محمداسماعیل ریاحی

محمداسماعیل ریاحی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران
پست الکترونیکی: m.riahi@umz.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۶ مورد.
۱.

تحلیل جامعه شناختی گرایش به روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری اجتماعی ایکرز پیوند افتراقی تقویت افتراقی تقلید گرایش به روابط فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
روابط فرازناشویی در بسیاری از جوامع به شدت در معرض انگ و برچسب زنی قرارداشته و به یکی از مسائل مهم و اساسی میان زوج ها بدل شده است. با وجود رواج آن باز هم پدیده ای است که مورد انگ زنی قرار می گیرد و وقتی جامعه با آن روبه رو شود مایه شرمساری خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش زنان متاهل به روابط فرازناشویی صورت پذیرفته است که می کوشد در پرتو نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، این مساله اجتماعی را تبیین کند. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان80 نفر از زنان متاهل شهر بابل که بر اساس شیوه نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی انتخاب شده اند، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای تقویت افتراقی و تقلید و گرایش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، متغیر پاداش تصوری بیشترین پیش بینی پذیری را بر متغیروابسته یعنی گرایش به روابط فرازناشویی دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گرایش به روابط فرازناشویی تحت تاثیر «پاداش ها»، «عکس العمل ها» و «تقلید از رسانه ها»، تقویت شده و تکرارپذیری اش بالا می رود. در واقع، روابط فرازناشویی تابعی است مثبت و مستقیم از تقویت افتراقی و تقلید که هر دو به عنوان محرک های متمایز کننده رفتار عمل می کنند.
۲.

تحلیل جامعه شناختی نوع نگرش و رفتار زنان متاهل دارای روابط فرا زناشویی نسبت به این نوع روابط(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: انتخاب عقلانی خانواده روابط فرازناشویی رفتار فرازناشویی زنان متاهل نگرش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۸
مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی نوع نگرش و رفتار زنان متاهل دارای روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه انتخاب عقلانی است. روش: روش پژوهش پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بود. اعتبار ابزار تحقیق از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید شد. جمعیت تحقیق را 87 نفر از زنان متأهل شهرهای بهشهر، بابل و بابلسر در سال 1400 تشکیل داده اند که دارای روابط فرازناشویی بوده اند. چارچوب نظری تحقیق، نظریه انتخاب عقلانی و متغیرهای مستقل تحقیق، برگرفته از این نظریه بود. روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی بود. نوع نگرش به روابط فرازناشویی در سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری بررسی شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد 35/6 درصد پاسخگویان نگرش میانه، 33/3 درصد نگرش مثبت و 31 درصد نگرش منفی نسبت به روابط فرازناشویی دارند. همچنین از میان متغیرهای نظریه انتخاب عقلانی، متغیرهای لذت-هیجان و نیاز منفعت گرایانه رابطه معناداری داشتند. متغیرهای مستقل تحقیق توانستند 72/6 درصد تغییرات متغیر وابسته رفتار فرازناشویی و 50/3 درصد تغییرات متغیر وابسته نوع نگرش به روابط فرازناشویی را تبیین کنند. بحث: معنادار شدن متغیر لذت-هیجان یعنی با افزایش انگیزه لذت و هیجان، کنجکاوی، آزادی و ماجراجویی در روابط جدید، نگرش مثبت زنان متاهل به روابط فرازناشویی افزایش یافته و ارتکاب رفتار فرازناشویی بیشتر می شود. همچنین معناداری متغیر نیاز منفعت گرایانه یعنی هرچه هزینه های روابط فرازناشویی کم تر از منافع آن بوده و هزینه ها درازمدت و کم اثر باشند، احتمال ارتکاب آن افزایش می یابد. بررسی و تبیین نوع نگرش به روابط فرازناشویی و نیز میزان رفتار فرازناشویی در میان زنان متاهل دارای روابط فرازناشویی در پرتو نظریه انتخاب عقلانی از جمله نوآوری های این تحقیق می باشد.
۳.

مطالعه مردم نگارانه احساسات زنان از فرهنگ مصرف تجملاتی (مورد مطالعه: زنان جوان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساسات فرهنگ مصرف تجملاتی مردم نگاری زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۴
بررسی ها و تحقیقات نشان از این دارد که مصرف کالاها و خدمات تجملاتی در زنان در کشور ما در حال افزایش است و به همین علت می توان گفت که پدیده ای اثرگذار و اثرپذیر بر حوزه احساسات کنشگران اجتماعی است برخی از پژوهش ها این را بیان کرده اند که مصرف کالاهای لوکس در احساس هویت و یا حتی تبدیل ناراحتی به خوشحالی بسیار اثرگذار است و فرآیندهای اجتماعی این تغییر احساسات هدفی است که این پژوهش دنبال کرده است. با توجه به اینکه مصرف اساسا امری است که بیشتر برای زنان نمود پیدا می کند؛ پژوهش حاضر بر روی زنان انجام شده است.«تعریف احساسات به مرور زمان از روانشناسی فاصله گرفته و برای خود تعریفی متعلق به علوم اجتماعی پیدا کرده و در نظریه های علوم اجتماعی احساس را اینگونه بیان می کنند: عکس العملی بدنی در مقابل شرایط اجتماعی که در یک فضای کنش متقابل نمادین به وجود می آید. ظهور احساس در انسان تحت تأثیر شرایط اجتماعی به وجود می آید و در دو سطح خرد و کلان است در سطح خرد فرد تا در کنش متقابل با کسی نباشد احساس به وجود نمی آید» و طبیعی است که با این رویکرد بررسی موضوع مورد مطالعه در این تحقیق کاملا جنبه اجتماعی پیدا می کند؛ پژوهشگر به دنبال مطالعه این حوزه نیست به دنبال مطالعه احساسی است که در سطوح خرد و کلان برای یک کنشگر در اثر این نوع از مصرف به وجود می آید.
۴.

تحلیل روایت کنش جمعی روزنامه نگاران؛ از توسعه مطبوعات در ایران تا نهادینه نشدن توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
«کنش جمعی» ظرفیت و کیفیت ارتباطی آن دسته از بازیگران اجتماعی است که از طریق تفاهم و تعهدات مربوط به نقش، اراده های فردی را از طریق اراده های جمعی تحقق می بخشند، و تغییر نهادی منجر به توسعه را، از طریق ترغیب اراده ی سیاسی به پذیرش «خیر عمومی»، سبب می شوند. این پژوهش با محوریت مفهوم «کنش جمعی»، با رد آن دسته از دیدگاه های رایج در تحلیل معضل توسعه نیافتگی مطبوعات در ایران که به ارائه ی راه حل های بالا به پایین می پردازند، براین باور است که فقدان شکل گیری «عاملیت نهادی» از مسیر نهادهای صنفی که با حضور همه ی کنشگران مطبوعاتی امکانپذیر است؛ حلقه ی گمشده ی توسعه نیافتگی مطبوعات در ایران است.   این تحقیق دوره ی زمانی پس از خرداد 1376 تا خرداد 1401 را شامل می شود. داده های مورد نیاز با  انجام مصاحبه ی روایتی با روزنامه نگاران و بهره گیری از متون و داده های کتبی جمع آوری شد. درتحلیل داده ها، از شیوه ی تحلیل روایتی با بهره گیری از مدل تماتیک برای مضمون سازی استفاده گردید. با استفاده از نمونه گیری «هدفمند ترکیبی» تلاش شد تا دستیابی به «نمایابی یا تطبیق پذیری داده ها» امکان پذیر شود. نتایج بیانگر آن هستند که در تشکل های صنفی مطبوعاتی، روابط «غیریت سازانه» با سایر نهادهای قدرت، جای خود را به روابط با «همکاران» داده که اغلب امکان دستیابی به «اجماع» برای برداشتن گام های لازم و کنش های جمعی موثر برای توسعه را از میان برده و یا بسیارکاهش داده است. همچنین فرآیندهای ناپایدار توسعه ی مطبوعات در ایران به ویژه در مجموعه ها و انجمن های صنفی دچار فقدان «روابط موثر اجزا»ست، که نهادسازی کنش جمعی را با مشکل مواجه می کند. «منابع هویتی» و «حرفه یی» به «منابع مادی» پیوند ندارد و از اینرو نمی تواند به «اقدامات هژمونیک» و شکل گیری«عاملیت نهادی» که برای تثبیت گفتمان های توسعه لازم  است منجر شود.
۵.

نظریه شبکه ماروین کرون، کلان داده و تحلیل شبکه: مطالعه انحرافات اجتماعی در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۱۰
اهداف: امروزه با نفوذ گسترده و روزافزون رسانه های اجتماعی در ابعاد مختلف زندگی افراد جامعه و همچنین بروز جرائم و رفتار های انحرافی در بستر این رسانه ها روبه رو هستیم. با توجه به ساختار شبکه ای رسانه های اجتماعی و امکان دسترسی به حجم عظیمی از داده های اجتماعی در دهه اخیر شاهد اقبال محققان در حوزه های مختلف ازجمله علوم اجتماعی به استفاده از کلان داده و تحلیل شبکه هستیم. علی رغم استقبال حوزه جامعه شناسی انحرافات و جرم شناسی در خارج از کشور از این رویکرد، با کمبود مطالعاتی از این دست در داخل کشور مواجهیم. هدف از این مقاله معرفی نظریه شبکه ماروین کرون در تبیین انحرافات اجتماعی در بستر رسانه های اجتماعی و استفاده از رویکرد تحلیل شبکه و کلان داده است. روش مطالعه: روش مقاله مروری و اسنادی است. یافته ها: در این مقاله پس از مرور مفاهیمی چون کلان داده و رسانه های اجتماعی با اشاره به انحرافات و جرم در رسانه های اجتماعی به کاربرد کلان داده و تحلیل شبکه در جرم شناسی و جامعه شناسی انحرافات پرداخته می شود. همچنین با توجه به ضعف نظری موجود در ادبیات تجربی حاضر، نظریه شبکه ماروین کرون در حوزه جامعه شناسی انحرافات به عنوان چارچوبی که قابلیت مرتفع ساختن این نقیصه را دارد تشریح می گردد. در پایان چند ابزار مناسب برای جمع آوری، تحلیل و بصری سازی کلان داده از رسانه های اجتماعی معرفی می شود. نتیجه گیری: تلفیق سه حوزه جامعه شناسی انحرافات با فراهم ساختن پشتوانه نظری، تحلیل شبکه و کلان داده می تواند کمک شایانی به توصیف، تبیین و کنترل رفتارهای انحرافی و مجرمانه در بستر رسانه های اجتماعی داشته باشد. لذا پیشنهاد می شود همکاری میان رشته ای در دانشگاه های داخل کشور میان پژوهشگران علوم اجتماعی، مهندسی کامپیوتر، علوم کامپیوتر و علوم داده به منظور هم افزایی و توسعه تحقیقات در حوزه علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسی انحرافات و جرم شناسی و رسانه های اجتماعی و کلان داده برقرار شود.
۶.

تبیین جامعه شناختی نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان پسر دانشگاه های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش خشونت علیه زنان فمینیسم لیبرال یادگیری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۷۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر نگرش دانشجویان نسبت به خشونت علیه زنان صورت پذیرفته است. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان ۴۰۰ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه های دولتی استان مازندران که بر اساس شیوه ی نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شده بودند و با استفاده از نظریه های فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی انجام شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که اغلب دانشجویان (۵/۷۲ درصد) دارای نگرش منفی، ۲/۲۶ درصد دارای نگرش میانه و ۲/۱ درصد دارای نگرش مثبت نسبت به خشونت علیه زنان بوده اند. همچنین، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر های مستقل کیفیت هنجاری ادراک شده دیگران مهم، نگرش سنتی نسبت به زنان، کیفیت عکس العمل ادراک شده دیگران مهم، پاداش های ادراک شده و انتظارات سنتی از نقش زناشویی، به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر متغیر وابسته پژوهش بوده اند. در حالت کلی، نتایج به دست آمده، گزاره های مربوط به نظریه های فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی را تایید می کنند و نشان می دهند که نگرش نسبت به خشونت علیه زنان، امری اجتناب ناپذیر نبوده  و تحت تاثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداش ها و تنبیه هایی ایجاد می گردد که شخص در جریان کنش هایش دریافت می کند.
۷.

مطالعه کیفی برساخت هویت بدنی نوجوانان؛ دختران دبیرستانی شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دختران نوجوان نظریه مبنایی هویت بدنی ازخودبیگانگی جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۷۹
پژوهش حاضر به مطالعه کیفی برساخت هویت بدنی دختران نوجوان با تأثیرگرفتن از تصویر بدنی، تجربیات و رویدادهای بدنی آنها در شهر بروجرد می پردازد. داده های این مطالعه ازطریق مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل آنها استفاده شده است. به کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 30 نفر از دختران دبیرستانی مصاحبه شد و درنهایت، داده های گردآوری شده در قالب 9 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند کلیشه های جنسیتی، مقایسه بدن خود با دیگران به منزله شرایط علی، بلوغ به منزله شرایط زمینه ای و اینترنت به منزله رسانه و بدن ایده آل (لاغری) به منزله شرایط مداخله گر عمل می کنند. همچنین دختران نوجوان در رویارویی با تصویر منفی از بدن خود راهبرد های خاصی را در پیش می گیرند. این راهبرد ها در قالب وارسی (پایش) بدن و دست زدن به الگوهای نامنظم غذایی دسته بندی می شوند. براساس مطالعه حاضر، اضطراب جسمانی، شرمساری و ازخوبیگانگی جنسیتی از آثار و پیامدهای تصویر بدنی منفی دختران نوجوان از خود است.
۸.

تبیین جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بلوچ برسلامت روان آنان (موردمطالعه: زنان شهرزاهدان)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان پایگاه اجتماعی -اقتصادی حمایت اجتماعی استرس احساس محرومیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بر سلامت روان در شهر زاهدان و نیز شناسایی ارتباط بین قومیت، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، حمایت اجتماعی، احساس محرومیت و میزان استرس به انجام رسیده است. روش  تحقیق، پیمایش و ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. با استفاده ازشیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر زاهدان از بین جمعیت بالای 30 سال، اعم از قومیت های بلوچ، فارس وسیستانی نمونه ای 400 نفری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور سنجش سلامت روان، حمایت اجتماعی، میزان استرس به ترتیب از آزمون های GHQ-28، زیمت و  ویتون و برای دیگر متغیرها ازسنجه های محقق ساخته استفاده گردیده است. براساس نتایج تحقیق، بین سلامت روان و متغیرهای حمایت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی رابطه مستقیم و معناداری و بین سلامت روان و میزان استرس و احساس محرومیت نسبی رابطه معکوس و معنادار مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج  نشان داد که زنان بلوچ موقعیت و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پایینی نسبت به زنان دو قومیت فارس و سیستانی داشته و سلامت روان زنان قومیت بلوچ نیز نسبت به زنان فارس و سیستانی کمتر بوده است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که پایگاه اجتماعی- اقتصادی و حمایت اجتماعی موجب افزایش سلامت روان و  احساس محرومیت نسبی و میزان استرس باعث کاهش سلامت روان در زنان می شوند. ضروری است که سیاست گذاران جامعه، با  تمرکز برشیوه های ارتقاء حمایت اجتماعی، کاهش میزان استرس و احساس محرومیت نسبی و توزیع عادلانه مزایا در بین اقوام مختلف و توجه ویژه به امر سلامت روان گام هایی مهمی برای کاهش فقر و محرومیت در استان سیستان و بلوچستان بر دارند.
۹.

بررسی جامعه شناختی فرآیند استرس: آزمون تجربی نظریه پیرلین د ر بین د انش آموزان د وره متوسطه د وم استان مازند ران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: منابع استرس تعدیل گر استرس پیامد استرس نوع مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۱
مقد مه: بسیاری از پژوهشهای جامعه شناختی صورت گرفته د ر حوزه موضوعی استرس مرهون مقاله کلاسیک پیرلین (1981) بود ه است. مد ل مفهومی ارائه شد ه د ر مقاله مذکور (فرآیند استرس) بر تحقیقات جامعه شناختی سه د هه اخیر تأثیر گذاشته است و به نوعی مد ل مرجعی است که برای پژوهش د رزمینه تفاوتهای سلامت روان به کار می رود . روش: روش مورد استفاد ه د ر این پژوهش، پیمایش و ابزار جمع آوری د اد ه ها، پرسشنامه محقق ساخته بود . با استفاد ه از روش نمونه گیری طبقه ای، خوشه ای و سیستماتیک، 106 مد رسه و تعد اد 742 نفر به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شد ند . جمعیت تحقیق کلیه د انش آموزان د وره متوسطه د وم استان مازند ران د ر سال تحصیلی 98- 1397 بود ند . برای تجزیه وتحلیل د اد ه ها از آمار توصیفی، آزمون تفاوت میانگین، آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیونی چند گانه استفاد ه شد ه است. تحلیل د اد ه ها با استفاد ه از نرم افزار SPSS و LISREL انجام گرفته است. یافته ها: بیشترین میزان استرس (اولیه و ثانویه ای) که د انش آموزان از سوی کاد ر آموزشی مد رسه تجربه کرد ه اند مربوط به مؤلفه محرومیت و کم پاد اشی (مطمئن به گرفتن نمره مناسب ولی کسب نمره کم) و فشارها و محد ود یت ساختاری (عد م یاد گیری به د لیل شلوغی و بی نظمی کلاس) است. بیشترین میزان استرس مزمن مربوط به مؤلفه تهد ید ها (ترس از اخراج و نگرانی از کسر نمره امتحانی) و محرومیت و کم پاد اشی (نگرانی از کسب نمره کم د ر امتحان) است. متغیرهای تعد یل کنند ه (حمایت اجتماعی و عزت نفس) نقش مؤثری د ر تعد یل روابط بین میزان استرس و پیامد آن (افسرد گی و اضطراب) د اشته اند که معناد ار بود ه اند و د ر این میان نقش حمایت اجتماعی پررنگ تر است. همچنین د ر تبیین افسرد گی و اضطراب برحسب نوع مد ارس باید گفت که د انش آموزان مد ارس د ولتی و خاص بیشتر د ر معرض منابع استرس زایی هستند که تهد ید کنند ه افسرد گی و اضطراب آنان است. بحث: به واسطه مد ل فرآیند استرس (عوامل استرس زا، تعد یل کنند ه ها، پیامد استرس و بافت اجتماعی) می توان تفاوتهای سلامت روان د انش آموزان را شناسایی کرد .
۱۰.

بررسی جامعه شناختی اثرات مواجهه با کلیشه های جنسیتی بر موقعیت نابرابر زنان در خانواده (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیشه های جنسیتی موقعیت نابرابر زنان در خانواده رفتارهای مبتنی بر کلیشه های جنسیتی مواجهه با کلیشه های جنسیتی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مواجهه با کلیشه های جنسیتی بر موقعیت نابرابر زنان در خانواده انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق، تلفیقی از نظریات کلیشه های جنسیتی ریج وی و میشل، تبعیض جنسی دو وجهی فیسک، نظریه های نابرابری جنسیتی اکلی، گلن و انگلند و نظریه ی کلیشه های جنسیتی برجس و برجیدا می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته و جامعه ی آماری آن نیز دانشجویان زن دانشگاه مازندران می باشد که 364 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از توصیف داده ها نشان داد که حدود دوسوم از پاسخگویان (63 درصد) به میزان متوسط و بالاتر (زیاد و خیلی زیاد) در معرض موقعیت نابرابر در خانواده والدین قرار گرفته اند. درصد مشابهی از پاسخگویان متاهل (5/63 درصد) نیز به میزان متوسط و بالاتر موقعیت نابرابر در زندگی زناشویی را تجربه کرده بودند. همچنین، تحلیل رگرسیونی داده ها نشان داد که متغیرهای وضعیت تاهل (با ضریب بتا 68/0)، مواجهه با کلیشه های جنسیتی (28/0)، رفتارهای مبتنی بر کلیشه های جنسیتی (15/0)، به ترتیب قوی ترین متغیرهای پیش بینی کننده ی موقعیت نابرابر زنان در خانواده بوده اند.
۱۱.

تحلیل جامعه شناختی مسئله قصور پزشکی در شهر تهران (مطالعه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصور پزشکی شکایت بیمار از پزشک تضاد مضاعف دانش قدرت روش ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۵۹
قصور پزشکی از مسائل اجتماعی در حوزه جامعه شناسی پزشکی و کژ کارکرد پزشکی نوین است که سلامت بیماران را تهدید می کند و پیامدهای منفی برای بیماران، پزشکان و جامعه دارد. هدف مطالعه تحلیل جامعه شناختی این مسئله در شهر تهران با استفاده از روش ترکیبی است که در آن داده های کمّی نقش تکمیلی برای داده های کیفی دارند. بخش کیفی شامل دو روش است: 1) مشاهده بدون مشارکت در 15 جلسه رسیدگی به شکایات قصور پزشکی در شورای حل اختلاف شهر تهران. 2) مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 پزشک و 15 بیمار دارای پرونده قصور پزشکی. در بخش کمّی 370 پرونده قصور پزشکی به شیوه تمام شماری مطالعه و برای توصیف داده های کمّی از نرم افزار SPSS نسخه 24 و برای تحلیل داده های کیفی از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شده است. در نهایت داده های کمّی و کیفی در تفسیر و نتیجه گیری داده ها با هم تلفیق شده اند. یافته ها نشان داده که محورهای تضاد بین پزشک و بیمار در طرح شکایت قصور پزشکی، شامل تضاد بر سر منافع مالی، دانش تخصصی، و قدرت سازمانی است و بیماران و پزشکان دیدگاه ها و تفسیرهای متفاوتی از نتیجه اقدام پزشکی دارند. طبق یافته های کمّی بیش از نیمی از بیماران، مقدار هزینه پرداخت شده در ازای خدمات دریافت شده را غیرمنصفانه می دانستند و نیز هدف حدود نیمی از بیماران از طرح شکایت قصور پزشکی، دریافت خسارت از پزشک بوده است. در مجموع این مطالعه نشان داد که قصور پزشکی به مثابه مسئله ای اجتماعی در حوزه سلامت، نتیجه تضاد مضاعف بین بیمار و پزشک بر محورهای منفعت و دانش و قدرت است.
۱۲.

آموزش پنهان مدرسه و تجارب زیسته ی دانش آموزان (مطالعه موردی یکی از مدارس متوسطه فرزانگان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی پنهان آموزش غیررسمی هویت دوگانه تحلیل تماتیک تجربه ی دانش آموزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۳۳۷
هدف این پژوهش توصیفی ژرف از تجربه ی زیسته ی دانش آموزان از برنامه درسی پنهان مدرسه است. پرسش اصلی در مطالعه حاضر این بوده است که دانش آموزان، چه معنایی برای آموزش های پنهان مدرسه در ذهن دارند، تجارب روزمره آنان از این پدیده چیست و اثرات آن را بر خود چگونه ارزیابی می کنند. برای پاسخ دادن به این پرسش ها از روش تحقیق کیفی و مصاحبه استفاده کرده ایم و دانش آموزان به این سوال پاسخ داده اند که فکر می کنند آموزش های غیردرسی مدرسه برای آنها چیست و تاثیر این آموزشهای پنهان را بر خود چگونه درک می کنند. پاسخ های دانش آموزان به این پرسش ها را با استفاده از روش تحلیل تماتیک، تحلیل کرده ایم که حاصل آن، استخراج مقوله های؛ آموزش مهارت های اجتماعی، مهارت های فردی، شناخت و درک دیگران، شناخت و تحقق خود، رقابت با دیگران و اطاعت از مافوق و بی قدرتی بوده است. به نظر می رسد بتوان با کمک این مقوله ها، درک بهتری از تجربه ی دانش آموزان متوسطه از آموزش های پنهان مدرسه بدست آورد. در نهایت با استفاده از دوگانه هایی که در ذهن دانش آموزان در اثر این آموزش های پنهان ایجاد شده است، نتیجه گرفتیم که این آموزش ها تاثیرات منفی چون اضطراب مستمر و پیدایش هویت های دوگانه دارند و آنها به اشکال گوناگون در برابر این آموزه ها مقاومت نشان می دهند.
۱۳.

بررسی جامعه شناختی میزان تجربه مزاحمت جنسی زنان در محیط کار(آزمون تجربی نظریه فعالیت های روزمره)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خشونت زنان شاغل مزاحمت جنسی نظریه فعالیتهای روزمره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۶۶
مزاحمت جنسی علیه زنان در محل کار، یکی از شکلهای شایع اما پنهانِ خشونت علیه زنان است که پیامدهای منفی متعددی در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی به همراه دارد. ازاین رو پژوهش حاضر با استفاده از نظریه فعالیتهای روزمره به بررسی تجربه مزاحمت جنسی زنان شاغل در محیط کار و تحلیل اجتماعی علل بروز آن پرداخته است. روش: پژوهش حاضر با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه در بین 400 نفر از زنان شاغل در بیمارستانهای شهر کرج که با استفاده از نمونه گیری دومرحله ای انتخاب شده بودند، انجام شده است. یافته ها: دوسوم پاسخگویان حداقل یک بار، انواع مزاحمتهای جنسی (کلامی و غیرکلامی) را در محیط کار تجربه کرده اند که سهم مزاحمتهای غیرکلامی (مانند نگاه هیز و...) در مقایسه با مزاحمتهای کلامی (متلک پرانی و...) اندکی بیشتر بوده است. نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که درمجموع، ترکیب متغیرهای سه گانه فاعل باانگیزه (همکاران مرد بیمارستان)، هدف مناسب (زنان کارمند بیمارستان) و فقدان محافظت (ضعف نظارت در بیمارستان) به مقدار 33 درصد از تغییرات تجربه مزاحمت جنسی توسط زنان را توضیح داده و پیش بینی کرده اند که دراین بین، سهم حضور فاعل انگیزه دار، تشخیص داده شدن به عنوان هدف مناسب و فقدان محافظت به ترتیب بیشتر بوده است. بحث: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که اولاً آزار جنسی زنان در محیط کار امری فراگیر و یک مسئله مهم اجتماعی است. ثانیاً در وقوع این مسئله، متغیرها و عوامل متعددی دخیل هستند که مطابق نتایج تحقیق حاضر، ویژگی زنان قربانی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های تجربه مزاحمت جنسی در محل کار است.
۱۴.

بررسی جامعه شناختی اثرات دینداری بر سلامت روان با استفاده از مدل فرایند استرس؛ مطالعه دانشجویان و طلاب شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت (اختلال) روان دین داری حمایت اجتماعی استرس مدل فرایند استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۳۷۲
متخصصان علوم پزشکی و رفتاری دیر زمانی است که به نقش دینداری در سلامت توجه داشته اند، با این حال رابطه دینداری و سلامت در جامعه شناسی کمتر مورد توجه بوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا به مطالعه اثرات دینداری بر سلامت روان بپردازد. در همین راستا، با به کارگیری مدل فرایند استرس پیرلین، اثرات دینداری متأثر از نقش اجتماعی (دانشجویی/طلبگی) و با میانجی گری استرس و حمایت اجتماعی بر سلامت روان، مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی صورت گرفته و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه خود اجراء گردآوری شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 400 نفر از دانشجویان و طلاب است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب، از دانشگاه ها و حوزه های علمیه شهر قم انتخاب شده اند. براساس نتایج توصیفی، 9/60 درصد از پاسخگویان مشکوک به اختلال روانی تشخیص داده شده اند (9/69 درصد دانشجویان و 6/52 درصد طلاب) و 9/59 درصد آن ها دارای سطوح بالایی از دینداری هستند (7/36 درصد دانشجویان و 8/81 درصد طلاب). نتایج تحلیل مسیر با استفاده از ضرایب رگرسیونی حاکی از آن است که به ترتیب متغیرهای استرس (ضریب بتای 643/0)، نقش اجتماعی دانشجویی/طلبگی (261/0-)، حمایت اجتماعی (146/0-) و دینداری (077/0-) بیشترین اثر کل (مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم) را بر میزان سلامت روان داشته اند. بدین ترتیب می توان پیش بینی کرد که بیشترین میزان سلامت روان در پاسخگویانی مشاهده شده است که استرس کمتری داشته اند، نقش اجتماعی «طلبگی» داشته اند، حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کرده اند و از دینداری بالاتری برخوردار بوده اند. همچنین، مشخص شد که اثرات استرسِ ناشی از ایفای نقش های دانشجویی/ طلبگی بر سلامت روان، از طریق متغیرهای میانجی (دینداری و حمایت اجتماعی) تعدیل شده و کاهش یافته است.
۱۵.

بررسی جامعه شناختی نگرش به قتل های ناموسی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش به قتل ناموسی ساختارهای اجتماعی یادگیری اجتماعی مریوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶۴ تعداد دانلود : ۹۶۳
قتل ناموسی هنجار اجتماعی دیرپایی است که با وجود وقوع تحول های گوناگون و عمیق در ابعاد حیات اجتماعیِ جوامع امروزی هم چنان پابرجا مانده است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثر هم زمان ساختارهای اجتماعی و فرآیندهای یادگیری بر نگرش به قتل های ناموسی است. این پژوهش به صورت مقطعی و با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام مردان و زنان بالای 18 سال شهر مریوان در استان کردستان بوده اند که 384 نفر از آنان به منزله نمونه تحقیق انتخاب شدند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و با ابزار پرسش نامه، داده های لازم گردآوری شد. چارچوب نظری تحقیق، نظریه ساختار اجتماعی یادگیری اجتماعی رونالد ایکرز بوده است. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهد که یک پنجم از پاسخگویان،نگرش مثبتی به قتل های ناموسی داشته اند(27.6 درصد مردان و 5.3 درصد زنان)، درحالی که نگرش 2/38 درصد (28.1 درصد مردان و 55.6 درصد زنان) منفی بوده است. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که متغیر یادگیری اجتماعی، قوی ترین و مهم ترین پیش بینی کننده مستقیم نگرش مثبت به قتل ناموسی است. از میان عوامل ساختاری، متغیرهای احساس نابرابری جنسیتی، پذیرش باورهای مردسالارانه، و پای بندی به باورهای دینی سنتی، به ترتیب، مهم ترین متغیرهای پیش بینی کننده نگرش مثبت به قتل ناموسی بوده اند. اثرگذاری متغیرهای ساختار اجتماعی بر نگرش به قتل ناموسی، با میانجی گری متغیرهای یادگیری اجتماعی انجام می گیرد. 
۱۶.

تبیین جامعه شناختی اثر نقش های جنسیتی بر افسردگی باتأکیدبر مفهوم خودخاموشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی اختلالات روانی نقش های جنسیتی افسردگی نظریه نقش خودخاموشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۳۹۷
اختلالات روانی ازجمله افسردگی، موضوع مطالعة رویکردهای مختلف نظیر روان پزشکی، روان شناسی، روانکاوی، همه گیرشناسی و نیز جامعه شناسی هستند. رویکردهای جامعه شناختی با اصل قراردادن عوامل بیرونی، اثرات ساختارهای اجتماعی و الگوهای تعاملات اجتماعی را بر اختلالات روانی مطالعه می کنند. در مقالة حاضر، رویکردهای جامعه شناختی از تفاوت های جنسیتی در شکل گیری و تشدید افسردگی در میان زنان و مردان را ارزیابی می شود. پژوهش حاضر برای دستیابی به اهداف بالا، مطالعه ای بنیادین است که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است و در این راستا از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی استفاده شده است. یافته های حاصل از مطالعات اسنادی نشان می دهد زنان و مردان، واکنش های عاطفی و رفتاری متفاوتی نسبت به فشارهای اجتماعی نشان می دهند؛ یعنی زنان به درون ریزی فشارهای روانی می پردازند و در نتیجه، میزان بالاتری از افسردگی را تجربه می کنند؛ درحالی که مردان با اجبار به برون ریزی این فشارها رفتارهایی نظیر سوءمصرف مواد انجام می دهند و به اختلالات روانی مبتلا می شوند. مطابق الگوی نظری به کار گرفته شدة مرکب از سه نظریة نقش، قدرت و جنسیت و خودخاموشی، وقوع خودخاموشیِ آموخته شده در فرایند جامعه پذیری و مبتنی بر کلیشه های نقش جنسیتی دربارة هر جنس، تسهیل در بروز یا تشدید اختلالات روانی خاصِ هر جنس را موجب می شود؛ ازاین رو، «فرایند بازتعریف کلیشه های نقش جنسیتی و تعدیل سازوکار خودخاموشی، یک راهبرد اجتماعی - فرهنگی کلان مقیاس برای کاهش اختلالات روانی» محسوب می شود.
۱۷.

بررسی رابطه بین میزان مصرف رسانه ای و میزان احساس عدالت بین دانشجویان دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس عدالت عدالت رویه ای عدالت توزیعی رسانه های جمعی مصرف رسانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۷۶
احساس عدالت، از مهم ترین عامل های مؤثر بر ثبات اجتماعی، بهره وری اقتصادی و مشروع بودن سیاسی است. مطالعه حاضر قصد دارد رابطه بین میزان مصرف رسانه ای (روزنامه چاپی، تلویزیون داخلی - ماهواره ای و اینترنت) با میزان احساس عدالت را بررسی کند. این پژوهش با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری آن، شامل همه دانشجویان شاغل به تحصیل در پردیس دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92 - 91 است که تعداد 400 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب، انتخاب و پرسش نامه های خوداجرا بین آنها توزیع شد؛ سپس اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند بین میزان تماشای تلویزیون داخلی و احساس عدالت، رابطه مثبت برقرار است؛ اما میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای و استفاده از اینترنت، رابطه ای منفی با میزان احساس عدالت دارند. میزان مطالعه روزنامه نیز رابطه معناداری با میزان احساس عدالت ندارد؛ همچنین نتیجه های تحلیل رگرسیونی چندمتغیره، نشان می دهند پس از متغیرِ میزان تماشای تلویزیون داخلی که بیشترین تأثیر معنادار را بر میزان احساس عدالت دارد، متغیر های میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای و میزان استفاده از اینترنت در رده های بعدی قرار می گیرند.
۱۸.

تبیین جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در افسردگی با تاکید بر مفهوم خود خاموشی در نهاد خانواده (مطالعه موردی زنان و مردان ازدواج کرده ی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی تفاوت های جنسیتی نقش های جنسیتی نهاد خانواده خودخاموشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۱۱۶۶ تعداد دانلود : ۶۴۸
مقاله ی حاضر به ارزیابی رویکردهای جامعه شناختی در باره ی تفاوت های جنسیتی در شکل گیری و تشدید افسردگی مردان و زنان و آثار آن در نهاد خانواده می پردازد. پرسش آن است که ""نقش های جنسیتی"" چگونه و با چه سازوکاری می توانند منجر به بروز میزان های متفاوتی از افسردگی در بین مردان و زنان متأهل شوند؟ به این منظور، با تلفیق نظریه های ""نقش""، ""قدرت و جنسیت"" و ""خودخاموشی"" مدل نظری تحقیق تدوین شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر که به روش پیمایش انجام شده است، زنان و مردان متاهل 20 تا 45 ساله ساکن شهر تهران هستند که با استفاده از روش «نمونه گیری تصادفی خوشه ای» ساده، تعداد 720 نفر از آنان، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه خوداجراء بوده است و داده ها، پس از کدگذاری و استخراج به وسیله نرم افزار SPSS با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که در مجموع، میزان افسردگی بر اساس ""نقش های جنسیتی زنانه و مردانه"" متفاوت است؛ بدین معنی که ""نقش های جنسیتی زنانه ی غالب""، افراد را مستعد افسردگی می کند، در حالی که نقش های ""جنسیتی مردانه ی غالب""، مانند سپری در مقابل افسردگی عمل می کند. هم چنین یافته ها نشان می دهد که بین میزان خودخاموشی و میزان افسردگی، رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد.
۱۹.

تحلیل اجتماعی عوامل مؤثر بر میزان مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفتن زنان و دختران (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان دینداری مزاحمت خیابانی مزاحمت غریبه ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
تعداد بازدید : ۱۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۲۸
مزاحمت های خیابانی به عنوان آزارهایی مبتنی بر جنسیت، از مشکلات اساسی زنان برای حضور در فضاهای عمومی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل اجتماعی عوامل مؤثر بر میزان مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفتن زنان و دختران، ضمن بررسی میزان و انواع مزاحمت های خیابانی می باشد. بدین منظور از میان تمامی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران شاغل به تحصیل در پردیس این دانشگاه، نمونه ای با حجم 362 نفر با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد. نمونه گیری در این پژوهش، به شیوه تصادفی طبقه بندی شده متناسب انجام گرفته است و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده است. چهارچوب به کار رفته در این پژوهش نظریه های فمنیستی، جامعه پذیری جنسیتی و یادگیری اجتماعی بوده است. یافته های این تحقیق حاکی از این است که تنها 2.6 درصد پاسخگویان، در یک سال گذشته، هیچ وقت مورد مزاحمت قرار نگرفته اند؛ و در مجموع 70.6 درصد پاسخگویان از روزی چندین بار تا ماهی یک بار مورد این مزاحمت ها قرار گرفته اند. نتایج تحلیلی این پژوهش نیز نشان می دهد که پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی بر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن تأثیر منفی دارد، اما پذیرش ارزش های مردسالاری و یادگیری اجتماعی، هیچ یک بر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن مؤثر نیستند. همچنین سطح دینداری بر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی و پذیرش ارزش های مردسالاری مؤثر است.
۲۰.

تحلیل اجتماعی مزاحمتهای خیابانی و واکنشهای انفعالی دختران نسبت به آن (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مزاحمت خیابانی واکنش انفعالی مردسالاری کلیشه های نقش جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه: خشونت علیه زنان از دیرباز در جوامع مختلف صرف نظر از هر گونه طبقه، مذهب و نژاد وجود داشته است. یکی از اشکال خشونت علیه زنان که توسط افراد غریبه، در بیرون از محیط خانواده و در مکانهای عمومی رخ می دهد، مزاحمتهای خیابانی است. مزاحمتهای خیابانی به عنوان نوعی از خشونت علیه زنان که جنسیت زن را مورد تحقیر قرار می دهد، یکی از آشکارترین جنبه های آزار جنسی در سطح عمومی جامعه است. این نوع از خشونت، می تواند پیامدهای منفی متعددی هم برای زنان قربانی (به شکل افزایش آسیبها و اختلالات جسمی و روانی) و هم برای جامعه (به شکل محروم شدن از فعالیتهای اجتماعی زنان) به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه بخش اعظم تحقیقات انجام شده داخلی در حوزه خشونت علیه زنان، به خشونتهای خانگی اعمال شده توسط شوهران پرداخته اند، به موضوع مزاحمتهای خیابانی و جنسی، توجه کمتری شده است. مزاحمتهای خیابانی با وجود سکوتی که سالها بر محافل علمی حاکم بود، در دهه های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. محققان و پژوهشگران خارجی در کشورهای مختلف دنیا به دنبال شناخت علمی این مسأله برآمده اند. اما در داخل کشور تحقیقات انجام شده در این زمینه بسیار اندک است. نظر به شیوع مزاحمتهای خیابانی در برخی شهرهای کشور مانند تهران، مشهد، کرمان، گرگان، شیراز و سنندج ، هدف از انجام این پژوهش، تحلیل اجتماعی مزاحمتهای خیابانی نسبت به دختران و واکنشهای منفعلانه ای که آنها به این مزاحمتها نشان می دهند، است. روش: این پژوهش با روش کمی انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه 6399 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران هستند که 362 نفر از میان این دانشجویان، با روش نمونه گیری طبقه بندی شده متناسب و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بوده است و داده ها به وسیله نرم افرار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از این است که بیشترین پاسخگویان، دانشجویان دختر جوان (میانگین سنی 22.1 سال)، ساکن خوابگاه دانشجویی و در مقطع کارشناسی بوده اند. این پاسخگویان بیشتر متعلق به خانواده هایی با پایگاه اقتصادی- اجتماعی پایین و متوسط بوده اند. به علاوه، 97.4 درصد از پاسخگویان نوعی از مزاحمت خیابانی در طول یک سال گذشته را تجربه کرده اند، در حالیکه 14.1 درصد از آنها مزاحمت خیابانی را روزانه گزارش کرده اند. الگوهای ایجاد مزاحمت نشان می دهد که مزاحمان، مردان جوان (زیر 29 سال) هستند که قربانیانشان را اغلب در مکانهایی مثل خیابانها، پارکها، بازارها و در زمان بین عصر تا شب مورد مزاحمت قرار می دهند. بحث: طبق یافته های پژوهش حاضر، مزاحمتهای خیابانی بدون در نظر گرفتن سن قربانی، و در زمانها و مکانها مختلف صورت می گیرد و پذیرش ارزشهای مردسالارانه موجب واکنش انفعالی تر به این مزاحمتها می شود. این یافته ها، همسو با نظریه فمنیسم رادیکال است که در آن بر روی چگونگی نظارت مردان بر زنان و همچنین به کارگیری خشونت علیه آنان تأکید می ورزد. هدف اغلب پژوهشهای رادیکال فمنیستی تحلیل خشونت مردان نسبت به زنان است و پرده برداری از این واقعیت که ارزشهای مردسالارانه، این خشونت را پنهان می کنند، کم اهمیت جلوه می دهند یا گناهش را به گردن زنان می اندازند. طبق این نظریه، خشونت علیه زنان و عکس العملهای منفعلانه زنان در رابطه با متلکهای جنسی، نشان می دهد زنان در یک نظام مردسالار سرکوب شده اند. علاوه بر این، میزان پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی توسط زنان و دختران بر واکنش انفعالی نسبت به مزاحمتهای خیابانی تأثیری ندارد. طبق آزمون همبستگی پیرسون، متغیر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی با متغیر واکنش به مزاحمتهای خیابانی همبستگی معنادار دارد، ولی نتایج تحلیل رگرسیونی، نشان داد که با افزایش پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی، میزان واکنش انفعالی نسبت به مزاحمتهای خیابانی، افزایش نمی یابد و افرادی که مطابق کلیشه های نقش جنسیتی خود عمل می کنند، واکنش انفعالی تری را در مقایسه با سایر زنان و دختران، نشان نمی دهند. به علاوه این نتیجه حاصل شده است که میزان یادگیری اجتماعی از خانواده، دوستان و همسالان بر واکنش انفعالی نسبت به مزاحمتهای خیابانی تأثیری ندارد، زیرا رفتار افراد ممکن است تحت تأثیر عوامل فراوانی باشد که نتوان آنها را به عواملی همچون مشاهده و تقلید، تقلیل داد. به نظر می رسد بین فرایند یادگیری به عنوان گام اولیه برای انجام رفتار، تا وقوع رفتار به عنوان مرحله نهایی، عوامل و شرایط گوناگونی می توانند به عنوان عوامل تعدیل کننده مداخله کند. لذا به نظر

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان