مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ذکر
حوزه های تخصصی:
مقایسه اندیشه های عرفانی خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در کتاب رتبه الحیات و مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله سعی شده است تا اندیشه های عرفانی دو عارف نامدار خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در دو اثر آنها یعنی رتبه الحیات و مرصاد العباد بررسی و سنجیده شود.از موارد مشابه در همگونی کتاب انگیزه تألیف آنها بوده است که هر دو به دنبال پرسش و درخواست طالبان و مریدان آنها پدید آمده اند. آنگونه که کتاب رتبه الحیات بدین شیوه باپرسشی از مریدان آغاز می شود: ((پرسیدی وفقک الله لما یحب ویرضی که زنده کیست و زندگانی چیست ؟))ومرصاد العباد هم به تصریح نجم دایه به درخواست مریدان نگاشته شده است :چنانکه گوید((مدتی بود تا جمعی طالبان محقق و مریدان صادق هروقت از این ضعیف ‘ با قلت بضاعت و عدم استطاعت مجموعه ای به پارسی التماس می کردند.)) دل و اطوار آن وذکر و مراحل معرفت از موارد دیگری از محتوای دو کتاب است که قابل انطباق باهم هستند و بیانگر این مسأله است که اندیشه های این دو عارف بزرگ از سرچشمه ای واحد برگرفته شده است.
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۰
حوزه های تخصصی:
انسان که به زیباترین شکل خلق شده است، ویژگیهایی دارد که نسبت به سایر مخلوقات الهی، به عنوان موجودی برتر شناخته میشود. این موجود، علاوه بر برخورداری از اختیار و اراده، که او را در میان خلایق الهی ممتاز کرده است، از نظر صورت و سیرت نیز بر دیگران برتری دارد. برخورداری از هدایت تکوینی و تشریعی، هدایت باطنی و درونی، چشم، گوش، و قلب باطنی از ویژگیهای انسان است.
علی علیهالسلام مولای موحدان، انسان را برخوردار از حیات انسانی میداند که میتواند در پرتو آن، همه امکانات، ظرفیتها و توانمندیهای خود را در مسیر هدایت و انجام وظایف دینی و الهی خویش به کار گیرد تا به موجودی کامل نائل آید.
انسانی برخوردار از حیات انسانی است که همه فضایل و کمالات انسانی او به منصه ظهور رسیده و او از آنها بهرهمند شود. اما همین انسان دارای حیات حیوانی نیز هست. در این صورت رشد صفات و ویژگیهای حیات حیوانی او، بسان موجودی بیروح و مرده خواهد بود. همچون سایر حیوانات، بلکه به مراتب بدتر از آنها خواهد بود.
بازنگری در رابطه میان هنر و عرفان اسلامی بر مبنای شواهد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاسخ شیخ شهاب الدین سهروردی به علمای خراسان
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین عمرسهروردی (632- 539 هـ .ق) مؤلف کتاب معروف: عوارف المعارف، به هیجده پرسش علمای خراسان:فترت و وقفت،خودپسندی، خلوت یا خدمت، خدمت وعزلت،عمل صحابه، خرقه پوشی، اشتغال به علم، تجرد وتاهل، جمع و فرد،همزیستی، سکونت در خانقاه، استفاده از فتوح، رد وقبول، تبدیل نیکی و بدی به یکدیگر،ذکر،شیخ حقیقی وتوجه به اموردنیوی،پاسخ گفته که متن عربی آن به کوشش زنده یاد دکتر احمد طاهری عراقی در مجله « مقالات وبررسی ها،شماره 50-49 ، سال 1369» به طبع رسیده است.
سلسله اسناد صوفیان
حوزه های تخصصی:
صوفیه در سلسله ها ومکتب های مختلف از دیرباز مشایخِ خود را نسل در نسل به بزرگان دین منسوب نموده وبرای هر سلسله شجره نامه ای ارائه داده اند که براساس روایاتی در اسناد مختلف ثبت گردیده است. در این مقاله قدیمی ترین ونخستین اسناد موجود درنوشته های هجویری،سلمی،عطار، جامی ودیگران بررسی گردیده و سلسله مشایخ نقشبندی را براساس دوروایت سلسله الذهب وسلسله معروفیه معرفی نموده است. شرح حال معروف کرخی در این پژوهش نقشی اساسی دارد که مفصل ترین بخش از انتساب سلسله نقشبندیه را تشکیل می دهد. درضمن به دیدگاه های شیعیان واهل سنت نیزدراین باره پرداخته و ازکهن ترین منابع موجود استفاده شده است.
سلسله اسناد صوفیان (نقشبندیه: براساس روایت سلسله صدیقیه)
حوزه های تخصصی:
سلسله های صوفیه خود را ادامه دهندگانِ راه بزرگان دین دانسته و بر همین اساس سلسله انساب خود را ثبت نموده که همین اسناد و روایات بخشی مهم از میراث مکتوب صوفیه به شمار می آید و تاکنون کمتر به تحلیل و بررسی آنها پرداخته شده است. در این مقاله یکی از این روایات که مربوط به نقشبندیه بوده معرفی و مطالعه گردیده که در شناسایی شخصیت های این سلسله چون عبدالرحمن جامی و دیگران نقش اساسی داشته و یکی از کلیدهای آشنایی با عرفان و تصوف به شمار می آید. با بررسی منابع اولیه موجود می توان به تاریخ خانقاه و تشکیلات صوفیه نیز پرداخت که بخشی مهم از تاثیر اجتماعی و سیاسی تصوف را نشان می دهد.
«مولانا و قرآن»
حوزه های تخصصی:
این مقاله به طور اجمال ارتباط مولانا و دریافت های او را از قرآن کریم مورد تتبع قرار می دهد و مراد این است که بیان کند عرفان مولانا آن گونه که در آثار او موجود است برگرفته از بطن و متنِ قرآن است و او خود نیز به منزله نوعی مفسر قرآن به حساب می آید. از طرفی نیز باورمندی و ایمان و عشق مولانا به این کتاب و کلام وحیانی و آسمانی را به نمایش می گذارد تا نشان دهد که عرفان مولانا عرفانی در جریان وحی و نبوت بوده و لاجرم تابع سنت نبوی هم خواهد بود و از کژی ها و خواسته های نفسانی به دور بوده و آنچه آن سلطان خوبان گفته را به عبارت منظوم کشیده و به فهم ما نزدیک کرده است، هر چند که از کج فهمی های خاصه امروزِ برخی از افراد به فغان است و می گوید:کرده ای تاویل حرف بکر راخویش را تاویل کن نه ذکر رابر هوا تاویل قرآن می کنیپست و کژ شد از تو معنیِ سنی
ذکر در عرفان مسیحیت شرقی
حوزه های تخصصی:
در مسیحیت شرقی ذکر، به خصوص ذکر عیسی، اهمیت بسیار دارد. در این مذهب ذکر ابتدا خطاب به خدا (ی پدر) بوده است ولی بعدها با شگل گیری ذکر عیسی، آن خطاب به عیسی و جایگزین ذکرهای مختلف شد. ذکر که خود وسیله است نه هدف، ابتدا زبانی است، سپس باید در قلب (مرکز وجودی انسان) استقرار پیدا کند. هدف از ذکر قلبی، هسوخیا یعنی دوری از هرگونه اوهام ذهنی و اتحاد با خدای تثلیث است که در آن هنگام روح اقدس در قلب ذاکر فعال می شود. بعدها برای رسیدن به هسوخیا شیوهای کمکی ذکر مثل تسبیح، پدر روحانی( پیر) و ضبط دم نیز مطرح شد.
شروط و مقدمات سلوک از دیدگاه عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالکان طریقت، برای رسیدن به مقصود نهایی که همان برطرف شدن تعینات بشری است، باید مراحل مختلف سیر و سلوک را با موفقیت طی نمایند. برای طی این مراحل پرخطر، مقدمات و شروطی لازم است که عین القضاه به آنها اشاره کرده است و مهمترین آنها عبارت است از: شک، درد طلب، سرمایه عشق، وجود پیر و....
وی که با شوقی وافر به ارشاد و هدایت مریدان نیز می پردازد، به سالکانِ طریق توصیه می کند: همه وجود خود را به پیر و شیخِ خود تسلیم نمایند و بدانند که هیچ عملی بدون اطاعت محض از پیر، ارجی ندارد. همچنین او، مصاحبت با اهل ذوق و خدمت به آنان را در تصفیه باطن، بسیار مؤثر می داند و بر اهمیت و تاثیر وِرد، دعا و ذکر مریدان تاکید می ورزد. وی، مرگ اختیاری را که در حکم زایش از خود و دیدنِ خدا و جهانِ باقی است، از شروط لازم می شمارد.
قاضی همدان، علاوه بر این شروط، معتقد است که سالک طریقت باید راههای هفتاد و سه ملت را یکی بیند و خدا را در دنیا و یا در آخرت طلب نکند؛ بلکه ضمن برطرف کردن خودپرستی، او را در اندرون خود، جستجو نماید؛ چه راهِ طالب اندرونی است؛ نه بیرونی.
اندیشه های عرفانی سنایی در بابِ دعا (با تکیه بر حدیقه الحقیقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبادت، فطری و ذاتیِ انسان است. یکی از این عبادتها، دعا و نیایش است که هرکس ممکن است، نسبت بدان تلقّی و برداشتی متفاوت از دیگران داشته باشد؛ به همین جهت، دعا ممکن است عابدانه، زاهدانه یا عارفانه باشد. دعای عابدانه معمولاً با معامله گری و دعای زاهدانه با ترس و بیم همراه است؛ اما دعای عارفانه از آنجا که عاشقانه است، فی نفسه مطلوبیّت دارد و داعی با چنین نگرشی، دیگر منتظر برآورده شدنِ حاجت های خود؛ بخصوص، نیازهای مادّیِ خویش نیست، همین که معشوق به عاشق اذنِ گفتگو داده، لذّتبخش است.
در این مقاله سعی برآن است که ابتدا مباحثی چون: سرّ وجوبِ عبادتها، ذکر و یادِ حق تعالی و درجه عبادتها مطرح شود، سپس اندیشه های عرفانی سنایی شامل: خواسته های سنایی به دعا، رابطه دعا و رضا، ردّ درخواست هایِ مادّی، شرایطِ برآورده شدنِ دعا و رازهای عدم اجابتِ آن ذکر گردد. بنابراین، اوج لذّت و سرمستی سنایی را در مراحل مختلفِ دعاهای عرفانیِ وی (مرحله تجلّیِ افعالی، مرحله تجلّیِ صفاتی و مرحله تجلّیِ ذاتیِ پروردگار) ملاحظه می نماییم.
اهمیت هنرهای سنتی برای زندگی مسلمانان در دنیای متجدد (The Significance of Traditional Islamic Art for the Life of Muslim Societies in the Modern World)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر همواره شاخه ای از فلسفه دانسته شده که در آن نظر و عمل با هدف ابداع و آفرینش به هم می پیوندند. از سوی دیگر، هنر سنتی و قدسی یکی از نقاط مشترک میان فلسفه و دین ، به ویژه از نظر زبان رمزی آنهاست. هر دین برای بقا و استمرار نیاز به قالبی بیرونی متناسب با ابعاد درونی خود دارد و هنر مربوط به آن دین موظف به خلق این قالب است، که شامل فضای ساخته شده و اشیایی است که در آن قرار می گیرد. اسلام نیز همچون گسترده ترین دین در جهان از این قاعده مستثنی نبوده است. هنر اسلامی وظیفة خود دانسته تا محیطی آرام و متعالی بسازد، به گونه ای که انسان هرگز در آن دچار غفلت نشود، جایی که کالبد فضا و اشیاء مادی حاضر در آن هماهنگ با ضرورت های زندگی معنوی است. امّا، در نقطة مقابل، تمدن جدید انسان را به پدیده ای صرفاً زیست شناختی تنزّل می دهد و به-نام پیشرفت، خود را تنها مسئول رفاه جسمانی او می داند. تجدد وضعیتی نابهنجار با نابسامانی های بسیار به وجود آورده است، به طوری که در آن ساخته های هنر و معماری تنها به هیجانات و شهوات بشر دنیامدار توجه می کند.
این هنر تا حد خفقان آوری با معیارها و آرمان های ذهنی و معنوی انسان مسلمان در ستیز است. از آنجا که برای استمرار زندگی مؤمنانهٴ اکثر مسلمانان یادآوری دائمی حقائق الهی که هنر و دست ساخته های سنتی در صور بیرونی منعکس کرده است، ضرورت تام دارد، ازمیان رفتن هنر و معماری سنتی و قدسی به معنای غفلت، یعنی فراموشی از یاد خداوند خواهد بود. مقالهٴ حاضر دربارهٴ نیاز به فضا و محیط سنتی برای زندگی مسلمانان در دنیای متجدد از جوانب گوناگون به بحث می پردازد.
ذکر وجودی و شهودی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذکر در شریعت و عرفان اسلامی، دارای اهمیت ویژه ای است. از دلایل اهمیت آن در شریعت، می توان به وجود آیات متعددی اشاره کرد که درباره ی ذکر و تاثیر آن در قرآن آمده است. در عرفان اسلامی، توجه به ذکر بدان درجه است که سالک به وسیله ی آن می تواند مراحل سیر درونی خود را طی کند و اولین دستوری که به سالک داده می شود، ادای ذکر است. تاثیر ذکر در وجود سالک، مراحل مختلفی دارد که از ذکر لسانی شروع می شود و به ذکر سِر و خفی می رسد. یکی از گونه های ذکر خفی، ذکر وجودی و شهودی است که از مؤثرترین نوع ذکر است. در این مقاله ذکر وجودی و شهودی با استناد به سخنان بزرگان اهل عرفان و شاعران عارف، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است
تاثیر تکامل بخش ذکر در سلوک الی الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ذکر» و یاد خداوند یکی از مهم ترین عبادت های اسلامی است و در تکامل معنوی انسان نقش مهمی به عهده دارد. به همین دلیل، خداوند در قرآن، آیه های متعددی را درباره آن نازل فرموده است. در سیر و سلوک، «ذکر» نقش اساسی و بنیادی برعهده دارد؛ چنان که بدون ذکر و یاد خداوند، تحولی در درون سالک به وجود نمی آید و پدید آمدن حالت ها و مقام های عرفانی بدون آن ناممکن است.
در این مقاله، با مطالعه کتاب های عرفانی موجود تا پایان قرن هفتم هجری و همچنین، آثار سه شاعر عارف این دوره، یعنی سنایی، عطار و مولوی، از نقش این عمل عبادی در تکامل انسان تحلیل جامعی عرضه شده است.
ذکر،زمان و خاطره از نظر مولوی و ارتباط آن با نمادِ«دلارام»در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا، از جمله عرفایی است که به مفهوم «ذکر» و لوازم آن که بیشتر به صورت نمادین در کلامش ظاهر می شود، توجه خاصی نشان داده است. ذکر از مهمترین عوامل پیوند با عالم فرامادی و رسیدن به مراتب والای عرفانی است که در غزلیات شمس نمادهای فراوانی را درمورد آن می توان پیدا کرد. یکی از این نمادها «دلارام» است که با «طمانینه» یا «سکینه»1 که به واسطه گوشه نشینی، تداوم اذکار و به یادآوردن خاطرات قدسی در طریقت حاصل می شود، ارتباط دارد. در واقع ذکرِحق، منجر به فراموش کردن ماسوی الله در عارف شده و سببِ به یادآوردنِ خاطره قدسی می شود. «خاطره قدسی»، نقطه مقابلِ خاطره در معنای روانشناسی و فلسفی آن است؛ در فلسفه، تفکر در مورد آنچه در گذشته رخ داده است در گرو اندیشیدن و فهمیدنِ مفهوم «زمان» و «هستی» است؛ فلاسفه، اغلب خاطره را در تناسب با پدیدارهای انسانی مطرح کرده اند که در واقع هویت و صفات انسان را نیز شکل می دهد. در این مقاله مفهوم «خاطره قدسی» و فرایند شکل گیری آن از منظر عرفانِ اسلامی بررسی شده است.
شاخصه های مکتب عرفانی نجف اشرف
حوزه های تخصصی:
با رواج جریان های عرفانی کاذب و نحله های تصوّف باطل، شناخت دقیق عرفان اصیل شیعی ضرورتی دوچندان یافته است. مکتب عرفانی نجف اشرف، جامع ترین مکتب عرفانی شیعی است که با شناخت آن میتوان سایر مکاتب عرفانی را محک زد. مقالة حاضر با بررسی چهار محور هدف، شاهراه، راهکارها و آثار و لوازم این مکتب به تبیین شاخصه های آن پرداخته و اموری از قبیل فناء ذاتی، معرفت نفس، لزوم ولایت، تعبّد به شریعت، عشق، ضرورت استاد، علم و فقاهت، حضور در عرصة اجتماع و نداشتن آداب خاص را از شاخصه های آن برمیشمارد.
کیهان شناسی ذکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از واژگان کلیدی در عرفان، «ذکر» و به یاد خدا بودن در همه اوقات و همه اعمال است. ابن عربی مطابق این معنا، ذکر را به «همراه مذکور بودن» تعریف میکند. استفاده از واژه ذکر بیانگر رابطه دوسویه خدا و انسان است. به نظر ابن عربی، ذکر با نبوت پیوند دارد؛ زیرا این وظیفه پیامبران است که خدا را به یاد مردمان بیاورند. به عبارت دیگر، آنان «مذکّر» خدا از جانب خدا هستند.
لازمه به یاد خدا بودن این است که یگانگی و حقیقت مطلق و بینهایتش را محور اندیشه، گفتار و کردار قرار دهیم. این، همان «پرستش» و «بندگی» حقیقی (واکنش شایسته به توحید و نبوت و عصاره عملی ذکر از منظر قرآن و سنت) است که برترین کمال انسان به شمار میرود. به بیان دیگر، ذکر خدا مستلزم اعمال، حالات و معرفت است. این معرفت معرفتی نظری نیست، بلکه معرفتی ذوقی و شهود حقیقی حضور مطلق خداست.
بررسی ذکر و یاد خدا به عنوان یکی از شاخصه های انس با قرآن و تأثیر آن در تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
ذکر، دعا و عبادت از جنبه های مهم انس با قرآن هستند که هر سه جنبة تربیتی داشته و در تمامی ابعاد تربیت انسان به خصوص در تربیت اخلاقی وی تأثیر بسزایی دارند. در این مقاله به منظور بررسی موضوع پژوهش از رویکرد درون دینی استفاده شده است، یعنی موضوعات قرآنی و احادیث ائمه اطهار(ع) را با روش تحلیلی و استنادی، به فعالیت های تربیتی مرتبط کرده، سپس با تبیین مفهوم تربیت اخلاقی، انس با قرآن را همانند روشی در تربیت اخلاقی مطرح نموده و به بررسی این مقوله پرداخته شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این مطلب است که تنها خداوند به تمامی راه های فلاح و رستگاری انسان عالم است و از آنجا که از طریق وحی با انسان سخن می گوید، مهم ترین راه شناسایی عوامل سعادت و هدایت انسان، انس با قرآن و شنیدن کلام وحی است. در دیدگاه اسلامی برقراری ارتباط با خدا و حفظ آن، هدف غایی در تربیت اسلامی است، لذا همه فعالیت های انسانی، مثل کارهای روزانه، به عنوان ذکر و عبادت جهت رسیدن به قرب الهی تلقی شده و اُنس با قرآن به عنوان مهمترین راه کار آن معرفی شده است.
از آثار انس با قرآن می توان به ایجاد اُنس یعنی نمایان شدن اثر جمال حق بر بنده، پرورش عقل، ایمان و روح عبودیت، بندگی خدا، شرافت نفس و چیره شدن بر بی میلی فرد به عبادت و بیدار شدن فطرت خداجوی انسان اشاره کرد. در این میان انسان ها در برخورد با ذکر، به سه دسته تقسیم می شوند؛ مؤمنین، منافقین و کافرین که در متن مقاله به بررسی بیشتر آن پرداخته شده است
«الست» در غزلیات شمس و شبکه روابط معنایی آن با آفرینش، ذکر و سماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه الست از جمله آیاتی است که بازتاب وسیعی در اشعار مولانا دارد، و از نظر معنایی با مضامین مختلفی که اهمّ آن موضوع آفرینش، ذکر و سماع است، ارتباط ساختاری پیدا می کند. غزلیات شمس، جلوه گاه تأثیراتی است که از شنیدن خطاب ازلی در مولانا به وجود آمده و سماع و سرودن شعر از مهم ترینِ این تأثیرات است. راهی که مرید با تلقین ذکر شیخ آغاز می کند و مداومت او بر اذکار، ارتباطی مستقیم با خطاب الست دارد؛ بنابراین، در ژرف ساخت غزلیات مولانا رابطه ای معنوی میان آیات آفرینش با آیه الست و مقوله های ذکر و سماع مشاهده می شود، و این موضوعی است که در این مقاله به توضیح آن پرداخته شده است.