaluative innovations, whereas Iranians valued stress reduction and access to materials. Both groups faced technological and administrative challenges, with Iranians reporting more severe difficulties, highlighting the need for tailored support and resources to enhance online education. Interviews indicated a preference for face-to-face instruction among Germans, with greater resistance to online formats compared to Iranians. Younger teachers in both contexts showed more positive attitudes towards e-learning, with a consensus on the future of blended learning. The observations also supported the findings. Results indicated significant differences and similarities between the two contexts, highlighting technological, academic, pedagogical, and cultural factors influencing e-learning integration. The study findings could offer practical implications for policymakers and material developers, emphasising the need for custom-made e-learning strategies for different educational contexts. This cross-cultural comparison could suggest insights for teachers interested in integrating e-learning into their teaching.
تبیین و تحلیل عوامل مؤثر بر تراز تجاری دو جانبه آب مجازی با رویکرد توسعه پایدار و تأکید بر الگوی جاذبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود مشکلات کمی و کیفی در منابع آب کشور و قرارگیری ایران در منطقه ای خشک و نیمه خشک و رویارویی با بحران های کم آبی، ضرورت توجه به سمت تقاضای آب در سطح کلان و تدوین برنامه های اصولی در جهت بهره برداری پایدار از منابع آب را به همراه داشته است. در این راستا، استفاده از رویکرد تجارت آب مجازی توسط کشورها، عملکرد مطلوبی را در رابطه با اقدامات مفید مدیریتی نشان می دهد. این پژوهش با استفاده از الگوی جاذبه و برآوردگر PPML، عوامل مؤثر بر تراز تجاری دو جانبه آب مجازی در پنج محصول عمده کشاورزی ایران (گندم، برنج، خرما، پسته و هندوانه) را در بازه زمانی 1385-1399 و از دیدگاه توسعه پایدار مورد بررسی قرار داده است. سال های مورد مطالعه با توجه به اطلاعات در دسترس و برآوردهای صورت گرفته انتخاب شده اند. مطابق با بررسی های صورت گرفته، تراز تجاری آب مجازی ایران با نرخ ارز دو جانبه رابطه مثبت و با مسافت و نسبت جمعیت رابطه منفی داشته و برای متغیر تولید ناخالص داخلی نیز این رابطه به جز محصول هندوانه، برای محصولات دیگر مثبت می باشد. همچنین، ایران در رابطه با دو محصول هندوانه و پسته، صادرکننده و برای دو محصول گندم و برنج واردکننده آب مجازی و در محصول خرما نیز با توجه به صرفاً صادراتی بودن آن، صادرکننده آب مجازی است و به طور کلی صادرکننده آب مجازی قلمداد می شود
عاملیت دستگاه تلویزیون در تغییرات خانه های طبقه ی متوسط شهر تهران (1337-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
209 - 230
حوزههای تخصصی:
خانه، به مثابه ی شبکه ای پیچیده از سازه های معماری، اشیاء، مفاهیم، انسان ها و ... همواره در معرض تغییر بوده و هست. هر یک از این عناصر به عنوان کنشگری فعال، نقشی را در تغییر خانه و فضاهای خانگی بازی می کنند. بازشناسی میزان عاملیت و نقش هر یک از این بازیگران در شبکه ی خانه و تغییرات آن، می تواند به فهم بیشتر و بهتر خانه به عنوان نهادی پویا و چند بعدی کمک کند. تلویزیون از جمله بازیگران مهم فضای خانگی است که تغییرات مهمی را در فرم، عملکرد و معنای خانه بوجود آورده است. با وجود اهمیت بسیار محتوای تلویزیون، این پژوهش بر روی نقش فرهنگ مادی تلویزیون و میزان عاملیت آن در تغییرات خانه تمرکز نموده است. برای دستیابی به این منظور، این پژوهش از روش مردم نگاری بهره برده است. داده های مورد نیاز از سه منبع مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنین خانه های طبقه متوسط شهر تهران در بازه زمانی مورد نظر، آلبوم های عکس های خانوادگی و مطالب و تصاویر مجلات عامه پسند، تامین شده و در نهایت با کمک نرم افزار اطلس.تی مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که با وجود مقاومت های شدید ایدئولوژیک و اقتصادی، تلویزیون توانست به سرعت فرآیند خانگی شدن را طی کند. فرآیندی که در آن می بایست چهار دسته ملاحظات فضایی، عملکردی، زیبایی شناختی و فرهنگی- اجتماعی درنظر گرفته می شدند. دستگاه تلویزیون پس از خانگی شدن، علاوه بر تغییر عملکردها و مفاهیم مرتبط با خانه و زندگی خانگی، مثل درون/ بیرون، عمومی/ خصوصی و ... در تغییرات کالبدی فضاهای خانگی، بخصوص در تغییر سازماندهی فضایی، تغییر کانون فضایی و حرکت به سمت پلان باز، دارای عاملیت بوده است.
شناسایی و تحلیل تجارب ورزشکاران تراجنسیتی و پیامدهای آن: یک فراترکیب کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
83 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل تجارب ورزشکاران تراجنسیتی بود.روش شناسی: مطالعه کیفی حاضر از نظر هدف کاربردی است و داده ها مبتنی بر اطلاعات اسنادی جمع آوری شدند. این پژوهش به روش فراترکیب 7 مرحله ای سندلوسکی، باروسو و وویلس (2007) با شیوه کدگذاری متداول در پژوهش های کیفی روی 8 مقاله که با جستجو در پایگاه های علمی همچون گوگل اسکالیر، الزیویر، ریسرچ گیت، ساینس دایرکت و پابمد بدست آمد و تحلیل مفاهیم و نتایج مطالعات مصاحبه با ورزشکاران حرفه ای تراجنسیتی انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش در 4 مضمون اصلی (سیر تکامل فردی، سیر هویت جنسیتی، فرهنگ سازی هویت جنسیتی و پذیرش هویت جنسیتی) و 17 مضمون فرعی (کنش کودکی، متفاوت بودن، بحران روحی، نامیده شدن، فرایند تطبیق جنسیت، آشکارسازی هویت، انطباق هویت، تبعات اعلان هویت، پنهان سازی هویت، تحقیر، ترنس هراسی، فضای امن، آگاهی، حمایت خانواده، حمایت مربیان و هم تیمی ها، به رسمیت شناختن و طرد شدن) شناسایی شدند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، اهمیت فرهنگ سازی و ایجاد یک محیط حمایت کننده از سوی جامعه ی ورزشی در راستای پذیرش ورزشکاران تراجنسیتی را نشان می دهد.
امکان سنجی اگرواکوتوریسم درمزارع برنج و تأثیر آن بر اقتصاد روستا(مطالعه موردی مناطق جلگه ای استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
131 - 152
حوزههای تخصصی:
اگرواکوتوریسم یک فرصت اقتصادی است که با استفاده از ظرفیت مزارع برنج، شرایطی مناسب را برای گردشگری کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی در روستا فراهم می نماید. تحقیق حاضر از نوع کاربردی، روش آن توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها با روش های کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق 300 نفر از متخصصین و برنامه ریزان گردشگری، اقتصاد روستایی و کشاورزی استان با تأکید بر برنج بوده که نظرات آن ها در قالب ماتریس های درونی و بیرونی SWOT مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر اگرواکوتوریسم؛ مزارع برنج، ویژگی های طبیعی و گردشگری روستا (قوت) و مشکلات زیر ساختی و خدماتی روستا (ضعف) از مهم ترین عوامل درونی، امکان بهبود شرایط اقتصادی روستا (فرصت) و هنجارهای اجتماعی و احتمال تغییر الگوهای فرهنگی بومی (تهدید)، از مهم ترین عوامل بیرونی هستند که در قالب استراتژی های؛ انطباقی، تهاجمی، تدافعی و رقابتی، راهکارهای تعدیل تهدیدها و تقویت نقاط قوت در استفاده از فرصت های موجود بیان شده است. پدیده نوین اگرواکوتوریسم با محوریت استفاده از مزارع برنج به عنوان مقصد گردشگری، جهت بهبود شرایط کشاورزی و رونق اقتصاد با اولویت حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست از ویژگی های نوآورانه اگرواکوتوریسم در مناطق روستایی است که منجر به همگرایی گردشگری با کشاورزی در جهت رونق تولید برنج، ارتقا سطح تولید، بهبود شرایط اقتصادی و توسعه مناطق جلگه ای استان گیلان می گردد.
بررسی اثر گرایش کارآفرینانه بر روش تامین مالی خارجی شرکت های استارت آپی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
29 - 66
حوزههای تخصصی:
درک ترجیحات استارت آپ ها برای تأمین مالی خارجی از طریق بدهی یا سهام می تواند به کارآفرینان، سرمایه گذاران سیاست گذاران کمک کند تا مناسب ترین گزینه تأمین مالی را به استارت آپ ها پیشنهاد نمایند. بر اساس همین درجه اهمیت، در مطالعات پیشین تحت عنوان عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه، متغیرهای مختلف مؤثر بر شیوه تأمین مالی خارجی (بدهی یا سهام) شرکت ها به طور گسترده موردبررسی قرارگرفته است. در این مطالعات دو شکاف عمده وجود دارد. اولاً، در این مطالعات به متغیر استراتژی شرکت توجه نشده است و ثانیاً، مطالعات به شرکت های استارت آپی توجه چندانی نداشته اند. در این مطالعه، اثر گرایش کارآفرینانه مدیران استارت آپ ها به عنوان مجموعه ای از ویژگی ها شامل نوآوری، پذیرش ریسک و پیشتازی در کنار سایر متغیرهای مرتبط با شرکت و بنیان گذاران بر شیوه تأمین مالی سرمایه خارجی موردبررسی قرارگرفته است. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه ای که در میان استارت آپ های شهر تهران و تبریز در سال 1402 تا 1403 توزیع شده، جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش توبیت و نرم افزارSTATA استفاده شده است. یافته های تحقیق بر اساس داده های جمع آوری شده از 110 شرکت استارت آپ نشان می دهد که استارت آپ ها با گرایش کارآفرینانه بیشتر به هیچ یک از روش های تأمین مالی خارجی تمایل نداشته و رابطه این متغیر با هر د و متغیر تأمین مالی بدهی و تأمین مالی سهام منفی است. همچنین نتایج نشان می دهد که با افزایش ریسک صنعت درک شده توسط مدیران، اثر منفی گرایش کارآفرینی بر نسبت های تأمین مالی خارجی کاهش می یابد.
ارزیابی کیفیت فضایی بازارهای سنتی و معاصر از دیدگاه کاربران با رویکردی اجتماعی-فرهنگی (مورد پژوهی: بازار سنتی و ایران مال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضایی مفهومی است که سازگاری فیزیکی مردم با محیط، احساسات و ادراکات کاربران از فضا و درنهایت سطح رضایت مندی از ابعاد مختلف فضا را نشان می دهد. باتوجه به تأثیر کیفیت فضا بر احساسات مردم و همچنین مطلوبیت عملکردی و سرزندگی فضا با رویکردی اجتماعی-فرهنگی، تحقیق حاضر باهدف ارزیابی کیفیت فضایی بازار سنتی و ایران مال تهران برمبنای ادراکات و دیدگاه کاربران نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه حاضر آمیخته از (کیفی-کمی)، باتبیین کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. درراستای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از ماتریس کیفی “PPS”، و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار “AMOS”، استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تحقق پذیری دربین عوامل تبیین کننده کیفیت فضایی در بازارسنتی تهران مربوط به متغیرهای حس و تعلق به فضا، گسترش ارتباط بصری فضاها، همه شمولی، زیبایی شناختی و جذابیت به ترتیب با ارزش 83/0، 79/0، 74/0، 72/0 و 68/0 می باشد. در بازار ایران مال تهران نیز بیشترین تحقق پذیری مربوط به متغیرهای امنیت، نفوذپذیری و دسترس، تنوع عملکردها، اختلاط کاربری ها و همه شمولی به ترتیب باارزش 74/0، 72/0، 69/0، 63/0 و 68/0 است. به طورمشخص، نتایج مدل مقدار بحرانی برای تمامی متغیرهای اصلی در بازارسنتی تهران در سطح اطمینان 95درصد معنادار می باشد. در بازار ایران مال تنها متغیر کاربری و فعالیت دارای مقدار بحرانی بالای 96/1 بوده و 3متغیر دیگر یعنی کیفیت راحتی و تصویر، دسترسی و پیوند و جامعه پذیری در وضعیت مطلوبی نمی باشند.
طراحی مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند (مورد مطالعه: شرکت مپنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
131 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با وجود ظهور مفاهیمی چون هوشمندسازی محیط کار، تحول دیجیتال و صنعت 4.0 که باعث تغییرات عظیمی در محیط کسب وکار شده است، اما منابع انسانی همچنان ضروری ترین منبع برای پایداری سازمان ها هستند. نکته بسیار کلیدی در مدیریت سازمان های هوشمند، تمرکز بیش از حد مدیران چنین سازمان هایی بر تکنولوژی و غفلت از نقش منابع انسانی است. یکی از مشکلات اصلی سازمان ها در دنیای متحول و به شدت متغیر امروزی، شناسایی عواملی است که می تواند در بروز رفتار شهروندی سازمانی که یکی از پدیده های نوظهور است، تاثیر بگذارد. در حالی که بسیاری از مدیران بر روش های مبتنی بر پاداش مانند افزایش حقوق ماهیانه، ترفیع شغلی و غیره به عنوان عوامل موثر بر بروز رفتار شهروندی تاکید داشته اند، اما تحقیقات جدید نشان می دهد که عوامل روحی-روانی بیش از پاداش بر بروز چنین رفتارهایی تاثیر دارند. این مساله، یکی از مهم ترین چالش ها در سازمان های هوشمند محسوب می شود؛ بدین معنی که مدیران فکر می کنند با فراهم آوردن بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی می توانند باعث تعالی و موفقیت سازمان شوند. این در حالی است که حتی در سازمان های هوشمند نیز کماکان نیروی انسانی عامل اصلی موفقیت/شکست سازمان است. از طرف دیگر ادبیات پژوهش نشان می دهد که تاکنون هیچ تلاشی برای برجسته تر کردن نقش رفتارهای شهروندی در سازمان های هوشمند انجام نشده است و به طور مشخص الگوی خاصی جهت توسعه رفتار شهروندی سازمانی در سازمان های هوشمند انجام نشده است. با این توضیحات و با در نظر گرفتن این شکاف تحقیقاتی عمده، در پژوهش حاضر به طراحی مدل حمایتی سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند پرداخته می شود.روش : این پژوهش از لحاظ فلسفه تحقیق ذیل مطالعات کاربردی (پراگماتیسم) قرار می گیرد. از لحاظ رویکرد پژوهش، یک مطالعه استقرایی است؛ از لحاظ استراتژی، با رویکرد داده بنیاد انجام می شود؛ از لحاظ نوع روش به صورت کیفی و از لحاظ زمانی به صورت مقطعی انجام می شود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در این پژوهش از رویکرد داده بنیاد استفاده شده است. نظریه داده بنیاد یک روش تحقیق قوی و استقرایی برای کشف نظریه های جدید است. در این روش، محقق با هیچ فرضیه ازپیش تعیین شده ای در مورد نتیجه وارد نمی شود و نگران اعتبار یا توصیف نیست. در عوض، محقق به داده هایی که جمع آوری می کند اجازه می دهد تا تجزیه وتحلیل و ایجاد نظریه او را هدایت کند و منجربه اکتشافات جدید شود. جامعه آماری شامل گروهی از خبرگان حوزه مدیریت دولتی، مدیران سازمان های هوشمند و رفتار شهروندی است. نمونه گیری با استفاده از روش گلوله برفی انجام شده است. نمونه گیری از صاحب نظران در این پژوهش تا زمانی ادامه پیدا کرده که فرایند اکتشاف و تجزیه وتحلیل به نقطه اشباع نظری برسد. در تحقیق حاضر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. پس از انجام مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران، مصاحبه ها پیاده سازی و سپس داده های جمع آوری شده تحلیل و ترکیب شده اند. تحلیل داده ها با روش داده بنیاد (گراندد تئوری) و با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شده است.نتایج: براساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل شامل عوامل علی (تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی)، زمینه ای (جو سازمانی حامی رفتار شهروندی)، مداخله گر (بوروکراسی سازمانی)، پدیده محوری (حمایت سازمانی مبتنی بر رفتار شهروندی)، راهبردها (توانمندسازی کارکنان)، و پیامدها (رضایت و پیشرفت شغلی) شناسایی شد. براساس مولفه های شناسایی شده، مدل پارادایمی حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی توسعه داده شد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده جو سازمانی حامی رفتار شهروندی به عنوان شرایط زمینه ای شناسایی شد. یک محیط کاری مثبت باعث بهبود روحیه کارکنان، حفظ و بهره وری می شود. این به بهتر شدن یک محل کار برای همه کمک می کند. محیط کار این پتانسیل را دارد که به طور قابل توجهی بر روحیه کارکنان، روابط محل کار، عملکرد، رضایت شغلی و سلامت کارکنان تأثیر بگذارد. براساس نتایج به دست آمده، تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی به عنوان عوامل زمینه ای شناسایی شدند. در رابطه با تعهد مدیریت باید عنوان کرد که بروز رفتارهای شهروندی کارکنان نتیجه یک بده بستان بین کارکنان و مدیران است، به شکلی که اگر مدیران نسبت به دغدغه های کارکنان اهمیت نشان دهند در این صورت کارکنان نیز به احتمال بیشتری رفتار شهروندی از خود بروز می دهند. در رابطه با مالکیت روان شناختی باید عنوان کرد که مالکیت روان شناختی وضعیتی است که در آن، فرد به یک هدف یا بخشی از آنکه از نظر ماهیت می تواند مادی یا غیرمادی باشد، احساس مالکیت می کند و می گوید «آن مال من است». در واقع، مالکیت روان شناختی بازنمای تعلق عاطفی و شناختی بین فرد و سازمان است که بر رفتار و ادراک فرد از خود اثر می گذارد. ازاین رو می توان احساس مالکیت روان شناختی را یکی از عوامل موجد رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفت. رهبری اخلاقی نیز شکلی از رهبری است که بر ارزش های اخلاقی چه از سوی مدیران و چه از سوی کارکنان تاکید زیادی دارد. همچنین اعتماد یک عامل اجتناب ناپذیر در شکل گیری رفتارهای شهروندی است؛ به شکلی که در غیاب اعتماد - حتی اگر سایر شرایط محیط نیز مناسب باشد - نمی توان انتظار بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را داشت.براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، بوروکراسی سازمانی شامل شاخص های نگرش های منفی مدیران به کارمندمحوری، بی توجهی به استقلال شغلی، عدم حضور کارکنان در تصمیم گیری، رهبری استبدادی، تمرکز اکید بر سلسله مراتب، تمرکز بر روش های سنتی مدیریت، ناکافی بودن اقدامات مدیریت منابع انسانی، کمبود روابط درون سازمانی به عنوان مقوله شرایط مداخله گر در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند. بوروکراسی - حتی اگر برای پیشبرد فعالیت های سازمان ضروری باشد - به عنوان یک عامل بسیار منفی بر رفتارهای کارکنان عمل می کند؛ زیرا کارکنان پیش از آنکه ابزار و پیچ و مهره ساختار عظیمی به نام سازمان باشند، انسان هستند. براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، توانمندسازی کارکنان شامل ایجاد تناسب میان توانایی و وظیفه محوله، رفع تضاد میان کار و خانواده، تجربه کاری و تسلط داشتن بر حرفه خود، تقویت خودپنداره به عنوان مقوله راهبردها و اقدامات در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند.رضایت و پیشرفت شغلی به عنوان پیامدهای حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی شناسایی شدند. مفهوم رضایت شغلی بیانگر احساسات و نگرش های مثبتی است که شخص نسبت به شغلش دارد. وقتی گفته می شود که کسی از رضایت شغلی سطح بالایی برخوردار است؛ یعنی به طور کلی، شغلش را دوست می دارد، برای آن ارزش زیادی قائل است و به گونه ای مثبت به آن می نگرد و در مجموع، از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار می باشد. در رابطه با شرایط زمینه ای اقداماتی چون ارتباطات درون سازمانی، کارمندمحوری، افزایش مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمانی و تجمیع سرمایه اجتماعی پیشنهاد می شود. در رابطه با عوامل علّی، اقداماتی چون مدیریت منابع انسانی برندمحور، افزایش مسئولیت پذیری و پاسخگویی، توسعه و ترویج برنامه های قدردانی و تشویق و افزایش خودآگاهی و بصیرت کارکنان توصیه می شود. در رابطه با پدیده محوری، رعایت ملاحظات شخصی کارکنان، بهبود کیفیت زندگی کاری، تقدیر از رفتارهای فرانقش، ارائه مشاوره، و تقویت سیستم بازخورد توصیه می شود. در رابطه با شرایط مداخله گر، کاهش سلسله مراتب سازمانی و تقویت رهبری مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با راهبردها، افزایش اختیارات به کارکنان، تاکید بیشتر بر کار تیمی، تقدیر از ایده های نوآورانه کارکنان و تقویت تصمیم گیری های مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با پیامدها، تقویت و به روزرسانی سیستم ارزیابی عملکرد، ترفیع سازمانی براساس عدالت و انصاف و همچنین حمایت بیشتر از ارزش های اخلاقی توصیه می شود.
ارائه مدل مدیریت استعداد ناب: روش آمیخته (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
56 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف: در دهه های اخیر، مؤسسات خصوصی یا تعاونی از قبیل شرکت های دانش بنیان، با ورود به عصر مبتنی بر دانش، توصیه های مکرر و عنایات ویژه رهبر انقلاب اسلامی، فشار فزاینده رقابت های بین المللی و تشدید تحریم ها علیه کشور، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار شده اند. اهمیت این شرکت ها از تغییرات عمیق در جنبه های تجاری و اقتصادی- محیطی و اهمیت استعدادها در جهت توسعه راه حل های بدیع برای پاسخ به مسائل نوظهور و حل مشکلات جدید منبعث شده است. این شرکت ها نقش غیرقابل انکاری در راستای دستیابی به رشد اقتصادی، افزایش تولیدات داخلی، کاهش وابستگی به کشورهای دیگر و ایجاد ارزش افزوده دارند. نحوه مدیریت و رهبری استعدادهای منحصربفرد در این شرکت ها و چالش های فراوان، نیازمند تحول در شیوه مدیریت استعداد می باشند. علی رغم برخورداری از مزایای فوق العاده استعدادها برای شرکت ها، با عدم مدیریت صحیح آنها نیز معضلات فراوانی به بار خواهد آمد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مدیریت استعداد ناب در شرکت های دانش بنیان با استفاده از روش آمیخته انجام شده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش جاری از حیث پیش فرض های فلسفی در زمره پارادایم پراگماتیسم، از حیث جهت گیری جزء پژوهش های بنیادی- کاربردی و از حیث روش جزء پژوهش های آمیخته گروه بندی می شود. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری است که تعداد 15 نفر از مدیران عالی و میانی آنها در استان لرستان به عنوان خبرگان انتخاب شده اند. در جهت انتخاب خبرگان معیارهایی از قبیل داشتن رشته تحصیلی مرتبط (مدیریت کسب و کار، مدیریت استراتژیک، مدیریت دولتی، مهندسی صنایع)، داشتن سابقه کاری مرتبط با مدیریت منابع انسانی یا فعالیت در حوزه مدیریت و برخورداری از تسلط بر موضوع مطالعه دارای اهمیت بوده اند. بدین ترتیب، اعضای نمونه بر اساس روش نمونه گیری غیراحتمالی و از طریق نمونه برداری هدفمند انتخاب شده اند. در واقع در این نوع از نمونه برداری، اعضاء نمونه بر اساس معیارهای تدوین شده توسط پژوهشگر شناسایی و انتخاب می گردند تا بتوانند اطلاعات مرتبط و منطبق با هدف پژوهش را در اختیار پژوهشگر قرار دهند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی در ارتباط با پرسش نامه های دلفی- فازی و مقایسات زوجی مدلسازی ساختاری- تفسیری در جهت اولویت بندی مؤلفه ها و ارائه مدل پژوهش خبرگان و صاحب نظران شرکت های دانش بنیان شامل مدیران عالی و میانی شرکت های دانش بنیان می باشند. در ارتباط با تعداد خبرگان در بخش کمی با توجه به نظرات مختلف برخی از دانشمندان 10 تا 50 نفر، برخی دیگر 8 تا 12 نفر و برخی نیز 7 تا 12 نفر را مطرح نموده اند. بر این اساس، حجم نمونه آماری در پرسش نامه مربوط به تکنیک دلفی- فازی و پرسش نامه مربوط به مقایسات زوجی در تکنیک مدلسازی ساختاری- تفسیری 15 نفر از خبرگان شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری در استان لرستان می باشند. در بخش کیفی پژوهش از تکنیک تحلیل محتوا و روش کدگذاری جهت گردآوری و تحلیل داده های کیفی گردآوری شده از طریق ابزار مصاحبه بهره گرفته شده است. همچنین در بخش کمّی نیز، از تکنیک دلفی- فازی و مدلسازی ساختاری- تفسیری جهت اولویت بندی مؤلفه های اکتشاف شده در بخش کیفی و ارائه مدل پژوهش استفاده شده است.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل اکتشاف و شناسایی 147 شاخص و 17 بُعد برای مدیریت استعداد ناب و همچنین یافته های پژوهش در بخش کمّی نیز شامل اولویت بندی، سطح بندی ابعاد و ارائه مدل مدیریت استعداد ناب می باشد. مدل ارائه شده در پژوهش شامل سطوح پنج گانه ای از قبیل عوامل پیش برنده، عوامل استراتژیک، مؤلفه های مدیریت استعداد ناب، عوامل تاکتیکی و پیامدهای مدیریت استعداد ناب می باشد. بر اساس مدل اکتشافی مؤلفه های چابک سازی خلاق، رقابت پذیری استعداد و مزیت رقابتی پایدار دارای اثرپذیری بالا، مؤلفه های هوشمندی محیطی، ساختار ناب و فرهنگ ناب دارای اثرگذاری بالا و مؤلفه های یکپارچگی عمودی، مدیریت منابع انسانی ناب، تجزیه و تحلیل مشاغل استراتژیک، استعدادکاوی ناب، استعدادگزینی ناب، استعدادپروری ناب، استعدادداری ناب، قابلیت سازگارشونده استعداد، بلوغ حرفه ای استعداد، حمایت و تعهد مدیر و رهبر و سیاست تعهدمحور دارای اثرگذاری و اثرپذیری بالا هستند.محدودیت ها و پیامدها: مدیریت استعداد ناب به عنوان یک عامل استراتژیک برای شرکت های دانش بنیان در راستای دستیابی به اهداف و بهبود رقابت پذیری در سطوح مختلف ملی، بین المللی و جهانی از طریق ناب سازی مدیریت استعداد قلمداد می شود و تعمیم نتایج حاصل از این پژوهش برای سایر شرکت ها محدودیت دارد.پیامدهای عملی: مدل ارائه شده در این پژوهش می تواند در راستای طراحی و اجرای مدیریت استعداد ناب در شرکت های دانش بنیان و غنا بخشیدن به ادبیات این حوزه مفید واقع گردد.ابتکار یا ارزش مقاله: در پژوهش فعلی مدل مدیریت استعداد ناب در شرکت های دانش بنیان بومی سازی گردیده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بررسی کارکردهای آشکار و پنهان ساواک ایلام و پیامدهای اجتماعی آن (1340-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴ و ۸۵
85 - 100
حوزههای تخصصی:
سازمان اطلاعات و امنیت کشور، یکی از ارگان هایی بود که در دوریه پهلوی، با الگوبرداری از سازمان های اطلاعاتی غرب و به ویژه موساد و سیا شکل گرفت و دفاتر خود را در تمام مناطق کشور فعال نمود. یکی از مناطقی که این ارگان با استفاده از تجهیزات پیشرفته، فعالیت گسترده ای را در آنجا آغاز کرد، ایلام بود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد و با بهره گیری از اسناد منتشر نشده و مصاحبه با صاحب نظران و انقلابیون دهیه 1350، در پی یافتن پاسخ به این سؤالات برآمد که 1- علت توجه ویژیه ساواک به ایلام چه بود؟ 2- این ارگان در این منطقه چه کارکردهایی داشت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که موقعیت جغرافیایی ایلام برای فعالیت درون مروزی و برون مرزی از دلایل توجه ویژیه ساواک به این شهر بوده است. ساواک ایلام کارکردهای چندگانیه منطقه ای، ملی و بین المللی داشت؛ چنانکه از یک سو، با نظارت دقیق بر فعالیت های مردم ایلام و ایجاد فضای رعب و وحشت تلاش می کرد تا هرگونه فعالیت بر علیه رژیم پهلوی را سرکوب کند و با دستگیری، به زندان انداختن و تبعید بسیاری از انقلابیون ایلام، فشارهای زیادی را به خانواده های آنها وارد آورد؛ از سوی دیگر، به واسطیه موقعیت جغرافیایی و مناسب ایلام در ارتباط با شهرهای مذهبی عراق، به ویژه نجف، موقعیت و فعالیت های امام خمینی (ره) را رصد می کرد و گزارش آن را به مرکز ارسال می نمود. علاوه بر این، در این زمان که اسرائیل درگیر جنگ با اعراب بود، ساواک ایلام با همکاری موساد، پایگاهی جاسوسی برای این کشور ایجاد کرده بود و تحرکات کشورهای عربی منطقه را به آنجا مخابره می کرد.
کاربرد بازیهای ویدئویی در بهبود یادگیری مفاهیم درس مطالعات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
Literature and goals: Video games are a newly emerging and widespread phenomenon in many parts of the world. Neglecting game studies leads to ignoring a part of cultural consumption in society. Computer games can be an effective tool in increasing students' motivation and learning in social studies. This research examines the role of video games as a new tool in teaching the concepts of the elementary school social studies textbook. The main objective of the study is to analyze the role and effects of these games on improving the learning process and understanding the concepts of the elementary school social studies textbook. Methodology: The research method is descriptive-analytical and is conducted using academic scientific sources. Finding and conclusion: The findings indicate that the use of video games, due to their interactive and motivational features, has a positive impact on increasing student participation in the learning process. These games, by providing a simulated environment and creating opportunities for practical experience, can help enhance critical thinking, creativity, and social interactions. However, challenges such as the potential for dependency and increased aggression have been observed in some cases. Therefore, the careful selection of educational games and their proper design is of great importance. This research also provides strategies for optimizing the use of video games in education and serves as a practical resource for teachers and educational practitioners.
رابطه ادراک از محیط سازنده گرا و عملکرد تحصیلی: نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک محیط سازنده گرا و عملکرد تحصیلی با نقش واسطه ای یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی در دانش آموزان پایه دوزادهم بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدارس دوره دوم متوسطه شهر قم به تعداد 91 مدرسه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 6542 دانش آموز را دربرمی گرفتند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. به این صورت که از هریک از مناطق چهارگانه آموزشی شهر قم 2 مدرسه و از هر مدرسه هم 3 کلاس و در مجموع 24 کلاس با 427 دانش آموز (209 پسر و 218 دختر) انتخاب شدند و به ابزار های عملکرد تحصیلی، محیط یادگیری سازنده گرا ، آمادگی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مسیر مستقیم ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا، یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی به عملکرد تحصیلی دانش آموزان ازنظر آماری مثبت و معنی دار بود. همچنین، رابطه ادراک محیط سازنده گرا با عملکرد تحصیلی از طریق نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی مثبت و معنی دار بود. بنابراین، با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر اثرگذاری ادراک محیط سازنده گرا بر عملکرد تحصیلی از طریق نقش میانجی یادگیری خودراهبر و درگیری تحصیلی می توان پیشنهاد کرد معلمان و برنامه ریزان آموزشی از این رویکرد در جهت افزایش بهره وری آموزشی و ارتقای سطح عملکرد دانش آموزان استفاده کنند.
استلزامات حقوقی دولت نسبت به فرزندآوری و ضمانت اجراهای آن در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۹
11 - 22
حوزههای تخصصی:
انسان به لحاظ آفرینش تکوینی و تمایل فطری به ادامه نسل، دارای قابلیت بالقوه فرزندآوری است، اما برخی از خانواده های ایرانی تمایلی به فرزندآوری ندارند. با کاهش فرزندآوری و نگرانی نخبگان از کاهش جمعیت و امکان بروز مشکلات گوناگون در عرصه های مدیریتی، امنیتی و مانند آن، فرزندآوری اهمیت بیشتری یافته است. این پژوهش که به روش اسنادی و توصیفی تحلیلی سامان یافته، به دنبال پاسخ به این پرسش است که استلزامات حقوقی دولت ایران درباره فرزندآوری و ضمانت اجرای آنها در نظام حقوقی ایران چیست؟ در قوانین ایران استلزامات روشنی تصریح نشده است. البته اخیراً با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تا حدودی تعهداتی بیان شده است، لکن به جهت نداشتن قدمت قابل توجه با الزام کردن دولت به استلزامات فرزندآوری فاصله دارد. به نظر می رسد از برخی اصول قانونی اساسی و سایر قوانین عادی ناظر به استلزامات دولت درباره حقوق افراد، استلزامات دولت و ضمانت اجراهای آنها قابل اصطیاد و تحلیل است. بررسی ها نشان داد تحقیق منسجمی درباره تبیین موضوع انجام نشده است. ازاین رو این پژوهش به دنبال تبیین استلزامات حقوقی دولت و ضمانت اجرای آنها در نظام حقوقی ایران به منظور تسریع جهت گیری آگاهانه و مشتاقانه افراد به سمت فرزندآوری و برطرف شدن تبعات ناشی از کاهش آن است.
سیر تحول رابطه جرم و مجازات؛ مطالعه تطبیقی اسلام سیاسی و فقاهتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 114
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، تحلیل تعدادی از نظرات و تفاسیر ارائه شده در مورد جرم و مجازات در جوامع اسلامی پیشامدرن در گستره ی جغرافیایی منطقه ی نیل در آفریقا تا آمودریا در آسیای مرکزی و نحوه ی تعامل متقابل فقها و خلفا در این باره است. طلوع اسلام در شبه جزیره ی عربستان و شکل گیری حکومت های اسلامی، تدوین احکام ناظر به جرم و مجازات مجرمان و اجرای آن را منطبق با قرآن و روایات ضروری ساخت. حاکمان و سیاستمداران مسلمان تلاش کردند تا با پایبندی ظاهری به احکام فقهی کیفری مستنبط بر سلطنت خود مشروعیت ببخشند؛ اما اقتضائات سیّال حوزه ی سیاست در کنار ماهیت ثابت فقاهت باعث شد که خلفا با ایجاد شبکه های گسترده ی قضایی و اجرایی فاقد سابقه ی فقهی نظیر دیوان مظالم، پلیس شهری و محتسب عملاً از فتاوای فقهی کیفری تا اندازه ای عبور کنند. گرچه این وضعیت باب طبع فقهای اهل سنت نبود؛ اما گروهی از ایشان در اثر پذیرش واقعیت های سیاسی موجود و این تصور که وجود حاکم ستمکار و در عین حال شریعتمدار، بهتر از نبودن یک حاکم است، در صدد برآمدند تا نقص سیاست را به سوزن مصلحت رفو کنند، توجیهات فقهی برای اقدامات کیفری حاکمان بیابند. از این طریق، پیوندی میان فقاهت و سیاست برقرار شد. با این حال، به دلیل سنی مذهب بودن خلفا، فقهای امامیه نقشی در بازی سیاست نداشتند. پژوهش حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی به دنبال ارائه ی رویکردهای زمینه ای و فرارشته ای به حقوق کیفری اسلامی دوره ی پیشامدرن است.