فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
طراحی تعاملی به معنای برنامه ریزی و طراحی فرایند ارتباط دوسویه بین کاربر و محصول است و بر این اساس باید مولفه های تاثیرگذار در این ارتباط شناسایی و کنترل شوند. در چند دهه اخیر پژوهش های متعددی به منظور معرفی و تبیین نقش مولفه های مورد نظر انجام پذیرفته است، اما شیوه بررسی، تحلیل و کاربرد آن ها در فرایند طراحی محصولات، مبحثی ارزشمند در حوزه روش شناسی طراحی است که کم تر مورد توجه قرار گرفته است و در نتیجه، با چالش هایی روبه رو است. لذا، هدف این پژوهش، ارایه شیوه ارزیابی و بهینه سازی طراحی محصولات بر مبنای تجزیه و تحلیل افردنس ها، پیش خوردها و بازخوردهاست. بر این اساس، ابتدا، مفاهیم کاربردی مرتبط با افردنس، پیش خورد و بازخورد و انواع آن ها به اختصار معرفی شده و در ادامه، مدل گِیور در تفکیک اطلاعات معرف افردنس از امکان پذیری های عملکرد، و هم چنین، روش تجزیه و تحلیل کار ارایه شده است؛ تا بتواند به عنوان مبنای نظری و اجزای روش پیشنهادی مورد استفاده قرار گیرد. سپس، شیوه تجزیه و تحلیل مولفه های تعاملی محصولات با عنوان «روش تجزیه و تحلیل افردنس» در سه گام به همراه یک مثال کاربردی و جدول های تحلیلی تشریح شده است. این شیوه که حاصل مطالعات متعدد در حوزه طراحی تعاملی و هم چنین، تدریس و تجربه اجرایی نگارندگان در این حوزه است، می تواند در فرایند طراحی با اهداف ایده پردازی، ارزیابی و اصلاح و بهینه سازی طرح، نقش ارزشمندی ایفا نموده و مورد استفاده دانشجویان و طراحان قرار گیرد.
مقدمه ای بر رهیافت ایران شناختی در شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصلنامه دانشگاهی و تخصصی هنر و تمدن شرق اینک یازدهمین سال انتشار خود را سپری م یکند. هما نگونه که از نام و عنوان و درو نمایه نوشتارهای هنر و تمدن شرق در این یازده سالی که گذشت، آشکار است، بررسی عالمانه و انتقادی و تحلیلی پیوندهای فرهنگی-اجتماعیِ تاریخی و هنریِ فرهنگ و تمدن مردمان شرقی با رویکردی ایرانی - و نه غربی – سرمشق تحریریه و سردبیری آن بوده است؛ البته، این رویکرد ایرانی به معنای نفی کوشش و تکاپوی شر قشناختی غرب و اروپا در سده های گذشته نیست که ایران و دنیای شرقی برای آن همیشه یک سوژه شناختِ استوار بر تفسیری برگرفته از ارزش های فرهنگی غربی و مکاتب فلسفی رنگارنگ اروپایی بوده است )برای نمونه ر.ک. Said, 1978; Macfie, 2002 ( یا این که هنر شرق را صرفاً از روزنه زیبایی شناسی کانتی و هگلی فهم و ارزیابی کرده اند )برای نمونه ر.ک. Gombrich, 1950 ( بلکه ترکیب بین المللی تحریریه هنر و تمدن شرق گویای آن است که مدیریت پژوهشکده نظر می کوشد تا گف توگویی فرهنگی و عالمانه میان اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی با همتایان شرقی و همچنین اروپایی ایشان برقرار کند تا درون مایه فرهنگی ایران و شرق را از منظر ارزش های فرهنگی و تاریخیِ خویشتنِ مردمان شرقی بنگرند و تحلیل و تفسیر کنند؛ که البته در این میان، ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی با بیش از پنج هزاره دیرینگی و گستردگی از کرانه دجله تا سند و آمویه و از دربند قفقازیه تا کرانه خلیج فارس ) Qazwini, 1919 ( که شماری رنگارنگ از فرهنگ ها و مردمان و اقوام هم تبار و هم زبان را دربرگرفته است و خاستگاه کیش ها و دین های گوناگونی در گذر تاریخ بوده است، چنان پلی که میان شرق و غرب استوار است، نقشی پر رنگ و بی بدیل دارد: دیرینگی و هم تباری زبان ها و باورهای ایرانی و هندی، گسترش زبان و ادب فارسی دری از کاشغر تا دهلی و قونیه، پیوند زبان کردی در آسیای باختری با زبان پشتون در آسیای میانه به واسطه زبان پهلوی باستان، گوناگونی گویش ها و لهجه های ترکی در پهنه ایرانی از خراسان تا قشقایی، ستایش شمس تبریزی و مولوی بلخی در سروده های فارسی و اردوی علامه اقبال لاهوری، اثر پذیری هنر و معماری و آیین های آراراتی، عیلامی و ماننایی و هخامنشی از بین النهرین باستان، اثرگذاری هنر و معماری ایرانی در فرهنگ عثمانی اولیه و میانه ) ،)Sarre, 1910 درهم آمیختگی زبان و ادب ترکی و فارسی با عربی و آموزه های قرآنی و البته برای نخستین بار در تاریخ، بازتاب و گردآمدن فشرده ای از تاریخ کهن مردمان شرق و فرنگ از روزگار باستان تا سده های میانه در « جام عالتواریخ رشیدی » به قلم «دستور ایران » خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی )ربع رشیدی، تبریز، 706 ق( و صدها نمونه دیگری که مجال آن در این کوته نوشته نیست، همگی بر جایگاه استوار و کتما نناپذیر ایران و ایران زمین در تاریخ و فرهنگ و هنر و تمدن مشرق زمین و تکاپوهای شرق شناختی دارد؛ و به همین سبب است که فصلنامه هنر و تمدن شرق اینک در یازدهمین سالی که از انتشار آن می گذرد، رویکردی نو به پرسمان شرق و جایگاه ایران در شرق شناسی دارد و رهیافتی ایران شناختی به شرق شناسی درمی افکند تا به گفته خواجه حافظ شیرازی فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. وانگهی، شایسته است که به مناسبت 150 مین سالگرد زادروز اندیشمند و ادیب فارسی سرا و ایران شناس بنام، علامه محمد اقبال لاهوری ) 1317 - 1252 (، با یکی از سروده های وی درباره ایران، از ایشان یاد شود: چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما، ای جوانان عجم، جان من و جان شما غوط هها زد در خمیر زندگی اندیش هام، تا به دست آورد هام افکار پنهان شمایرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند، دید هام از روزن دیوار زندان شما حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل، آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
تبیین تاثیر الگوی کالبدی بافت های مسکونی بر تعاملات همسایگی در محلات (مورد پژوهی: شهرک مسکونی نفت، نیوسایت، زیتون کارمندی و کیانپارس در شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
35 - 50
حوزههای تخصصی:
همسایگی و تعامل همسایه ها در محله از دیرین یکی از بنیادی ترین پندارهای بستر در معماری و شهرسازی بوده است. پرسمانی که ساختار بنیادی این پژوهش را برپا داده است کاستی تعاملات همسایگی و تغییر سبک زندگی و الگوی رفتاری ساکنین در شهرها شده است. هدف از نگارش این پژوهش جستن رابطه بین کالبد یا فرم محله و میزان تعاملات چهره به چهره در محله است. پژوهش موجود از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و گردآوری داده ها توصیفی-تحلیلی و از نوع کمی-کیفی است که از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) صورت گرفته است. دستاوردهای کاوش موجود روشنگر آن است که یافته های حاصل از پرسشنامه در محلات ویلایی و آپارتمانی تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین در محله های ویلایی رابطه چهره به چهره افزایش می یابد و برعکس در مناطق آپارتمانی رابطه چهره به چهره کاهش می یابد.
تحلیل دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
99 - 110
حوزههای تخصصی:
دست نگاره ها مهم ترین ابزار بیان ایده، بازنمای ایده های ذهنی و تفکر طراحان معماری است. ارتقای دست نگاره ها، همواره موردتوجه متخصصان آموزش معماری هست. دست نگاره به قدرت شناختی طراح معماری در تفکر و پردازش شناختی وابسته است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی بود. روش پژوهش ترکیبی کمی (توصیفی – همبستگی) و کیفی (تحلیل نمونه دست نگاره های دانشجویان) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده هنر و معماری دانشگاه های همدان بود. 162 دانشجو به عنوان نمونه به شیوه ی در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات پاسخ دادند. دست نگاره های مفهومی نیز توسط دو داور ارزیابی شدند. داده ها با روش آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج نشان داد سبک پردازش تجربی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را ندارد، ولی سبک پردازش عقلانی و تفکر سیستمی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را دارند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازآفرینی فضاهای همگانی (مطالعه موردی بوستان ولایت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری دستخوش تغییرات شده و به لحاظ کالبدی و عملکردی دچار فرسودگی می شوند. در این راستا به منظور ارتقای کیفیت فضاهای شهری رویکردهای متعددی ارایه شده، که برآیند سیر تکاملی آن ها بازآفرینی بوده است. بازآفرینی شهری دربرگیرنده ی برنامه هایی با اهداف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن دسته از عوامل موثر بر کیفیت فضاهای همگانی که با موفقیت بازآفرینی شهری در ارتباط است، انجام می شود؛ لذا کوشش دارد ضمن دستیابی به مدلی مفهومی، مهم ترین ابعاد تاثیرگذار بر ارتقای بازآفرینی شهری ارایه دهد. ازنظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS به شناسایی عوامل موثر بر بازآفرینی فضاهای همگانی و میزان تاثیرگذاری آن ها پرداخته شده است. مطابق با نتایج تحلیل در میان مولفه های بعد کالبدی، زیبایی (بارعاملی 983/0)، در مولفه های بعد اقتصادی، عدالت (با بارعاملی 964/0)، در مولفه های بعد اجتماعی – فرهنگی، معنا و هویت (بارعاملی 00/1)، در نهایت از مولفه های بعد زیست محیطی، معنا و پاکیزگی (با بارعاملی 671/0) بیشترین تاثیر را دارند. با حذف مولفه ی آسایش سایر مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری پژوهش نیزحاکی از انطباق خوب مدل است. مولفه های انتخاب شده برای سنجش بازآفرینی فضای همگانی بوستان ولایت تهران از اعتبار لازم برخوردار بوده است.
تحلیل آیکونوگرافی نقوش صخره ای تنگ موردان شهرستان فاریاب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۱)
293 - 311
حوزههای تخصصی:
هنر صخره نگاری از دیرباز مورد توجه جوامع انسانی بوده است. یکی از مناطق شاخص این هنر، تنگ موردان شهرستان فاریاب در جنوب استان کرمان است. در مسیر این درّه نقوش متنوعی نقر شده که شامل نقوش انسان، عقرب، سگ، بز، پرنده، ماهی، پلنگ، شیر، ماه و نقوش مبهم روی صخره ها و یا سنگ های بزرگ حاشیه رودخانه است. برای درک مفاهیم و معانی این نقوش نیاز به شناخت مؤلفه های نمادینی است که روزگاری همانند زبان کلامی، معنایی مشخص در فرهنگ های کهن داشته اند. به نظر می رسد هنرمندان این تنگه درصدد بازگویی روایاتی بوده اند. هدف اصلی این پژوهش دسته بندی نقوش صخره ای تنگ موردان و تحلیل معنای آن ها براساس روش آیکونوگرافی است و در پی پاسخ به این سؤال است که نقوش سنگ نگاره های تنگ موردان از منظر آیکونوگرافی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشند؟ در این راستا آیکونولوژی می کوشد این مؤلفه های نمادین را که به صورت مکرر دیده می شوند با روشی علمی تفسیر نماید. رویکرد پژوهش تاریخی - تحلیلی و مستند نگاری نقوش، به صورت میدانی و کتابخانه ای انجام پذیرفته که بر مبنای بررسی جزئیات و سبک ترسیمی نقوش است. تاکنون امکان تاریخ گذاری دقیق این نقوش به کمک روش های آزمایشگاهی میسر نشده؛ اما نگارندگان با رهیافت سنتی مقایسه ای و تحلیل محتوای نقوش، آن ها را معرفی و تاریخی نسبی را مطرح کرده اند.
الزامات راهبردی ارتقاء ظرفیت خودسازماندهی شهرها در راستای هوشمندسازی؛ مطالعه موردی: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرهای هوشمند، پارادایمی نوین در نظام شهرسازی دنیا محسوب می گردند؛ که مبتنی بر قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، سعی در ارتقای کیفیت زندگی در شهرهایی را دارند؛ که در میان معضلات متعدد؛ با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و غیره غوطه ور هستند. اما شهر هوشمند، پدیده ای جامع، چند بعدی و پیچیده؛ و مبتنی بر پارادایم برنامه ریزی شهری در چهارچوب نظریات نوین پیچیدگی و آشوب است؛ که می توان با تکیه بر این پارادایم، به برنامه ریزی و مدیریت موفق پدیده نوین شهرهای هوشمند پرداخت. در این راستا، پژوهش حاضر از منظر نظریه نوین آشوب، به هدف تدوین الزاماتی راهبردی در راستای تحقق شهر هوشمند اهواز به تحقیق پرداخته است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی- توسعه ای محسوب می گردد؛ که سوال محور بوده و به صورت اکتشافی، با بهره گیری از روش گردآوری داده های اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی؛ و با استفاده از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون آماری تی به صورت تک نمونه ای و همچنین آزمون آماری رتبه بندی فریدمن در نرم افزار SPSS، انجام یافته است. ابزار پیمایش، پرسشنامه لیکرت 5 درجه ای بوده است که روایی محتوایی نهایی آن با نظر اساتید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/906 تائید گردید. جامعه آماری، کارشناسان نهادهای دخیل در فرآیند هوشمندسازی کلانشهر اهواز می باشند. روش نمونه برداری، تلفیقی از روش های گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده در دسترس بوده است؛ که در نهایت 380 پرسشنامه تکمیل گردید. کفایت تعداد نمونه ها با روش KMO تائید گردید. بر اساس یافته های تحقیق، شاخص های 37 گانه ای در چارچوب مولفه های دهگانه شناسایی شد. سپس وضعیت شاخص ها و مولفه های شناسایی شده در شرایط کنونی کلانشهر اهواز ارزیابی گردید؛ در نهایت نیز، با بهره گیری از نتایج تحقیق، در هفت محور الزاماتی راهبردی تدوین شد.
شناسایی مزایا و معایب و چالش های پیش روی خانه هوشمند از منظر کاربران در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، فناوری ها به حدی از پیشرفت و توسعه رسیده اند که در سطح زندگی روزمره نیز غیر قابل چشم پوشی هستند. خانه هوشمند نمایانگر تعریف جدیدی از فضای خانگی است که با ورود هرچه بیشتر فناوری به خانه ها همراه می باشد. جایگاه هوشمندسازی در ایران، به عنوان یک پدیده وارداتی نیازمند مطالعه و بررسی های بیشتر است. هدف از این پژوهش پیدا کردن چالش های پیش روی هوشمند سازی در خانه های ایرانی و دریافتن نوع نگرش کاربران به این موضوع است. در ادامه سعی شده است تا مزایا و معایب و نقاط قوت و ضعف خانه هوشمند با تکیه بر تجربه زیسته کاربران شهر تهران مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش برمبنای هدف یک تحقیق بنیادی و از حیث روش، یک مطالعه کیفی به شیوه مردم نگاریست که با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه کاربران بالفعل و بالقوه خانه هوشمند در شهر تهران انجام شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی نسخه 9 مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش حکایت می کند که مؤلفه های مختلفی در میزان رضایت کاربران از هوشمندسازی خانه ها مؤثر هستند که در گروه کاربران بالفعل عبارتند از مؤلفه های؛ روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیرساخت و تکنولوژی و در گروه کاربران بالقوه نیز شامل مؤلفه های؛ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. نتایج نشان می دهد که علیرغم تصورات اولیه، کاربران بالفعل غالباً از زیستن در این فضاها احساس رضایت می کنند و حتی در صورت عدم رضایت کامل، مزایای هوشمند سازی را انکار نمی کنند. درواقع مهم ترین چالش برای پذیرش خانه هوشمند از دیدگاه هر دو گروه، هزینه های بالای آن است.
بررسی تطبیقی آموزش معماری کشورهای امریکا و ایران؛ بر اساس سه نظریه یادگیری رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
99 - 124
حوزههای تخصصی:
آموزش و یادگیری معماری ازجمله مباحثی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. گره زدن آموزش معماری یا نظریه های یادگیری و ویژگی های هر کدام از آن ها، کمک زیادی به هدفمند نمودن آموزش و ارتقاء آن دارد. این پژوهش بر آن است که به تجربه آموزش معماری در دو کشور ایران و امریکا بر اساس سه نظریه رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی بپردازد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند 8 نفر از اساتید دانشگاه های کشورهای ایران و امریکا است. یافته های این پژوهش در قالب 2 کد تبیینی (تجربه فرد از آموزش آکادمیک و تجربه فرد از محیط آکادمیک)، حاصل استخراج از 115 کد توصیفی، 12 زیرکد تفسیری، 6 کد تفسیری، است. تجارب شرکت کنندگان در این مصاحبه نشان می دهد تفاوت آشکاری بین آموزش معماری کشورهای ایران و امریکا به عنوان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته وجود دارد و آموزش معماری در ایران، در حال حرکت از ویژگی های نظریه رفتارگرایی به سمت شناخت شناسی و آموزش معماری امریکا، در حال حرکت از ویژگی های نظریه شناخت شناسی به سمت سازنده گرایی است.
تحلیل CFD رفتار حرارتی زیستگاه پایدار مریخ با تأکید بر مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
148 - 173
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر بحران زیست محیطی و کمبود انرژی به چالش بزرگی برای معماران، سرمایه گذاران و کاربران صنعت ساختمان تبدیل شده است. یکی از الزامات طراحی معماری در جریان دستیابی به ساختمان بهینه از لحاظ مصرف انرژی، میزان دریافت و حفظ (عدم دریافت) دمای حاصل از تابش خورشید در راستای ایجاد آسایش حرارتی ساکنان و کاربران هست. از سوی دیگر با پیشرفت علم و تکنولوژی، تحقیقات و اکتشافات در حوزه های گوناگون تنها به زمین محدود نشده و مطالعات زیادی در مورد سفر، اسکان و تمدن فضایی انجام شده است. لذا مهندسان مکانیک به یاری معماران پیوسته اند و دیدگاه های خود را مشترکاً در مورد زندگی در فضا مطرح نموده اند. اساساً، معماری فضا تعمیمی از معماری زمین است و ازآنجاکه حدود 40 درصد از مصرف انرژی در بخش ساختمان است، به کارگیری راه های گرمایش (و سرمایش) فعال و غیرفعال کمک قابل توجهی به کاهش مصرف انرژی می کند. ازاین رو در این پژوهش، سعی گردید تا ضمن شناسایی مؤلفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ، با ایجاد پیکره بندی ملهم از گنبدسازی و مناسب با شرایط اقلیمی خاص مریخ، فاکتور تأمین آسایش حرارتی ساکنین زیستگاه را با ترکیب بهینه لایه های شیشه و متریال بتن مریخی مورد بررسی قرار دهیم. در این مطالعه از روش تحقیق «شبیه سازی و مدل سازی» استفاده شده و مواد و روش دستیابی به این هدف، استفاده از شبیه سازی کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت) است. نتایج نشان می دهد که با افزایش سطح بتن مریخی و کاهش سطح شیشه، تشعشع وارد شده موقعیت کمتری جهت خروج از دامنه دارد و اتلاف انرژی کمتر شده است .اهداف پژوهش:شناسایی مولفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ.الگوگیری از مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان در طراحی زیستگاه پایدار در مریخ.سؤالات پژوهش:مؤلفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ کدامند؟چگونه می توان از مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان در طراحی زیستگاه پایدار در مریخ الگو گرفت؟
اولویت های فضاهای دانشگاهی در گذار از دانشگاه های نسل اول و دوم به دانشگاه های نسل سوم و چهارم با تکیه بر مدل سنجش رضایت نوئل-لویتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت کاربران از فضای کالبدی دانشگاه، از عوامل مهم در زمینه رقابت پذیری دانشگاه و جذب کاربر و حضور دوباره آن ها با فعالیت خلاق و بانشاط است. تغییر در اولویت های جمعیتی، سبک زندگی، فناوری، و... در میان مخاطبان دانشگاه و در نتیجه تغییر در ترجیحات آنان همراه با لزوم حرکت ناگزیر به سوی نسل سوم و چهارم دانشگاه ها، اهمیت سنجش رضایت از فضای کالبدی دانشگاه های کشور را روشن می سازد. این پژوهش ارائه چارچوبی عام جهت سنجش رضایت کاربران از فضای کالبدی دانشگاه ها و کاربست این چارچوب در دانشگاه یزد را پی می جوید. بر این اساس رضایت مندی با مناسب سازی مدل سنجش رضایت نوئل-لویتز (Noel-Levitz) با روش تحقیق کمی-پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای از سه گروهِ دانشجویان، اساتید و کارمندان دانشگاه ارزیابی و تحلیل «اهمیت-عملکرد» بر اساس قوت ها، چالش ها، شکاف عملکردی ارائه شد تا بر مبنای نتایج، اولویت های طرح جامع کالبدی دانشگاه یزد تعیین شود. یافته ها در دانشگاه یزد نشان می دهد در حرکت به سوی دانشگاه نسل سوم و چهارم از منظر فضاهای کالبدی دانشگاه، به ترتیب فاکتورهای دسترسی، عوامل حسی-عملکردی و استخوان بندی و چیدمان فضایی تاثیرگذار می باشند. اولویت برنامه های کالبدی برای این دانشگاه عبارتند از: 1)تعریف مجدد سلسله مراتب دسترسی و توسعه مدهای حرکتی؛ 2)انسجام و یکپارچگی فضای دانشگاه؛ 3) برنامه ریزی توسعه دانشگاه با استفاده بهینه از اراضی و ایجاد فعالیت های مرتبط با شهر.
مطالعه نگاره و خط نگاره محراب گچی مسجد دوم بایزید بسطامی از دوره ایلخانی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
43 - 60
حوزههای تخصصی:
مجموعه آرامگاهی بایزید بسطامی در شهر بسطام آثار متنوعی از دوره های مختلف تاریخی را در دل خود جای داده است. پژوهش های صورت گرفته از این مجموعه به توصیف کلی محراب، کتیبه ها، نقش مایه های تزیینی و روابط هندسی اشاره شده است. هدف و تمرکز این پژوهش بررسی نگاره و خط نگاره محراب مسجد مردانه بایزید است. سؤالاتی که برای دستیابی به این هدف می توان مطرح کرد: «نگاره های به کاررفته در این محراب به چه صورت است؟ خط نگاره ها دارای چه نوع خط و متونی هستند؟» روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی است. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، برداشت میدانی، مصاحبه و عکس است. یافته های به دست آمده بیانگر آن است که نگاره ها و خط نگاره ها محراب از جنس گچ و با ضخامت برجسته و برهشته بوده، کتیبه ها از خط کوفی، ثلث و نسخ با زمینه ای از نقوش گیاهی و هندسی و متن کتیبه ها سوره های مبارکه توبه، بقره، جن، گفتار، کلمه الله ربی و محمد است بنی نوشته شده است. نگاره های محراب را می توان به سه شکل گیاهی دهان اژدری، ساقه ها، گل ها و برگ های ختایی، هندسی گره چینی، چندضلعی ها، هندسی ساده، و ترکیبی هندسی گیاهی درهم تنیده یا به شکل آژده کاری بر بدنه نقوش گیاهی تقسیم کرد. تعادل متقارن در محراب و هماهنگی بین نگاره و خط نگاره در کتیبه ها قابل مشاهده است. محراب و نگاره های هندسی و گیاهی دارای ساختار و روابط هندسی منظم بر پایه نسبت های طلایی است.
نقش مفهوم غیاب در خلق درام ابزورد با تکیه بر نظریه واسازی (مطالعه موردی نمایشنامه های در انتظار گودو، آوازخوان طاس و مستخدم ماشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
35 - 50
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخِ حیات ادبیات دراماتیک، «حضور» به عنوان مفهومی بنیادین فرض شده است، چنان که تجلی این مفهوم را می توان به نحوی بارز در وجود و حضور شخصیتِ کنشگر، پی رنگ منظم و عمدتاً پیش برنده در ساختار درام مشاهده کرد. در تقابل با مفهوم حضور - که امری بنیادین فرض شده - اغلب «غیاب» به عنوان جنبه ای دیگر از حضور، نادیده گرفته شده و مغفول مانده است. ژاک دریدا، فیلسوف پساساختارگرا، در نظریه واسازی، با در نظر گرفتن این موضوع که سنت متافیزیک غربی قائم بر حضور بوده و غیاب را نادیده می گیرد، خواستار برهم زدن تقابل های دوگانه رایج در این سنت و شکستنِ ساختارهای موجود شد تا صداهایِ به حاشیه رانده شده و هر آنچه پیش تر غایب بوده است، امکان سخن گفتن پیدا کند. این مقاله، با توجه به نظریه واسازی ژاک دریدا، و با روش توصیفی– تحلیلی، تجلی مفهوم «غیاب» را در نمایشنامه هایِ آوازخوان طاس، در انتظار گودو و مستخدم ماشینی به عنوان نخستین، معروف ترین و یکی از شاخص ترین نمونه هایِ درام ابزورد بررسی کرده، و نشان می دهد که چگونه با واسازیِ ساختار و الگوهای رایج که قرن ها بر سنت درام نویسیِ غرب حاکم بوده، در غیابِ شخصیتی کنشگر و پیش برنده، پی رنگی غیر خطی و تکرارشونده و بی منطقی حاکم بر جهان این آثار، گونه ای جدید از ادبیات دراماتیک شکل گرفته که متناسب است با عصر شکل گیری و قوام این آثار که نوید فضایی تازه تر را وعده می دهند. درواقع این آثار را می توان پیشاهنگانی دانست که نشانگر امکان رخداد گونه هایی تازه از درام با شکستن الگوهای رایج و سنت های تثبیت شده و ایجاد تناسب بین درام هر عصر با مؤلفه هایِ زمانه خویش هستند.
میزان تأثیر تغییرات اجتماعی مخاطب بر درک آثار نقاشی (مطالعه موردی: مردم شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
27 - 45
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ جوامع بشری همواره در معرض تحولات گوناگونی بوده اند، تحولاتی که هرکدام به تنهایی منجر به تأثیرات گوناگونی بر فرهنگ جوامع ازجمله هنر شده است، تحولات اجتماعی و فرهنگی نقشی انکارناپذیر در جهت گیری هنر زمان خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان ارتباط تغییرات اجتماعی و اقتصادی مخاطب با درک آثار هنری است. تحقیق حاضر ترکیبی از روش های نیمه تجربی و توصیفیِ تحلیلی بود. جامعه آماری، ساکنین شهر کرمان در سال 1398 بودند. نمونه گیری از نوع خوشه ای بود. در حین نمونه گیری، با روش گلوله برفی هم اقدام به یافتن افرادی کردیم که طبقه اجتماعی- اقتصادی آن ها در کوتاه مدت ارتقاء قابل توجهی داشته است. یافته ها نشان داد که تغییرات اجتماعی مخاطب بر درک و خوانش او از آثار نقاشی تأثیرگذار است، زیرا طبقات اجتماعی می تواند باعث تغییر در سبک زندگی و نیز سلیقه افراد زیرمجموعه خود باشند و این تغییر در سبک و سلیقه جامعه باعث تغییر در نگرش و نگاه آن ها در تمامی سطوح زندگی ازجمله درک و خوانش آثار نقاشی می شود.اهداف پژوهش:سنجش میزان ارتباط تغییرات اجتماعی و اقتصادی مخاطی بر درک آثار هنری براساس نظریه دریافت.شناسایی عوامل مؤثر بر مدت زمان مواجهه مخاطب باتوجه به تغییرات اجتماعی و اقتصادی وی با آثار نقاشی.سؤالات پژوهش:تغییرات اجتماعی و اقتصادی در نوع نگرش و درک مخاطب آثار نقاشی چه تأثیراتی دارد؟چه عواملی بر مدت زمان مواجه مخاطب با آثار نقاشی تأثیر دارد؟
سنجش درجه هم پیوندی نظام فضایی با استفاه از تکنیک چیدمان فضا (مطالعه موردی: خانه های شهر بندر کنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
522 - 535
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش سنجش هم پیوندی الگوی خانه های سنتی بندر کنگ با استفاده از نرم افزار دپس مپ (چیدمان فضا) تکنیک هم پیوندی صورت می گیرد که در دو فاز بررسی و شناخت مبانی نگرش نحو فضا در معماری با تأکید بر هم پیوندی در بناهای مسکونی بومی بندر کنگ و بررسی چیدمان فضایی بناهای مسکونی در جهت شناخت الگوهای فضایی و تأثیر روابط اجتماعی و فرهنگی به آن پرداخته می شود. برای رسیدن به این هدف پژوهشی با رویکرد توصیفی-تحلیلی، و خروجی های نرم افزار و داده های کتابخانه ای و مقالات معتبر علمی به بررسی درجه هم پیوندی در خانه های مسکونی بندر کنگ به عنوان بافتی بکر و دست نخورده در معماری بومی استان هرمزگان صورت گرفته است. فرآیند شبیه سازی نرم افزار تخصصی نحو فضا جهت بررسی شاخص هم پیوندی برای رسیدن به تحلیل جامع و دقیق استفاده شده است. این بررسی، استدلال منطقی تحلیل و نظام فضایی خانه ها را به وسیله هم پیوندی مورد ارزیابی قرار می دهد داده های حاصل از تحلیل با استفاده از نمودارهای توجیهی منتج به آن ها به ارزیابی درجه هم پیوندی فضاها می پردازد. نتایج حاصل از تحقیق و ثبت مشاهدات حیاط با بالاترین درجه هم پیوندی و فعال ترین فضا به عنوان کانون اجتماع پذیری و منعطف ترین و یکپارچه ترین فضا در خانه ها ارزیابی کرده که بیشترین تعاملات اجتماعی در آن رخ می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد هم پیوندی به عنوان یک ویژگی مشترک در تمامی خانه ها وجود دارد اما دارای نوسان درونی است و در مجموع می توان تمامی خانه ها را یکپارچه دانست.اهداف پژوهش:۱. سنجش هم پیوندی در الگوی خانه های سنتی کنگ با استفاده از روش چیدمان فضایی.۲. مقایسه تطبیقی هم پیوندی در نظام فضایی خانه های بندر کنگ.سوالات پژوهش:هم پیوندی در الگوی خانه های سنتی بندر کنگ توسط روش چیدمان فضای به چه صورت قابل سنجش می باشد؟۲. آیا هم پیوندی در نظام فضایی خانه های بندر کنگ با یکدیگر قابل مقایسه و بررسی است؟
نشانه های مشترک فرهنگ عامه در قصه نوشآفرین گوهر تاج و کتاب مصور هزار و یکشب صنیع الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
571 - 594
حوزههای تخصصی:
قصه نوش آفرین گوهرتاج، داستان عامیانه و منثور دوره صفوی است که نویسنده آن نامعلوم است. این داستان، قصه عشق ابراهیم شاهزاده چین به نوش آفرین گوهرتاج شاهزاده دمشق است. قصه به شرح تلاش ها، جنگ ها و دلاوری های شاهزاده ابراهیم برای رسیدن به نوش آفرین گوهرتاج می پردازد. ازآنجاکه قصه نوش آفرین گوهرتاج، داستانی عامیانه است، عناصر مختلف فرهنگ عامه در این اثر به گستردگی دیده می شود. ازجمله؛ موجودات عجیب، اتفاقات شگفت انگیز، مکان ها و اشیاء عجیب، اعتقادات و باورهای مذهبی، باورهای خرافی، آداب ورسوم اجتماعی، کنایات و ضرب المثل ها. کتاب هزار و یک شب نیز از معروف ترین منابع ادبی و داستانی مربوط به حوزه فرهنگی شرق است که در دوره قاجار توسط صنیع الملک مصور شده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. در این پژوهش با ذکر نمونه های از عناصر فرهنگ عامه، در قصه نوش آفرین گوهرتاج و تطبیق آن با نگاره های نسخه مصور هزار و یک شب صنیع الملک به تحلیل و بررسی بارتاب فرهنگ عامه در این دو اثر پرداخته شده است. در بررسی فرهنگ عامه در قصه نوش آفرین گوهرتاج، جنبه ها و ابعاد مختلف زندگی مردم عادی قابل مشاهده است. این اثر حاوی مطالب مهم و ارزشمندی از فرهنگ مردم دوره صفوی و تا حدودی قاجار است و اعتقادات و باورهای عامیانه آن دوره در این اثر بازتاب گسترده ای دارد. درحالی که کتاب مصور هزار و یک شب صنیع الملک مربوط به دوره قاجار است و یک مجموعه داستانی است نه یک داستان واحد.اهداف پژوهش:آشنایی با مؤلفه های فرهنگ عامه در قصه نوش آفرین گوهرتاج و نسخه مصور هزار و یک شب.بررسی نقش اوضاع اجتماعی و فرهنگی در زمان قصه نوش آفرین گوهرتاج.سؤالات پژوهش:مهم ترین مؤلفه های فرهنگ عامه در قصه نوش آفرین گوهرتاج و نسخه مصور هزار و یک شب صنیع الملک چیست؟اوضاع اجتماعی و فرهنگی در زمان قصه نوش آفرین گوهرتاج چگونه بوده است؟
تدوین شاخص های بازطراحی جداره محورهای تاریخی از منظر رخداد معنا و بازآفرینی تصویر ذهنی شهروندان: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۶-۱
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مطالعه ی جداره محورهای تاریخی موضوع ضروری برای ارزش گذاری و حفظ هویت فرهنگی انسان ها در ساختار شهر تلقی می شود و به نوعی میراث ذهنی و معنایی یک جامعه است. در حالی که اکثر مطالعات بر روی کالبد جداره های شهری تمرکز دارد، پژوهش های محدودی برای تجزیه و تحلیل جداره محورهای تاریخی بر اساس ابعاد ذهنی و معنا انجام گرفته است و ریشه اصلی شکاف تحقیقاتی در این حوزه تلقی می شود. اهداف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی شاخص های موثر در بازطراحی جداره محورهای تاریخی بر اساس ابعاد کالبدی رخداد معنایی و تصویر ذهنی شهروندان تلقی می شود. همچنین ترکیب کمی-کیفی پژوهش ها و مطالعات صورت گرفته در این حوزه در جهت اعتبارسنجی شاخص ها از اهداف دیگر پژوهش است. روش ها: به منظور رسیدن به هدف از روش مرور سیستماتیک بهره گرفته شده است و مقالات علمی-پژوهشی فارسی و انگلیسی جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده است. بررسی تعامل و ارتباط میان پژوهش ها انجام شده با استفاده از ابزار مروری دارای جایگاه عمیقی می باشد. جامعه آماری پژوهش در حدود 73 مقاله است که مبتنی برکلیدواژه های (تصویرذهنی، معنا، جداره محورهای تاریخی) می باشد. برخی مقالات در روند غربالگری مبتنی بر چک لیست پریزما از فرآیند پژوهش کنار گذاشته شده است. در نهایت 57 مقاله جامعه آماری نهایی پژوهش را تشکیل داده است. در این راستا از پایگاه های اطلاعاتی فارسی (ایران داک، سیویلیکا، علم نت، مگیران) و در حوزه مقالات انگلیسی زبان از پایگاه های (اسکوپوس، الزویر) و موتور جستجوی علمی گوگل اسکالر استفاده شده است. یافته ها: خروجی مطالعات نشان دهنده آن است که پراکندگی جغرافیایی و ویژگی های زمینه ای محیط، تاثیر مستقیم بر درک معنای محیطی در جداره های شهری دارد و شاخص ها از این موضوع نیز تبعیت می کنند. ساختارهای درونی جامعه، فرهنگ و ابعاد فردی نیز فراوانی بسیاری در ادبیات مروی جهان دارد. همچنین در بعد کمی پژوهش کمبود استفاده از نظریات پایه و ارتباط سازی میان شاخص ها از ضعف های اصلی در پژوهش های انجام شده تلقی می شود. بر این اساس اجزا و کیفیت های جداره های شهری و ارتباط میان آن ها با نظریات پایه از طریق ابزارهای تحلیلی و ماتریس جمع آوری شده است. شاخص هایی از قبیل حفظ وابستگی های فردی و اجتماعی به محیط، درگیری حواس پنچگانه، وجود حجم بر مبنای شکل حاصل از معنای شکل گرفته از اذهان عمومی مردم، نیز بیشترین فراوانی و تاثیرگذاری را بر روی احیای جداره محورهای تاریخی از منظر ابعاد ذهنی و معنایی دارد. نتیجه گیری: نتایج بیان گر ارتباط عمیق میان ذهن و ابعاد معنایی در جداره های تاریخی است. محورهای تاریخی به دلیل وجود میراث عمومی و ارزش های فرهنگی-تاریخی، هویت منحصر به فرد و کاراکترهای مستقل شخصیتی دارند که می تواند ذهن را برای درک معنای ملموس درونی آن تحریک کند و شاخص های استنباط شده سبب تزریق معنا در بطن جداره های تاریخی می شود. این شاخص ها می تواند عصب های ذهنی و شناختی را در جهت ماندگاری تصویر ذهنی تقویت کند.
تحلیل سیرت فریدون و تجلی آن در نگاره «فریدون برای آزمودن خصایل پسران به هیأت اژدها در می آید» با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه- میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرچا الیاده وقایع باستانی را با اندیشه های تمدن های دیرین مرتبط دانسته، به آن ها ماهیتی دینی می بخشد. این مقاله در تلاش است با رویکرد پدیدار شناسانه دینی ازنظر الیاده به شخصیت اسطوره ای فریدون در شاهنامه و بازتاب آن در نگاره فریدون برای آزمودن پسرانش به هیئت اژدها درمی آید بپردازد. توجه به سیرت فریدون و سایر شخصیت ها در داستان و تجلی آن در نگاره بر اساس وجه انسان آیینیِ جهان باستان، منظور اصلی این مقاله است. در این زمینه سؤال هایی مطرح می شوند مبنی بر اینکه چگونه دگردیسی فریدون به اژدها برای آزمودن خصایل پسران به فرهنگ دینی و اسطوره ای ارتباط می یابد و ارتباط پدیدارشناسانه دینی با عناصر انسانی و غیر انسانی نگاره چگونه تعریف می شود. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی و منابع آن از نوع کتابخانه ای است. نتایج نوشتار نشان می دهد که به طورکلی سیرت فریدون، ماجرای آزمودن خصایل پسران و قدرت دگردیسی او همه در ارتباط با نیروهای ماورایی شکل می گیرد و نقاش با استفاده از عناصر نمادینی چون اژدها، غُرم، موجود وهمی و اسب، در تجسم بخشیدن فضای اسطوره ای داستان کوشیده است.
تحلیلی بر نقوش ابزارجنگی محفوظ در موزه کراکو منسوب به شاه صفی (سلیمان )بر اساس رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
140 - 155
حوزههای تخصصی:
نبرد و جنگ با اهریمن از جمله موضوعاتی است که از آغاز آفرینش در اساطیر وجود داشته و در همه ادوار مورد توجه بوده است. برای نبرد و جنگ نیاز به ابزاری بود که گاه قهرمانان به همان ابزار شناخته می شدند. این ابزار جنگی در دوره صفویه علاوه برکاربرد نظامی، کارکرد زیبایی شناسانه نیز داشت. از جمله این ابزار، ابزارآلات جنگی منسوب به صفی دوم(شاه سلیمان) بوده که در موزه کراکو محفوظ است. این ابزار شامل چهار آیینه، سپر، ساعدبند و کلاهخود بوده و مزین به اشعاری به زبان فارسی، نام سلیمان، تصاویر گرفت و گیر، شکار و نقش خورشید است. در همه وسایل مذکور ارزش بصری خورشید بیش از دیگر نقوش است و نوشتار موجود در کتیبه ها نیز اشاره به قهرمانان شاهنامه، ایران باستان و نام شاه سلیمان دارد. با توجه به آنکه این رزم افزارها در دوره صفویه و در گفتمانی اسلامی، خلق شده است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا خورشید و نشانگانی چون شاخ و شکار، در زره افزار شاه صفی دوم(سلیمان) نقشی اساسی دارند و معنای این نقوش چگونه قابل تبیین است؟ با توجه به آنکه هدف از این پژوهش تحلیل نقوش جنگ افزارهای منسوب به شاه صفی دوم است، برای رسیدن به پاسخی مناسب به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد آیکونولوژی تصاویر موجود تحلیل و تفسیر شده است. داده های پژوهش بیانگر آن است تغییر نام صفی میرزا به سلیمان، بیانگر اعتقادات ماورائی وی و آن دوران است، همچنین در این دوران حکمت ایرانی و اشراقی از نو زنده می-شود و به نظر می رسد که استفاده از نقوشی چون خورشید، شاخ، شکار و پرنده در ابزارجنگیِ وی نیز بیانگر برخورداری از قدرت مهر یا نور است. از آنجا که در آیین مهری، میترا خدای حامی جنگجویان نیز بود، این اعتقادات در جهان بینی مردم وارد شده و هنرمند آگاهانه یا ناآگاهانه از خورشید، تصاویر نبرد و شاخ به منظور مراحل تشرف در آیین مهر و مدد رسانی مهر یا میترا در نبرد به شاه سلیمان و بیان قدرت وی استفاده کرده است.
ارزیابی ریسک ایستگاه های مترو در مواجهه با تهدیدات انسان ساخت و مخاطرات طبیعی با روش رمکپ پلاس (مطالعه موردی: ایستگاه های خط یک مترو کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
53 - 73
حوزههای تخصصی:
زیرساخت حمل ونقل شهری به خصوص سامانه متروی کلان شهر تهران که روزانه برای جابه جایی میلیون ها نفر مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان یکی از حیاتی ترین زیرساخت های کشور شناخته می شود. هرگونه اخلال در فعالیت شبکه مترو می تواند به تأثیرات گسترده ای در سایر زیرساخت های مرتبط، از جمله شبکه حمل ونقل عمومی و سیستم توزیع برق داشته و همچنین به نارضایتی های اجتماعی منجر شود. در این راستا، در پژوهش حاضر دارایی های حیاتی (از جمله انسانی، فیزیکی و سایبری) ایستگاه های خط یک متروی کلان شهر تهران تحت ارزیابی ریسک به روش رمکپ پلاس قرار گرفته است. بازه گسترده ای از تهدیدات انسان ساخت و مخاطرات طبیعی و همچنین پیامدهای آنها به صورت کمّی در ایستگاه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. با محاسبه مقادیر کمّی آسیب پذیری و احتمال وقوع رویدادها، عدد ریسک به صورت کمّی محاسبه شد. نتایج نشان دادند که خطرپذیرترین دارایی ها در میان سرمایه های فیزیکی و سایبری، سیستم سیگنالینگ، واگن های قطار، اتاق کنترل، پله های برقی، سامانه پست فشار قوی اختصاصی از شبکه توزیع برق و همچنین سیستم هدایت آب ایستگاه ها بودند. برای سرمایه های انسانی نیز مسافرین و کارکنان در بخش های سکو، ورودی های ایستگاه و سالن فروش بلیط مشمول خطرپذیرترین دارایی ها می شوند. همچنین مهم ترین تهدیدات و مخاطراتی که در صدر جدول پرتکرارترین و مخاطره آمیزترین ها بودند به ترتیب شامل تروریست ها (اعم از انتحاری و بمب گذاری گروهی)، وسایل نقلیه بمب گذاری شده در محیط ورودی ایستگاه ها، خرابکاری های فیزیکی و سایبری، آلودگی ها و دزدی سایبری برای بخش تهدیدات تروریستی و سیل و زلزله برای بخش مخاطرات طبیعی می شوند.