
مطالعات تجربی حسابداری مالی (مطالعات حسابداری سابق)
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال 20 پاییز 1403 شماره 83 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
ویژگی های حسابداری ذهنی، مانند نحوه طبقه بندی ذهنی منابع مالی، می تواند بر قضاوت حسابرسان و فرآیندهای تصمیم گیری تأثیر بگذارد. با درک این سوگیری های شناختی، حسابرسان می توانند خطرات بالقوه را شناسایی کرده و رویکرد خود را برای بهبود کیفیت حسابرسی خودتنظیم کنند. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی، روشن کردن سوگیری های رفتاری و چالش هایی است که حسابرسان با آن مواجه هستند. این پژوهش از منظر نتیجه اجرای آن، از نوع کاربردی، از منظر فرآیند اجرا، جزء پژوهش های کمی و از منظر هدف اجرا، توصیفی و پیمایشی است. ابزار مورداستفاده در این نوع پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش را شرکا، مدیران و حسابداران رسمی در استخدام موسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی رتبه الف ایران تشکیل می دهد که بر اساس سایت جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1402 برابر با 416 نفر بوده اند، هرچند درنهایت 203 پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که حسابداری ذهنی بر قضاوت حسابرس، نسبت زمان کار شرکا به کل زمان انجام کار در بودجه حسابرسی و روند هزینه های دفاع از عملکرد در دعاوی قضایی اثرگذار است اما بر روی استقلال حسابرس تأثیری ندارد. درنهایت با اندازه گیری متغیرهای سنجش کیفیت حسابرسی مطابق نتایج به دست آمده از پژوهش مشخص شد، حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی اثرگذار است. باتوجه به نتایج پژوهش می توان به کمک افزایش آگاهی حسابرسان در رابطه با این تئوری و اثرات آن بر فرآیند حسابرسی، به حسابرسان کمک کرد تا کار خود را با کیفیت بهتری انجام دهند.
تأثیر دوران رونق و رکود اقتصادی بر سرعت تعدیل سرمایه در گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت سرمایه در گردش باعث افزایش عملکرد و کاهش ریسک و درنتیجه کاهش هزینه سرمایه می شود. پژوهش های زیادی در مقوله سرمایه در گردش و همچنین تعدیل سرمایه در گردش به سمت هدف و تأثیر متغیرهای مختلف بر آن انجام شده است؛ اما به تأثیر فضای حاکم بر اقتصاد، ازجمله رونق و رکود، بر سرعت تعدیل هرگز کمتر توجه شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رونق اقتصادی و رکود بر سرعت تعدیل سرمایه در گردش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور، از داده های 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1401 استفاده شده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی است و نوع داده های پژوهش نیز مبتنی بر استفاده از داده های ترکیبی است. روش پژوهش، کمی و همبستگی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش پانل پویا با رویکرد برآوردگر گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (GMM) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران نسبت سرمایه در گردش شرکت را نسبت به سرمایه در گردش هدف تعدیل می کنند. همچنین، سایر یافته های پژوهش نشان داد که سرعت تعدیل سرمایه در گردش شرکت ها در دوره رونق بیشتر از دوره رکود بخش مالی اقتصاد و همچنین بخش واقعی اقتصاد است.
سیاست گذاری در گزارشگری شرکتی ایران: رویکرد تحلیل سناریو و برنامه ریزی پابرجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی ها و تغییرات مستمر در محیط کسب وکارها، تردیدهای عمده ای در خصوص تأمین نیازهای ذینفعان از طرف نظام گزارشگری شرکتی ایجاد کرده است. علاوه بر این، ویژگی های خاص محیط اقتصادی ایران، توجه ویژه به نیروهای شکل دهنده آینده گزارشگری در این محیط و سیاست گذاری مناسب از سوی ذینفعان را ضروری می سازد. این پژوهش به سناریوپردازی گزارشگری شرکتی در ایران و ارزیابی گزینه های سیاست گذاری با بهره گیری از روش پژوهش آمیخته پرداخته است. بدین منظور در مرحله نخست برای شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده گزارشگری شرکتی در ایران از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و پیمایش دلفی فازی استفاده شد. در مرحله بعدی مطابق با مدل شوارتز، اهمیت و عدم قطعیت پیشران های کلیدی پژوهش مشخص شد. نتایج حاصله نشان داد سه پیشران «افزایش پیوند با اقتصاد جهانی»، «خصوصی سازی مالکیت» و «نظام مالی اعتبار محور»، دارای بیشترین سطح اهمیت و عدم قطعیت توأمان بوده و لذا مبنای طراحی سناریوهای آینده گزارشگری شرکتی قرار گرفتند و 8 سناریوی محتمل گزارشگری شرکتی تدوین گردید. در مرحله نهایی مسائل گزارشگری شرکتی در 5 دسته تقسیم بندی شده و 10 گزینه اقدام توسعه یافت. مطابق با رویکرد برنامه ریزی پابرجا، گزینه اول سیاست گذاری بر اساس هر 5 معیار برنامه ریزی پابرجا، گزینه سیاست گذاری مشتمل بر افزایش گروه مخاطبان هدف، اولویت دهی بیشتر به منافع عمومی، شناخت بیشتر دارایی های نامشهود، حرکت به سمت پذیرش استانداردهای بین المللی و توسعه انواع گزارشگری غیرمالی با الزامات جدید است. نتایج این پژوهش ضمن تعمیق شناخت نسبت به نیروهای مؤثر بر آینده گزارشگری شرکتی، دارای دیدگاه ها و توصیه هایی برای سیاست گذاران و گروه های ذینفع در گزارشگری شرکتی است.
نقش تعدیل گری محافظه کاری بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری محافظه کاری بر ارتباط میان کیفیت حسابرسی و مدیریت سود است. پژوهش حاضر از نظر روش تحلیلی و از نوع همبستگی است. همچنین این تحقیق بر اساس ماهیت و ویژگی داده هایی که برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها استفاده می شوند از نوع تحقیقات کمی محسوب می شود. به منظور جمع آوری داده ها، نخست از روش کتابخانه ای و سپس از آمارهای ارائه شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. یافته های بدست آمده از الگوی رگرسیونی بر نمونه ای متشکل از 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 8 ساله 1394 تا 1401 نشان می دهد که کیفیت حسابرسی ارتباط معکوس و معنادار را با مدیریت سود دارد. از سوی دیگر مشخص گردید محافظه کاری بر ارتباط میان کیفیت حسابرسی و مدیریت سود اثر گذار است. نتیجه گیری می شود محافظه کاری با شناسایی نمودن به موقع زیان ها و ایجاد تاخیر در شناسایی سود، منجر به کاهش یافتن مدیریت سود می گردد. از آنجا که کیفیت حسابرسی سبب کاهش یافتن عدم تقارن اطلاعاتی گردیده این امر سبب می گردد دستکاری سود از طریق مدیریت سود کاهش یابد. در همین ارتباط، محافظه کاری نقش مهمی را در محدود کردن گزارشگری فرصت طلبانه مدیران ایفا می نماید. همچنین، محافظه کاری سبب کاهش یافتن انگیزه های شرکت برای مدیریت سود می گردد که این امر سبب کاهش سوگیری های ناشی از فرصت طلبی در حسابداری شده و آن را کاهش می دهد. پس انتظار بر این است که محافظه کاری نقش تعدیل کننده ای را بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود ایفا کند، یافته های پژوهش نیز در تایید این انتظارات است.
چشم اندازهای پایداری حسابداری مدیریت استراتژیک از نظر بکارگیری فناوری های مالی (فین تک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ترسیم چشم اندازهای پایداری حسابداری مدیریت استراتژیک ازنظر به کارگیری فناوری های مالی (فین تک) می باشد. این مطالعه ازنظر روش پژوهش و بر اساس هدف و نوع نتیجه، در دسته پژوهش های اکتشافی و توسعه ای قرار می گیرد. به طوری که ابتدا از طریق تحلیل مضمون، نسبت به شناسایی کارکردهای حسابداری مدیریت استراتژیک جهت پایداری شرکت ها ازنظر فناوری های مالی اقدام شد و با انجام تحلیل دلفی، سطح پایایی مضامین شناسایی شده موردبررسی قرار گرفت. درنهایت از طریق تحلیل سناریو، پژوهش به دنبال بسترسازی چشم اندازهای حسابداری مدیریت استراتژیک به لحاظ پایداری در فناوری های مالی (فین تک) بود. در این مطالعه خبرگان دانش حسابداری و مدیریت مالی که از سطح آگاهی بالاتری نسبت به پدیده موردبررسی برخوردار بودند، از طریق ابزارهای مصاحبه و چک لیست های ماتریسی مشارکت نمودند. نتایج مطالعه در فاز اول پژوهش طی 13 مصاحبه انجام شده، حکایت از شناسایی ۳ مضمون فراگیر و 6 مضمون سازمان دهنده و 26 مضمون پایه دارد که پس از انجام تحلیل دلفی مشخص گردید، ابعاد شناسایی شده، دارای پایایی می باشند. از طرف دیگر نتایج فاز دوم پژوهش با تأیید دو مبنای تکنیک بهایابی چرخه خدمات در پایداری فین تک و تکنیک محک زنی در پایداری فین تک به عنوان محورهای تعیین کننده سناریوهای احتمالی، نشان داد که 4 ماتریس می تواند چشم اندازهای ارزیابیِ پایداری کارکردهای حسابداری مدیریت استراتژیک ازنظر به کارگیری فناوری های مالی را در آینده مشخص نماید. نتایج این مطالعه نشان داد، حسابداری مدیریت استراتژیک با تمرکز بر تکنیک بهایابی چرخه خدمات در پایداری فین تک ها به دنبال این مسئله می باشند تا مزایایی ارائه خدمات مالی فناورانه به ذینفعان موردبررسی قرار گیرد تا در تفاوت با سایر روش های ارائه خدمات مالی به ذینفعان بتواند مزیت های قابل ادراک تری به لحاظ سرعت دسترسی به اطلاعات مالی، معیارهای فنی در تصمیم گیری و پشتیبانی های مالی به ذینفعان القاء نمایند.
چارچوب رویه های زمینه ای توسعه ی حسابداری جهت پیاده سازی استارتاپ های مالی در شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه چارچوب رویه های زمینه ای توسعه ی حسابداری جهت پیاده سازی استارتاپ های مالی در شرکت های بازار سرمایه می باشد. این مطالعه به لحاظ نوع هدف در روش شناسی اکتشافی است و به لحاظ نوع جمع آوری داده ها ترکیبی تلقی می شود؛ زیرا در بخش کیفی از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و مصاحبه با خبرگان نسبت به شناسایی رویه های توسعه ی حسابداری جهت پیاده سازی استارتاپ مالی اقدام شد. سپس به منظور سنجش پایایی ابعاد شناسایی شده از فرآیند دلفی فازی بهره برده شد تا در بخش کمی از طریق ماتریس میک مک، محورهای تأییدشده از مرحله تحلیل دلفی فازی را بر اساس مقایسه ی زوجی موردبررسی قرار دهد. درنهایت نیز به منظور تعیین محورترین بعد زمینه ای توسعه حسابداری استارتاپ در بستر شرکت های بازار سرمایه، ماتریس شدت تأثیرگذاری مستقیم؛ غیرمستقیم و کلی بر اساس روابط ریاضی و متغیرهای زبانی مقیاس فازی ، به عنوان مبنای متناظر اثرگذاری هریک از ابعاد بر یکدیگر بسط داده شد. نتایج این مطالعه در بخش کیفی طی 13 مصاحبه، تعداد 4 مقوله؛ 8 مؤلفه و 41 مضمون مفهوم را شناسایی نمود و در قالب یک چارچوب نظری چندبعدی بسط داد. در بخش کمی نیز مشخص شد، شدت اثرگذاری بُعد تقویت زمینه های آموزشی « » نسبت به سایر ابعاد موردبررسی، بالاتر است و این بُعد به عنوان محوری ترین عامل زمینه ای توسعه حسابداری استارتاپ در بستر شرکت های بازار سرمایه انتخاب گردد.
تأثیر باورهای ایمانی و نقش میانجی اخلاق حرفه ای بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فزایش میزان تقلب های گزارشگری به ورشکستگی شرکت های بزرگ و در سطح کلان به بحران ها و رسوایی های مالی منجر می شود و به تبع این بحث؛ عدم درستکاری حسابداران در کانون توجه نهاد ها و بازار های مالی قرار می گیرد؛ ازاین رو با توجه تئوری نمایندگی که رابطه بین مالک و مدیر را بررسی می کند، شناسایی احتمال وقوع تقلب در صورت های مالی و راه ها و روش های کاهش آن، همواره کانون توجه سرمایه گذاران، قانون گذاران، مدیران و حسابرسان بوده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر باورهای ایمانی بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای در کشور ایران است. بدین منظور 400 پرسشنامه طراحی و در بین اعضای کارشناسان رسمی دادگستری حسابداری و حسابرسی توزیع شد و 312 فقره آن درنهایت مورداستفاده و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی تأثیر متغیر ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و برای تحلیل از نرم افزار آموس استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای ایمانی بر عدم درستکاری حسابداران تأثیر منفی و معناداری دارد و بر اخلاق حرفه ای حسابداران دارای تأثیر مثبت و معناداری است. همچنین، اخلاق حرفه ای حسابداران نیز همانند باورهای ایمانی، عاملی کاهنده بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی است و بر آن تأثیر منفی و معناداری دارد. درنهایت، اخلاق حرفه ای، به عنوان یک متغیر میانجی رابطه بین باورهای ایمانی و عدم درستکاری حسابداران را توضیح می دهد و متغیر میانجی اخلاق حرفه ای، به صورت میانجی جزئی است.