مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
درام
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نخست مقدمه ای کوتاه راجع به پیشینه نمایش در ایران آوردیم و سپس به بررسی واژه درام چه از نظر لغوی و چه از نظر اصطلاحی پرداختیم وبه تقسیم بندیهای آن که اعم از تراژدی و کمدی است اشاره کرده و راجع به هر یک از انها جداگانه بحث نمودیم . در ادامه به بحث راجع به حماسه پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق حماسه و تراژدی را برشمردیم . پیرامون وجوه افتراق درام و تراژدی نیز بحث کردیم و در پایان راجع به غنا و ویژگی های آن سخن گفته و وجوه اشتراک و افتراق غنا ‘ حماسه و تراژدی را تبیین نمودیم . انگاه وارد مبحث اصلی مقاله شده و تحت دو عنوان((شاهنامه فردوسی و جلوه های دراماتیک )) و ((خمسه نظامی و جلوه ها ی دراماتیک )) به بحث راجع به آنها پرداختیم . برای تحلیل و بررسی عناصر دراماتیک درشاهنامه داستان رستم و اسفندیار را برگزیدیم و براساس یکی از الگوهای عناصر درامی به نقد و تحلیل آن پرداختیم . داستان خسرو و شیرین را نیز از خمسه انتخاب نموده و براساس یکی دیگر از الگوهای ساختار نمایشی آن را تحلیل نمودیم و در پایان به نتیجه گیری از دو بحث اخیر پرداختیم .
Об историзме А.К. Толстого (هیستوریزم (نگاه تاریخی) در آثار آ.ک. تالستوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گرایش های مهم فکری و هنری آلکسئی کنستانتینوویچ تالستوی با موضوعاتی که در حوزه تاریخ اروپا و روسیه؛ به ویژه دوره قرون وسطی قرار می گیرند، مرتبط است. این مضامین در آثار تاریخی و همچنین ادبی او از جمله در قصاید، رمان ها و درام های تالستوی انعکاس یافته اند. تالستوی در آثار خویش از ماده تاریخی از همه لحاظ متفاوت، چه به لحاظ حقیقی، چه افسانه ای و چه فولکلور استفاده کرده و در این میان، گاه به شدت از شخصیت ها و موضوعات حقیقی دور شده است. عصر ایوان چهارم به طور ویژه توجه او را به خود جلب کرد؛ زیرا شخصیت ها و چالش های این عصر، امکان پردازش هنری- ادبی مؤثری را برای تالستوی فراهم کرد. این امر به خوبی در قصاید «شاهزاده میخایلو رپنین»، «واسیلی شیبانوف»، «سپه سالار کهن»، در رمان «شاهزاده نقره ای» و همچنین در سه گانه نمایشی او دیده می شود. تالستوی حوادث و شخصیت های عصر روسیه «کیف» و «گالیتسک- والینسک» را در قصاید «خواستگاری»، «توگارین اژدها»، «ایلیا مورامتس»، «گاکن نابینا» و «حمله ولادیمیر به کورسون» به صورتی نسبتاً ایده آل تصویر کرده است. او در قصاید «نورمنی» خویش از قهرمانان تاریخ اسکاندیناوی نیز سخن گفته است.
کشمکش سیاسی اجتماعی در شعر خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
123-144
حوزه های تخصصی:
بیان نمایشی یکی از انواع تمهیدات ادبی به شمار می رود. شاعر معاصر به منظور عینیت بخشیدن به افکار خویش از شیوه های مختلف نمایشی بهره می گیرد.کشمکش از اساسی ترین شگردهای این فن است، زیرا به اثر ادبی بعدی دو سویه می بخشد و ارتباط آن را با زمان، جامعه و هستی میسر می کند، همچنین میان نگرش غنایی و موضوعی پیوند برقرار می سازد. وجود مشابهت های فراوان میان خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث از جمله زیستن در شرایط سیاسی اجتماعی یکسان، بهره گیری از بیان نمادین و شیوه های مختلف نمایشی ، سبب شد از منظر برون متنی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی چگونگی به کارگیری شگرد کشمکش سیاسی اجتماعی توسط این دو شاعرهمچنین تفاوتها و شباهتهایشان در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. بررسی اشعار حاوی و اخوان ثالث نشان می دهد که هر دو شاعر به شکل ضمنی و با عنایت به نمادهای مکانی، زمانی و طبیعی شگرد کشمکش را در مقوله های سیاسی اجتماعی به کار گرفته اند . تفاوتشان در زمینه به کار گیری این شگرد، غالبا در ارتباط با مصادیق نمادها می باشد.
نقد تحلیلی کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۶۹)
85-102
هدف از نوشتن این مقاله نقد محتوایی و شکلی کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام است. کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام ازجمله کتاب های مهم و مبنایی تحلیل تئاتر و درام به شمار می رود. این کتاب با طرح مباحث نظری در چهارچوب نگرش نشانه شناختی ساخت گرا به دنبال بررسی منطق تئاتر رایج و متعارف است و به همین منظور نویسنده درصدد بوده است با طرح مفاهیمی که به نوعی می توان آن ها را مفاهیم اصلی و زیربنایی بوطیقای تحلیل تئاتر به شمار آورد، روش شناسی تحلیلی و کاربردی ای را پیش روی مخاطبان قرار دهد که مایل اند با سازوکار جهان پویای تئاتر آشنا شوند یا به دنبال روش های نشانه شناختی برای تحلیل تئاترند. مسئله اصلی این مقاله طرح این پرسش بنیادی است که نشانه شناسی چگونه می تواند تئاتر را تحلیل و تفسیر کند و از برایند آن روزنه های درک و دریافت پیچیدگی های جهان تئاتر و درام را برای ما آشکار کند. ضرورت و اهمیت نگاه نقادانه به کتاب نشانه شناسی تئاتر به منظور تحلیل دقیق تر و نیز تبیین سازوکارها و ویژگی های کاربردی علم نشانه شناسی در تحلیل متون نمایشی است. به همین علت، نشان دادن اهمیت کتاب نشانه شناسی تئاتر و درام با آشکارسازی کارکردهای تحلیلی آن با هدف راه نمایی مخاطبان و دانشجویانی که دغدغه تحلیل های نشانه شناختی تئاتر را دارند ضروری است.
بازخوانی وقایع تراژیک تاریخ بیهقی بر اساس ویژگی های تئاتر ارسطویی و برشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۱
101 - 134
حوزه های تخصصی:
متون کلاسیک ادب پارسی برخوردار از غنای داستانی فراوانی است. در آثار بعضی از نگارندگانِ این متونِ نظم و نثر، فراتر از داستان گویی صرف، نوعی روایت دراماتیک به چشم می خورد. با این حال با توجه به نبود نمایش در سده های آغازینِ شعرِ پارسی در ایران، این آثار ظاهر نمایشی ندارند و صرفاً برای خواندن نوشته شده اند. بعد از ورود نمایش از غرب به ایران در قرون متأخر، باز هم کمتر نمایشنامه نویسان به سراغ گنجینه غنی ادب گذشته رفته اند. این امر در حالی است که خوانش این آثار از منظر نمایشی نمایانگر ظرفیت های آن ها برای اقتباس های تئاتری است. از میان آثار شعرا شاهنامه فردوسی و منظومه های میانی نظامی و از میان کتب منثور تاریخ بیهقی از بهترین نمونه ها برای ارزیابی غنای دراماتیک متون مذکورند. در این پژوهش می کوشیم بعد از شرح عناصر تئاتر دراماتیک (ارسطویی) و تئاتر برشتی به تطبیق سنجه های آن ها با داستان های دراماتیک تاریخ بیهقی پرداخته و از این رهگذر ظرفیت های نمایشی این اثر را به نمایش گذاریم.
ادبیّات تطبیقی و سینمای ایران (جستاری در مفهوم کنایه در درام اجتماعی جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2020.2733.1770
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی زمینه های پژوهشی فراوانی را فراروی پژوهشگران باز کرده است، یکی از این زمینه ها، مطالعات میان رشته ای است. ارتباط میان سینما و ادبیّات به مثابه دو هنر بشری، بر کسی پوشیده نیست و کارگردانان نمایش های اجتماعی برای مخاطب پسندترکردن درام خود، گفتگوها (دیالوگ ها) را با کنایه های شیرین و به جا پرمغزتر می کنند تا جنس گفتگوها به محاورات مردم نزدیک تر شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و مطالعه سمعی- بصری و تحلیل محتواست، بدین صورت که درام یادشده با استفاده از لوح فشرده بررسی شده، سپس گفتگوهای آن را یادداشت برداری کرده و درنهایت تحلیل شده است. برمبنای مکتب های ادبیّات تطبیقی، رویکرد این جستار به مکتب آمریکایی است که درپی تدوین قواعد ثابت و محدودی نیست. دلیل گزینش درام پیش گفته نوع اندیشه هنری کارگردان، ویژگی دراماتیک آن و سبک خاصّ کارگردان بوده است. در درام جدایی نادر از سیمین، بیش از آنچه انتظار می رود با گفتگو هایی که مردم در زندگی روزمرّه خود استفاده می کنند، روبه رو هستیم. کنایه در این درام در سه مقوله کنایه قاموسی، کنایه زبانی و کنایه ابداعی بررسی شده است. کنایه ها در این اثر، نه آن چنان شاعرانه و دور از ذهن هستند و نه سطحی و یک دست؛ یعنی با توجّه به موقعیّت هر شخصیّت و روند داستان کنایه ها به کار می روند. در هفتاد و شش کنایه ای که در این درام به کار رفته، چهل و سه کنایه از گونه زبانی، بیست و سه مورد قاموسی و هشت مورد ابداعی هستند. درام یادشده بیش از آنکه به بیان لایه های پنهان و شفاف سازی عقده های اجتماعی و ارائه راهکار بپردازد، به مسائل روزمرّه اجتماعی پرداخته است.
جلوه های دراماتیکی اشعار ابونواس و ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
179-197
حوزه های تخصصی:
درام یکی از شگردهای بیانی در شعر عربی و فارسی است. رواج این شیوه از بیان در میان شاعران عرب و ایرانی، به تأثیرپذیری آنها از ادبیات و فلسفه یونان بازمی گردد. ترجمه آثار یونانی و حضور اندیشه آنان در میان ادبای عرب و ایرانی، از اسباب گسترش این شیوه از بیان است. ابونواس و ناصرخسرو، دو شاعر ایرانی تبارند که یکی به زبان عربی و دیگری به زبان فارسی شعر می سرودند. این دو اگرچه در زمان، جغرافیا و چگونگی زیست و عقیده، با هم بسیار متفاوت اند، در سرودن اشعار ستیزوار دراماتیکی در زمره پیشروان این گونه از بیان به شمار می آیند. آنان کشمکش های عصر خود را در اشعار خویش بازمی تابانند. نوشتار حاضر با استفاده از روش تطبیقی به بررسی و نقد سروده های دراماتیکی ابونواس و ناصرخسرو می پردازد و دستاورد پژوهش نشان می دهد که در اشعار هر دو گوینده، برخی از انواع درام (افقی، عمودی و دینامیکی) مشهود است.
رابطه گفت و گو و عناصر داستانی قرآن کریم از منظر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعجاز بیانی قران کریم پس از گذشت بیش از 14قرن هر روز ابعاد جدیدی را پیش روی متفکران می گشاید. یکی از این زوایا بررسی عاصر قصه و ارتباط آن با عنصر گفت وگو می باشد. هدف از این جستار بررسی این موضوع در آیات قرآن کریم می باشد. به همین منظور شیوه ها و فنون قصه پردازی در قرآن، ویژگی های گفت وگو در قرآن، سیر تاریخی نظرات گفت وگو مورد بررسی قرار گرفته است و در ادامه بصورت کاربردی در داستان حضرت مریم سلام الله علیها به این موضوع پرداخته شده است. بررسی ها نشان از پیشرو بودن تکنیک داستان سرایی و روایت گری قرآن پیش از شکل گیری مکتب های ادبی گوناگون می باشد. جهت نیل به این هدف از روش تحلیلی، مقایسه ای کتابخانه ای سود جسته ایم.
ساختار روایی منطق الطیر عطار و ملاحظات مربوط به اقتباس نمایشی از آن
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
23 - 36
حوزه های تخصصی:
عطار نیشابوری از عارفان و شاعرانِ بزرگ قرن ششم و هفتم، و از پیشگامان داستان سرایی فارسی به حساب می آید و در هر دو جنبه تاثیری عمیق بر عارفان و داستان سرایان بعد از خود داشته است. وی از حکایت و داستان به مثابه ی ابزاری برای تشریح و تایید مفاهیم عرفانی و تشریحِ مراحل سلوک استفاده کرده است. بهرگونه بررسی پیرامونِ عطارِ عارف و عطار داستان سرا، باید پیوندِ این دو بعد را دربر بگیرد. در این مقاله، محتوا و ساختارِ روایی منطق الطیر به عنوان نمونه ای از آثار داستانی عطار بررسی شده است. منطق الطیر گل سرسبد و مشهورترین اثر عطار است و از کل یا برخی از داستان های آن به شکل مستقل اقتباس هایی صورت گرفته است. هدف از بررسی حاضر آگاهی از جنبه های نمایشی اثر و ارائه ی راهکاری برای اقتباس دراماتیک از آن است. مطالعه ی برخی از اقتباس های موجود نشان می دهد که اغلب اقتباس ها وفادارانه بوده است درحالی که در یک اقتباس موفق بایستی زمینه و زمانه و نیز، ملاحظات مربوط به مخاطب و رسانه مقصد در نظر گرفته شود. در این مقاله، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی، نخست به معرفی درون مایه ی فکری و ساختار روایی آثار عطار پرداخته ایم. آنگاه با تمرکز بر مضمون و قالبِ منطق الطیر، برخی از ملاحظاتِ روایی مربوط به اقتباس از این اثر را برای صحنه ی نمایش بررسی کرده ایم. در پایان نیز، با نقد و بررسی برخی از اقتباس های دراماتیک صورت گرفته از اثر، پیشنهاداتی برای اقتباس نمایشی از آن ارائه داده ایم. این پیشنهادات احتمالاً خواهد توانست در مورد آثار مشابه مورد تامل قرار گیرد.
جنبه های دراماتیکی سروده های ابوالطیب متنبی در آینه نقد و واکاوی
حوزه های تخصصی:
درام یکی از مهم ترین شگرد های بیانی و بالاترین سطح تعبیر فنی است که در بسیاری از سروده های دوره عباسی نمودی چشمگیر دارد. باید گفت سبب اصلی روی آوردن شاعران تازی سرا به این شیوه بیانی، تأثیرپذیری آنان از فلسفه و ادبیات یونانی و ترجمه اشعار بزرگانی چون «جالینوس» و «سقراط» است که بیشتر با عقاید سوفیست های سده سوم میلادی هم خوانی دارد. از دیگر سو، کشمکش های دینی، حزبی و سیاسی، سبب رویکرد این شاعران به کاربست فن درام شد.«ابوطیب المتنبی» ازجمله سرایندگانی است که همسو با رویدادهای عصر عباسی، بنای برخی از سروده های خویش را بر تنش و کشمکش درامی استوار ساخت. او در سرایش اشعار ستیزوار دراماتیکی و گرایش به ستیز، از نقش کلیدی واژگان و مفاهیم شعری، غافل نماند و به حق در شمار طلایه داران این آوردگاه به حساب می آید. نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی به بررسی و نقد برخی از سروده های درام گونه او می پردازد. دستاورد پژوهش به مخاطب می نمایاند که سه نوع درام عمودی، دینامیکی و افقی در شعر متنبی دارای برجستگی است. درام افقی به سبب همخوانی مفهوم آن با اخلاق و رفتار متنبی و تناسب با رویدادهای عصر عباسی، نزد او از عرصه بروز بیشتری بهره مند است و درام دینامیکی نیز در اشعار مرثیه ای او جلوه گر است؛ اما درام عمودی به سبب خو گرفتن شاعر با دنیای اندیشگی خویش و غوطه ور شدن در مسائل سیاسی عصر عباسی، به نسبت دو نوع دیگر درام، از برجستگی پایین تری برخوردار است.
دستور زبان تخیل ویتگنشتاین به مثابه روش در گسترش درام (با نگاهی به فیلم نامه «وقت دیگر، شاید»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
112 - 85
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم، چرخش های مطالعات زبانی در حوزه فلسفه زبان، بر بسیاری از شاخه های دیگر فلسفه، همچون مطالعات تخیل در هنر نیز تأثیر گذاشت. لودویک ویتگنشتاین در جایگاه یکی از چهره های فلسفه زبان در قرن بیستم،کوشید فلسفه زبان را از حوزه نظریه برهاند و به روش نزدیک کند. بنابراین گزاره های او- به خصوص در دوره متأخر- راهی است برای شناختن کارکردهای زبان درراستای روش مندی دستورزبان. هدف از نگارش این مقاله، دست یابی به شیوه های بسط زبان نمایشی، با نگاهی به روش دستور زبان تخیل بر پایه آرای ویتگنشتاین است. در این راستا، فیلم نامه «وقت دیگر، شاید» اثر بهرام بیضایی، برگزیده شده که بازی های زبانی تخیل در آن مشهود است. در این پژوهش، به این سؤال پاسخ داده شده که چگونه روش ویتگنشتاین در دستور زبان تخیل، می تواند منجر به بسط زبان دراماتیک شود؟ بر همین اساس، این فرضیه قوت می گیرد: به نظر می رسد بیضائی، عناصر مختلفی را با درهم آمیزی دستور بازی های زبانی متفاوت تخیل درهم آمیخته تا به گسترش زبان نمایشی اثر یاری رساند. این پژوهش، براساس هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، بر پایه روش کیفی و بر مبنای ماهیت توصیفی انجام گرفته است. براساس نتایج، روش تخیل پردازی و شکل گیری دستور بازی زبانی آن در فیلم نامه مورد نظر، دارای شکل های متفاوتی بوده و منجر شده بیضائی روش های متفاوت کلامی را در گفت و گونویسی و تصویرسازی درهم آمیزد و با روش تخیل شبکه ای، به تولید دستور زبانی ویژه دست یابد.
«درام» در برگزیده ای از پوسترهای سینمای ایران: مطالعه ای در چهارچوب روایت شناسی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
141 - 154
حوزه های تخصصی:
باوجود گسترش رسانه های ویدئویی و شبکه های مجازی باقابلیت اشتراک گذاری آثار ویدئویی، پوستر هنوز یکی از اولین و مهم ترین عناصر اطلاع رسان در مورد یک اثر سینمایی است. اجزای متنوع پوسترهای سینمایی به راحتی می توانند عناصر مهمی از داستان، شخصیت ها، ژانر و بسیاری از اجزای دراماتیک دیگر فیلم را به مخاطب منتقل کنند و به اولین عنصر روایی و دراماتیک فیلم تبدیل شوند. ازآنجاکه جستجوی درام و روایت در هنرهای دوبعدی مانند پوستر از طریق خوانش های بینامتنی امکان پذیر است، با شناخت مفاهیم لایه های روایی در نظریات ژرار ژنت و همچنین آشنایی با ویژگی های روایت سینمایی در نظریات افرادی مانند سیمور چتمن، می توان میان روایت دراماتیک در فیلم و پوستر ارتباط برقرار کرد و از این طریق راهکاری عملی برای خلق پوسترهای دراماتیک و روایی عرضه کرد. در این پژوهش، پس از معرفی درام و اجزای سازنده آن، عناصر دراماتیک موجود در پوسترهای برگزیده سینمای ایران در دهه های 40 و 50 بر اساس نظریات ژنت و چتمن مورد تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس یافته ها، می توان گفت که درام در پوسترهای دهه های 40 و 50 سینمای ایران در سه سطح خود را نشان می دهند: در سطح اول ژانر و موضوع (تم)، در سطح دوم شخصیت ها و روابط میان آن ها و در سطح آخر پیرنگ درام با به تصویر کشیدن کنش دراماتیک به مخاطب منتقل می شود.