ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۲۳۸۱.

نگاهی به عملیات مرمت و حفاظت اشیاء فلزی گنجینه میراث فرهنگی شهر یزد

کلیدواژه‌ها: نقره آهن مفرغ مرمت و حفاظت گنجینه میراث فرهنگی شهر یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۸
آثار تاریخی به عنوان یکی از شاخص های شناسایی میراث فرهنگی ملل، همواره از جایگاه ویژه ای در مطالعات تاریخی- فرهنگی برخوردار بوده است. مقاله پیش رو با هدف ارائه گزارشی از عملیات مرمت و حفاظت اشیاء فلزی گنجینه میراث فرهنگی شهر یزد تهیه شده است. این گنجینه یکی از غنی ترین مجموعه ها از نظر تنوع آثار تاریخی است که در سال های گذشته حفاظت و مرمت اشیاء موجود در دستور کار قرار گرفت و عملیات مرمت و حفاظت بر روی این آثار ارزشمند انجام شد. در این پژوهش تلاش بر آن شد تا فرآیند حفاظت و مرمت این مجموعه غنی که طی 7 سال و در مقاطع مختلف انجام شده است، اشیاء فلزی با ویژگی خاص انتخاب و جزییات روند کار حفاظت در این مقاله ارائه شود. آثار منتخب شامل اشیاء نقره ای، آهنی و مفرغی است. شرایط نگهداری نادرست در گذشته باعث ایجاد لایه ای از رسوبات محیطی و محصولات خوردگی در سطح اشیاء شده بود؛ به گونه ای که فرسودگی و ناخوانا شدن طرح و نقش اشیاء را به دنبال داشت؛ بنابراین در روند عملیات مرمت و حفاظت با رعایت مبانی نظری مرمت سعی بر آن شد که تا حد امکان پاکسازی به صورت مکانیکی و در صورت نیاز به صورت شیمیایی انجام شود. مواد مصرفی در درصدهای کم استفاده شدند و موادی انتخاب شدند که تا حد ممکن به محیط زیست آسیب نرسانند. مهم ترین مرحله بعد از عملیات مرمت، حفاظت و نگهداری اشیاء در شرایط مطلوب و بازبینی های دوره ای است که در صورت مشاهده هر آسیبی فورا اقدام به مرمت آن شود. مقاله پیش رو بیان گر انجام مراحل عملیات مرمت و حفاظت اشیاء فلزی با جنسیت های مختلف و حفاظت آن ها به منظور نگهداری آنها در شرایط استاندارد برای نمایش در موزه است.
۲۳۸۲.

بررسی اثر معماری بیوفیلیک بر ارتقای بُعد روانی سلامت بیماران در محیط های درمانی (مطالعه موردی: بیمارستان های فارابی، 17شهریور و امید در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت در محیط انسان ساخت رویکرد بیوفیلیک شاخصه های سلامت روان بیوفیلیک در فضای درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۰۰
مطالعات جهانی نشان داده اند که ارتباط با طبیعت در محیط می تواند اثرات مثبتی در سلامت روان افراد داشته باشد و رویکرد طراحی بیوفیلیک می تواند عاملی کمکی در جهت پیوند انسان با طبیعت در محیط انسان ساخت باشد. تحقیقات تجربی در ارتباط با اثرات مؤلفه های بیوفیلی بر سلامت روان بیماران نیازمند مطالعات بیشتر در فضاهای درمانی کشور در جهت توسعه آن می باشد. هدف از این پژوهش توسعه ابعاد مؤثر بیوفیلیک بر شاخصه های سلامت روانی بیماران در فضاهای درمانی داخل کشور می باشد. این تحقیق در بخش کیفی با استفاده از مطالعات اسنادی کتابخانه ای به توصیف ابعاد بیوفیلیک و سلامت پرداخته و به روش داده بنیاد و با نرم افزار MAXQDA10مفاهیم کدگذاری شده و سپس با استفاده از مطالعات میدانی و پیمایشی، محیط های بیمارستان های نمونه موردی (شامل بیمارستان های فارابی، 17شهریور و امید در شهر مشهد) را به لحاظ وجود عوامل بیوفیلی مورد بررسی قرار داده است و در هر نمونه پرسشنامه استاندارد اضطراب در بیمارستان 1 و پرسشنامه مؤلفه های بیوفیلیک در فضای درمانی، مطابق فرمول کوکران میان 270 بیمار بستری در بخش به صورت تصادفی در بازه زمانی دو ماهه توزیع گردید. در بخش کمی به روش تحلیل عاملی، معادلات ساختاری با استفاده از Smart PLS روابط بین متغیرها مورد سنجش قرار گرفت. در بررسی میدانی بیمارستان ها به لحاظ وجود مؤلفه های بیوفیلی به ترتیب؛ بیمارستان 17شهریور با (71/35 درصد)، بیمارستان فارابی با ( 57/28 درصد) و بیمارستان امید با (28/14 درصد) رتبه بندی شده اند. نتایج نشان داد بُعد تجربه مستقیم طبیعت در فضاهای داخلی درمانی الویت اول و بیشترین ارتباط معنادار را در سلامت روان داشته و پس از آن بُعد تجربه غیرمستقیم طبیعت و بُعد ماهیت فضا و مکان، الویت دوم و سوم را کسب کردند. همچنین اثر محیط بیوفیلی در فضاهای داخلی که در ارتباط نزدیک با بیمار است نسبت به فضاهای خارجی بیمارستان ها بیشتر بوده و به نظر می رسد که در کاهش اضطراب و افسردگی مخاطبین مؤثر می باشد.
۲۳۸۳.

مرور نظام مند ابعاد روانشناختی آسایش حرارتی مرتبط با مکان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: outdoor thermal comfort thermal adaptation person-environment interaction Perception cognitive evaluation آسایش حرارتی در فضای باز سازگاری حرارتی تعامل فرد-محیط ادراک ارزیابی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۶
بیان مساله: دانش بیشتر در زمینه ابعاد موثر بر آسایش حرارتی در فضای باز، می تواند به طراحان شهری در اثرگذاری جهت تقویت تجربه مکان های شهری کمک کند. درک چرایی پاسخ های انسانی به محرّک حرارتی نیازمند شناخت دقیق تر عوامل و فرآیند های مؤثر بر آسایش حرارتی است. در این زمینه، علاوه بر تاثیر عوامل عینی، لازم است نسبت به فرایند های ذهنی شناخت صورت گیرد. در دو دهه اخیر پژوهش های متعددی مبتنی بر چارچوب سازگاری حرارتی به ابعاد روانشناختی آسایش حرارتی در فضای باز پرداخته اند. تنوع عوامل روانشناختی مؤثر و گستردگی اطلاعات پژوهش های نمونه موردی نیازمند مرور جامع در جهت استنباط نظری و تبدیل آنها به مفهوم سازی هایی ساختار یافته تر است. از طرفی، مرور پژوهش ها در زمینه ابعاد روانشناختی تجربه حرارتی در فضای باز نشان دهنده ارتباط ضعیف با نظریه های پایه روانشناسی محیطی در زمینه مربوطه است. هدف: هدف این مطالعه مرور جامع یافته های پژوهشی در زمینه ابعاد روانشناختی مؤثر بر آسایش حرارتی متأثر از تجربه مکان های شهری و ایجاد پیوند میان شواهد در حوزه تأثیرات روانشناختی آسایش حرارتی در فضای باز و مفاهیم نظری روانشناسی محیطی بوده است. روش:  چارچوب مفهومی پیشنهادی ساختاری متشکل از پارامتر های تجربه حرارتی لحظه ای و عوامل موثر بر آن ارائه می دهد و هدایت کننده و سازمان دهنده این مطالعه مروری است. جستجوی مقالات بر اساس کلمات کلیدی مستخرج از مبانی نظری انجام شد. و نهایتاً 28 مقاله به صورت تفصیلی مرور گردید و یافته های پژوهشی استخراج شده در قالب بخش بندی موضوعی مدل مفهومی شامل تجربه بلند مدت، تجربه کوتاه مدت، محیط های ترمیم کننده و تعامل فرد- محیط حرارتی تقسیم بندی شد. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهشی در قالب جداول، به تفکیک زیر بخش های مفهومی، در تطبیق با مفاهیم نظری قرار گرفته و بر اساس مقایسه با مفاهیم نظری مرتبط مورد بحث قرار گرفتند. مرور پژوهش ها نشان دهنده تأثیر عوامل شناختی حاصل از تجربه بلند مدت (پیوند میان شرایط حرارتی و مشخصات فضایی-مکانی در حافظه، ترجیحات و نگرش ها در ارتباط با تجربه حرارتی در فضا های شهری، و حسّ مکان، به عنوان نگرش فرد معطوف به مکان)، تجربه کوتاه مدت (تأثیر محیط حرارتی تجربه شده در کوتاه مدت و مدت زمان حضور در معرض محیط باز، تأثیرپذیری های احساسی کوتاه مدت و خستگی ذهنی)، محیط های ترمیم کننده (ویژگی های ترمیم کننده فیزیکی و عملکردی و محبوبیت مکان نزد فرد) و تعامل موقعیتی فرد-محیط حرارتی (تناسب با نیاز ها/اهداف و انتظارات و امکان کنترل) بر آسایش حرارتی در فضای باز  است. همچنین، حاصل پژوهش نشان می دهد مفاهیم نظری روانشناسی محیطی در حوزه شناختی می توانند به انسجام بخشی مفاهیم، توضیح مشاهدات و هدایت مطالعات پژوهشی پیش رو در زمینه تأثیرات روانشناختی بر آسایش حرارتی کمک کنند.  
۲۳۸۴.

کارکردِ صورِخیال «هنجارگریزی معنایی» در ساختار غزل نو با تکیه بر دفتر منجنیق از حسین صفا در تطبیق با فرمالیسم در نقاشی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر حسین صفا منجنیق فرمالیسم صورخیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۷۶
شاعران با کاربست تکنیک های گوناگون در مفاهیم ثابت و واحد، نوآوری ایجاد می کنند و کلام خود را از زبان روزمره و عادی فاصله می دهند. این مهم باعث اقناع حس زیبایی شناسی مخاطب و سهولت در فرآیند انتقال مفاهیم واحد به مخاطبان می شود و در نقد فرمالیستی موردتوجه قرار گرفته است. هنجارگریزی به ویژه نوع معنایی آن، ازجمله روش های اصلی اهل ادب برای دورکردن کلام از ابتذال و عادت های زبانی معمول است. حسین صفا از شاعران برجسته در دوران معاصر، در مجموعه منجنیق با هنجارگریزی های هدفمند و آگاهانه در سطح معنا، مانع ابتذال کلامی شده و شعری درخور خلق کرده است. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، اصلی ترین شگردهای تمایزگذار شاعر برای گریز از قواعد و مناسبات متعارف زبان روزمره در مجموعه منجنیق، با رویکرد به صور خیال «تشبیه، تشخیص و کنایه» بررسی و کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعر به کمک تشبیه، با ایجاد بی ثباتی آگاهانه در معنای دال ها بر پویایی نشانه های زبانی در اشعار خویش افزوده و خط مشی ادبی مستقل خود را ترسیم کرده است. همچنین، به واسطه کاربست تشخیص، مدلول های ارجاعی و صریح واژه ها بی اعتبار شده و مدلول های ادبی جدیدی جایگزین گردیده است. افزون بر این، حسین صفا در مواردی با ایجاد تغییر در کنایه های زودیاب، باعث تقویت نقش مخاطب در خوانش متن و جایگاه او در فرآیند کشف روابط هنجارگریز شده است. در نقاشی معاصر نیز گرایش به فرمالیسم نوعی گریز از هنجارهای موجود در نقاشی سنتی ایرانی در توجه به مضمون و معنا محسوب می شود.اهداف پژوهش:بررسی شاخصه های هنجارگریزی معنایی در مجموعه غزل های منجنیق.بررسی فرمالیته در نقاشی معاصر و تفاوت آن با هنجارگریزی معنایی در شعر.سؤالات پژوهش:شاخصه های هنجارگریزی معنایی در مجموعه منجنیق چیست؟فرمالیته در نقاشی معاصر با هنجارگریزی معنایی در شعر چه تفاوتی دارد؟
۲۳۸۵.

ارتباط و هنر تمثل ملائکه الهی بر زنان برتر جهان با تاکید بر آراء امام خمینی (ره) و انعکاس ان در نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملائکه تمثل تحدیث حضرت مریم حضرت فاطمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۴
از مخلوقات رمزآلود و نامرئی جهان هستی، ملائکه هستند که در عالم مادی برای انسان ها مشهود نیستند. باتوجه به غیرمادی بودن ملائکه، چگونگی تمثّل و مشاهده آنان توسط انسان جای سؤال و پرسش است. به اعتقاد علامه طباطبایی، ملائکه در تمثّل، با حفظ ذات و حقیقت خویش در ورای صورت ادراکی، در بینایی (حس و ادراک) طرف مقابل به صورت انسان ظاهر می شوند. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش به بررسی چگونگی ارتباط و تمثّل ملائکه با برخی انسان ها و محدث بودن انسان های بزرگواری چون حضرت مریم (س) و حضرت فاطمه زهرا (س) و پاسخ به سؤالاتی در این زمینه طبق آیات و روایات اسلامی می پردازد. موضوع محدث بودن یک مسئله مسلم اسلامى است و محدث کسی است که در دلش به صورت الهام یا مکاشفه از عالم بالا چیزی القا شده باشد و یا اینکه بدون تصمیم قبلی سخن راستی بر زبانش جاری شود و یا بدون آنکه به مقام نبوت رسیده باشد ملائکه با او سخن می گویند و این کرامتی است که خدا به هر یک از بندگانش که بخواهد عطا می فرماید.اهداف پژوهش:بررسی چگونگی تمثل ملائکه و محدث بودن زنان برتر با تکیه بر آراء امام خمینی (ره).بررسی چگونگی هنر تمثل ملائکه الهی در نگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش:تمثل ملائکه بر زنان برتر جهان با تکیه بر آراء امام خمینی (ره) چگونه است؟هنر تمثل ملائکه الهی در نگاره های اسلامی چگونه است؟
۲۳۸۶.

تحلیل سیر هفت وادی عرفان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای قدسی هفت وادی عرفان آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۶
ﻋﺎم ﺗﺮیﻦ، ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی، ﻓﻀﺎی ﻃﺒیﻌﺖ ﻣﺨﻠﻮق ﺧﺪاوﻧﺪی اﺳﺖ که ﺑیﺸﺘﺮیﻦ ﻗﺪاﺳﺖ را به وسیله حق بودنش، ارائه ﻣی کﻨﺪ. ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی، مکانی اﺳﺖ کﻪ در آن، ﺟﻬﺎن ﻣﺎ و ﺟﻬﺎن دیﮕﺮ با یکدیگر مرتبط ﻣیﺷﻮند و با تصور اینکه از آﻏﺎز، ﺗﺼﻮیﺮ ﺳﻪ ﻣﻨﻄﻘه کیﻬﺎﻧی از ذﻫﻦ ﺑﺸﺮ گذشته است، این موضوع تصدیق گشته است کﻪ ﭼﻮن ﺑﻪﻫﻢ پیوسته نیستند، پس ﭘیﻮﺳﺘﮕی ﻣیﺎن آن ها ﻧﺎﻣﻤکﻦ اﺳﺖ، زیرا در وﻫﻠه ﻧﺨﺴﺖ، ﮔﺬار از ﻣﺮﺗﺒﻪ ای ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒه دیﮕﺮ و ﺧﺎﺻﻪ ﮔﺬار از زﻣیﻦ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن، ﻓﻘﻂ در ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی ﻋﺒﺎدﺗﮕﺎه اﻣکﺎن ﭘﺬیﺮ است. ایﻦ اﻣکﺎن ﮔﺬر از ﻣﺮﺗﺒﻪای ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒه دیﮕﺮ را می توان در ﻋﺒﺎدﺗﮕﺎه ﻫﺎیی از ﻗﺒیﻞ آرامگاه ها مشاهده کرد. در این راستا، فرضیه مطرح شده در نیل به هدف پژوهش، این است که با سیر هفت وادی عرفان از طریق عناصر معمارانه در آرامگاه شیخ عبدالصمد نظنز می تواند ابزاری برای تداوم فرهنگی سنت ساخت بناهای قدسی در دوران کنونی باشد. از این رو، در پژوهش حاضر از روش تحقیق پساساختار گرایانه و تفسیری استفاده شده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که هفت وادی عرفان از نگاه عطار که طلب، عشق، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا است که به غیر از فرم و هندسه این بنا، در جای جای این آرامگاه این هفت وادی به ارزنده ترین شکل موردتوجه معمار بوده است.اهداف پژوهش:فهم انحاء حضور به هفت وادی عرفان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز.بررسی چگونگی ایجاد فضای قدسی براساس عرفان.سؤالات پژوهش:حضور هفت وادی عرفان را چگونه می توان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز تبیین کرد؟آموزه های عرفان در تداوم فرهنگی ساخت بناهای قدسی چه نقشی می تواند داشته باشد؟
۲۳۸۷.

چیدمان فضایی پارک های شهری؛ تعیین نقاط القا کننده حس ترس از جرم؛ مطالعه موردی: پارک تپه باشی شهر نقده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس امنیت پارک های شهری پارک تپه باشی ترس از جرم چیدمان (نحو) فضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
نحوه چیدمانِ فضا از مهمترین عوامل تأثیرگذار در احساس امنیت بازدید کنندگان از پارک های شهری است. هدف این پژوهش یافتن نقاط القا کننده احساس ترس از جرم در پارک تپه باشی نقده از طریق بررسی نقش مؤلفه های مربوط به نحو فضایی پارک می باشد. بدین منظور کیفیت های تاثیر گذار بر احساس امنیت در پارک توسط تکنیک چیدمان فضا و نرم افزار Depthmap، از منظر دسترسی فیزیکی و بصری مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این پژوهش چهار کیفیت دسترسی پذیری، انتخاب، قابلیت کنترل و همپیوندی در مؤلفه فیزیکی و کیفیت های نورپردازی، رؤیت پذیری و رمزآلودگی در مؤلفه بصری، به عنوان چارچوب نظری پژوهش تدوین شدند. نقشه های محوریِ شاخص های مربوط به دسترسی پذیری، انتخاب، قابلیت کنترل و همپیوندی تهیه و ارزش گذاری شدند. سپس، نقاط بدست آمده به همراه نقشه نواحی رمز آلود بصری در نرم افزار جی آی اس همپوشانی داده شدند که سه محدوده دارای پتانسیل القا کننده احساس ترس از جرم بدست آمد. در نهایت محدوده ها از نظر شاخص های رؤیت پذیری، تحلیل عاملی و میزان روشنایی در شب نیز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مسیر های گردشی ناقص و تعریف نشده، فضاهای با روشنایی پایین در شب، فضاهای بدون نظارت طبیعی و رمزآلود و فضاهای رها شده در پارک بیشترین پتانسیل القای احساس عدم امنیت و ترس از جرم را دارند.
۲۳۸۸.

مطالعه تطبیقی عناصر غیر دایجتیک در عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک با رویکرد تحلیل رمزگان بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی فیلم محسن راستانی مری الن مارک عناصر غیر دایجتیک رمزگان بلاغی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
به تمامی امکانات و کنش هایی که هنگام نمایش فیلم در سینما روی پرده اتفاق می افتند، مانند واقعیت داستانی، گفتار، فعالیت شخصیت ها و همه کنش ها به شکلی که درون پرده و همزمان با نمایش اجرا شده اند، عناصر دایجتیک می گویند. بخشی از عناصر دایجتیک عکس های سینمایی اند که ارجاعاتی به روایت و روند داستان فیلم دارند. عده اندکی از عکاسان سینمایی با رویکردی افراطی، عکس هایی به سبک و شیوه خود و خارج از روند داستان فیلم می گیرند. این عکس ها که در بستر فیلم خلق شده و ارجاعاتی ویژه به سبک عکاس دارند در دسته عناصر غیر دایجتیک قرار می گیرند. در این پژوهش عناصر غیر دایجتیک در عکس های محسن راستانی از فیلم  اینجا چراغی روشن است و عکس های مری الن مارک از فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته بر مبنای نظریه رمزگان بلاغی امبرتو اکو بررسی شده تا به پرسش اصلی پژوهش که موارد تشابه و تفاوت عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک، با عناصر غیر دایجتیک چگونه  قابل تبیین است؟ پاسخ داده شود. هدف این پژوهش شناخت عناصر غیر دایجتیک و سبک ویژه عکاس در عکس های سینمایی محسن راستانی و تطبیق آن با آثار مری الن مارک است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. اطلاعات به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و عکس ها نیز از آرشیو شخصی و منابع الکترونیکی گردآوری شده اند. از مقایسه عکس های محسن راستانی و مری الن مارک، می توان نتیجه گرفت که هر دو، عکس هایی مرتبط با روایت فیلم و عکس هایی با سبک شخصی (مستند-پرتره) و غیر دایجتیک دارند که تبدیل به کتاب و نمایشگاه شده اند.
۲۳۸۹.

Deleuze's Philosophy and its Impact on Late 20th Century Architectural Theory: A S tudy of ANY Magazine(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ANY Magazine Bruno Latour Autonomy of Architecture Architectural Theory Gilles Deleuze

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
Throughout his tory, the relationship between architecture and philosophy has been intricately intertwined. In the 1990s, architectural theory witnessed a significant influx of theoretical and critical debates influenced by French philosophy. This scholarly article delves into the intricate connection between architecture and philosophy, specifically focusing on transforming architectural discourse from theoretical and critical debates by French philosophy to an antitheoretical s tandpoint. Emphasizing the emergence of (neo-)pragmatism within architectural theory, it closely examines the pivotal role played by translating philosophical concepts, particularly those derived from the works of Deleuze and Guattari, in this paradigm shift. Employing a research methodology centered around thematic analysis, the s tudy explores the multifaceted relationship between architecture and philosophy, shedding light on Deleuze's philosophical framework as evident in the publications of the es teemed Anyone Corporation. The theoretical framework serves as a lens through which the difference, transformation, and change within the translation of Deleuze's ideas into architectural theory are meticulously examined. The findings conclude that architects selectively incorporate certain significant tenets from Deleuze's philosophy, such as smooth spaces, the fold, and the diagram. Furthermore, while the interaction between philosophy and architecture fos ters fruitful exchanges, it also gives rise to criticisms for ins trumentalizing philosophy and utilizing buzzwords without fully grasping their intended contexts. Ultimately, this article underscores architecture and philosophy's reciprocal dependence and interconnectedness as dis tinct yet interdependent disciplines, emphasizing the significance of transdisciplinarity and disciplinary cons titution.
۲۳۹۰.

تبیین عوامل مؤثر استرس و هویت اجتماعی بر تاب آوری اجتماعی در زمان مخاطرات بیولوژیک باتأکید بر کووید-19؛ مطالعه موردی : شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا ویروس تاب آوری اجتماعی استرس درک شده گیلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۶۶
عوامل استرس زا اولیه پیامدهای مستقیم مخاطرات زیستی (مانند ویروس ها، سیلاب) هستند در حالی که عوامل استرس زا ثانویه از شرایط زندگی قبل از فاجعه و ترتیبات اجتماعی (مانند بیماری، سیاست های مشکل ساز قبل از فاجعه) یا از پاسخ های ناکارآمد به مخاطرات شدید ناشی می شوند. عوامل استرس زا ثانویه می توانند آسیب طولانی مدت قابل توجهی به افراد آسیب دیده وارد کنند، همچنین قابل تحمل و قابل تغییر هستند. در این پژوهش ارتباط بین عوامل استرس زای ثانویه، فرآیندهای هویت اجتماعی، حمایت اجتماعی، و استرس و تاب آوری درک شده مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و از روش پیمایشی به صورت پرسشنامه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS برای جامعه آماری 679995 خانوار شهر رشت با حجم نمونه 384 استفاده شد و با استفاده از ابزار تحلیلی تحقیق از آزمون کوهن و همبستگی اقدام به تحلیل داده شد. تجزیه و تحلیل داده های نشان می دهد که عوامل استرس زای ثانویه به طور مثبت با استرس درک شده و ارتباط منفی با تاب آوری دارند، حتی زمانی که اثرات عوامل استرس زا اولیه را کنترل می کنند. زن بودن یا داشتن وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین با قرار گرفتن بیشتر در معرض عوامل استرس زای ثانویه، استرس درک شده بالاتر و تاب آوری کمتر مرتبط است. مهمتر از همه، هویت اجتماعی به طور مثبت با حمایت مورد انتظار و با افزایش تاب آوری و استرس درک کمتر مرتبط است. با این حال، هیچ یک از جنسیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی یا هویت اجتماعی رابطه بین عوامل استرس زای ثانویه و استرس و تاب آوری درک شده را تعدیل نکرد. در نتیجه، اصلاحات سیستمی و در دسترس بودن حمایت اجتماعی برای کاهش اثرات عوامل استرس زای ثانویه نقش بسیار مهمی دارد.
۲۳۹۱.

The Spatial Discourses in Naghsh-e-Jahan Square in Isfahan; A Foucauldian View(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Discourse Foucault Naghsh-e-Jahan Square Power Urban Space

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۷۲
Understanding how discourse is spatialized needs a conceptual ground for the discussion, and this study believes that the Foucauldian view is the right one. With a non-cartesian attitude, Michel Foucault considered the body as space and used archaeological and genealogical analysis to study its productive conditions. In his archaeological study, Foucault sought to analyze changes in knowledge or discourse through historical periods. In the genealogical one, he revealed discourse emergence conditions via mechanisms of power. Taking Foucault's epistemic framework, power and knowledge have a mutual relationship, and spaces represent power/knowledge. This paper explores spatial discourses in Naghsh-e-Jahan Square of Isfahan (1591-1941 A.D.) as the last public-government square from the Safavid era. Ultimately, the spatial discourses of the Naghsh-e-Jahan square can be traced by techniques of domination in different periods of history; the discourse of Islamization through sovereign power in the Safavid era, the discourse of modernization through disciplinary power in the Ghajar era, and the modernization, civilization, and nationalism through disciplinary power and biopower in the late Ghajar era and during the first Pahlavi era.
۲۳۹۲.

خانواده بزرگ در مقابل رقابت و تناقض: بررسی موردی سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفهوم سکونت سکونتگاه غیر رسمی بررسی موردی مرتضی گرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۱۳
مفهوم سکونت پیچیده و پویاست. از این رو نظریات و دیدگاه های موجود در زمینه مفهوم سکونت که اغلب در شرایط و ساختارهای سکونتگاه های رسمی ارائه شده اند، در سایر سکونتگاه ها اثربخشی لازم را ندارند. با توجه به گسترش سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه و شناخت دقیق آنها می تواند تأمل برانگیز باشد. هدف از این پژوهش، شناخت ادراک و تجربه ساکنان از سکونت و چگونگی معنا و مفهوم بخشی به آن در زمینه سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد واقع در منطقه کلانشهری تهران است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد و از جنبه شناخت شناسی، تأکید بر کنش و تعامل پژوهشگر با مورد پژوهش و حداقل فاصله عینی با مشارکت کنندگان پژوهش دارد. در این پژوهش از موردکاوی به عنوان روش پژوهش و از تحلیل محتوای کیفی استقرایی آشکار به عنوان شیوه تحلیل و به منظور تفسیر داده های متنی به دست آمده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته و مشاهده های میدانی، استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سکونتگاه غیر رسمی مرتضی گرد، مفهوم سکونتِ پویا و مؤلفه های تعریف گر آن همچون آرامش، سکون و امنیت در مراحل گوناگون از سکونت دیگرگونه معنا یافته و دگردیسی آن مشاهده می شود.  یکبار از رهگذر زندگی در چارچوب خانواده ای بزرگ و احساس تعلق جمعی و بار دیگر، از طریق رقابت و تنازع درون گروهی، ارتقاء سرمایه ها و تصرف فضا. وجه بداعت نوشتار نمایش تفاوت معنایابی سکونت در سکونتگاه غیر رسمی و تدقیق مفهوم و مؤلفه های تعریف گر آن در مراحل مختلف اسکان غیر رسمی است.
۲۳۹۳.

بررسی امکان بازنگری برنامه دروس کارشناسی معماری با نگاه بومی؛ بررسی موردی: دانشگاه های مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش معماری بازنگری سرفصل بومی سازی دانشگاه های مازندران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۷۰
برنامه دروس معماری در ایران تا کنون چندین بار بازنگری شده است؛ اما توجهی به رویکرد بومی در آن صورت نگرفته است. این مقاله درصدد آن است تا به بررسی امکان بازنگری برنامه دروس کارشناسی معماری با نگاه بومی بپردازد تا کاستی های آموزشی سرفصل دروس کارشناسی معماری را به حداقل برساند. دانشگاه های مازندران به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوا است که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۲۰ استاد و ۲۰ فارغ التحصیل معماری چهار دانشگاه در استان مازندران: 1- دانشگاه مازندران، 2- دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، 3- دانشگاه شمال و 4- دانشگاه آزاد ساری انجام شده است؛ همچنین سرفصل مصوب وزارت علوم، مطالعه شده و پس از آن با توجه به نتایج مصاحبه ها و تحلیل محتوای آنها، یافته ها مورد بررسی و بحث قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که علت ضرورت تدوین سرفصل جدید کارشناسی معماری با رویکرد بومی نگری و متناسب با شرایط و نیازهای دانشگاه های مازندران را می توان در 4 زیرمقوله اصلی شامل: 1- فرم متناسب با اقلیم، 2- عدم شناخت معماری بومی مطالعات بومی، 3- شناخت مصالح بومی و 4- پژوهش های اندک در حوزه معماری بومی دسته بندی نمود که بیشترین علت مربوط به زیرمقوله «عدم شناخت معماری بومی مطالعات بومی» است.
۲۳۹۴.

تأثیر محیط نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن بر راهبردهای حل مسئله کودکان بیش فعال /نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش خلاق الگوی سازنده گرایی جاناسن راهبردهای حل مسئله بیش فعال/ نقص توجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۵۶
کودکان بیش فعال دارای نقص دارای مشکلاتی هستند و هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش نمایش خلاق بر راهبردهای حل مسئله کودکان بیش فعال/ نقص توجه است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان بیش فعال/ نقص توجه مدارس پیش دبستانی آموزش وپرورش شهر بهارستان در منطقه یک در سال تحصیلی 2019 بود. با روش نمونه گیری، هدفمند 30 کودک بیش فعال/نقص توجه انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه کنترل(روش سخنرانی) و گروه آزمایش (روش نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن) مفهوم صرف جویی و مصرف بهینه را آموزش دیدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد راهبردهای حل مسئله کسیدی، پرسشنامه اختلال بیش فعالی/ نقص توجه کانرز و برنامه آموزشی در محیط نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن در کلاس بود. روایی پرسشنامه ها و برنامه آموزشی توسط متخصصان روان شناسی تربیتی به روش روایی محتوایی تائید شد و پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 و 79/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داد، به کارگیری نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن موجب افزایش راهبردهای حل مسئله، شیوه های سازنده (شیوه خلاقیت، اعتماد و گرایش) و شیوه های غیر سازنده (درماندگی، شیوه کنترل و اجتناب) کودکان بیش فعال (نقص توجه) دانش آموزان پیش دبستانی می شود. محیط پویای نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن اثر مثبت بر راهبردهای حل مسئله کودکان بیش فعال/ نقص دارد و می توان از این محیط یادگیری تأثیرگذار برای ارتقاء مهارت های حل مسئله در کودکان بیش فعال استفاده کرد.
۲۳۹۵.

تأثیر شرایط اقلیمی بر تغییرات مکانی-زمانی و ویژگی های بیوفیزیکی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای؛ مطالعه موردی شهرهای کاشان،شیرگاه، بندرانزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمای سطح زمین خصوصیات بیوفیزیکی سطح تغییرات مکانی و زمانی توسعه شهری سنجش از دور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
گسترش فیزیکی شهری بر تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح (از جمله دمای سطح زمین) تأثیرگذار بوده و منجر به افزایش دمای سطح طی سال های پایش شده است. به طوری که نتایج حاصله در هر سه شهر مورد مطالعه طی سال های پایش، روند افزایشی دمای سطح زمین را نشان می دهد. بررسی ها در شهرها نشان داد که رشد شهری با توجه به محیط جغرافیایی و شرایط طبیعی هر منطقه از الگوهای متفاوتی پیروی می کند. براین اساس، تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح در میان شهرهای انتخاب شده متفاوت بود. این تفاوت ناشی از شرایط اقلیمی، محیطی و پوشش زمین بود. با توجه به شرایط اقلیمی، میانگین سرسبزی در مناطق با هوای مرطوب (بندر انزلی و شیرگاه) با مناطق با هوای گرم و خشک (کاشان) متفاوت بود. با کاهش پوشش گیاهی سطح، میزان تبخیر و تعرق سطحی کاهش یافته و در نتیجه گرما و خشکی سطح افزایش می یابد. میزان سبزینگی در هر سه شهر مورد مطالعه طی سال های پایش، روند کاهشی داشته که می تواند به دلیل پدیده گسترش شهری باشد. نتایج حاصل از شاخص درخشندگی نشان داد در شهرهای مرطوب یعنی بندرانزلی و شیرگاه میزان درخشندگی که ناشی از عوارض شهری بوده، روند افزایشی داشته است. نتایج حاصل از شاخص آب و رطوبت نیز طی سال های پایش در شهرهای شیرگاه و بندر انزلی(شهرهای مرطوب) روند افزایشی داشته است. به طور کلی با کاهش سبزینگی، درخشندگی، رطوبت و دمای سطح زمین در شهرهای کاشان و شیرگاه افزایش یافته ولی به نظر می رسد تأثیر اقلیم محلی و دریا منجر به تعدیل دما در بندر انزلی شده است. نزدیکی به دریا و بالابودن رطوبت باعث شده پوشش گیاهی در طی سال های پایش کاهش چشمگیری نداشته باشد و در نتیجه منجر به تعدیل دمای سطح شده و از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۱ نتایج مربوط به LST تنها یک درجه افزایش دما را نشان می دهد. درنتیجه افزایش پوشش گیاهی می تواند منجر به افزایش رطوبت آب و در نتیجه کاهش دمای سطح شود.
۲۳۹۶.

تبیین ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها با بهره گیری از ابزار مرور نظام مند و فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک محیطی ذهن انسان تصویرسازی ذهنی تصویرپذیری شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
بیان مسئله: تصویرسازی ذهنی همواره نقش محوری و اساسی در بحث عملکرد ذهنی در شهرها داشته است. یکی از رویدادهای ذهنی اولیه انسان است که به وی امکان می دهد برای آینده در شهر برنامه ریزی، مسیریابی و تصمیم گیری کند. مفهوم تصویرذهنی، اگرچه به عنوان یکی از موضوعات اصلی در حوزه معماری و شهرسازی مطرح بوده اما در عین حال کمتر به عنوان یک متغییر مستقل و کاربردی بررسی شده است. درک تصویر شهر در ذهن بخش مهمی از مطالعات در مورد خوانایی شهر است که به دلیل خلاء مطالعات در حوزه تصویرپذیر بودن شهرها و نحوه شکل گیری تصویرذهنی از آن ضرورت دارد از منظرهای گوناگون مورد واکاوی قرار گیرد. هدف: هدف پژوهش تبیین ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها با بهره گیری از ابزار مرور نظام مند و فراتحلیل می باشد، ایجاد تصویر ذهنی ماندگار از شهرها برای مخاطبان با به کارگیری و بررسی عوامل محیطی و فردی موثر بر آن. روش: به منظور بررسی هدف پژوهش از روش فراتحلیل استفاده قرار شده است و مقالات علمی-پژوهشی فارسی و انگلیسی (بدون در نظر گرفتن محدودیت های مکانی و زمانی) جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده است. یافته ها: ابعاد فرهنگی (رویداد محور بودن فضاها، تداوم خاطره جمعی، تعریف هسته فرهنگی)، ابعاد کالبدی (خوانایی و جهت یابی مطلوب، نشانه های کالبدی)، ابعاد فردی (ویژگی های شخصیتی، تجربه های پیشین)، ابعاد عملکردی (تنوع عملکردی، کاربری های منحصر به فرد)، ابعاد ذهنی (غنای حسی، گذر زمان)، ابعاد ارزشی (ارزش های تاریخی و اعتقادی) و ابعاد معنایی (تداوم معنای تاریخی، حس مکان) بیشترین تاثیر را در شکل گیری تصویر ذهنی از شهرها دارد. نتیجه گیری: دستاورد نهایی این پژوهش چهارچوب نظری از ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری تصویرذهنی از شهرها در جهت ارتقای تصویرپذیربودن آن ها است.
۲۳۹۷.

پیدایی خط افق در نقاشی با نگاه به سفال نگاره های سلجوقی تا نسخه نگاره های ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی سفال نگاره های سلجوقی مکتب بغداد نقاشی ایلخانی خط افق فضای تصویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۹۲
خط افق به ویژه در طبیعت نمایی، همچون شیرازه ای آسمان را به زمین می پیوندد و هرآنچه را در این فضاست، به شیوه ای منطقی، جای گیر می سازد. گرچه امروز، بازنمایی خط افق در نقاشی آسان می نماید؛ بررسی نسخه نگاره های پیشاتیموری، تکاپوهای هنرمندان را در رسیدن به چهارچوبی برای بازنمایی روشمندِ عناصر بصری، بدون سردرگمی در فضای آسمان زمین بازمی نماید. پژوهش کنونی با کنکاش در آثار سده های 5 8ه می کوشد روند پیدایی و چهارچوب های ترسیمی خط افق، نیز جنبه هایی از کارآمدی آن را در نقاشی ایرانی آشکار سازد. بازخوانی نگاره های ایرانی برپایه چهارچوب های منطقی و فهم پذیر هندسی، چگونگی صورت یابی و معناپذیری آن ها را دست یافتنی می سازد و این هنر را از پدیده ای دیگرجهانی به سپهر ادراکی بیننده امروز می آورد. پژوهش نشان می دهد در نخستین آثار، مرزبندی فضای آسمان و زمین صورت نمی گرفته و فضای تصویر، معلق بوده است. سپس، هنرمندان کوشیده اند این فضا را با ترسیم مرز آسمان(خط آسمان) و گاه مشخص نمودن حدود آبگیرها (ترازهای آبگیر) به سامان آورند. بهره گیری از کادرهای پایین نقاشی در جایگاه تراز (کادر ترازها) و سپس پرداخت پهنه زمین (خط زمین) گام های بعدی ایشان بود؛ تا سرانجام در نسخه های ایلخانی، خط افق پدیدار شد و سامان یابی و گسترش ژرفناکی نقاشی ایرانی را ممکن ساخت. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با جستجویِ افزون بر 30 نمونه سفالینه و 300 نسخه نگاره از 40 نسخه برجسته سده های یادشده، پیش می رود.
۲۳۹۸.

جابجایی قدرت در میان شخصیت های نمایشنامه های شکسپیر: راهبردی برای دراماتورژی در چهارچوب دیدگاه راسل؛ مطالعه موردی شاه لیر، جولیوس سزار و مکبث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت شکسپیر شاه لیر جولیوس سزار مکبث راسل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۷۱
مفهوم قدرت و قدرت خواهی در نظر بسیاری از اندیشمندان بزرگ حوزه های علوم اجتماعی و سیاسی همچون برتراند راسل، میشل فوکو و برخی دیگر که مورد بررسی این پژوهش نیستند، جایگاه ویژه ای داشته و همواره چرخه انتقال قدرت مورد تحلیل و بررسی بوده است. معمولاً این انتقال قدرت از طریق اشکال مختلفی صورت می پذیرد؛ به عنوان مثال «انقلاب»، «کودتا»، «انتخابات» و «مرگ پادشاهان» نمونه هایی از الگوها و دلایل انتقال قدرت هستند. از طرفی امروزه یکی از موضوعات رایج در آثار نمایشی، استفاده از عنصر قدرت در دراماتورژی و کارگردانی است که به ویژه در تراژدی های شکسپیر به وفور قابل اجرا است. در این پژوهش به بررسی عناصر قدرت در سه تراژدی شکسپیر یعنی شاه لیر، مکبث و جولیوس سزار و تطبیق آن ها با نظریات برتراند راسل در باب «قدرت» و مفهوم «انتقال قدرت» پرداخته شده است. پس از تبیین ملاحظات نظری، بازتاب این رخدادهای سیاسی و اجتماعی را در دراماتورژیِ شخصیت های این آثار بر اساس نمونه های اجرایی مورد بررسی قرار داده ایم؛ تا نشان دهیم چگونه می توان از قدرت به عنوان یک عنصر دراماتیک در دراماتورژی و شخصیت شناسی استفاده کرد. نتایج این مقاله نشان می دهد که شناخت انواع اَشکال مختلف قدرت می تواند پیشنهادهای اجرایی متنوع و گسترده ای را در تمامی زمینه های اجرا اعم از طراحی میزانسن و تحلیل روابط شخصیت ها در اختیار کارگردان قرار دهد.
۲۳۹۹.

بررسی تحلیلی – تطبیقی نگاره دوبرگی کتاب ولادت اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری مکتب شیراز نقوش نجومی زایچه لوح دوبرگی کتاب ولادت اسکندر سلطان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۳۰۹
دوره تیموریان یکی از ادوار باشکوه در هنر نگارگری این سرزمین است. تیمور خود علاقه چندانی به کتاب آرایی نداشت اما فرزندان و نوادگان او در کتابت و تصویرگری آثار علمی، تاریخی، نجومی و ادبی از یکدیگر پیشی می گرفتند. عمر سلطنت اسکندر سلطان تیموری (نوه تیمور لنگ) اگرچه بسیار کوتاه ولی یکی از درخشان ترین دوره های شکوفایی هنر نگارگری سبک شیراز تیموری است. در این عصر بسیاری از کتب و آثار ادبی با این مکتب تصویرگری و تزیین گردید. یکی از نقوشی که در این زمان، نگارگری شده و شامل مفاهیم و محاسبات دقیق احکام نجومی است نگاره ای دوبرگی از کتاب ولادت اسکندر است. این کتاب یا درواقع زایچه[1] که باهمت استاد محمد بن یحیی بن محمد الکاشی (عمادالمنجم) در قرن نهم ه. ق نوشته و توسط استاد پیر احمد باغ شمالی نگارگری شده است، طالع و سرنوشت اسکندر سلطان در سال های سلطنت پیش رو را نشان می دهد. ازآنجاکه این نگاره یکی از نادرترین زایچه های تصویری است که از دید علم نجوم احکامی به آن پرداخته نشده، لذا هدف پژوهش واکاوی مفاهیم علمی و رمزی نمادهای آن، با توجه به مطالب علمی و نقوش کتب نجومی پیش از آن بوده و در این راستا تحقیق پیش رو به این سؤالات می پردازد که: 1. چگونه این نگاره مکتب شیراز پیوند میان علم نجوم و نقاشی را با توجه به تعابیر علمی کتب الموالید و البلهان و نیز تفاسیر نمادی نگاره های کتب عجایب المخلوقات قزوینی، مونس الاحرار و البلهان برقرار کرده است؟ 2. اصولاً این زایچه بیانگر چه مفاهیم علمی، فرهنگی و هنری در طالع شاهزاده تیموری است؟ تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی، تطبیقی و تاریخی و شیوه گردآوری مطالعات، با استفاده از منابع کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد این نقاشی علاوه بر اینکه، چکیده ای از مفاهیم علمی کتاب ولادت اسکندر و کتب پیش از خود بوده، در به کارگیری نمادها، طراحی و رنگ آمیزی با در نظر گرفتن اصول و مقتضیات دوران خود، خلاقیت و نوآوری داشته و به خوبی میان نشان دادن نگاره منبعث از متن و اصول نقاشی سنتی ارتباط و تناسب ایجاد کرده است. این نقاشی علاوه بر شرح تصویری طالع اسکندر سلطان، حاوی اصول و مفاهیمی است که باید درخور شایستگی او باشد.[1] . هر زایچه فهرستی از موقعیت پنج سیاره و ماه و خورشید و نقطه ای روی دایره البروج (استیل، 1396: 86) یا صورت فلکی در حال طلوع در لحظه تولد را نشان می دهد.     
۲۴۰۰.

گاه شناسی نسبی و کارکرد سنگ نگاره های بخش هوراند شرقی قراداغ، شمال غربی فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال غربی فلات ایران سنگ نگاره های قراداغ گاه شناسی نسبی آیین جادوی شکار شامانیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۶
در ادامه بررسی های پروژه باستان شناختی قراداغ که از سال 1387 آغاز شده است، هیئت نویسندگان در سال 1392 موفق به شناسایی، گزارش و مستندسازی سه محوطه باستانی دارای 1571 سنگ نگاره مسبک انسانی و جانوری از سه روستای «گوتانلو»، «لقلان» و «نوقادا» واقع در شرق شهرستان «هوراند» استان آذربایجان شرقی شد. افزون بر انسان هایی برهنه، چند سگ و شتر و شماری از نقش های شبه هندسی، اکثر نقوش جانوران این مجموعه، بزسانان و آهوسانان است که با مجموعه های «گمی قایا»ی نخجوان، «گغام- جنگیرداغ» و «قوبوستان» قفقازیه جنوبی قابل قیاس اند و حتی نمونه های مشابهی در مجموعه هنر صخره ای «والکامونیکا»ی ایتالیا دارند. روش شناسی این پژوهش بر شناسایی، بررسی میدانی، مستندنگاری این سنگ نگاره ها و تفسیر مردم شناختی آن ها استوار است. مجموعه داده های این پژوهش می تواند در سه گروه «گوتانلو» با 700 نقش، «زردره سی» با 171 نقش و نوقادا در دو ناحیه «داشلی سرا»ی نوقادا با 300 نقش و «قشلاق دره سی» نوقادا با 400 نقش دسته بندی و بررسی شود. گاه شناسی نسبی و کارکرد سنگ نگاره های هوراند شرقی، موضوع و مسئله این پژوهش است که برمبنای آن، فرضیه نخست، گاه شناسی نسبی این سنگ نگاره ها را مربوط به دوران پیشاتاریخ و نوسنگی پایانی هزاره های ششم و پنجم پیش از میلاد پیشنهاد می کند. اما فرضیه دوم برای تبیین کارکرد این سنگ نگاره ها، مبتنی بر آیین یا سنت جادوی شکار است که گزارش های مردم نگاری، رواج آن میان اجتماعات یا گروه های بدوی «شکارچی- خوراک جو» همانند «آبوریژین»های استرالیایی و «بوشمنان» آفریقایی (قوم سان) را تأیید کرده اند. همچنین، نشانه های مناسک شامانی که پیش تر براساس نمونه بررسی های1381-1376 پیشنهاد شده بود، در سنگ نگاره های هوراند شرقی قراداغ دوباره رویت و تأیید می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان