مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
استارت آپ
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
42 - 62
حوزه های تخصصی:
اگر استارت آپ ها را سازوکاری جهت یافتن ایده های برتر بدانیم یک عامل مهم جهت ورود به مرحله بعد یا نوآوری، یافتن سرمایه گذار برای ایده های برتر هست.ازاین رو هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی و تعیین روابط علی و معلولی بین عوامل تأثیرگذار بر تأمین مالی استارت آپ ها می باشد. گروه تصمیم، مدیران و کارشناسان استارت آب ها، شرکت های دانش بنیان و شرکت های موجود در پارک علمی و فناوری استان گلستان می باشند که شامل 30 نفر می باشند. در این پژوهش عوامل مؤثر بر تأمین مالی استارت آپ ها با رویکرد دلفی فازی،6 مؤلفه همراه با زیر معیارها شناسایی و استخراج شده است. در ادامه با استفاده از تکنیک دیمتل علاوه براولویت بندی بین مؤلفه ها، روابط علی و معلول بین مؤلفه های اصلی مؤثر در تأمین مالی استارت آپ هاتعیین شده است. درنهایت از 6 مؤلفه اصلی در تأمین مالی این بنگاه ها، 4 مؤلفه به ترتیب عوامل ریسک موجود در ایده، ویژگی بازار، ویژگی ایده و ویژگی مالی به عنوان علت و 2 عامل ویژگی حقوقی و ویژگی های زیرساخت همراه با زیرمجموعه هریک به عنوان معلول در تأمین مالی استارت آپ هاشناسایی شده اند.این عوامل برای سرمایه گذاران استارت آپ ها حیاتی هست.
اثر روزنامه نگاری برند بر قصد حمایت مشتریان از کسب و کارهای نوپای داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
135 - 168
حوزه های تخصصی:
استارت آپ ها دارای بودجه، منابع یا تجربه ای محدود هستند، از این رو انتخاب شیوه بازاریابی برای آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. از سویی عدم اعتماد مخاطبان به تبلیغات سنتی، باعث افزایش گرایش بازاریابان، به مفهوم روزنامه نگاری برند شده است. پژوهش باهدف بررسی اثر روزنامه نگاری برند برقصد حمایت مشتریان از کسب وکارهای نوپای داخلی صورت گرفت. ازلحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری کلیه شهروندان تهرانی که از خدمات تپ سی استفاده می کنند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران که با توجه به جامعه آماری نامحدود، حجم نمونه 384 نفر به صورت روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری، پرسشنامه هست، پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی از روش (CVR) ، مورد تائید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل صورت گرفت. نتایج حاکی از تائید کلیه فرضیات است. نتایج نشان داد که روزنامه نگاری برند بر ابعاد قصد حمایت مشتریان تأثیرگذار است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت، توجه به روزنامه نگاری برند در فعالیت های بازاریابی دیجیتال باعث افزایش کیفی محتوای تبلیغات و جلب اعتماد و توجه مشتریان و نیز افزایش قصد حمایت مشتریان از استارت آپ ها می گردد.
تبیین مؤلفه های مدیریت دانش استارت آپ ها در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف کشف مؤلفه های مدیریت دانش مؤثر بر استارت آپ های حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی صورت گرفت. روش پژوهش : پژوهش در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) صورت گرفت؛ ابتدا مؤلفه های مدیریت دانش برای استارت آپ ها با روش فراترکیب شناسایی گردید و مؤلفه های شناسایی شده از طریق روش دلفی احصا شد. به منظور تلخیص و دسته بندی مؤلفه ها از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش دلفی 30 نفر از صاحبنظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت دانش، رشته مدیریت و برخی شرکت های مرتبط با استارت آپ های در زمینه علم اطلاعات و دانش شناسی بودند و در بخش اکتشافی نیز از نظرات 300 نفر از مدیران و کارشناسان استارت آپ ها در این حوزه بهره برده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی میانگین، انحراف معیار، آزمون بارتلت و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های مدیریت دانش استارت آپ های رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در نه مؤلفه اصلی شامل: شناسایی دانش، خلق دانش، ساماندهی دانش، ارائه دانش، تسهیم دانش، کاربست دانش، توسعه دانش، تغییر دانش و حفاظت از دانش قرار می گیرند، که جمعاً 70/096 درصد از واریانس مدیریت دانش استارت آپ های رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را تبیین می کنند. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، مؤلفه های کاربست دانش، تسهیم دانش و خلق دانش به ترتیب مهمترین مؤلفه های مدیریت دانش در استارت آپ های علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به عنوان الگویی برای پیاده سازی مدیریت دانش استفاده شده و بدین ترتیب زمینه را برای رشد و توسعه هرچه بیشتر این گونه استارت آپ ها را فراهم کرد.
تحلیل اجتماعی زیست بوم استارت آپی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
گزارش آنکتاد، سه موج ده سالهٔ توسعه سیاست های علم، فناوری و نوآوری در ایران را از ابتدای دههٔ 1370 شناسایی کرده است. اولین موج بر توسعهٔ آموزش عالی، موج دوم بر توسعهٔ پژوهش و فناوری و موج سوم بر اقتصاد دانش بنیان و مبتنی بر نوآوری، تمرکز داشته است. از این رو، از اوایل دهه 90 زمینه های ظهور و بروز استارت آپ ها هموارتر شد. بررسی مطالعات داخلی و خارجی درخصوص موفقیت و شکست استارت آپ ها حاکی از فقدان دید و رویکردی جامعه شناختی است و دلیل اصلی مطالعهٔ حاضر به شمار می آید. روش مطالعه از نوع کیفی بوده و مهمترین ابزار ما مصاحبه های عمیق باگرفتن روایت و تجربه زیسته شان بوده است. سپس به دسته بندی، سنخ بندی و مفهوم سازی (روش استقراییِ شش مرحله ای کلارک و براون) پرداختیم. جامعهٔ مورد مشاهده، شامل شش نفر از مدیران و صاحبان استارت آپ ، دو نفر از مدیران شتاب دهنده ها و شش نفر از همکاران بودند. پس از جمع بندی و دسته بندی یافته ها، به 5 گروه متغیر(تم) که به صورت PESTE نام گذاری شدند، دست یافتیم. P نشانهٔ Politics، E نشانهٔ Economy، S نشانهٔ Social-cultural، T نشانهٔ Technology و E نشانهٔ Education است. بر همین اساس، زیست بوم استارت آپی در ایران و جهان بسیار جدید و نوپا است؛ اما به دلیل اطلاق آنها به دنیای مدرن کنونی بسیار پیچیده و چندوجهی هستند به طوری که اگر یکی از پایه های پنج گانه آن با دیگر پایه ها، متناسب و همراه نباشد، با شکست روبه رو خواهد شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رشد استارت آپ های دانشجویان علوم ورزشی کشور با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استارتاپ ها نقش اساسی در کاهش بحران بیکاری و رشد اقتصادی کشورها را دارا هستند. دولت ها از اوایل قرن بیستم، به استارتاپ های دانشجویان دانشگاه روی آوردند. پژوهش ها و تجربیات میدانی عدم شکوفایی استارت اپ ها دانشجویی در دانشگاههای کشور را بیان می کند. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رشد استارت آپ های دانشجویان علوم ورزشی کشور با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه است. جامعه آماری این پژوهش را متخصصین استارت آپ های دانشجویی، اساتید و دانشجویان مدیریت دانشکده های علوم ورزشی کشور تشکیل و به صورت نموته گیری گلوله برفی انتخاب شدند. از میان مصاحبه های عمیق با خبرگان و پیشینه پژوهش تعداد 41 عامل شناسایی و در 6 خوشه بعنوان عوامل موثر دسته بندی شدند. با مشارکت خبرگان و نرم افزار های سوپر دسیژن و اس پی اس اس داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خبرگان خوشه ها را به ترتیب: عوامل فردی موسس، محیط آموزشی دانشکده، اقتصادی دانشگاهی، تکنولوژی و ارتباطات، امکانات و تسهیلات و فرهنگی اجتماعی اولویت بندی کردند. در رتبه بندی کلی زیر معیار ها، معیار هوش اجتماعی و هیجانی موسس استارت آپ مهمترین اولویت و افزایش طرفداری خانواده ها از ورزش با کمترین اهمیت اولویت بندی شد. پیشنهاد می شود شبکه ای تحت عنوان نیازمندی های صنعت ورزش و افراد جامعه، جهت بکارگیری نتایج تحقیقات دانشجویی و افزایش انگیزه و نوآوری توسط استارت آپ های دانشجویی راه اندازی گردد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رشد استارت آپ های دانشجویان علوم ورزشی کشور با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استارتاپ ها نقش اساسی در کاهش بحران بیکاری و رشد اقتصادی کشورها را دارا هستند. دولت ها از اوایل قرن بیستم، به استارتاپ های دانشجویان دانشگاه روی آوردند. پژوهش ها و تجربیات میدانی عدم شکوفایی استارت اپ ها دانشجویی در دانشگاههای کشور را بیان می کند. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رشد استارت آپ های دانشجویان علوم ورزشی کشور با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه است. جامعه آماری این پژوهش را متخصصین استارت آپ های دانشجویی، اساتید و دانشجویان مدیریت دانشکده های علوم ورزشی کشور تشکیل و به صورت نموته گیری گلوله برفی انتخاب شدند. از میان مصاحبه های عمیق با خبرگان و پیشینه پژوهش تعداد 41 عامل شناسایی و در 6 خوشه بعنوان عوامل موثر دسته بندی شدند. با مشارکت خبرگان و نرم افزار های سوپر دسیژن و اس پی اس اس داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خبرگان خوشه ها را به ترتیب: عوامل فردی موسس، محیط آموزشی دانشکده، اقتصادی دانشگاهی، تکنولوژی و ارتباطات، امکانات و تسهیلات و فرهنگی اجتماعی اولویت بندی کردند. در رتبه بندی کلی زیر معیار ها، معیار هوش اجتماعی و هیجانی موسس استارت آپ مهمترین اولویت و افزایش طرفداری خانواده ها از ورزش با کمترین اهمیت اولویت بندی شد. پیشنهاد می شود شبکه ای تحت عنوان نیازمندی های صنعت ورزش و افراد جامعه، جهت بکارگیری نتایج تحقیقات دانشجویی و افزایش انگیزه و نوآوری توسط استارت آپ های دانشجویی راه اندازی گردد.
نقش تجارت الکترونیک بر عملکرد کسب و کارهای نوپا (استارت آپ ها)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر کسب و کار الکترونیک بر عملکرد استارت آپ ها می باشد. کسب و کار الکترونیک در رابطه با فعالیت های طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع، هماهنگی با تامین کنندگان و خدمات پس از فروش مورد بررسی قرار می گیرد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی، پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارشناسان شاغل در استارت آپ های ثبت شده در وب سایت استارت آپ شو می باشد حدود ۲۰۰ شرکت را شامل می شود؛ که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان ۱۲۷ شرکت انتخاب خواهد شد که روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری در دسترس است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، میدانی و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه است که از روایی و اعتبار تایید شده برخوردار است. تحلیل داده های تحقیق و آزمون فرضیه ها با نرم افزار Smartpls انجام شده و نتایج نشاندهنده این است که کسب و کار الکترونیک بر عملکرد استارت آپ ها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل بازدارنده توسعه استارت آپ های دانشجویان تربیت بدنی استان خراسان رضوی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
65 - 87
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل بازدارنده توسعه استارت آپ های دانشجویان تربیت بدنی استان خراسان رضوی بود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و جزء تحقیقات اکتشافی تحلیلی بود؛ از طرفی به دلیل ماهیت کیفی و کمی بودن جزء تحقیقات آمیخته می باشد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی و کمی شامل اعضای هیات علمی رشته تربیت بدنی در استان خراسان رضوی، فارغ التحصیلان کارشناسی و دانشجویان ارشد و دکتری رشته تربیت بدنی و مدیران استارت آپ های ورزشی خراسان رضوی تشکیل داد. روش نمونه گیری در بخش کیفی به شیوه گلوله برفی بود و 13 مصاحبه انجام شد تا داده ها به اشباع نظری رسید و در بخش کمی روش نمونه گیری به صورت دسترس بود که تعداد 108 نفر پرسشنامه را به طور کامل پاسخ دادند. از نظریه داده بنیاد و روش گلیزر برای تحلیل داده های کیفی و از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس برای تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد.یافته ها نشان داد که 5 عامل کلی به عنوان بازدارنده استارت آپ های دانشجویان تربیت بدنی وجود دارد که شامل عوامل فردی، سواد غیرعملیاتی، موانع اقتصادی، موانع ساختاری و ضعف سیستم آموزشی تربیت بدنی می باشد.نتایج تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که مدل تحقیق از برازش خوبی برخوردار است و تمامی مسیرها معنادار می باشند و همچنین امتیاز نرمال نشده متغیر فردی از سایر مولفه ها بیشتر است.
طراحی الگوی پذیرش فناوری بیمه (اینشورتک) با روش مدل سازی ساختاری-تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
101 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه فناوری بیمه و پذیرش آن از سوی مشتریان، علاوه بر کاهش هزینه، باعث افزایش ضریب نفوذ بیمه و کاهش تخلفات و تقلبات بیمه ای می گردد. اما، علی رغم رشد کاربران اینترنت و کارافزارها، فناوری های بیمه ای سهم ناچیزی در تولید حق بیمه در کشور دارند. از سویی، این فناوری ها زمانی مؤثر خواهند بود که مورد پذیرش قرار گیرند. به همین دلیل، تحقیق حاضر به شناسایی و طراحی الگوی آمادگی پذیرش فناوری بیمه پرداخته است. روش شناسی: به منظور طراحی الگوی پذیرش فناوری بیمه از دو روش داده بنیاد و مدل سازی ساختاری-تفسیری استفاده شده است. به این صورت که ابتدا، عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری بیمه به روش داده بنیاد و ابزار مصاحبه عمیق با خبرگان بیمه ای (مجموعاً ۴۳ مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری) شناسایی شد. سپس، از روش مدل سازی ساختاری–تفسیری برای طراحی الگوی پذیرش فناوری بیمه و شناسایی سازه ها و روابط بین آنها بهره گرفته شد. یافته ها: بخش مدل سازی ساختاری–تفسیری به طراحی مدل اولیه پذیرش فناوری بیمه منجر شده و نتایج خروجی الگو بر اساس نمودار قدرت نفوذ-وابستگی نشان داد متغیرهای حمایت، مشروعیت بخشی، توسعه فرهنگی و عملکرد، قدرت نفوذ بالایی داشته و تأثیرپذیری کمی دارند و در ناحیه متغیرهای مستقل قرار می گیرند و متغیرهای قیمت، همکاری، اعتماد و مزایای خرید نیز از وابستگی بالا، اما نفوذ اندکی برخوردارند و وابسته محسوب می شوند. همچنین، متغیرهای محدودیت و پیچیدگی قدرت نفوذ و میزان وابستگی مشابهی دارند و متغیرهای پیوندی هستند. نتیجه گیری: حمایت صنعت بیمه در مشروعیت بخشی و تقویت زیرساخت های لازم برای فعالیت کسب وکارهای نوپای بیمه ای موجب کاهش محدودیت های موجود و افزایش اعتماد و همکاری شرکت های بیمه ای با فناوری بیمه شده و می تواند افزایش استقبال مشتریان از فناوری بیمه و استفاده از مزایای خرید ناشی از این شیوه را به دنبال داشته باشد.
شناسایی میزان اهمیت ایده سنجی و تایمینگ در موفقیت استارت آپ ها با تاکید بر برنامه ریزی منابع مالی و سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
309 - 330
حوزه های تخصصی:
استارتآپ یک کمپانی نوپا است که که راه حلی نوین را برای یک مساله ارائه می کند، در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد اما شناسایی عوامل موثر بر موفقیت این گونه شرکتهای نوپا میتواند تضمین کننده موفقیت آنها باشد. از عوامل تاثیر گذار در موفقیت استارتآپها میتوان به ایده سنجی و تایمینگ اشاره نمود. طبیعتا داشتن ایده مناسب و تشخیص زمان ورود و خروج به بازار می تواند نقش تعیین کننده ای در موفقیت استارتآپها داشته باشد. همچنین نمیتوان نقش منابع مالی و سرمایهگذاری در این حوزه را نادیده گرفت. بنابراین با عنایت به نقش ایده سنجی و تایمینگ در موفقیت استارت آپ ها، پژوهش حاضر در پی شناسایی میزان اهمیت ایده سنجی و تایمینگ در موفقیت استارتآپها با تاکید بر منابع مالی و سرمایه گذاری است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با بهکارگیری روش نمونهگیری هدفمند با 25 نفر از خبرگان شامل اساتید دانشگاه، دست اندرکاران فضای استارتآپی(مثل منتور ها، سرمایه گذاران ،مربیها و مشاورین) ، شتابدهندهها، استارتآپهای موفق , استارتآپهای شکستخورده مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 91کد یا مفهوم اولیه از مصاحبهها و نیز احصاء 20 مفهوم و 7 مقوله است که در قالب مدل پارادیمی شامل ایده سنجی و تایمینگ به عنوان مقوله محوری و شرایط علی، ICT به عنوان عوامل زمینه ای، برنامهریزیمنابع مالی و سرمایه گذاری به عنوان شرایط مداخله گر، مدل کسب و کار و محصول اولیه به عنوان راهبردها و ایجاد ارزش به عنوان پیامد قرار گرفت.
چارچوب مفهومی تدوین راهبرد تجاری سازی نوآوری فناورانه بر اساس دیدگاه مبسوط به تجاری سازی در استارت آپ های فناورانه حوزه بالادستی صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
101 - 132
حوزه های تخصصی:
با وجود تأکید ادبیات بر لزوم وجود استارت آپ های فناورانه در حوزه بالادستی صنعت نفت، این شرکت ها نمی توانند از منافع نوآوری های فناورانه خود بهره مند شوند و با چالش جدی در تجاری سازی این نوآوری ها روبه رو هستند و عمدتاً توسط شرکت های استقراریافته بزرگ که صاحب دارایی های مکمل هستند، تصاحب شده و منافع آنها استثمار می شود. در چارچوب های تجاری سازی موجود در ادبیات، الزامات و شرایط محیطی و محاطی این صنعت لحاظ نشده است. از این رو، در این تحقیق با بررسی هشت پروژه از چهار شرکت فعال در حوزه بالادستی صنعت نفت، ضمن شناخت گزینه های راهبردی تجاری سازی و عوامل مؤثر درون و برون سازمانی، چارچوب مفهومی تدوین راهبرد تجاری سازی نوآوری فناورانه در حوزه بالادستی صنعت نفت بررسی شد. این تحقیق بر مبنای روش تحقیق مطالعه موردی بسط یافته انجام و از شیوه کدگذاری در تحلیل داده ها استفاده شد. در یافته های تحقیق علاوه بر چارچوب مفهومی، فلوچارت تصمیم گیری به دست آمد که برای انتخاب گزینه راهبردی تجاری سازی توسط مدیران و صاحبان استارت آپ ها به کار می رود.
عوامل مؤثر بر ادامه فعالیت و رشد شرکت های نوظهور کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، محقق به دنبال عوامل مؤثر بر ادامه فعالیت و رشد استارت آپ های کشاورزی بود که به صورت کیفی و به روش تئوری سازی بنیادی صورت پذیرفت. جامعه مدیران استارت آپ های کشاورزی در سال 1395، 15 تن بودند که شرکت هایشان در مرحله پیش رشد و یا رشد قرار داشت و تحت حمایت پارک علم و فناوری فعالیت می کردند و پژوهش، طی مصاحبه با 11 نفر از آنان به اشباع نظری رسید. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق با سؤالات باز بوده که سؤال اصلی پژوهش "برای ادامه فعالیت و رشد استارت آپ کشاورزی خود با چه موانعی روبرو شده اید؟" بوده و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس روش هفت مرحله تحلیلی تئوری سازی بنیادی انجام شد و در نهایت مصاحبه دیگری برای بررسی اعتبار نتایج تحقیق انجام شد. یافته های تحقیق در قالب 5 مضمون اصلی یا مفهوم و 5 زیر مضمون یا کد بود که مضامین اصلی عبارتند از: پایین بودن سهم بودجه اختصاصی دولت به فعالیت های ایده محور کشاورزی، ضعف سیستم اطلاع رسانی در معرفی محصول ایده محور به کشاورزان، نا اطمینانی زیاد در بازار محصولات ایده محور کشاورزی، عواقب ناشی از طولانی بودن روند اخذ مجوز های لازم، توجه کشاورزان به تأثیر محصول یا خدمت استارت آپ جدید روی منافع شخصی و نه جنبه های عمومی آن.
شناسایی مؤلفه های مدیریت دانش در استارت آپ های رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمان ها تا حدودی مبتنی بر تخصص راهبردی منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر مدیریت راهبردی دانش و دارایی های دانشی است. ظهور شرکت ها و سازمان هایی که شالوده اصلی آن ها مبتنی بر دانش و استفاده از ایده ها، خلاقیت ها و نوآوری هاست، از واقعیت های دنیای کسب وکار الهام می گیرد. هدف کلی این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت دانش در استارت آپ های شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه مدلی در این خصوص است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب) و کمّی (دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی) صورت گرفت. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل مقاله های فارسی و لاتین مرتبط با مدیریت دانش در استارت آپ هاست که با توجه به معیارهای ورود در روش فراترکیب انتخاب شدند. برای دستیابی به اجماع در خصوص مؤلفه های مستخرج از فراترکیب، از روش «دلفی» و نظرسنجی از ۳۰ نفر از اعضای هیئت علمی این رشته استفاده شد. بخش کمی نیز شامل ۳۲۳ نمونه از شرکت های مرتبط با استارت آپ در زمینه علم اطلاعات و دانش شناسی است که با روش طبقه ای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که پایایی آن از طریق آلفای «کرونباخ» برای کل پرسشنامه برابر ۰/۸۱۱ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای آماری «اس پی اس اس» استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی ۱۲۸ گویه پرسشنامه در ۹ مؤلفه اصلی و ۵۵ مؤلفه فرعی طبقه بندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد که ۹ مؤلفه کاربست دانش (۲۳/۸۷۵)، تسهیم دانش (۱۱/۲۶۱)، خلق دانش (۸/۸۰۵)، سازماندهی دانش (۴/۴۲۶)، شناسایی دانش (۲/۸۲۰)، ارائه دانش (۲/۶۸۴)، توسعه دانش (۲/۳۴۲) تغییر دانش (۲/۰۴۷) و حفاظت دانش (۱/۸۷۶) بر مدیریت دانش در استارت آپ های علم اطلاعات و دانش شناسی مؤثر هستند. بر این اساس «کاربست دانش» دارای بیشترین واریانس و «حفاظت دانش» از کمترین واریانس برخوردار است. با توجه به مطالعات محدود که در زمینه استارت آپ های علم اطلاعات و دانش شناسی در داخل کشور صورت گرفته، نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مدلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در تبیین و شناخت عوامل مؤثر بر استارت آپ های شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی یاری کرده و زمینه را برای رشد و توسعه هرچه بیشتر این گونه استارت آپ ها فراهم آورد.
شناسایی پیشایندهای هم آفرینی ارزش در استارت آپ های اقتصاد اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
37 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف: پلتفرم های اقتصاد اشتراکی، مدل های کسب وکار جدیدی ایجاد کرده اند که باعث تغییراتی در نحوه احساس و بیان تجربیات مشتریان به وجود آورده اشت. شرکت هایی که در بستر اقتصاد اشتراکی فعالیت می کنند از جنس استارت آپ ها (کسب وکارهای نوپا) می باشند و بازیگران اصلی در اقتصاد اشتراکی، مصرف کنندگانی هستند که به طور مداوم با شرکت ها و سایر مصرف کنندگان خلق ارزش می کنند. هم آفرینی ارزش فرآیند همکاری بین مشتری و تامین کننده در فعالیت های ایده-پردازی مشترک، طراحی مشترک و توسعه مشترک محصولات جدید می باشد. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشایندهای هم آفرینی ارزش در استارت آپ ها در بستر اقتصاد اشتراکی است. روش شناسی: در این پژوهش به تحلیل کیفی مصاحبه 10 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه استارت آپ های اقتصاد اشتراکی در ایران پرداخته شد. این افراد به صورت هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته داده ها گردآوری شدند. پس از تحلیل داده ها تعداد 131 مضمون پایه استخراج شدند و از میان این مضامین 32 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر به دست آمدند. یافته ها: یافته های این پژوهش بیانگر این است که پیشایندهای هم آفرینی ارزش در استارت آپ های اقتصاد اشتراکی شامل 8 مضمون فراگیر شامل «ادراکات اخلاقی مصرف کنندگان»، «قدرت برند»، «بازاریابی رابطه مند»، «ارزش مورد انتظار»، «تجربه مشتری»، «پایداری»، «کمک به رشد و توسعه کسب وکارها» و «زیرساخت ها» می باشند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش مشخص شد که استارت آپ های فعال در حوزه اقتصاد اشتراکی قبل از هر چیزی و هر نوع اقدامی باید بدانند که برای مشتریان چه چیزی اهمیت دارد الزامات شکل گیری هم آفرینی ارزش کدام اند.
چالش های رشد کسب و کارهای نوپای ورزشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های رشد کسب و کارهای نوپای ورزشی در ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های اکتشافی و دارای ماهیت کیفی است. داده های پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان این حوزه (مدیران استارت آپ ها، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد، اساتید دانشگاه، نخبگان حوزه کارآفرینی ورزشی) جمع آوری شد. شمار مشارکت کنندگان با استفاده از شاخص اشباع نظری به 21 نفر رسید و تحلیل یافته ها به روش نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته ها حاکی از آن است مقوله هایی همچون نوآوری و ایده پردازی، سرمایه انسانی متخصص، جنبه ی سازمانی، فردی و واحد تخصصی استارت آپ های ورزشی کشور به عنوان عوامل زمینه ای و مقوله هایی همچون ساختاری و دولتی، زیر ساخت سخت، عوامل راهبردی، محیطی و مراکز کارآفرینی و استارت آپ ورزشی در فدراسیون ها و... به عنوان عوامل مداخله گر جهت رشد کسب و کارهای نوپای ورزشی در ایران شناخته شدند که می توانند به اشتغال زایی، توسعه ورزش، رشد و احیای استارت آپ های ورزشی و رشد پایدار اقتصادی کشور در شرایط تحریم کمک شایانی نماید.
مطالعه تحلیل فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دانشگاه های امروزی؛ شاهد ظهور شرکت های نوپا با عنوان استارت آپ توسط تیم های دانشجویی و دانشگاهیان هستیم؛ متأسفانه اکثر استارت آپ ها با موانع موفقیت روبرو هستند. از طرفی یکی از مباحث جدیدی که وارد دانشگاه های نسل چهارم شده و می تواند هدف گذاری مطلوبی برای آینده استارت آپ ها باشد؛ وجود اسپین آف های دانشگاهی بوده که با محوریت محققان و دانشگاهیان و با هدف تجاری سازی تحقیقات در دانشگاه ها ایجاد شده است؛ محقق با هدف موفقیت استارت آپ ها در یک مطالعه کیفی فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی را مورد مطالعه قرار داده است؛ به همین منظور در دو بخش این فرایند مورد تحلیل قرار گرفته است؛ در بخش اول متون مربوطه مورد ترجمه قرار گرفتند؛ و در بخش دوم با نمونه گیری هدفمند در یک مصاحبه ساختاریافته در بین 8 نفر از خبرگانی که دارای سابقه کارآفرینی بودند؛ فرایند حرکت از استارت آپ به اسپین آف با استفاده از روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت؛ نتایج تحقیق با شناسایی مؤلفه های شرایط علی، مداخله ای وراهبردها؛ نشاندهنده پدیده محوری با عنوان استارت لین و پیامد آن را سکوی پرتاب ایده آل برای استارت آپ به سمت اسپین آف دانشگاهی بود؛ محقق در انتهای تحلیل یافته ها، الگوی سکوی پرتاب برای فرایند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی با عنوان "الگوی ایده آل سکوی پرتاب هلی کوپتر" معرفی کرده است.
مسئولیت مدنی استارت آپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق مدنی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
161 - 174
حوزه های تخصصی:
استارت آپ، مجموعه ای نوپا مبتنی بر فکر و ایده نوین یا روش های جدید است که به صورت موقتی و با هدف تبدیل به یک بنگاه با ثبات و ارزشمند، راه اندازی و اجرا می شود و غالباً به واسطه بستر مساعد فضای سایبر و فناوری اطلاعات، در این حوزه نمایان می شود. با در نظر گرفتن نقش پررنگ و بسیار مهم استارت آپ ها در حوزه فضای سایبر در کلیه ساحت های اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و سیاسی جوامع، تبیین مسئولیت های حقوقی این کسب وکارها در قبال فعالیت های آنان از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای به بررسی مسئولیت مدنی این گونه شرکت ها در صورت ورود خسارات خواهیم پرداخت. به نظر می رسد باتوجه به تنوع و تعدد موجبات مسئولیت این گونه شرکت ها نمی توان مبنای تقصیر که مبنای پذیرفته شده در حقوق ایران است، تنها مبنای مسئولیت این گونه شرکت ها باشد، بلکه به تناسب موجبات مبنای خاصی از مبانی مطرح شده را می طلبد.
طراحی مدل منتورینگ در توسعه استارت آپ های صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
137 - 163
حوزه های تخصصی:
استارت آپ ها معمولاً حول ایده های نوآورانه و خلاقانه بنا می شوند و منتورها به عنوان دیده بان و هدایت گر کارآفرینان در ایجاد و رشد استارت آپ ها هستند. هدف پژوهش طراحی مدل منتورینگ جهت توسعه استارت آپ های صنایع غذایی است. روش پژوهش آمیخته با طرح متوالی-اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی-توسعه ای است. با نمونه گیری نظری هدفمند در بخش کیفی:15 صاحب نظر دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی و صنایع غذایی کشور انتخاب شدند. در بخش کمّی: با نمونه گیری تصادفی- طبقه ای 384 کارآفرین، منتور و دانشجوی فعال در استارت آپ های صنایع غذایی، به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. تحلیل کیفی با پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های الگوی منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی و تحلیل کمّی آن با نرم افزار آماریSmart pls(2) انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش در 4 محور؛29 مقوله، 193 گویه و 6 سازه: شرایط علّی، پدیده مرکزی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها جای گرفتند. رابطه بین سازه های شرایط علّی با پدیده مرکزی، پدیده مرکزی با راهبردها، شرایط زمینه ای با راهبردها، شرایط مداخله گر با راهبردها و راهبردها با پیامدهای توسعه منتورینگ مثبت و معنی دار (2/58≤T) و برازش مدل پژوهشی (0/682=GOF) قوی ارزیابی شد. مدیران و سیاست گذاران صنایع غذایی کشور می توانند با کاربرد پیش آیندهای مدل پژوهش و اجرای راهبردهای آن، از پیامدهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی کشور بهره مند شوند.
رتبه بندی عوامل تاثیرگذار بر موفقیت خوشه های صنعتی استان گیلان با استفاده از روش دیمتل خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
73 - 86
حوزه های تخصصی:
ﺗﻮﺳﻌﻪ از ﻃﺮﯾﻖ ابداع خوشه ای، ﻧﻘﺶ ﻣﺤﻮری را در سیاست های اﻗﺘﺼﺎدی و ﺻﻨﻌﺘﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎی توسعه یافته اﯾﻔﺎ می نماید. از طرفی شناسایی عوامل اصلی موفقیت در خوشه و تعیین و تعریف شاخص ها یکی از مهم ترین گام های برنامه ریزی برای توسعه خوشه های صنعتی است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت خوشه های صنعتی استان گیلان باوجود عدم قطعیت در نظرات خبرگان است. برای اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت این خوشه ها ابتدا 48 عامل اولیه که بر روی موفقیت خوشه های کسب وکار تأثیرگذار هستند، از ادبیات پژوهش استخراج شد و سپس با استفاده از روش دلفی پس از سه مرحله، 48 عامل اولیه به 28 عامل تبدیل شدند. این 28 عامل با استفاده از خوشه بندی در شش بخش دسته بندی شد. سپس با استفاده از روش دیمتل خاکستری تأثیر این عوامل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عوامل محیطی و جغرافیایی و ارزیابی عملکرد از مهم ترین عوامل در موفقیت خوشه های کسب وکار استان گیلان بوده اند.
شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر موفقیت استارت آپ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ ویژه نامه فقه و حقوق نو ۱۴۰۲
655 - 680
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : استارت آپ کسب وکاری نوپا است که راهکاری جدید به منظور حل مسئله ای پیشنهاد می کند. بسیاری آن را فرهنگ نوینی برای اندیشه ه ای ن و و خلاقیت بر ف راز ایده های موجود می دانند که غایت آن برطرف کردن مشکلات موج ود در نق اط کلی دی است. هدف مقاله حاضر، بررسی فاکتورهای مؤثر بر موفقیت استارت آپ های ایرانی با تأکید بر عوامل محیطی است.
مواد و روش ها : مقاله حاضر، توصیفی-پیمایشی است. برای شناسایی مؤلفه های موفقیت استارت آپ ها از روش کیفی مبتنی بر تحلیل تم و مصاحبه با 17 نفر از کارشناسان استفاده شد. در بخش کمی نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و بر مبنای مؤلفه های استخراج شده، پرسش نامه تنظیم شد و در اختیار100 نفر از کارشناسان شرکت های استارت آپی قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی : در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها : نتایج مصاحبه انجام شده به شناسایی و طبقه بندی 4 مؤلفه اصلی و 29 زیرمؤلفه منجر شد.نیز تحلیل عاملی نشان داد که زیرمؤلفه های استخراج شده برای هرکدام از مؤلفه های اصلی مدل مفهومی تحقیق مناسب و تبیین کننده آن ها است. نیز ارتباط مؤلفه های اصلی با مؤلفه موفقیت، گویای آن است که تمامی مؤلفه ها در تبیین موفقیت مؤثر هستند.
نتیجه: نتایج نشان داد، تمامی مؤلفه ها در تبیین موفقیت شرکت های استارت آپ در ایران مؤثر است و در این میان مؤلفه محیطی، بالاترین بار عاملی و در اولویت بیشترین تأثیر قرار دارد. مؤلفه کلان اقتصادی، دولت و نهادهای عمومی، شبکه سازی و ارتباطات نیز به ترتیب بیشترین اهمیت بر موفقیت استارت آپ ها در ایران را دارند.