مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
آزادی فردی
حوزه های تخصصی:
دیدگاه اعلامیه حقوق بشر که زاییده فلسفه های سیاسی سده های هفدهم و هجدهم میلادی است - هر چند آنها هم ریشه در حقوق طبیعی دارند - به طو مؤکد بر آزادیهای اندیشه و عقیده تاکید دارد و خواستار به اجرا گذاشته شدن آن در جوامع جهانی است . شکل گیری انقلاب اسلامی در عصر اخیر با ماهیتی ایدئولوژیکی و دینی این سوال را در اذهان پدید آورد که آیا اسلام و به تبع آن انقلاب اسلامی با آزادی اندیشه و عقیده سر سازگاری دارد یا خیر ؟ شاید طرح این پرسش به لحاظ سابقه تاریخی عملکرد کلیساها در قرون وسطی موجه جلوه می کند . در نوشتار حاضر با توجه به حجم و مجال آن ، تلاش شده است تا با تبیین حقوق اسلامی در مورد این دو مقوله از آزادی بپردازیم و دیدگاه دینی اندیشه های انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن را مورد امعان نظر و توجه قرار دهیم .
تمایز عدالت در ادبیات لیبرالیستی و ادبیات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفروض بنیادین در این گفتار مبتنی بر تمایز جوهری میان دو مکتب معرفتی عقیدتی اسلام و لیبرالیسم است. اسلام مکتب وحیانی و لیبرالیسم ایدئولوژی انسانی است. در بیان تمایز ذاتی میان این دو مکتب، مطالعه ای تطبیقی در موضوع عدالت انجام شده است. در این مطالعه، معلوم گردید که مفهوم بنیادین و اصیل در لیبرالیسم، آزادی فردی است. به هر میزان که لیبرالیسم بر آزادی های فردی پافشاری کرده، عدالت بیشتر به حاشیه رفته است. اما در اسلام، پس از اصل توحید، عدالت در کانون تفکر اسلامی جای دارد. مؤمنان به عدالت ورزی فرا خوانده شده اند. بنیاد حکومت اسلامی بر عدالت است. چنان که امیر مؤمنان علی(ع) بیعت با مردم مدینه را تنها به شرط اقامه قسط و عدل پذیرفتند.
درآمدی بر الگوی اسلامی توﺳﻌﮥ اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی توسعه در هر کشوری متأثر از پیش فرض های متافیزیک و هم چنین ویژگی های زمانی و مکانی است؛ و الگوی اسلامی توسعة اقتصادی از این امر مستثنی نیست. این مقاله درصدد است چیستی اهداف و مبانی این الگو را تبیین کند. مسئلة اصلی این مقاله استنتاج پیش فرض های الگوی اسلامی توسعة اقتصادی از مبانی جهان بینی اسلامی، به روش «اصل موضوعه» است. از این رو، ابتدا بر اساس اصل توحید، لوازم مادی تحقق این هدف غاییِ جامعة بشری، یعنی «حق معاش» انسان، تعریف می شود؛ سپس به مفهوم عدالت اجتماعی، به عنوان والاترین هدف الگوی پیشرفت، بر اساس حق معاش انسان ها پرداخته و چگونگی برقراری توازن اجتماعی ترسیم می شود. به منظور بررسی مبانی الگوی توسعه و با توجه به نقش تعیین کنندة مبحث فرد و جامعه نخست در پرتو اصل توحید و مفهوم عدالت اجتماعی و به کمک نظریة سیستم ها، جایگاه فرد و جامعه نسبت به یک دیگر تحلیل و سپس، بر اساس آن، حدود آزادی فردی، مسئولیت جامعه، حقوقی بازار، و قلمرو مداخلة دولت تعریف می شود.
تبعیض ناروا (نقد و بررسی رأی شماره514، مورخ 24/7/91 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری)
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤثرترین نهادهای حقوق عمومی در حقوق اساسی به لحاظ کارکرد حساس در ارتباط با حقوق و آزادی های فردی دیوان عدالت اداری و در رأس آن به حیث کارکردی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری است. این نهاد که به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورین، واحدها یا آیین نامه های دولتی و احقاق حقوق آن ها، تأسیس گردیده است از جمله جهش های قانون اساسی جمهوری اسلامی محسوب می شود، این حساسیت باعث می شود تا اندیشمندان در مبانی و رویه عملی قضاوت و نظرات آن ها غور بیشتری نمایند و به آسیب شناسی فرآیند تصمیم گیری های این مجموعه همت گمارند. رأی ۵۱۴ دیوان عدالت اداری در خصوص تبعیض ناروا یکی از آراء مرتبط با عدالت اجتماعی است که در فرایند نقد آن به مباحث شکلی و ماهوی رأی پرداخته ایم. تحلیل این رأی از آن جایی حائز اهمیت است که قانون اساسی رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی را از تکالیف حاکمیت دانسته است. ناگفته پیداست که این تبعیض می تواند سبب بروز اختلال در امنیت حقوقی شود.
نگاهی به آزادی های فردی و جمعی در پرتو حقوق بین الملل
آزادی های فردی و جمعی یکی از موضوعات مهم و اساسی در عرصه حقوق بین الملل به شمار می رود که در اعلامیه و توصیه های منبعث از حقوق بین الملل بر رعایت آن به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر تأکید شده است. حتی توصیه ها و اعلامیه های موجود در زمینه آزادی های فردی و جمعی باعث چالش هایی میان حقوق بین الملل و حقوق داخلی دولت ها شده است؛ این مجادله در عرصه حقوق بین الملل و حقوق خصوصی دولت ها نمود بیشتری یافته است. در این میان، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوقی مدنی و سیاسی، میثاق بین الملل حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ...به عنوان مبانی نظری حقوق بین الملل محسوب می شوند که هرکدام به نحوی بر آزادی های فردی و جمعی تأکید کرده اند. آزادی-هایی نظیر حق آزادی بیان، مذهب، عقیده، اظهارات سیاسی، به عنوام مهم ترین ابعاد آزادی فردی به شمار می روند و در مقابل، آزادی اجتماعات، تشکیل اتحادیه، سندیکا، حق مالکیت عمومی، آموزش جمعی و برابر و ...نیز به عنوان ابعاد آزادی های اجتماعی محسوب می شوند که در عرصه حقوق بین الملل بسیار مورد توجه هستند و به صورت سلبی و ایجابی، دولت ها موظف و ملزم به رعایت آن هستند.
بررسی جایگاه آزادی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شناخت صحیح از مفهوم آزادی و بررسی جایگاه دقیق آن در قوانین اساسی، در دنیایی که آزادی را به عنوان ارزشی بی بدیل معرفی می کند ، از اهمیت بسیاری برخوردار است . با دقت در مفهوم آزادی می توان دریافت که تفاوت های موجود میان فرهنگ ها و مبانی فرهنگی دلیل بسیاری از اختلافات در مفهوم آزادی است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی که هم اسلامیت و هم جمهوریت را مبنای کار خویش قرار داده است ، به مقوله آزادی نگاهی دقیق و منبعث از مبانی اصیل دینی دارد ، که در قانون اساسی آن به عنوان میثاق ملی تبلور یافته است. بررسی جایگاه آزادی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم از آن جهت که همواره مورد هجوم فکری و نرم دشمنان است ، و هم از آن جهت که قانون اساسی آن می تواند به عنوان الگویی برای سایر کشور های اسلامی خصوصاً در عصر بیداری اسلامی باشد ، از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مقاله پیش رو به روش توصیفی تحلیلی و به صورت اسنادی و کتابخانه ای به بررسی جایگاه آزادی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
نسبت بین آزادی فردی و رفاه اجتماعی در اندیشه «جان استوارت میل» و «آمارتیا سن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
95-134
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی در اندیشه های سیاسی و اقتصادی معاصر، چگونگی ارتباط و سازگاری میان مسئولیت های اجتماعی و حراست از آزادی های فردی بوده است و مکاتب مختلف به تبیین دیدگاه های خود در این زمینه پرداخته اند. دیدگاه لیبرالیسم اصلاح طلب (مدرن) از لحاظ ایجابی، توجه بیشتری را به سمت خود جلب نموده است. پاسخ های «جان استوارت میل»، اولین لیبرال اصلاح طلب مؤثر بر اندیشه رفاه و «آمارتیا کومار سن» که از متأخرین آنهاست، بسیار مورد توجه بوده است. در این مقاله تلاش شده تا چگونگی نسبت بین مفاهیم آزادی فردی و رفاه اجتماعی و ادله مورد استناد این دو اندیشمند، مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته، از خلال رهیافت مقایسه ای، تصویر واضح تری از نحوه چنین ارتباطی به دست آید. نتایج حاصله نشان می دهد که نگرش این دو متفکر در این زمینه، با وجود تفاوت در رهیافت و روش، دارای مبانی نظری و اهداف تقریباً مشابه است. نزد میل، آزادی وسیله ای حیاتی برای دستیابی فرد و اجتماع به شادکامی محسوب می شود. میل می کوشد تا با رویکرد مطلوبیت گرایی، شادکامی بشری را ممکن سازد، در حالی که سن با نقد مطلوبیت گرایی و تمرکز بر رویکرد قابلیتی، معتقد است که ایجاد فرصت های برابر در جهت انتخابگری آزاد برای اعضای جامعه، مهم ترین راه در جهت رسیدن به شادکامی فردی و اجتماعی است. با تعمق در نحوه استدلال میل و سن درمی یابیم که با مبنا قراردادن سوژه آگاه آزاد مدرن، هر دو متفکر معتقدند که با محور قرار دادن آزادی های فردی، تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در مسیر بهبود قرار خواهد گرفت و راه دستیابی به شادکامی فردی و اجتماعی هموارتر خواهد شد.
تحلیل انتقادی مبانی فلسفی کلامی مسئله آزادی جان استوارت میل براساس آرای علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
159-182
حوزه های تخصصی:
از بن مایه های اصلی تفکر عصر مدرن مفهوم آزادی است. اگرچه رویکرد یکسانی میان اندیشمندان مدرن در این زمینه وجود ندارد، اما جملگی در تأثیرپذیری از لیبرالیسم کلاسیک به خصوص با نگاه جان استوارت میل وحدت، نظر دارند. میل از متفکران بنیان گذار لیبرالیسم مدرن است که بر مبنای فایده گرایی، قائل به آزادی مطلق فرد است. اندیشه او از مبانی عصر جدید مانند: سوبجکتیویسم، پلورالیسم، سکولاریسم، اومانیسم تغذیه می کند. این مبانی با رویکرد الهیاتی عصر مدرن به پیامدهایی همچون سنت ستیزی، انسان محوری و... می انجامد. براساس مبانی دین اسلام اندیشه میل و مبانی فکری او با چالشهای جدی مواجه است. میل، خود آزادی را هدف می داند که این نوع نگاه ضد قوانین حیات و تنزل دهنده اخلاق والای انسانی است و باعث نوعی فساد و پوچی در جامعه و فرد است. در این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی ابتدا به طرح اندیشه میل و در ادامه به روش تحلیلی انتقادی به نقد نظریه او براساس منظومه فکری استاد محمدتقی جعفری می پردازیم.
واکاوی انتقادی ادله فمینیست های لیبرال موج دوم بر جواز سقط جنین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فمینیست هایی نظیر روبین وست، بتی فرایدن، لوکر و تامسون، با تکیه بر سه مبنای آزادی فردی زنان، حقوق فردی زن و تساوی و برابری زن و مرد، بر جواز سقط جنین استدلال کرده اند. این طیف از فمینیست ها، براساس مبانی فوق، سقط جنین را در بارداری ناخواسته مطلقاً مجاز می شمارند؛ زیرا از نظر آنان آزادی فردی زن و حق انتخاب آگاهانه او، در پذیرش نقش مادری، به عنوان یک حق فردی مهم، بسیار حائز اهمیت است. از دیدگاه ایشان، زنان باید همانند مردان از حقوق آزادی بخش برخوردار باشند. در نقد این دیدگاه، باید به تمایز قائل شدن میان بارداری حاصل از تجاوز به عنف و سایر اقسام بارداری ناخواسته اشاره کرد. به علاوه، فرار از مسئولیت پذیری به هر بهانه ای، صحیح نیست؛ افراد باید مسئولیت پیامدهای اعمالشان را بپذیرند. زمانی که آزادی و حقوق فردی مادر و حق حیات جنین با هم در تعارض باشد، اصل حفظ حیات انسانی است، و رعایت اخلاق، بر سایر اصول و خواسته ها مقدم است. در نقد تساوی و برابری فمینیستی، به بررسی تفاوت تساوی و تشابه حقوق و حق پدر در امتناع از تعهد، در صورت تساوی حقوق زن و مرد پرداخته می شود.
نقش شرکت های تعاونی تولید روستایی در بهبود رفاه خانوارهای روستایی در شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
1 - 23
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شرکت های تعاونی تولید روستایی نقش مهمی را در توسعه پایدار روستایی ایفا می کنند و یکی از مراحل پیشرفته تعاون به شمار می روند. تعاونی های تولید روستایی با افزایش بازدهی تولید، نقش بسیار مهمی را درکاهش فقر روستایی ایفا می کنند و می توانند خدماتی را که دولت ها قادر به تامین آنها برای مردم فقیر نیستند، فراهم نمایند. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش شرکت های تعاونی تولید روستایی در بهبود استقرارپذیری مولفه های 12 گانه رفاه لگاتوم در مناطق روستایی بود. روش شناسی/رهیافت: تحقیق حاضر با استفاده از پیمایش و روش شناسی توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را تعداد 17493 خانوار روستایی دارای شرکت های تعاونی تولید روستایی شهرستان میاندوآب تشکیل دادند و 377 خانوار به طور تصادفی انتخاب گردیدند. داده ها از طریق مصاحبه های ساختارمند گردآوری گردیدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان دادند که شرکت های تعاونی تولید روستایی نقش مؤثری در بهبود مولفه های 12 گانه رفاه لگاتوم (شامل ایمنی وامنیت؛ آزادی فردی؛ حکمرانی؛ سرمایه اجتماعی؛ محیط سرمایه گذاری؛ شرایط کارآفرینی؛ دسترسی به بازار و زیرساخت؛ شرایط اقتصادی؛ شرایط زندگی؛ بهداشت و سلامت؛ آموزش و محیط زیست طبیعی) داشتند. در این میان شرکت های تعاونی تولید روستایی بیشترین نقش را در بهبود مولفه آموزش داشتند. در انتها پیشنهادات کاربردی ارائه گردیده است. اصالت/نوآوری: مطالعات قبلی به بررسی نقش یک یا دو مولفه تشکیل دهنده رفاه پرداخته اند و هیچیک از مطالعات قبلی به نقش تمامی مولفه های تشکیل دهنده رفاه به طور همزمان نپرداخته است که در میان نوآوریهای تحقیق حاضر بشمار میرود.
نئولیبرالیسم؛ خوانش انتقادی از اشباع شدگی ساحت های زندگی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
435 - 449
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، همواره در حال تحول است و شناسایی مکانیسم های این تغییرات امری ضروری است. نئولیبرالیسم نه تنها به عنوان یک مکتب فکری، بلکه به عنوان منطق فکری نوین سیستم سرمایه داری، حوزه های زیسته زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده و آنها را متحول کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای اجتماعی و سیاسی سلطه نئولیبرالیسم بر زندگی انسان با تکیه بر آراء اندیشمندانی چون دیوید هاروی، بیونگ چول هان، مایکل سندل، زیگمونت باؤمن، ژان بودریار و ... انجام شده است. روش و داده ها: روش این پژوهش تحلیلی و از نوع اسنادی است، که با مطالعه منابع مختلف به بررسی تاریخچه ظهور نئولیبرالیسم، اندیشمندان جریان ساز این مکتب و برخی از پیامدهای آن پرداخته شده است. یافته ها: در واقع، این پژوهش ذیل چهار بخش، به بررسی اندیشه نئولیبرال پرداخته و سازوکارهای نئولیبرالیسم را در زمینه تکنولوژی و رسانه های جمعی، اخلاق، روابط انسانی و مصرف گرایی مورد بررسی قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که نئولیبرالیسم سلطه طبقاتی را در قالب طبقات جدیدی چون سلبریتی ها بازتولید کرده و اخلاق را به حاشیه رانده است، از سوی دیگر رسانه ها به عنوان فناوری های قدرت نئولیبرالیسم، به شیوه ای نرم به استثمار افراد پرداخته و روابط انسانی در ذیل ایدئولوژی مصرف گرایی بسیار شکننده شده است. بحث و نتیجه گیری: نئولیبرالیسم با تکیه بر هستی شناسی و معرفت شناسی بازار بسیاری از ارزش های اجتماعی و بنیادین را مصرفی کرده و باعث سطحی شدن روابط انسانی شده و سلطه طبقاتی را به نفع نخبگان اقتصادی بازتولید کرده است. پیام اصلی: نئولیبرالیسم نه تنها برای بشر آزادی به ارمغان نیاورده است، بلکه با تکیه بر شعار «آزادی های فردی»، بسیاری از ساحت های اخلاقی زندگی اجتماعی افراد را استثمار کرده است. امروزه بازخوانی مکانیسم های نظام سرمایه داری ذیل ایدئولوژی نئولیبرالیسم، باید دوباره به مرکز مطالعات حوزه علوم انسانی بازگردد و بحث درباره نابرابری اجتماعی و دفاع از طبقه فرودست جامعه باید به عنوان یک رسالت اجتماعی به شکلی جدی در این حوزه پیکربندی شود.
اثر سرمایه اجتماعی بر توسعه اقتصادی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی پژوهش حاضر درمورد میزان مطلوب سرمایه اجتماعی در جامعه است. در این راستا با تعبیر مطلبوبیت به توسعه، در ابتدا با اتکا به روش تحلیل ثانوی و با استفاده از داده هایی از بانک های مختلف اطلاعاتی (بانک جهانی، گزارش توسعه انسانی)، به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و دو متغیر توسعه اقتصادی و سیاسی پرداخته شد. مطابق ادبیات نظری، در بُعد اقتصادی سرمایه اجتماعی نقش بسیار مهمی در دسترسی بهتر به اطلاعات، کاهش رفتارهای فرصت طلبانه، کاهش هزینه های معاملات، تأمین امنیت مالکیت و... ایفا می کند؛ در بُعد سیاسی نیز سرمایه اجتماعی از طریق آموزش تساهل، مسئولیت پذیری، تقویت روحیه کنش جمعی افراد را قادر می سازد تا مشکل هم سویی و تعارضات را راحت تر بین خودشان حل و فصل کنند. از این طریق آن ها غالباً قدرت کافی برای ایستادگی در مقابل نخبگان سیاسی را خواهند داشت. آزمون تجربی نیز (آزمون های آماری هم بستگی پیرسون و هم بستگی جزئی پیرسون) این ارتباط را به وضوح تأیید کرد. گام دوم بررسی این نکته بود که چه سطحی از سرمایه اجتماعی جهت تأثیرگذاری بر توسعه اقتصادی و سیاسی ضروری است. جهت پاسخ گویی به این پرسش، در ابتدا نقاط برش سرمایه اجتماعی به وسیله آزمون آماری 1ROC مشخص شد و سپس میزان هر یک از شاخص های توسعه در هر یک از این نقاط برش با یک دیگر مقایسه شد. مطابق آزمون آماری آنالیز واریانس، سرمایه اجتماعی صرفاً در بالاترین سطوح برروی شاخص های توسعه تأثیرگذاری مثبت معنی دار دارد.
مطالعه مقولات سیاست اجتماعی در کتب فارسی مقطع ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
107 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به میزان طرح مقولات سیاست اجتماعی در کتاب های درسی، نوع شناختی که این کتب از سیاست اجتماعی به دانش آموزان می دهند و پاسخ دهی به این سؤال است که چه اصول و رهیافتی رسمی از سیاست اجتماعی در این کتاب ها وجود دارد. بدین منظور، به تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی به لحاظ مقولات سیاست اجتماعی و میزان ارتباط آنها با گروه های هدف و نهاد اجتماعی خانواده پرداخته شده است. برای اعتباربخشی به کار ، تمام کتاب های راهنمای معلم (فارسی) سال های اول تا پنجم ابتدایی بررسی دقیق شده اند. بر اساس یافته های تحقیق، در کتاب های فارسی ابتدایی، فصولی با عناوین نهادها، بهداشت، دانشمندان و محیط زیست توانسته اند به نهاد خانواده، مدرسه و موضوعات آموزشی، بهداشتی و برخی مسائل مرتبط با محیط زیست بپردازند؛ اما درباره سیاست اجتماعی به صورت منسجم و هدفمند در کتاب ها بحث نشده و به ارتباط و انسجام موضوعات مختلف سیاست اجتماعی و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر اهمیتی داده نشده است. همچنین موضوعاتی چون همدلی و همدردی با نیازمندان و کمک به مظلومان در کتاب ها تحت عناوین مختلف آمده اند. در کل، موضوعات سیاست اجتماعی در چارچوب تبلیغ فردگرایی و آزادی فردی و با رهیافتی فردگرایانه به دانش آموزان معرفی شده اند. به نظر می رسد اصل انتخاب فردی در موضوعات مختلف اجتماعی، رهیافت رسمی سیاست اجتماعی مطرح شده در کتاب هاست که معنایی اخلاقی، معنوی دارد و باید ها و نباید های ارزشی را دربرمی گیرد.