فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق حاضر، مقایسه حق برشهر کودکان در دو منطقه برخوردار و نابرخوردار شهر کرمانشاه است. از این منظر، با معرفی امکانات کالبدی و فضایی حق برشهر کودکان در دو منطقه، استدلال می کنیم که بهره مندی از حق برشهر فراتر از فضا و کالبد، موکول به مناسبات کلان اقتصاد سیاسی جامعه است. بر همین قیاس، رویکرد نظری مقاله، تعریف کودکی براساس همین مناسبات و معرفی مؤلفه های حق برشهر کودکان است.روش تحقیق انتقادی است که متکی بر بازخوانی داده های موجود از منظر مناسبات اقتصاد سیاسی و افشای دلالت های پنهان آن ها است. روش جمع آوری داده ها مشاهده میدانی محله های دو منطقه مورد مقایسه بوده است.براساس داده های تحقیق، در منطقه 1، تعداد 12 پارک مجهز به وسایل بازی کودکان با 134 هزار مترمربع مساحت وجود دارد که این تعداد در منطقه 7 تعداد 6 پارک با 56 هزار مترمربع مساحت است. چهار شهربازی خصوصی در منطقه 1 و یک شهربازی خصوصی در منطقه 7 وجود دارد. 91 مدرسه خصوصی در منطقه 1 و 17 مدرسه خصوصی در منطقه 7 دایر است.براین اساس نتیجه تحقیق حاکی از تفاوت چشمگیر در مؤلفه های فضایی و کالبدی دو محله در زمینه حق برشهر کودکان است. این مقاله استدلال می کند اگرچه دو محله در مقایسه امکانات سرگرمی، بازی، آموزش و اغذیه متفاوت هستند، رفع این نابرابری فراتر از امری کالبدی-فضایی و موکول به کاهش نابرابری عمومی در جامعه و مستلزم بازاندیشی مناسبات اقتصاد سیاسی موجود است.
مقایسه اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
159 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت در اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش (طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی) دو گروه آزمایش می باشد جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پنجم و ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال 1401 بود. 30 کودک دارای اختلال یادگیری که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول تحت آموزش حافظه فعال شامل 16 جلسه آموزشی و گروه آزمایش دوم تحت آموزش ادراکی-حرکتی در 16 جلسه قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت، بدون هیچ مداخله ای در انتظار ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سیاهه ی مشکلات شنوایی فیشر و آزمون کلوز بود. تحلیل داده های این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرمافزار SPSS-23 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری اثربخش بود و بین اثربخشی این دو درمان در مولفه های تمایزگذاری و حدت شنیداری تفاوت معنادار وجود داشت. براین اساس می توان گفت میزان افزایش در گروه تمرین ادراکی-حرکتی در مولفه های تمایزگذاری و حدت شنیداری بیشتر از گروه آموزش حافظه فعال بود. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین مولفه های پردازش شنیداری و درک مطلب در مرحله ی پس آزمون نسبت به مرحله پیگیری تفاوت معنادار وجود نداشت؛ بدین معنا که اثربخشی این دو درمان در مرحله پیگیری، ماندگار بود.
بحث و نتیجه گیری: تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری نقش بسزایی و منجر به بهبود در این کودکان شد.
سنتزپژوهی مولفه های برنامه درسی فوق برنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه درسی فوق برنامه می تواند نقش موثری در بهبود برنامه درسی داشته باشد. در نتیجه، هدف این مطالعه سنتزپژوهی مولفه های برنامه درسی فوق برنامه بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه اجرا، کیفی از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش مقاله های مرتبط با برنامه درسی فوق برنامه سال های 1379 الی 1399 به تعداد 200 مورد بودند که تعداد 113 مورد آنها پس از بررسی اولیه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش یادداشت برداری از مقاله های مرتبط با برنامه درسی فوق برنامه بود. داده های حاصل از یادداشت برداری با روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای برنامه درسی فوق برنامه 53 مولفه شناسایی شد که مهم ترین آنها شامل: 1. اثربخشی فعالیت های فوق برنامه، 2. تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر رشد اجتماعی و تمامی ابعاد مهارت های اجتماعی، 3. اجرای اصول و ویژگی های فعالیت های فوق برنامه، 4. علل عدم مشارکت در فعالیت های فوق برنامه، 5. تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی، 6. تاثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و غیره بر فعالیت های فوق برنامه، 7. نقش مطالعه، ورزش، سخنرانی علمی و کارگاه های آموزشی بر فعالیت های فوق برنامه، 8. برنامه ها، تشکیلات، نیروی انسانی، بودجه و امکانات فوق برنامه، 9. هماهنگی فعالیت ها بر اساس تمایل، نیازها، علائق و استعدادها، 10. تأمین سلامتی، بالابردن سطح سلامتی و ارتقای سلامت افراد و 11. شناسایی آثار و ارزش های فعالیت های فوق برنامه در راستای تحول در برنامه رسمی بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برخی از مهم ترین مولفه های برنامه درسی فوق برنامه را مشخص ساخت که متخصصان و برنامه ریزان بر اساس آنها می توانند گام موثری در جهت بهبود طراحی و اجرای برنامه درسی فوق برنامه بردارند.
نقش فرهنگ در مفهوم سازی علوم اجتماعی؛ دیالکتیک امر خاص و عام در روش شناسی تیپ آرمانی ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
39 - 66
حوزههای تخصصی:
کلاسیک ها و معاصران جامعه شناسی و اندیشه اجتماعی، در سه رهیافت اثباتی، ضداثباتی و پسااثباتی منطق و ساختار مفاهیم در علوم اجتماعی را حول این پرسش ها مورد بحث و تعمق قرار داده اند: مفاهیم علوم اجتماعی و مفاهیم علوم طبیعی ازحیث ساختار، هدف و کارکرد چه شباهت و تفاوتی با هم دارند؟ انواع مفاهیم علوم اجتماعی کدام اند؟ آیا مفاهیم علوم اجتماعی از نوع مفاهیم عام علوم طبیعی هستند یا از گونه مفاهیم فردی مورخان؟ آیا مفاهیم علوم اجتماعی ارزش بارند یا رها از ارزش؟ در پاسخ به این پرسش ها مقاله حاضر از طریق بررسی مبانی کانتی و نئوکانتی نظریه پسااثباتی وبر، ماهیت، ساختار و کارکردهای مفهوم سازی تیپ آرمانی را در قالب هشت گزاره مرتبط با هم صورتبندی کرده است. این مقاله به طور سلبی استدلال می کند که تیپ آرمانی متمایز از مفاهیم فردی مورد نظر ریکرت، مفاهیم کلی علوم طبیعی-ریاضی، مفاهیم طبقه بندی کننده و مفاهیم جمعی برگرفته از زندگی روزمره است؛ سپس به طور ایجابی استدلال می کند که تیپ آرمانی ارزش بار و از سنخ مفاهیم تکوینی است. تیپ آرمانی ابزاری ضروری برای امکان بررسی علمی واقعیت اجتماعی، فهم معنای کنش، تحلیل علّی پدیده های اجتماعی، تأمین و افزایش دقت مفهومی، راهنمای ساخت فرضیه، ارزیابی واقعیت ، ارزیابی سیاستگذاری ها و بررسی تطبیقی است.
طراحی مدل توسعه سرمایه انسانی در دانشگاه ها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور با رویکرد سیاست های کلی نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه منابع انسانی از اصلی ترین اولویت ها در نظام جمهوری اسلامی است لذا اهتمام مراکز آموزشی کشور به توسعه و بهسازی منابع انسانی خود، ضرورتی انکارناپذیر است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه سرمایه انسانی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی کشور با رویکرد سیاست های کلی نظام اداری انجام گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات کمی است و به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی می باشد. جامعه آماری کلیه کارمندان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 1700 نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 313 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تشکیل پانل خبرگی نیز تعداد 15 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که روایی آن با استفاده از شاخص های CVI و CVR و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ (0.85) تأیید شد. پس از استخراج مؤلفه ها از مبانی نظری، با استفاده از دلفی فازی، مؤلفه های مدل پالایش و در پنج بعد دسته بندی گردید. برای آزمودن مدل نیز از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم استفاده گردید. جهت بررسی میزان توسعه سرمایه انسانی به ازای ترکیب های مختلف ابعاد از استنتاج فازی استفاده شد. بر اساس نتایج، مؤلفه «ارزش مداری» مهم ترین مؤلفه مدل می باشد. همچنین به منظور توسعه مطلوب سرمایه انسانی، بعد عدالت محوری و بعد دانش گرایی و شایسته سالاری مبتنی بر اخلاق اسلامی حائز بیشترین اهمیت در بین ابعاد پنج گانه می باشند.
واکاوی آسیب های اجتماعی پیش روی زنان زندانی شهرستان گرگان پس از آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته زنان زندانی شهرستان گرگان از حمایت های اجتماعی و بازسازی زندگی پس از زندان است. این پژوهش از نوع کیفی و با استراتژی پدیدارشناسی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند و جامعه هدف، پانزده نفر از زنان زندانی آزادشده در شهرستان گرگان است که به طور قضاوتی هدفمند و تاحد اشباع نظری انتخاب شدند. اعتباریابی نتایج با معیارهای لینکلن و گوبا انجام شد. نتایج نشان داد که فرایند بازسازی زندگی پس از زندان، بدون درک و فهم پیش زمینه ها و شرایط زمینه ای که در گذشته و تجربه زندگی افراد دخیل است، قابل بررسی نیست. یافته ها نشان داد که بازسازی زندگی پس از زندان، فرایندی پیچیده و چندبُعدی است و زنان سابقه دار برای تکمیل آن نیازمند بازسازی فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی زندگی شان از جنبه های عینی و ذهنی هستند. تجربه زندگی در زندان، تبعات و پیامدهای مثبت و منفی متعددی نیز دارد که در بازگشت موفقیت آمیز زنان به جامعه یا شکست آنان در فرایند بازسازی مؤثر است.
تأثیر روش های نوین یادگیری بر درگیری تحصیلی تفکر و سواد رسانه ای در چهارچوب طبقه بندی فعالیت های متمایز شده آشکار یادگیری (DOLA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۷)
178 - 193
حوزههای تخصصی:
در دنیای مدرن امروزی ،سلامت فکری و انتقادی هر جامعه ای در گرو پرورش دانش آموزانی با قدرت تفکر بالا و سواد رسانه ای قوی است. هدف از این پژوهش بررسی روش های یادگیری در چهار سطح مختلف در چهارچوب طبقه بندی فعالیت های متمایز شده آشکار یادگیری (DOLA) بر درگیری تحصیلی تفکر و سواد رسانه ای دانش آموزان است.سوال اصلی این است که آیا آموزش در چهارچوب فعالیتهای متمایز شده آشکار ( DOLA) (سطوح آموزشی انفعالی، فعال،سازنده گرا، تعاملی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر کلاس دهم موثر است .روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم دبیرستان های دولتی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1396-1395 بود. 117 نفر (30 نفر در گروه کنترل، 28 نفر سطح فعالیت تعاملی، 30 نفر سطح فعالیت سازنده گرا،29 نفر سطح فعالیت فعال) به طور تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری نمرات درگیری تحصیلی از پرسشنامه درگیری تحصیلی تینیو (2009) استفاده شد. تمام گروه ها به مدت 8 جلسه تحت آموزش قرار گرفت. بعد از جمع آوری داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS آزمون کوواریانس یک راهه (ANCOVA) و مقایسه زوجی بونفرونی به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که آموزش در این چهارچوب بر درگیری تحصیلی تفکر و سواد رسانه ای تاثیر مثبت و معناداری دارد. سطح تعاملی نسبت به سایر گروه ها بالاترین اختلاف مثبت را با بقیه گروه ها داشت و بعد از آن به ترتیب سطح سازنده گرا، فعال و انفعالی قرار گرفتند.
توصیف کیفی تجارب دانشجویان از حضور در کلاس های درس دانشگاهی در دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلاس درس، عرصه ای چندبعدی و در ساده ترین شکل، دریچه ای است برای فهم تحولات، تغییرات و به طورکلی، آنچه در دانشگاه ها می گذرد. هدف پژوهش حاضر، توصیف تجارب دانشجویان دختر مقطع کارشناسی رشته جامعه شناسی از حضور در کلاس های درس دانشگاهی در دانشگاه اصفهان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیف کیفی بر 20 نفر از دانشجویانی انجام شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. داده ها در اواخر دوره شیوع کرونا، با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته حضوری و آنلاین گردآوری و در ادامه با روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس تحلیل داده ها، دو مضمون اصلی «به حاشیه رفتن یادگیری» و «به حاشیه رفتن تعاملات علمی» و شش مضمون فرعی به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان می دهد به واسطه تحولاتی که در نظام دانشگاهی و جامعه انجام شده است، معنا و مفهوم و کارکردهای کلاس درس به مثابه یک فضای آموزشی و اجتماعی، چالش برانگیز شده است. این امر مستلزم توجه جدی به تغییر در ذائقه ها، عادت واره ها و کنش های دانشجویان و استادان و استفاده از روش های متنوع تر با هدف بهبود یادگیری دانشجویان و افزایش بازدهی آموزش عالی است.
جامعه شناسان ایرانی و پیش بینی تغییرات نهاد خانواده در ایران (یک مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات جوامع امروزین پیچیدگی روزافزون و به تبع آن خودبسندگی و استقلال نهادها برابر عاملین اجتماعی است. در فرایند مدرنیزاسیون، نهادها، عینیتی مستقل از کنشگران پیدا می کنند. این پیچیدگی فرایند مدیریت جامعه را دچار مسائلی می کند که توجه به آینده و پیش بینی روندها و فرایندها را می طلبد. پیش بینی، یکی از خواص فراموش شده علم در جامعه شناسی ایرانی است. به گونه ای که تقریبا جامعه شناسی در ایران طی چهاردهه گذشته کوششی برای اعلان آینده پیرامون نهادی خاص و با تغییراتی در یک حوزه نداشته است. با این وجود به صورت ناخودآگاه، جامعه شناسان پیش بینی هایی داشته اند که محقق شده است. برخلاف جریان غالب جامعه شناسی در جهان که آینده نهادهای اجتماعی از جمله خانواده بیشتر مورد توجه بوده است، جامعه شناسان در کشور ما، بیشتر پدیده هایی که نماد تغییرپذیری جامعه هستند، همچون انقلاب ها و جنبش های اجتماعی را به عنوان انواع مختلفی تغییرات اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله بر آن است با بررسی نگاه جامعه شناسان ایرانی پیرامون تغییرات خانواده ایرانی که در مقالات آنان منعکس شده است، آن چه در لابلای متون به عنوان نگاه به آینده خانواده ایرانی بوده است را دسته بندی و احصا نماید.برای پاسخ به این سؤال که «جامعه شناسان ایرانی چه پیش بینی هایی درباره خانواده ایرانی در ابعاد ازدواج، بعد خانواده و طلاق داشته اند» بهترین روش استفاده از تحلیل شکاف است که ابتدا در فضای مهندسی و به مرور زمان در مطالعات بازار استفاده شد.در ایران با دو نوع نگاه به آینده روبه رو هستیم. اولین مدل کار محققان آینده در دهه اخیر است که در پنج سال پیش قدرتمندتر شده است. جامعه شناسان نگاه دیگری به آینده دارند. آن ها تقریباً هرگز ادعای پیش بینی نکرده اند، اما درباره رویدادهای آینده به ویژه درخصوص خانواده ابراز نگرانی کرده اند. در میان تمام نظریه های جامعه شناسان دو مورد را می توان به وضوح بیان کرد؛ اول اینکه هیچ یک از آن ها ادعا نکرده اند آینده خانواده را پیش بینی می کنند، حتی اگر در عمل چنین کرده باشند. نکته بعدی این است که هیچ کدام از آن ها از روش های متعارف آینده نگر در دنیای امروز استفاده نکرده اند. البته بخش قابل توجهی از روش تحقیق آینده پژوهان نیز برگرفته از جامعه شناسی است. جامعه شناسی سنتی غنی در مطالعات آینده جهان معاصر است. با وجود این، در حوزه روش کسانی که از آینده خانواده صحبت کردند، به صراحت از روش آینده نگر سخنی نگفتند.جامعه ایران را برخلاف آنچه شناخته شده است، می توان با مطالعه ای پیمایشی پیش بینی کرد. این موضوع در حوزه خانواده نیز کاملاً مشهود است.
تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق: (با تأکید بر سنخ شناسی معنای طلاق و نقش تحولات دوره زندگی در وقوع طلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
415 - 436
حوزههای تخصصی:
بروز تغییرات متعدد در روند زندگی و ظهور رخدادهای ناگهانی، تعاملات زوجین را با مشکلات اساسی مواجه می کند. پژوهش حاضر به منظور رسیدن به فهم عمیق تر از معنایی که به طلاق منتسب می کنند و نقش تحولات زندگی در طلاق بر اساس تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق، به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها با شانزده نفر از (زنان و مردان) متقاضی طلاق در محدوده سنی 27 تا 45 سال، مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق انجام شده است. مصاحبه کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سهولت تحلیل داده ها از نرم افزار maxqda استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، فهم افراد از معنای طلاق در سه مضمون اصلی راه رهایی، نقطه پایان و پذیرش واقع بینانه شناسایی شد. همچنین عوامل بروز تغییرات در روند زندگی مشترک مانند تغییرات در وضعیت (سلامت شخص، وضعیت شغلی، روابط شبکه ای، روابط جنسی، سبک زندگی، تغییرات در محیط، اتفاق های غیرمترقبه، تغییر ناگهانی در منزلت و استحاله ارزشی) به عنوان بسترهای اصلی طلاق شناسایی شدند که هرکدام را می توان با بررسی دقیق مسئله و مدیریت شایسته آن، حل و رفع یا از بحرانی شدن مسائل و متلاشی شدن خانواده جلوگیری کرد.
چند فرهنگی گرایی در اندیشه های فلسفی و سیاسی: امکانی برای زندگی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
343 - 370
حوزههای تخصصی:
چندفرهنگی گرایی موضوعی مهم در اندیشه های فلسفی و سیاسی معاصر است. این جریان فکری که در بسیاری از کشورهای غربی در عرصه های اجتماعی و سیاسی به کار گرفته شده، ریشه های فکری قوی و پیشینه طولانی دارد. از آنجا که زیست مناسب سیاسی و اجتماعی هدف مهم جوامع مختلف بشری و نحله های فکری متعدد است، پرسش محوری پژوهش این است که آیا چندفرهنگی گرایی امکان بهتری برای زندگی خوب فراهم می کند؟ پاسخ پژوهش این است که چندفرهنگی گرایی با تأکید بر نسبیت فرهنگ در عصر جهانی شدن و افزایش ارتباطات جهانی، امکان بهتری برای زیست همه انسان ها فراهم می سازد و از قابلیت های مفهومی مناسبی برخوردار است. برای بررسی این فرضیه با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری کتابخانه ای، نخست تلاش شده تا پیشینه فکری این جریان فکری از دوره باستان تا نحله های فکری دوره مدرن روشن گردد و سپس سعی شده تا نشان داده شود که چرا بازتعریف چندفرهنگی گرایی در مقایسه با فایده گرایی، چندگانگی فرهنگی، اندیشه های لیبرالی، اجتماع گرایی با تأکید بر شناسایی فرهنگ ها و زمینه سازی تبادل فرهنگی بدون ایجاد بحران هویت امکان بهتری برای زیست خوب اجتماعی و سیاسی برای میزبانان و مهاجران فراهم می سازد.
نگرش جامعه شناختی به اهداف و دستاوردهای کودکان نویسنده داستان بر اساس تجربه زیسته کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگی کودکان یکی از شیوه های بروز عاملیت کودکان در جهان کودکانه خودشان است و جامعه شناسی جدیدکودکی با ایجاد دگرگونی در تعریف کودکی، نوع نگاه و تعامل بزرگسالان جامعه با کودکان ، با اتخاذ رویکرد نوین به دنبال اهمیت بخشیدن به کودک به عنوان سوژه کنونی و عاملیت اوست. در تعریف نویسنده کسی است که حرف یا نگاهی نو را با بیانی نو ارائه و با کاربست روش های گوناگون، برمخاطب خود تأثیر می گذارد یکی از ابزارهای اصلی کودکان برای اندیشیدن، نوشتن است در این پژوهش کودکان نویسنده از دید جامعه شناسی نوین کودکی مورد مطالعه و در این مقاله به مطالعه اهداف و دست آوردهای کودک نویسنده از دید خود کودکان نویسنده پرداخته شده است. این پژوهش کیفی است و به شیوه پدیدارشناسی توصیفی و نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری در تعیین حجم نمونه انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است و نمونه ها 35 نفر از میان کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران انتخاب شده اند. یافته ها به روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار مکی کیودا 2020 تحلیل شد. این بخش از پژوهش شامل 27 کد باز در قالب مقوله فرعی اهداف و دست آوردهای نویسندگی داستان است. روایت کودکان ازاهدافی که با نویسندگی می خواهند محقق شود و دست آوردهای امروز و فردایشان از نویسندگی اساس این مقاله است. کودکان نویسنده داستان پژوهش حاضر اهداف و دست آوردهایی در چشم انداز خود مدنظر دارند که برای رسیدن به آن تلاش می کنند و درپی آنند از مسیر نویسندگی داستان به آن دست یابند و عاملیت خود به به بروز برسانند.
شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکل گیری توانایی خلاق دانش آموزان 7 تا 11 ساله ی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
243 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکل گیری توانایی خلاق دانش آموزان 7 تا 11 ساله ی شهر ایلاماست.روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای محیطی مؤثر بر شکل گیری توانایی خلاق در دانش آموزان پرداخته شده است که نتایج تحلیل تم چهار الگویی از عناصر طبیعی و مصنوع محیط، ویژگی های ساختاری طبیعی محیط، عوامل تعیین کننده رفتار محیطی و ابعاد فیزیکی فضا برای الگوی کیفی پیشنهادی ارائه داد. در راستای نتایج تحلیل تم، یک سناریوی محقق ساخته در خصوص تأثیرگذاری و تاثیرپذیری الگوهای شناسایی شده بر روی شکل گیری توانایی خلاق دانش آموزان از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه تطبیق پذیری که بیشترین مقدار D+R را دارا می باشد، بیشترین تعامل را با سایر شاخص ها دارد و نیز مولفه گرمی و رطوبت که بیشترین مقدار D-R را برخوردار می باشد؛ بیشترین تأثیر (نفوذ) را بر سایر شاخص ها دارد. همچنین در ابعاد هم بعد عوامل فضایی- فیزیکی) بیشترین تعامل را با سایر ابعاد دارد و نیز بعد (عوامل تعیین کننده رفتار محیطی) که بیشترین تأثیر(نفوذ) را بر سایر ابعاد دارد.بحث و نتیجه گیری: محیط در ایجاد زمینه های یادگیری و خلاقیت به عنوان یک عامل مهم تلقی می شود.
شناسایی مسیرهای علّی منتهی به موقعیت پیرامونی در نظام جهانی علم (یک تحلیل تطبیقی کیفی با رویکرد مجموعه های فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: چهار هدف اصلی مطالعه حاضر عبارتند از: 1- شناسایی موقعیت کشورها در نظام جهانی علم؛ 2- شناسایی شروط لازم برای قرار گرفتن در موقعیت پیرامونی؛ 3- شناسایی مسیرهای علی منتهی به موقعیت پیرامونی؛ 4- توصیف شیوه های بهبود موقعیت پیرامونی. روش مطالعه: پژوهش مبتنی بر دو روش تحلیل شبکه و تحلیل تطبیقی کیفی با رویکرد مجموعه های فازی بود. داده های ثانویه برمبنای مدل نظری پژوهش از پایگاه های داده بین المللی و مجموعه داده های متعدد برای بازه 2017-2002 گردآوری شدند. تعداد مشاهدات سال - کشور برابر با 2644 بود. یافته ها: تحلیل موقعیت کشورها در نظام جهانی علم حاکی از اینکه در سال 2002، حدود 82 درصد کشورها در موقعیت پیرامونی نظام جهانی علم قرار داشتند که از این میزان فقط 7 درصد در فاصله زمانی مورد بررسی به موقعیت نیمه پیرامونی ارتقا یافتند. تحلیل شروط لازم نشان داد که دو شرط ارزش صادرات اندک و تبادل ضعیف دانشجوی بین الملل لازمه قرار گرفتن در موقعیت پیرامونی هستند، اما هیچ کدام به تنهایی به موقعیت پیرامونی نمی انجامند. سایر شروط عبارت بودند از: لیبرال دموکراسی، کارایی حکومت، توسعه انسانی، مشابهت اجتماعی، زبان انگلیسی و وابستگی به روابط استعماری. یافته های تحلیل کافی بیانگر اینکه ترکیب ارزش صادرات اندک و تبادل ضعیف دانشجوی بین الملل به موقعیت پیرامونی در نظام جهانی علم منتهی می شود. ترسیم فضای فاز کشورهای ارتقایافته نشان داد که افزایش ارزش صادرات در سنگاپور، افزایش تبادل دانشجوی بین الملل در ایران، آفریقای جنوبی، ترکیه، عربستان سعودی و کلمبیا و افزایش هر دو در رومانی به بهبود موقعیت این کشورها در نظام جهانی علم کمک نموده است. نتیجه گیری: تغییر موقعیت پیرامونی به نیمه پیرامونی غالباً مقارن با یک تغییر کیفی در نظام اجتماعی است که این تغییر کیفی خود محصول تغییر عناصری از خرده نظام های اقتصادی یا اجتماعی یا هر دو است.
«بررسی نقش خانواده های خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان، با رویکرد نظریه زمینه ای» (مورد مطالعه: زنان دانش آموخته آموزش عالی ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خانواده های خاستگاه و خودساخته بر کارآفرینی زنان دانش آموخته آموزش عالی است. این هدف به دلیل تأثیر کارآفرینی زنان بر بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه اهمیت دارد و به دلیل نیاز پژوهشی، تحقیق آن ضرورت می یابد. روش مطالعه: پژوهشی کیفی با روش نظریه زمینه ای، رویکرد طبیعت گرایی توصیفی- تحلیلی و ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام شد. مشارکت کنندگان شامل زنان کارآفرین دانش آموخته آموزش عالی ساکن تهران و مطلعین است که از طریق نمونه گیری هدفمند و متوالی با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه پژوهش با 52 تن به اشباع رسید. برای تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک سه مرحله ای کدگذاری (باز، محوری و گزینشی)، مفاهیم ، مقولات و مضامینی به دست آمد که محتوای مدل پارادایمی و روایت داستان را تشکیل داد. برای تعیین روایی و پایایی از تکنیک های بازاندیشی، تکرارپذیری و تأیید استفاده شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از تأثیر خانواده خاستگاه در ایجاد سرمایه های فرهنگی-توسعه ای، ارتباطی- انطباقی و عاطفی در فرد کارآفرین است؛ همچنین با ایفای نقش های تربیتی، الگویی، انگیزشی، فرصتی و حمایتی خواسته یا ناخواسته آنان را به سوی کارآفرینی هدایت می کنند. خانواده های خودساخته نیز با ایفای نقش-های الگویی، انگیزشی، فرصتی و حمایتی بر کارآفرینی آنان مؤثر هستند. نتیجه گیری: با توجه به چگونگی تأثیر دو نوع خانواده، خانواده های خاستگاه می توانند با اصلاح سبک« ارتباطی- انطباقی» و گسترش فرهنگ «توسعه مدارانه»، بستر جامعه پذیری مناسبی را برای زنان فراهم آورند. خانواده های خودساخته نیز با حمایت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فرصت های برانگیختگی را برای آنان مهیا می کنند.
تحلیل زمینه های شکل گیری بسترهای فسادزا در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فساد یکی از مسائل مهم مدیریت شهری است. ضرورت بررسی فساد اداری در نهاد شهرداری تهران این است که بروز فسادهای گوناگون در چند سال گذشته منجر به این شده است که اعتماد عمومی به این سازمان و به تبع آن کل نظام سیاسی-اجتماعی کشور خدشه دار شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل زمینه ساز فساد اداری در شهرداری تهران انجام شده است.این مقاله با رویکرد استقرایی و براساس روش تحلیل تماتیک انجام شده و برای این منظور با 30 نفر از مدیران شهرداری و متخصصان حوزه فساد مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. برای انتخاب آن ها نیز از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و داده های گردآوری شده با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری و تحلیل شده اند.براساس کدگذاری ها و تحلیل های صورت گرفته، 10 زمینه ارتباطات شبکه ای و روابط زنجیره ای فسادزا در شهرداری، ناکارآمدی، ضعف و انحراف در سیستم های نظارتی، نظام اداری ناکارآمد و مستأصل شهرداری، نارسایی قوانین، نبود اراده علمی و عملی در مبارزه با فساد، فرهنگ سازمانی فسادزده، نظام اطلاعاتی ناقص، نظام معیشتی آسیب پذیر، فساد عادی سازی شده و نظام مالی مستعد فساد، از زمینه های خاص رخداد فساد اداری در شهرداری تهران شناخته شده اند.مضامین و زمینه های شناسایی شده در بروز فساد حول یک محور کلی تر یعنی «ساختار سازمانی فسادزا» گرد هم می آیند که سبب ایجاد فرهنگ فساد در سازمان شهرداری تهران شده است که نتیجه آن بازتولید فساد در بستر سازمانی شهرداری تهران است.
چرا کودتای 1299 و پادشاهی رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران نیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۲۲۴-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
درباره تعیین مبدأ تاریخ معاصر ایران اختلاف نظرهای فراوانی شکل گرفته است. در سراسر دوره پهلوی تلاش می شد تا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران شناسانده شود. پهلوی گرایان با ترسیم تصویری تاریک از وضعیت عمومی ایران در دوره قاجاریه به ویژه اوضاع بحرانی کشور در آستانه کودتای 1299، می کوشیدند با اسطوره پردازی از رضاشاه، او را بنیانگذار ایران نوین و کودتای 1299 را مبدأ تاریخ معاصر ایران معرفی کنند. مسئله اصلی این مقاله این است که آیا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران است؟ نگارنده با ارزیابی و نقد ایده هایی که توسط تاریخ نگاران رسمی دوره پهلوی و نیز برخی از تاریخ پژوهان مستقل، درباره رضاشاه مطرح شده است، استدلال می کند که مبدأ تاریخ معاصر ایران کودتای 1299 یا پادشاهی رضاشاه نیست، زیرا نوسازی های دوره رضاشاه به رغم گستردگی و تنوعش، حاوی تناقض هایی بود که جامعه ایران را دستخوش تنش و بحران درونی می کرد و نوع سلطنت رضاشاه از نظر منطق تحول تاریخی به دوره پیشامشروطه تعلق داشت و هرگز نمی توانست ایران را وارد یک دوره تمدنی تازه ای کند. بنابراین، مبدأ تاریخ معاصر ایران نه کودتای 1299، بلکه انقلاب مشروطه است.
واکاوی ابعاد توسعه سیاسی در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
225 - 250
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش توسعه سیاسی در جامعه در گرو پیچیدگی، استقلال، انعطاف پذیری و یگانگی خواهد بود؛ در غیر اینصورت سیستم با بی ثباتی، هرج و مرج، اقتدارگرایی و زوال سیاسی مواجه خواهد شد. این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کیفی ابعاد توسعه سیاسی در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. روش شناسی: روش شناسی این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی است. جامعه آماری، برنامه های پنجگانه توسعه ج.ا.ا است. نمونه مورد بررسی برنامه ششم توسعه(24 ماده و 128 تبصره، بندها و اجزای قانون برنامه)، حجم نمونه از طریق اشباع نظری مشخص شده و روش نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع هدفمند هست، واحد تحلیل در پژوهش حاضر جمله (یا همان مواد و تبصره های متن برنامه ششم توسعه ج.ا.ا). یافته ها: در برنامه ششم توسعه از میان ده مولفه توسعه سیاسی، موئلفه های نهادمندی و پیچیدگی ساختار اجتماعی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی دولت، قانون مداری، عقلانیت و خردورزی، توسعه اقتصادی و تقویت بورژوازی ملی، ظرفیت دولت، آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی، رقابت سیاسی و امنیت روانی و سیاسی مورد توجه بوده و به سه مولفه آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی و رقابت سیاسی پرداخته نشده است. نتیجه گیری: با توجه به شرایط سیاسی کشور ایران و عدم پرداختن به مولفه های مشارکت، رقابت و آزادی سیاسی، ضرورت پرداختن به مولفه های فوق و مولفه های دیگری که در این مقاله به آنها پرداخته نشده، بیشتر احساس می شود. با توجه به شرایط سیاسی کشور ایران و عدم پرداختن به مولفه های مشارکت، رقابت و آزادی سیاسی، ضرورت پرداختن به مولفه های فوق و مولفه های دیگری که در این مقاله به آنها پرداخته نشده، بیشتر احساس می شود.
سرمایه دینی و سرمایه اجتماعی در ایران: تحلیل تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
93 - 119
حوزههای تخصصی:
در ادبیات جامعه شناسانه، جماعت های مذهبی (مثل مساجد، حسینیه ها، هیأت های مذهبی، جلسات روضه خانگی و امثالهم) به عنوان یکی از منابع مهم سرمایه اجتماعی محسوب شده اند. افراد واجد سرمایه بالای دینی که بطور فعال در جماعت های مذهبی و مناسک جمعی شرکت می کنند، معمولاً دوستان جدیدی از همسایگان، هم محله ای ها و سایر هم مذهبی ها پیدا کرده و غالباً و به احتمال زیاد در معرض تعامل مستمر یا گاه گاهی با آنها قرار گرفته و از حمایت خاصی برخوردار می شوند که حقیقتاً برای آنها سرمایه ای ارزشمند محسوب می شود. در پژوهش حاضر، ابتدا استدلال های معطوف به چگونگی ارتباط سرمایه دینی و سرمایه اجتماعی به نحوی با یکدیگر ترکیب شد تا منجر به استنتاج فرضیه ای گردد که قابل وارسی تجربی باشد. سپس، با واحد تحلیل قرار دادن «شهرستان» و استفاده از داده های ثانویه، اعتبار فرضیه تحقیق با روش تطبیقی درون کشوری در ایران مورد آزمون تجربی قرار گرفت. در پایان، یافته های مربوط به آزمون تجربی فرضیه مزبور نشان داد که حتی هنگامی که اثرات شاخص های مختلف توسعه یافتگی کنترل و حذف شوند، سرمایه دینی هنوز می تواند مشوق سرمایه اجتماعی در ایران باشد.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه؛ مورد مطالعه: زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
79 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه انجام یافته. جامعه آماری شامل 192 زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد که از بین آن ها 150 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس سازگاری طلاق توسط فیشر (1976) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره انجام یافت. یافته ها نشان داد: بین حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه رابطه مثبت و معناداری01/0P< وجود دارد و این دو متغیر توانستند که 53 درصد از تغییرات سازگاری پس از طلاق را تبیین نمایند. نتیجه: زنان مطلقه ای که از منابع حمایتی لازم برخوردارند و امیدوار هستند بهتر می توانند به سازگاری پس از طلاق دست یابند.