مطالب مرتبط با کلیدواژه

احتمال طلاق


۱.

پیش بینی احتمال طلاق زنان براساس دلبستگی اجتنابی، دلبستگی اضطرابی و مهارت حل مسأله خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احتمال طلاق دلبستگی اجتنابی دلبستگی اضطرابی مهارت حل مسأله خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۶ تعداد دانلود : ۸۳۰
در سال های اخیر، ایران باروند روبه رشدونگران کننده طلاق درهمه استان هامواجه شده است.ازین رودراین پژوهش به بررسی نقش پیش بینی کنندگی دلبستگی اجتنابی واضطرابی ومهارت حل مسأله خانواده، دراحتمال طلاق پرداخته شد.این پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای وازنظرروش همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل زنان متأهل شهرمشهدبودکه باتوجه به ماهیت روش پژوهش که جزء طرح های همبستگی محسوب می شودو تعدادمتغیرهای پژوهشی، 400 نفربه شیوه دردسترس انتخاب وبه پرسشنامه های احتمال طلاق، اجتناب واضطراب درروابط نزدیک وحل مسأله خانواده پاسخ دادند.ازاین تعداددرنهایت 388نفربه عنوان حجم نمونه تعیین شدند.برای بررسی نقش پیش بینی کنندگی دلبستگی اجتنابی، دلبستگی اضطرابی ومهارت حل مسأله خانواده دراحتمال طلاق ازآزمون رگرسیون همزمان استفاده شد.نتایج حاصل ازتحلیل داده هانشان داد، R2 اصلاح شده چندگانه بین متغیر های دلبستگی اجتنابی، دلبستگی اضطرابی و مهارت حل مسأله دراحتمال طلاق 33/0 بودکه متغیرهای پیش بین 33درصداز واریانس احتمال طلاق راتبیین می کردند.ازاین بین، دلبستگی اجتنابی ومهارت حل مسأله قادربه پیش بینی احتمال طلاق بودند، امادلبستگی اضطرابی نقشی درپیش بینی آن نداشت. در مجموع نتایج این پژوهش نشان دادکه سبک دلبستگی اجتنابی و مهارت حل مسأله زنان می تواندازعوامل پیش بینی کننده ی مهم احتمال طلاق ایشان باشدچراکه توانایی حل مسأله خانواده یکی ازعوامل تعدیل کننده اثرات رویدادهای منفی زندگی است وسبک دلبستگی،عامل مهمی است که عملکردسالم وناسالم زناشویی راتوجیه می کندوروشی برای پاسخگویی به دلایل ناسازگاری زوج هاارائه می دهد
۲.

بررسی عوامل جمعیت شناختی، اجتماعی و اقتصادی موثر بر احتمال طلاق در ایران در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احتمال طلاق جنسیت اشتغال تحصیلات عالی سرپرست خانوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۳ تعداد دانلود : ۴۸۰
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (بی همسر به دلیل طلاق/ دارای همسر) و محاسبه احتمال طلاق انجام شد. در این مطالعه داده های فایل 2 درصد سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندمتغیره لجستیک استفاده شد. در این تحقیق 11 متغیر جنس، سن، داشتن فرزند برای زنان، مهاجرت؛ متغیرهای اقتصادی مانند وضع فعالیت، وضع مالکیت واحد مسکونی خانوار، متراژ واحد مسکونی و متغیرهای اجتماعی مانند نوع سرپرستی خانوار، وضع سواد، وضع تحصیل، تعداد سال های تحصیل و مدرک دانشگاهی با وضعیت تأهل (طلاق گرفته/متأهل) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از این بودند که رفتار مردان و زنان بی همسر به دلیل طلاق کاملا با یکدیگر متفاوت است. مردان بی همسر به دلیل طلاق مایل هستند پس از طلاق به خانواده دیگر بپیوندند، در حالی که زنان خود تشکیل خانواده مستقلی می دهند و در نقش سرپرست خانوار ظاهر می شوند. تحصیلات عالی و داشتن فرزند برای زنان باعث کاهش احتمال طلاق می شود. زنان بی همسر به دلیل طلاق بیشتر در بازار کار حضور پیدا می کنند و احتمال طلاق برای مردان بیکار و غیرفعال به ترتیب 2.5 و 1.3 برابر مردان شاغل است.
۳.

عوامل جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با وضعیت افراد بی همسر بر اثر طلاق در ایران: یک مدل دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل دوسطحی اشتغال تحصیلات عالی سرپرست خانوار احتمال طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۵
زمینه و هدف: یکی از ابعاد مهم تغییرات جهانی خانواده در دوران معاصر، افزایش وقوع طلاق است. به منظور شناخت بهتر دلایل طلاق، لازم است عوامل طلاق در سطوح خرد و کلان مورد مطالعه قرار گیرند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (دارای همسر در برابر بی همسر به دلیل طلاق) و محاسبه احتمال طلاق، به بررسی در دو سطح فرد و استان پرداخته است.   روش و داده ها: پژوهش با استفاده از داده های سرشماری های 1355 تا 1395، طرح آمارگیری نیروی کار، هزینه و درآمد خانوار، گذران وقت و داده های ثبت احوال کشور انجام گرفت. در سطح اول تحلیل که دربرگیرنده متغیرهای سطح خرد است، 25163 زن و 18633 مرد به صورت نمونه تصادفی سیستماتیک از فایل 2 درصد سرشماری 1395 انتخاب شدند. در سطح دوم که هدف بررسی متغیرهای کلان در سطح استان هاست، تحلیل ها برای 31 استان کشور محاسبه شد.   یافته ها: یافته ها نشان داد که با افزایش سن، باسوادبودن، غیرفعال بودن و داشتن مالکیت واحد مسکونی نوع سایر احتمال طلاق مردان افزایش می یابد، اما با سرپرست بودن و داشتن تحصیلات عالی احتمال طلاق در مردان کاهش می یابد. شهری بودن، باسواد بودن، درحال تحصیل بودن و داشتن فرزند، احتمال طلاق در زنان را افزایش می دهد. در سطح استان، نسبت جنسی احتمال طلاق مردان و نسبت شهرنشینی احتمال طلاق زنان را افزایش می دهد.    بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، ترکیب متغیرهای سطح خرد و کلان می تواند بر روی بسیاری از نتیجه گیری های مرتبط با علّت طلاق تأثیر بگذارد. گرچه بیشتر مطالعات مربوط به طلاق در سطح فرد صورت می گیرد، باید به تأثیرگذاری محیط زندگی افراد در تصمیم آنان به طلاق توجه بیشتری کرد.   پیام اصلی: غالب مطالعات در حوزه طلاق در سطح فرد صورت می گیرد و اندکی از آنان فقط در سطح متغیرهای کلان استانی بررسی شده اند. در این مطالعه نشان دادیم که برای  درک بهتر عوامل طلاق باید به عوامل فردی و متغیرهای کلان محل زندگی افراد، باهم مورد مطالعه واقع شوند.