مطالب مرتبط با کلیدواژه

تولید فضا


۱.

متن فضایی زیارت امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلان شهر مشهد هنری لوفور متن فضایی زیارت تولید فضا شهر زیارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۸۶
زیارت به عنوان یک فرآیند اجتماعی دیرپا که در بطن جوامع انسانی ریشه دارد، با مکان مقدس که مقصد سفرهای زیارتی است در ارتباط قرار دارد. حرم مطهر امام رضا (ع) از جمله مکان های مقدسی است که هرساله میلیون ها زائر برای زیارت به این مکان سفر می کنند. در مقصد این سفرهای زیارتی و با توجه به کنش مستقیم مابین زائران و مجاوران امام رضا (ع) در محدوده شهر و در شعاع مشخص متنی فضایی حاصل از زیارت تولید می شود. این مقاله با تأسی به نظر دیالکتیسین ها، بخصوص نظر هنری لوفور درباره تولید فضا، به شناخت و مطالعه تولید متن فضایی زیارت امام رضا (ع) پرداخته و چگونگی تولید، خوانش، مختصات و ویژگی های این متن فضایی را مورد بررسی قرار می دهد. در نتیجه این تحقیق نظری و تحلیلی، متن فضایی زیارت امام رضا (ع) در چارچوب مدلی مفهومی در تطبیق با مدل لوفور توضیح داده شده وتقابل های دودویی و گونه شناسی موجود در متن فضایی زیارت مورد ارزیابی قرار می گیرد. بر مبنای این بررسی ها پیش یابی های مرتبط با متن فضایی زیارت ارائه و این نتیجه حاصل شده است که متن فضایی زیارت امام رضا (ع) متنی فرهنگی است که تمامی عناصر آن در خدمت معرفت افزایی و تعمیق آگاهانه زائران و مجاوران از زیارت و متن زیارت است. بنابراین، لازم است در هنگام تصمیم گیری برای هر عنصر کلان یا خرد متن فضایی زیارت امام رضا (ع)، میزان تأثیر آن در موارد فوق سنجیده شود و این سنجش مورد ارزیابی و اولویت گذاری قرارگیرد.
۲.

عوامل مؤثر بر تولید فضا در نواحی پیراشهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارومیه اقتصاد سیاسی فضا تولید فضا فضا نواحی پیراشهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۸۰۷
رشد نظام سرمایه داری به تولید فضاهای سودمحور و ناسازگار با محیط زیست منجر شده است. این وضعیت در محدوده های پیرامون شهر ارومیه، به طور برجسته مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، روند تولید فضا و عوامل مؤثر بر آن در فضاهای پیرامون شهر ارومیه، در بازه زمانی 2000 تا 2014 ارزیابی شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی بوده و از نظر روش در گروه پژوهش های ترکیبی (کمی و کیفی) قرار دارد. برای گردآوری اطلاعات از تصاویر ماهواره ای و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش کمی و کیفی، با نرم افزارهای ArcGIS، ENVI و رویکرد تئوری بنیانی صورت گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل کارشناسان سازمان های مرتبط در امور شهری و روستایی (اعم از شهرداری، سازمان راه و شهرسازی، اداره کل منابع طبیعی، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، فرمانداری و...) بوده و روش نمونه گیری آن  به صورت غیرتصادفی است. در مرحله اول پژوهش، فضاهای تولیدشده در فاصله زمانی سال های 2000 تا 2014 در پنج کلاس مسکونی، صنعتی، سبز، فضاهای خالی و بایر و ارتباطی طبقه بندی شدند. مطابق نتایج، از سال 2000 تا 2014 حجم فضاهای سبز (730/37 درصد) و فضاهای خالی و بایر (031/34 درصد) روندی کاهشی داشته و در مقابل، بر میزان فضاهای مسکونی (448/24 درصد)، صنعتی (787/3 درصد) و شبکه های ارتباطی (00148/0 درصد) افزوده شده است. این وضعیت، روندی ناپایدار را در اکوسیستم منطقه نشان می دهد. در نتایج تحلیل کیفی، مؤلفه های نظام سرمایه داری، تنوع اقتصادی، حاشیه نشینی، سیاست های نوسازی، مدیریت ناکارآمد و ضعف قوانین به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تولید فضا در نواحی پیراشهری مشخص شدند. به طورکلی، نتایج این پژوهش، گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه را در نواحی پیراشهری نشان داد.
۳.

شکل گیری فضاهای مسکونی در کرمانشاه 95- 1375 (با تأکید بر مسکن مهر و سکونت گاه های غیررسمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا سکونت گاه های غیررسمی فضا کرمانشاه مسکن مهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۵۶۵
این مقاله تلاش می کند که شکل گیری فضاهای مسکونی شهریِ کرمانشاه را در دو دهه (1395-1375) بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای لفور در باب تولید فضا است. روش تحقیق کیفی و تکنیک گردآوری داده ها مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد است. یافته ها نشان می دهند که در طی این دو دهه شهر در جهات مختلف به ویژه شمال شرقی، شمال غربی، جنوب غربی و شرق رشد برون زا داشته اند. رشد طبیعی جمعیت و مهاجرت روستاییان و ساکنان سایر شهرهای استان به کرمانشاه از مهم ترین دلایل رشد شهر در این دوره هستند. سه فرایند در شکل گیری فضای مسکونی این دوره نقش داشته است: نخست، سیاست های مسکن مهر که سبب رشد شهرک های پردیس، دولت آباد، دانش و کیهانشهر شد. این شهرک ها به پراکندگی و ازهم گسیختگی فضای شهری دامن زدند، همچنین به دلیل کمبود امکانات زیرساختی و فضای عمومی، عاری از حیات شهری هستند و هویت محله ای در آن ها شکل نگرفته و افراد در خانه های خویش محبوس اند. دوم، رشد سکونت گاه های غیررسمی دره دراز، نوکان، کرناچی و ده پهن است که به رغم عدم وجود زیرساخت ها و فقر امکانات از پویایی بیشتری در زندگی روزمره برخوردارند. سوم، کارکردهای اقتصادی و فراغتی فضاهای مسکونی جدید که تعامل آن ها را با بازارچه ها داخل شهر اجتناب ناپذیر ساخته است. همچنین سکونت گاه های غیررسمی سبب رشد پدیده کوچه نشینی به مثابه تاکتیکی برای مقاومت در برابر کمبود فضای فراغت شده است.
۴.

حق سالمندان به شهر در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کردار فضایی تولید فضا حق به شهر سالمندان کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۳۵۷
هدف مقاله حاضر بررسی حق سالمندان به شهر است. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آرا هانری لوفور در باب «تولید فضا» و «حق به شهر» و روش آن مردم نگاری است. فنون گردآوری داده مشاهده، مصاحبه است. بر همین اساس، 20 مصاحبه از طریق نمونه گیری نظری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند: پیاده روها و خیابان به دلیل ساختار بلند جداول بتونی، ناهمسطح بودن و مبلمان نامتناسب، به لحاظ استفاده، دسترسی و امکان حضور برای سالمندان مسئله ساز هستند؛ فضاهای سبز، قهوه خانه ها و کوچه ها و معابر از جمله سایت های فضایی محلات هستند که در تسهیل حرکت، سکنی گزینی و پاتوق گزینی سالمندان تعیین کننده اند، اما به دلیل نقص های متفاوت امکان خاطره سازی، حمایت و استفاده از شهر را از سالمندان سلب می کنند؛ سازمان ها و ادارت مربوط به امور رفاهی و اجتماعی سالمندان از نظر مناسب سازی برای سالمندان وضعیتی نامطلوبی دارند و خدمات رفاهی به سلامت پزشکی و روان درمانی تقلیل یافته است. خانه برای سالمندان تبدیل به فضایی نگهدارنده در برابر مخاطرات بیرونی شده است؛ اما بیشتر شبیه به آسایشگاه است تا مکانی برای نقش آفرینی و تعامل گسترده سالمندان. درنهایت اینکه بسیاری از آسیب های روانی و وجودی چون اضطراب، افسردگی، تنهایی و انزوا نه فردی که ریشه در بی توجهی به حق سالمندان به شهر است.    
۵.

تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه؛نقدی بر زندگی روزمره در فضای زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا دیالکتیک هگل و مارکس تریالکتیک لوفور چرخه دوم انباشت سرمایه زندگی روزمره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۵۸۸
بیان مسئله: فضای لوفوری با فاصله گرفتن از (و گاه دربرگرفتن) فضای لایتناهی ریاضیدانان و فضای ذهنی فیلسوفان وارد حوزه اجتماعی می شود. این فضا به زعم لوفور هم تولید و هم مصرف می گردد و به تعبیری، نوعی کالای تولیدی و در عین حال محصول مصرفی به شمار می رود. برهم نشست تولید مادی، تولید ایدئولوژی و تولید معنا در یک مکان و در یک زمان به عنوان عناصر اصلی تولید فضای اجتماعی شناخته می شود که طی یک فرایند تریالکتیکی (و نه دیالکتیکی) بازتولید می شود. درهم تنیدگی نظریه لوفور، با مدار ثانویه انباشت سرمایه، که هاروی آن را مطرح کرد، تأثیر شگرفی بر انضمامی ساختن کارکرد سرمایه داری دارد. فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه حامل فراورده هایی است که اغلب متفکرین چپ گرا آن را به شیوه های ارتجاعی تمدن نسبت می دهند. آنچه اهمیت فزاینده تری نسبت به فراورده های فضای سرمایه دارانه دارد تحلیل فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم است که در این زمینه، هاروی، به عنوان شارح اصلی نظریات لوفور، پیشگام است. برهم نشست و تحلیل نظریات لوفور و هاروی در نقد زندگی روزمره و چگونگی گریز از فضای سرمایه و چرخه تریالکتیکی از اصلی ترین مسائل این پژوهش به شمار می رود. اهداف پژوهش: نقد زندگی روزمره در فضای زیسته که آکنده از تسلط سرمایه بر آن است از اهداف اصلی این پژوهش به شمار می رود که فرایندهای تولید فضا و سپس فراورده های آن در این پژوهش با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و اشتراکات نظری آنان به تحلیل کشیده می شود. روش پژوهش: این پژوهش دارای روش توصیفی-تحلیلی و، از لحاظ هدف، بنیادی می باشد. مسئله اصلی با استفاده از منابع مرجع و اصیل به واکاوی گذاشته می شود تا در نهایت، نقد زندگی روزمره در فضای زیسته صورت گیرد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش که بر اساس این فرضیه بنا نهاده شده است: «زندگی روزمره شهروندان در فضای زیسته یا چرخه دوم انباشت سرمایه، حامل ابژگی و انفعال و مصرف گرایی آنان است»، نشان می دهد که فضای سرمایه دارانه با پیش ران فرایند تریالکتیکی به سوی بنانهادن شهروند منفعل (مصرف گرا) و پایه گذاری سوژه و ابژه در حرکت است که تأثیرات آن، علاوه بر فضای شهر، بر فضای زندگی حاکم است.
۶.

کاربست سنت های نظری کنش اجتماعی در خوانش سطوح فضایی با تأکید بر مولفه های «زندگی روزمره»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت نظری اجتماعی خوانش فضا تولید فضا زندگی روزمره کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۴۰۴
در دوران معاصر نگاه انتقادی به مسائل فضایی، لزوم نقد و دگرگونی روش های برخورد با فضا را (نظری و عملی) بدنبال داشته است. خوانش انتقادی فضا به عنوان روشی برای توصیف، تفسیر و نقد «زندگی روزمره» و شناسایی مسائل فضایی از این منظر شناخته می شود. خوانش فضا در اولین گام در سنت های نظری و مولفه های موثر بر آن تجلی می یابد. در نیم قرن اخیر، به موازات «چرخش فضایی» نظریه های اجتماعی، «زندگی روزمره» محور مطالعات فضا و روش های شناخت آن قرار می گیرد. تعبیر فضا به امری اجتماعی، چندلایه ای و رابطه ای، پیش فرض هایی از این چرخش است. در این دوران نظریات به مثابه ی یکی از نیروهای سازنده ی فضا در نظریه ی «تولید اجتماعی فضا» مطرح می شود. همین امر ما را بر آن داشت که ضمن بررسی کلی انواع نظریات اجتماعی به سطح بندی آن ها در خوانش فضا بپردازیم؛ تا از این طریق دیدگاه جامع تری برای شناخت، تحلیل مسائل و ارائه ی راهکارهای فضایی داشته باشیم. از این رو نخست به بررسی پیش فرض های نظریات اجتماعی (سطح کلان و خرد با تأکید بر فضا، زندگی روزمره و کنش) و سپس با محوریت مفهوم کنش؛ به مثابه ی یکی از مهم ترین لایه های فضایی؛ به سه نظریه ی نمایشنامه، پرکتیس و تناقض می پردازیم. در نهایت این نظریه ها برای کاربست در خوانش فضا سطح بندی و ابعاد گوناگون آن ها بررسی می شود.  ازاین رو کلیات هر نظریه؛ با استناد به متون، اسناد کتابخانه ای و اینترنتی؛ در یک چارچوب توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال منطقی توضیح داده می شود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر یک از نظریه های مورد بررسی در سطحی از خوانش فضا کاربرد و کارایی دارد.
۷.

حاشیه نشینان شهری و تجربه رنج اجتماعی (محله نایسر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا رنج اجتماعی اتنوگرافی انتقادی فضای بازنمایی حق به شهر حاشیه نشینی نایسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۴۱۶
پژوهش حاضر می کوشد با تأکید بر مفصل بندی ای دیالکتیکی از سویه های اجتماعی، تاریخی و فضاییِ برساختِ حاشیه نشینان به مطالعه تجربه رنج اجتماعی در میان ساکنان یکی از بزرگ ترین محلات حاشیه ای شهر سنندج (نایسر) بپردازد. بنیان مفهومی نظریِ کار برای نزدیک شدن به میدان مطالعه و تحلیل تجربی آن نوعی پرداخت انتقادی تاریخی به فضا و پیونددادن فضا به زیست بومِ اجتماعی است. این مطالعه تجربی، در بُعد روش شناختی، بر روش شناسی کیفی و مشخصاً بر اتنوگرافی انتقادی تکیه کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که «دلزدگی از محله»، «رهاشدگی»، «بی اعتمادی» و «احساس استیصال در تغییر وضعیت» ازجمله مضامین مرتبط با رنج اجتماعی در میدان مطالعه است. همچنین «شیوه تصاحب املاک»، «عملکرد سازمان های خدماتی شهری» و «ناتوانی خود حاشیه نشیان نایسر» محوری ترین عوامل مرتبط با سلسله مراتب سلطه است که تداوم وضعیت را موجب می شوند. از یافته های تحقیق می توان این گونه استنتاج کرد که ساکنان این محله حاشیه ای پتانسیل آن را دارند که در چارچوب آموزه «حق به شهر» ظرفیت ها و توان های بالقوه خود را شکوفا سازند و در جهت بازپس گیری شهر از سلب مالکیت کنندگان گام بردارند. به بیان دیگر، توان آن را دارند که به سمت بازپس گیری فضای اجتماعی زندگی شان از منطق سرمایه و سلطه ارگان های دولتی حرکت کنند و موجبات مدیریت همگانی محله را برای خود فراهم سازند.
۸.

نقش ارتباطات میان فرهنگی در کاهش چالش اسلام هراسی در دنیا با تاکید بر درک پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک سه گانه تولید فضا تاریخ فضا چرخش فرهنگی بابلسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۴۷۸
در سال های اخیر اسلام هراسی و جریان سازی علیه مسلمانان مسائل و مشکلات عدیده ای را نه تنها برای شهروندان مسلمان در مناطق مختلف جهان به وجود اورده بلکه به یک معضل و چالش عمده و اساسی برای کل دنیا تبدیل شده. تاریخ اجتماعات بشری حاکی از این است که فقدان تعامل اجتماعی، زمینه ساز سوءتفاهم، سوءظن و تضاد اجتماعی بین جوامع انسانی بوده است ، متفکران، زمینه صلح پایدار را منوط به تعامل میان فرهنگی می دانند که نقش مهمی در کاهش خشونت، ترویج دوستی، مدارای اجتماعی و بردباری اجتماعی دارد. به این ترتیب در مقاله حاضر به نقش و تاثیر ارتباطات میان فرهنگی در کاهش اسلام هراسی در دنیا پرداخته ایم ،روش پژوهش حاضر با توجه به موضوع و مسئله از نوع اسنادی –تحلیلی است .یافته های حاصل از تحلیل جامعه شناختی پژوهش حاضر نشان می دهد ،ارتباطات میان فرهنگی می تواند سهم عمده ای در کاهش میزان اسلام هراسی در دنیای حال حاضر داشته باشد، مکانیسم های مؤثر در حوزه ارتباطات میان فرهنگی عاملی در جهت تقویت روح جمعی، ایجاد زمینه برای احساسات و تجربه دینی مشترک، بازیابی و خلق نمادهای مقدس مشترک، گفتگو میان مسلمانان و غربی ها، تسهیل اطلاع یابی از ادیان گوناگون است ، که در نهایت نقش موثری در کاهش اسلام هراسی و اسلام ستیزی در دنیا خواهد داشت.
۹.

تولید اجتماعی فضای شهری؛ مورد مطالعه، پارک نوبهار کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا زندگی روزمره برچسب خوردن عمل فضایی نقشه های ذهنی کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۳ تعداد دانلود : ۶۱۲
این مقاله به بررسی سازوکار تولید اجتماعی پارک نوبهار در کلانشهر کرمانشاه می پردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء هانری لوفور در باب «تولید فضا» است. روش مطالعه اتنوگرافی است و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه، بررسی اسناد و نقشه های ذهنی استفاده شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: الف) پارک نوبهار در اواخر دهه 40 هجری شمسی در روند شهرک سازی های گسترده ساخته شده است. ب) نحوه مواجهه مردم با این فضای عمومی متأثر از معانی ذهنی است و گروه های سنی هر کدام به فراخور شرایط خویش از آن بهره می برند. نوجوانان و جوانان در بازتولید معانی داغ خورده و سالمندان در تولید معانی مثبت نقش دارند. حضور پررنگ نوجوانان و جوانان قدرت نام گذاری آنها را بیشتر کرده است. ج) کنشگران زندگی روزمره به مرور زمان معانی مختلفی را بدان نسبت داده اند. این معانی دوگانه بوده و همزمان خوب/بد، آرامش بخش/تهدیدزا هستند. روی هم رفته، معانی منفی برجستگی بیشتری دارند و به مثابه یک مکان برچسب خورده در فضای ذهنی شهر شناخته شده است.
۱۰.

کهریزک همچون حاشیه ای بر متن تهران؛ مطالعه ای تبارشناسانه در باب فرایندهای تولیدِ فضایی کهریزک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهریزک تبارشناسی نسبت نیروها تولید فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۵۳۴
مطالعه حیات شهری ذیل منطق آسیب شناختیِ رایجی قرار گرفته است که بر مبنای درکی خاص از حاشیه نشینی و مشتقاتش استوار شده است. حاشیه در این منطق رایج چیزی است بیرون از شهر و یا جزیره ای است جدا افتاده از متن. منطقه کهریزک یکی از مناطق تهران است که ذیل چنین درک آسیب شناختی رایجی فهمیده می شود؛ بی آنکه منطق تولید و بازتولیدش همچون حاشیه مورد بررسی قرار گیرد. مسئله اینجاست که حاشیه حاشیه می شود. فرایند حاشیه شدن محور اصلیِ مطالعه حاضر است. مطالعه حاضر بنا دارد تولید و بازتولید کهریزک همچون حاشیه را در منطق روابط نیروها مورد بررسی قرار دهد. به این ترتیب، با منطقی تبار شناسانه به بررسی نسبت نیروها در چگونگی حاشیه شدنِ کهریزک پرداخته ایم. نتایج مطالعه تاریخی چهار لحظه مهم را پیش روی ما می گذارند: تأسیس کارخانه قند، اصلاحات ارضی، تبدیل کهریزک به بارانداز، برساخت کهریزک در تاریخ شفاهی. نسبت این چهار لحظه در فرایند تاریخی تلاقی شان مورد بحث قرار قرار گرفته است.
۱۱.

تدوین چارچوب نظری منظر شهری به کمک نظریه تولید فضا و نیروهای مؤثر بر منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر سیما تولید فضا منظر ادراک شده منظر تصور شده منظر زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۴۷۳
مفهوم منظر شهر همواره با پیچیدگی های فراوانی روبرو بوده است. از طرفی، مفهوم سیما نیز به ادبیات نظری رشته های طراحی شهری، معماری منظر و معماری وارد گردیده است و بر ایهام این دو افزوده است. نبود وفاق دانشگاهی بر سر این دو مفهوم، سوء برداشت های بسیاری را موجب شده است. از طرفی، امروزه، واژه های منظر و چشم انداز از معنای اولیه ی خود فاصله گرفته اند و به منظورهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند. این مقاله تلاش دارد ضمن مرور مفهوم منظر در ادبیات موجود و برشمردن پیچیدگی های این مفاهیم، ضرورت تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری را نشان دهد. مرور مفاهیم نشان می دهد مفهوم منظر متأثر از رهیافت های مختلف فلسفه ی علم بوده است و اکنون شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است که می توان دگرگونی های اجتماعی را نیز نشان دهد. این مطالعه نشان می دهد تعریف پیشین منظر شهری مبتنی بر رهیافت های «اثبات گرایانه» (پوزیتویستی) و «عقل گرایی انتقادی» است. با توجه به این دو رویکرد است که منظر شهری، مستقل از  جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری، نیازمند بازنگری بنیادین در این رهیافت هاست. رهیافتی که به جای توصیف صرف منظر و مؤلفه های آن، به چرایی و چگونگی منظر بپردازد. این تحقیق از نوع کیفی است و در این راستا، از رهیافت واقع گرایی علمی، جهت تدوین نظریه منظر شهری کمک گرفته است. با این نگاه و با استفاده از تحلیل محتوا و به کمک نظریات هانری لوفور، سعی در بازتعریف مفهوم منظر می شود. منظر را نمی توان به منظر ذهنی و منظر عینی تقسیم کرد و رابطه ی این دو نیز تنها یک رابطه ی پدیدارشناختی نیست. بنابراین «منظر نه سوژه است و نه ابژه، بلکه برونداد یک واقعیت اجتماعی است که در یک ارتباط پدیدارشناسانه و نشانه شناسانه از سوی استفاده کنندگان از فضا به صورت پویایی مورد ادراک قرار می گیرد.»منظر به سه زیر تعریف تقسیم می شود که به واسطه ی نیروهای مؤثر بر منظر شهر، تولید و بازتولید می گردند؛ «منظر ادراک شده»، «منظر تصور شده» و «منظر زیسته». سپس به کمک مفهوم نیروهای مؤثر بر منظر، تلاش می شود ابهام های نظریه تولید فضا رفع شده و آن را برای چارچوب نظری منظری شهری متناسب کرد.
۱۲.

نقش طرح واره های ذهنی در تولید فضا (نقد سه گانه ی فضایی لوفور از منظر مکتب ویگوتسکیایی شناخت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره ذهنی تولید فضا لِو سمینوویچ ویگوتسکی هانری لوفور فرهنگ میخائیل باختین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۵ تعداد دانلود : ۵۰۳
نظریه ی تولید فضای لوفور از اثرگذارترین نظریه ها بر مطالعات فضایی بوده که به رابطه ی میان ذهنیت ساکنان شهر و فضای شهری توجه دارد. با این وجود، سه گانه ی عمل فضایی، بازنمایی های فضا و فضاهای بازنمودی یا تمثیلی که در آن نظریه طرح شده است، از آن جهت که چگونه دلالت های نشانه شناختی در فضا، به ایجاد معانی در ذهن می انجامد مساله ساز بوده، و از منظر علم روان شناسی شناختی دقیق نیست. هدف از این مقاله، نقد سه گانه ی لوفور و توضیح فرایندِ اندیشه و بازنمایی واقعیت در ذهن با بهره گیری از مکتب ویگوتسکی در روان شناسی شناختی و به کارگیری مدل طرح واره ی ذهنی است. با نقد نظریه ی لوفور و نشان دادن کژی های آن، نهایتاً با به کارگیری مدل طرح واره های ذهنی به این پرسش پاسخ داده می شود که فضای شهری در رابطه با آگاهی و ذهنیتِ ساکنانش چگونه تولید می شود؟ روش شناسی این مقاله برپایه ی دو رویکرد روش شناختی کلان نگاشته شده است: رویکرد سیستمی در شناخت شناسی، و ساختمند گراییِ هستی شناختی؛ با تاکید بر این موضوع که پدیده های اجتماعی و فضایی را باید در روند تکامل، تکوین و زوال شان در طول تاریخ بررسی کرد؛ که همان روش دیالکتیک است. نتیجه ی حاصل از یافته ها و بحث نشان می دهد که دلالت های نشانه شناختی در فضای زیسته نه به صورتِ شاعرانه ای که در بیان لوفور نهفته است، بلکه از طریق نقشی که مفاهیم و روابطِ میانِ آن ها در قالب طرح واره ها در روان انسان دارند برقرار می شوند. همچنین شناخت شکل گیری و دگرگونی فضا مستلزم مطالعه ی طرح واره های انسانِ قصدمندِ کنشگرِ اجتماعاً رشد کرده ای است که آگاهی اش به وساطتِ سیستم های نشانه شناختی و ابزارها شکل گرفته و البته در گذر زمان تغییر می پذیرد. از آن جا که آگاهی هر فرد متاثر از گروه اجتماعی است که فرد عضوی از آن است، در مطالعات فضاهای شهری، باید طرح واره های ذهنی گروه های اجتماعی را درباره ی فضایی معین مطالعه کرد.
۱۳.

خوانش انتقادی فضا و زمان برنامه ریزی توسعه در حاکمیت اقتدارگرای پهلوی (طرح جامع شهر تهران در دهه چهل شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه جامع شهر تهران فن حکمرانی لیبرالیستی تولید فضا ایده توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۷۰
این مقاله به بررسی فضا و زمان برنامه ریزی توسعه در دهه چهل شمسی از خلال طرح جامع شهر تهران می پردازد. برای تحلیل این مسئله از نظریه تولید فضا و مفهوم فن حکمرانی لیبرالیستی استفاده شده و بنابراین در میان سه لحظه تولید فضا، بر لحظه بازنمایی های فضایی تأکید شده است؛ زیرا مسئله تحقیق که بررسی برنامه ریزی شهری است، چنین تأکیدی را ضروری می سازد. از لحاظ روش شناختی از روش پس روندی-پیش روندی لوفور استفاده شده و تکنیک روشی این پژوهش، بررسی اسناد است. طرح جامع شهر تهران که در سال 1348 نوشته شد، مبنای تحلیل قرار می گیرد. هدف این مقاله نشان دادن بررسی فضا و زمان توسعه نهفته در طرح جامع است تا بتوانیم نسبت مذکور را توضیح دهیم. مطابق نتایج، فضا و زمان طرح جامع تبلور نوعی فضا و زمان سرمایه است. دلالت های آن، تعریف سعادت مبتنی بر نوعی آینده است که اصول آن را انباشت سرمایه، جمعیت و دوگانه فراغت و کار، و استراتژی های آن را کارایی، کفایت و غیره تشکیل می دهد. همچنین نظم خطی طراحی زیرساخت ها و مصرف محوری و تقلید طرح از مدمحوری شهرهای بزرگ، میانجی های قلمروگستری سرمایه به شمار می آیند. شرایط تاریخی نسبت دولت و سرمایه در ایران که به ضرورت، دولت را به شکل دهی بازار سرمایه و حمایت از بورژوازی بوروکرات ملزم کرد، با شکست در برنامه های توسعه و طرح جامع، بحران مشروعیت دولت پهلوی را عمق بخشید و درنهایت در انقلاب 1357 نتایج آن آشکار شد. از این رو می توان در حاکمیتی اقتدارگرا، از فن حکمرانی لیبرالیستی و فضا و زمان سرمایه صحبت کرد که در آن، هرگونه بحران در این نسبت، به بحران مشروعیت دولت دامن خواهد زد.
۱۴.

تحلیلی بر فرایند تولید فضای شهری در ایران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهران تولید فضا سرمایه داری فرایند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۰۹
بین شهرنشینی و تولید فضا رابطه دیالکتیکی و چندمقیاس وجود دارد. از یک سو شهرنشینی سریع نه فقط فضای فیزیکی از جمله محیط ساخته شده کاربری اراضی و چشم اندازها را تغییر می دهد، بلکه فضای تخیلی و ذهنی و فضای تولیدشده کل فرایند شهرنشینی را نیز تغییر می دهد. هدف این مطالعه تحلیل فرایند تولید فضای شهری در دوره ایران مدرن است. شهر تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. به منظور رسیدن به هدف پژوهش، مهم ترین اقدامات شهرسازی، نیروهای تأثیرگذار، اهداف و نتایج اقدامات صورت گرفته در شهر تهران تجزیه وتحلیل شده است. روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی بوده است. ابزار گردآوری داده ها به صورت اسنادی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اهداف تغییر و تولید فضای جدید شهری متفاوت بوده و در سه دوره مهم اتفاق افتاده است. در دوره اول مهم ترین هدف از تغییر فضای شهری، کنترل فضا و درنهایت بسط سرمایه داری بوده است. دولت به شکل هوسمانیسم به دنبال تغییر فیزیکی و ذهنی فضا بوده است. در دوره دوم مهم ترین هدف در تولید فضای شهری، انباشت سرمایه بوده است که دولت و ارکان دیگر یعنی سرمایه و حکومت محلی، با کاهش موانع فضایی بسترهای لازم را برای انباشت سرمایه در شهر تهران فراهم آورده اند. دولت با تزریق پول های نفتی، با سرمایه گذاری در بخش صنعت مونتاژ و تا حدودی در زمین و مسکن و شهرداری نیز با تخریب فضاهای قدیمی و ایجاد خیابان ها، بزرگ راه ها و اتوبان ها در تلاش برای به رسیدن به این هدف بودند. در دوره سوم دولت با هدف کاهش هزینه ها، از تأمین بودجه شهرداری عقب نشینی و قانون خودکفایی شهرداری را تصویب کرد که شهر را در اختیار بورژوازی مستغلات و شهرداری گذاشت. توافق بین بورژوازی مستغلات و شهرداری سبب شد فضا برای مبادله و کسب سود ایجاد شود و شهرداری به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقدام به حذف موانع فضایی برای انباشت بیشتر سرمایه و افزایش ارزش افزوده کند. درنهایت نیز بورژوازی مستغلات شهر تهران را به یک کالای ارزشمند حجیم تبدیل کرده است.
۱۵.

تبیین روابط قدرت کنشگران در تولید و بازتولید فضاهای شهری در اراضی عباس آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنشگران تولید فضا روابط قدرت اراضی عباس آباد تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
گفتمان تولید و بازتولید فضای شهری طی دهه های اخیر در ادبیات شهری موردتوجه قرارگرفته است. تولید فضای شهری، مفهومی چندوجهی است که می توان آن را مجموعه ای از فرایندها و اقدامات فردی و گروهی انسانی نظیر تصمیم گیری، مشارکت در کنترل و مالکیت شهری و مشارکت در تولید فضای فیزیکی دانست. تأکیدات اندیشمندان مختلف، رابطه و تأثیر قدرت در ایجاد فضاهای شهر را عیان می سازد. امروزه فضاهای شهری ما، به خاطر انحصارطلبی ها، برنامه ریزی مختص یک یا چند گروه خاص، فقدان عرصه ای برای مشارکت و ابراز عقیده استفاده کنندگان از فضا، عدم توجه به منافع عمومی، با مشکلات متعددی مواجه است. در جریان تولید و بازتولید فضای شهر،کنشگران متعددی هرکدام دارای قدرت متفاوت و با دسترسی به منابع قدرت مختلف به تأثیرگذاری می پردازند. اراضی عباس تهران، یکی از محدوده های باارزش و دارای پتانسیل های منحصربه فرد است. نحوه تولید و بازتولید و بهره برداری از آن در دهه های اخیر توسط اقشار مختلف تأمل برانگیز بوده و به نظر می رسد که روندها یا عواملی، مستقیم یا غیرمستقیم، باعث شده است این محدوده باارزش، از حالت ایده آل «شهر برای همه شهروندان»، به حالت «هر بخش شهر برای قشری خاص» تبدیل گردیده و متعلق به همه مردم نباشد. لذا این پژوهش به دنبال شناسایی کنشگران تأثیرگذار در تولید فضای عباس آباد و همچنین بررسی روابط قدرت بین آن ها بوده است. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی و همچنین بررسی اسناد و مشاهده میدانی بوده و برای تحلیل از نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دولت و حکومت، به عنوان دو نهاد وابسته به یکدیگر و گاه در تضاد باهم، به هدایت و کنترل تولید فضای عباس آباد پرداخته اند، بخش خصوصی مستقل، در این فرایند وجود ندارد و آنچه به اسم بخش خصوصی وجود دارد وابسته و تحت کنترل و اراده دولت و حکومت فعالیت می کنند. روابط قدرت بین کنشگران در عباس آباد به هیچ وجه معطوف به شهروندان و سازمانهای مردم نهاد نیست. تناقض موجود در اهداف و عمل انجام شده در اراضی عباس آباد، منجر به از دست رفتن بخش زیادی از پتانسیل این فضای شهری بزرگ در بازتولید از لحاظ تامین نیازهای اقشار مختلف شهروندان شده است. میزان قدرت هر کنشگر در تولید فضاهای شهری، وابستگی زیادی به منبع قدرت وی دارد و بنابراین برای موازنه قدرت کنشگران، مهم و ضروری است که موارنه منبع قدرت آن ها را به تعادل رساند. این امر مستلزم ایجاد تحولات و اصلاحاتی در حوزه ساختاری و عملکردی در فرایند تولید فضای شهری است.
۱۶.

بازشناسی عوامل مؤثر بر فضای بازنمایی کودکان با تکیه بر نقاشی های آن ها (مطالعه موردی: فضاهای آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای بازنمایی کودکان نقاشی فضای آموزشی تولید فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۳۷
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل کالبدی و غیرکالبدی مؤثر بر تجربه مطلوب دانش آموزانِ مقطع ابتدایی از فضاهای آموزشی شهر اصفهان است که از نظر موضوع مورد پژوهش و ماهیت تجربیات زیسته کودکان از حضور در فضاهای آموزشی نوآورانه می باشد. روش شناسی مقاله حاضر مبتنی بر راهبرد آمیخته است که تصاویر ذهنی و تجارب زیسته دانش آموزان با استفاده از روش طراحی- ترسیمی و نقاشی های آن ها به دست آمده است. با توجه به وجود یکپارچگی فاعل شناسایی و موضوع شناسایی در این روش، می توان آن را شیوه ای مناسب برای بازنمایی و فهم تجربه زیسته کودکان دانست. در مجموع تعداد 192 نقاشی با روش کدگذاری باز طبقه بندی گردیدند و به روش تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پنج عامل اصلی بر تجربه زیسته و تصویر ذهنی دانش آموزان از فضای آموزشی مؤثر است که به ترتیب اولویت شامل 1. تأکید بر خوانایی بنا؛ 2. اشاره به انواع فعالیت های متنوع 3. تأکید بر سیمای کلی بنا؛ 4. توجه به عوامل طبیعی و فضای باز و 5. توجه به جزئیات محرک های محیطی- حسی می باشند.
۱۷.

مکانیسم های تولید فضا در فرآیند انباشت سرمایه در آراء هانری لوفور، دیویدهاروی و ادوارد سوجا

کلیدواژه‌ها: تولید فضا تریالکتیک لوفور چرخه دوم انباشت سرمایه دیالکتیک سوجا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۶۰
فضا به یکی از مؤلفه های اساسی در تحلیل های شهری تبدیل شده است. درواقع شهرها مهم ترین بستر تولید فضا بوده و هدف فضاهایی که با سرمایه شکل گیرد، تضمین شرایط لازم برای تولید و بازتولید روابط سرمایه داری است. براین اساس مقاله حاضر به شیوه توصیفی - تفسیری و با روش بازبینی سیستماتیک منابع و اسناد، فرایندهای تولید فضا و سپس فرآورده های آن را با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و در نهایت دیالکتیک اجتماعی - فضایی ادوارد سوجا و اشتراکات نظری آنان به عنوان هدف اصلی پژوهش، موردبررسی قرار می دهد. آنچه از این پژوهش می توان نتیجه گرفت نیز این است که روابط تولیدی در شهر میان قدرت حاکم و طبقه فرودست با تولید فضای جدید بازتولید می شود و قدرت با شیوه جدید تولید می کوشد تا نظم فضایی جدیدی را همراه با ابزار تولید خود در شهر و فضاهای آن ایجاد کند. در این بین علاوه بر یک محیط تولیدی، محیط مصرفی نیز شکل می گیرد که مستقیماً بر زندگی روزمره شهروندان تأثیرگذار است. این امر به شیوه های متفاوتی در آراء هر سه اندیشمند بیان شده است همچنین تحلیل دیدگاه ها نشان دهنده این است که هاروی در بیان سه مدار گردش سرمایه با تکیه بیشتر بر رفتار سرمایه دارانه و سوجا در بیان دیالکتیک اجتماعی- فضایی و تأکید بر درک شیوه های جدید و متفاوت تفکر فضایی هر دو به نحوی وام دار اندیشه های لوفور بوده و به بسط دیالکتیک فضایی وی پرداخته اند.
۱۸.

حق به شهر و الگوی برنامه ریزی مشارکتی (تحلیلی بر تولید اجتماعی فضاهای شهری با تأکید بر مجتمع های بزرگ تجاری کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا حق به شهر الگوی برنامه ریزی مشارکتی مجتمع های بزرگ تجاری (مگامال) کلانشهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
این پژوهش، با بهره گیری از تئوری تولید فضا و حق به شهر هنری لوفور و نیز الگوی برنامه ریزی مشارکتی و پرهیز از تفاسیر و تحلیل های تقلیل گرایانِ؛ در تلاش برای رسیدن به الگوی مطلوب تولید و بازتولید فضاهای شهری با تاکید بر یکی از عظیم ترین، سرمایه برترین و پر چالش ترین فضاهای شهری یعنی مجتمع های بزرگ تجاری یا مگامال های کلانشهر تهران است. الگویی که بازی گرفتن و مشارکت شهروندان را اصل اساسی خود در سیاست گذاری شهری قرار داده و ندای اجتماعی بودن فضا و سازمان دهی شدن زندگی افراد را بر مبنای انتزاعاتی چون طرح و نقشه، مؤسسات مالی، نظام مهندسی و ... می دهد. به بیانی دیگر، در این گفتار نگارندگان، علاوه بر تحلیل مفهوم حق به شهر و ابعاد آن و نیز ارتباط مفهومی آن با جریانِ تولید و بازتولید فضا در شهر، در پی این سؤال است که شهر مطلوب، به عنوان عرصه ی عمل، برای شهروندان و کنشگران فعال کدام است؟ و فرایند دستیابی به حق در این عرصه، چگونه است؟. راهبرد غالب در این پژوهش بر اساس مساله تعریف شده در ذهن پژوهشگر، راهبرد کیفی بوده و روش تحقیق نیز توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حق به شهر لوفور آزادی شهروندان برای مشارکت در استفاده و تولید فضای شهری بوده و بنابراین تولید فضا از طریق کنش اجتماعی را نمی توان بدون مشارکت شهروندان در آن تصور کرد. ازاین رو هدف بنیادین مشارکت، بازپس گیری توان تصمیم گیری توسط مردم از نهاد قدرت است و به همین دلیل می توان معادلات مشارکت را به مثابه معادلات جابجایی قدرت میان نهادها و مردم در نظر گرفت. به بیانی دیگر باید از طریق پیگیری مداوم حق به شهر، در برابر هژمونی تولید فضای سرمایه دارانه ایستادگی و راهبردی رهایی بخش اتخاذ کرد.
۱۹.

تحلیل نابرابری فضایی سکونتگاه های رسمی و غیر رسمی محلات منطقه 2 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکان غیررسمی نابرابری فضایی تولید فضا بورژوازی مستغلات منطقه 2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
دستیابی به توسعه، مستلزم برقراری تعادل در درون شهر می باشد که در قالب عدالت فضایی در شهر بروز می کند. برقراری عدالت اجتماعی و به تبع آن عدالت فضایی راه حل بسیاری از نارسایی ها و ناهنجاری ها در شهر است. در این فرایند اسکان غیر رسمی و نابرابری فضایی کانون بی ثباتی و تعارض محسوب می شوند و به واسطه فرایندهای مشابه به یکدیگر مرتبط می گردند. هدف این مقاله، بررسی عوامل ساختاری موثر برشاخص های عدالت فضایی سکونتگاه های غیررسمی منطقه 2 تهران است که با استفاده از روش های تحلیل عاملی، آمار فضایی در محیط GIS، به مقایسه تطبیقی نابرابری فضایی محلات غیررسمی و تحلیل شاخص های اجتماعی، اقتصادی و رفاهی-کالبدی این محلات پرداخته است. نتایج نشان می دهد که محلات منطقه 2 شهر تهران، به لحاظ برخورداری از شاخص های مورد بررسی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. محلات شهرک غرب و پونک در بهترین وضعیت برخورداری و محلات اسلام آباد و فرحزاد در بدترین وضعیت برخوردری از شاخص های مطرح شده، قرار دارند. در مجاورت محلات کم برخورداری مانند اسلام آباد و فرح زاد، در محلات برخوردار منافع عده ای محدود و مرفه شکل گرفته، انگاره ای که نشانگر مهندسی نسبتاً دقیق، علم، فن و معماری و ... می باشد(تولید فضای برآمده از رفاه). در مقابل، فضایی که تنها براساس رفع نیاز ساده توده فقیر شکل می گیرد و هر روز در یک سیر قهقرایی رو به زوال است(تولید فضای برآمده از فقر)، به نابرابری هرچه بیشتر محله اسلام آباد و فرحزاد و حتی کوهسار با محلات هم جوارشان دامن می زند. این مهم، نمایانگر این است که در محلات برخوردار همبودگی پول، سرمایه، قدرت، رانت و... بر فضا غالب شده و موجب شکل گیری فضای نابرابر در کل منطقه و پهنه های هم جوار در ساختار فضایی منطقه 2 می شود.
۲۰.

پایش چالش های مؤثر بر عملکرد تعاونی های مسکن در تولید مسکن شهری با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاونی های مسکن تولید فضا آینده پژوهی پیشران ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۲۳۰
بخش تعاون می تواند با جاذبه های خود موجبات ایجاد تشکل های مردمی را فراهم آورد و حلقه های مفقود شده را که در زنجیره اقتصادی کشور وجود دارد به یکدیگر پیوند دهد. در این میان ضروری است پیشران های موثر بر عملکرد تعاونی های مسکن در توسعه مسکن شهری مورد بررسی قرار بگیرد؛ چرا که فعالیت این شرکت ها می تواند به عنوان یکی از پارامترهای شتاب دهنده به توسعه کالبدی- فضایی شهرها مدنظر قرار گیرد. با این رویکرد تاکید این نوشتار بر روی چالش موثر بر عملکرد تعاونی های مسکن شهر تبریز در اثربخشی بر بازتولید مسکن شهری با رویکرد آینده پژوهی خواهند بود. روش تحقیق پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین استفاده از اسناد و مدارک و روش میدانی (مصاحبه با 30 نفر از اعضای تعاونی های مسکن شهر تبریز از طریق ابزار پرسشنامه نیمه ساخت یافته به روش نمونه گیری غیراحتمالی (گلوله برفی)) صورت گرفته است . نتایج نشان داد پیشران های« تدابیری منسجم به منظور خارج شدن بازار مسکن از رکود؛ مشارکت دادن نهادهای سرمایه گذاری مسکن، انبوه سازان و تعاونیها در تولید مسکن؛ و رضایتمندی از کارایی سود مسکن » در حاشیه بردار قرار دارند. این روند نشان می دهد که این شاخص ها گرایش به بهبود ندارد و با روند فعلی، وضعیت در سازمان همچنان نامطلوب خواهد بود. در نتیجه لازمه تحولات عملکردی تعاونی های در تحولات کالبدی فضایی مبتنی بر برنامه ریزی غیرمتمرکز و تأمین کننده نیازهای تمامی شهروندان در آینده، ارتقاء شاخص های فوق می باشد .