فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
جاناتان ادواردز به عنوان بزرگ ترین الهیدان نیوانگلندی در واکنش به رویکرد مکانیسمی و تاکید افراطی به دریافت های عقل و به تبع آن نفی وحی و نگاه وحیانی قرن 17و18، به جهت حل معضلات پیش آمده در حوزه دین، در عین اعتقاد به عقلانیت در حوزه دین، عقلانیت را در الهیات از متن به حاشیه برده و جنبه تنبیهی به آن می بخشد. او با التزام به مساله هبوط ذات، فطرت انسانی را آلوده و فاقد درک صحیح و منطبق با حقیقت الاهی ترسیم می کند و در همین راستا عقل را هم از آفات هبوط مصون نمی داند. چنانچه یافته های عقل را واجد تعارض، پیشداوری و تمایلات فاسد می داند. چنین روند معکوسی از جانب عقل هیچ گاه در رویکرد زندگی مومنانه، که دغدغه اصلی ادواردز است، تاثیر گذار نبوده و به این ترتیب در شکل مفهومی صرف باقی می ماند. گرچه همین عقل بواسطه التزام به وحی می تواند از طبیعت منحط خود بیرون رفته و نه تنها شواهد موید وجود ملموس خدا را ببیند، بلکه آنها را تصدیق نموده و بر آنها صحه بگذارد. اما همواره عقل در حالت فی نفسه و منهای وحی، منفی و منفعل و فاقد کارایی معرفی می شود.
بنیانگذاران ایمان گرایی جدید: کیرکگور و ویتگنشتاین
حوزههای تخصصی:
در این نوشته به بررسی و نقد نظریه ایمان گرایی کیرکگور و ویتگنشتاین می پردازیم. گفته خواهد شد که ایمان گرایی کیرکگور مبتنی بر حفظ ایمان علی رغم تضاد آن با عقل است. یعنی انسان می تواند بر ضد یک مدعا دلیل آفاقی و عینی داشته باشد و در عین حال به آن، ایمان هم داشته باشد. به نظر او ایمان آوردن یک امر اختیاری است و دینداری باید مبتنی بر خطر و جهش ایمانی باشد. کیرکگور ایمان را وقتی شایسته می داند که به نوعی خطر کردن باشد. اما ویتگنشتاین قائل است که ایمان، با فقدان دلیل سازگار است، یعنی انسان می تواند دلیل نداشته باشد اما ایمان داشته باشد. زیرا مجموعه باورها در نهایت به باورهایی می رسند که بدون دلیل پذیرفته می شوند. او با طرح بازی های زبانی می گوید که ایمان آوردن یک بازی زبانی خاص، و عملی است که در متن حیات دینی می روید. همچنین به نظر او، مؤمنان تصاویر دینی در پیش زمینه خود دارند که حیات دینی آنها را میسر می سازد. البته این تصاویر، حاصل فعالیت در زندگی روزمره است نه استدلال و دلیل.
چیستی و کارکردهای عقل قدسی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
61 - 90
حوزههای تخصصی:
عقل قدسی در نظر ابن سینا ، مرتبه ای از عقلانیت است که درآن برترین شکل ارتباط با عالم عقول صورت می پذیرد. انسان زمانی به این مرتبه از عقلانیت نائل می شود که معقولات را بدون سختی ، مرارت و صرف وقت ، تنها با بکارگیری حدس بدست آورد. صاحبان عقول قدسی در نظر ابن سینا برترین انسانها هستند و بالاترین مقام نبوت مخصوص آنهاست. این افراد به عنوان نخستین معلمان بشری معقولات اولی را ادراک کرده و آن را در اختیار سایر انسانها قرار می دهند. بوعلی در مورد نحوه ارتباط این قوه با عقل فعال و فطری یا اکتسابی بودن آن درآثار خویش به صورت متفاوت اظهار نظر می کند البته این وجوه به نوعی قابل جمع هستند. وی برای اثبات مسأله چیستی و کارکردهای عقل قدسی از مبانی فلسفی خود چون مراتب وجودی عقل ، نحوه ادراک صور کلیه و همچنین آیات قرآن کریم مدد می جوید.
فوسیس و نوموس در افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
283 - 311
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل افلاطون ، نسبت نوموس و فوسیس است که به اشکال مختلف در آثار او ظاهر می شود . این مساله در قرن پنجم ق . م تحت عنوان تقابل فوسیس و نوموس در میان اندیشمندان بزرگ وجود داشته است . در این مقاله سعی بر آن است تا نسبت فوسیس و نوموس در اندیشه های افلاطون با توجه به نظریه های رایج در تقابل این دو در سه محاوره گرگیاس ، جمهوری و پروتاگوراس مورد پژوهش قرار گیرد . افلاطون سعی دارد تبعات باور به تعارض بین نوموس و فوسیس در زندگی اجتماعی و سیاسی را با ارائه نسبتی وسیع تر بین فوسیس و نوموس به حداقل برساند . افلاطون راه حل نهایی این مساله را در محاوره قوانین ارائه می کند . در آنجا نوموس را برخاسته از فوسیس تحت حاکمیت الهی می داند . در واقع پیوند فوسیس و خدایان در اندیشه افلاطون ، مجوزی برای وحدت فوسیس و نوموس است .
پژوهشی در باب ادراک زیبایی، بر مبنای رأی علامه طباطبایی در فرق میان اعتباریات و حقایق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک زیبایی یکی از ادراکات آدمی است. شناخت این نوع ادراک و تبیین ویژگی های آن از مسائل زیبایی شناسی می باشد. در دو کتاب از آثار علامه طباطبایی، از این نوع ادراک به عنوان ادراکی اعتباری اشاره شده است. در این دو اثر که یکی فلسفی و دیگری عرفانی است توضیحی در این خصوص داده نشده است. کوشش نگارنده بر آن است تا بر اساس اعتباری دانستن این نوع ادراک، به نتایجی در خصوص مباحث مربوط به ادراک زیبایی برسد. در این نوشتار بر اساس تعریف ارائه شده از فعل اعتبار؛ نشان داده شده است که نسبت دادن زیبایی به اشیاء، توسط قوه خیال، نسبتی اعتباری بوده و فقط نسبت دادن آن به حقیقت اصیل، حقیقی است. پس از بیان ویژگی های فلسفی این نوع حکم، عوامل درونی مربوط به ادراک کننده و عوامل بیرونی مربوط به ادراک شونده نیز، به عنوان عواملی حقیقی به بیان آمده است. سرانجام نشان داده شده که چگونه این نوع ادراک مانند سایر اعتباریات، وسیله رساندن آدمی به کمال حقیقی اش خواهد بود.
مفهوم شناسی طبیعت گرایی روش شناختی به مثابه یک ابرپارادایم برای علم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
213 - 242
حوزههای تخصصی:
طبیعت گرایی روش شناختی مهم ترین ویژگی علم معاصر است که بر اساس آن شناخت و تبیین جهان طبیعی فقط از طریق علل طبیعی موجه است و استفاده از هرگونه امر ماورائی مانند خدا و فعل او در شناخت طبیعت ممنوع است. در حال حاضر این خصیصه به عنوان یک قالب و ابرپارادایم برای علم مدرن شناخته می شود. بر اساس این ابرپارادایم، هر فعالیت معرفتی که بخواهد شایسته عنوان علم شود، باید این روش را رعایت کند. مفهوم شناسی طبیعت گرایی روش شناختی برای فهم بهتر پدیده پیچیده علم و نیز نظریه پردازی در مورد علم دینی مهم و حیاتی است؛ طبیعت گرایی روش شناختی معمولاً با برخی از مقولات مانند پوزیتیویسم یا طبیعت گرایی علمی اشتباه گرفته می شود. در این نوشتار بیان خواهد شد که هرچند طبیعت گرایی روش شناختی شباهت هایی با روش تجربی، تجربه گرایی فلسفی و علمی، پوزیتیویسم، پوزیتیویسم منطقی، علم گرایی، طبیعت گرایی علمی و طبیعت گرایی هستی شناختی دارد، اما با آنها متفاوت است. هدف از این مقاله جلوگیری از برخی خلط ها در فضای علمی کشور در بیان ویژگی های علم است.
بررسی مسئله نیست انگاری شر در رهیافت فلسفی با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
399 - 418
حوزههای تخصصی:
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهیات به ویژه در فلسفه اسلامی به شمار می آید. معضل شر گاهی قرینه ای بر رد خدا و گاهی به عنوان امری ناسازگار با برخی از اوصاف خدا مانند؛ عدل، خیرخواهی و قدرت مطلق مطرح شده است. بسیاری از فلاسفه و متکلمان تلاش کرده اند برای ابعاد گوناگون مسئله شر، راه حل پیدا کنند. یکی از راه حل های بسیار معروف، تحلیل هستی شناسانه از شرور است.در این تحلیل شر به امر عدمی اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات تحویل می شود (نظریه نیست انگاری شر). این دیدگاه در بین اندیشمندان، موافقان و مخالفانی دارد. صدرالمتألهین در برخورد با این مسئله دو نوع موضع گیری متفاوت داشت. در آثار فلسفی متقدم به ویژه در کتاب اسفار از نظریه نیستی انگاری شر دفاع و آن را برهانی دانسته و در تحلیل و پاسخ به برخی از مسائل فلسفی و کلامی، از جمله ارتباط مسئله شر با صفات الهی، نظام احسن، قضا و قدر و شر ادراکی از آن سود جسته است. اما از برخی عبارت های کتاب شرح اصول کافی که جزو آثار متأخر ملاصدرا محسوب می شود، چنین برمی آید که از نظریه خویش عدول کرده است. توصیف و نقد و بررسی دیدگاه موافقان و مخالفان این نظریه و به ویژه تبیین مواضع دوگانه ملاصدرا از مهم ترین یافته های پژوهش است.
مطالعه تطبیقی نفس در نظام فکری باباافضل کاشانی و ذهن در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
دکارت به دلیل نوآوری های بسیارش در فلسفه، زبان زد است. او را به درستی پدر فلسفه جدید نامیده اند و آثارش را در گروه های فلسفه در همه دانشگاه های دنیا می خوانند؛ پیوسته درباره ابعاد گوناگون نظام فکری اش کتاب، مقاله، پایان نامه و رساله می نویسند و از جمله فیلسوفانی است که بر تمام جریان های فلسفی مهم در غرب از سده هفده تاکنون تأثیر نهاده است. او را در میان فیلسوفان پیش از خود، بیشتر با آگوستین سنجیده اند و در میان مکاتب فلسفی پیش از او، در برابر سنت ارسطویی مدرسی قرارش داده اند. در جهان اسلام نیز بیشتر از هر اندیشمندی، او را با غزالی سنجیده اند و کتاب تأملات در فلسفه اولای او را با المنقذمن الضلال مقایسه کرده اند.در این مقاله، کوشش شده تا نظام دکارتی را در کنار نظام فکری فیلسوف ایرانی گمنامی گذاشته شود که گرچه چندان نام ونشانی از او در میان نیست، در آنچه تا این اندازه مایه بلندآوازگی دکارت در تاریخ فلسفه غرب شده، سخنان تازه و نغز بسیاری دارد که دست کم فضل تقدم او را در این حوزه ها به خوبی نشان می دهد. گاه چنان شباهت شگفت انگیزی در سخنان او با آنچه دکارت چهار سده بعد بیان می کند، به چشم می خورد که این گمان را در خواننده برمی انگیزد که نکند دکارت یا پیشینیانش در سده های میانه و دوران نوزایی، آثار او را دیده یا خوانده اند. این فیلسوف، افضل الدین کاشانی معروف به باباافضل است که برخلاف جریان تفکر فلسفی در روزگار خویش، همه آثارش را به زبان فارسی ساده و آسان یابی به نگارش درآورده است. او نه تنها در زبان نگارش، بلکه در موضوع و هدف فلسفه ورزی نیز نوآوری های دارد که از این حیث در میان دیگر فیلسوفان مسلمان، شاید بی رقیب باشد.
بررسی هستی شناسانه نظریات چارلز داروین و میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
95 - 110
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد تحلیلِ هستی شناسانه نظریات چارلز داروین و میشل فوکو با هدف دست یابی به وجوه اشتراک بین آن دو است. در نگاه نخستْ مقایسه چارلز داروین با میشل فوکو مقایسه ای ناهمگون است و شاید در بهترین حالت بعید به نظر آید؛ زیرا از یک سو، شالوده تفکر فوکویی را که یکی از پایه های اصلی جنبش «پسامدرن» است، مفهوم نسبی گرایی (relativism) شکل می دهد؛ از سوی مقابل، تفکر داروینی، یا همان داروینیسم، به عنوان نظریه ای در حوزه علوم تجربی و به طور خاص علم زیست شناسی، بیشتر با عینیت گرایی (objectivism) شناخته می شود که در تضاد با نسبی گرایی (relativism) است. برخلاف تصور بسیاری از داروینیست ها و متفکرین پسامدرن و فوکویی، نوشتار حاضر تلاش می کند تا با بررسی بنیان های فلسفی داروینیسم و نگرش فوکویی اثبات کند که هر دوی آنها از منظر هستی شناسی بر دو اصل «ماتریالیسم» و «پوزتیویسم» بنا گذارده شده اند.
بررسی مواجهة با رنج آزادی اگزیستانسیال و راههای گریز از رنج آزادی از منظر اروین یالوم و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند میان «آزادی» و «رنج» به نحو شهودی روشن نیست؛ زیرا در نگاه اول «آزادی» ظاهراً فقط دربرگیرندة اشارات ضمنی مثبت بلاواسطه است اما آزادی روی تیره ای دارد که همراه با رنج وجودی است. آزادی از منظر انسان خالق از لحاظ روانی سرشار از اضطراب است از این جهت که ما به عمیق ترین مفهوم، مسئول خودمان هستیم؛ نه تنها برای جهان درونی بلکه برای جهان بیرونی نیز مسئول هستیم. تکلیف هر فرد تألیف دنیا و انسانیت خویش است. انسان نمی تواند از این مسئولیت و از این آزادی اجتناب کند. مهم ترین عامل رنج زا بودن آزادی در اندیشة یالوم نوع معرفت شناسی اگزیستانسیالیستی است که معتقد است انسان در این دنیا پرتاب شده است و برای ساخت خویش نه قانونی در اختیار دارد و نه مبدأ ماورایی وجود دارد تا او را راهنمایی دهد، اما در معرفت شناسی مولانا هم خدا وجود دارد هم قانون. در این جا آن چه باعث رنج زا شدن آزادی است نحوة عمل کردن به قانون است؛ مسئله این است که آیا انسان می تواند در جنگی بی پایان تکلیف الهی که همانا آفرینش انسانیت است موفق شود.
فخر رازی: خاستگاه کلام فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی در احصاء العلوم دو شیوه را در کلام متمایز می کند: استدلالی و غیراستدلالی. در دورة بعد رویکرد استدلالی در کلام بر رویکرد دیگر غالب می شود و کلامی شکل می گیرد که به فلسفه بسیار نزدیک است. از این زمان است که گفت وگو و مفاهمه ای گسترده میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی درمی گیرد. مبدع کلام فلسفی، فخر الدین رازی است و با خواجه نصیر به اوج خود می رسد. ویژگی های مهم کلام جدید این است که منطق را به عنوان روش استدلال در کلام اختیار می کنند، موضوعات فلسفی را وارد مباحث کلامی می کنند و از آنها بحث می کنند، با استمداد از آموزه های فلسفی و دیگر علوم سعی می کنند از مدعیات دینی دفاع و آن ها را تدوین و تبیین کنند. در این مقاله بنابر سرشت تاریخی موضوع با استفاده از گزارش ابن خلدون و مطالعه آثار فخر رازی، کیفیت این تحول بررسی و این ویژگی های اساسی نشان داده شده است. ادعای این مقاله این است که کسانی مانند غزالی، به ویژه فخر رازی با به کار گرفتن منطق و اصول فلسفی ماهیت کلام را تغییر دادند و آن را به چیزی متفاوت و مشابه با فلسفه تبدیل کردند.
رویکرد عرفانی شیخ محمود شبستری در تحلیل نظریه تناسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تناسخ در معنای مصطلح و شایع آن به انتقال نفس (ادامه حیات نفس) از بدنی به بدن دیگر (انسان، حیوان، نبات و جماد) پس از مرگ، اطلاق شده است.این نظریه بواسطه ارتباط تنگاتنگ خود با واقعه مرگ ومراحل پس از آن ، از دیربازمحل تامل اندیشمندان ومتفکران سراسر جهان بوده است.این آموزه به جهت محتوای معرفتی مدعای خود،در هریک ازحوزه های تفکر اسلامی، ازجمله حوزه های فقهی،کلامی،فلسفی وعرفانی بازتاب های متعددی داشته است که در غالب آنها ، مورد طرد و ردّ منطقی قرار گرفته است.یکی از عرصه های قابل تامل مورد بررسی قرار گرفته شده این اندیشه،حوزه تفکرعرفانی است که بواسطه انتخاب ابزارکشف و شهود ،سطوح تحلیل عمیقتر و متفاوت تری ازآموزه تناسخ را در اختیار صاحبنظران و اندیشمندان قرار داده است.این مهم،در این مقاله با تعالیم برجای مانده از عارف نامدار ایرانی،شیخ محمود شبستری ( 687 - 740 ه.ق ) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
توانش به مثابه روش؛ تاملی درباب روش شناسی فلسفی جورجو آگامبن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جورجو آگامبن فیلسوف معاصر ایتالیایی، بنابر گفته خودش در پی تکمیل پروژه «فلسفه آینده» والتر بنیامین از مسیر نوعی اندیشه دیرینه شناختیِ است. آگامبن معتقد است که کانت پیش از فوکو به «دیرینه شناسی فلسفی» راه برده اما آن را به انجام نرسانده است. خود او نیز در همین مسیر گام برداشته است، اما به دلیل تأثیراتی که از فلسفه هایدگر پذیرفته به شیوه ای طی طریق می کند که از امثال فوکو فاصله گرفته و راه به برخوردی با کلمات و نفس زبان می برد که آن را «دیرینه شناسی مفاهیم» می نامیم. دیرینه شناسی مفاهیم کاربرد دیرینه شناسی فلسفی در نسبت با زبان و جایگاهی است که کلمات در مواجهه آدمی به مثابه موجودی گشوده به هستی با هستی دارند. مفهوم، آبستن فهمی خاص و زمان مند و آبستن «آرخه ای» است که تنها با دیرینه شناسی می توان بدان راه یافت. لیکن از نگاه ما فهم درست روش شناسی فلسفی آگامبن نیازمند درکی روشن از مفهومی بسیار اساسی در کل فلسفه او است که آن را وامدار ارسطو است: «توانش». توانش گشاینده راهی به آرخه امور است. لذا دیرینه شناسی در بنیاد خود بر توانش استوار است. این مفهوم برای آگامبن امکان مواجهه ای متفاوت با مسائل دیرین و امروزین فلسفه و انسان را به طور کلی فراهم می سازد؛ و در قلب این مسائل نیز مسئله هایدگریِ هستی و زبان قرار دارد.
درآمدی بر ماهیت، اهداف و مختصات عرفان عملی از منظر اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درآمدی است در باب عرفان عملی از منظر اهل بیت علیهم السلام و در آن از ماهیت، مختصات و اهداف عرفان عملی اهل بیت علیهم السلام سخن به میان آمده است. بحث درباره ماهیت عرفان اهل بیت علیهم السلام معطوف به این مسئله است که عرفان عملی اهل بیت علیهم السلام از چه مقوله ای است و چه مقوِّمات و مختصاتی دارد؟ در این مقاله در باب عرفان اهل بیت علیهم السلام در ساحت نظر که علمی شهودی و معرفتی قلبی به حضرت حق و اسما و صفات اوست، بحث نمی شود، بلکه در باب عرفان اهل بیت علیهم السلام در ساحت عمل که از مقوله سلوک و توجه قلبی و عمل به دستورالعمل های عرفانی برآمده از قرآن و آموزه های عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، گفت وگو می شود. عرفان عملی در مکتب اهل بیتعلیهم السلام معطوف به معرفت، محبت، عبودیت، اشراق، قرب و لقای خدای تعالی است و از بارزترین مختصات آن، عدم انفکاک بین توحید و ولایت ولیّ کامل معصوم به خصوص امام زمان <span style="font-family: 'AGA Arabesque';">عج الله تعالی فرجه الشریف است و مصونیت بخشی حصن توحید، مشروط به ولایت اوست؛ اما در عرفان مصطلح گرچه ولایت، یکی از ارکان است، اما ولایت منهای امامت ائمه هدیعلیهم السلام مطرح است. نیز عرفان ابن عربی و شاگردان و شارحان او بر تجارب عرفانی عارفان غیرمعصوم، مبتنی است؛ ولی عرفان عملی از منظر اهل بیتعلیهم السلام مبتنی بر کتاب و سنت است.
ایمان گرایی رازوارِ هیوم؛ با ابتنا به تفسیری متفاوت از دیدگاه او در باب مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تدقیق در آثار دیوید هیوم، مشخص می شود هدف او از تبیین مسئله شر همان هدفی است که در سراسر فلسفه دینش دنبال می کند، یعنی حمله به الهیات طبیعی و معرفی کردن آن به عنوان امری فاقد وجاهت معرفتی و غیرنظام مند. بنابراین، خلاف آنچه در بیشتر تقریرها بیان شده، دایر بر این که هیوم با بیان مسئله شر قصد دارد استدلالی علیه وجود خدا بیاورد، هدف هیوم حمله به این ادعای الهیات طبیعی است که گزاره های دینی عقلاً غیرقابل اثبات اند، نه آن که این گزاره ها کلاً مردود باشند؛ یعنی به لحاظ معرفت شناختی آنها را بیرون از محدوده شناسایی انسان می داند، نه آن که به لحاظ وجودشناختی فاقد هستی باشند. بر همین اساس، در این جستار با پژوهشی کتابخانه ای، به دنبال آن هستیم که با نشان دادن دو گونه شاهد، که یکی اذعان صریح به امکان وجود علتی برای نظم موجود در جهان در متن آثار هیوم (پایان هر دو کتاب تاریخ طبیعی و گفتگوها) است، و دیگری راه حل هایی است که هیوم برای مسئله شر ارائه می دهد، مشخص گردد تقریر مشهور از مسئله شر او، که استدلالی علیه وجود خدا قلمداد می گردد، با در نظر گرفتن متن آثار وی چندان صحیح نیست. بنابراین لباس الحاد را از تن هیوم درمی آوریم و او را به نوع خاصی از ایمان گراییِ قریب به رازوارگی ملبس می کنیم.
فقر معرفت شناختی و روان شناختی در اندیشة پاولف و مکتب رفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة پاولف و مکتب رفتار، به عنوان یکی از روش های آموزش به ویژه در روان شناسی یادگیری و نیز یکی از شیوه ها و راه های پرورشی، مورد توجه و قابل تأمل است و می توان از رهاورد آن برای بخش هایی از تعلیم و تربیت، بهره های ارزشمندی گرفت. اگر این مشرب درمعرض نقّادی ما قرار می گیرد، ازآن روست که افکار و افعال آدمی را تماما در قالب محرّک ها، بازتاب ها، محیط و نیز فرآیند فیزیولوژیک انسان تحلیل و تعقیب می کنند. آنجاست که هم این روند و هم مبانی آن که همان فلسفه پوزیتیویسم و ماتریالیسم و نیز آموزه های داروینی و دکارتی است، مورد نقد و چالش قرار می گیرد. ما با این نظریه، به منظور یک تکنیک علمی سر ناسازگاری نداریم،محل نزاع ما دیدگا ه های فلسفی،شناخت شناسی و روان شناختی و انسان است که صاحب نظران آنان، چنین نظریه ای را از دل آن استخراج کرده اند. همچنین با آن جهان بینی و معرفتی است که به دلایل ناصواب، به حذف روان شناسی و معنویت و نظام ارزش ها و باورهای قدسی آ دمیان پای می فشارند و به آن رنگ و بوی حیوانی می دهند. فقر اصالت و استقلال در اندیشه و معرفت انسان، فقر خودشناسی، تفکر و هنر، مغایرت با حقایق عقلی، جبرگرایی محیطی و فیزیولوژیک، انکار پدیده های روانی و نیز ناباوری به کیان اخلاق و ارزش ها، نقدهایی است جدی بر مکتب شرطی.
بازتاب عشق افلاطونی در جهان مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق یکی از موضوعاتی است که افلاطون در سه محاوره خود به آنها پرداخته و متفکران در شرق و غرب واکنشهای گوناگونی به آن نشان داده اند که در این مقاله فقط به بازتاب آن در جهان مسیحیت پرداخته میشود. بطورکلی در جهان مسیحیت دو جریان فکری در خصوص عشق وجود دارد که یکی متاثر از افلاطون بوده و متفکران آن معتقدند از آنجاییکه اندیشه های افلاطون سازگار با دین مسیحی بوده و مغایرتی با آن ندارد، از این رو می توان ضمن اعتقاد به سنت مسیحی از فلسفه افلاطون نیز برای فهم بهتر و عمیقتر مفاهیم دینی استفاده کرد. غالب متفکران اولیه کلیسا مانند یوحنا، اوریگن، و آگوستین به این جریان فکری تعلق دارند. جریان بعدی واکنشی بود به جریان اول و پیروان آن احساس می کردند که عناصر یونانی از طریق متفکران اولیه مسیحی وارد دین مسیحیت شده و آن را آلوده کرده است، از این رو در صدد پیراستن و زدودن مسیحیت از اندیشه های یونانی مخصوصا افلاطونی برآمدند. افرادی چون پولس، لوتر و نایگرن به این جریان فکری تعلق دارند. در این مقاله فقط به آراء اوریگن به عنوان نماینده جریان اول پرداخته می شود زیرا او اولین کسی است که پای افلاطون را به جهان مسیحیت کشید، همچنین اشاره ای مختصر نیز به آراء آگوستین خواهد شد. در خصوص جریان دوم نیز به آراء نایگرن پرداخته می شود زیرا او بطور جدی به این مسئله پرداخته و حتی کتابی دوجلدی تحت عنوان آگاپه و اروسنگاشته و در صدد مقابله با جریان فکری اول برآمد
برهان تمانع به تقریر استاد مطهری و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸۴
53 - 72
حوزههای تخصصی:
برهان تمانع از جمله برهان های اقامه شده بر یگانگی خداست. این برهان در آیه 22 سوره انبیاء آمده است. متکلمان و فیلسوفان اصطلاح تمانع را از مفاد آیه برگرفته و وضع نموده اند. آنان این برهان را ناظر به توحید در خالقیت و وجوب وجود دانسته و با این کار علاوه بر تقریر یک برهان کلامی و فلسفی، درواقع، آیه را نیز تفسیر کرده اند. استاد مطهری از جمله این گروه است اما علامه طباطبایی برهان را ناظر به توحید ربوبی می داند؛ بدان دلیل که مسئله مورد اختلاف بین قرآن و بت پرستان همین موضوع بوده است نه توحید خالق که مورد قبول بت پرستان بوده است. او در المیزان و نهایه الحکمه برهان را به گونه ای تقریر می کند که منتج به توحید رب، یعنی مالک مدبر عالم گردد. البته در نهایه الحکمه اشاره ای به آیه ندارد؛ همچنان که در المیزان نیز اشاره ای به بحث های متکلمان و فیلسوفان ندارد؛ به طوری که حتی از استعمال اصطلاح تمانع نیز اجتناب می کند. در این مقاله بعد از تقریر استاد مطهری و استاد طباطبایی، به مقایسه و ارزیابی آنها از لحاظ فلسفی و تفسیری پرداخته ایم.
کارکرد اقتصادی دین اسلام (توزیع ثروت و درآمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸۶
103 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث محوری در مکاتب و نظام های اقتصادی، نحوه توزیع درآمد و ثروت در بین افراد می باشد. این مسئله معمولاً با عدالت گره خورده است و به رغم اینکه معیارهای توزیع عادلانه در مکاتب متفاوت است، اغلب سعی کرده اند معیارهایی که برای توزیع منابع معرفی کرده اند، عادلانه بدانند. گرچه نظام سوسیالیست برابری در توزیع و نظام سرمایه داری توزیع بازار را عادلانه دانسته است، نظام اقتصادی اسلام، با به رسمیت شناختن تفاوت های ذاتی ناشی از استعدادها و موقعیت های جغرافیایی افراد و نیز تأیید سهم بیشتر بر اساس تلاش بیشتر، حداقل هایی را برای همه در نظر گرفته است که تأمین کننده زندگی آنها در حد وسط جامعه باشد. این سیاست ها در سه حوزه توزیع اولیه، توزیع بعد از تولید و توزیع مجدد سامان داده شده است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع استنباط، معیارهای توزیع در این سه محور از نگاه اسلام دنبال خواهد شد. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که توزیع درآمد و ثروت در نظام اقتصادی اسلام در سه حوزه توزیع قبل از تولید، توزیع بعد از تولید و توزبع مجدد بر اساس معیار کار و تلاش از یک سو و نیاز از سوی دیگر خواهد بود و تأمین کننده عدالت در نظام می باشد
حکم پذیرى وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو مقاله «حکم ناپذیرى وجود» (1389)، و «موانع حکم پذیرى حقیقت هستى» (1393) نویسنده محترم، در پى اثبات این نکته است که حقیقت هستى، حکم ناپذیر است؛ یعنى محال است که بر حقیقت هستى، احکام و اوصافى بار شود. در مقاله اول براهین بدین قرارند: 1. نه موجود و نه معدوم بودن وصف، 2. نه وجود ناب و نه نقیض وجود ناب بودن وصف، 3. نه حقیقت وجود مطلق و نه مصداق آن بودن وصف، 4. متفاوت بودن تعاریف اوصاف با تعریف وجود مطلق. همچنین در مقاله دوم، موانع چهارگانه 1. کثرت ناپذیرى وجود، 2. امتناع عروض بر حقیقت هستى، 3. امتناع عروض واجب بالذات و ممتنع بالذات بر هستى، 4. بى مرزى حقیقت هستى بر حکم ناپذیرى هستى اقامه شده است. این مقاله درصدد نقد براهین حکم ناپذیرى وجود و نیز نقد موانع حکم پذیرى آن است. به نظر مى رسد روح هر دو مقاله و جان ادله و موانع یک چیز است و کشف مغالطات اصلى مى تواند اعتبار هر دو مقاله را مخدوش سازد. مقاله پیش رو به دنبال این است که با اختصار و ایجاز، نقاط ضعف هم براهین و هم موانع مطرح شده در دو مقاله را روشن سازد.