مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فرودستان
حوزه های تخصصی:
فرماندهان نظامی در عملکردشان با زیردستان با پاره ای از مسائل جاری نظامیان روبه رو میشوند که عرف اخلاقی نظامیان آنها را پذیرفته، ولی با آموزه های اخلاقی اسلامی تزاحم دارند یا برعکس، ازاین رو فرماندهان نظامی مسلمان دچار تردید اخلاقی در برخی مسائل میشوند، مسائلی، چون تنبیه های همگانی مجرمان و غیرمجرمان، رفتار اطلاعاتی با دوستان صمیمی که میتواند منافقانه باشد. هدف از این پژوهش نیز یاری رساندن فرماندهان برای تصمیم گیری درست در این مسائل با محوریت دیدگاه های امام علی (ع) در نهج البلاغهاست.
این مقاله با رویکردی تحلیلی ـ توصیفی به آرای امام علی (ع) درباره برخی از مسائل اخلاقی چالش برانگیز نظامیان میپردازد. حاصل این پژوهش، اصولی است که در رفتار فرماندهی با کادر و افراد تحت امر خود به کار میآیند که عبارت اند از: 1. خدا و عدالت محوری در برخورد با نیروها؛ 2. اولویت مصالح امنیتی و دفاعی اسلام بر مصالح دیگری، چون مصالح فردی و خانوادگی
فرودستان به روایت طنز: تأملی تاریخی بر روزنامه چنته پابرهنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
83-106
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چرا و چگونه یک روزنامه ی حاشیه ای مانند چنته پابرهنه می تواند و، با تعبیری قوی تر، باید در روشن ساختن زمانه ای که در آن می زیسته به کار گرفته شود و از این رو ضرورت دارد که به عنوان یک منبع اصلی در تاریخ نویسی به متن پژوهش های تاریخی بازگردد؟ برای پاسخ به این پرسش، پس از بررسی شماره های موجود روزنامه چنته پابرهنه از نظر سبک، لحن، محتوی و مخاطب در بستر تاریخی مشروطیت، استدلال خواهد شد که این روزنامه مسلک خود را در «حمایت از رنجبران» در دو مسیر متفاوت پیگیری کرده است: یکی «آگاهی بخشی طبقاتی به نحو عام»، و دیگری «واکنش به حوادث و رویدادهایی که زندگی رنجبران را تحت تأثیر قرار می داده، به نحو خاص». در مسیر اول، مقالاتی از این روزنامه با صبغه ای شبه تئوریک و البته با زبانی رنجبرفهم، تلاش کرده اند، ضمن ترسیم وضعیت طبقه رنجبر در برابر اغنیا و تهییج آنان از طریق ترویج اندیشه های عدالت خواهانه به زبان طنز، دعوتی ایدئولوژیک برای اعتراض به وضع موجود و از بین بردن فاصله طبقاتی باشند. در مسیر دوم، مسائل انضمامی قشر فرودست در محتوای روزنامه بازتاب یافته است. مقاله حاضر، با بررسی این دو مسیر، اهمیت و فایده ی این روزنامه را برای نگارش «تاریخ از پایین» روشن می سازد، یعنی شعبه ای از تاریخ نگاری که در مقایسه با سه قسم تاریخ نگاری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با چالش جدی دسترسی به وضعیت تاریخی طبقات پایین جامعه روبه رو است. بنابراین، ضرورت بازگرداندن این نوع متون به پژوهش های تاریخی را می توان چنین توضیح داد که هر نوع تاریخ نگاری وابسته به منابع تاریخی است، اما نوع تاریخ نگاری همچنین تعیین می کند که چه منابعی اهمیت دارند، به طوری که منابعی که روزگاری به چشم نمی آمدند، امروز می توانند مثلاً در تاریخ نگاری «از پایین» چشم ها را خیره کنند.
تحلیل سفرنامه های ایرانیان دوره ی قاجار از کرمانشاه(با رویکرد پسااستعماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ادوار سعید» در اثر مهم «شرق شناسی»، آنچه را غرب به عنوان «شرق» معرفی کرده است فضایی ساخته و پرداخته می داند که ارتباط چندانی به واقعیتِ شرق ندارد. هدف از برساختن شرق ایجاد تمایز میان شرق و غرب است و بیشتر برای غرب مصرف دارد تا شرق. اما «ادوارد سعید» در انتهای کتابش به این موضوع اشاره می کند که شرقی نیز در نهایت برتری غرب را می پذیرد و به آن گردن می نهد. در این پژوهش به آثار شرق شناسانی که به دنبال برساختن یک «دیگری» برای غرب بودند نمی پردازیم بلکه با استفاده از روش تحلیل گفتمان، آثار نویسندگان داخلی دوره قاجاریه درخصوص منطقه کرمانشاه را تحلیل می کنیم تا نحوه بازنمایی منطقه و میزان تأثیرپذیری آنها را از روش شرق شناسی بسنجیم. با تحلیل این آثار به این نتیجه می رسیم که نویسندگان داخلی در گفتمان شرق شناسی فرو رفته و از ابزار شرق شناسان استفاده کرده اند، به گونه ای که خود را در مرکز قرار داده و مردم منطقه را به حاشیه رانده اند و به این فرودستان اجازه روایت کردن خود را نداده اند. مقاله نشان خواهد داد که شاخص های مرسوم شرق شناسی از قبیل غرب محوری، دیگری سازی، منفی سازی، ذات انگاری و... در میان متون داخلی در خصوص فرهنگ، زبان و مذهب مردم کرمانشاه کاربرد داشته است و استعمار و استبداد مسیر مشابهی در معرفی مردم طی کرده اند. روایت های ارائه شده یک طرفه و غیریت سازند و برای مردم در تعیین سرنوشت خود جایگاهی قائل نیستند.
حمایت از فرودستان در ایران روزگار ایلخانی؛ نمونه: ربع رشیدی (تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سلطه مغولان بر ایران (قرن 7ق/13م) و بروز بحران های فراگیر اجتماعی گروه های فقیر رو به فزونی نهاد و باید برای ساماندهی وضعیت آنان وکاهش فقر سیاست های مناسب حمایتی اتخاذ می شد تا ثبات و امنیت اجتماعی تأمین گردد. موضوع فقر و توانمندسازی گروه های فرودست در آراء صاحب نظران سده های میانه، از جمله خواجه نصیرالدّین طوسی، مورد توجه قرارداشت و نتایج آن در تدوین برنامه های معطوف به حمایت اجتماعی، توسط بخش خصوصی یا دولتمردان مورد توجه قرار می گرفت تا جایی که خواجه رشیدالدّین فضل الله همدانی، نظام حمایت از فرودستان در ربع رشیدی را برپا ساخت. در پژوهش حاضر، با تکیه بر اطلاعات وقف نامه ربع رشیدی و منابع تاریخی، قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که اولویت ها و نیازهای گروه های فرودست در آن زمان کدام ها بودند؟ چه سیاست و راهکارهایی برای رفع نیازهای آن گروه ها و برقراری حمایت اجتماعی از آنان در پیش گرفته شد؟. برای بررسی موضوع ابتدا سیاست و راهبردهای اجرایی در ربع رشیدی شناسایی و استخراج و سپس، با تجزیه و تحلیل آنها، اولویت ها و نیازهای فقرا و مساکین در دوره مورد نظر بازشناسی سرانجام برنامه اجرایی و راهکارها برای رفع نیازهای اصلی فقرا تبیین شد. در نهایت مشخص می شود مدل حمایتی وی در کدامیک از الگوهای تأمین یا بیمه اجتماعی یا مدلی فراتر از این موارد شناخته شده، قرار داشت. نتیجه بررسی موید این امر است که در ربع رشیدی نظام حمایتی کارآمدی، مبتنی بر شناسایی نیازهای گروه های فرودست طراحی شده بودتا با اجرای آن ثبات و امنیت پایدار در جامعه ایجاد و توانمندسازی تدریجی و رفع آسیب های اجتماعی مرسوم در نزد آن گروه ها، محقق شود.
لقب سازی های سیاسی فرودستان در دوره قاجاریه، عصر پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لقب سازی برای نخبگان حاکم یکی از جلوه های منازعه سیاسی بین فرودستان و ارباب قدرت در عصر پیشامشروطه به شمار می رود. توده ها که تلاش می کردند روایت رسمی حکومت را درباره وضعیت کشور،در حوزه های مختلف نفی کرده یا زیر سوال ببرند در واکنش به القاب اغراق آمیزی که حکومت قاجاریه برای اجزا و عناصر خود در نظر می گرفت، لقب های تحقیرآمیزی را منتشر می کردند که ظرافت، طنزآمیزی و بداعتشان مخاطب را به انتقال سریع آن به دیگران تشویق می کرد. این القاب، بخشی از روایت فرودستان از وضعیت کشور و زمامداران بود که در واکنش به روایت رسمی حکومت شکل می گرفت. عامه با ساختن این القاب، ادعای آبادانی کشور و اقتدار حکومت را نفی می کردند؛ اما تاکید بیشتری بر رد برتری ذاتی و سیادت نخبگان حاکم بر فرودستان داشتند و با ساختن القاب سیادت ستیز، سلطه منزلتی فرادستان را به چالش می کشیدند. چهارچوب مفهومی پژوهش، نظریه روایت های نهانی جیمز سی. اسکات است که در نظریه خود به صورت بندی کنش سیاسی توده ها در دوره هایی که به دور از شورش و اعتراض خشونت بار ، قدرت را به صورتی تلویحی نفد می کنند، پرداخته است. پیش از این پژوهشی تحلیلی در این ارتباط انجام نشده است.
تحلیل الگوهای پارادایمی سیاست تولید محور صنعت نفت و پیامدهای آن بر جامعه محلی همجوار (مورد مطالعه: ساکنان حوزه میدان نفتی دارخوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۳
82 - 100
حوزه های تخصصی:
در یک صد سال اخیر، جامعه محلی پیرامون میدان نفتی دارخوین حضور نمادین سه نماینده توسعه صنعتی شامل کشت و صنعت نی شکر، نیروگاه اتمی و صنایع نفت و گاز را تجربه کرده اند. تسلط سیاست های توسعه صنعتی تولیدمحورانه از یکسو پیامدهای محیط زیستی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و از سوی دیگر تجمع مطالبات و صداهای ناشنیده ساکنان این منطقه ژئوپلتیکی را دربر داشته است. این پژوهش با هدف ارائه تصویر و تأملی بر چگونگی شکل گیری وضعیت موجود بر پایه رهیافت نظریه بنیانی از مصاحبه های میدانی با مسئولین و کارکنان صنعت نفت سامان گرفته است. سیاست های کارگزاران صنعت نفت در چهار الگوی پارادایمی بی اعتمادی، نادیده انگاری، اولویت منافع (کوتاه مدت، فردی، سازمانی و ملی) و تعامل مشروط بازشناسی و از درون آنها پدیده مرکزی بیگانگی پدیدار شده است. این سیاست ها در کنار عواملی همانند کمبود شناخت از بافتار اجتماعی-زیست محیطی محل انجام پروژه ها، نوپایی و نبود رویه یکپارچه کاربست مسئولیت اجتماعی شرکت ها و نیز فشار هنجاری خرده فرهنگ های محلی و سازمانی، پیامدهایی را در سطوح مختلف جامعه محلی در بر داشته است. پیامدها در سطح اجتماعی به نابودی اقتصاد سنتی، بی اعتباریِ دانش محلی، آلودگی و تخریب محیط زیست، افزایش تنش های امنیتی-قومیتی انجامیده و در ابعاد فردی نیز در پدیده های کارجویی دایمی، احساس ناامیدی- انزوا- بی قدرتی- ناتوان بودگی و وابستگی همراه با بی اعتمادی متقابل پدیدار گشته اند.
واکاوی رفتار سیاسی فرودستان در عصر قاجاریه با تکیه بر ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاوش در زندگی سیاسی فرودستان از حوزه هایی است که عموما در تاریخ نگاری ایران از آن غفلت شده است.خشونت عریان قدرت در عصر پیشامدرن توده ها را به استتار اعتراضات وادار می کرد؛ از همین رو رصد این اعتراضات در بایگانی ها یا تاریخ نگاری های رسمی دشوار است. در این میان قوالب گوناگون فرهنگ عامه ظرفیت مناسبی برای این پوشش و استتار داشتند. ضرب المثل ها یکی از متداول ترین این قالب ها هستند که بررسی بخشی از آن ها با درونمایه نقد قدرت، در شناخت رفتار سیاسی توده ها بسیار موثر است. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست: این ضرب المثل ها به کدام سطوح از کنش سیاسی توده ها تعلق دارند و کدام یک از بخش های روایت رسمی حکومت را به چالش می کشند؟ فرض پژوهش این است که با استفاده از ضرب المثل ها می توان واکنش توده ها به سلطه را در سه سطح تأیید، نقد غیابی و نیز انتقاد استتار شده در حضور ارباب قدرت رصد کرد. این ضرب المثل ها ادعای سیادت ذاتی، اقتدار و دادپیشگی زمامداران را زیر سوال می برند.چهارچوب نظری پژوهش، نظریه «روایت های نهانی» است که واضع آن، جیمز سی. اسکات، حیات سیاسی فرودستان را با تقسیم بندی آن به سطوح مختلفِ واکنش به قدرت تشریح کرده و بخصوص شیوه های متنوع نقد تلویحی قدرت در حضور ارباب قدرت را شناسایی و تبیین کرده است.
کالبدشکافی واکنش فرودستان به سلطه در قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه یکی از گونه های فرهنگ عامیانه است که از ظرفیت بالایی برای نقد تلویحی قدرت و به اشتراک گذاشتن درونمایه های سیاسی برخوردار است. از همین رو پژوهش در قصه های عامیانه می تواند بخش های مهمی از کنش سیاسی فرودستان را که در دوره پیشامدرن با پنهان کاری و استتار فراوان صورت می گرفت نمایان کند. یافتن پاسخ این پرسش ها که رفتار سیاسی عامه چگونه در این قصه ها بازتاب یافته و در برابر ارباب قدرت به چه صورت استتار شده، دارای اهمیت ویژه ای است. فرض ما این است که توده ها در چند سطح به سلطه واکنش نشان می دادند.آنها در سطح اول قدرت، مشروعیت و منزلت اصحاب سلطه را تایید می کردند اما در سطح دوم و در روایت نهانی خود، ابعاد گوناگون روایت رسمی نخبگان حاکم را نفی می کردند. آنها همچنین سعی می کردند گفتگویی را با سلطه برقرار کرده و به تهدید یا سرزنش پوشیده ارباب قدرت بپردازند یا در برابر آن دادخواهی کنند.این پژوهش بر اساس نظریه روایت های نهانی از جیمز سی. اسکات( James C. Scott) انجام شده است. تشریح مقاومت خاموش و پنهان توده ها در برابر سلطه بدون کنش های خشونت بار مضمون اصلی نظریه اسکات است.
خوانش پسا استعماری همسایه ها در پرتو نظرات اسپیواک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
337 - 352
حوزه های تخصصی:
رمان همسایه ها یکی از رمان های سه گانه ء « احمد محمود» نویسنده ء اقلیم جنوب ایران است. احمد اعطا (محمود) در این رمان نقش روشنفکران را در زندگی فرودستان در جوامع تحت استعمار بسیار تاثیرگذار می داند. شرق شناسانی چون اسپیواک، هومی بابا، ادوارد سعید و همفکرانشان با مطالعه ء روش های استعمار و تاثیر آن در جوامع، به معرفی شیوه ها، عواقب و عوارض آن پرداخته اند. در این مقاله، رمان همسایه ها ، اثر احمد محمود در پرتو نظرات اسپیواک درباره ء فرودستان به عنوان متن پسا استعماری بررسی می گردد و کوشش می شود این ادعا را ثابت کند که شخصیت های اصلی رمان در روند حوادث، فرودست بودن را تجربه می کنند و نجات آن ها به مقاومت روشنفکران متعهد وابسته است تا فرایند « دیگری سازی» و « جهانی سازی» جامعه ادامه نیابد. از منظر عقاید اسپیواک، این نویسنده می کوشد تا شرایط غیرممکن، حس منفی و ناامیدی فرودستان را مبنی بر این که هیچ چیزی برای افراد به حاشیه رانده شده تغییر نمی کند به تصویر کشد و صدای روشنفکران بومی و متعهد را جایگزین صدای فرودستان نماید.
تصویر زندگی فرودستان در اینستاگرام؛ مطالعه موردی زنان بی خانمان بهبود یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
149 - 168
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله مطالعه کنش گروهی از «زنان بی خانمان بهبودیافته» به عنوان بخشی از فرودستان اجتماعی در اینستاگرام است. گروهی که هرچند به رسانه های رسمی دسترسی کمتری دارند، اما در رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی از امکان نمایش خود و زندگی روزمره شان برخوردار شده اند. از این روی در این مقاله محتوای به اشتراک گذاشته توسط این گروه در اینستاگرام مورد مطالعه قرار گرفت. با این پرسش ها که این زنان در پُست های اینستاگرام خود چه مضامینی را به اشتراک می گذارند؟ در این تصاویر گذار از بی خانمانی تا باخانمانی چگونه رخ می دهد؟ و به طور کلی این شبکه اجتماعی چه قابلیت ها و فرصت هایی را برای آنها به عنوان ابزار و استراتژی ای برای گذراندن زندگی روزمره فراهم می آورد؟ این تحقیق با رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک و مطالعه 140 پست اینستاگرام از صفحه 10 زن بی خانمان بهبودیافته انجام شده است. بر اساس یافته های نوشته حاضر، سه دسته مضمون شامل «ظاهر آراسته»، «حضور اجتماعی» و «جستجوی عشق و آرامش» در پست ها شناسایی شدند. اینطور به نظر می رسد که فقدان نمایش گذشته در گذار از بی خانمانی به باخانمانی و ارائه تصویری از زن بدون گذشته در این پست ها و نمایش یک «خود» جدید در اینستاگرام، برای این کاربران کارکردی جبران کننده داشته است؛ نظیر سیاست و مقاومتی که در نظریه «پیشروی آرام» بیات و مفهوم «تاکتیک کنارآمدن» دوسرتو مطرح می شود.
کارکرد و جایگاه خواجگان در دولت هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد و جایگاه خواجگان در دولت هخامنشی رضا بیگدلو [1] مهران حیدری [2] چکیده خواجگان پسران اخته شده ای بودند که از روزگاران کهن با گسترش ساختار دربار و تعدد زوجات، در اندرونی و حرم سرای دربار شاهان و اشراف حضور داشتند. از منظر پیکرشناسی جنسیتی، خواجگان را می توان در جنسیت سومی طبقه بندی کرد که در جنس زنان و مردان قرار نمی گرفتند. در ایران باستان از پادشاهی مادها تا دوران ساسانی، شواهدی از حضور خواجگان در دربار شاهان و اندرونی اشراف وجود دارد. با این حال، عصر هخامنشی از منظر حضور و کارکردهای خواجگان ویژه است. نگارندگان این مقاله با رویکرد تاریخ نگاری فرودستان، بر آن بوده اند تا با روش تحلیل تاریخی نقش و کارکرد خواجگان در دولت هخامنشی را مورد واکاوی قرار دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که خواجگان به عنوان یک قشر، در جامعه ایران عصر هخامنشی حضور داشتند. خواجگان خاصه در دربار شاه و شاهزادگان ایران عصر هخامنشی، نقش های متعددی چون نگهبان شاه و حرم سرا، خادمان خاندان شاهی، مدیر حرم سرا، ساماندهی برخی امور نظامی و اداری را برعهده داشتند. تعدادی از خواجگان درگیر اختلافات و گروه بندی ها و کشمکش های سیاسی شدند و برخی نیز بر روند کلی حیات سیاسی دولت هخامنشی تأثیرگذار بودند. واژه های کلیدی: خواجگان، دولت هخامنشی، ایران، حرم سرا، دربار، فرودستان [1] . استادیار تاریخ پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی (نویسنده مسئول) bigdelor@gmail.com [2] . کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان، دانشگاه آزاد، واحد الکترونیک heidari1970@yahoo.com
کارکرد شایعه سازی در فرهنگ سیاسی عامه در دوره قاجاریه، عصر پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شایعه سازی درباره نخبگان حاکم در عصر پیشامشروطه، بخش مهمی از فرهنگ سیاسی توده ها را تشکیل می داد. از همین رو، شناخت جایگاه شایعه پردازی در کنش سیاسی فرودستان و کارکرد آن در مواجهه با سلطه اهمیت بسیاری دارد. پرسش اینجاست که پراکندن شایعات در کدام یک از رویکردهای اصلی رفتار سیاسی عامه کاربرد می یافت و کدام یک از قلمروهای سلطه را به چالش می کشید؟ فرض ما این است که شایعه سازی در هر سه رویکرد اصلی کنش سیاسی فرودستان شامل نفی روایت رسمی، خنثی سازی راهبردهای زمامداران در شکل دادن به این روایت و برقراری گفت وگوی تلویحی با قدرت کارکرد داشت. همچنین، در موارد نادر بلوا و شورش، زمینه را برای اعتراض آشکار مهیا می کرد. پراکندن شایعات، اقتدار و مهابت نیروهای نظامی حکومت را به مناقشه می انداخت و ادعای برتری ذاتی نخبگان مسلط بر توده ها را خدشه دار می کرد. همچنین پای بندی اجزای حکومت قاجاریه را به شریعت نفی می کرد و به این ترتیب هر سه قلمرو مادی، منزلتی و ایدئولوژیک سلطه با ساختن شایعات به چالش کشیده می شد. همچنین توده ها با ساختن شایعاتی تلاش می کردند نخبگان مسلط را تهدید یا سرزنش کنند. برخی از این شایعات نیز احساس توده ها را تا آستانه شورش و بلوا تحریک و زمینه را برای اعتراض های خشونت بار فراهم می کردند. از سویی فرودستان امیدها و آرزوهای خود را به شایعه بدیل می کردند تا برای کاستن از بهره کشی ها بسترسازی کنند. چارچوب نظری پژوهش، نظریه روایت های نهانی از جیمز سی. اسکات است که تلاش کرده ساختارهای مشابه مقاومت فرودستان در برابر سلطه را شناسایی و تشریح کند.
تداوم و گسست در تاریخ فرودستان با نگاهی به آرای والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند تاریخ با «اکنون» در نظریات مختلف به ویژه در دوران اخیر مدّنظر قرار گرفته است. بر این اساس همان قدر که گذشته بر حال مؤثر است، از تأثیر اکنون در فهم ما از گذشته نیز می توان سخن به میان آورد. در تاریخ به ویژه از منظر فرودستان و ستمدیدگان، وضعیت اکنون موقعیتی خاص و استثنایی نیست، چراکه تداوم رنج این اقشار به شکل یک قانون در طول تاریخ، استمرار و تداوم یافته است. «والتر بنیامین» در آثار خود به ویژه در تزهایی درباره تاریخ، به تداوم وضعیت تاریخی رنج کشیدگان اشاره می کند و ضمن تأکید بر ملموس ترین و عینی ترین ابعاد رنج ستمدیدگان تاریخ، به امکان رهایی از وضعیت موجود بر اساس ظهور لحظه ای موعودگرایانه و مسیحایی می اندیشد. این وجه از اندیشه بنیامین، به انحای مختلف آشکار و پنهان در رویکردهای متأخر از قبیل تاریخ فرودستان، مطالعات پسااستعماری و نیز تاریخ بدیل و جایگزین برجسته شده و منشأ تأملات نوینی در رویکرد به تاریخ شده است. یکی از بارزترین وجوه نگاه نقادانه بنیامین، نقد ایده پیشرفت در تاریخ است که از دیدگاه وی برآمده از فلسفه فاتحان تاریخ است؛ این در حالی است که اوضاع شکست خوردگان تاریخ حکایت از رنج پیوسته ایشان است.
سیّالیت معاش: فرودستان و تقلا برای بودن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله بحث های پرطمطراق در میان فرودستان و فقرای شهری، کار و فعالیت آنان است که با مشاغل غیررسمی از آن یاد می شود. این مسئله که بخش قابل توجهی در اقتصاد ایران است، به واسطه سیاست های تعدیل ساختاری روزبه روز در حال گسترش است و فرودستان شهری از قربانیان اصلی این روند هستند. شناخت درک و تصور فرودستان شهری از معاش و فعالیت های غیررسمی شان برای زیستن در جامعه، موضوعی است که این مقاله درصدد مطالعه آن است. محققین با هدف شناخت، توصیف و تشریح این امر از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری استفاده کرده اند. به این منظور 23 نفر از ساکنان نایسر سنندج که به مشاغل غیررسمی فعالیت داشتند، بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. روایت فرودستان نایسر از کار، شامل 5 مقوله «تاب آوری رنج های ناخواسته»، «جایگزینی برای بیکاری»، «سبک زندگی و معاش سیال»، «نهادینه شدن کار غیررسمی: منبع معاش» و «درآمدزایی آنومیک» است. یافته ها نشان می دهد که درک و تصور فرودستان از کار در نایسر، به مثابه نوعی سبک زندگی سیال و بی ثبات در جهت نوعی فرآیند درآمدزایی آنومیک در مواجهه و به مثابه جایگزینی برای بیکاری فزاینده موجود است.
مطالعات فرهنگیِ ایرانی، نادیده گرفتن فرودستان و سیاست زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
75 - 88
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل جایگاه مطالعات فرهنگی در ایران از خلال مقالات منتشرشده در فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات در فاصله زمانی 1392- 1396 می پردازد. مبنای نظری مقاله مبتنی بر دسته بندی کریس روجک است که این حوزه از دانش را به چهار برهه ملی- مردمی، متنی- نمایشی، جهانی-پساذات باوری و حکومت مندی و سیاست تقسیم می کند. روش مورد استفاده «فراتحلیل کیفی»، و فن گردآوری داد ه ها مبتنی بر بررسی اسناد است. یافته ها نشان می دهد که از 156 مقاله بررسی شده، 97 مقاله در حوزه متون فرهنگی، 25 مقاله در حوزه فرودستان، 8 مقاله در باب زندگی روزمره، 7 مقاله در تحلیل فرهنگ عامه، 4 مقاله مربوط به سیاست گذاری فرهنگی و 14 مقاله نیز سایر مباحث را در بر می گیرند. مضمون مقالات بیانگر آن است که مطالعات فرهنگی در ایران تمایلی به بازنمایی و نمایندگی صداهای خاموش ندارد؛ به بافت و زمینه وقعی نمی نهد؛ انتزاعی است و جامعه هدفِ آن طبقه متوسط تهران. این در حالی است که کشور ایران دارای طیفی از گروه های اجتماعی مختلف با تجربه شکل های چندگانه نابرابری هم در حوزه سیاستِ بازتوزیع و هم در قلمرو سیاستِ بازشناسی است. از این حیث، به نظر می رسد اغلب این مطالعات به سیاست زدایی از جامعه و مردم محدود می شوند و چندان به مداخله راه نمی برند. ولی این تمام داستان نیست. برای مثال، با این که در دو دهه اخیر تغییرات اجتماعی چشمگیری رخ داده است و بخش مهمی از زندگی ما متأثر از فرآیندهای پیچیده اقتصادی و سیاسی است، اما این حوزه از دانش کماکان در پی مطالعات متنی است و التفاتی به چگونگی تغییر در سطح واقعیت مادی زندگی روزمره ندارد. مهم تر از همه این که مطالعات فرهنگی در ایران تاکنون نتوانسته سنت پژوهشی خاصی را دنبال کند و از این رهگذر هنوز به خلق مطالعات فرهنگی ایرانی که ذاتی این شیوه از اندیشه است دست نیافته است.
تاریخ نگاری فرودستان از دریچه آرشیو اسناد با نگاهی به اسناد کنشگری زنان در ملی شدن نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر در کنار تاریخ نویسی سنتی، نگاه ها به تاریخ نویسی اجتماعی جلب شده است. امروزه بر این باور هستیم که تاریخ در انحصار و ساخته پرداخته نخبگان و سیاست ورزان نبوده و بخش بزرگی از هر رخداد تاریخی بر گرده مردم عادی حمل شده است؛ اما بنا به دلایل مختلف از جمله بی سوادی، فقر، نداشتنِ اعتمادبه نفس، نداشتن تجربه و سواد تاریخ نگاری و نبود امکانات کافی برای ثبت اوضاع واحوال و حتی به دلیل نگاه جنسیت زده و... به فکر مشارکت در نگارش تاریخ نیفتاده اند و از سویی دیگر نویسندگان تاریخ، روشنفکران و اهل قلم نیز کمتر دغدغه پرداختن به تاریخ زندگی روزمره و سبک زندگی ایشان را داشته اند. اینان به حاشیه رانده ها و فراموش شدگان کتاب های تاریخ هستند. برای پژوهش و نگاشتن تاریخ در این سطح، مواد و مدارکی بیش از منابع تاریخ نگاری سنتی لازم است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی تاریخ نگاری اجتماعی فرودستان [1] در دنیای امروز و چگونگی جبران فقر منابع مکتوب تاریخ اجتماعی با ابزارهای کمکی تاریخ نگارانه است. نمونه موردی که در این نوشتار با کاوش در منابع آرشیوی به آن توجه شده است، موضوع کنشگری زنان در سال های ملی شدن نفت است. روش به کار رفته در این مقاله روش پژوهش توصیفی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوی به انجام رسیده است. پژوهشگر برای اینکه تاریخ مردم عادی و به حاشیه رانده شده را بنویسد باید با منابع و مواد دست اول همچون منابع سرشماری ، سالنامه ها، دفاتر بایگانی، رساله ها و اسناد و مدارک آرشیوی آشنا بوده و چگونگی استفاده از آن ها را نیز آموخته باشد؛ بنابراین پژوهشگر تاریخ فرهنگی و اجتماعی باید از ابزار دیگری جز کتاب ها و منابع مکتوب معمول برای نگارش تاریخ فرودستان بهره بگیرد تا به نتایج جدیدی دست یابد. این ابزار شامل مدارک آرشیوی و حتی لوازم کاربردی مردمان معمولی و فرودستان جامعه خواهد بود. [1]. واژه «فرودستان» بر اساس توصیف آنتونیو گرامشی در شهریار جدید و یادداشت های زندان مبنتی است. گرامشی فرودستان را کسانی تعریف می کند که هژمونی جایگاه آنان را ناچیز کرده و از هر نقش بامعنایی در نظام قدرت حذف شده اند (رک: اتابکی و تورج: ۱۳۹۰: 10).
سفر، آداب و وسایل آن؛ بررسی تمایزات اجتماعی مسافرت در جامعه ایران عصر قاجار(قبل از مشروطیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقشار فرادست در جامعه ایران عصر قاجار همیشه در پی آن بوده اند تا تفاوت ها و تمایزات اجتماعی خود را نسبت به اقشار و طبقات فرودست به طرق و شیوه های مختلف منعکس نمایند. یکی از این روش ها، نشان دادن تمایز اجتماعی از طریق وسایل، آداب و شیوه های مسافرت است. این پژوهش برآن است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با بکار بستن نظریه «تمایز» پیر بوردیو برای این سوالات پاسخ مناسب را بیابد: آیا اشراف و اعیان جامعه ایران در عصر قاجار به مسافرت و وسایل و آداب آن فقط به عنوان امری ضرورت پسند و برای رفع نیاز می نگریستند؟ یا اینکه آنان علاوه بر مسئله ضرورت؛ نگاه ذوقی؛ زیباشناختی و هنردوستانه نیز به آن داشته اند؟ نگاه اقشار فرودست جامعه ایران عصر قاجار نسبت به مسئله سفر و آداب و وسایل آن بر اساس کدام یک از این شاخص ها بوده است؟ این پژوهش بر این فرض اساسی استوار است که برخلاف طبقات بالای جامعه ایران عصر قاجار که به سفر و آداب و وسایل آن، نگاه هنری؛ سلیقه مندانه و زیباشناختی داشته اند، طبقات پایین جامعه به مسافرت به چشم امری مورد نیاز و ضرورت نگاه می کردند. یافته های این پژوهش نشان می دهد اقشار ممتاز جامعه که نیاز اساسی خود به مسافرت و وسایل آن را به آسانی برآورده می ساختند، بیشتر در پی آشکار ساختن و انعکاس هویت و منزلت اجتماعی خود و نشان دادن تشخّص و تفاخر طبقاتی از طریق آداب سفر و تجمل؛ شکوه و زیبایی در وسایل مسافرت برمی آمدند، در حالی که توده مردم و اقشار پایین جامعه بدون توجه چندانی به تجمل گرایی؛ زیبایی دوستی و یا هرگونه ذوق و سلیقه هنری، به مسافرت، آداب و وسایل آن تنها به چشم ابزاری برای رفع نیاز و ضرورت می نگریستند.
تدابیر و سازوکارهای حمایتی از فرودستان شهری در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت صفوی به عنوان حکومتی مسلمان، به طور معمول از شماری آموزه های دینی، رویه های حکمرانی سلف، اخلاق سیاسی و میراث اندرزنامه نویسی در زمینه اهمیت و ضرورت فقرزدائی و حمایت از گروه های فرودست پیروی می کرد. نکته اساسی در توجه به این امور، گفتمانی بود که منطبق با آیات و احادیث اسلامی و البته زمینه های فرهنگی موجود در جامعه، حاکمیت سیاسی و گروه های اجتماعی را به عدالت ورزی و ترویج امور خیریه تشویق می نمود. حمایت اجتماعی اساساً از منابع عمومی و عمدتاً توسط حکومت و از طریق مالیات ها و همچنین بهبود رویه های حکمرانی تأمین می شد و گستره آن با هر گونه تغییر اقتصادی، اجتماعی و یا سیاسی می توانست فراتر رود و یا محدود گردد. این پژوهش بدنبال پاسخ این پرسش است که الگوها و رویه های حمایتی از فرودستان در دوره حکمرانی صفویان به چه شکل پی گیری می شد؟ و این رویه ها با عنایت به برقراری حکومت دینی از چه تحولاتی برخوردار گردید؟ این پژوهش با اتخاذ رویکرد «تاریخ از پایین» و بر اساس روش کیفی-تفسیری مبتنی بر آنالیز داده ها، به تبیین وضعیت حمایت اجتماعی از فرودستان شهری دوره صفویه می پردازد. یافته های تحقیق بر آنست که در برهه های ثبات صفویان، سیاست های حمایتی در دو بعد رسمی و غیر رسمی به اجرا درمی آمد. در بعد رسمی برقراری معافیت های مالیاتی، پرداخت وام های بلندمدت و حتی بلاعوض، اصلاح رویه های اقتصادی، برقراری دیوان مظالم و مجازات متخلفان دیوانی، ارائه خدمات شهری و عمرانی، تقویت اندیشه عدالت ورزی و شایسته سالاری، گسترش موقوفات و اطعام نیازمندان و در بعد غیر رسمی گسترش آموزه های دینی در قالب احسان و اکرام، صدقات و انفاق، نذر و هبه، رد مظالم و اطعام فقرا ترویج و پرداخته می شد.
بهره برداری رعایا از تعارض منافع نخبگان حاکم در رسم اعطای تیول (عصر ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۲۵۶-۲۲۵
حوزه های تخصصی:
شیوه های گوناگون مقاومت فرودستان در برابر گروه های حاکم از موضوعاتی است که در مطالعات تاریخ ایران کم تر به آن پرداخته شده است. رسم اعطای تیول که از دیرباز در دیوان سالاری ایران جایگاه درخور اعتنایی داشت در دوره قاجاریه، فرصت هایی را در اختیار رعایا قرار می داد تا از تیولداران و حکام ولایات امتیازگیری کنند. پرسش این است که رسم اعطای تیول، چگونه به اختلاف و کشمکش گروه های حاکم منجر می شد و رعایا چگونه از این اختلاف ها بهره می بردند؟ دربار قاجاریه که همیشه با تقلب های فراوان حاکمان ولایات در ارسال مالیات به خزانه رو به رو بود با اعطای تیول به برخی مواجب بگیران و کارگزارانش، بخشی از زمین ها را از دسترس حکام ولایات خارج می کرد؛ وضعیتی که به هیچ وجه موافق میل آن ها نبود، اما دربار از سوی دیگر با تقلب تیولداران نیز مواجه می شد. ناصرالدین شاه با مشروط کردن اعطای تیول به رضایت رعایا تلاش می کرد تیولداران را هم مهار کند. به این ترتیب، امکانی برای رعایا به وجود می آمد که بین تیول دار و حاکم ولایت یا بین دو تیول دار، فرد منصف تر را انتخاب کنند یا مباشران و گماشتگان تیول داران را تغییر دهند یا تنها رفتار آن ها را تصحیح کنند. چارچوب نظری پژوهش برگرفته از نظرات پاتریشیا کرون درباره ویژگی های حکومت های پیشامدرن است. این پژوهش با روش علی و با تکیه بر اسناد درجه اول، به ویژه اسناد مجلس تحقیق مظالم، انجام شده است. هدف از این پژوهش، روشن شدن بخشی مغفول از تاریخ فرودستان و تشریح رفتار ایشان در برابر نخبگان حاکم برای تعدیل بهره کشی هاست. پیش از این، مطالعه ای که به استفاده رعایا از تعارض منافع گروه های حاکم دوره قاجاریه در رسم اعطای تیول پرداخته باشد انجام نشده است.
تاریخ نگاری زنان در آثار باستانی پاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
35 - 61
محمد ابراهیم باستانی پاریزی پژوهشگری است که در آثارش نقش و عملکرد زنان در تاریخ ایران بیشتر از سایر مورخین معاصر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. وی علاوه بر ارزیابی و گزارش سرگذشت زنان مشهور، به جنبه هایی از حضور زن در تاریخ توجه داشته است که شاید از دید دیگر مورخان پنهان بوده و یا نادیده انگاشته شده است. وی در مقاله ها و کتاب های مختلف به نقش زنان و تأثیر حضور آن ها در جامعه پرداخته و در مقایسه با دیگر مورخان هم عصر خود، در تاریخ نگاری خویش التفات بیشتری نسبت به زنان نشان داده است. هدف این مقاله آن است که به روش توصیفی-تحلیلی و براساس داده های برگرفته از منابع کتابخانه ای، مقام و موقعیّت زنان در نگاه باستانی پاریزی را تبیین و تحلیل نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از جایگاه زن در آثار وی، وجهه نیک و مثبت زن بر وجه منفی آن برتری دارد و در مجموعه آثاری که با عنوان «هفتی» شهرت یافته، در مقایسه با دیگر آثارش، بیشتر به نقش و جایگاه زنان اشاره داشته است. علاوه بر پرداختن به نقش زن در اجتماع، او به نقش فرهنگی زن در آثارش نیز توجه کرده است. وی به نقش زن در خانواده و همچنین، قدرت اقتصادی زن توجه خاص دارد و در بسیاری از حوادث سیاسی نقش زنان را به عنوان عوامل پشت پرده و محرّک مردان در تصمیم گیری های مهم سیاسی جستجو کرده است.