زینب عادلی

زینب عادلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

واکاوی مفهوم انقباض شهری و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن (نمونه موردی: شهر ارکواز استان ایلام )(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: از اساسی ترین چالش های مرتبط با رشد و توسعه شهرها در سال های اخیر، پدیده انقباض شهری است که با توجه به موقعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهرهای مختلف جهان، دلایل مختلفی برای شکل گیری آن وجود دارد. اکثر بررسی های صورت گرفته در این زمینه نشان می دهد یکی از دلایل عمده به وجود آمدن پدیده انقباض شهری، از دست رفتن جمعیت و کوچک شدن شهرها است. انقباض شهری برای اولین بار در پایان دهه 1990 برای اذعان عمومی به صنعتی شدن گسترده، خالی بودن مسکن و کاهش جمعیت تجربه شده در شهرهای آلمان شرقی پساسوسیالیستی مورد استفاده قرار گرفت. در واقع اصطلاح انقباض شهری اولین بار توسط محققان آلمانی برای اشاره به شهرهایی که دچار کاهش جمعیت و زیان اقتصادی ناشی از صنعتی شدن بودند، پیشنهاد شد. هدف از این پژوهش، بررسی ادبیات نظری مرتبط با پدیده انقباض شهری، جمع بندی شاخص های مطرح در این پدیده و در نهایت بررسی این شاخص ها و علل رخداد این پدیده در استان ایلام و شهر مرزی ارکواز در این استان است. ارکواز یکی از شهرهای مرزی استان ایلام و در فاصله 43 کیلومتری جنوب شهر ایلام و 75 کیلومتری شمال شرقی مهران و 180 کیلومتری شمال غربی پل دختر است. این شهر از ادغام 7 روستا به نام های قلعه دره، ورکبود، خوشنام آباد، شهرک، بان باباخان، منصورآباد و داراب پدید آمده است و براساس سرشماری آمار سال 1395، 11977 نفر جمعیت دارد. شغل اهالی این شهر بیشتر کشاورزی و دامداری است. روند تحولات جمعیت در این شهر نشان می دهد در سال 1345، جمعیت ارکواز معادل 369 نفر بوده که با نرخ رشدی برابر 13/5 درصد در سال 1355 به 1308 نفر رسیده است. جمعیت این شهر در سال 1365 برابر 7413 نفر بوده که نرخ رشد آن طی دوره 1355 1365 معادل 18/9 درصد بوده و در سال 1375 به 10654 نفر رسیده است که نرخ رشد این دوره (1365 1375) برابر 3/7 درصد و در سال 1385 با جمعیت 14334 نفر، که نرخ رشد این دهه (1375 1385)نیز به 3/10 درصد رسیده است. درخور یادآوری است که رشد جمعیت ارکواز در سال های 1355 و 1365 مربوط به رشد طبیعی جمعیت شهر و یا مهاجرت به شهر ارکواز نبوده ، بلکه مربوط به جمعیت آبادی هایی است که به شهر الحاق شده و شهر ارکواز را تشکیل داده اند. اما از سال 1385 تا سال 1395 نرخ رشد این شهر منفی و برابر 0/01- بوده است. با توجه به آمار یادشده این شهر در حال تجربه پدیده کاهش جمعیت و انقباض شهری است. مواد و روش هاروش انجام این پژوهش به صورت کیفی است، به این صورت که تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، عوامل و پیشران های حاکم بر انقباض شهری شهر ارکواز در استان ایلام شناسایی شوند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مردم و مسئولان شهری به صورت جداگانه استفاده شده و درمجموع 54 مصاحبه از ساکنان و مسئولان صورت گرفته و از روش کدگذاری برای تحلیل داده ها استفاده شده است.یافته هابررسی های نظری و پیشینه پژوهش نشان داد علل بروز پدیده انقباض شهری در جهان را می توان در ابعاد جهانی شدن، زوال اقتصادی و صنعت زدایی، تصمیمات سیاسی و طبقه بندی مجدد شهرها، مسائل محیط زیستی، مسائل کالبدی (دسترسی به خدمات و زیرساخت ها) و تغییرات جمعیتی به دلیل کاهش میزان موالید یا افزایش مرگ ومیر، دسته بندی کرد. برای دستیابی به علل وقوع پدیده انقباض شهری در ارکواز با ساکنان، مدیران و مسئولان شهر و استان مصاحبه شد. جهت مصاحبه، افراد از میان ساکنان بالای 25 سال که سابقه سکونت حداقل 5 سال داشته اند برای مصاحبه انتخاب شدند. مسئولان شهر ارکواز از میان افراد با سابقه سکونت و اشتغال در شهرداری این شهر و استانداری ایلام انتخاب شدند. مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ها به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده انقباض شهری در ارکواز ابتدا 63 مورد بود که با ادغام بعضی از آن ها و همچنین حذف تعداد دیگری به علت عدم تکرار طی مصاحبه، 40 مفهوم مبنای کار قرار گرفت. این مفاهیم در قالب 5 مقوله اصلی دسته بندی شدند. 12 مفهوم در «مقوله کالبدی»، 12 مفهوم در «مقوله اقتصادی»، 5 مفهوم در «مقوله اجتماعی»، 6 مفهوم مرتبط با «مقوله سیاسی» و 5 مفهوم در مقوله «زیست محیطی» قرار گرفتند.در مقوله کالبدی مفاهیم کمبود امکانات آموزشی، کمبود امکانات درمانی، کمبود امکانات تفریحی، کمبود خدمات بانکی، عدم دسترسی به سیستم های حمل و نقلی سریع، کمبود امکانات ورزشی، کمبود مسکن مناسب، کمبود زیرساخت های فناورانه، کیفیت سطح پایین امکانات آموزشی و درمانی موجود و نبود امکانات شهری به رغم تبدیل شدن از روستا به شهر، قرار دارند. کمبود فرصت شغلی، کمبود بازارهای محلی، رکود بازار، سطح پایین درآمدها، نبود فرصت های سرمایه گذاری، کمبود شغل متناسب با سطح تحصیلات بالاتر جوانان، کمبود بودجه شهرداری، عدم امکان پیشرفت، فقر و کمبود شغل، میزان اشتغال پایین زنان، درآمد پایین، نبود صنعت و کارخانه از مفاهیمی بود که مصاحبه شوندگان به آن اشاره کرده بودند و در مقوله اقتصادی قرار گرفتند. در مقوله زیست محیطی به مفاهیم کمبود منابع آبی حتی در بخش آب شرب، کمبود آب شرب و کیفیت پایین آن، وضعیت آب وهوا و ریزگردها اشاره شد. مفاهیم تنش زا بودن نقاط مرزی، بی توجهی مسئولان شهرهای مرزی، وعده های محقق نشده مسئولان، تغییر مرزهای سیاسی (تبدیل شدن ارکواز به بخش)، مدیریت کشور و بی توجهی به نواحی مرزی و توجه صرف به مرکز و کمبود امکانات دولتی در مقوله سیاسی قرار گرفتند. در نهایت در مقوله اجتماعی به حرکت جمعیت به سمت سالخوردگی، احساس عدم امنیت، عدم تمایل جوانان به فرزندآوری، عدم تمایل نیروی جوان به کشاورزی به دلیل بازدهی اقتصادی پایین به رغم زحمت زیاد، عدم امید به آینده جوانان جهت بهبود وضعیت در ارکواز اشاره شد. نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان داد عوامل انقباض شهری در شهر ارکواز را می توان در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، محیط زیستی، سیاسی و اجتماعی دسته بندی کرد. در این پژوهش براساس تکرار مفاهیم یادشده در مصاحبه ها، مفاهیم و مقولات استخراج شده در بررسی علل پدیده انقباض شهری در ارکواز اولویت بندی شدند. مقولات وابسته به بعد اقتصادی از جمله کمبود شغل و فقر، سطح پایین درآمدها، عدم امکان پیشرفت و بعد محیط زیستی شامل کیفیت آب شرب و منابع تأمین آب بیشترین تأثیر را بر زوال شهری ارکواز داشته اند.
۲.

بازشناسی مؤلفه های موثر بر حس دلبستگی مکان در سه مقیاس خانه، محله، شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس دلبستگی مکانی مقیاس مکان خانه محله شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۴
حس دلبستگی مکانی یکی از مهمترین شاخص های سنجش کیفیت مکانی یک فضا از بعد روان شناختی آن است و ارتباط مشخصی با شکل گیری حس مکان در یک فضای شهری دارد. با وجود استفاده گسترده از این مفهوم در پژوهش های مختلف در حوزه مکان، به تأثیر "مقیاس مکان" در نحوه شکل گیری و بروز حس دلبستگی مکانی در شهروندان کمتر توجه شده است.  بنابراین در این پژوهش هدف اصلی کشف عوامل مؤثر در شکل گیری یا عدم شکل گیری حس دلبستگی مکانی در مقیاس های مختلف مکانی به تفکیک خانه، محله و شهر است. رویکرد این پژوهش رویکردی کیفی برای شناسایی عوامل مؤثر بر حس دلبستگی در سه مقیاس خانه، محله و شهر بوده و برای این منظور روش تحلیل محتوای کیفی مورد استفاده قرار گرفته است. در مجموع 66 مصاحبه عمیق در شش محله در سطح شهر تهران انجام شده و با تحلیل محتوای این مصاحبه ها مفاهیم کلیدی مؤثر بر حس دلبستگی به تفکیک سه مقیاس استخراج و در نهایت در قالب مقولاتی انتزاعی بیان گردید. بر این اساس چهار مقوله ساختار مسکن، تعلق اجتماعی، کارایی محیطی و تعلق معنایی در مقیاس خانه، چهار مقوله کارایی محله، تعلق خاطر به محله، سرمایه اجتماعی و ارزش های اداراکی-شناختی در مقیاس محله و چهار مقوله سرزندگی، دسترسی و کارایی، وابستگی اجتماعی و ارزش های ادراکی- معنایی در مقیاس شهر به عنوان عوامل مؤثر بر شکل گیری حس دلبستگی تعیین گردید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد مقیاس محله به عنوان مهمترین و حلقه واسط میان تمام مقیاس ها در شکل گیری حس دلبستگی مکانی عمل می نماید. از طرف دیگر این مقولات متناسب با هرم نیازهای انسانی مازلو بازتعریف و دسته بندی گردید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، ماهیت مقولات شکل دهنده به حس دلبستگی مکانی در مقیاس خانه ملموس و عینی و در مقیاس شهر ماهیتی غیرملموس و ذهنی و در مقیاس محله ماهیتی بینابین دارد.
۳.

سنجش میزان زیست پذیری در بافت های از پیش طراحی شده و خودرو شهر قزوین با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (نمونه موردی: محله های مینودر و غیاث آباد)

کلیدواژه‌ها: زیست پذیری فرآیند تحلیل سلسله مراتبی محله برنامه ریزی شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
در این پژوهش با مطالعه ادبیات نظری، هفت مؤلفه اصلی برای سنجش میزان زیست پذیری در محلات مسکونی در نظر گرفته شد، که عبارتند از: سرمایه اجتماعی، عدالت اقتصادی، سرزندگی، هویت، محیط کالبدی سازگار، دسترسی و تاب آوری بافت. آن گاه با استفاده از آمارهای موجود، برداشت میدانی و پرسشنامه هر یک از سنجه ها را در دو بافت خودرو (محله غیاث آباد) و از پیش برنامه ریزی شده (محله مینودر) اندازه گیری شد. با استفاده از تکنیک AHP مؤلفه ها و شاخص های فوق الذکر وزن دهی و امتیاز نسبی هر یک از بافت های مورد نظر محاسبه شده است. بر اساس نتایج حاصل، میزان زیست پذیری محله غیاث آباد به عنوان بافت برنامه ریزی نشده معاصر شهر قزوین نسبت به محله مینودر با بافت برنامه ریزی شده، بالاتر است. به نظر می رسد یکی از دلایل مهم پایین بودن میزان زیست پذیری در محلات برنامه ریزی شده عدم توجه به مسائل اجتماعی-فرهنگی در فاز طراحی است. این بررسی اولویت های برنامه ریزی را در این دو بافت جهت دستیابی به زیست پذیری بالاتر را مشخص می سازد. براین اساس در بافت طراحی شده توجه به راهکارهایی جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی، ارتقاء سرزندگی محیط شهر و ایجاد هویتی منحصر به فرد اشاره نمود. در بافت طراحی نشده، برنامه ریزی جهت ارتقاء سطح تاب آوری و حذف کاربری های ناسازگار می بایست در اولویت قرارگیرد.
۴.

بررسی تأثیر نقش کنشگران تولید مکان در شکلگیری مفهوم حس دلبستگی مکانی (مورد پژوهی: اسلام شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس دلبستگی مکانی سکونتگاه برنامه ریزی شده سکونتگاه خودرو کنشگران مکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
سیاست های متفاوت توسعه شهری منجر به نقش کنشگران مختلف در شکل دهی به مکان می شود و این امر نتایج متفاوتی در تولید مکان در پی خواهد داشت. درک این تفاوت و تاثیر آن بر محصول نهایی (شکل گیری مکان و از آن رهگذر حس دلبستگی مکانی میان ساکنین) هدف این پژوهش است. بر این اساس در این مقاله با بهره گیری از روش ترکیبی کیفی- کمی به بررسی میزان حس دلبستگی مکان (به عنوان شاخص اصلی در شکل گیری مکان) در محلات شهر اسلامشهر با خاستگاه های مختلف شکلگیری حاصل از نقش متفاوت کنشگران، پرداخته شده است. روش گردآوری داده ها در بخش بررسی میزان دلبستگی مکانی، پیمایش با استفاده از پرسشنامه و در بخش بررسی میزان نقش کنشگران، تحلیل اسناد و مصاحبه عمیق با مطلعین بوده است (رویکرد کیفی پژوهش). روش تحلیل داده ها بر مبنای بررسی معناداری اختلاف میانگین شاخص حس دلبستگی مکانی بین محلات دسته بندی شده در سه گونه مشارکت کنشگران است (رویکرد کمی پژوهش). این سه دسته عبارتند از: "ساخت به وسیله کنشگران با خاستگاه غیررسمی (مردم)"، "ساخت به وسیله کنشگران با خاستگاه رسمی (دولت)" و "ساخت به وسیله کنشگران با خاستگاه ترکیبی از کنشگران". نتایج نشان می دهد در محیط های شکل گرفته تحت تأثیر ترکیبی از کنشگران، حس دلبستگی مکانی بالاتر از محیط های شکل گرفته تحت تأثیر تنها کنشگران رسمی (دولت) یا غیررسمی (جامعه محلی) است. به عبارت دیگر می توان چنین نتیجه گرفت، کنش متقابل میان کنشگران و تأمین شدن منافع کلیه گروه های ذی مدخل می تواند منجر به تبدیل فضا به مکانی دارای معنا برای ساکنین و از این رهگذر ارتقای حس دلبستگی مکانی آنان شود.
۵.

تدوین چارچوب نظری معرفت شناسی مکان در مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی معنای مکان مکان شناسی میان رشته ای هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۴۹۵
تخصص گرایی شکل گرفته میان رشته های مختلف موجب شده است پدیده مکان به دلیل ماهیت گسترده و پیچیده ، با تعارضات معنایی بسیاری در بستر فلسفی ماهیت خود مواجه شود. این آشفتگی معنایی به دلیل نبود معنای مشترک میان رشته های درگیر در مفهوم سازی این پدیده است. در این مقاله دیدگاه های مختلفی درمورد مکان بررسی شد. هدف این پژوهش، یافتن روایتی منفرد و منحصر به یک رشته نیست، بلکه به دنبال نگاهی منسجم تر برای گونه شناسی تعاریف و تدوین مدلی برای درک میان رشته ای این پدیده است. مفهوم مکان پویاست و پیوسته در طول زمان بازتعریف می شود؛ بنابراین این مفهوم یابی بدون درنظرگرفتن بعد زمان کامل نیست. براین اساس مفاهیم مرتبط با چیستی مکان در گذر زمان با تکیه بر روش کیفی و تحلیل محتوا بررسی شد. در گام نخست رشته های مطالعاتی گوناگون، واژگان و مفاهیم آن ها در مطالعات مکان شناسایی شد. فلسفه و پدیدارشناسی، روان شناسی محیطی، جغرافیای انسانی، جامعه شناسی، اقتصاد شهری، مدیریت و سیاست گذاری، فضای سایبری، طراحی و برنامه ریزی شهری، هریک واژگان و تعاریف خاصی برای ساخت مکان ارائه کرده اند. سپس تعاریف مختلف ارائه شده در چهار گونه مکان به عنوان مجموعه ای از نشانه های بصری، مکان به عنوان محصول، مکان به عنوان فرایند و مکان به عنوان معنا دسته بندی شدند. این تقسیم بندی نشان دهنده تحول مطالعات مکان از رویکردهای مبتنی بر عینیت به مطالعات مبتنی بر حقیقت و معنای مکان است. به منظور دستیابی به فهمی مشترک در مطالعات معرفت شناسی مکان، مدلی بر مبنای مطالعات میان رشته ای تدوین شد. با توجه به ماهیت میان رشته ای طراحی و برنامه ریزی شهری این رشته می تواند حلقه واسط نظری میان رشته های مختلف عمل کند.
۶.

سنجش میزان آسیب پذیری بافت های شهری در مواقع بروز بحران زلزله (مطالعه موردی: نواحی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری شهر برگشت پذیر ارزیابی فرآیند فرایند تحلیل سلسله مراتبی تاکسونومی عددی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
آسیب پذیری را می توان مجموع سه عامل مقاومت فیزیکی بافت، عدم امکان امداد رسانی و عدم توان بازگشت پذیری شهر پس از بحران دانست. در این پژوهش، کوشش شده است تا میزان آسیب پذیری نواحی شهر قزوین با تعریف معیار های محیطی،جمعیتی-اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه مورد ارزیابی قرار گیرد. این سنجش ابتدا با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. به دلیل برخی از محدودیت های این روش، نتایج حاصل دور از واقعیت عینی به نظر می رسید. این مسئله که تصمیم گیری تنها براساس برآورد ذهنی و تقریبی تصمیم گیر باشد، امری اشتباه است؛ لذا این ارزیابی با روش دیگری که مبتنی بر مقادیر کمی متغیرهاست صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده از روش، به واقعیت نزدیک تر است. در شهر قزوین3 ناحیه دارای آسیب پذیری زیاد، 9 ناحیه آسیب پذیری متوسط و 7 ناحیه آسیب پذیری کم می باشند. اولویت دهی به برنامه ها و تخصیص منابع در راستای کاهش آسیب پذیری نواحی با آسیب پذیری بالا از مهم ترین اقدامات پیش از بحران است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان