مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گرایش کارآفرینانه
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، کارآفرینی در سطح سازمانی و گرایش کارآفرینانه در سطح فردی می تواند به عنوان مزیت رقابتی عصر جدید تلقی شود. سازمان ها برای بقا در عرصه رقابت، به لحاظ مولفه هایی، مانند خلاقیت، نوآوری، ریسک پذیری و پیش گامی هم در امور پرسنلی و منابع انسانی و هم در زمینه ساختار و فرآیندها ملزم هستند. در این مقاله گرایش کارآفرینانه کارکنان (در سطح سازمانی)، به عنوان متغیر وابسته و هوش هیجانی، به عنوان متغیر مستقلی، که ممکن است با گرایش کارآفرینانه ارتباط داشته باشد، در نظر گرفته شده است. به عبارت دیگر، هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط میان هوش هیجانی با میزان گرایش کارآفرینانه کارکنان سازمان های وابسته به شرکت نفت است. میزان هوش هیجانی 60 نفر از کارکنان سازمان های وابسته به شرکت نفت، با استفاده از پرسش نامه هوش هیجانی شرینگ، که ابعاد خودآگاهی، خودتنظیمی، خودبرانگیختگی، همدلی و ارتباط اجتماعی را شامل است، سنجیده شد و همچنین گرایش کارآفرینانه آنان توسط پرسش نامه گرایش کارآفرینانه محقق ساخته که شامل 3 بعد ریسک پذیری، نوآوری و پیش گامی است با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس فریدمن و ماتریس همبستگی اسپیرمن و روش رگرسیون گام به گام، مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل، از رابطه مثبت و قوی میان 2 متغیر هوش هیجانی و گرایش کارآفرینانه (r=0.773, p<0.01) حکایت دارد.
اثر گرایش کارآفرینانه براساس مدل لامپکین و دس بر عملکرد شرکت های بیمه خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر گرایش کارآفرینانه از دیدگاه لامپکین و دس(1996) در پنج بعد نوآوری، ریسک پذیری، رقابت تهاجمی، پیشگامی، استقلا ل طلبی بر عملکرد شرکت های بیمه خصوصی در ایران است. بدین منظور دفتر مرکزی و شعبه تهران یک شرکت بیمه خصوصی به عنوان جامعة آماری انتخاب گردیده و پرسش نامه های استاندارد تهیه شده به منظور سنجش گرایش کارآفرینانه و عملکرد شرکت، در میان کارشناسان و مدیران این شرکت توزیع و نتایج داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS ارزیابی شده است. نتایج حاکی از آن است که گرایش کارآفرینانه تأثیر نسبتاً قوی بر عملکرد شرکت بیمه داشته است و ابعاد گرایش کارآفرینانه، هرچند از همبستگی بالایی با یکدیگر برخوردارند، لیکن تأثیر یکسانی بر عملکرد شرکت ندارند، به گونه ای که به ترتیب، ریسک پذیری، نوآوری و رقابت تهاجمی تقریباً در یک سطح، بیشترین تأثیر و پیشگامی و استقلال طلبی تأثیر کمتری را بر عملکرد شرکت دارند. همچنین مشخص گردید این شرکت از درجه متوسط ریسک پذیری، پیشگامی، نوآوری و رقابت تهاجمی و درجه ضعیف استقلال طلبی برخوردار است.
تأثیر رغبت های شغلی شخصیتی بر گرایش کارآفرینانه جویندگان کار ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رغبت های شغلی – شخصیتی بر گرایش کارآفرینانه است. تیپ های شغلی – شخصیتی در این تحقیق عبارتند از: تیپ واقع گرا، جستجوگر، هنری، اجتماعی، متهور و قراردادی و گرایش کارآفرینانه شامل مؤلفه های خطرپذیری، نوآوری، پیشگامی، رقابت جویی و استقلال می باشد. در این پژوهش، روش پژوهش پس رویدادی از نوع طرح های همبستگی است و جامعه آماری موردنظر در این پژوهش جویندگان کار ساکن شهر تهران می باشند که در نیمه اول سال 1390 به صندوق مهر امام رضا (ع) مراجعه کرده اند که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 81 نفر به دست آمد. نمونه ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه رغبت های شغلی – شخصیتی و گرایش کارآفرینانه پاسخ دادند. در ادامه به منظور تحلیل داده ها از شاخص های آماری آزمون T، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که داشتن تیپ اجتماعی بر گرایش کارآفرینانه اثر دارد.
بررسی مهمترین عوامل درون و برون سازمانی موثر بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محصولات جدید جزء عوامل حیاتی انکار ناپذیر موفقیت، برای شرکتهایی هستند که در یک محیط رقابتی و در حال تغییر فعالیت می-کنند. محققان بسیاری در پی شناسایی عوامل موثر بر موفقیت محصولات جدید هستند. تحقیق حاضر در پی شناسایی و دسته بندی مهمترین عوامل موثر بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی می باشد. پس از مطالعه تحقیقات مختلف، این عوامل در دو دسته عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی دسته بندی شدند. مهمترین عوامل درون سازمانی که در این تحقیق به آن ها پرداخته می-شود شامل گرایش کارآفرینانه، یادگیری سازمانی و فرایند توسعه محصول جدید و مهمترین عوامل برون سازمانی شامل پیش بینی پذیری تقاضای مشتری، پویایی تکنولوژیکی، پویایی بازار و شدت رقابت می باشد. جامعه آماری این پژوهش 66 شرکت صنایع غذایی استان مازندران می باشد که حداقل 2 سال سابقه کار داشته و طی یک سال گذشته حداقل یک محصول جدید به بازار ارائه داده اند. فرضیه های این تحقیق از طریق آزمون های معادلات ساختاری، همبستگی، رگرسیون های چندگانه و مرحله ای مورد آزمون قرار گرفته و به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS16و Visual PLS استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گرایش کارآفرینانه، فرایند توسعه محصول جدید و پیش بینی پذیری تقاضای مشتری تاثیر مستقیم معنادار و پویایی تکنولوژیکی، پویایی بازار و شدت رقابت تاثیر تعدیل کننده معناداری بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی دارند. اما معناداری تاثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد محصول جدید به اثبات نرسید. بررسی تاثیر غیرمستقیم یادگیری سازمانی بر عملکرد محصول جدید نشان داد که در صنایع غذایی یادگیری سازمانی زمانی منجر به افزایش عملکرد محصول جدید می شود که فرایند توسعه محصول جدید به عنوان متغیر واسطه ای عمل کند. تعیین برازندگی مدل با استفاد از شاخص GOF نشان داد که مدل اصلاحی که در آن فرایند توسعه محصول جدید به عنوان متغیر واسطه ای بین یادگیری سازمانی و عملکرد محصول جدید قرار دارد از برازندگی مناسبی برخوردار است.
بررسی رابطه اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
در عصر ارتباطات و فناوری، دانش به مثابه منبع حیاتی سازمان ها در عرصه رقابت و عاملی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب می گردد. همگام با گذر از اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش، سازمان ها نیز خود را بر آن داشته اند تا با تکیه بر دانش و اطلاعات و استفاده از آن در فراگرد ارایه محصولات،کیفیت محصولات خود را افزایش دهند. در همین امتداد، این مقاله به بررسی ارتباط بین اقتصاد مقاومتی،گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش پرداخته است. به همین منظور با استفاده از مبانی نظری موجود، ابعاد مدیریت دانش، اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی احصاء شده و با استفاده ازاستراتژی پیمایش، از این ابعاد پرسشنامه ای برای گردآوری اطّلاعات در میان100 نفراز کارآفرینان و صنعتگران شهرک صنعتی سلیمی، واقع در شهر تبریز توزیع شده است. در ادامه، برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، استفاده شده است. خروجی های تحلیل نشان می دهد که اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش دارای رابطه مثبت و معناداری با یکدیگرند. براین اساس، سازمان های دولتی برای گذار از تأخیر در ارائه خدمات و نارضایتی ارباب رجوع، باید ضمن پای بندی به ابعاد اقتصاد مقاومتی، از ابزارهایی چون مدیریت دانش به مثابه بستری برای تشویق گرایش های کارآفرینانه افراد استفاده کنند.
مطالعه رابطه بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و جهت گیری کارآفرینانه : مطالعه شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد تبیین رابطه بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و گرایش کارآفرینانه بوده است. برای این منظور از 2354 نفر شاغل در 129 شرکت کوچک و متوسط که در پنج صنعت غذایی و آشامیدنی، سلولزی، شیمیایی، کانی غیرفلزی و کانی فلزی در شهر بیرجند فعال بودند، 247 نفر به تناسب طبقات پنج گانه فوق به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. به دلیل نبود مدل مناسب برای سنجش فرهنگ سازمانی کارآفرینانه سازگار با فرهنگ اسلامی – ایرانی، محقق به تدوین این مدل پرداخت و ابعاد و شاخص های مدل فرهنگ سازمانی و گرایش کارآفرینانه به تایید خبرگان رسید. سپس با روش تحقیق توصیفی – همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر (بخش مدل ساختاری از SEM) و آزمون رگرسیون و به کمک نرم افزارهای AMOS و SPSS چگونگی ارتباط بین اجزا و عناصر مدل فرهنگ سازمانی کارآفرینانه با گرایش کارآفرینانه نشان داده شد. تحلیل ها نشان داد که بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و ابعاد آن با گرایش کارآفرینانه شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، و این معنا داری در مورد مفهوم تحول گرایی و تعالی طلبی نسبت به سایر ابعاد بیشتر است (67/0). همچنین نتایج نشان داد که معناداری این رابطه بر اساس پاسخ های مدیران بیشتر است.
مدل معادلات ساختاری رابطه میان هوش فرهنگی و گرایش کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه کارکنان کارخانه یخچال سازی شهرستان خرم آباد در استان لرستان است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و روش آن از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با استفاده از توزیع دو پرسشنامه هوش فرهنگی و نیز گرایش کارآفرینانه در میان کارکنان کارخانه یخچال سازی شهرستان خرم آباد به عنوان جامعه آماری به تعداد 125 نفر گردآوری شده است. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 98 نفر تعیین گردید. داده ها با بکارگیری روش مدل یابی معادلات ساختاری و نیز آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مهمترین نتایج تحقیق را می توان به این شرح بیان نمود: بین هوش فرهنگی و گرایش کارآفرینانه رابطه وجود دارد؛ از بین چهار بعد هوش فرهنگی، دو بعد فراشناختی و رفتاری با گرایش کارآفرینانه رابطه مثبت و معنادار داشته و دو بعد انگیزشی و شناختی رابطه معناداری با گرایش کارآفرینانه ندارند. همچنین نتایج حاکی از رابطه علّی بعد فراشناختی هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه می باشد. لذا تقویت هوش فرهنگی فراشناختی می تواند به طور مستقیم بر افزایش گرایش کارآفرینانه افراد تأثیرگذار باشد.
اثر میانجی گری تعهد سازمانی بر رابطه ی بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات معاصر سازمان و مدیریت، دو متغیر «رویکرد کارآفرینی» و «تعهد سازمانی» هر یک به نوبه ی خود در رقم زدن به عملکرد مطلوب نقش آفرین بوده اند. از این رو مقاله ی حاضر در تلاش است تا اثرگذاری گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی را در شماری از پژوهشکده ها و مراکز تحقیقاتی منتخب از طریق متغیر میانجی تعهد سازمانی بررسی نماید. جامعه ی آماری تحقیق مشتمل بر 500 نفر از محققین و متخصصین شاغل در 25 مرکز تحقیقاتی و پژوهشکده ی دانشگاهی وابسته به سازمان های دولتی در شهر تهران می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد. آزمون فرضیه های تحقیق براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت. نتایج نشان می دهد که رویکرد کارآفرینانه به صورت مستقیم و به میزان چشمگیری (به اندازه 90 درصد) باعث ارتقاء سطح عملکرد در جامعه هدف می شود و متغیر تعهد سازمانی به مثابه متغیر میانجی فاقد نقش آفرینی در این رابطه می باشد
بررسی تأثیر میانجی گرایش کارآفرینانه بر رابطه بین بازاریابی داخلی و تعهد سازمانی (مورد مطالعه: ادارات ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی با تأکید بر نقش میانجی گرایش کارآفرینانه است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، از حیث روش به دست آوردن داده ها از نوع توصیفی- علّی و از نظر نوع داده های جمع آوری شده از گونهء کمی (استفاده از پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش شامل ادارات ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران، تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی، بازاریابی داخلی بر گرایش کارآفرینانه و در نهایت گرایش کارآفرینانه بر تعهد سازمانی می باشد.
مدل یابی تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر نحوه کنترل متغیرها، غیرآزمایشی؛ و از نظر شیوه جمع آوری داده ها پیمایشی و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه است که براساس متغیرهای مورد بررسی به ترتیب 15 سؤال برای گرایش کارآفرینانه و 12 سؤال برای عملکرد سازمانی در نظر گرفته شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمام کارکنان نهاد کتابخانه های عمومی کشور است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، حجم نمونه 500 نفری که نمونه مناسبی برای پژوهش های مدل یابی است به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه پژوهش بین آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای اس. پی. اس. اس و لیزرل در قالب آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است.
یافته ها: نتایج مدل اندازه گیری گرایش کارآفرینانه نهاد نشان داد، پنج بُعد نوآوری، ریسک پذیری، رقابت تهاجمی، پیشگامی و استقلال طلبی سازه های اثرگذار بر ایجاد گرایش کارآفرینانه در نهاد کتابخانه های عمومی کشور هستند. طبق نتایج این بخش، همبستگی بُعد نوآوری با گرایش کارآفرینانه و تأثیری که بر آن دارد بیشتر از چهار بُعد ریسک پذیری، رقابت تهاجمی، پیشگامی و استقلال طلبی است. همچنین نتایج به دست آمده از مدل اندازه گیری عملکرد سازمانی نهاد نشان داد ابعادِ کارایی برنامه ها، اثربخشی فعالیت ها، رضایت ارباب رجوع و رضایت کارکنان تبیین کننده عملکرد سازمانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور هستند. در نهایت، نتایج تحقیق در بخش مدل ساختاری نشان داد گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبت و معنی داری بر عملکرد سازمانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور دارد.
اصالت/ارزش: تحقیق حاضر یک تحقیق در سطح ملی است و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تأثیر گرایش کارآفرینانه را بر عملکرد سازمانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور بررسی نموده است. بنابراین، مدیران، سیاستگذاران و برنامه ریزان نهاد می توانند با استفاده از نتایج این تحقیق اثربخشی خدمات کتابخانه های عمومی را افزایش دهند.
تأثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی: نقش میانجی گرایش کارآفرینانه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی با نقش میانجی گرایش کارآفرینانه در ادارات تابعة مدیریت تدارکات و امور کالا در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. جامعة آماری تحقیق شامل 470 نفر از مدیران و کارشناسانِ 23 اداراة تابعه در مدیریت تدارکات و امور کالا بود که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و براساس فرمول کوکران، 211 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه و پایایی آن با روش پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی ( با ضریب 50/0)، فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینانه (با ضریب 90/0) و گرایش کارآفرینانه بر تعهد سازمانی (با ضریب 46/0) است. در نهایت، گرایش کارآفرینانه به عنوان میانجی در تأثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی با ضریب 42/0 تأثیرگذار است.
بررسی رابطه بین سواد مهارتی، سواد دانشگاهی و موفقیت کسب و کار ورزشی با نقش میانجی گرایش کار آفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کارآفرینی در صنعت ورزش به عنوان یکی از صنایع درآمدزای حال حاضر دنیا، مستلزم کسب سواد و مهارت و تمایل به کارآفرینی در حوزه های مختلف آن است. این مهم، مطالعه ی گستره ورزش از منظر کارآفرینی را ضروری می نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایش کارآفرینانه در رابطه با سواد مهارتی و سواد دانشگاهی در موفقیت کسب و کار ورزشی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش کاربردی حاضر به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد که مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کارآفرینان کسب و کارهای ورزشی اعم از باشگاه ها ، فروشگاه های ورزشی و تولیدی های لوازم ورزشی در سطح کشور بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار smartPLS 2.0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینانه نقش میانجی در ارتباط میان سواد مهارتی و سواد دانشگاهی با موفقیت کسب و کار ورزشی ایفا می کند. سواد مهارتی و سواد دانشگاهی ارتباط معناداری با موفقیت کسب و کار ورزشی داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، اگرچه سواد دانشگاهی عامل مؤثری در موفقیت کسب و کار ورزشی دارد اما سواد مهارتی با توجه به میزان همبستگی قوی با موفقیت کسب و کار ورزشی، نقش تعیین کننده تری دارد. از این رو پیشنهاد می گردد که کارآفرینان، مدیران و صاحبان صنایع ورزشی توجه ویژه ای به سواد مهارتی داشته باشند.
تاثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکت از طریق قابلیت بازاریابی با نقش تعدیلی منابع بازاریابی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با در نظر گرفتن اثرات تعدیلی و میانجی به صورت توام، یک درک جامع تر از رابطه گرایش کارآفرینانه و عملکرد ارائه می دهد که نقش میانجی قابلیت بازاریابی و نقش تعدیل کننده منابع بازاریابی را برجسته می کند. بدین منظور داده ها از طریق پرسشنامه از 71 شرکت مستقر در پارک علم و فن آوری استان آذربایجان شرقی جمع آوری شد. نتایج داده های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPLS نشان داد که ابعاد پیشگامی، نوآوری، ریسک پذیری و استقلال طلبی از گرایش کارآفرینانه به صورت مستقیم بر قابلیت بازاریابی و از آن طریق بر عملکرد شرکت تاثیر دارند ولی تاثیر بعد رقابت تهاجمی بر قابلیت بازاریابی و از آن طریق بر عملکرد شرکت تایید نشد. همچنین نتایج نشان داد که متغیر منابع بازاریابی در رابطه غیر مستقیم گرایش کارآفرینانه و عملکرد شرکت از طریق قابلیت بازاریابی، نقش تعدیل کننده دارد به این شکل که تاثیر غیر مستقیم گرایش کارآفرینانه از طریق قابلیت بازاریابی بر عملکرد شرکت در مقادیر بالای مقدار تعدیلی (منابع بازاریابی) قوی تر از تاثیر غیر مستقیم آن در مقادیر پایین مقدار تعدیلی (منابع بازاریابی) است. براساس نتایج حاصل از این تحقیق شرکت ها می توانند از طریق گرایش به فعالیت های کارآفرینانه و با انتخاب استراتژی مناسب و اتخاذ بخشی از منابع خود به منابع بازاریابی به عملکرد برتر دست یابند.
نقش بازارگرایی داخلی در توسعه گرایش کارآفرینانه؛ شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
97 - 116
حوزه های تخصصی:
کارکنان نقش پررنگی در موفقیت شرکت های خدماتی دارند و رضایت آن ها پیش نیازی برای رضایت مشتریان است. همچنین، توجه و پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای آنان، زمینه توسعه تمایلات کارآفرینانه در شرکت را فراهم می کند. علاوه بر این، مشتری محوری، ممکن است شرکت را به سوی تمرکز بر نوآوری و استفاده پیش دستانه از فرصت ها رهنمون سازد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله پرداخته که آیا در شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت در تهران، بازارگرایی داخلی می تواند از طریق بازارگرایی بر گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بگذارد. بدین منظور، از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد و پرسشنامه پنج گزینه ای طیف لیکرت بین 322 نفر از کارکنان و مدیران شرکت های مذکور که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازارگرایی داخلی بر گرایش کارآفرینانه با ضریب مسیر 529/0، بازارگرایی داخلی بر بازارگرایی با ضریب مسیر 796/0 و نیز بازارگرایی بر گرایش کارآفرینانه با ضریب مسیر 337/0 تأثیر مثبت و معناداری دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که بازارگرایی، در رابطه میان بازارگرایی داخلی و گرایش کارآفرینانه، با شدت 268/0 در نقش میانجی جزئی تأثیرگذار است. همچنین، نتایج آزمون سوبل، تأثیر میانجی بازارگرایی را در رابطه مذکور تأیید کرده است. علاوه بر این، مقدار ضریب VAF در صورت میانجی گری بازارگرایی، برابر با 336/0 به دست آمد که نشان می دهد تقریباً 34درصد از تأثیر بازارگرایی داخلی بر گرایش کارآفرینانه از طریق غیرمستقیم با متغیر میانجی بازارگرایی تبیین می شود.
تأثیر سواد مهارتی و جهت گیری کارآفرینانه بر موفقیت کسب وکارهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تأثیر سواد مهارتی و جهت گیری کارآفرینانه بر موفقیت کسب و کارهای ورزشی می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل تمامی کارآفرینان کس ب وکارهای ورزش ی اعم از باشگاه ها، فروشگاه های ورزشی و تولیدی های لوازم ورزشی در سطح کشور به تعداد 11780 مورد بود که از طریق نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسش نامه، محقق ساخته سواد مهارتی، گرایش کارآفرینانه هاگس و مورگان (2007)، موفقیت کسب وکار هالی و همکاران (2005) استفاده شد. برای تحلیل آماری از روش آماری پیرسون و تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار smartPLS 2. 0 استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین سواد مهارتی و گرایش کارآفرینانه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین سواد مهارتی و موفقیت کسب و کار ورزشی و نیز گرایش کارآفرینانه و موفقیت کسب و کار ورزشی رابطه معناداری وجود دارد. همین طور یافته ها نشان داد که بین سواد مهارتی در موفقیت کسب وکار ورزشی با نقش میانجی گرایش کار آفرینانه رابطه معناداری وجود دارد. پس می توان نتیجه گرفت که سواد مهارتی و جهت گیری کارآفرینانه بر موفقیت کسب و کارهای ورزشی تأثیر معناداری دارد.
تأثیر گرایش کارآفرینانه و آمادگی الکترونیک بر عملکرد کسب وکارهای نوپای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
705 - 721
حوزه های تخصصی:
امروزه، کسب وکارهای ورزشی از طریق اتخاذ گرایش کارآفرینانه عملکرد خود را بهبود می بخشند و به منظور کسب مزیت رقابتی سعی در آمادگی الکترونیک خود برای اتخاذ استراتژی صحیح بازاریابی دارند. در این زمینه کسب وکارهای نوپای ورزشی برای رشد سریع نیازمند اقدامات کارآفرینانه به منظور ارتقای ظرفیت هوشمندی خود در بازارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گرایش کارآفرینانه و آمادگی الکترونیک بر عملکرد کسب وکارهای نوپای ورزشی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پ ژوهش شامل100 کسب وکارهای نوپای ورزشی است که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 80 کسب وکار انتخاب شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد شامل 47 سؤال و طیف لیکرت پنج گزینه ای حاصل از مطالعات پیشین در حوزه گرایش کارآفرینانه و آمادگی الکترونیک صورت پذیرفت. برای تحلیل داده ها و تأیید مدل تحقیق نیز از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارSmart PLS 3 استفاده شد. یافته های تحقیق رابطه مثبت و معنادار بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد و همچنین آمادگی الکترونیک و عملکرد کسب وکارهای نوپای ورزشی را تأیید کردند. در این زمینه با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود کسب وکارهای نوپای ورزشی باید به رویکرد شبکه سازی و نوآوری باز در زمینه تحقیقات و بازاریابی مشترک محصولات و خدمات خود اهتمام ورزند.
نقش گرایش کارآفرینانه، فرهنگ فرصت طلبانه و برون سپاری منابع انسانی در کسب مزیت رقابتی در شرکت ورزشی کراس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
87 - 110
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه، فرهنگ فرصت طلبانه و برون سپاری منابع انسانی با مزیت رقابتی، ضمن بررسی اثر تعدیل کننده سرمایه انسانی استراتژیک انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه 115 نفر از کارکنان شرکت ورزشی کراس بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. نسخه دو استفاده شد. به منظور سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و برای برازش پایایی آلفای کرونباخ به کار برده شد و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 بود. یافته ها نشان داد که گرایش کارآفرینانه بر برون سپاری منابع انسانی تأثیر مثبت و معنادار داشت و فرهنگ فرصت طلبانه نیز تأثیر مثبت و معناداری بر برون سپاری منابع انسانی داشت. نتایج پژوهش اثر مثبت و معنادار برون سپاری منابع انسانی بر مزیت رقابتی را تأیید کرد. برون سپاری منابع انسانی ارتباط میان گرایش کارآفرینانه و مزیت رقابتی را میانجی گری نمی کند، ولی ارتباط میان فرهنگ فرصت طلبانه و مزیت رقابتی را میانجی گری می کند؛ باوجوداین، سرمایه انسانی استراتژیک ارتباط بین برون سپاری منابع انسانی و مزیت رقابتی را تعدیل می کند.
طراحی و تبیین مدل زمینه های سازمانی تداوم گرایش کارآفرینانه: رویکرد پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سعی شده است مدل زمینه های سازمانی تداوم گرایش کارآفرینانه طراحی و تبیین شود. تحقیقات نشان داده اند شرکت هایی که سطوح بالایی از گرایش کارآفرینانه دارند، عملکرد بهتری نیز از خود به جای می گذارند. بنابراین، در پژوهش حاضر به دنبال شناسایی زمینه های سازمانی ایجاد و تداوم گرایش کارآفرینانه هستیم. پس از بررسی مطالعات قبلی در خصوص زمینه های گرایش کارآفرینانه، مطالعه موردی چندگانه شامل چهار شرکت ایرانی برای کشف زمینه های سازمانی تداوم گرایش کارآفرینانه مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از تحلیل محتوا ابعاد اصلی شناسایی و با بهره گیری از معادلات ساختاری تفسیری روابط میان ابعاد مشخص و مدل اولیه تحقیق حاصل گردید. در نهایت با آزمون کمی مدل اولیه تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری مدل پژوهش آزمون و به تایید رسید. یافته ها نشان می دهد که زمینه های سازمانی تداوم گرایش کارآفرینانه عبارتند از مربیگری ، جانشین پروری، یادگیری سازمانی، مدیرعامل، کارمندان حرفه ای، همسویی استراتژیک و منابع و قابلیت های کلیدی. تمامی روابط فرض شده در مدل اولیه تحقیق پس از آزمون کمی مدل مورد تایید رسید و تنها یک مورد رابطه جانشین پروری و مدیرعامل تایید نشد. یافته های پژوهش برای محققان و مدیران فعال در کسب و کارها قابل بهره برداری خواهد بود.
مدل معادلات ساختاری توسعه منابع انسانی کارآفرینانه در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
269 - 300
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل معادلات ساختاری توسعه منابع انسانی کارآفرینانه در سازمان های دولتی است. از نظر هدف؛ کاربردی و از نظرماهی ت و روش؛ توص یفی از ن وع همب ستگی می باشد. جامعه آماری مدیران سازمان های دولتی مرکز استان اردبیل بودند که با نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 341 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته می باشد. برای بررسی روایی پرسش نامه از نظرات خبرگان و همچنین شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) که در نرم افزار R محاسبه می شود؛ استفاده شد. با توجه به نتایج، چون بار عاملی هیچ سوالی کمتر از 0.5 نبوده و آماره ی T هیچ سوالی کمتر از 1.96 نبود و هم چنین معنی داری برای تمامی سوالات کمتر از 0.05 است، لذا هیچ یک از سوالات از مدل حذف نگردید. همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و از پایایی ترکیبی (CR) استفاده گردیده است. مقادیر آلفای کرونباخ برای تمامی عوامل بزرگتر از 0.7 است، بنابراین پایایی سازه های این عوامل نشان می دهد که سوالات مربوط به عوامل دارای برازش مناسبی هستند. نتایج نشان می دهد مسئولیت پذیری سازمان و مزیت رقابتی سازمان بر فعالیت های توسعه منابع انسانی کارآفرینانه تاثیر معنی داری دارد. فعالیت های توسعه منابع انسانی بر توانمندسازی فردی و توانمندسازی سازمانی تاثیر معنی داری دارد. توسعه جویی مدیران، فرهنگ سازمانی و مشوق های توسعه منابع انسانی بر توانمندسازی فردی تاثیر معنی داری دارد. جو حاکم سازمانی و رویکرد سنتی نظام اداری بر توانمندسازی سازمانی تاثیر معنی داری دارد. توانمندسازی فردی و توانمندسازی سازمانی بر توسعه فردی و توسعه سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
تأثیر گرایش کارآفرینانۀ شرکت های تعاونی تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی بر عملکرد آنها: با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری گرایش به بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
1 - 35
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گرایش کارآفرینانۀ شرکت های تعاونی تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی بر عملکرد آنان از نظر مدیران این شرکت ها با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری گرایش به بازار انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر اساس نحوۀ گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی بود. جامعۀ آماری این پژوهش را رؤسای هیئت مدیرۀ شرکت های تعاونی تهیه و تولید نهاده ها و ادوات کشاورزی مستقر در استان های تهران، فارس و اصفهان تشکیل دادند. برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسش نامه با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. پس از نمونه گیری تصادفی، داده ها از 114 شرکت گردآوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهایSPSS21 و Smart PLS3 استفاده شد. پایایی ابزار تحقیق از طریق پیش آزمون و محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و ضریب های بارهای عاملی و روایی آن به وسیلۀ روایی همگرا و واگرا تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر گرایش کارآفرینانۀ این شرکت ها بر عملکرد آنها مثبت و معنی دار است، اما گرایش به بازار این رابطه را تعدیل نمی کند. از طرفی، گرایش به نوآوری، ریسک پذیری، پیشگامی و استقلال بر عملکرد شرکت های مذکور تأثیر مثبت و معنی داری دارد، ولی رقابت تهاجمی بر عملکرد این شرکت ها تأثیر معنی داری ندارد.