شناخت

شناخت

شناخت بهار و تابستان 1396 شماره 76 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بکستر و آرمسترانگ، طرح دو رویکرد در متافیزیک و امکان تعامل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: این همانی جزیی متافیزیک بکستر آرمسترانگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۳۶۱
این مقاله متمرکز بر استفاده آرمسترانگ از متافیزیک بکستر در تبیین تحقق کلیات در جزییات است. برای آرمسترانگ صادق ساز گزاره های ضروری این همانی های جزیی هستند. آرمسترانگ گمان میکند که بر مبنای این همانی جزیی، آنطور که در  متافیزیک بکستر بین کلیات و جزییات رخ می دهد، نه تنها میتوان تحقق کلیات در جزییات را توضیح داد، بلکه حتی میتوان ضرورتِتحقق کلیات در جزییات صحبت کرد. به نظر نگارنده این استفاده مختل است. زیرا 1) کلیات و جزییات، آنچنان که در متافیزیک آرمسترانگ طرح میشود، دارای اجزاء (فورمال) نیستند، و لذا نمیتوانند این همانی جزیی را تقویم کنند و 2) این همانی جزیی، آنچنان که در متافیزیک بکستر طرح میشود، مفاد بین شمارش دارد که اساساً با فهم آرمسترانگی از این همانی جزیی در تقابل است.
۲.

ادغام تاریخ گرایی هگلی با طبیعت گرایی داروینی در برداشت جان دیویی از تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیویی تجربه تاریخ گرایی طبیعت گرایی هگل داروین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۵۸۸
در این مقاله سعی داریم ادغام تاریخ گرایی هگلی و طبیعت گرایی داروینی در تلقی دیویی از تجربه را نشان دهیم. جان دیویی با استفاده از رویکردی تاریخ گرایانه به توصیفی طبیعت گرایانه از تجربه می رسد که در آن بر تعامل، پویایی و تحول و همچنین رویکرد علمی و عینی نسبت به تجربه تأکید می کند. وی با بررسی نقش تجربه نزد فیلسوفان یونان باستان و تجربه گرایان قرون هفدهم و هجدهم در یک زمینه فرهنگی و انتقاد از آن ها، بر تاریخی بودن این مفهوم تأکیده کرده و درصدد ارائه بدیل هایی متناسب با روح زمانه خویش برمی آید. به این منظور دیویی با گنجاندن زیست شناسی داروینی در بطن برخی ایده های هگل، سعی دارد تفسیری طبیعی شده از هگل با تمرکز بر مفهوم تجربه ارائه دهد. در این مقاله هم گرایی نگاه تاریخی گرایانه و طبیعت گرایانه دیویی در تلقی وی از مفهوم  تجربه نشان داده می شود.
۳.

توانش به مثابه روش؛ تاملی درباب روش شناسی فلسفی جورجو آگامبن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیرینه شناسی فلسفی دیرینه شناسی مفاهیم توانش آرخه زبان روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۵۹۳
جورجو آگامبن فیلسوف معاصر ایتالیایی، بنابر گفته خودش در پی تکمیل پروژه «فلسفه آینده» والتر بنیامین از مسیر نوعی اندیشه دیرینه شناختیِ است. آگامبن معتقد است که کانت پیش از فوکو به «دیرینه شناسی فلسفی» راه برده اما آن را به انجام نرسانده است. خود او نیز در همین مسیر گام برداشته است، اما به دلیل تأثیراتی که از فلسفه هایدگر پذیرفته به شیوه ای طی طریق می کند که از امثال فوکو فاصله گرفته و راه به برخوردی با کلمات و نفس زبان می برد که  آن را «دیرینه شناسی مفاهیم» می نامیم. دیرینه شناسی مفاهیم کاربرد دیرینه شناسی فلسفی در نسبت با زبان و جایگاهی است که کلمات در مواجهه آدمی به مثابه موجودی گشوده به هستی با هستی دارند. مفهوم، آبستن فهمی خاص و زمان مند و آبستن «آرخه ای» است که تنها با دیرینه شناسی می توان بدان راه یافت. لیکن از نگاه ما فهم درست روش شناسی فلسفی آگامبن نیازمند درکی روشن از مفهومی بسیار اساسی در کل فلسفه او است که آن را وامدار ارسطو است: «توانش». توانش گشاینده راهی به آرخه امور است. لذا دیرینه شناسی در بنیاد خود بر توانش استوار است. این مفهوم برای آگامبن امکان مواجهه ای متفاوت با مسائل دیرین و امروزین فلسفه و انسان را به طور کلی فراهم می سازد؛ و در قلب این مسائل نیز مسئله هایدگریِ هستی و زبان قرار دارد.
۴.

پژوهشی در مفهوم منطق جدید از چشم انداز فلسفه تحلیلی و پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق صوری منطق ریاضی عبارت ارجاع معنا هستی شناسی صوری منطق اپوفنتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۵۴۸
چرخش زبانی نقش محوری و بنیادی در ظهور منطق جدید و فلسفه تحلیلی بازی کرد. این چرخش به طور ساده در نگاه نخست بر پایه این ایده استوار گشت که تبیین چیستی یک اندیشه از طریق جمله بیان کننده آن ساده تر و مطمئن تر است. اما در پیشرفت های بعدی، این دیدگاه تصریح و تثبیت شد که تبیین اندیشه ها جز از طریق حکایت گری زبان ناممکن است. معنای این سخن این است که اندیشه یا معنا تنها به اعتبار نحو عبارت و نسبتش با ارجاع و صدق تحصیل می شود. فرگه هنگام تألیف بنیادهای حساب عملاً شیوه دوم را پیش برد، چنانکه مبادی و اصل های تئوریک این ایده را در جلد اول آن کتاب ارایه کرد و در جلد دوم  شیوه ها و روش های مختلف استدلال را بر اساس مبانی نظری جلد اول ارائه کرد. در مقابل، دیدگاه هوسرل از منطق نه تنها نسبت زبان با اندیشه در معنای مذکور را بر نمی تابد، بلکه زبان را تنها وسیله انتقال معنا یا اندیشه لحاظ می کند. این دیدگاه ناشی از این ایده است که معنا مقدم بر اعیان و زبان است. در بیانی مختص ، هوسرل در پرولگومنا و در سطحی گسترده تر در پژوهش های منطقی، نخست نسبت میان مقولات محض (به مثابه تئوری های  محض معنا) را با یکدیگر تبیین می کند که آن را تئوری صورت محض کثرات به مثابه صورت محض منیفلد نامید و سپس به اعتبار چنین تئوری، تئوری میدانی از  اعیان را تبیین می کند. بنابراین،  شیوه تبیین فرگه از منطق به طور بنیادی و ریشه ای از هوسرل متمایز می شود. در نتیجه، بر خلاف ادعای دامت این دو جریان از همان آغاز مسیری کاملاً متفاوت در پیش گرفتند و بر خلاف ادعای ودروف اسمیت، تفسیر فرگه ای از تئوری هوسرل از معنا ناممکن است.
۵.

انتقادات ِفرگه به نظریه ایده انگارانه معنا و استدلال ویتگنشتاین علیه زبان خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی ایده انگارانه ی معنا ایده استدلال علیه زبان خصوصی تعریف نشانه جهان درونی این همانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۴۱۶
فرگه یکی از نخستین منتقدان جدی روان شناسی گرایی در منطق و سمانتیک محسوب می شود. در این مقاله، نخست به بررسی انتقادات وی به نظریه ایده انگارانه معنا می پردازیم. این انتقادات در چارچوب کلی پروژه فکری فرگه، یعنی لوجیسیزم، و اصل اول مبانی علم حساب یعنی تمایز امر ابژکتیو/منطقی و امر سوبژکتیو/روانشناختی صورت می گیرد. از دید فرگه، چنین نظریه ای نه تنها صدق را به خطر می اندازد، بلکه معنا و لذا امکان مفاهمه را نیز با چالش مواجه می کند. سپس برخی وجوه این انتقاد فرگه را با استدلال ویتگنشتاین متأخر علیه زبان خصوصی مقایسه می کنیم. کاوش در جزئیات تحلیل فرگه از مفهوم ایده نشان می دهد که وی فروضی در مورد رابطه واژه های زبان عمومی و جهان خصوصی اید ه های ذهنی دارد که مستعد نقد هستند؛ بررسی مفهوم زبان خصوصی و استدلال ویتگنشتاین علیه آن (و طرح مباحثی چون تعریف خصوصی نشانه، پیروی از قاعده و معیار این همانی) واسطه ای خواهد بود تا به این فروض پی ببریم و آن ها را نقد کنیم.
۶.

بررسی تحلیلی جایگاه و نقش برخی اصطلاحات ایرانی _ زرتشتی در فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سهروردی اصطلاحات زرتشتی حکمت فهلویون حکمت اشراق ایرانیان باستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۸۳۱
شیخ شهاب الدین سهروردی در شکل دادن به حکمت اشر اقی خود، تحت تأثیر افکار یونیان و ایرانیان باستان پیش از اسلام و نیز اندیشه های دوره اسلامی به ویژه آثار صوفیه و فلسفه مشائی بوده است. از منابع پیش از اسلام یونانی می توان مکتب های فیثاغورسی و افلاطونی را نام برد و از منابع ایرانی می توان به سلسله حکمای باستانی اشاره کرد که برخی از ایشان حکیمان و شاه کاهنان داستانی همچون کیخسرو، کیومرث، فریدون و جمشید بودند. سهروردی با دسترسی به منابع زرتشتی و تعمق در حکمت ایرانی و یونانی، حکمت ایرانیان را احیاء نموده و ضمن برقراری پیوند میان تعالیم بنیادی این دو گرایش شرقی و غربی و عرفان اسلامی، با به کار گیری برخی از اصطلاحات زرتشتی و ایران باستان، حکمت فهلویون را به تصویر کشیده و در بیان حکمت اشراقی خویش از آن ها بهره برده است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که به بازشناسی و بررسی برخی از این نمادها و اصطلاحات رمزآمیز و نقش و جایگاه آنها در فلسفه سهروردی پرداخته شود.
۷.

اندیشه های منطقى فخررازى و طرح چالش های نوین او در مکتب منطقی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بداهت تصور تصدیق دلالت موجهات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۳۲۹
شناخت اندیشه های منطقی، فخرالدین محمد رازى، در فهم آرای منطق دانان قرن هفتم و هشتم، اهمیت به سزایی دارد. نقش او در رشد و بالندگى منطق نگارى دوبخشى مکتب منطقی سینوی و طرح چالش هاى نوین در این دانش، انکارناپذیر است. مرکب انگارى تصدیق، بدیهى انگارى همه تصورات، بسط و توسعه انواع تعریف و رویکرد خاص به تعریف اسمی، تلازم طرفینی دلالت مطابقه و التزام، انواع ششگانه کلی و اعرفیت آن نسبت به جزئى، حمل ناپذیری مفهوم جزئی، دیدگاه حداقل گرایانه در شرائط تناقض میان قضایا، تمایز میان قضیه حقیقیه و خارجیه،
۸.

مرلوپونتی و گردش دیالکتیکی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک قلمرو پدیدارشناسی تبیین توصیف علم تجربی مرلوپونتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۸۷۱
ارزیابی جایگاه خاص مرلوپونتی در جنبش پدیدارشناسی به واسطه ایضاح نقش «دیالکتیک» در پی ریزی مبانی پدیدارشناسی توسط او ممکن می گردد. در این مقاله می کوشیم با روشن ساختن دریافت مرلوپونتی از «دیالکتیک» نشان دهیم که چگونه وی به واسطه این عنصر، پدیدارشناسی را بر مبنایی جدید استوار می کند. مرلوپونتی جنبش پدیدارشناسی زمان خود را دچار چندپارگی ها و تعارضاتی در مبنا و روش می دید و می کوشید تا با اتخاذ رویکردی دیالکتیکی این تعارضات را مرتفع سازد. تنها به کمک «تفکر دیالکتیکی» می توان پدیدارشناسی را به مثابه یک «پژوهش فلسفی» پایه گذاری کرد. پس از مرلوپونتی، نه قلمرو پژوهش فلسفی صرفاً بر پایه «آگاهی محض» مشخص می گردد و نه روش آن با «توصیف محض». در هم آمیختگی و «دست اندازی» آگاهی و جهان، از یک سو، و توصیف و تبیین از سوی دیگر، اجازه نمی دهد که پژوهش پدیدارشناختی را بر پایه ایده «جوهریت» یک قلمرو محدود و محصور پی گیری کنیم.
۹.

نقدی بر نظریه کارکردگرایی ذهن بر اساس تعریف کارکرد و مساله تحقق چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حالت ذهنی اینهمانی کارکردگرایی تحقق چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۷۵۶
نظریه اینهمانی نوعی، حالات ذهنی را با حالات مغزی اینهمان می داند. در مقابل نظریه کارکردگرایی ذهن حالات ذهنی را بر اساس کارکردهای مربوط به آن حالات در ساختار عصبی موجودات زنده تعریف می کند. نظریه اینهمانی نوعی، از زوایای مختلفی در ادبیات فلسفی مورد نقد قرار گرفته که یکی از مهمترینِ این نقدها ناظر به مسئله تحقق چندگانه است. مسئله تحقق چندگانه بیان می دارد که حالات مغزیِ متفاوت علیرغم تنوع در آرایشِ مادی می توانند محقق کننده حالات ذهنی یکسانی باشند؛ این بدین معنا است که موجودات گوناگون، علی رغم تفاوت فاحش در ساختار مغزی می توانند دارای حالات ذهنی یکسانی باشند. انتقاد اصلی کارکردگرایان به نظریه اینهمانی نوعی آن است که این نظریه، بر خلاف نظریه کارکردگرایی، تبیین قانع کننده ای از مسئله تحقق چندگانه ارائه نمی دهد. مدعای کلیدی این مقاله آن است که نظریه کارکردگرایی نیز با اشکال و اتهام مشابهی روبرو است. برای بیان این مطلب ابتدا نسخه ای جدید از مسئله تحقق چندگانه را تشریح کرده و سپس استدلال خواهیم کرد که نظریه کارکردگرایی، تبیین قانع کننده ای از مسئله مذکور ارائه نمیدهد. در انتها نتیجه خواهیم گرفت که، بر خلاف نظر فلاسفه کارکردگرا، نظریه کارکردگرایی از حیث تبیین پدیده تحقق چندگانه مزیتی نسبت به نظریه رقیب آن یعنی نظریه اینهمانی ندارد و لذا از این حیث دلیل موجهی برای ترجیح نظریه کارکردگرایی نسبت به نظریه اینهمانی وجود ندارد.
۱۰.

پدیدارشناسی زمان و فضای مثالی در حکمت متعالیه و فیزیک نسبیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عالم مثال ترکیب اتحادی اتساع زمان انقباض لورنتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۴ تعداد دانلود : ۸۴۵
بر اساس تصور رایج، تحولات در نظریه های علمی و فیزیکی در مواضع فلسفی تأثیر گذار بوده و اما در برخی مسائل، فلسفه پیشگام بوده است. یکی از موارد تقدم فلسفه بر علم، بحث حرکت جوهری و نتایج آن است. ملاصدرا (سده15م) حرکت جوهری در درون اشیاء را در زمانی به اثبات رساند که هنوز آشکار سازها اتم و ذرات زیر اتم را آشکار نکرده و انواع اتم و تبدیل آن ها به یکدیگر در فیزیک کوانتوم به اثبات نرسیده بود. صدرا، با اثبات حرکت جوهری نتیجه گرفت که زمان، موجود مستقلی نیست، بلکه وجودش در حرکت است و هریک از اشیاء با حرکت جوهری خود، زمان مخصوص به خود دارند. از آنجایی که هدف حکمت متعالیه و فلسفه بیان کمّی نبود در همین جا متوقف ماند. بیش از چهار سده گذشت تا ساختار فیزیک کلاسیک مبنی بر زمان و مکان مطلق فروپاشید و در فیزیک نسبیت، نسبت زمان و ابعاد با سرعت حرکت محاسبه شد. این پژوهش، از دستاوردهای فیزیک نسبیت در ادامه بحث زمان و ابعاد در عالم مثال استفاده کرده و از انبساط زمان و انقباض ابعاد (انقباض لورنتس) در متحرک های سریع، برای تبیین کندی زمان در عالم مثال و انبساط ابعاد زمینی برای موجودات مثالی بهره جسته است و نتایج آن را همسو با منابع نقلی و روایی یافته است.
۱۱.

ابن عربی و دیگر شرایع در مقام «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی دیگری دیگر شرایع شریعت محمدی نسخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۳۸۸
در پهنه جهان اسلام، در ساحات گوناگون عرفان و علوم باطنی، حکمت و دانش های عقلی، اخلاق نظری، کلام و معارف عقیدتی، قرآن، فقه و حدیث و علوم نقلی و حتی دانش تاریخ می توان از «دیگری» سخن گفت و موضع اندیشمندان مسلمان را در این موضوع در هر حیطه به طور جداگانه به نظاره نشست. آنچه در این مقاله مطرح است، بررسی مسئله «دیگری» در ساحت دیگر شرایع از نظرگاه محیی الدین ابن عربی است. بدین منظور، پرسش از حقانیت یا عدم حقانیت ادیان به آثار ابن عربی عرضه گردیده و مبنای فکری او در برابر مسئله دیگر شرایع مورد بررسی قرار گرفته است. پرسشی که هرچند برای خود او به عنوان مسئله مطرح نبوده است اما بررسی آن، رویکرد ابن عربی را به عنوان یک عارف مسلمان در مواجهه با دیگر شرایع نشان می دهد و از جمله فروع دیدگاه او در برابر مقوله عام «دیگری» به شمار می آید.
۱۲.

ضعف اراده- آکراسیا؛ چالشی معاصر درباره معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ضعف اراده آکراسیا تصمیم داوری بهتر عمل هولتون ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۷۳۲
در ادبیات فلسفی معاصر، عمل عامدانه و آزادانه فرد برخلاف داوری بهترش همزمان با عناوین آکراسیا و ضعف اراده شناخته می شود و بحث ها در این حوزه بر سر امکان و تبیین چنین عملی است. اما ریچارد هولتون مدّعی است فیلسوفان در یکی دانستن آکراسیا و ضعف اراده مرتکب خطا شده اند. به عقیده او کاربران معمول زبان، ضعف اراده را وصف تغییر ناموجّه تصمیم فرد می دانند و تعبیر «عمل خلاف داوری بهتر فرد» معنای مفهوم برساخته فیلسوفان یعنی آکراسیا است. به همین دلیل او معتقد است پیش فرضی نادرست در بحث های درباره ضعف اراده وجود دارد. آلفرد ملی کوشید با توسل به روش های فلسفه های تجربی نشان دهد عقل سلیم مدعای هولتون را تأیید نمی کند. نقد او با پاسخ هولتون و مِی همراه بود. در این مقاله می کوشیم ضمن بازخوانی بحث های دامنه دار انجام شده درباره این موضوع نشان دهیم چرا هولتون چنین مدّعایی را مطرح می کند، چرا این بحث به فلسفه تجربی کشیده شده است و لوازم طرح بحث در چنین فضایی کدام است؟ و در پایان پس از ارزیابی دیدگاه های معرفی شده، تعریفی از ضعف اراده ارائه می کنیم که اولاً تا حدّ امکان به درک عقل سلیم از این مفهوم نزدیک باشد و ثانیاً موضوعیت مسئله سنّتی ضعف اراده (تببین امکان آن) را از میان نبرد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱